eitaa logo
🇱🇧تَنْهٰاتَرینْ‌هٰا🇵🇸
136 دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
798 ویدیو
122 فایل
انسان تنها موجودیست که تنها به دنیا آیَد، تنها زندگی کُند و تنها از دنیا رَوَد. در این میان، تَن ها فقط تنهاترش کُنند... . « #یک_محمد_غریبه » پیج اینستا: @tanhatarinhaa1401 لینک ناشناس: https://daigo.ir/secret/3442117788
مشاهده در ایتا
دانلود
و گفت: هر چیزی را زکاتی‌ست و زکات عقل، اندوهِ طویل است... _ذکر فضیل عیاض_
درست است که ما اکنون نیز به قول مارکس، دو دنیا داریم در حال جدال؛ اما این دو دنیا حدودی بس وسیع‌تر از زمان او یافته و آن جدال، مشخصات بس پیچیده تری از جدال کارگر و کارفرما. دنیای ما دنیای مقابله‌ی فقرا و ثروتمندان است. در عرصه ی پهناور جهان، روزگار ما روزگار دو دنیاست؛ یکی در جهت ساختن و پرداختن و صادر کردن ماشین و دیگری در جهت مصرف کردن و فرسوده وارد کردن. آن یکی سازنده و دیگری مصرف کننده؛ و صحنه‌ی این جدال، بازار سراسر دنیا و سلاح هایش{است}. علاوه بر تانک و توپ و بمب افکن و موشک انداز که خود ساخته های آن دنیای غرب است «یونسکو، «اف - آ - او»، «سازمان ملل» «اکافه» و دیگر مؤسساتِ مثلاً بین المللی که ظاهراً همگانی و دنیایی است؛ اما در واقع امرِ گول‌زَنَکهای غربی‌ست که در لباسی تازه به استعمار آن دنیای دوم برود. به آمریکای جنوبی به آسیا، به افریقا. و اساس غربزدگی همه‌ی ملل غیر غربی در این جاست. بحث از نفی ماشین نیست؛ یا طرد آن. چنان که طرفداران «اوتوپی» در اوایل قرن نوزدهم میلادی گمان می‌کردند. هرگز! دنیا گیر شدن ماشین، جبر تاریخ است. بحث در طرز برخوردهاست با ماشین و تکنولوژی. بحث در این است که ما ملل در حال رشد- مردم ممالک دسته ی دوم که دیدید - سازنده‌ی ماشین نیستیم؛ اما به جبر اقتصاد و سیاست و آن مقابله‌ی دنیایی فقر و ثروت بایست مصرف کنندگان نجیب و سر به راهی باشیم برای ساخته‌های صنعت غرب یا دست بالا، تعمیر کنندگانی باشیم قانع و تسلیم و ارزان‌مزد برای آنچه از غرب می آید؛ و تنها همین یکی مستلزم آن است که خود را به انگاره ی ماشین درآوریم و حکومت هامان را و فرهنگهامان را و زندگی روزانه‌مان را. دیگران را رها کنیم به خودمان بپردازیم. حرف اصلی این دفتر در این است که ما نتوانسته‌ایم شخصیت فرهنگی_تاریخی خودمان را در قبال ماشین و هجوم جبری اش حفظ کنیم. بلکه مضمحل شده ایم. حرف در این است که ما نتوانسته ایم موقعیت سنجیده و حساب شده ای در قبال این هیولای قرون جدید بگیریم. حرف در این است که ما تا وقتی ماهیت و اساس و فلسفه‌ی تمدن غرب را در نیافته ایم و تنها به صورت و به ظاهر، ادای غرب را در می آوریم_ با مصرف کردن ماشین‌هایش_ درست مثل آن خریم که در پوست شیر رفت و دیدیم که چه به روزگارش آمد. اگر آن که ماشین را می‌سازد اکنون خود فریادش بلند است و خفقان را حس می‌کند، ما حتی از این که در زیّ خادم ماشین درآمده‌ایم ناله که نمی‌کنیم هیچ، پُز هم می‌دهیم. و خوش‌مزه این‌جاست که تازه وقتی هم ماشین را ساختیم، ماشین زده خواهیم شد! درست همچون غرب که فریادش از خودسری «تکنولوژی» و ماشین به هواست! پی‌نوشت: مطالب کتاب، برای سال ۱۳۴۰ می‌باشد.
🇱🇧تَنْهٰاتَرینْ‌هٰا🇵🇸
خداس... خدا... #موسیقی #اسحاق_انور
ای پریزادِ غزل! کی به غزل می‌آیی؟ شب من گم شده در کوچه‌ی بی‌خوابی‌ها خواب کن چشم مرا، ای نگهِ رویایی!...
