5⃣2⃣1⃣ #امام_سجاد_علیه_السلام در مجلس یزید سخن گفت!👇
✅امام سجاد(ع) در مجلس یزید، بلند شد و پیش روی یزید قرار گرفت و در شعری، خطاب به او فرمود :
📋《لَا تَطمَعُوا أَن تُهِینُونا وَ نُکرِمُکُم،
وَاِن نَکُفَّ الأَذَی عَنکُم وَ تُؤذُونَا،
فَاللهُ یَعلَمُ أنَّا لا نُحِبُّکُم،
وَ لَانَلُومُکُم أَن لَم تُحِبُّونَا》
♦️انتظار نداشته باشید که وقتی شما ما را خوار میکنید، ما شما را گرامی بداریم؛ هنگامی که شما آزارمان میدهید، ما از آزار شما خودداری ورزیم.
خدا میداند که ما شما را دوست نداریم و از اینکه شما نیز ما را دوست نمیدارید، سرزنشتان نمیکنیم.(۱)
#وقایع_ماه_صفر_المظفر
#روز_شمار_عاشورا
📚منبع :
۱)الفتوح ابن اعثم کوفی، ج۵، ص۱۳۱
@TarikhEslam
6⃣2⃣1⃣پیشنهاد کنیزی اهل بیت #امام_حسین_علیه_السلام توسط حضار و در ادامه جواب دندان شکن #امام_محمد_باقر_علیه_السلام به یزید!👇
#وقایع_ماه_صفر_المظفر
#روز_شمار_عاشورا
#وقایع_شام
@TarikhEslam
✅در این هنگام؛
📋《قَامَ رَجُلٌ مِنْهُمْ أَحْمَرُ أَزْرَقُ فَنَظَرَ إِلَى فَاطِمَةَ بِنْتِ اَلْحُسَيْنِ(ع) وَ كَانَتْ وَضِيئَةً فَقالَ :
یا أمیرَالمُؤمِنینَ! هَب لِی هَذِهِ اَلْجَارِيَةَ!》
♦️مردى سرخ روی از شاميان، به نام «ارزق» بپا خاست و نگاهى به فاطمه دختر امام حسين(ع) که سيمايى درخشان و زيبا داشت، انداخت و رو به يزيد كرد و گفت :
اى امير مؤمنان! اين دخترك را به من ببخش!!
فاطمه(س) به عمّه اش زینب کبری(س) پناه برد و عرضه داشت :
📋《يَا عَمَّتَاهْ! أُوتِمْتُ وَ أُسْتَخْدَمُ؟!》
♦️ ای عمّه ! یتیم شدم و اینک باید خدمتکار هم بشوم؟!
در این هنگام زینب کبری(س) فرمود :
📋《لَا! وَاللّه ِولا کَرامَهَ لَکَ وَلا لَهُ إلَّا أن یَخرُجَ مِن دینِ اللهِ》
♦️نه، هرگز چنين نخواهد شد!
به خدا سوگند، نه تو چنين حقّى دارى و نه اميرت يزيد؛ مگر اينكه بطور آشكار اعلان كفر كند و از دين و آيين ما بيرون رود!
📋《فَأَعادَهَا الأَزرَقُ ، فَقالَ لَهُ یَزیدُ : کُفَّ!》
♦️پس مرد ازرق مجدد درخواست خود را تکرار نمود، تا اینکه یزید به او گفت :
بس کن! کافیست!(۱)
در نقلی دیگر آمده است که، در این هنگام، مردی دیگر از حضّار بلند شد و گفت :
📋《إِنَّ سَبَایَاهُم لَنَا حَلَالٌ !》
♦️اسیران آنها، بر ما حلال هستند.
در این هنگام امام سجاد(ع) خطاب به او فرمود :
📋《کَذَبتَ وَ لَؤُمتَ، ما ذَاکَ لَکَ إلّا أَن تَخرُجَ مِن مِلَّتِنا وتَأتِیَ بِغَیرِ دینِنَا》
♦️دروغ گفتی و پَستی نمودی!
این حقّ تو نیست، جز آن که از دین ما بیرون بروی و به دین غیر ما در آیی!
📋《فَأَطرَقَ یَزیدُ مَلِیَّاً، ثُمَّ قالَ لِلشّامِیِّ : اِجلِس!》
♦️پس یزید، مدّتی به فکر فرو رفت و به آن شامی گفت : بنشین!(۲)
در نقلی دیگر آمده است که ؛
مرد شامی از یزید پرسید :
📋《مَن هَذِهِ الجَارِیَهُ؟》
مگر این کنیزک کیست؟
یزید گفت :
📋《هَذِهِ فاطِمَهُ بِنتُ الحُسَینِ(ع) و تِلکَ عَمَّتُها زَینَبُ ابنَهُ عَلِیٍّ(ع)》
♦️او فاطمه دختر حسین(ع) و آن نیز عمه اش زینب، دختر علی(ع) است.
در این هنگام مرد شامی با تعجب پرسید :
📋《الحُسَینُ بنُ فاطِمَهَ(س) و عَلِیُّ بنُ أبی طالِبٍ(ع)؟!!》
♦️حسین(ع) فرزند فاطمه(س) و علی بن ابی طالب(ع)!!؟
یزید گفت : آری!
