#پرسش_و_پاسخ
سوال9️⃣6️⃣:منظور از «علی بن الحسین(ع)» در فراز پایانی زیارت عاشورا «اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ..» کیست؟!👇
#حضرت_علی_اکبر_علیه_السلام
#امام_سجاد_علیه_السلام
@TarikhEslam
✍پاسخ:
در بین فرزندانی که از امام حسین(ع) در کربلا به شهادت رسیدند، هیچ کس مقامش به اندازه علی اکبر(ع) نیست، برای همین امام سجاد(ع) او را در یک قبر ویژه، پایین پای امام حسین(ع) دفن کرد، ولی بقیه ی شهدای کربلا را در یک قبر دسته جمعی دفن کرد.
شیخ مفید در اینباره می نویسد :
📋《دَفَنُوا اَلْحُسَيْنَ(ع) حَيْثُ قَبْرُهُ اَلْآنَ وَ دَفَنُوا اِبْنَهُ عَلِيَّ بْنَ اَلْحُسَيْنِ اَلْأَصْغَرَ(ع) عِنْدَ رِجْلَيْهِ وَ حَفَرُوا لِلشُّهَدَاءِ مِنْ أَهْلِ بَيْتِهِ وَ أَصْحَابِهِ اَلَّذِينَ صُرِعُوا حَوْلَهُ مِمَّا يَلِي رِجْلَيِ اَلْحُسَيْنِ(ع) وَ جَمَعُوهُمْ وَ دَفَنُوهُمْ جَمِيعاً مَعَاً》
♦️امام حسین(ع) را در جایی که اکنون قبر اوست به خاک سپردند، پسرش علی اکبر(ع) را پایین پای او دفن کردند و برای شهدای دیگر از اهل بیت و یارانش که با او شهید شده بودند، جایی نزدیک پای حضرت(ع) قبر کندند و همه را یکجا به خاک سپردند.(۱)
و این خود امتیازی برای علی اکبر(ع) نسبت به سایر شهدای اهل بیت(ع) در کربلا می باشد.
شخصیتی که در خَلق و خُلق و منطق شبیه حضرت رسول اکرم(ص) بوده است.
و برای تسلّی خاطر امام حسین(ع) دو بار به علی اکبر(ع) سلام داده شده است.
یک بار به صورت خاصه (عَلَی عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ) و یک بار هم به صورت عامه (عَلَى اَوْلَادِ الْحُسَيْنِ)!
اما با وجود اختلاف، منظور از علی بن الحسين(ع) در زيارت عاشورا، با توجه به قرائن، حضرت علی اكبر(ع) است! زيرا؛
1⃣این زیارت در مقام ذکر شهدای کربلا است؛ و از حیث شأن زمانی و مکانی، اشاره به روز عاشورا و سرزمین کربلا و کشته شدگان در آن روز دارد.
لذا امام حسین(ع) دارای سه پسر به نامهای علی بود، که از این اولاد، تنها دو تن در کربلا شهید شدند، اما از آنجایی که در برخی مقاتل از علی اصغر(ع) تعبیر به «عبدالله رضيع» یا «صَبِیّ» یا «وَلَد» یا «طفل» شده است، پس این سلام تنها بر حضرت علی اکبر(ع) صادق است.
2⃣هم چنين، وقتي ابن زياد در دارالاماره، هنگام ورود اسراء به کوفه، چشمش به امام سجاد(ع) افتاد، پرسيد :
تو کیستی؟
امام سجاد(ع) جواب داد :
📋《أَنَا عَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِ(ع)》
♦️من علی بن حسینم!
ابن زیاد گفت :
آیا خداوند در کربلا علی بن حسین را نکشت؟
امام سجاد(ع) پاسخ داد :
📋《قَدْ كَانَ لِي أَخٌ يُسَمَّى عَلِيّاً قَتَلَهُ النَّاسُ》
♦️من برادری به نام علی داشتم که مردم او را کشتند.(۲)
اين نیز خود قرينه اي است بر اين كه منظور از علي بن الحسين(ع) در زيارت عاشورا، علی اكبر است نه امام سجاد(ع)!
3⃣دلیل دیگر سلامی است که در زیارت عاشورای غیر معروفه و زیارت وارث و زیارت مطلقه امام حسین(ع) به حضرت علی اکبر(ع) داده شده است که در آنجا، منظور از علي بن الحسين(ع)، حضرت علی اکبر(ع) می باشد.
