5.86M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⬅️در موضوع مرگ مهسا امینی جواب مذهبی هایی که احساسی شدند را جداگانه باید داد.آن ها پدیده ها را با آرمان دینی شان می سنجند و گاهی حکومت را برای آنچه مطابق سنجش شان نیست سرزنش می کنند.اگر فرآیند سنجش شان درست باشد حق دارند شاکی باشند.آخر اسلام دین بهترین هاست.
⬅️اما لیبرال ها و سکولارها و لائیک ها دقیقا رفتارهای حکومت ما را با کدام آرمان شان مقایسه می کنند که شاکی اند؟
با آرمان شهر خیالی یا با قبله ی آمال شان #آمریکا؟
📣ویدئو را بدون صدا ببینید.
👌گوشه ای از مهربانی پلیس قبله آمال
#ارشاد
#پلیس
🔹فتح قلم🔹
@fatheGhalam
❇️گشت امنیت اخلاقی نمی خواهیم، زوره؟(۲)
پاسخ به پرسش
با توجه به آنچه در یادداشت قبل گفته شد جای این پرسش است که چرا انحلال گشت امنیت اخلاقی طی روزهای اخیر یک به مطالبه تبدیل شد؟
به این سه مقدمه توجه کنیم👇
1⃣تجربه ی تاریخی شکست برخی تمدن ها آشکارا نشان داده بهترین عامل شکستن اراده های استقلال طلبانه و آزادی خواهانه اشتغال به سرگرمی های جنسی شهوانی است.تجربه تاریخی اندلس در گذشته و هم الجزایر در دوران معاصر دو نمونه ی مهم اند.
۲.هرج و مرج اخلاقی با برداشتن محدودیت های پوشش
۲.گشت امنیت اخلاقی هرچند فراگیر نیست اما وجود نیم بند و ناقص واحیانا همراه با خطای آن برای بسیاری از افرادی که با هیچ کارفرهنگی به قوانین جامعه تن نمی دهند،قید وبند ایجاد می کند. چه کسانی؟همان ها که برهنگی کامل حداقل خواسته شان است.
۳.بهترین و تواناترین عناصر برای پیشبرد مبارزات مدنی خشونت آمیز در کف خیابان ها نوجوان ها و جوان ها هستند.هم از نظر تحرک و قدرت جسمی و هم به لحاظ هیجانات روحی عاطفی کمتر اهل حساب و کتاب و ملاحظه اند و راحت تر دست به اعمال خشونت آمیز و هیجانی می زنند.یکی از اصلی ترین موضوعاتی که می تواند این بدنه ی قدرتمند را به پیاده نظام آشوب خیابانی تبدیل کند محرک های جنسی، ضداخلاقی و شهوانی است.
⬅️با توجه به سه مقدمه گفته شده ،حضور زن هادر کف میدان ،محرکی قوی برای برخی از مردهای جوان خواهد بود.و بهترین بهانه برای کشاندن زنان به کف خیابان برای گرم شدن تنور اعتراضات،طرح مطالباتی است که از یک طرف رنگ و بوی آزادی و رفع محدودیت داشته و از طرفی مشوقی برای حضور برخی مردان نوجوان وجوان در کف میدان باشد.با القای این توهم کثیف که فردای براندازی بساط عیاشی فراهم است، عده ای از مردان جوان به کف خیابان کشیده می شوند.
با اینکه در حقیقت نه عیاشی مسئله (عموم مردم )ایران است نه برخوردهای قهرآمیز پلیس امنیت اخلاقی،اساسا به حدی است که چشمگیر باشد اما بسیاری از ما وارد بازی از قبل چیده شده دیگران شدیم.شوربختانه باید گفت برخی از ما ناخواسته دچار خطای محاسباتی شده ایم که بر اساس آن،مطالبه ای را که غریبه ها سفارش داده اند پیگیری می کنیم.
#مطالبه
#امنیت
🔹فتح قلم🔹
@fatheGhalam
طبقاتی بودن گشت ارشاد واقعیت ندارد.گشت ارشاد حداقل مراقبت قانونی از اخلاق جامعه است.همین وجود نصفه و نیمه اش هم برای حساب بردن بعضی ها خوب است.همان ها که اجتماع را با حمام عمومی اشتباه می گیرند!
اما پدیده اشرافیت؛
البته هم واقعی است هم دردناک.