4_6001126475762248303.mp3
5.31M
اما افسوس... اما افسوس... ... افسوس... دیدن تو، دیگه دیره...
ما خیالِ یارِ خود را، پیشِ خود بِنشانده‌ایم.
یک روز بایزید بسطامی، یکی را دید که می‌گریست؛ پرسید: چرا می‌گریی؟ گفت: دوستی داشتم، بِمُرد. گفت: ای نادان! چرا دوستی گیری که بمیرد؟!... - ذکر بایزید بسطامی-
کتاب بخاطر سورئال بودن داستان و جدایی اتفاقات از واقعیت، به دلم ننشست... کل داستان در حال فرار نوشته شده بود انگار... از در می‌زد از دروازه می‌اومد بیرون... بی سر و تهِ بی سر و ته... گفته بودم داستان خارجی نخونم، چون قبلا هم خونده بودم و معنا و مفهوم خاصی ازشون برداشت نکرده بودم جز پوچی و توقف... درسته که اکثرشون اینجوری نیستن ولی خب دیگه... فرهنگ و آموزه‌هاشون اینجوری اقتضا می‌کنه که به درک معنای درستی از زندگی نرسن و بدتر، روح انسان‌ها رو تخریب کنن... استثناهایی هم هستن مثل بینوایان، اما خیلی انگشت شمارن اینجور آثار... بگذریم... خدا نادر خان ابراهیمی رو قرین رحمت کنه که... واقعا کتاب‌هاش، زندگی رو یادِ آدم میدن... پرت و پلا نیستن حرفاش...
از زندگانی‌ام گله دارد جوانی‌ام شرمنده‌ی جوانی از این زندگانی‌ام...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
این فقط برای ما چیز ساده‌ای‌ست که هر روز، سایه‌ی خود را روی دیوار ها ببینیم؛ برای بچه‌ها، همه چیز، عجیب است... ما هم اگر همینگونه باشیم، دنیا هر روز، حرف تازه‌ای برای زدن دارد... عجایب، همیشه می‌توانند چیز‌های ساده‌‌ای باشند که ما هر روز می‌بینیم، اما توجه نمی‌کنیم... ما فقط دنبال چیزهای دور از مخیله‌مان هستیم و خیال هم می‌کنیم که اگر پیدایشان کنیم، کار شاقی کرده‌ایم؛ در حالی که با پیدا کردنشان، بلایی به اسم سادگی بر سرشان می‌اوریم و رهایشان می‌کنیم... ما ادمها، حقیقتا موجودات عجیبی هستیم که خودمان هم سر از کار خودمان در نمی‌اوریم...
اطلاعات_ ۱۷ اسفند
کیهان_ ۱۷ اسفند: روز جهانی زن
شنبه - 19 اسفند 1357 امروز زنان در دادگستری تجمع اعتراض آمیزی در مورد حجاب اجباری داشتند. آن‌ها شعار می‌دادند: «می‌جنگیم، می‌جنگیم، بر ضد استبداد» و «رهبر ما خمینی، مرام ما آزادی» جمعی از کارکنان زن رادیو تلویزیون نیز به تجمع کنندگان پیوستند. گروهی از مردان مخالف اجتماع زنان می‌خواستند وارد دادگستری شوند که پاسدارها اجازه ندادند. در همین حال، زندانیان در دادگستری شلوغ کردند. پاسداران برای متفرق کردن مردان تیر هوایی شلیک کردند. همچنین به علت تحصن زنان و درگیری‌ها خیابان‌های اطراف دادگستری بسته و در خیابان‌های مجاور، ترافیک شد. زنان اجتماع کننده همچنین قطع‌نامه‌ای با هشت بند صادر کردند. در این بیانیه با تاکید بر این که «[رهبر انقلاب] صریحا متذکر شده‌اند که هزار و چهارصد سال به عقب بر نمی‌گردند.» اعلام شد: زنان هم وظایف اجتماعی خود را انجام می‌دهند و هم در خانه تربیت نسل آتی مملکت را و پوشش متعارف زنان باید با توجه به عرف و عادت به تشخیص خود آن‌ها واگذار شود. حق برخورداری مساوی با مردان از حقوق مدنی و حقوق سیاسی و اجتماعی و اقتصادی، برخورداری از آزادی بیان، عقیده، شغل و اجتماعات برای زنان و مردان و امنیت کامل زنان در استیفای حقوق و آزادی‌های قانونی باید تأمین شود. هما ناطق، استاد دانشگاه نیز بیانیه‌ی سازمان ملی دانشگاهیان را خواند که در آن آمده بود: «ما مخالف حجاب نیستیم، بلکه مخالف تحمیل آن هستیم... زنان بی حجاب هرگز به زنان باحجاب توهین نکرده اند، بنابر این ما خواستار احترام متقابل هستیم.» پس از پایان این تجمع، کمیته‌ی انقلاب از اتوبوس‌های شرکت واحد برای انتقال دختران دانش آموز به خانه‌هایشان استفاده کرد. عده‌ای از زنان معترض به سمت دانشگاه طهران حرکت کردند که در حوالی دانشگاه، عده‌ای آن‌ها را هو می‌کردند. امروز همچنین سلیمی جهرمی مدیر کل آموزش و پرورش طهران با دانش آموزان در دبیرستان‌ها در مورد حجاب بحث‌هایی کرد. در چند دبیرستان دخترانه، تظاهرات در موافقت و مخالفت با حجاب شکل گرفت. مجتهد شبستری از مسئولین رادیو تلویزیون در مصاحبه‌ای گفت: «کسانی که در تظاهرات حجاب شرکت کرده بودند، روی هم رفته خواهان خط فکری رژیم گذشته هستند... آن چه در جامعه مطرح شده است، مسئله‌ی اجبار حجاب نیست، بلکه مسئله‌ی فرهنگی آن است که تمام جامعه را در بر می‌گیرد... نه مرد و نه زن هیچ کدام نمی‌توانند جو جامعه را تبدیل به «جو سکسی» کنند... حجاب اسلامی در چادر خلاصه نمی‌شود.» عاطفه ثابتی در کیهان نوشت: «برادرم! هنوز طنین صدایت که فریاد می‌کردی «درود بر تو خواهر مبارز» در گوشم می‌پیچد... ولی دیروز چند تن به ظاهر متعصب را به عنوان یک معترض به خود و دیگر خواهرانم دیدم... آن‌ها بودند که بر سرم فریاد کشیدند «یا روسری، یا تو سری». نه! تو آن برادر خوب من نبودی که این چنین خصمانه نگاهم می‌کردی. این تو نبودی که برای ترساندنم تیر هوایی شلیک کردی. نه برادرم این تو نبودی که باعث شدی من در طلوع آزادی جای آزادی را خالی ببینم.»
سیمین دانشور هم در مقاله‌ای با عنوان «بیایید ایران ویران را آباد کنیم.» نوشت: «رضاخان به زور و خشم حجاب را از سر زنان برداشت و پسرش قانون حمایت خانواده را پیش آورد. هیچ کدام اساس درستی نداشت... من به انقلاب مردم ایران عشق می‌ورزم. در انقلاب اسلامی ایران با ابعاد وسیع و حیرت انگیزش، زنان همگام مردان بودند... من حضرت خمینی رهبر انقلاب مردم ایران را کلمه الحق می‌دانم... چنین مردی بارها و بارها گفته است که مسئول نسل آینده است و آرزویش نظام حکومتی است اسلامی و ایرانی که حافظ استقلال و دموکراسی باشد... متأسفانه دست های مرئی و نامرئی در کار و در راه است و می‌داند که آسان‌ترین راه مخدوش کردن چهره‌ی پاک انقلاب مردم ایران، تفرقه اندازی... است... خوشبختانه هوشیاری حضرت خمینی و دل آگاهیش به این بحث خاتمه داد و حق زن را در اسلام حتی برتر از مرد شمرد. اینک مسئله‌ی حجاب مطرح شده است، به وسیله‌ی تلفن و از طریق رادیو و آن هم نه به زبان حق خود حضرت خمینی... خیال همه را راحت کنم که حجاب به صورتو چادر یک مسئله‌ی اسلامی نیست، یک مسئله‌ی سنتی است... سرانداز و چادر بیش‌تر پوشش خاص زنان درباره‌های یغمامنش و عیلام... بوده است. اما چه مسئله‌ی چادر و چه حجاب شرعی اسلامی... از مسائل فرعی و فقهی و ظاهری است در حالی که فعلا کوهی از مشکلات در برابر ما برپا ایستاده است... درد زن‌ها را می‌دانم. مسئله بر سر این نیست که حجاب به سر بکنند یا نکنند. مسئله در ترس از لچک به سر شدن است. مسئله بر سر ترس از دور ماندن از مسئولیت عظیم است.»
🇱🇧تَنْهٰاتَرینْ‌هٰا🇵🇸
کیهان_ ۱۷ اسفند: روز جهانی زن
17-اسفند.jpg
1.16M
بخش 《مطبوعات آزاد، آزادگی می‌آموزد》را اگر توانستید، بادقت بخوانید...