50.33M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 روضهخوانی آقای حاج محمود کریمی در مراسم بزرگداشت رئیسجمهور شهید و همراهان گرامی ایشان با حضور رهبر انقلاب در حسینیه امام خمینی(ره)
🖤 #رئیسی_عزیز
💠#روضه حضرت مسلم وامام حسین(ع)
💠#روضه غربت😭😭😭😭
💠#به نفس استادعزیزم: حجت الاسلام والمسلمین میرزامحمدی
💠#تقدیم به ساحت امام زمان(عج)
😭💔😭💔😭💔😭💔😭💔😭💔😭💔
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللَّهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُم
اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ
نامهای را که نوشتم جگرم را سوزاند
دست من بشکند این بال و پرم را سوزاند
یک نفر نیست که در کوفه پناهم بدهد
غیر از این طوعه کسی نیست که راهم بدهد
خیلی رزقت باید باشه که برا حضرت مسلم گریه کنیا
پیغمبر فرمود عُیونُ الْمُومِنین برا مسلم گریه میکنند
حسین جان نگرانم که پریشان بشوی
با زن و بچهات آواره و حیران بشوی
کار و بار همه نیزه فروشان گرم است
طفل شش ماهه نیاور، که بیابان گرم است
یا صاحب الزمان ببخش آقا
شما هم با ما گریه کن...
دختران تو عزیزند نیایی یک وقت
کوفیان فکر کنیزند نیایی یک وقت
جگرم سوخت به قربان اباعبدلله
به فدای لب و دندان اباعبدلله
آوردنش بالا دارالاماره،
دستاش رو از پشت بسته بودند
دیدند داره گریه میکنه،
تو با این شجاعت داری گریه میکنی؟!
فرمود اَبکِی لِلحُسین...
گریم برا اون آقایی هست که داره میاد...
بر سر بامم و گودال تو را میبینم
لحظه غارت اموال تو را میبینم
تا قیامت به تن بی کفنت مدیونم
نیزهای گر برود بر بدنت مدیونم
خیلی هاش رو فاکتور گرفتم، ازش رد شدم
فقط یه بیتش و اشاره کنم...
ترسم از این است لباس تو به غارت برود
ترسم این است که زینب به اسارت برود
حسین....
😭💔😭💔😭💔😭💔😭💔😭💔😭💔
💠#روضه حضرت مسلم وامام حسین(ع)
💠#روضه غربت😭😭😭😭
2_1152921504646438334.mp3
5.86M
💠#روضه حضرت مسلم وامام حسین(ع)
روضه حضرت قاسم
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
آفتابِ علی الدوامِ حسن
سحرِ مسجد الحرامِ حسن
ماهِ زیبای پشتِ بامِ حسن
حسنی زاده ای به نام حسن
ای حسینی ترین سلامِ حسن
*کیا امشب با ابن الکریم کار دارن آقا جانم یا قاسم بن الحسن*
جلوهی نور پنج تن قاسم
دومین نسخۀ حسن قاسم
مرد پیکارِ تن به تن قاسم
یل بی باکُ صف شکن قاسم
ای قیامت شده قیامِ حسن
چهار شانه نه آبشاری تو
استواری تو اقتداری تو
نوهی شاه ذوالفقاری تو
صاحب تیغ آب داری تو
ای علی اکبرِ نیام حسن
*هی اومد اجازه بگیره اباعبدالله فرمود اجازه نمیدم ، غمگین شد اومد تو خیمه زانوهاشو بغل کرده هی میگه مادر یه کاری برام کن مادر دیگه سختمه بمونم به دادم برس .. گفت چیشده گفت عمو اجازه نمیده برم میدان. گفت بابات فکرِ امروزم کرده، بازوبندُ باز کن در اون نامه ای برات نوشته . نامه رو باز کرد تا دستخط بابا رو دید شروع کرد گریه کردن دید بابا نوشته فرزندم ، قاسمم ، کربلا عموت حسینُ تنها نذار به عجله دوید حالا سر از پا نمی شناسه اومد خدمت عموجان، عموجان ببین بابام چی نوشته ابیعبدالله وقتی نامه رو دید اینقدر گریه کرد هی میگفت حسنم .. مقتل میگه برادرزاده رو بغل کرد هی قاسم گریه میکنه عمو گریه میکنه ساعتی گریه کردن هر دو غش کردن امام صدا زد زینب بیا قاسم داره میره میدان ..*
وقت میدان شدنش جای حسن خالی بود
تا که در حُسن ببیند چه بساطی چیده است
*سوار مرکب میخواست بشه اولا زرهی به تن قاسم نمیخورد ، (تموم شدا .. فردا شب دیگه شب هفتمه) فردا شب آبُ رو خیمه ها میبندن بعضیاتون یه جوری صداتون در نمیاد انگار چند روزه آب نخوردید نکنه بچه شیرخواره دارید که صداتون بالا نمیاد از فردا شب دیگه کار به ابی عبدالله سخت شد .. (من میگما) خیلی سمت خیمۀ رباب نمیرفت .. چون هر بار میرفت خجالت میکشید میدید این بچه بی حال افتاده ..