رشد قارچ گونه باستی هیلز و مال ها نتیجه بله گفتن اصلاح طلب ها و کارگزاران به توسعه لیبرالی در ایران است.اگر امروز در اطراف باستی هیلز یا حتی سلبریتی ها گشت ارشاد نمی بینیم نتیجه ی آن کاپیتولاسیونی است که مسوولین عاشق غرب در دهه ۶۰ و ۷۰ برای خود رقم زدند.
و البته که گشت ارشاد برای مال ها هم باید شکل بگیرد.
اما این کنشگر سیاسی رسانه ای خارج نشین با آن سابقه ی غیردرخشان هم می داند که آب،اکنون گل آلود شده و ماهی گیرهای حقه باز تور انداخته اند.عجیب آنجاست، مذهبی هایی که فشارخون شان را لایک های فالوورها بالا پایین می کند هنوز نفهمیده اند.نفهمیده اند که قاتل ۱۷هزار شهید و وارث طاغوت، دزد اموال ایرانی ها ومدافعان تحریم ملت ،همه و همه دارند همان جایی را می کوبند که بچه مذهبی های احساساتی.
#گشت_ارشاد
🔹فتح قلم🔹
@fatheGhalam
❇️کمی هم درباره وسطی ها(۱)
همان ها که تا جنجال به پا می شود یقه جمهوری اسلامی و مخالفانش را با هم می گیرند و خود را دسته ی سوم یا وسطی می دانند.
⬅️موافق نظارت استصوابی اند ولی مخالف شورای نگهبان کنونی!
⬅️مخالف ولنگاری مجازی اند ولی مخالف سرسخت هر طرحی که از آن بوی الزام و قانون و محدودیت بلند شود.
⬅️مخالف بی حجابی اند در عین حال مخالف گشت امنیت اخلاقی !
🔻به نظرم می شود این جریان فکری احساسی را به دو دسته تقسیم کرد:
1⃣بعضی حق را با این اصل می سنجند👇
((بینید "عموم" چه می پسندند؛ هیچ رقمه با آن مخالفت نکنید؛که وحدت به هم نخورد و برای انقلاب دردسر درست نشود))
🔹هدف اولیه این افراد جذب حداکثری و حفظ انسجام است مثلا! اما چون خط و مرز دقیقی برای عقب نشینی و همراهی با خواسته های عموم ندارند چه بسا با هل دادن نظام به سوی همراهی مکرر با افرادی که غالبا متاثر از سلبریتی ها و بیگانگان اند ،به تهی شدن نظام از ماهیت اصلی اش کمک کنند.
امیدواریم ماجرا نشود آن چنان که غلام رفت آب بیاورد آب غلام را با خودش برد.
ادامه در یادداشت بعد...
#اعتدال
#انقلابی
🔹فتح قلم🔹
@fatheGhalam
❇️کمی درباره وسطی ها (۲)
ادامه یادداشت قبل
2⃣اما گروه دیگر از "وسطی" ها که هم ساختارهای جمهوری اسلامی را نفی می کنند هم کنش مخالفانش را ،افرادی اند که خود را یگانه مفسر نهج البلاغه می دانند؛این ها جمهوری اسلامی (کنونی )را از خط اصیل حکومت علوی منحرف دانسته و شرم دارند از نقاط مثبتش بگویند و بنویسند. در نگاه شان :
🔻(انقلابی ها در توزیع کپسول امید زیاده روی کرده اند؛خوش بینی کافی است دیگر؛از حالا فقط باید برآسیب ها متمرکز شد.)
⚠️اما حواس شان نیست آدم ها ماشین نیستند.نشان دادن مکرر آسیب و زخم های،در آن ها انتظار ترمیم شدن را تقویت می کند.اما ترمیم در جوامع انسانی که
" اختیار و اراده"نیرو محرکه است، یک شبه رخ نمی دهد؛پس صبر هم لازم است.
صبر با تزریق امید شکل می گیرد.امید نیز با دیدن نقاط مثبت جوانه می زند.پس هم باید نقص ها را دید هم رویش ها را.
اما این انقلابی های ناشکیب که قلّه را می بینند و برای رسیدن به آن عجولانه پا به زمین می زنند،راهی را که تا الان پشت سر گذاشته ایم نمی بینند.از همین روی با وقوع تاخیر یا تقصیری از کوره در می روند و صبر انقلابی را سر می بُرند.ندیدنِ راه آمده و دیدنِ راهِ نرفته،پتک ناامیدی می شود که بر سرشان فرود می آید.با به اشتراک گذاشتن این ناامیدی،اندک انگیزه ی جوان ترها برای تغییر را هم تباه می کنند؛تا اینکه جوان خود را میان سکون و هرج و مرج طلبی مخیر ببیند.و البته که ویژگی جوان پذیرش سکون نیست!
