اونجا که نیما یوشیج تو یکی از نامههاش به عالیه میگه"
به دستی، دست بده که دستت را نگه دارد و به جایی پا بگذار، که پایت نلغزد!
تو کتاب کیمیاگر بطورِ یقین نوشته «آنچه قسمتِ توست، از کنارت نخواهد گذشت».
واسه چیزای از دست رفته غصه نخورید، یا برمیگرده یا واستون مایه عذاب بوده
پیج قبلیم بسته شده یه پیج دیگه زدم.
خوشحال میشم همراهی کنید
https://www.instagram.com/lady.mobtala
من نمیتونم بگم امشب شب تاسوعاس...
همینقدر زود گذشت آقا؟
اشک چشام خشک شده بود انگار...
آقای امام حسین، خودمانی ترش بابا حسین
شب هشتم، شب نورچشمت، میوه دلت،
روضهخوان لحظه وداع را که توصیف میکرد اشک چشمانم جوشید...
خوش قد و بالایت به میعادگاه وصال عشّاق پر میکشید...
او پرواز میکرد به سوی میدان و تو بال پرواز میخواستی برای همراهی نورچشمت...
باید که گنهکاری در قعر جهنم باشم من، اگر اشک چشمانم نمیجوشید برای لحظهای که خوش قد و بالایت را قطعهقطعه بر زمین دیدی.
باید گنهکاری هفت خط میبودم اگر روضهخوان، میخواند از آن دم که علیعلی میگفتی و دیگر پسرت نبود که دلبری کند برایت...
آقای من، منت نهادی برسرم که چندساعتی توفیقم دادی برای غصهی این واقعهی عظیم اشک بریزم.
اشک بریزم و بشویم گناهایم را...
آخر چه کسی می شِوند، تصور میکند، و دقیق میخواند از آن واقعه و اشک هایش بر پهنای صورت جاری نمیشود؟
#مبٺݪآ
دیروز فقط میگفتم
اگه عباس بود...
اگه عباس بود نمیذاشت ...
نمیذاشت به عشقش جسارت بشه:)) 💔
امسال حضرت عباس رو شناختم...
فهمیدم چرا جناب کریمی میگفت:
دشمن از دیدن عباس، دلش میلرزد🖤
هدایت شده از لَیْلِ قصهها | لیلی سلطانی
_ و توخدای اتفاقهای محالی🌱
@Ayeh_Hayeh_Jonon ✨