علی لای لای ..
گلم لای لای ..
بالام لای لای ..*
بشتاب ای عمو جان
در خیمه قحط آب ست
اصغر فتاده مدهوش
در دامن رباب ست
*زره به تنش نمیخوره سوار مرکب تاریخ میگه پاهاشم به رکاب اسب نمیرسه سوار مرکب داره میره برگشت دستشو تکون میده عمو جان منم رفتم ، عباسم ایستاده هی نگاه میکنه خدا به دلِ حسین صبر بده آخه یتیمه ، این بابا نداره .. اینقدر برای ابیعبدالله سخته اومد وسط میدان إن تَنکرونی فأنا ابنُ الحسنِ .. (کی؟کی بودی؟گفتن این پسر حسنِ ..) همون که تو جمل پدر همه رو در آورد .. امیرالمومنین گفت حسن برو کار و تموم کن ..
همه به هم تعارف میکردن تو برو تو برو ؛ گفتن ازرق تو برو میدان به ازرق برخورد ازرق شامی مرد پهلوانِ آقا بعضیا میگن برابر صد مرد جنگی بوده برگشت گفت منو میخواید به جنگ یه بچه بفرستید؟ گفت بچه هام هستن بچه اول دوم سوم همه رو به درک واصل کرد .. دیدن ازرق عصبانی شد اومد تو میدان ابیعبدالله گفت زود به مادرش نجمه بگید بره تو خیمه موهاشو پریشون کنه دستاشُ به آسمون ببره .چرا؟! گفت پهلوان نامدار عرب اومد به میدان .. اومد سمت قاسم بابا فرزند حسنِ .. گفت ازرق تویی گفت آره مگه چمه؟! گفت تو ازرقی من باور نمیکنم گفت مگه چیشده چرا اینقدر هول کردی گفت از کجا فهمیدی من هول کردم گفت بند این چکمه هاتو نبستی حالا میخوام برای امام حسن غوغا کنی و داد بزنی تا خم شد قاسم ضربتُ زد به درک واصلش کرد دیدن اینجوری نمیشه دورش کردن اینقدر با سنگ زدنش ابیعبدالله اومد بالاسرش دید یادگار برادر پاشنهی پاهاشو رو خاک میکشه هی میگه عمو جان کمکم کن ..
سینشو به سینهی قاسم گذاشت گفت برای عمو سخته صداش کنی نتونه کاری کنه*
به روی خاک جا به جا شده ای
هدف زخم سنگ ها شده ای
زیر سم خرد و نخ نما شده ای
زیر پا مانده بی صدا شده ای
قد کشیده شدی تمامِ حسن
*بغلش کرد داره میارتش میگه با اینکه حسین رشیدِ قاسمُ به سینه چسبونده باز پاهاش به زمین میکشه .. یا باید قد آقا خم شده باشه ، یا باید زیر سم اسب ها بدن قاسم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔹بارالها در رهت هر کس بمیرد زنده است ...
📹 شعرخوانی بسیار زیبای شهید #آیت الله آل هاشم
#ایران_صدا
#خادم_الرضا
#رئیس_جمهور_شهید
8.22M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
👆بعد دیدن این کلیپ ...
