🌸سلام رفقـــا... عصر دوازدهمین روز از ماه عسل، بخیر و نور، إن شاءالله... 👈دیگه باید یواش یواش آماده شیم برایِ حداکثرِ استفاده از #شبهای_قدر ! از امروز ، مجموعه ی ۱۲ قسمتیِ #تقدیر_در_شب_قدر ، تقدیم حضورتون خواهد شد ان شاء الله قَدْرِ امسال، حتماً قَــدَری ارزشمندتر رو با معرفت بالاتر، دریافت خواهیم کرد.

لیست آرزوهایِ شب قَدرِت رو بگو ببینم! #تقدیر_در_شب_قدر ۱ ✍اول لیست آرزوهاتُ بگــو ... 💢ببینیم؛ میشه در شب قدر، باهاش چیزی بدست بیاری یا نه؟ ✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ❣🌸❣჻ᭂ࿐✦ #تنها‌مسیر‌

#اطلاعیه 🌹 به لطف خدا با همکاری ادمین های استانی میخوایم تعدادی بسته مواد غذایی در ایام ماه رمضان برای فقرا آماده کنیم. هر بزرگواری میخواد توی این طرح شرکت کنه لطفا مبلغی که دوست داره رو واریز کنه. قیمت هر بسته حدودا 400 تومن هست.

5041721070892378

بانک رسالت به نام مطهره مهنی ان شالله که خدا از همگی قبول کنه 🌹🌹🌹

#افطارانه ✍مهمانی ات سرشار از مهربانیست! سفره ای پهن کرده ای به وسعت یکمــاه. و من بی هیچ تحفــه ای حتی یک حبّه کارِ نیـک بر این سفره حاضر میشوم! فقــط به امید مهربانیــ🌸ـت خدا ✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ❣🌸❣჻ᭂ࿐✦ #تنها‌مسیر‌

✨ خاطره خنده دار حاج آقا موسوی واعظ 😊 🔹@IslamLifeStyles

🌕اعمال ایّام البیض #ماه_رمضان 🌹سروران عزیز طاعات و عباداتتون قبول درگاه احدیت ، حتما این سه شب #دعای_مجیر رو بخونید که بسیااار پرفضیلت هست در ایام البیض التماس دعای فرج داریم☺️🤲🏻 ان‌شاءالله این سه روز دعای یامجیر رو به نیت ظهور تلاوت کنید. ✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ❣🌸❣჻ᭂ࿐✦ #تنها‌مسیر‌

🔉 آیا ریشه‌های مظلومیت امیرالمؤمنین(علیه السلام) همچنان باقیست؟ - ۸ 📅 جلسۀ هشتم | ‌۱۴۰۲/۱۲/۲۹ 🔻 شبکۀ ۳ | برنامۀ ماه من 🕌 سحرهای ماه مبارک رمضان 🔷🔶

🔉 آیا ریشه‌های مظلومیت امیرالمؤمنین(علیه السلام) همچنان باقیست؟ - ۹ 📅 جلسۀ نهم | ‌۱۴۰۳/۰۱/۰۱ 🔻 شبکۀ ۳ | برنامۀ ماه من 🕌 سحرهای ماه مبارک رمضان 🔷

#علوم_پزشکی_روزه #روزه 🌀 بر روی عملکرد روده تاثیر مثبت دارد به گونه ای که 👈 موجب افزایش بازسازی بافتهای آسیب دیده و 👈 مقابله بهتر با عفونت ها و سلولهای سرطانی می شود. 📔منبع: | کتاب علوم نوین در اسلام | ✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ❣🌸❣჻ᭂ࿐✦ #تنها‌مسیر‌

❇️ قرائت دعای "افتتــــاح" هدیه میڪنیــم به امام زمــان ارواحنافداه ❤️🌹 🌺«شب سیزدهم » 🗓شروع : ۱۴۰۲/۱۲/۲۱ ✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ❣🌸❣჻ᭂ࿐✦ #تنها‌مسیر‌

#روایت_کرمان بچه های بزرگ 7 سریع سوار ماشین یکی از رفقا شدیم و راه افتادیم سمت بهشت زهرا (سلام الله علیها). بقیه ی ماشین ها هم که خانم های داوطلب سوارشان بودند راه افتادند. حاله خودم را دقیق و درست متوجه نمی‌شدم ولی می‌دانستم که تصمیم گرفته ام تا آخر بمانم.وقتی رسیدیم شاید کمی ترس سر به سرم می‌گذاشت اما من محلش نمی‌گذاشتم. نمی‌خواستم بگویند که دهه هشتادی ها قافیه را باخته اند. باید جایی پیدا می‌کردیم که چادر و کیف‌مان را بگذاریم. ده دقیقه ای دور خودمان چرخیدیم تا عاقبت به بدبختی جایی پیدا شد و وسایل را گذاشتیم. قرار بود گان لیزری و ضد آب به ما برسانند که خب نرساندند! و ما با همان گان پارچه ای شروع کردیم. قرار بود چکمه یا دمپایی باشد که خب نبود! و ما با کفش های خودمان رفتیم. قرار بود قیچی دم دستمان باشد که هرچه گشتیم ندیدیم. امکانات نبود و ما هم آن شب گلایه ای نداشتیم، یعنی حالمان اینقدر خراب و آشفته بود که توان گلایه نداشتیم. بقول فرمایشِ جناب شاعر: گر هم گله ای هست، دگر حوصله ای نیست... بسم الله گفتیم و تیم بندی شدیم. هر تیم در یک اتاق غسالخانه مستقر شد. مسئول اتاق ما گفت که اولین پیکر را بیاورند. آوردند. روی سنگ گذاشتند. کار رسماً شروع شد. حالا باید زیپ کاور را می‌کشیدیم و با اولین شهیده رو به رو می‌شدیم. این روایت ادامه دارد... راوی: رضوان رستمی نویسنده: زهرا السادات اسدی __________ 📌کانال #تنها‌مسیر‌کرمان ، روایتی متفاوت را برای شما دارد ✉️دوستان خود را به این کانال دعوت کنید👇 🔗https://eitaa.com/Tanhamasirkerman