eitaa logo
کانال روضه دفتری مداح دلسوخته(ترنم نور)
1.5هزار دنبال‌کننده
63 عکس
80 ویدیو
49 فایل
لینک های کانال های مداح دلسوخته : کانال مداح اهل بیت (ع) حاج یوسف ارجونی http://eitaa.com/yousofarjone مولودی و عروسی @MadahanKhoorshed نوحه و روضه @Arsheyan_Eshgh روضه دفتری @Taranom_Noor ختم خوانی https://eitaa.com/joinchat/4272554106C86c6a6b80a
مشاهده در ایتا
دانلود
2_1152921504663390663.mp3
246.3K
خدای متعال ان شاءالله این قلیل توسلات، عرض ادب، عزاداریها و اشک ریختن ها رو از همه ما به کرمش قبول بفرماید ثواب و بهره ای از این مجلس و محفل به روح همه گذشتگان پدران، مادران، حقداران، مخصوصا عزیزانی که سالهای قبل در بین ما بودند و در این مجالس زحمت کشیدند ولی الان دستشون از این دنیا کوتاه است عائد و واصل بگرداند... به برکت صلوات بر محمد و آل محمد.
2_1152921504663391672.mp3
174.2K
نثار ارواح طیبه شهدا، از صدر اسلام تا الان، مخصوصا شهدای دشت کربلا، وجود نازنین آقا اباعبدالله الحسین علیه الصلاه و السلام، و شهدای مظلوم مدافع حرم، عنایت کنید اجماعا صلوات بلندی ختم کنید. (الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ. وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ وَالْعَنْ أعْداءَهُم)
بُنَیَّ قَتَلُوکَ وَ مِن الماءِ مَنَعُوکَ تمام محشر رو بی‌بی دو عالم به هم میریزه به طوریکه اختیار محشر از آن فاطمه میشه روز اوله، با مادرش فاطمه یه عهد و پیمان ببند بگو فاطمه جان شما لحظه جان دادن نگران ابی‌عبدلله بودی به امیرالمومنین سفارش کردی وَ لَا تَنْسَ قَتِیلَ الْعِدَی بِطَفِّ الْعِرَاقِ‌ یعنی علی جان حسینم رو فراموش نکن بگو بی‌بی جان از همین روز اول سال میگم أبَد وَالله ، یَا زَهــــرا مَا نَنسِی حُسَیناً بلا نبینی ان شاءالله انشالله محشر هم دونه دونه گریه‌کنا دستشون رو بیارند بالا به مادرش فاطمه اینگونه نشون بدند بریم سرسفره مسلم بن عقیل ان‌شاءالله وعده همه‌مون زاویه مسجد کوفه اونجایی که هم سرش رو، هم بدنش رو از بالای دارالاماره به زمین پرتاب کردند... تو کوچه ها سرگردون داره میاد تشنگی بهش غلبه کرد اومد در خانه پیرزنی توقف کرد، دید این پیرزن مضطربه، بیرون خونه گویا منتظره گفت پیرزن آبی داری به من بدی یا نه این سِقایت تشنه لب تو روایات پیغمبر از افضل اعماله، فرقی هم نمیکنه این تشنه مسلمان باشه یا نه، بلافاصله طوعه به این فضیلت عمل کرد تا آب رو داد دست سفیر حسین آنقدر تشنه بود که آب رو وقتی نوشید ، پیرزن دید گویا سفیر حسین هم منتظره آی مرد حالا که رفع حاجت شد چرا خونت نمیری؟ شبه خوب نیست اینجا توقف کنی. من میخوام بگم طوعه اگه خوب نیست یه مرد نامحرم جلو خونت توقف کنه پس تو ایکاش مدینه بودی هان... به این میگن مستمع خبره اونجایی که سیصد مرد نامحرم در خونه فاطمه نه توقف کنند ، هجوم آوردند... دونه دونه‌شون سبقت میگرفتند بر کتک زدن فاطمه... دونه دونه شون همت میکردند یه جوری ضربه بزنند که دیگه کسی مانع ورود اینا به خانه نشه... دیگه برات نگم چه کردند... مگه نانجیبا سیر میشدند؟ هم تو ورود خونه مادر رو کتک زدند هم تو خروج از منزل فاطمه رو کتک زدند مادرش رو مهمون کن... روز اوله روضه رو از اینجا بُریدم هم اینکه فهمید این سفیر حسینه سالهاست خدمت ابی‌عبدلله نرسیده، اما تا شنید این سفیر الحسین دیدند طوعه هم داره گریه میکنه اسمش بیچاره میکنه همه رو، وای به حال اینکه سربریده‌اش رو کسی ببینه تا صبح این بانو قرار نداشت، خدایا نکنه فرستاده حسین گرسنه بمانه نکنه فرستاده حسین تشنه بمانه هی آب و غذا برا مسلم میاره، حتی بعضیا گفتن امیرالمومنین رو اینجا تو خواب میبینه نمیتونه غذا بخوره مسلم، امیرالمومنین به او داره بشارت میده العجل العجل بزودی نزد ما میای خونه رو محاصره کردند اول خونه رو سنگباران کردند یَرمُونَه بِالحِجارة اما بعدش دیدن فایده نداره دسته‌های نی رو آتش زدند، خونه رو که به آتش کشیدن تعبیر مقتل اینه فَخافَ مُسلِم أَن یَحرِقوا علیه البَیتْ یه لحظه مسلم به خودش اومد، نکنه یه باردیگه خونه رو بسوزونند؟ بلافاصله از منزل بیرون اومد اگرچه مسلم مدینه رو ندیده ، واقعه آتش گرفتن خونه رو ندیده، اما همینکه شنیده، غیرتش اجازه نداد، مبادا من تو خونه بمونم ، خونه رو با اهلش بسوزونند مبادا یه بار دیگه یه بانو بازم بین دود و آتش بمانه، بلافاصله فاصله گرفت، از خونه اومد بیرون همینقدر بگم سنگ اندازها به جای خونه مسلم رو سنگباران کردند زنان رفتند بالای بام خونه هاشون، دسته های نی رو آتش زدند ، از اون بالا به سر و روش میریختند هرطوری بود این موانع رو برطرف کرد دیدن اینجوری حریفش نمیشند، یه گودال درست کردند، پهلوان رو میان گودال زمین‌گیر کردند الله اکبر اولین کسی که براش گودال درست شده اینجا مسلم دیگه نگم چی شد هرکی با هرچی دستش بود سفیر اباعبدلله رو کتک میزد دستگیرش کردند، آوردنش بالای دارالاماره دیدند داره گریه میکنه، گفتن تو پهلوانی چرا گریه میکنی فرمود أبکي لِلْحُسَین وآلِ الْحُسَین گریم برا آقا و مولامه تا دیدند اشکش جاری شد، اصلا از اون موقع تا حالا نمیتونند گریه کن حسین رو ببینند سر از بدنش جدا کردند، این سر مبارک رو با بدن مطهر از بالای دارالاماره به زمین پرتاب کردند،دیدن همه دارن تو کوفه به بدن مسلم طناب میبندند، بدنش رو تو کوچه و بازار کشون کشون بردند آوردند این بدن رو معکوس دار زدند، یه لحظه تصور کن این بدن رو از پا دار زدند تو عرب اگه کسی رو اینجوری دار بزنند یعنی صاحب این بدن دیگه احترامی نداره، دسته دسته از مردم می‌اومدند از نزدیک به این بدن جسارت میکردند آی حسین... این ناله‌ات رو امروز رها کن این حنجره‌ها امروز باید بیمه بشه برا اباعبدلله اما من میخوام بگم خوب شد اهل وعیال مسلم ندیدند اینجا حتی دخترشم ندید سرش رو بردند به دروازه آویزان کردند تا آخر عمر دختر سر بریده باباش رو ندید، چون این دخترم تو کربلا جا موند