⁉️بهتر می فهمم؛چرا رهبری گریه نکردند❗️
🔻به این میگن عاشق واقعی ولایت فقیه❤️
🌴🌴🌴🌴🌴🌴
#روضه شهید
#روضه شهید حاج سید ابراهیم رئیسی(رئیس جمهور محترم)
#روز سوم شهادت
روضه امام حسین (ع)
بسم الله الرحمن الرحیم
یا رحمن یا رحیم
لاحول ولا قوه الا بالله العلی العظیم، حسبُنَا اللّهُ وَنِعْمَ الْوَكِيلُ نِعْمَ الْمَوْلَى وَنِعْمَ النَّصِیر،
أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ الَّذِي لاَ إِلَهَ إِلاَّ هُوَ الْحَيُّ الْقَيُّومُ، الرَّحْمَنُ الرَّحِيمُ، ذُو الْجَلاَلِ وَ الْإِكْرَامِ ، و اَتُوبُ اِلَیه
اول مجلس دعای سلامتی امام زمان(عج)را باهم زمزمه می کنیم
اَللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّهِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَعَلى آبائِهِ فی هذِهِ السّاعَهِ وَفی کُلِّ ساعَهٍ وَلِیّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَلیلاً وَعَیْناً حَتّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فیها طَویلاً.
یا صاحب الزمان
به آسمان زد و چون نور بي نهايت شد
پرنده پر زد از اين خاكدان و راحت شد
كسي كه پاك و شهيدانه زندگي مي كرد
عجيب نيست اگر لايق شهادت شد
شهيد راهِ وطن گشت سيد ابراهيم
جهاد كرد و در آخر شهيد خدمت شد
غلام بارگه آستان قدس رضا
شب ولادت او راهي زيارت شد
شهادت آمد و گرفت دستش را
دعاي خادم خوانِ رضا اجابت شد
⬅️مجلس امروز به مناسبت سومین روز شهادت رئیس جمهور محترم برگزارشده خانواده محترم شهید آیت الله رئیسی عزیز بچه های داغ دیده مادر داغ دیده شهید سید ابراهیم رئیسی شما سه روزه جای خالی عزیزتان را احساس می کنند به خدا قسم خیلی سخته انشاالله خداوند به شما صبر بده روح این شهید عزیز ما رئیس جمهور محترم و همراهان شهید ایشان ازاین مجلس ومحفل فیض ببرند حالا برات روضه بخونم همه شهدا امام شهدا فیض ببرند
⏪شنيديد يكي از اولياي خدا فرموده بود: آيت الله رئيسي شب قدر با سوزِ دل و شفيع قرار دادن امام رضا شهادتش رو از خدا خواسته بود و اينجوري خادمِ امام هشتم، رئيس جمهور هشتم در شب ولادت امام هشتم آسماني شد، آري هر كسي فاطمي و زينبي باشه مثل حاج قاسم در ايام ولادت حضرت زينب و ايام فاطميه به شهادت ميرسه و هر كي امام رضايي باشه روز ميلاد امام رضا خبر شهادتش ميرسه،اما رئیس جمهور محترم ما خادم امام رضا (ع)بود ودر روز ولادتش با همراهان درسانحه سقوط بالگرد به شهادت رسیدند انشالله روحشان برسر سفره اهل بیت مهمان بشه
اما عزیزان درسته بدن شهدا سوخته بود اما
خدا رو شکر بدن شهدا رو بردند معراج الشهدا خبر دادند این بدنها قابل شناسایی هست اما دلها فدای امام حسین (ع)که
وقتی بیبی زینب اومد کنار تل زینبیه یه ناله ای کرد...
آخ گلی گم کرده ام میجویم او را
به هر گل میرسم میبویم او را
آخ
گل من یک نشانی در بدن داشت
یکی پیراهن کهنه به تن داشت
یه وقت شنید از بین شمشیر شکسته ها و نیزه شکسته ها یه صدای ناله ای بلنده
آخ
گل گم گشته ات خواهر منم من
سرور سینه ات خواهر منم من
⬅️میخوام بگم سید ابراهیم
اگه بدنت پاره پاره شد
اگه بدن سوخت و زخمی شد
دیگه دخترت نبود که ببینه کنارِ بدنت ناله بزنه
آقای رئیسجمهور
غریبانه شهید شدی و شب تا صبح پیکرت روی زمین بود و کسی پیدات نکرد
این غصه دلمون رو می سوزونه!
