eitaa logo
تاریخ دیروز، امروز، فردا
188 دنبال‌کننده
183 عکس
47 ویدیو
0 فایل
تاریخ دیروز، روشنگر مسیر فردا توضیحی درباره هویت کانال: https://eitaa.com/TarikhDEF/2 فهرستی از گزیده مطالب کانال: https://eitaa.com/TarikhDEF/4 ارتباط با مدیر: @yahadi71
مشاهده در ایتا
دانلود
❇️ ماجرای افراط و تفریط های شیخ علی تهرانی(بخش دوم) ☘️ همان کسی است که در مورد کتاب مینویسد و خود را میداند اما آن وقت رفتاری که دور از اخلاق است از خود بروز میدهد(اشاره به خاطره نقل شده در پیام قبلی). از همین جهت نیز 22 آذر 59 در بیاناتی به او طعنه میزند و میگوید: ➕ «گاهی وقت ها گوینده در عین حالی که خوب میگوید، در عین حالی که خوب مینویسد، هم مینویسد، هم مینویسد، لکن همان نوشتن است و گفتن است و عرضه داشتن است، خودش از آن بی خبر است.» ☘️ تهرانی همان کسی است که در برهه ای در طرفداری از حضرت امام و ابراز عشق و علاقه و بکار بردن الفاظی در مورد ایشان میکرد و بعدها نیز در دشمنی با او به افراط گرایید. ☘️ در نامه ای که پیرامون نقد به حضرت امام دارند میگویند: «شنیدم به یکی از دوستان مشهد که اخیرا به نجف مشرف شده بود، تذکر مفیدی داده اید و دورادور اطلاع دارم که موثر بوده و در روش ایشان که اخیرا خیلی خطرناک شده بود، موثر واقع شده و الحمدلله.» در حاشیه این نامه مینویسد مراد ایشان شیخ علی تهرانی بوده است.[شریعتی در دادگاه تاریخ ص275] ☘️ مرحوم در خاطراتش(ص214) میگوید: «به یاد دارم، وقتی کتاب آقا شیخ علی تهرانی را نزد آوردند، آن را شدیدا رد کرد و گفت: مولف عمامه ای بر سر گذاشته است.» ☘️ از دوستان و هم بحثی تهرانی در خاطراتش(ص141) نقل میکند چند روزی را مهمان شیخ علی تهرانی بودیم. مسائل متعددی را با ایشان مطرح کردیم. «ایشان همان تاریخ در حین این که یک بود، اما از یک لازم برخوردار نبود... به شکلی مسائل را مطرح میکرد.» بعد نقل میکنند با دوستان اعلامیه ای تنظیم کرده بودیم که در آن آشکارا به رژیم حمله شده بود و به او گفتیم شما هم بیا و انتهای اعلامیه امضا کن اما او میگفت: «حتما باید اسم شخص شاه را هم در اعلامیه بگذاریم.» هرچه اصرار کردیم که دوستان همه تبعیدی هستند و اگر اسم شخص شاه بیاید ممکن است بهانه ای به دست ساواک داده شود و پرونده شان سنگین تر شود در حالی که لزومی ندارد چون صریحا به رژیم تاخته ایم اما او حتی بعد از اظهار نظر آیت الله مدنی مبنی بر اینکه نیازی به آوردن اسم شخص شاه نیست، باز هم حاضر نبود اعلامیه را امضا کند چون خودش را یک جلوه میداد. ادامه دارد... 🆔 https://eitaa.com/TarikhDEF