#انقلابی
#امید
#وسط
🔹فتح قلم🔹
@fatheGhalam
❇️مدرسه؛اعتراض؛دانش آموزان
🔻سردرگم نشویم؛
باز ماجرا همان ماجرای جدال میان کج روایت و روایت درست است.
✍این روزها با بازگشایی مدارس و با انتشار بعضی ویدئوها یا تصاویر شاهد رفتارهای شگفت انگیز و غافل گیرکننده ی برخی از دانش آموزان هستیم، که برخی نیز توسط معدود معلمان و مدیران ناصالح هدایت می شود.
بنابر وظیفه ای اخیرا در مدرسه حضور داشتم.برای تحلیل درست ماجرا به این چند نکته که حاصل مشاهده ی عینی بنده است توجه بفرمایید👇
۱.فضای هیجانی اخیر با مسدودشدن بعضی از شبکه های اجتماعی تا حدی تعدیل شده ولی چون دانش آموزان جزء اقشاری اند که هر روز با هم سروکار دارند ومثل بزرگترها ملاحظات خاص زندگی ومعیشت و خانواده را هم ندارند و به اقتضای سن شان جنب و جوش بیشتری دارند؛کافی است یک نفر با توجه به محیط خانوادگی اش، هنوز در فضای هیجانی آشوب و اغتشاش نفس بکشد به راحتی آن هیجان را به سایر دوستانش منتقل می کند.
۲.با مشورتی که با برخی از دبیران داشته ام و با توجه مشاهده ی عینی به نظر می رسد ترکیب جریان های فکری رفتاری در بیشتر مدارس چنین باشد.👇
در هر کلاس به طور تقریبی حدودا ۲۰درصد اقلیت انقلابی اند.
۲۰درصد اقلیت خاص هنجار شکن
و ۶۰درصد دانش آموزان افرادی اند که جهت گیری خاصی ندارند اما به شدت تحت تاثیر هیجان و جو روانی اند.
این مشاهده با مقداری تفاوت جزیی احتمالا آیینه ای است از جامعه ی کنونی ما.
⬅️از طرفی در میان همان اقلیت هنجارشکن یک یا دو لیدر اصلی وجود دارد که بقیه بسیار تحت تاثیر آن ها هستند.
۳.برخلاف مقاطع ابتدایی و متوسطه اول که باهوش ترین و درس خوان ترین دانش آموزان تاثیرگذارترین هستند در متوسطه دوم درس خوان ها لزوما در کلاس موثر نیستند.علاوه بر اینکه با وجود یک تجربه ی دو سه ساله زیست مجازی عمده ی تاثیرگذاری در اختیار افرادی است که در رفتار و گفتار جسارت هنجارشکنی بیشتری(به قول بچه ها شجاعت بیشتری)دارند.
۴.دهه هشتادی ها نسلی اند که تقریبا ورودشان به مدرسه یا سال اول و دوم دبستان شان همزمان بوده با دولت نحس و لیبرال روحانی. فضای ولنگار مجازی از کودک هشت نه ساله دیروز یک نوجوان👇
بعضا پرخاشگر،
بسیار کم حوصله که سرعت بالایی دارد وبه شدت عجول است.
جسور و بی رودربایستی
در تعداد کمی از آن ها تخلق به برخی گفتارهای ناپسند مثل فحاشی ها و ناسزاهای کف مجازی( که در آن فضای مجازی زیسته شان یکی از راه های غلبه بر مخالف و نشان دهنده اقتدارشان بوده )دیده می شود
⬅️مسلط بر یک یا دو زبان،هنر،آلات موسیقی اند وآشنا به انواع قابیلت های رسانه.
ویژگی آخر موجب شده که نسل دانش آموزان دهه هشتادی با معلمان و کادری مواجه شوند که دستشان خالی از این مهارت هاست و یا احیانایا عقب ترند.
گاهی دانش آموز برای محک زدن معلم از اصطلاحاتی استفاده می کند که معلم اصلا آن را نشنیده. مثلا اصطلاحاتی مرتبط با تبلیغات خاص پورن یا گیم ها.