ولی...
پیکرت شب روی زمین موند،تا صبح
تااینکه بدن شما و همراهان شمارا صبح پیدا کردند
تازه تو اون مدت هم صدها نفر داشتن دنبال شما می گشتند
میلیون ها نفر هم درسراسر کشور برای سلامتی شما دست به دعا برداشته بودن ونیز
به خانواده محترمتان هم دلداری می دادند
اما دلها بسوزه برای امام حسین(ع)
لا یوم کیومک یا اباعبدالله
قربان اون آقای غریبی که وقتی دخترش اومد کنار بدن، بابارا نشناخت
وقتی اومد دید عمه اش یه بدن قطعه قطعه رو بغل گرفته ..
《عَمَّتِي! هَذَا نَعشُ مَن؟》
"عمه این بدن قطعه قطعه ی کیه؟
عمه این بدن کیه رو زمین افتاده؟؟
بیبی فرمود : سکینه جان حق داری نشناسی
[[هَذَا نَعشُ أَبيِکَ اَلحُسَينِ]]
عزیزم این بدن قطعه قطعه ی بابای غریبت حسینه
حسین آرام جانم..حسین روح وروانم
علي لعنة الله علي القوم الظالمين و سيعلم الذين ظلموا اي منقلب ينقلبون
التماس دعا
#شهید_خدمت
•شکر خدا دیدم دوباره ...
#قسمت_اول/ #روضه و توسل ویژۀ ورود خاندان آل الله به سرزمین کربلا اجرا شده شبِ دوم محرم۱۴۰۱
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَابْنَ رَسُولِ اللَّهِ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَابْنَ اَمیرِالْمُؤْمِنینَ و َابْنَ سَیِّدِ الْوَصِیّینَاَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَابْنَ فاطِمَةَ..
شکرِ خدا دیدم دوباره پرچمت را
شکرِ خدا دیدم سیاهیِ غمت را
دیدم دوباره روضههای ماتَمَت را
دیدم دوباره نوحه و شور و دَمَت را
باور نمیکردم مُحرم را ببینم
بر سَر دَرِ این خانه پرچم را ببینم
ما را همین شورِ عزایت زنده کرده
ما را نوای نینوایت زنده کرده
ما را هوای روضههایت زنده کرده
ما را نسیمِ کربلایت زنده کرده
ما در میان روضهی تو قد کشیدیم
از لطف تو امروز ما اینجا رسیدیم
امسال اگرکه باز هم این روضه برپاست
ما که یقین داریم از الطاف زهراست
بی بی دعایش تا اَبد پشتِ سر ماست
زهرا نِگهدارِ تمام سینه زنهاست
دستِ شکسته، اسم ما را هم نوشته
خوب و بدِ ما را همه با هم نوشته
یادم نخواهد رفت لطفِ مادرت را
او لطف کرده راه داده نوکرت را
او جمع کرده خادمانِ محضرت را
پس گرم کرده او تنور منبرت را
از سوزِ آهش قلب این عالم گرفته
ذکرِ بُنَیَ یا بُنَیَ دم گرفته
هم ماهیِ دریا برایت گریه کرده
هم مادرت زهرا برایت گریه کرده
هم زینبِ کبری برایت گریه کرده
دنیا و مافیها برایت گریه کرده
جان عزیزت اشک را ازما نگیری
این اشک را از چشم نوکرها نگیری
من آمدم امشب بسوزم پا به پایت
تا چند خطی روضه بنویسم برایت
روضه بخوانم از تنِ در خون رهایت
یادی کنم از ماجرای بوریایت
خورشید بودی بر نوکِ نِیها نشستی
ای جان زینب، پشت زینب را شکستی
ای حضرت غریبِ من ای آشنای من
ای کعبهی معظمهی کربلای من
زانو بگیر تا به زمین نازِلم کنی
رَحلی گذار تا برسد آیههای من
هرجا تویی بهشتِ مُعَلّای زینب است
صحرا و خانه فرق ندارد برای من
خونِ تو با اسارت من جلوه میکند
پس انتهای توست همان ابتدای من
تا شیرهای آلِ علی دورِ زینباند
کرب و بلاست مرکزِ دولت سرای من
*کاروان که به سرزمین کربلا رسید. ابی عبدالله سؤال کرد اینجا کجاست؟هرچی نهیب به اسب میزنم حرکت نمیکنه.صدازد: قاضریه، نینوا، و...حضرت فرمود: غیر اینایی که گفتی این سرزمین اسم دیگه ای هم داره؟ گفت: بله آقا! قدیمی ها بهش میگن کربلا ...بی بی زینب سر رو از محمل بیرون کرد فرمود: داداش! درست شنیدم، اینجا کربلاست؟ ابی عبدالله یه نگاهی به خواهرش کرد. فرمود:آره، اینجا همون جاییه که بابام میگفت، مادرممیگفت، زینب جان!خوش اومدی. جوانان بنی هاشم بدوید زینب میخواد پیاده بشه.. علی اکبر! جونم بابا، برو رکاب بگیر. کوچه باز کنید بی بی میخواد پیاده بشه. کسی قد و بالای زینب رو نبینه.....*