مرد شامی خطاب به یزید گفت :
📋《لَعَنَکَ اللهُ یَا یَزیدُ! أتَقتُلُ عِترَهَ نَبِیِّکَ و تَسبِیَ ذُرِّیَّتَهُ، وَاللّه ِ مَا تَوَهَّمتُ إلّا أنَّهُم سَبیُ الرُّومِ!》
♦️ای یزید ! خدا تو را لعنت کند!
آیا خاندان پیامبرت را می کُشی و فرزندانش را اسیر می کنی؟!
به خدا سوگند ، من جز این خیال نکردم که آنان اسیران رومند.
یزید عصبانی شد و خطاب به مرد شامی گفت :
📋《وَالله ِ لَاُلحِقَنَّکَ بِهِم》
به خدا سوگند ، تو را نیز به آنان ملحق می کنم.
📋《ثُمَّ اَمَرَ بِهِ فَضُرِبَت عُنُقُهُ》
♦️سپس یزید فرمان داد تا گردن آن مرد شامی را بزنند و این چنین هم شد.(۳)
یزید در طی سخنانی که امام سجاد(ع) خطاب به او فرموده بود، عصبانی شد و در این هنگام یزید؛
📋《فَشَاوَرَ يَزِيدُ جُلَسَاءَه فِي أَمرِه، فَأشَارَوا بِقَتلِهِ!》
♦️در مورد امام سجاد(ع) با مشاورین خود مشورت کرد، که همگی رای بر کشتن ایشان دادند!
آنگاه امام باقر(ع) که خردسال بود، در جواب به يزيد فرمود :
📋《لَقَد أشَارَ عَليكَ هَؤُلاء بِخَلافِ مَا أشَارَ جُلَسَاءُ فِرعَونَ عَليهِ، حَيثُ شَاوَرَهُم فِي مُوسَى وَ هَارُونَ، فَانَّهُم قَالوا لَه : أرجِه و أخَاه، وَ قَد أشَارَ هَؤلاءِ عَلَيكَ بِقَتلِنا، وَ لِهَذَا سَبَبُ》
♦️اهل مجلس تو به تو اشاره اى كردند كه بر خلاف اشاره اهل مجلس فرعون بود كه درباره امر موسى و هارون با آنها مشورت كرد، زيرا كه اهل مجلس فرعون به فرعون گفتند :
موسى را با برادرش نگاه دار!
ولى اهل مجلس تو به قتل ما اشاره كردند، اين اشاره اى كه اينها كردند داراى سببى است!
یزید پرسید : به چه سبب؟
امام باقر(ع) فرمود :
📋《اِنَّ أَولئِكَ كَانُوا لَرُشدةِِ و هَؤلاء لغَيرِ رُشدةِِ!
وَ لَا يَقتُلُ الأَنبِياءَ وَ أَولادَهُم إِلّاَ أَولَادُ الأَدعِيَاء!》
♦️اهل مجلس فرعون حلال زاده بودند ولى اهل مجلس تو حلال زاده نيستند، زيرا پيغمبران و فرزندان آنان را غير از فرزندان زنا كسى نخواهد كشت!
آنگاه يزيد ساكت شد و دستور داد تا آنان را از مجلس خارج كردند.(۴)
📚منابع :
۱)سیر اعلام النبلاء ذهبی، ج۳، ص۳۰۹
۲)الطبقات الکبری ابن سعد، ج۱، ص۴۸۹
۳)بحارالانوار مجلسی، ج۴۵، ص۱۳۷
۴)اثبات الوصية مسعودی، ص۱۷۱
@TarikhEslam
7⃣2⃣1⃣جای دادن #اسرای_کربلا در خرابه شام به دستور یزید لعین!👇
#روز_شمار_عاشورا
#وقایع_ماه_صفر_المظفر
@TarikhEslam
✅پس از قدرت نمایی یزید و شکست سخت او در مجادله با اسرای اهل بیت(ع) مخصوصا با حضرت زینب کبری(س)، برای انتقام این شکست دستور زندانی کردن اسراء را صادر کرد.
مورّخین این زندان را در خانه ای نزدیک کاخ، گاه در کاخ و گاه در خرابه دانسته اند.
شیخ مفید می نویسد :
📋《ثُمَّ أَمَرَ بِالنِّسْوَةِ أَنْ يُنْزَلْنَ فِي دَارٍ عَلَى حِدَةٍ مَعَهُنَّ أَخُوهُنَّ عَلِيُّ بْنُ اَلْحُسَيْنِ(ع) فَأُفْرِدَ لَهُمْ دَارٌ تَتَّصِلُ بِدَارِ يَزِيدَ فَأَقَامُوا أَيَّاماً》
♦️سپس یزید دستور داد زنان را در خانه جداگانه درآورند، و على بن الحسين(ع) نيز نزد ايشان باشد، پس خانه چسبيده به خانه يزيد را براى ايشان خالى كرده، و چند روزى در آنجا ماندند.(۱)
از متن شیخ مفید همین مقدار دانسته میشود که محل اسکان اهل بیت(ع) خانهای در جوار قصر یزید بوده است.
