من دست در داخل آن نمودم و محاسن امام(ع) که سفید بود عطر آگین نمودم بطورى که سیاه شد.
سپس به من گفت : ایشان را سوار بر یکى از بهترین مرکب هاى سوارى خودم کن و ده هزار درهم به او بده و تا منزلش با احترام از او مشایعت کن!
ربیع می گوید : به واسطه این تغییر حالتى که منصور نسبت به امام(ع) دیدم، همواره جای تعجب بود و کنجکاو بودم که دلیلش را بدانم.
روزی تصمیم گرفتم علت آن را بدانم!
همین که منصور را تنها و مسرور دیدم گفتم :
یا امیرالمؤمنین! چیز عجیبى از شما مشاهده کردم!
گفت : چه چیز؟
گفتم : آن روز چنان بر جعفر(ع) خشم گرفتى که پیشتر، هیچ کس را این گونه خشم نگرفته بودى!
ولی سپس منصرف شدی و دلیل کار چه بود؟
منصور گفت :
ربیع! نباید این مطلب را آشکار نمود بهتر است پوشیده باشد!
میل ندارم فرزندان فاطمه(س) متوجه شوند و بر ما فخر فروشند و ما را ناچیز انگارند!
سپس گفت : ربیع! آن شب خیلى مایل بودم که جعفر بن محمّد(ع) را بکشم و تصمیم داشتم که سخن او را نشنوم و عذر و پوزش او را نپذیرم، با اینکه من در زمان بنى امیه او و پدرانش را شناخته بودم که اهل آشوب نیستند!
📋《فَلَمَّا هَمَمْتُ بِهِ فِي الْمَرَّةِ الْأُولَى تَمَثَّلَ لِي رَسُولُ اللَّهِ(ص) فَإِذَا هُوَ حَائِلٌ بَيْنِي وَ بَيْنَهُ بَاسِطٌ كَفَّيْهِ حَاسِرٌ عَنْ ذِرَاعَيْهِ قَدْ عَبَسَ وَ قَطَّبَ فِي وَجْهِي عَنْهُ ثُمَّ هَمَمْتُ بِهِ فِي الْمَرَّةِ الثَّانِيَةِ وَ انْتَضَيْتُ مِنَ السَّيْفِ أَكْثَرَ مِمَّا انْتَضَيْتُ مِنْهُ فِي الْمَرَّةِ الْأُولَى فَإِذَا أَنَا بِرَسُولِ اللَّهِ(ص) قَدْ قَرُبَ مِنِّي وَ دَنَا شَدِيداً وَ هَمَّ لِي أَنْ لَوْ فَعَلْتُ لَفَعَلَ فَأَمْسَكْتُ ثُمَّ تَجَاسَرْتُ وَ قُلْتُ هَذَا بَعْضُ أَفْعَالِ الرَّئِيِّ ثُمَّ انْتَضَيْتُ السَّيْفَ فِي الثَّالِثَةِ فَتَمَثَّلَ لِي رَسُولُ اللَّهِ(ص) بَاسِطَ ذِرَاعَيْهِ قَدْ تَشَمَّرَ وَ احْمَرَّ وَ عَبَسَ وَ قَطَّبَ حَتَّى كَادَ أَنْ يَضَعَ يَدَهُ عَلَيَّ فَخِفْتُ وَ اللَّهِ لَوْ فَعَلْتُ لَفَعَلَ》
♦️همین که در مرتبه اول تصمیم کشتنش را گرفتم پیامبر اکرم(ص) را دیدم بین من و او فاصله شد و دستهاى خود را گشود و تا آرنج بالا زده، و نسبت به من بسیار ناراحت و خشمگین است.
در مرتبه دوم که شمشیر را بیشتر کشیدم دیدم پیامبر اکرم(ص) خیلى به من نزدیک شد و تصمیم داشت اگر من گزندى به او برسانم کار مرا بسازد، باز جرات کردم و با خود گفتم این کار جن هاست.