حالا نبین برای تو فریاد میکنم
همسایه لحظهای نَشِنیده صدای من
گفتی قرارِ گریه کنان است این زمین
خرج تمام گریه کنانت به پای من
عباس!خیمه را بغلِ خیمهام بزن
هرجا که میروم تو بیا از قفای من
زینب، علیست هیچ نمیترسد از بلا
گیرم به کوچهها برسد ماجرای من
امروز که به شانهی تو تکیه میکنم
روز دهم چه میشود اینجا خدای من؟!
وقتی که نیزهها به تنت سجده میکنند
تا عرش میرود شَررِ وای وایِ من
بگذار تا که ذبح شوم من به جای تو
با بچهها برو به مدینه به جای من
عالَم اسیرِ سفرهی خیرات زینب است
نانِ بیات کوفه نباشد غذای من
لعنت به نیزههای میان گلوی تو
لعنت به خندهها وسط گریههای من
4_431665907127812803.mp3
3.26M
روضه شب دوم محرم ورود کاروان به کربلا
اینجا که آمدیم غم و غصه پا گرفت
دلشوره ای عجیب وجود مرا گرفت
تا عقیله بنی هاشم پا شو گذاشت تو کرببلا میگن همه ی غم های عالم رو دل زینب جمع شد، الان بعد از هزار چهارصد سال هر کی میره کربلا همینجوره، نجف میری اینجوری نیست، سامرا و کاظمین میری اینجوری نیست، تا میرسی کربلا دلت پر غمه، دلشوره میاد سراغت، اول حرفی که می زنی اینه: امان از دل زینب...
اینجا که آمدیم غم و غصه پا گرفت
دلشوره ای عجیب وجود مرا گرفت
حس غم جدایی این دشت لاله خیز
بال و پرم جدا و دلم را جدا گرفت
فالی زدم به مصحف پیشانی ات حسین
آیات غربت تو دلم را فرا گرفت
من پنجاه چند سال با تو بزرگ شدم، هیشکی مثل من تو رو نمی شناسه حسین، من هم برات خواهری کردم، هم برات مادری کردم، من از چهار سالگی همه کاری برا تو کردم، عین پروانه دورت گشتم، حسین من با تو بزرگ شدم، حسین جان نگاه تو صورتت می کنم می فهمم چه خبره، مدینه داشتیم می اومدیم، یه جوری با مادرم وداع کردی فهمیدم سفر آخره، یه جوری به بچه هات داری نگاه می کنی، یه جوری به قد بالای اکبرت داری نگاه می کنی، دارم می ترسم از این سرزمین....
تنها دلیل بودن من سایه سرم
زینب فقط به عشق برادر بقا گرفت
حتی مدینه این همه زجرم نداده بود
یک نیم روز جان مرا کربلا گرفت
وای از دل رباب که بیند به جای آب
تیر سه پر به حنجر شش ماهه جاگرفت
تا وقت هست حلقه ی انگشتری درآر
از ترس ساربان دل زینب عزا گرفت
ابی عبدالله تو راه دست رو سر دختر مسلم کشید، کربلا هم تکرار شد روز عاشور می خواست بره، سکینه نشست بغل باباش، ابی عبدالله دست کشید روی سرش، و
🕊بر میوه قلب و جان زهرا صلوات
🕊رخسار حسین آن دلارا صلوات
🕊تقدیم و نثار میزبانان عزا
🕊بر احمد و علیّ و زهرا صلوات
(دعای فرج)
⬅️ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ
عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللَّهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ
وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ➡️
⏪ اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ⏩
💔سری خواهم که گردد خاک پایت
💔دو چشمی را که گِرید از برایت
💔آخ الهی چشم من در وقت مُردن
💔ببیند آن جمال دلربایت
⬅️ان شاالله اون لحظه ای که شبِ اول قبرم میشه، همه منو تنها میزارن، آقا بیاد به دیدنم....