شیخ صدوق روایت کرده است که؛
📋《ثُمَّ إِنَّ يَزِيدَ لَعَنَهُ اللَّهُ أَمَرَ بِنِسَاءِ الْحُسَيْنِ(ع) فَحُبِسْنَ مَعَ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ(ع) فِي مَحْبِسٍ لَا يُكِنُّهُمْ مِنْ حَرٍّ وَ لَا قَرٍّ حَتَّى تَقَشَّرَتْ وُجُوهُهُمْ [مِن حَرِّ الشَّمسِ]》
♦️یزید دستور داد، خانواده ی امام حسین(ع) را با امام سجاد(ع) زندانی کردند، زندان چنان بود که آنان را از گرما و سرما، نگاه نمی داشت تا آنجا که صورتهای آنان پوست انداخت.(۲)
قطب الدین رواندی نقل می کند که؛
📋《لَمَّا اُتِيَ بِعَلِيِ بنِ الحُسَينِ(ع) وَ مَن مَعَهُ إلَى يَزِيدَ بنَ مُعَاوِيَةَ، جَعَلُوهُم فِي بَيتِِ خَرَابِِ وَاهِي الحِيطَانِ》
♦️یزید، امام سجاد(ع) و دیگر همراهان اسراء را در خانه ای ویران و خرابه جای داد.
اسرای کربلا در حین ورود به خرابه با یکدیگر می گفتند :
📋《إِنَّمَا جَعَلنَا فِي هَذَا البيتِ لِيَقَعَ عَلَينَا》
♦️ما را در این مکان مخروبه جای داده اند تا دیوارش بر سر ما فرود آید و ما کشته و نابود شویم.
در این هنگام نگهبانان با یکدیگر به زبان رومی و یا قبطی یا سریانی سخن می گفتند که امام سجاد(ع) سخنان آنان را متوجه می شد.
مامور ویژه دربار یزید، به نگهبان خرابه گفت :
📋《اُنظُرُوا إلَى هَؤُلاءِ! يَخَافُونَ أَن يَقعَ عَليهِم هَذَا البَيتِ، وَ هُوَ أَصلَحُ لَهُم مِن أَن يَخرُجُوا غَدَاً، فَتُضرَبُ أَعنَاقُهُم وَاحِدَاً بَعدَ وَاحِدِِ صَبرَاً》
♦️این جماعت را ببینید که چگونه هراسناک فرود آمدن طاق خرابه اند، در حالی که نمی دانند که فردا آنان را از اینجا بیرون می بَرند و یکی یکی گردنشان زده می شود.
امام سجاد(ع) به زبان قبطی به آنان فرمود :
📋《لاَيَكُونَانِ جَمِيعَاً بِإذنِ اللهِ》
♦️هیچ یک از این اتفاقات رخ نمی دهد به اذن خداوند متعال!(۳)
و به نقل صفار قمی امام سجاد(ع) فرمود :
📋《لَمْ يَكُنْ فِينَا أَحَدٌ يُحْسِنُ اَلرَّطَانَةَ غَيْرِي وَ اَلرَّطَانَةُ عِنْدَ أَهْلِ اَلْمَدِينَةِ اَلرُّومِيَّةُ》
♦️جز من هیچ کسی در بین ما نیست که بتواند به خوبی به زبان رطانه صحبت کند و رطانه در نزد اهل مدینه زبان رومی است.(۴)
📚منابع :
۱)الإرشاد شیخ مفید، ج۲، ص۱۱۹
۲)امالی شیخ صدوق، ص۱۶۸
۳)الخرائج و الجرائح راوندی، ج۲، ص۷۵۳، ح۷۱
۴)بصائرالدرجات صفار قمی، ص۳۳۷
@TarikhEslam
8⃣2⃣1⃣عزاداری #اسرای_کربلا در خرابه شام!👇
👤ابن طاووس می نویسد :
📋《وَ كَانُوا مُدَّةَ اِقَامَتِهِم فِي البَلَدِ المُشَارِ اِلَيهِ يَنُوحُونَ عَلَی الحُسَینِ(ع)》
♦️کار اسرای اهل بیت امام حسین(ع) در مدت اقامتشان در خرابه ی شام، سوگواری و عزاداری بر امام حسین(ع) بود.(۱)
و در نقلی دیگر؛
📋《كَانَتِ النِّسَاءُ مُدَّةَ مُقَامِهِنَّ بِدِمَشْقَ يَنُحْنَ عَلَيْهِ بِشَجْوٍ وَ أَنَّةٍ وَ يَنْدُبْنَ بِعَوِيلٍ وَ رَنَّةٍ..》
♦️زنان اهل بیت مدتی که در شام بودند، بر حضرت امام حسین(ع) نوحه سرایی می کردند در حالی که اندوهگین بودند و آه و ناله سر می دادند و بلند بلند گریه می کردند و صدا به عزاداری بلند می کردند و بر رنج اسارت و عظمت مصیبت همچون مادر فرزند مُرده عزاداری می کردند.