در مرتبه سوم که شمشیر را خارج کردم پیامبر اکرم(ص) به من نزدیک شد و پنجه هاى خود را گشود و دامن به کمر زده و چشمانش قرمز شده بود و کمال خشم از صورتش آشکارا بود نزدیک بود، مرا در پنجه هاى خود بفشارد.
به خدا ترسیدم اگر او را بیازارم، پیامبر(ص) مرا کیفر کند!
پس از این کار منصرف شدم.
محمّد بن ربیع می گوید :
پدرم این جریان را پس از مرگ منصور برایم نقل کرد.(۱)
ابن عنبه می نویسد :
📋《قَصَدَهُ المَنصُورُ الدَوَانِیقِی بِالقَتلِ مِرَارَاً فَعَصَمَهُ اللهُ مِنهُ》
♦️منصور دوانقی بارها قصد کشتن امام صادق(ع) را داشت، ولی خداوند ایشان را از گزند منصور حفظ کرد.(۲)
مفضل بن عمر می گوید :
منصور دوانیقى شخصى را فرستاد پیش حسن بن زید فرماندار خود در مکه و مدینه و گفت :
📋《أَنْ أَحْرِقْ عَلَى جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ(ع) دَارَهُ!
فَأَلْقَى النَّارَ فِی دَارِ أَبِی عَبْدِاللَّهِ فَأَخَذَتِ النَّارُ فِی الْبَابِ وَ الدِّهْلِیزِ فَخَرَجَ أَبُوعَبْدِاللَّهِ(ع) یَتَخَطَّى النَّارَ وَ یَمْشِی فِیهَا وَ یَقُولُ أَنَا ابْنُ أَعْرَاقِ الثَّرَى أَنَا ابْنُ إِبْرَاهِیمَ خَلِیلِ اللهِ》
♦️خانه جعفر(ع) را آتش بزند.
پس خانه امام(ع) را آتش زدند و آتش بر در خانه و اطاق ها رسید.
امام صادق(ع) پاى بر روى آتش گذاشت و از روى آتش می رفت و می گفت :
من پسر ریشه هاى زمین هستم، من پسر ابراهیم خلیل الله هستم.(۳)
شیخ صدوق تصریح می کند که؛
سرانجام امام صادق(ع) به دستور منصور و بر اثر مسمومیت شهید شد و در بقیع دفن شد.(۴)
📚منابع :
۱)مُهج الدعوات ابن طاووس، ص۱۹۳
۲)عمدة الطالب ابن عنبه، ص۲۳۸
۳)الکافی کلینی، ج۱، ص۴۷۳
۴)اعتقادات الامامیة شیخ صدوق، ص۹۸
@TarikhEslam
📋سه کسانند که جز منافق در حقّ آنان بى حرمتى نکند!
#امام_جعفر_صادق_علیه_السلام
@TarikhEslam
✅حضرت رسول اکرم(ص) فرمودند :
📋《ثَلاثَةٌ لا یَستَخِفُّ بِحَقِّهِم إِلَاّ مُنَافِقٌ :
ذُو شَیْبَةٍ فِی الإِسلامِ،
وَ إِمَامٌ مُقسِطٌ،
وَ مُعَلِّمُ الخَیرِ》
♦️سه کسانند که جز منافق درحقّ آنان بى حرمتى نکند :
ریش سفید مسلمان،
امام و پیشوای دادگر،
معلّم خیرات.(۱)
🏴امام صادق(ع) مصداق هر سه مورد فرمایش حضرت رسول ختمی مرتبت محمد مصطفی(ص) بود.
1⃣ذُو شَیبَةِِ فِی الإِسلَامِ :
یکی از القاب امام صادق(ع) [شیخ الائمه] است. زیرا در بین ائمه اطهار(علیهم السلام)، ایشان بیشترین سن یعنی (۶۵ سال) را دارا بودند.
⁉️اما در حق ایشان چه کردند؟!!