هر کی میخواد شب اول قبر اربابش به فریادش برسه صداش بزنه...
🎵جانم حسین... جانم حسین ..
🎵 ای جان جانانم حسین...
(همه بگن)
⬅️صدا تو بلند کن بزار مولا صداتو بشنوه...
بزار مادرش زهرا صداتو بشنوه...
مادرش میگه خوش اومدی به مجلس حسینم...
یه وقتی میاد که هیشکی به داد منو تو نمیرسه، تو صحرای محشر... زمین داغ ..
همه در اضطراب...
آخ خدا روزی که پدر از فرزند فرار میکنه...
فرزند از پدر فرار میکنه...
روایت میگه، کسی نیست به فریاد برسه..
یه وقت میبینی یه آقایی وارد محشر شد..
میفرماید این صدای شیون و ناله برا من حسین آشناست...
اینا گریه کن منه حسین بودند
اینا با اشک و زمزمه شون تسلای دل مادرم زهرا شدند...
⏪حالا که داری اشک میریزی... اگه مادرت زنده است افتخار کن به این مادر... شبر محبت اهل بیت به تو داده...
اما اگه مادر نداری...
بگو مادر...
این اشکای چشمم طبق نوری باشه برای توی مادر که منو حسینی تربیت کردی...
منو گریه کن ابی عبدالله تربیت کردی...
بگو مادر ... ممنونتم، ممنونتم
◀️روز دوم محرم دلتو ببرم کربلا آی کربلائیا
(زینب رسید کربلا)
🥀فریاد یا محمدا... زینب رسید به کربلا
☑️زینب رسید به کربلا، (واویلا)3
☑️زهرا شده صاحب عزا(واویلا)3
⬅️ بیاد اون لحظه ای که کاروان رسید کربلا...
تا رسیدن به کربلا دیدن ذوالجناح حرکت نمیکنه..
همچین که رسیدن به کربلا..
انگار غم های عالم به دل زینب رسید..
🥀آی زینب زینب زینب...
داداش اینجا کجاست..
چرا دلم داره شور میزنه داداش؟
داداش بیا برگردیم...
دیگه از امروز بگو امان از دل زینب...
یه وقت ابی عبدالله صدا زدند...
کربلا...
صدای ضجه و شیون بی بی زینب بلند شد...
(امروز دلت میخواد با زینب بری کربلا.)..
▪️آخ در این صحرا مکن منزل برادر
▪️که ترسم بی برادر گردم اینجا
▪️نمیخواهم سیه پوش و عزادار
▪️به داغ اکبرم گردم در اینجا
▪️نمیخواهم ز دیده اشک افشان
▪️بی عباس دلاور گردم اینجا
بمیرم برا غصه های دلت بیبی جان...
🔹اما من میخوام بگم بیبی جان الان گریه نکن..
الان همه دورت اند... بی بی جان الان زوده گریه کنی...پرده رو کنار بزن ، ببین یکی مثل عباس ایستاده...
ببین یه طرف علی اکبره..
یه طرف قاسمه..
همه هستند بی بی جان
بیبی جان هنوز دستی از بدن جدا نشده..
هنوز بدن علی اکبر ارباً اربا نشده..
ای وای ...
هنوز گلوی علی اصغرت تیر سه شعبه نخورده..
هنوز زنان و بچه ها به اسارت نرفتن...
✨هنوز رخت اسیری به تن ندارد کس
✨هنوز ناله ندارد ، عمو به فریاد رس
✨هنوز آنچه زیاد است در حرم آب است
✨کجا زسوز عطش شیرخواره بی خواب است
🌱سادات منو ببخشن
✨هنوز صید نگشته بچه آهویی
✨و تازیانه نخورده ، هیچ بانویی
✨عمه سادات با برادر است
✨زینب کبری کنار دلبر است
🍁(بگمو التماس دعا)
⏪میخوام بگم خانم جان تا رسیدی به کربلا گریه کردی... ناله زدی..