این تسلط یا مهارت استفاده از رسانه های نوین به دانش آموز توهم آگاه تر بودنش نسبت به معلم و مربی رو القا می کند و بار جسارت او در مقابل معلم را افزایش می دهد.از طرفی خود معلمان نیز اگر نسبت به فضای زیسته دانش آموز کم اطلاع باشد به دلیل عدم آشنایی با بسیاری از مهارت های نوین، دچار احساس سرخوردگی و عقب افتادن می شود و این احساس را دانش آموز زیرکانه می فهمد ونتیجه اش تضعیف معلم و کادر مدرسه است.
در بعضی از این کلاس ها عموما دانش آموزانی با این ویژگی ها👇
حضور بیشتری در فضای مجازی دارند و به یکی از آلات موسیقی تسلط بیشتری دارند
تسلط بر دو سه زبان دارند +جسارت(با همان تفسیر ذکر شده) بیشتری دارند،
لیدر می شوند و نهایتا با هیاهو و سروصدای بلندتر بقیه اعضای کلاس را هم با خود همراه می کنند.بسیاری از آن ۶۰درصد بینابینی که تاب تحقیرشدن یا تنها ماندن را ندارند با این افراد همراهی می کنند؛برخی نیز صرفا تحت تاثیر قدرت آن ها قرار گرفته و با تحریک شدن احساسات شان در انجام برخی از اشتباهات با آن ها همراهی می کنند.
پس جمع بندی حقیر:
این هنجارشکنی ها دلیل بر کثرت دانش آموزان هنجارشکن نیست.این ها اقلیت اند ولی خیلی هیاهو دارند.
ادامه نکات در یادداشت های بعدی
ان شاءالله
#دهه_هشتادی
#امنیت
🔹فتح قلم🔹
@fatheGhalam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
در رفتار پلیس ایران ممکن است در مواردی خطا هم باشد.اما نه در رفتار همه پلیس ها؛ نه حتی بیشتر آن ها؛ نه همیشه؛ نه همه جا؛ نه به اندازه ی پلیس دیگر کشورها؛نه به دستور سیستم؛که صرفا به تشخیص واحساس شخص.
بله اگر غرب بود،احتمالا باید مغز این زن کف خیابان پخش شده بود وارباب های سعودی،اسراییلی با خاک انداز جمعش می کردن!
⬅️از رعب و وحشت گفت!
سنگ و اسلحه اوباش و داعشی ها و بریدن سر مردم رعب نبود ولی ایستادن پلیس برای جلوگیری از آن شد رعب!
⁉️راستی " گله گوسفند " فحش است یا اعتراض؟
⁉️ "قاتل"چطور؟
⁉️ویدئو گرفتن از ماموران امنیتی و ارسال برای رسانه های دشمن طبق قوانین دنیا مجازاتش چیست؟
#آشوبگر
#امنیت
🔹فتح قلم🔹
@fatheGhalam
ادامه یادداشت قبل
❇️اعتراض و دانش آموزان
چه باید کرد:
۱.این ترکیبی که حقیر به ذهنم رسید حالا با تفاوتی در اعدادش، در بین بدنه معلمان هم وجود دارد و این طور نیست که همه معلمان یا حتی بیشتر آن ها هنجارشکن باشند.باید ارتباط گیری با معلمان هم انجام شود.حتی مخالفین.بهترین تبلیغ خوش رویی و تلاش ب ای کمک و جلب اعتماد همکاران است.البته قطعا معدودی هستند که هیچ چیز نرمشان نمی کند خیلی نباید وقت صرفشان شود.با ارتباط گیری با بقیه می شود اثر حرف و عمل این ها را کم کرد.
۲.چون فضای دانش آموزان الان غالبا احساسی و تحت تاثیر یک جنگ روانی تبلیغاتی و پروپاگاندای شدید است،نفرت انباشته ای در دل دارند که دوستان پرهیاهوشان در آن می دمند.حرف زدن از مباحث به شیوه ی سنتی فعلا تا یکی دو هفته جواب نمی دهد.مگر اینکه آن ها از قبل معلم را بشناسند و از او حساب ببرند که در آن صورت مربی یا معلم می تواند همان روزهای اول هم به پاسخ شبهات بپردازد.اما برای معلمان متدینی که احیانا به مدرسه جدید منتقل شدند یا اولین بار هست در مدرسه هستند به نظر حقیر، بهترین کار تا یکی دو هفته فعلا درگیر کردن احساسات خوب بچه هاست.