در حالی که مسکن آنان جایی بود که از سرما و گرما در امان نبودند و پوست صورتشان بلند شد و گونه هایشان تَرک خورد و سایه آنان لباسهایشان بود و صبرشان کم شده بود و اشک و عزا در وجودشان رخنه کرده بود و حزن و اندوه آنان طولانی شده بود.(۲)
#روز_شمار_عاشورا
📚منابع :
۱)اللهوف ابن طاووس، ص۲۱۹
۲)مثیر الأحزان ابن نما حلی، ص۱۰۲
@TarikhEslam
9⃣2⃣1⃣آویخته شدن سر مقدس #امام_حسین_علیه_السلام به دروازه شام، به مدت سه روز!👇
✅ذَهَبی عالم اهل سنت می نویسد :
📋《أنَّهُ رَأَى رَأسَ الحُسَینِ(ع) مَصلُوبَاً بِدِمَشقَ ثَلَاثَةَ أَیَّامٍ》
♦️سر مقدس امام حسين(ع) سه روز در دمشق آویخته شده بود.(۱)
#روز_شمار_عاشورا
#وقایع_ماه_صفر_المظفر
📚منبع :
۱)تاريخ الإسلام ذهبی، ج۵، ص۱۰۷
@TarikhEslam
0⃣3⃣1⃣عزاداری #اسرای_کربلا و زنان دربار یزید در کاخ شام!👇
✅در روایتی آمده که یزید لعین دستور داد به اینکه؛
📋《بِأَنْ يُصْلَبَ الرَّأْسُ عَلَى بَابِ دَارِهِ وَ أَمَرَ بِأَهْلِ بَيْتِ الْحُسَيْنِ(ع) أَنْ يَدْخُلُوا دَارَهُ》
♦️سر مطهر امام حسین(ع) را بر سر در خانه اش بياويزند و به اهل بيت امام حسين(ع) دستور داد تا وارد خانه اش شوند.
📋《فَلَمَّا دَخَلَتِ النِّسْوَةُ دَارَ يَزِيدَ لَمْ يَبْقَ مِنْ آلِ مُعَاوِيَةَ وَ لَا أَبِي سُفْيَانَ أَحَدٌ إِلَّا اسْتَقْبَلَهُنَّ بِالْبُكَاءِ وَ الصُّرَاخِ وَ النِّيَاحَةِ عَلَى الْحُسَيْنِ(ع) وَ أَلْقَيْنَ مَا عَلَيْهِنَّ مِنَ الثِّيَابِ وَ الْحُلِيِّ وَ أَقَمْنَ الْمَأْتَمَ عَلَيْهِ ثَلَاثَةَ أَيَّامٍ》
♦️وقتی زنان وارد خانه يزيد شدند، همه ي زنان آل معاويه به گريه و شيون و ناله بر حسين(ع) از آنان استقبال کردند و همه ي لباسها و زينتهاي خود را درآوردند و سه روز ماتم برپا ساختند.(۱)
🏴اولین جایی که رسما ماتم سرای امام حسین(ع) شد، در قلب شام و در کاخ یزید بود!
#روز_شمار_عاشورا
#وقایع_ماه_صفر_المظفر
📚منبع :
۱)بحارالانوار مجلسی، ج۴۵، ص۱۴۳
@TarikhEslam
1⃣3⃣1⃣خطبه خواندن #امام_سجاد_علیه_السلام در مسجد شام در حضور یزید و امیران و وزیران و سُفرای بلاد یهود و نصاری!👇
#روز_شمار_عاشورا
#وقایع_ماه_صفر_المظفر
@TarikhEslam
✅امام سجاد(ع) در مسجد شام بر فراز منبر رفت و خطاب به مردم شام فرمود :
📋《أَيُّهَا النَّاسُ! أُعْطِينَا سِتّاً وَ فُضِّلْنَا بِسَبْعٍ : أُعْطِينَا الْعِلْمَ وَ الْحِلْمَ وَ السَّمَاحَةَ وَ الْفَصَاحَةَ وَ الشَّجَاعَةَ وَ الْمَحَبَّةَ فِي قُلُوبِ الْمُؤْمِنِينَ!
وَ فُضِّلْنَا بِأَنَّ مِنَّا النَّبِيَّ الْمُخْتَارَ مُحَمَّداً وَ مِنَّا الصِّدِّيقُ وَ مِنَّا الطَّيَّارُ وَ مِنَّا أَسَدُ اللَّهِ وَ أَسَدُ رَسُولِهِ وَ مِنَّا سِبْطَا هَذِهِ الْأُمَّةِ
مَنْ عَرَفَنِي فَقَدْ عَرَفَنِي وَ مَنْ لَمْ يَعْرِفْنِي أَنْبَأْتُهُ بِحَسَبِي وَ نَسَبِي!》
♦️اى مردم! خداوند به ما شش خصلت عطا فرموده و ما را به هفت ويژگى بر ديگران فضيلت بخشيده است. به ما ارزانى داشت علم، بردبارى، سخاوت، فصاحت، شجاعت و محبت در قلوب مؤمنين را و ما را بر ديگران برترى داد به اينكه پيامبر بزرگ اسلام، صديق، جعفر طيار، شير خدا و شير رسول خدا(ص)، و امام حسن و حسین(ع) دو فرزند بزرگوار رسول اكرم(ص) را از ما قرار داد.
با اين معرفى هر كس مرا شناخت كه شناخت، و براى آنان كه مرا نشناختند با معرفى پدران و خاندانم خود را به آنان میشناسانم.
و در ادامه فرمود :
📋《أَيُّهَا النَّاسُ! أَنَا ابْنُ مَكَّةَ وَ مِنَى أَنَا ابْنُ زَمْزَمَ وَ الصَّفَا!