محمد بن ربیع می گوید :
از طرف منصور دوانقی مامور شدم که شبانه وارد خانه جعفر بن محمد(ع) شوم و او را با همان حالت نزد منصور ببرم.
📋《فَأَخْرَجْتُهُ حَافِيَاً حَاسِرَاً فِي قَمِيصِهِ وَ مِنْدِيلِهِ وَ كَانَ قَدْ جَاوَزَ السَّبْعِينَ》
♦️من ایشان را همان طور، سر و پاى برهنه با همان پیراهن و قطیفه اى که داشت ایشان را از خانه خارج کردم.
در حالی که گویی سن او از هفتاد سال تجاوز می کرد.(۲)
2⃣إِمَامٌ مُقسِطٌ :
ابن خلکان درباره امام صادق(ع) مینویسد :
📋《هُوَ اَحَدُ اْلاَئِمَّةِ اْلاِثْنَیْ عَشَرَ عَلَی مَذْهَبِ اْلاِمامِیَّةِ وَ کَانَ مِن سَادَاتِ اَهلِ البَیتِ(ع) وَ لَقَبُهُ الصَّادِقَ لِصِدقِ مَقَالَتِهِ وَ فَضلِهِ اَشهَرُ مِن اَن یُذکَرَ》
♦️او یکی از امامان دوازده گانه امامیه و از بزرگان اهل بیت رسول خدا(ع) بود. به جهت صدق در گفتارش به لقب صادق شهرت یافت و فضل او مشهورتر از آن است که نیازمند به توضیح داشته باشد.(۳)
⁉️اما در حق ایشان چه کردند؟!!
مفضل بن عمر نقل می کند :
منصور دوانیقى شخصى را نزد حسن بن زید، فرماندار خود در مکه و مدینه فرستاد و گفت :
📋《أَنْ أَحْرِقْ عَلَى جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ(ع) دَارَهُ!》
♦️خانه جعفر بن محمد(ع) را آتش بزند.
📋《فَأَلْقَى النَّارَ فِی دَارِ أَبِی عَبْدِاللَّهِ فَأَخَذَتِ النَّارُ فِی الْبَابِ وَ الدِّهْلِیزِ》
♦️پس خانه امام(ع) را آتش زدند و آتش بر در خانه و اطاق ها رسید و آنها را سوزاند.(۴)
3⃣مُعَلِّمُ الخَیرِ :
جایگاه علم آموزی و آموزگاری به قدری والاست که حضرت رسول اکرم(ص) هدف بعثت خود را معلمی دانسته اند.
ایشان فرمودند :
📋《إِنَّما بُعِثتُ مُعَلِّماً》
♦️من معلم برانگیخته شدم.(۵)
در میان امامان شیعه، چه در اصول دین و چه در فروع دین، بیشترین روایت از امام صادق(ع) نقل شده است.
به جرات می توان گفت که؛ نزدیک به پنجاه درصد از احادیث موجود از حضرت صادق(ع) است.
امام صادق(ع) در طی این ۳۴ سال امامت خویش (از سال ۱۱۴ ق تا سال ۱۴۸ ق) هزاران حدیث و روایت از ایشان منقول است، که مرحوم علامه مجلسی در کتاب بحارالانوار بالغ بر نوزده هزار روایت را فقط از ایشان نقل کرده است.
شیخ مفید در کتاب الارشاد شمار راویان امام صادق(ع) را چهار هزار نفر نام می بَرد.(۶)
حسن بن علی وَشّاء می گوید :
نهصد نفر را در مسجد کوفه دیدم که از امام صادق(ع) حدیث نقل می کردند.(۷)
⁉️اما در حق ایشان چه کردند؟!!