میخوام بگم الان گریه نکن..
گریه هاتو بزار برا اون لحظه ای که..
همه رو سوار ناقه میکنی... میخوای سوار بشی محرم نداری بیبی جان...
ای حسین..حسین... حسین
یه وقت صدا زد داداش پاشو زینبتو دارن به اسیری میبرن..
یه وقت بیبی روشو کرد سمت علفمه.. صدا زد عباس جان .. پاشو داداش... پاشو ببین چه بر سر زینبت اومده...پاشی تنهایی و بیکسی زینبت رو ببین...
🌿هر چقدر ناله داری به سوز دل زینب کبری س به اشک و آه و ناله ام المصائب زینب کبری س 3 مرتبه ناله بزن بگو ..
یا حسین...
💥شادم همه عمر تا حسین میگویم
💥راز دل خود با حسین میگویم
💥آنشب که چراغ عمر من خاموش است
💥در ظلمت قبر حسین حسین میگویم
⬇️صلوات حذف نشه لطفا⬇️
✨هدیه به خانم فاطمه معصومه سلام الله علیها (صلوات)✨
┈••✾•🌿🌺🌿
ورودیه کربلا #محرم #زیارت عاشورا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 گریه وزرا و مخبر هنگام پخش کلیپی درباره رئیسجمهور شهید در مراسم آغاز به کار مجلس جدید
🥀🥀🥀🥀🥀
ختم مادر
فاطمه زهرا(س)
تفسیر قران
(هفتم ،چهلم( سالگرد )
بسم الله الرحمن الرحیم
یا رحمن یا رحیم
یا فاطِمَةُ الزَّهْراءُ، یَا بِنْتَ مُحَمَّدٍ، یَا قُرَّةَ عَیْنِ الرَّسُولِ، یَا سَیِّدَتَنا وَ مَوْلاتَنا إِنَّا تَوَجَّهْنا وَ اسْتَشْفَعْنا وَ تَوَسَّلْنا بِکِ إِلَی اللّٰهِ وَ قَدَّمْناکِ بَیْنَ یَدَیْ حاجاتِنا، یَا وَجِیهَةً عِنْدَ اللّٰهِ اشْفَعِی لَنا عِنْدَ اللّٰهِ؛
🔸بعد از سفر مرگ ،کسی را سفری نیست
🔸رفتند عزیزان و از آنان اثری نیست
🔸بشنو ز روایات و ز اخبار و احادیث
🔸آن جاست خبرها ، به گمانت خبری نیست
🔸با دستی تهی طالب دیدار بهشتیم
🔸باید به که گوئیم که ما را ثمری نیست
🔸رحمت رسد از زحمت بی حد به تو ای دوست
🔸تن پروری و خوردن و خفتن هنری نیست
🔸امروز تو ره توشه به دست آر که فردا
🔸غیر از عمل نیک تو را راهبری نیست (شعر)
♦️زندگی طعم خوشی داشت اگر مادر بود)
♦️دلم زارم چه غمی داشت اگرمادربود
♦️باغبان فلک از داغ به خاک دل من
♦️بذراندوه نمیکاشت اگر مادربود
♦️هیچ غمهای جهان دردل حسرت زده ام
♦️تا ابد پای نمیزاشت اگر مادربود
♦️خانه تاریک شده بی گل رویش حالا
♦️خانه ام برگ وبری داشت اگر مادر بود
♦️بال میزد دل من تا بخدا بانگهش
♦️دل من بال وپری داشت اگر مادربود
♦️چه مادری که طاقت اشکهای من غمدیده را نداشت
♦️طاقت دیدن اشک منه غمدیده نداشت
♦️گریه هایم ثمری داشت اگر مادر بود
⬅️ مجلس ختم امروز به مناسبت درگذشت مادری دلسوز خواهری غم خوار کسی که عمری استاد تفسیر قرآن بوده خیلی ها در جلسات این مادر شرکت داشتند استاد گرانقدر خودم بوده برگزار شده انشاالله روح این مادر مومنه را به حق آیات تلاوت شده توسط این مادر بر سر سفره خانم فاطمه زهرا مهمان کنه روحش با فاطمه زهرا محشور بشه اما عزیزان روضه را یک کمی زبان حال بخونم خانواده.......