أَنَا ابْنُ مَنْ حَمَلَ الرُّكْنَ بِأَطْرَافِ الرِّدَا!
أَنَا ابْنُ خَيْرِ مَنِ ائْتَزَرَ وَ ارْتَدَى!
أَنَا ابْنُ خَيْرِ مَنِ انْتَعَلَ وَ احْتَفَى!
أَنَا ابْنُ خَيْرِ مَنْ طَافَ وَ سَعَى!
أَنَا ابْنُ خَيْرِ مَنْ حَجَّ وَ لَبَّى!
أَنَا ابْنُ مَنْ حُمِلَ عَلَى الْبُرَاقِ فِي الْهَوَاءِ!
أَنَا ابْنُ مَنْ أُسْرِيَ بِهِ مِنَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ إِلَى الْمَسْجِدِ الْأَقْصَى!
أَنَا ابْنُ مَنْ بَلَغَ بِهِ جَبْرَئِيلُ إِلَى سِدْرَةِ الْمُنْتَهَى!
أَنَا ابْنُ مَنْ دَنا فَتَدَلَّى فَكانَ قابَ قَوْسَيْنِ أَوْ أَدْنى!
أَنَا ابْنُ مَنْ صَلَّى بِمَلَائِكَةِ السَّمَاءِ!
أَنَا ابْنُ مَنْ أَوْحَى إِلَيْهِ الْجَلِيلُ مَا أَوْحَى!
أَنَا ابْنُ مُحَمَّدٍ الْمُصْطَفَى أَنَا ابْنُ عَلِيٍّ الْمُرْتَضَى!
أَنَا ابْنُ مَنْ ضَرَبَ خَرَاطِيمَ الْخَلْقِ حَتَّى قَالُوا لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ!
أَنَا ابْنُ مَنْ ضَرَبَ بَيْنَ يَدَيْ رَسُولِ اللَّهِ(ع) بِسَيْفَيْنِ وَ طَعَنَ بِرُمْحَيْنِ وَ هَاجَرَ الْهِجْرَتَيْنِ وَ بَايَعَ الْبَيْعَتَيْنِ وَ قَاتَلَ بِبَدْرٍ وَ حُنَيْنٍ وَ لَمْ يَكْفُرْ بِاللَّهِ طَرْفَةَ عَيْنٍ!
أَنَا ابْنُ صَالِحِ الْمُؤْمِنِينَ وَ وَارِثِ النَّبِيِّينَ وَ قَامِعِ الْمُلْحِدِينَ وَ يَعْسُوبِ الْمُسْلِمِينَ وَ نُورِ الْمُجَاهِدِينَ وَ زَيْنِ الْعَابِدِينَ وَ تَاجِ الْبَكَّائِينَ وَ أَصْبَرِ الصَّابِرِينَ وَ أَفْضَلِ الْقَائِمِينَ مِنْ آلِ يَاسِينَ رَسُولِ رَبِّ الْعَالَمِينَ!
أَنَا ابْنُ الْمُؤَيَّدِ بِجَبْرَئِيلَ الْمَنْصُورِ بِمِيكَائِيلَ!
أَنَا ابْنُ الْمُحَامِي عَنْ حَرَمِ الْمُسْلِمِينَ وَ قَاتِلِ الْمَارِقِينَ وَ النَّاكِثِينَ وَ الْقَاسِطِينَ وَ الْمُجَاهِدِ أَعْدَاءَهُ النَّاصِبِينَ وَ أَفْخَرِ مَنْ مَشَى مِنْ قُرَيْشٍ أَجْمَعِينَ!
وَ أَوَّلِ مَنْ أَجَابَ وَ اسْتَجَابَ لِلَّهِ وَ لِرَسُولِهِ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ وَ أَوَّلِ السَّابِقِينَ وَ قَاصِمِ الْمُعْتَدِينَ وَ مُبِيدِ الْمُشْرِكِينَ وَ سَهْمٍ مِنْ مَرَامِي اللَّهِ عَلَى الْمُنَافِقِينَ وَ لِسَانِ حِكْمَةِ الْعَابِدِينَ وَ نَاصِرِ دِينِ اللَّهِ وَ وَلِيِّ أَمْرِ اللَّهِ وَ بُسْتَانِ حِكْمَةِ اللَّهِ وَ عَيْبَةِ عِلْمِهِ! سَمِحٌ سَخِيٌّ بَهِيٌّ بُهْلُولٌ زَكِيٌّ أَبْطَحِيٌّ رَضِيٌّ مِقْدَامٌ هُمَامٌ صَابِرٌ صَوَّامٌ مُهَذَّبٌ قَوَّامٌ.
قَاطِعُ الْأَصْلَابِ وَ مُفَرِّقُ الْأَحْزَابِ.
أَرْبَطُهُمْ عِنَاناً وَ أَثْبَتُهُمْ جَنَاناً وَ أَمْضَاهُمْ عَزِيمَةً وَ أَشَدُّهُمْ شَكِيمَةً أَسَدٌ بَاسِلٌ يَطْحَنُهُمْ فِي الْحُرُوبِ إِذَا ازْدَلَفَتِ الْأَسِنَّةُ وَ قَرُبَتِ الْأَعِنَّةُ طَحْنَ الرَّحَى وَ يَذْرُوهُمْ فِيهَا ذَرْوَ الرِّيحِ الْهَشِيمِ.