مانند این فراز؛
📋《السَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ بْنِ عَلِيٍّ الشَّهِيدِ، السَّلامُ عَلَى عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ الشَّهِيد، السَّلامُ عَلَى الْعَبَّاسِ بْنِ أَمِيرِالْمُؤْمِنِينَ الشَّهِيدِ》(۳)
در این زیارت، پس از علی بن الحسین(ع) لقب شهید آمده است، و این لقب برای حضرت زینالعابدین(ع) در زیارتنامهها و توسلات و ادعیه ها نیامده است.
مرحوم میرزا ابوالفضل تهرانی در شرح زیارت عاشورا می نویسد :
جمهور مورخین و نسّابین و محدثین فریقین، شهید را علی اکبر(ع) دانسته اند و این قول اصحّ و اسدّ است.(۴)
📚منابع :
۱)الارشاد شیخ مفید، ج۲، ص۱۱۴
۲)الارشاد شیخ مفید، ج۲، ص۱۱۶
۳)زاد المعاد مجلسی، ص۲۴۶
۴)شفاء الصدور تهرانی، ص۵۲۷
@TarikhEslam
📚✍📚✍📚✍📚✍📚✍
4️⃣8️⃣ #معرفی_کتاب :📚
کتاب «بدرقه جان» سیری در تاریخ زندگانی #حضرت_علی_اکبر_علیه_السلام؛ اثر جمعی از نویسندگان✍📚👇
@TarikhEslam
4_5870757510905859940.pdf
895K
📚✍📚✍📚✍📚✍📚
کتاب «بدرقه جان»
@TarikhEslam
تاملی در تاریخ اسلام
0⃣5⃣روز هفتم محرم سال ۶۱ هجری قمری، دستور عبیدالله بن زیاد مبنی بر ممنوعیت آب در کربلا!👇 #روز_شمار_ع
1⃣5⃣روز هشتم محرم سال ۶۱ هجری قمری، #امام_حسین_علیه_السلام خواستار دیدار با عمر بن سعد را دارد!👇
#روز_شمار_عاشورا
#وقایع_ماه_محرم_الحرام
@TarikhEslam
✅در روز هفتم یا هشتم محرم امام حسین(ع) عمر بن سعد را فراخواند و فرمود :
📋《أَنِّي أُرِيدُ أَنْ أَلْقَاكَ》
♦️من می خواهم تو را ببینم و ابن سعد نیز پذیرفت.(۱)
هنگامی که آن دو بین دو سپاه، شبانه رو به رو شدند، ابتدا امام حسین(ع) آغاز سخن کرد و فرمود :
📋《وَیْلَکَ یَابْنَ سَعْد! أَما تَتَّقِی اللّهَ الَّذِی إِلَیْهِ مَعادُکَ؟أَتُقاتِلُنِی وَ أَنَا ابْنُ مَنْ عَلِمْتَ؟ ذَرْ هؤُلاءِ الْقَوْمَ وَ کُنْ مَعی، فَإِنَّهُ أَقْرَبُ لَکَ إِلَى اللّهِ تَعالى》
♦️واى بر تو، اى پسر سعد، آیا از خدایى که بازگشت تو به سوى اوست، هراس ندارى؟
آیا با من مى جنگى در حالى که مى دانى من پسر چه کسى هستم؟
این گروه را رها کن و با ما باش که این موجب نزدیکى تو به خداست.
ابن سعد گفت :
📋《أَخَافُ أَنْ يُهْدَمَ دَارِي!》
♦️اگر از این گروه جدا شوم مى ترسم خانه ام را ویران کنند.
امام(ع) فرمود :
📋《أَنَا أَبْنِیهَا لَکَ!》
♦️من آن را براى تو مى سازم.
ابن سعد گفت :
📋《أَخَافُ أَنْ تُؤْخَذَ ضَيْعَتِي!》
♦️من بیمناکم که اموالم مصادره گردد.
امام(ع) فرمود:
📋《أَنَا أُخْلِفُ عَلَیْکَ خَیْراً مِنْها مِنْ مالِی بِالْحِجَازِ!》
♦️من از مال خودم در حجاز، بهتر از آن را به تو مى دهم.
ابن سعد گفت :
📋《لِي عِيَالٌ وَ أَخَافُ عَلَيْهِمْ!》
♦️من از جان خانواده ام بیمناکم [مى ترسم ابن زیاد بر آنان خشم گیرد و همه را از دم شمشیر بگذراند].