اما دلها بسوزه برا نازدانه‌ای حسین، فهمیدی چی گفتم چهل منزل با سر بریده... آی حسین.... هر کی دلش میخواد سوریه باشه، وعده همه‌مون حرم نازدانه حسین، سه مرتبه ناله بزن یاحسین... ====================
روضه روز اول ۹۵.mp3
9.37M
بُنَیَّ قَتَلُوکَ وَ مِن الماءِ مَنَعُوکَ تمام محشر رو بی‌بی دو عالم به هم میریزه به طوریکه اختیار محشر از آن فاطمه میشه روز اول، با مادرش فاطمه یه عهد و پیمان ببند... ==================== ✍کانال متن روضه های حجت‌الاسلام میرزامحمدی 🆔 @rozehayemirza_matn
السلام علیک یا ابا عبدالله ▪️سفره ی ماه عزا خوان اباعبدالله ▪️باز عالم شده مهمان اباعبدالله ▪️لک لبیک حسین از همه‌سو می‌شنوم ▪️فـاطـمـه داده فــراخــوانِ ابـاعـبـدالله ▪️آمده بـزم پـسر را سر و سامان بدهد   ▪️مـادری بی سـر ‌و ‌سـامـانِ اباعـبدالله ▪️خیمه برپاست، عزادارچقدر آمده‌است  ▪️ای بــنــازم بـه مــحـبـانِ ابـاعـبـد الله ▪️این جوانان که همه گریه‌کن و سینه‌زنند            ▪️ هـمـه قــربــان جــوانــانِ ابـاعـبـدالله ▪️همگی سر به گـریبانِ غـم غربت او ▪️هـمـگـی سـائـل احـسـانِ ابـاعـبد الـله حالا شب اول چه خبره؟ ▪️بـوی پـیـراهن خـونـین کـسی می‌آیـد... آفرین، مرحبابه تونوکر، شامه ت باید از همین امشب کار کنه، فرمود از همون شب اول پروردگار، عالم پیراهن خونی جد ما رو از عرش آویزان میکنه ، ما ائمه این پیراهن رو میبینیم ضجه میزنیم بِالبَصَر، شیعیان هم بِالبَصیره، می بینند پیراهن جد غریب ما رو،               ▪️پـیـراهن خـونـین کـسی می‌آیـد ▪️عـرش را کـرده پـریـشـانِ ابـاعبدالله شما دیگه مقدمه نمیخاید از همینجا بریم حرم مسلم بن عقیل، ▪️با لبِ تشنه، لبِ بام سفیرش می‌گفت  ▪️به فـدای لـب عـطـشـانِ ابـاعـبـد الـله ▪️تن‌مسلم که زمین خورد،...   یه شیئ رو از بلندی میزنی زمین یه صدایی میکنه ▪️تن مسلم به زمین خوردصداکرد: «حسین» (۲) ▪️ سـرش افـتـاد بـه دامـانِ ابـاعـبـدالـله های حسین... ====================
MirzaMohammadi 1402 shab01 b.mp3
15.79M
السلام علیک یا ابا عبدالله ▪️سفره ی ماه عزا خوان اباعبدالله ▪️باز عالم شده مهمان اباعبدالله ▪️لک لبیک حسین از همه‌سو می‌شنوم ▪️فـاطـمـه داده فــراخــوانِ ابـاعـبـدالله ====================