لَيْثُ الْحِجَازِ وَ كَبْشُ الْعِرَاقِ مَكِّيٌّ مَدَنِيٌّ خَيْفِيٌّ عَقَبِيٌّ بَدْرِيٌّ أُحُدِيٌّ شَجَرِيٌّ مُهَاجِرِيٌّ. مِنَ الْعَرَبِ سَيِّدُهَا وَ مِنَ الْوَغَى لَيْثُهَا وَارِثُ الْمَشْعَرَيْنِ وَ أَبُو السِّبْطَيْنِ الْحَسَنِ(ع) وَ الْحُسَيْنِ(ع) ذَاكَ جَدِّي عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ(ع)!
ثُمَّ قَالَ : أَنَا ابْنُ فَاطِمَةَ الزَّهْرَاءِ(س) أَنَا ابْنُ سَيِّدَةِ النِّسَاءِ انا ابنُ خَدیجهَ الکبری(س)!
فَلَمْ يَزَلْ يَقُولُ أَنَا أَنَا حَتَّى ضَجَّ النَّاسُ بِالْبُكَاءِ وَ النَّحِيبِ.
وَ خَشِيَ يَزِيدُ لَعَنَهُ اللَّهُ أَنْ يَكُونَ فِتْنَةٌ》
@TarikhEslam
ادامه مطالب :👇
♦اى مردم! من فرزند مكه و منايم.
من فرزند زمزم و صفايم.
من فرزند كسى هستم كه حجر الاسود را با رداى خود حمل و در جاى خود نصب فرمود.
من فرزند بهترين طواف و سعى كنندگانم.
من فرزند بهترين حج گزاران و تلبیه گويان هستم.
من فرزند پيامبرى هستم كه در يك شب از مسجد الحرام به مسجد الاقصی سير كرد.
من فرزند آنم كه جبرئیل او را به سدرة المنتهى برد و به مقام قرب الهی و نزديكترين جايگاه مقام بارى تعالى رسيد.
من فرزند آنم كه با ملائكه آسمان نماز گزارد.
من فرزند آن پيامبرم كه پروردگار به او وحى کرد.
من فرزند محمد مصطفى(ص) و على مرتضايم(ع) من فرزند كسى هستم كه بينى گردنكشان را به خاک ماليد تا به كلمه توحيد اقرار كردند.
من پسر آن كسى هستم كه برابر پيامبر با دو شمشير و با دو نيزه مىرزميد و دو بار هجرت و دو بار بيعت كرد، و در بدر و حنين با كافران جنگيد، و به اندازه چشم بر هم زدنى به خدا كفر نورزيد.
من فرزند صالح مؤمنان و وارث انبيا و از بين برنده مشركان و امير مسلمانان و فروغ جهادگران و زينت عبادت كنندگان و افتخار گريه كنندگانم.
من فرزند بردبارترين بردباران و افضل نمازگزاران از اهل بیت پيامبر(ص) هستم.
من پسر آنم كه جبرئيل او را تأييد و ميكائيل او را يارى كرد.
من فرزند آنم كه از حریم مسلمانان حمايت فرمود و با مارقين و ناكثين و قاسطين جنگيد و با دشمنانش مبارزه كرد.
من فرزند بهترين قريشم.
من پسر اولين كسى هستم از مؤمنين كه دعوت خدا و پيامبر اکرم(ص) را پذيرفت.
من پسر اول سبقت گيرندهاى در ايمان و شكننده كمر متجاوزان و از ميان برنده مشركانم.
من فرزند آنم كه به مثابه تيرى از تيرهاى خدا براى منافقان و زبان حكمت عباد خداوند و يارى كننده دين خدا و ولى امر او، و بوستان حكمت خدا و حامل علم الهى بود.
او جوانمرد، سخاوتمند، نيكوچهره، جامع خيرها، سيد، بزرگوار، ابطحى، راضى به خواست خدا، پيشگام در مشكلات، شكيبا، دائما روزهدار، پاكيزه از هر آلودگى و بسيار نماز میخواند.
او رشته نسل دشمنان خود را از هم گسيخت و شيرازه گروههای كفر را از هم پاشيد.
او داراى قلبى ثابت و قوى و ارادهاى محكم و استوار و عزمى راسخ بود وهمانند شيرى شجاع كه وقتى نيزهها در جنگ به هم در مى آميخت آنها را همانند آسيا خرد و نرم و بسان باد آنها را پراكنده مى ساخت.
او شير حجاز و آقا و بزرگ عراق است كه مكى و مدنى و خيفى و عقبى و بدرى و احدى و شجرى و مهاجرى است، كه در همه اين صحنهها حضور داشت.
او سيد عرب است و شير ميدان نبرد و پدر دو فرزند بود.
آرى او، همان او كه اين صفات و ويژگيهاى ارزنده مختص اوست جدم على بن ابى طالب(ع) است.
آنگاه فرمود :
من فرزند فاطمه زهرا(س) بانوى بانوان جهانم. من فرزند حسين(ع) شهيد كربلايم، من فرزند على مرتضى(ع) و فرزند محمد مصطفى(ص) و پسر فاطمه زهرايم(س)، و فرزند خديجه كبرايم(س)، من فرزند سدرة المنتهى و شجره طوبايم، من فرزند آنم كه در خون آغشته شد، و پسر آنم كه پريان در ماتم او گريستند، و من فرزند آنم كه پرندگان در ماتم او شيون كردند و آنقدر به اين حماسه مفاخره آميز ادامه داد كه شيون مردم به گريه بلند شد!