استفاده از زبان هنری که آن جوّ هنری مسمومی که احساسات شان را تحریک کرده ،بشکند(هنر مسموم همان ترانه هایی که این روزها بین شان غالب شده و حتی آن بچه های بی طرف هم می خوانندش و با شنیدنش پر از نفرت می شوند)
استفاده از فضای هنری و احساسی دانش آموزان بی طرف را درگیر احساس جدید می کند و از نفرت شان کاسته می شود و ظرفیت شنیدن دلایل ما را پیدا می کنند.بعد از ارتباط گیری صمیمانه برگزاری مراسم های دعا و درگیر کردن احساسات خوب بچه ها اثر دارد.البته بازهم با محوریت زبان هنری و زیبا.
بت این ها هنرمندها و سلبریتی ها هستن که از زبان هنر استفاده می کنند مقابله هم باید از همان زبان باشد.
✅با آن ها همدلی بشود.
همدلی با احساسات بچه ها
البته نه به نحوی که تایید حرف های ناصحیح شان شود بلکه به نحوی که حس کنند شما این احساس را درک می کنید .فعلا احساس شان را با خوب بد درست نادرست غلط صحیح من قبول ندارم و این الفاظ ارزش گذاری نکنیم وقضاوت درباره خوب و بدش را به فرصتی که احساسات منفی شان تعدیل بشود موکول کنیم.
✅چاره ای نیست اگر معلم متدینِ تاریخ یا شیمی و ریاضی و ... هستیم و دلمان برای دانش آموزان می سوزد نباید رهاشان کنیم.در ساعاتی که در مدرسه هستیم بخشی را به همدردی با احساسات شان اختصاص دهیم. تا حس کنند حرفشان شنیده می شود البته بهتر است تک تک حرف بزنیم چون با حضور همان اقلیت خاص که صدای بلندی دارند معمولا کار سخت است.
اگر بچه ها با معلم یا مربی حرف بزنند ممکن است بخاطر تاثیر آن ناامیدی و غصه ی غالبی که در رسانه ها بهشان القا می شود اشک بریزند و گریه کنند؛قضاوت نکنیم و زود در پی تصحیح فکرشان نباشیم.بگذاریم کنار ما حرف بزنند و همدلی دریافت کنند.
✅دلسوزشان باشیم و بگذاریم دلسوزی مان را ببینند و باور کنند ما هم هوادار زن زندگی آزادی میهن آبادی هستیم.
کم کم به این ارزش ها عدالت و امنیت و معنویت را هم اضافه کنیم و
توضیح و تفسیر مسائل زیر را به روزی که مطمئنیم ارتباط برقرار شده و اعتماد جلب شده موکول کنیم👇
۱.به آن ارزش ها باید عشق عدالت امنیت عزت و معنویت را هم اضافه کنیم.
۲.به آن ها برسانیم که این ارزش ها توسط دزدها ربوده شده اند و باید در پی رهایی شان باشیم.(از زبان هنری استفاده بشود بهتر است)
ودر نهایت دیدگاه مان درباره زن زندگی آزادی میهن آبادی عشق عدالت امنیت معنویت را کم کم ارائه کنیم.البته نه یکباره که مقابله کنند.یعنی پس از جلب همدلی با دانش آموزان و در روزهایی که به ما اعتماد کردند با ارائه ی روایت های متفاوت از یک طرف روایت ضدانقلاب یعنی ر ایت غالبی که آنها شنیده اند را مطرح کنیم و از طرفی روایت یک انقلابی از حقیقت زن آزادی و..را بیان کنیم و نهایت روایتی از حقیقت زن در غرب.اجازه دهیم بچه ها قضاوت کنند.همین قضاوت کردن منجر می شود با روایت ما هم آشنا شوند حتی اگر انتخابش نکنند.و این گام ابتدایی است که بهانه می شود برای انتخاب روایت صحیح.البته باز هم به نظرم اجازه دهیم خودشان "انتخاب "کنند و زود حقیقت را بهشان القا نکنیم. بگذاریم در بین دوگانه هایی که با زبان "هنری" و "جذاب" روایت می کنیم بهترین را انتخاب کنند.چون سن این ها اقتضائاتی دارد .مثل بزرگترها نیستند.
تا حس کنند دارد تحمیلی صورت می گیرد "لجبازی" می کنند و مقابله را انتخاب می کنند.
#امید
🔹فتح قلم🔹
@fatheGhalam
❇️من که توی یک ون فضایی ام.