إِنَّ یَوْمَ اَلْحُسَیْنِ أَقْرَحَ جُفُونَنَا وَ أَسْبَلَ دُمُوعَنَا آنقده گریه کردیم بر ابی عبدالله ، پلک چشم‌هامون زخم شده اشکمون جاری شده مگه چیکار کردند تو این محرم آقا جان اگه امام رضا نمی‌گفت ماها نمی‌تونستیم بگیم أَذَلَّ عَزِیزَنَا بِأَرْضِ كَرْبٍ و بلاَءَ یک سال ناله هاتو نگه داشتی دلهره داشتی محرمو درک کنی یا نه، خیلیا زیر خاک رفتنو محرمو ندیدن، حالا که مشرف شدی باید این حنجرتو با همه ی توان خرج ابی عبدالله کنی، أَذَلَّ عَزِیزَنَا بِأَرْضِ كَرْبٍ و بلاَءَ دیگه جزئی ترش اشاره نکرد من اشاره کنم اینکه لباسهاشو دراوردند اینکه نانجیب با چکمه رفت رو سینه ش، اینکه بدنی که زینت دوش نبی بود ،رفت زیر سم مرکب، اینکه عبا و عمامشو به غارت بردند اینکه جلو چشمش زینبشو زدند، اینکه سر بریدش رو بالای نیزه زدند، اینکه اهل و عیالشو زیر آفتاب بردند اینکه ناموسشو بردن مجلس نامحرم، اینا همه از مصادیق «أَذَلَّ عَزِیزَنَا بِأَرْضِ كَرْبٍ و بلاَءَ» ست شب اوله امام رضا همون روز اول، این روضه رو خونده، یابن شبیب إن کُنتَ باکیاً لِشئٍ فابکِ لِلحُسَین چرا باید هر مصیبتی ما اول برا ابی عبدالله گریه کنیم؟ فَاِنَّه ذُبِحَ کما یَذبَحُ الکـَبش علما عمامه ها رو بردارند آخه جد غریب ما رو مثل یه مذبوح سر بریدند السلام علی المَنحُورِ فِی الوَریٰ، همه تماشا میکردند، وَ الشّمر جٰالسٌ عَلی صَدرِه حسیــــــــــــن نفس بزن حســـــــــــــــین من از امام رضا اجازه میگیرم یه وجه شباهت بگم یه وجه تفاوت بگم ناله ش با شما بین ما مرسومه یه قربانی رو که میخاند ، ذبح کنند همه دور قربانی حلقه میزنند، هیچکی جلوگیری نمیکنه از ذبح این قربانی، هر کی میگه سهمی از این قربانی مال منه اَخنَس گفت عمامه ش مال منه خولی گفت سرش مال منه بَجدَل گفت انگشت و انگشترش... ده نفر سواره هم گفتن بدنش مال ماست، چنان زیر سم مرکب... اما تفاوتهایی هم داشت بین ما مرسومه یه مذبوح رو که میخاند سر ببرند، آب هم نخوره ، میگند لبهاش رو به آب تر کنید، نانجیب جلو ابی عبدالله مشک آب رو خالی کرد یا صاحب الزمان آجرک الله هر کی ساکته باید جواب مادرش فاطمه رو بده، بین ما دستور شریعت اینه، تا چهار رگ رو جدا نکنند ذابح حق نداره سرو جدا کنه زین العابدین فرمود ابوحمزه، هنوز بابام داشت حرف میزد یه مرتبه سر از بدنش جدا کردند... حســــــــین... ====================
9.mp3
22.25M
إِنَّ یَوْمَ اَلْحُسَیْنِ أَقْرَحَ جُفُونَنَا وَ أَسْبَلَ دُمُوعَنَا آنقده گریه کردیم بر ابی عبدالله ، پلک چشم‌هامون زخم شده اشکمون جاری شده... ====================
