eitaa logo
🇱🇧تَنْهٰاتَرینْ‌هٰا🇵🇸
138 دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
803 ویدیو
122 فایل
انسان تنها موجودیست که تنها به دنیا آیَد، تنها زندگی کُند و تنها از دنیا رَوَد. در این میان، تَن ها فقط تنهاترش کُنند... . « #یک_محمد_غریبه » شخصی: @yekmohammadeqaribeh لینک ناشناس: https://daigo.ir/secret/3442117788
مشاهده در ایتا
دانلود
به گوش هایتان شنیدنِ تولد را بیاموزید. _هر تولدی با گریستن همراه است. تولد بی مویه، مُرده یا خفه به دنیا آمدن است. صدای تولد بهار مثل صدای شکافتن سنگ است. 📚 📙
زخم زننده‌یِ کینه‌جو را اگر زنده بگذاریم، زخمِ کاری‌تری خواهد زد. 📚
وقتی، به هر علّت، موفّق شدی نفرت و کینه‌ی دیگران را برانگیزی، باید که در انتظارِ بروزِ حوادثی که این نفرت و کینه آشکار می‌کند هم باشی. 📚 📙
+ به نظر تو کی ورق بر می گردد و چه طور بر می گردد؟ _ نمی دانم. شاید وقتی که مسلمانهای حاکم، بیش از حد مردم را زیر منگنه بگذارند و نقش همان معلم شرعیات مرا بازی کنند. ترق! چرا با دگمه‌ی شلوارت بازی میکنی؟ آن وقت همه‌ی مردم محض خنده هم که شده شروع میکنند به بازی کردن با دگمه های شلوارشان مجسم کن! یک ملتِ دگمه شلواری، معرکه ست. نه ؟ " گفتگو با یک ساواکی"
جنگِ ما همانندِ پرچمی نیست که پیشگامی، با غرور، آن را بر دوش کِشد، و چون آن پیشگام بی‌باک، تیر خورد و افتاد، دیگر هیچ کس آن پرچم را از خاک برندارد و به اهتزاز درنیاورد، بلکه جنگِ ما پرچمی ست که در هیچ لحظه یی، بوسه بر خاک نخواهد زد؛ چرا که مرغانِ تیزپروازِ دریای جنوب، آن را در منقار دارند...
عشق یعنی پویشِ نابِ دائمی.. به سراغِ خستگانِ روح نمی‌آید... خسته‌دل نباش، محبوبِ خوبِ آذریِ من..! 📚 📙
خلقِ عشق مسأله‌ای نیست، حفظِ عشق مسأله است. عاشق‌شدن مهم نیست، عاشق ماندن مهم است. عاشق‌شدن حرفه‌ی بچّه‌هاست، عاشق ماندن هنرِ مردان و دلاوران... 📚 جلد ۳
من در درون دهلیز تنگ و تاریکی از تصمیم ها از باید نبایدها زندگی کردم و همین مرا حقیر کرد. همه جا سد ساختیم، همه جا سد شکستیم. با خود جنگیدم، بی خبر از آنکه مرا، جهانِ من می سازد، و هیچ جنگی، در تنهایی و در اتاق های دربسته و در پستوهای خانه ها، به راستی جنگ نیست....
🇱🇧تَنْهٰاتَرینْ‌هٰا🇵🇸
#کتاب #فردا_شکل_امروز_نیست
مبشریان گفت: آنچه شما می‌دانید چیزی نیست که من هم باید بدانم. من فقط چیزهایی را می‌دانم که بشود ازشان به سود بشر استفاده کرد. وقت مرا هم بیشتر از این نگیرید. من فقط یک تکه از ماده‌ی اصلی تولیدات شما و شاکله‌های مربوط به تولید و تبدیل و ترکیب آن را می‌خواهم. صاحب، طاقتش تمام شد. _ آقای مبشریان مثل این است که شما از پشت سلسله جبال البرز آمده‌یید. آنچه شما می‌خواهید یک راز است آقا، یک راز و ممکن نیست یونایتد استیت آو امرررررریکا رازهایش را در اختیار کسی بگذارد. مبشریان گفت: زِکّی. تَغَوُّط کردم توی رازتان مردکه‌ی الدنگ! اگر یک راز علیه بشریت باشد که دیگر راز نیست جنایت است. بجنب وقت ندارم! صاحب، که تازه فهمیده بود با یک خُل به تمام معنی رو به روست، خودش را خیلی خونسرد جلوه داد و گفت: تنها کاری که شما می توانید بکنید این است که صبر کنید تا محصولات ما به بازار بیاید و آن وقت یک تکه اش را بردارید آزمایش کنید. همین. مبشریان گفت: اِ !؟ بیلاخ! بعد از اینکه محصول شما به بازار آمد و مردم آن را خوردند و مالیدند و پوشیدند و سوار شدند دیگر آزمایشهای من چه خاصیتی می تواند داشته باشد، گاومیش؟! هر انسان واقعی در برابر همه‌ی انسانهای امروز و آینده مسئول هر فاجعه‌ییست که سهمی از آن نصیب فرزندان بشر خواهد شد. سکوت و سازش بدترین نوع فاحشگی‌ست. حتی بی اطلاعی از آنچه در شرف وقوع است ما را تبرئه نمی کند؛ بلکه جرم ما را به دلیل بی توجهی به ارزشِ اطّلاع، مضاعف میکند. وجدان من نمی تواند جوابگوی دردِ حتی یک بچه‌ی یک روستای پرت افتاده‌ای کشور همسایه‌ام باشد که از کرم خوردگی دندان می‌نالد و گریه می‌کند، چه رسد به دردهای وحشت انگیز و ناشناخته‌یی که همه‌ی بچه های سراسر عالم را تهدید می کند. می فهمی ننه سگ؟
جَنگ «مردانِ حَق» با زمانه، جنگ تَن به تَن نیست جنگِ ایمان است با ابلیس. ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
خودکارانه زیستن، پایانِ انسانی زیستن است: عادتِ هرروز صبح زود برخاستن درست سر ساعت، سر دقیقه. سلامی به عادت نه از راهِ ارادت. چای به عادت. اداره. امضا. اتوبوس. آب. چای. زنگِ در. کتاب خواندن. خرید؛ خرید به عادت. هرگز چیزی به‌اندازه‌ی عادت، نفرت‌انگیز نبوده است. نمازت را هم، هرروز باشعوری نو بخوان؛ با ارتباطی نو؛ با برداشتی نو. به آنچه می‌کنی بیاندیش: عبادت چرا؟ سخن گفتن با آن نیروی لایزال، چرا؟ عادت، فرسودگی ست. ماندگی. آب راکد. مُرداب. تغییر بده! بیندیش و جابه‌جا کُن! مگر هزار راه تو را به محل کارت نمی‌رساند؟ خُب هرروز، با اراده، یکی از این‌همه راه را انتخاب کُن. کمی دور، کمی نزدیک. کمی سخت، کمی آسان. 📚 📙 📖