«من پيشتر گفته بودم -زمان طاغوت- كه ما در مواقع معينى مى ‏بينيم كه يك بلند مى ‏شود. آن مواقع معين، يك وقت قبل از ماه است و يك وقت قبل از ماه . ماه رمضان براى دولت سابق يك خطرى داشت كه نبادا روحانيون -در مساجد [كه‏] مردم مجتمعند، ماه عبادت است- نبادا يك تبليغ سوئى بر ضد دولت بشود. قبل از ماه مبارك يك غائله درست مى ‏كردند! غائله- قضيه مثلًا- «»! يك ماه مبارك را ماها غفلت مى‏ كرديم، كه ما از كجا داريم، اشتباهمان از كجاست. يك ماه مبارك ما سر يك به جان هم مى ‏افتاديم. دو طايفه مى‏ شدند: يك طايفه از آن ور، يك طايفه اين ور! علما و مثلًا ... طلبه ‏هاى ما دو طايفه مى ‏شدند: يك طايفه از آن ور، يك طايفه ... يك ماه مبارك را ما هدر مى ‏داديم كه دولت را بايد در اين ماه مبارك ما تنبيهش بكنيم به يك چيزهايى، يك مطالبى بگوييم، آنها درست مى‏ كردند اين مطلب را و ما را مى‏ كردند به شهيد جاويد! يك ماه، دو ماه، سه ماه اين مى ‏شد. همچو كه اين طرف [رو به‏] سردى مى‏رفت و ماه محرّم مثلًا نزديك مى ‏شد، مسئله مرحوم «‏آبادى» را پيش مى‏ آوردند. اى بسا كه شمس ‏آبادى، حالا شايد هم خودشان يك همچو كارى مى‏ كردند كه اين غائله درست بشود! حالا خودشان هم نكرده باشند كس ديگرى كرده باشد اما آنها غائله را درست مى‏ كردند و دو دسته راه مى ‏انداختند، يك دسته از آن ور و يك دسته از آن ور. و قواى ما و نيروى ما كه بايد صرف بشود در مصالح اسلام، سر اين قضيه هدر مى‏ دادند تا اينكه اين يك خرده ‏اى سرد مى ‏شد. وقتى كه اين سرد مى ‏شد، نزديك مى ‏شد- مثلًا- يا ماه رمضان يا ... مى ‏شد، قضيه «» را پيش مى‏ كشيدند؛ از آن ور يا اللَّه شروع مى ‏كردند تبليغات بر له او، از آن ور شروع مى‏ كردند تبليغات عليه او. تمام قوا صرف مى ‏شد سر اين. و الآن هم مشغولند. الآن هم آنهايى كه مى ‏خواهند نگذارند كه اين مسائل ايران روى مصالح مسلمين [درست‏] بشود، حالا هم اين مسائل هست. وقتى اين هم سرد شد، يك مسئله ديگر! حالا شما خواهيد ديد بعد از اينكه مثلًا اين غائله اخير از بين رفت و حل شد- و چنانچه حل است و خود آقاى هم الآن در قم هستند و با ما ملاقات كردند و خود ايشان هم ناراحت از اين مسائل شدند كه يك همچو حرفهايى درست كردند- بعد از اينكه اين غائله [تمام‏] شد، يك غائله‏اى درست مى ‏كنند. حالا يا خودشان مى ‏فرستند -مثلًا فرض كنيد كه- يك كسى را مى ‏گيرند، مثلًا [خمینی] ما را مى ‏گيرند- و لو اينكه اگر احمد را بگيرند بكُشند هم من حرفى نمى ‏زنم اما مى ‏خواهند اينها [غائله‏] درست بكنند- يا مثلًا ... از يكى از علماى ايران، پسرش را مى‏ گيرند يك كارى سرش مى‏ آورند، اين يك غائله پيدا مى ‏شود. تا اين شد، خودشان شروع مى‏كنند قبل از اينكه صاحبكار مشغول بشود و اظهار تأثر بكند، آقايان [اظهار] تأثر مى ‏كنند، «وا مصيبت» آقايان مى ‏گويند! خود صاحبكار هيچ حرفى نمى‏ زند اما آقايان سينه مى ‏زنند! اين چيست؟ براى اين است كه نمى ‏خواهند كه اين مملكت ما به دست خودمان باشد. اينها مأمورند كه اين مملكت را كارى بكنند كه آن مسائل سابق دوباره با يك فرم ديگر فرم شاهنشاهى ديگر نمى ‏شود اما با يك فرم ديگرى- عود بكند و ما باز همان اختناق ها و همان چپاولگري هايى كه آنها داشتند و همان مال مردم را خوردن دوباره بيايد... ما بايد الآن تمام قوايمان را صرف كنيم در اينكه اين طور مسائل را كه اينها پيش مى‏ آورند بكنيم.»