شیخ صدوق تصریح می کند که؛
📋《وَ الصَّادِقُ(عليهالسلام) سَمَّهُ المَنصُورُ فَقَتَلَهُ》
♦️منصور دوانقی، امام صادق(ع) را مسموم و ایشان را به شهادت رساند.(۸)
📚منابع :
۱)تنبیه الخواطر ورّام مالکی، ج۲، ص۲۱۲
۲)مُهج الدعوات ابن طاووس، ص۱۹۳
۳)وفیات الاعیان ابن خلکان، ج۱، ص۳۲۷
۴)الکافی شیخ کلینی، ج۱، ص۴۷۳
۵)کنز العمّال متّقی هندی، ح۲۸۸۷۳
۶)الارشاد شیخ مفید، ج۲، ص۲۵۴
۷)رجال نجاشی، ص۳۹
۸)اعتقادات الامامیة شیخ صدوق، ص۹۸
@TarikhEslam
✍📚✍📚✍📚✍📚✍📚✍
6️⃣6️⃣1️⃣ #معرفی_کتاب : 📚
کتاب «پیشوای مذهب» جلد هشتم از کتاب «پیشوایان هدایت» ترجمه کتاب «اَعْلَامُ الْهِدَایَةِ» در شرح تاریخ تحلیلی زندگانی حضرت #امام_جعفر_صادق_علیه_السلام ؛ اثر جمعی از مولفان و دانشمندان شیعه در مجمع جهانی اهل بیت(علیهم السلام)✍📚👇
#پیشوایان_هدایت ۸
@TarikhEslam
4_5764798954021588973.pdf
حجم:
2.1M
📚✍📚✍📚✍📚✍📚
کتاب «پیشوای مذهب»
@TarikhEslam
📆یکم ذی القعده سال ۱۷۳ هجری قمری روز بزرگداشت مقام حضرت معصومه(سلام الله علیها)
✍پاسخ به چند سوال درباره #حضرت_معصومه_سلام_الله_علیها :👇
#وقایع_ماه_ذی_القعده
@TarikhEslam
1⃣تاریخ دقیق ولادت و وفات #حضرت_معصومه_سلام_الله_علیها ؟!
✅در منابع تاریخی و منابع قدیمی شیعه، اطلاعات زیادی درباره تاریخ زندگی حضرت معصومه(سلام الله علیها) از جمله تاریخ ولادت و تاریخ وفات ایشان بیان نشده است.
به گفته «استاد رضا استادی» نخستین کتابی که در آن، تاریخی از ولادت و وفات حضرت معصومه(سلام الله علیها) ذکر شده است، کتاب «نور الآفاق» نوشته «شیخ جواد شاه عبدالعظیمی»(متوفی قرن۱۴) می باشد که در این کتاب، تاریخ ولادت حضرت معصومه(سلام الله علیها) «یکم ذی القعده سال ۱۷۳ قمری» و تاریخ وفات ایشان «دهم ربیع الثانی سال ۲۰۱ قمری» ذکر شده است.
و اين كتاب به زبان فارسى در سال ۱۳۴۳ قمری تأليف شده و در سال ۱۳۴۴ قمری در ۱۳۰ صفحه به صورت جيبى توسط فرزندش شيخ مهدى عبدالعظیمی[و به عبارت خود او : خادم شريعت مطهره حاج شيخ مهدى سلطان العلماء نجفى نظام التولية و خزانه دار حضرت عبدالعظيم(ع)] چاپ شده است و نسخه چاپى آن در كتابخانه مرحوم آيت الله مرعشى نجفى در قم موجود است.(۱)
اين كتاب در کتاب «الذريعه» مرحوم «علامه آقا بزرگ تهرانى»(۱۳۸۹ق) در فهرست كتب فارسى به نام «نور الافاق» ضبط و ثبت شده است.(۲)
این نقلِ بی سند درباره ولادت و وفات حضرت معصومه(س)، بعدها از آن کتاب، به دیگر کتابها راه یافته است.
برخی از علماء مانند مرحوم آیت الله مرعشی نجفی، آیت الله شبیری زنجانی، استاد رضا استادی و مرحوم ذبیح الله محلاتی با این نظر شیخ جواد شاه عبدالعظیمی مخالفت کرده و تاریخ های ذکر شده در این کتاب را ساختگی دانسته اند.