السلام علیک یا ابا عبدالله ▪️آن روز که به داغ غمت مبتلا شدیم ▪️دل خون تر از شقایق دشت بلا شدیم ▪️ما یادمان که نیست ولی راستی حسین ▪️با یاد غربت تو کجا آشنا شدیم روز اول تشکر کن از آقات ▪️ممنون از اینکه آمدی آقای ما شدی ▪️ممنون از اینکه نوکر این خانه ما شدیم ▪️شکر خدا که فاطمه ما راخریده است افتخار کن اول محرم لباس احرام به تنت کرد ▪️ شکر خدا که فاطمه ما را خریده است ▪️ شکر خدا که خرج بساط شما شدیم ▪️مارا خدا به عشق تو می‌بخشد عاقبت ▪️ ما عاقبت بخیرتو در روضه‌ها شدیم حسین جان... به به ،خرج ابی عبدالله کن حنجرت رو حسین جان... آوردنش بالای دارالاماره بعد از اینکه دسته‌های مختلف ،از رزمندگان کوفه میومدند کنار خانه طوعه، همه کتک خورده و شکست خورده برمیگشتند، با مکر و حیله به مسلم گفتند امان میدیم گودالی براش کندند ، مسلم رو داخل این گودال انداختند ، دسته‌های نی رو آتش زدند، از بالای بام خونه‌هاشون به سر و روی مسلم می‌ریختند این سفیر ابی عبدالله را سنگ باران کردند یه جوری سنگش می‌زدند فرمود وای بر شما ، مثل کفار دارید منو سنگ باران میکنید ، چقدر شباهت به ابی عبدالله داشت هر طوری بود دستگیرش کردند، آوردند تو دارالاماره ، سر و روش شکسته، سر و صورت سوخته، دندان‌ها شکسته ، بدن زخمیه، غرق خونه، دستاشو بستند آوردند بالای دارالاماره، آماده ای نشون بدی که مصداق اون بشارتی هستی که پیغمبر فرمود چشم مؤمنین برا مسلم گریه میکنه، دیدن مسلم داره گریه می‌کنه تعجب کردند از او پرسیدند تو با این شجاعت داری گریه می‌کنی فرمود گریم برا خودم نیست گریم برای اون آقاییه که داره میاد اَبکِی لِلحُسین و آلِ الحُسین روضه رو با این ناله‌هات گرمتر کن صدیقه طاهره به این‌ها داره جزا میده اومد بالا دارالاماره ، دیدند هی برمی‌گرده به سمت قافله ی ابی عبدالله سلام میده، هی به زبان حال میگه کوفه نیا ، حسین اگه میای اهل و عیالتو نیار، اینها برات نقشه ها کشیدند چه کردند؟ سر از بدنش جدا کردند ، بدنش رو از بالای دارالاماره ، به زمین پرتاب کردند یا الله طناب بستند به پاها، تو کوچه های کوفه، بچه ها این بدن رو میکشاندند، آوردنش بازار قصابها، بدن رو معکوس دار زدند ، کنایه از اینکه این بدن دیگه احترامی نداره آماده ای یا نه لا یوم کیومک یااباعبدالله چی میخای بگی میخام بگم اگر چه سر از بدنش جدا کردند ، اگر چه بدنشو تو کوچه‌ های کوفه میگرداندند اما زن و بچش نبودند ببینند لا یوم کیومک یا حسین... کربلا جلو چشم زن و بچه ی حسین وَ الشّمر جٰالسٌ عَلی صَدرِه امام رضا امروز این روضه رو خوند جلو چشم زن و بچه، سر ابی عبدالله رو بالای نیزه زدند، جلو چشم زن و بچه ، سر رو بردند تو تشت طلا، حسین.... دست گداییت رو ب جهت بیعت بیار بالا جلو چشم زن و بچه ، آنقده این سر بریده رو سنگ زدند بارها سر از رو نیزه افتاد به زمین.... حسین.... ====================
1_1660165525.mp3
15.31M
السلام علیک یا ابا عبدالله ▪️آن روز که به داغ غمت مبتلا شدیم ▪️دل خون تر از شقایق دشت بلا شدیم ▪️ما یادمان که نیست ولی راستی حسین ▪️با یاد غربت تو کجا آشنا شدیم ====================