در این هنگام؛ یزید نگران شد و براى آنكه مبادا انقلابى صورت پذيرد؛
📋《فَأَمَرَ الْمُؤَذِّنَ فَقَطَعَ عَلَيْهِ الْكَلَامَ.
فَلَمَّا قَالَ الْمُؤَذِّنُ : اللَّهُ أَكْبَرُ! اللَّهُ أَكْبَرُ!
قَالَ عَلِيٌّ(ع) لَا شَيْءَ أَكْبَرُ مِنَ اللَّهِ.
فَلَمَّا قَالَ أَشْهَدُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ!
قَالَ عَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِ(ع) شَهِدَ بِهَا شَعْرِي وَ بَشَرِي وَ لَحْمِي وَ دَمِي!
فَلَمَّا قَالَ الْمُؤَذِّنُ أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللَّهِ(ص)!
الْتَفَتَ مِنْ فَوْقِ الْمِنْبَرِ إِلَى یَزِیدَ فَقَالَ مُحَمَّدٌ(ص) هَذَا جَدِّی أَمْ جَدُّکَ یَا یَزِیدُ؟!
فَإِنْ زَعَمْتَ أَنَّهُ جَدُّکَ فَقَدْ کَذَبْتَ وَ کَفَرْتَ وَ إِنْ زَعَمْتَ أَنَّهُ جَدِّی فَلِمَ قَتَلْتَ عِتْرَتَهُ》
♦️به مؤذن دستور داد تا اذان گويد تا بلكه امام سجاد(ع) را به اين نيرنگ ساكت كند!
مؤذن برخاست و اذان را آغاز كرد.
همين كه گفت : الله اكبر!
امام سجاد(ع) فرمود :
چيزى بزرگتر از خداوند وجود ندارد.
وقتی گفت : اشهد ان لا اله الا الله!
امام(ع) فرمود : موى و پوست و گوشت و خونم به يكتایى خدا گواهى مىدهد.
و هنگامى كه گفت : اشهد ان محمدا رسول الله(ص)!
امام(ع) به جانب يزيد روى كرد و فرمود :
اين محمد(ص) كه نامش برده شد، آيا جد من است و يا جد تو؟!
اگر ادعا كنى كه جد توست پس دروغ گفتى و كافر شدى، و اگر جد من است چرا خاندان او را كشتى و آنان را از دم شمشير گذراندى؟!
📋《وَ فَرَغَ الْمُؤَذِّنُ مِنَ الْأَذَانِ وَ الْإِقَامَةِ وَ تَقَدَّمَ یَزِیدُ فَصَلَّى صَلَاةَ الظُّهْرِ》
♦️سپس مؤذن بقيه اذان را گفت و يزيد پيش آمد و نماز ظهر را خواند.(۱)
📚منبع :
۱)بحارالانوار مجلسی، ج۴۵، ص۱۳۹
@TarikhEslam
2⃣3⃣1⃣مستبصر شدن عالم یهودی در مجلس یزید بعد از شنیدن خطبه های #امام_سجاد_علیه_السلام در مسجد شام!👇
#روز_شمار_عاشورا
#وقایع_ماه_صفر_المظفر
@TarikhEslam
✅هنگامى که امام سجاد(ع) آن خطبه رسا را در مسجد شام ایراد فرمود، مردم حاضر در مسجد را سخت تحت تأثیر قرار داد و انگیزه بیدارى را در آنان برانگیخت و به آنان جرأت و جسارت بخشید.
یکى از علماى بزرگ یهود که در مجلس یزید حضور داشت، از یزید پرسید:
📋《مَنْ هَذَا الْغُلَامُ يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ؟》
♦️این نوجوان کیست ای امیرالمومنین؟!!
یزید گفت : او على بن حسین(ع) است.
رومی سؤال کرد : حسین کیست؟
یزید گفت : فرزند على بن ابى طالب(ع) است.
باز رومی پرسید : مادر او کیست؟
یزید گفت : دختر محمد(ص)!
آن عالم یهودی گفت :
📋《يَا سُبْحَانَ اللَّهِ! فَهَذَا ابْنُ بِنْتِ نَبِيِّكُمْ قَتَلْتُمُوهُ فِي هَذِهِ السُّرْعَةِ؟ بِئْسَمَا خَلَفْتُمُوهُ فِي ذُرِّيَّتِهِ وَ اللَّهِ لَوْ تَرَكَ فِينَا مُوسَى بْنُ عِمْرَانَ سِبْطاً مِنْ صُلْبِهِ لَظَنَنَّا أَنَّا كُنَّا نَعْبُدُهُ مِنْ دُونِ رَبِّنَا وَ أَنْتُمْ إِنَّمَا فَارَقَكُمْ نَبِيُّكُمْ بِالْأَمْسِ فَوَثَبْتُمْ عَلَى ابْنِهِ فَقَتَلْتُمُوهُ سَوْءَةً لَكُمْ مِنْ أُمَّةٍ؟》
♦️سبحان الله! این فرزند دختر پیامبر شماست که او را کشته اید؟!