👤مرحوم «شیخ علی نمازی» در کتاب «مستدرک سفینه البحار» به پیروی از کتاب نور الافاق می نویسد :
«فَاطِمَةُ المَعصُومَةُ(س) المَولَودَةُ فِي غُرَّةِ ذِي القَعدَةِ سَنَةَ ۱۷۳ ق»
♦️حضرت فاطمه معصومه(سلام الله علیها) در ابتدای ماه ذی القعده سال ۱۷۳ قمری به دنیا آمده است.(۳)
👤آیت الله شبیری زنجانی قائل است به اینکه به طور دقیق ولادت و وفات حضرت(س) مشخص نیست، ولی کتاب «مستدرک سفینه البحار» تاریخ تولد او را طبق اسناد به دست آمده، در روز اول ذیقعده سال ۱۷۳ در شهر مدینه نوشته است که این تاریخ در کتاب «مستدرک سفینه البحار» ناشی از تصحیح تاریخ مجعولی توسط آقای شیخ علی نمازی(مولف) دانسته است و زمان ولادت و رحلت ایشان را مجعول دانستهاند.(۴)
👤مرحوم «شیخ ذبیح الله محلاتی» می نویسد :
اطلاعات چندانی درباره زندگی حضرت معصومه(س) در دست نیست؛ ازجمله تاریخ تولد و وفات و میزان عمر ایشان و اینکه چه زمانی از مدینه حرکت کرده و آیا پیش از شهادت امام رضا(علیه السلام) فوت کرده است یا پس از آن، در تاریخ ثبت نشده است.(۵)
👤 #استاد_عندلیب_همدانی در مورد ولادت ها و وفیَات جعلی و خود ساخته ی امروزی می نویسد :
«دروغ در هرجا و توسط هر شخصی عقلا و شرعا مذموم و ناپسند است، ولی آنجا که به دروغ رنگ دین و لعاب آیین زده شود زشتی و حرمت آن قطعا بیشتر خواهد بود!
جعل در مناسبت های آئینی نیز رو به گسترش است.
حقیر تکلیف خودم را در این زمینه انجام داده و خواهم داد و همه هزینه آن را هم می پردازم، بنده که همواره مدافع سرسخت شعائر دینی بوده ام و به صراحت عرض می کنم [که] عنوان کردن روزهایی به عنوان؛
رحلت حضرت ام کلثوم(سلام الله علیها)
رحلت بانو ام البنین(سلام الله علیها)
[رحلت حضرت معصومه(سلام الله علیها)]
[رحلت بانو رباب(سلام الله علیها)]
تولد حضرت رقیه(سلام الله علیها)
تولد حضرت علی اصغر(علیه السلام) و مواردی از این قبیل هیچگونه مدرک معتبری ندارد!
باشد که مروج دروغ و مدافع دروغگویان نباشیم!»(۶)
نام این کتاب یعنی «نور الآفاق» در فهرست معرفی کتب و مصادر آشنایی با حضرت عبدالعظیم حسنی اثر استاد رضا استادی آمده است.
🔍جهت نقد و بررسی مختصر بر این کتاب به لینک زیر مراجعه کنید :👇
«کتاب نور الافاق»
📚منابع :
۱)آشنایی با حضرت عبدالعظیم و مصادر شرح حال او، رضا استادی، ص۲۹۷
۲)الذريعة علامه آقابزرگ تهرانى، ج۱۶، ص۳۵۵
۳)مستدرک سفینة البحار نمازی، ج۸، ص۲۶۱
۴)جرعهای از دریا شبیری زنجانی، ج۲، ص۵۱۹
۵)ریاحین الشریعه محلاتی، ج۵، ص۳۱
۶)کانال استاد عندلیب همدانی👇
@andalibhamedani
@TarikhEslam