اگر حرفت حرف من نباشد،اگر هشتکت لجم را درآورَد؛
اگر آن باشی که نباید؛اگر حجم و رنگ کامنت هایت پست هایم را نپسندد، گفته اند با ون ریپورت یا دستبند بلاک یادت آورم که اینجا کوچه ی تو نیست.
ببخش که تند می شوم،اگر پیرو ام نمی شوی دیگر برای داشتن یک استوری معمولی؛برای آزادی پیج های زندانی،برای احساس آرامش، برای تابش لایک پس از ریپورت های طولانی،به کوچه پس کوچه های من نیا!
عیب من نکن؛ گفته اند یادت آورم که برای پرت نَ شدن به ون ریپورت؛برای پرسه در خیابان لایک ،بدون هشتک من نیا.
به من نگو مقدسات تو فلان!
مگر ندیده ای که سزای آن که گفت،باتومِ فحش و ناسزای بوووووووووووق بود.😌
خلاصه یادت نرود👇
اگر و اگر هزار اگرِ دیگرهم شود، تا لباس هشتک من تنت نکرده ای برای یک پیج ساده هم سراغ من نیا.
اینجا در قلب کهکشانگرام هر کس اختری دارد به قدر هشتکش؛
یعنی به قدر هشتکم.
اینجا من همیشه پُست می دهم؛پُست ها بی لباس مورد پسند من،توی کوچه های پیج نمی شوند.
با این همه ولی می دانی!
قرار است در کهکشان من آزادی ترند شود.این همه #تناقض هم لذت من است.
من که توی یک ون فضایی ام.
من که گشت ارشاد کهکشانگرام مجازی ام.
#گشت_ارشاد_اینستاگرامی
#تناقض
#برای_رفیقم
🔹فتح قلم🔹
@fatheGhalam
یک نمونه کوچک برای آغاز حرف زدن با نوجوان های مدرسه
(جای خالی را پر کنید وحدس بزنید نویسنده کیست و چه تفکری دارد.)👉این یک جمله است که می شود کلی تغییر در آن ایجاد گرد تا نوجوان ترغیب شود.
«در.....(نام سرزمین)اگر اعتقاد به.... داشته باشید و معتقد به ....... باشید،و
💫معتقد باشید وظیفه... است که برایش تلاش کند،💫
شما از حقوق اجتماعی محروم خواهید شد.»
پیرامون این بحث شکل می گیرد که احتمالا اشارههایی به کشور خودمان هم خواهد شد ولی صبور باشید.
در پایان نقطه چین را پر کنید و با برجسته کردن آنچه که در 💫گذاشته شده بدون اینکه جمع بندی یا نتیجه گیری تحمیلی داشته باشید ،برداشت آزاد را از دانش آموزان بخواهید.حتی اگر برداشت شما را نداشته باشند.
چون یکی از گام ها که قبلا عرض شد،رساندن روایت های "دیگر" به گوش نوجوان است تا آن تک روایت فاسد غالب در ذهنش ترک بردارد.
ایده را از یکی از مطالب کانال دکتر شریفی گرفتم.می توانید صرفا به عنوان پی نوشت نام دانشمندانی که صرفا بخاطر اعتقاد به نظریه خلقت و عدم اعتقاد به نظریه تکامل داروین اخراج شدند رو ذکر کنید.خصوصا در کلاس های رشته تجربی
اصل یادداشت دکتر شریفی👇
معترض، ما هستیم!
درد داریم و خموشیم امّا
چه بگوییم از این قصّۀ تلخ؟!
شهر، تبدار شده
برگریزان حیاست
و چه غوغاییست از حجمِ هوس،
آرمانها شدهاند تبعیدی
و حقیقت نیز، زندانیِ زنجیرِ روایتبازان
گیسوانت شده بازیچۀ باد
عقدهها، حسرتها
آهها از داغها
دل تو آسوده، چشمها آلوده
شهر در پیچوخمِ زلف تو در خود پیچید
و چه تلخیها دید
شبِ گیسوی پریشانِ تو شد فاجعهساز
و تو هم میدانی؛
فتنه اینبار شده موجسوارِ تن تو
تن تو، طعمه شده
تن تو، ریشۀ این دعواهاست
و خیابان شده بازارِ حراجِ تن تو
چشمها، وسوسهآلودِ تنت
تن تو، سهم همه
تو بگو: کافی نیست؟!
و بخواه: وطنت؟ یا که تَنَت؟
و خدا، یا که تمنّای خودت؟!
به خدا،
عاشقی نیست هوادارِ رهاییِ تَنَت ...
میم. جیم.