شما چه جانشین بدى براى فرزندان رسول خدا(ص) بودید؟!
به خدا سوگند که اگر پیامبر ما موسى بن عمران(ع) در میان ما فرزندى مى گذاشت، ما گمان مى کردیم که او را تا سر حد پرستش باید احترام کنیم، و شما دیروز پیامبرتان از دنیا رفت و امروز بر فرزند او شوریده و او را از دم شمشیر خود گذراندید؟! واى بر شما امت!
یزید باشنیدن سخنان عالم یهودی خشمگین شد و فرمان داد تا گردن او را بزنند.
آن عالم بزرگ یهودى به پاى خاست و گفت :
📋《إِنْ شِئْتُمْ فَاضْرِبُونِي وَ إِنْ شِئْتُمْ فَاقْتُلُونِي أَوْ فَذَرُونِي فَإِنِّي أَجِدُ فِي التَّوْرَاةِ أَنَّ مَنْ قَتَلَ ذُرِّيَّةَ نَبِيٍّ لَا يَزَالُ مَلْعُوناً أَبَداً مَا بَقِيَ فَإِذَا مَاتَ يُصْلِيهِ اللَّهُ نَارَ جَهَنَّمَ》
♦️اگر مى خواهید مرا بکشید، باکى ندارم!
من در تورات یافته ام که هر کس فرزند پیامبری را بکشد، او همیشه ملعون خواهد بود و جایگاه او در آتش جهنم است.(۱)
📚منبع :
۱)بحارالانوار مجلسی، ج۴۵، ص۱۳۹
@TarikhEslam
تاملی در تاریخ اسلام
2⃣3⃣1⃣مستبصر شدن عالم یهودی در مجلس یزید بعد از شنیدن خطبه های #امام_سجاد_علیه_السلام در مسجد شام!👇
3⃣3⃣1⃣چهارم صفر سال ۶۱ هجری قمری رویای صادقه #حضرت_سکینه_سلام_الله_علیها در شام!👇
#روز_شمار_عاشورا
#وقایع_ماه_صفر_المظفر
@TarikhEslam
✅ابن طاووس می نویسد :
حضرت سکینه(س) نقل می کند؛
📋《لَمّا كَانَ فِي اليَومِ الرّابِعِ مِن مُقَامِنَا، رَأَيتُ فِي المَنامِ امْرَأَةً رَاكِبَةً فِي هَوْدَجٍ وَ يَدُهَا مَوْضُوعَةٌ عَلَى رَأْسِهَا فَسَأَلْتُ عَنْهَا فَقِيلَ لِي : هَذِهِ فَاطِمَةُ بِنْتُ مُحَمَّدٍ(ص) أُمُّ أَبِيكِ》
♦️در روز چهارم اقامتمان در شام، در عالم رؤيا زنی را خواب دیدم که در هودجی بود و دست بر سر نهاده بود.
پرسیدم : این بانو کیست؟
گفتند : فاطمه(س) دختر محمد رسول خدا(ص) و مادر پدر تو است.
📋《فَقُلْتُ وَ اللَّهِ لَأَنْطَلِقَنَّ إِلَيْهَا وَ لَأُخْبِرَنَّ مَا صُنِعَ بِنَا فَسَعَيْتُ مُبَادِرَةً نَحْوَهَا حَتَّى لَحِقْتُ بِهَا فَوَقَفْتُ بَيْنَ يَدَيْهَا أَبْكِي وَ أَقُولُ》
♦️گفتم : به خدا نزد او میروم و از آنچه با ما کردند به او شکایت میکنم. نزد او دویدم و برابرش ایستادم و گریستم و میگفتم :
📋《یَا اَمَتَاهُ! جَحَدُوُا وَاللهِ حَقَّنَا!
یَا اَمَتَاهُ! بَدَّدَوُا وَاللهِ شَملَنَا!
یَا اَمَتَاهُ! اِستَبَاحُوُا وَاللهِ حَریمَنَا!
یَا اَمَتَاهُ! قَتَلُوُا وَاللهِ الحُسَینَ(ع) اَبَانَا》
♦️ای مادر جان! سوگند به خدا حق ما را انکار کردند!
ای مادر جان! سوگند به خدا جمع ما را پراکنده ساختند!
ای مادر جان! سوگند به خدا حریم حرمت ما را شکسته و مباح نمودند!
ای مادر جان! سوگند به خدا پدرمان حسین(علیه السلام) را کشتند.
سپس حضرت فاطمه(س) فرمود :
📋《کَفِّی صَوتَکِ یَا سَکِیِنَه! فَقَد قَطَّعتِ نِیاطَ قَلبِی وَ اقرَحتِ کَبدِی!
هَذَا قَمِیصُ اَبیِکِ الحُسَینِ(ع)، لَا یُفارِقُنِی حَتَّی اَلقَی اللهَ بِهِ》
♦️سکینه جانم! دیگر سخن نگو، زیرا رگ قلبم را پاره کردی و جگرم را شعله ور نمودی، این پیراهن پدرت حسین(ع) است، که از من جدا نخواهد شد تا با آن خدا را ملاقات کنم.(۱)
📚منبع :
۱)لهوف سید بن طاووس، ص۱۸۹
@TarikhEslam