فرزندان مرحومه شما یک سال جای خالی مادررااحساس می کنید به خداقسم هیچ کس جای مادر را برای شما نمی گیرد اما شما هروقت دلتنگ مادر می شدید هرکجا بودید می آمدید ازنزدیک مادر را ملاقات می کردی ولی حالا باید به عکس مادر نگاه کنید یا برید سر قبر مادر بنشینید عقده دل راخالی کنیداما مرگ مادر برای دخترها خیلی سخت است به چه خاطر چون روزمادرباشه سال نوع باشه دخترها به یاد مادر هستند اما بچه های مرحومه، دخترهای مرحومه که درگوشه ای از مجلس نشسته ای شما مادری از دست دادید استاد تفسیر قرآن بوده چه سعادتی از این بالا تر اما حالا نمی دونم به یاد کدام خاطره مادر عزیزتان اشک می ریزیدتنها خاطره به یاد ماندنی مادر چیه چادر نمازه که یاد دختر نمی ره اما یک مادری من سراغ دارم که به امام علی گفتند یادگاریهای فاطمه را جمع کن تا بچه ها نبیند اما گفتند یادگاری را جمع کنم خون روی در ودیوار را چه کنم اما می خوام زبان حال دخترهای این مادر و رو بگم
🔸(اخ)گل گلخونه ام بودی تو مادر
🔸چراغ خونه ام بودی تومادر
آخ بمیریم برات مادر خوبم دیگه یک ساله صدای قشنگت به گوش ما نمی رسه
🔸(مادرم) زنم بوسه به عکس دلربایت
🔸ای بریزم اشک ماتم از برایت
مادرجان برات بمیریم زود بود ما یتیم بشیم بی مادری سخته مادر
♦️یتیمی درد بی درمان یتیمی
♦️یتیمی خاری دوران یتیمی
♦️الهی طفلی بی مادر نباشد
♦️اگر باشد دراین سامان نباشد
⏪اما دلهای عالم فدایی زهرای مرضیه بشه وقتی بین درو دیوار قرار گرفت صدای ناله اش بلند شد یا فضه خذینی بیا فضه بچه ام را کشتند فضه بیا ببین میخ در ، درسینه ام فرو رفته
آخ فضه زیر بغلهای بی بی را گرفتند وارد اتاق شد مدتی بی بی بستری بود درروزهای آخر وصیت کرد علی جان شبانه غسلم بده شبانه کفنم کن شبانه دفنم کن آقا امیرالمومنین
شبانه وغریبانه آماده غسل زهرای مرضیه شدند همه اهل خانه صبر کردندیک وقت دیدند مولا سربه دیوار گذاشت ای بلند بلند گریه می کنه خدایا چه اتفاقی افتاده ناله علی بلند شد
🔅نمی بینی علی را زار و خسته
🔅آخ نمی بینی که پهلویش شکسته
🔅نمی بینی زمن آه شبانه
🔅آخ نمی بینی تو جای تازیانه
بدن زهرای مرضیه را شبانه غریبانه غسل وکفن کردند یک وقت صدا زد بچه ها برای وداع با مادر بیاید بچه دور جنازه مادرجمع شدند فکر کردند مادر را برای درمان می برند صدا می زدند
🔸خدا مادرم را کجا می برند
🔸آخ گمانم برای شفا می برند
اما دلها عالم بسوزه بر آن لحظه ای که آقا امیرالمومنین از دفن زهرا برگشتند ای بچه ها سراغ مادر را می گیرند یکی صدا می زنه بابا چرا مادر ما رانیاوردی یکی صدا می زنه بابا جان حال مادرمان خوب شد لا الا اله الله
آخ امید بچه ها زهرا نا امید شد
🔹آخ فلک از کف ربودی مادرمن
🔹آخ چرا آتش زدی بر پیکر من
🔹گلم را ای فلک بردی زدستم
🔹آخ زهجران تو ای مادر نشستم
حسین آرام جانم حسین روح وروانم