امام(ع) فرمود :
📋《أَنَا أَضمِنُ سَلَامَتَهُم》
♦️من ضامن سلامتی آنها می شوم.
سپس عمر سعد ساکت شد و چیزی نگفت.
امام حسین(ع) هنگامى که مشاهده کرد ابن سعد از تصمیم خود باز نمى گردد، سکوت کرد و پاسخى نداد و از وى رو برگرداند و در حالى که از جا بر مى خاست، خطاب به عمر سعد فرمود :
📋《مالَکَ، ذَبَحَکَ اللّهُ عَلى فِراشِکَ عاجِلا، وَ لا غَفَرَ لَکَ یَوْمَ حَشْرِکَ، فَوَاللّهِ إِنِّی لاَرْجُوا أَلاّ تَأْکُلَ مِنْ بُرِّ الْعِراقِ إِلاّ یَسیراً》
♦️تو را چه مى شود! خداوند به زودى در بسترت جانت را بگیرد و تو را در روز رستاخیز نیامرزد.
به خدا سوگند! من امیدوارم که از گندم عراق، جز مقدار ناچیزى، نخورى!
ابن سعد گستاخانه به استهزا گفت :
📋《وَ فِی الشَّعیرِ کِفایَةٌ عَنِ الْبُرِّ》
♦️جو عراق مرا کافى است!(۲)
در نقلی دیگر آمده است که؛
امام حسین(ع) فرمود :
📋《يا عُمَرُ! أَنْتَ تَقْتُلُنِي؟ تَزْعُمُ أَنْ يُوَلّيكَ الدَّعِىُّ ابْنُ الدَّعِيّ بِلادَ الرِّىِّ وَ جُرْجانِ؟》
♦️ای عُمر! تو مى خواهى مرا به قتل برسانى؟
گمان مى كنى كه آن مرد ناپاك فرزند ناپاك [ابن زياد] حكومت رى و گرگان را به تو مى بخشد؟
امام حسین(ع) فرمود :
📋《وَاللّهِ لا تَتَهَنَّأُ بِذلِكَ أَبَداً، عَهْداً مَعْهُوداً، فَاصْنَعْ ما أَنْتَ صانِع، فَإِنَّكَ لا تَفْرَحُ بَعْدي بِدُنْيا وَ لا آخِرَةَ، وَ لَكَأَنّي بِرَأْسِكَ عَلى قَصَبَة قَدْ نُصِبَ بِالْكُوفَةِ، يَتَراماهُ الصِّبْيانُ وَ يَتَّخِذُونَهُ غَرَضاً بَيْنَهُمْ》
♦️به خدا سوگند كه هرگز طعم خوش آن روز را نخواهى چشيد.
اين پيمانى است [الهى] غير قابل تغيير، هر چه از دستت برآيد انجام ده، كه پس از من نه در دنيا و نه در آخرت شادمان نخواهى شد، گويى مى بينم سرِ تو را در كوفه بر «نى» افراشته و كودكان آن را هدف قرار مى دهند و به آن سنگ مى زنند!(۳)
سپس آن دو با همراهانشان به طرف لشكر خود بازگشتند.
📚منابع :
۱)الارشاد شیخ مفید، ج۲، ص۸۸
۲)بحارالانوار مجلسی، ج۴۴، ص۳۸۸/
مقتل الحسین(ع) خوارزمى، ج۱، صص۲۴۵
۳)مقتل الحسین(ع) خوارزمى، ج۱، صص۸-۶
@TarikhEslam
تاملی در تاریخ اسلام
1⃣5⃣روز هشتم محرم سال ۶۱ هجری قمری، #امام_حسین_علیه_السلام خواستار دیدار با عمر بن سعد را دارد!👇 #رو
2⃣5⃣روز هشتم محرم سال ۶۱ هجری قمری، عمر بن سعد برای عبیدالله بن زیاد نامه می نویسد و شرح واقعه می کند!👇
#روز_شمار_عاشورا
#وقایع_ماه_محرم_الحرام
@TarikhEslam
✅عمر بن سعد بلافاصله برای عبیدالله بن زیاد در کوفه نامه نوشت :
عمر بن سعد نوشت :
📋《أَمَّا بَعْدُ فَإِنَّ اَللَّهَ قَدْ أَطْفَأَ اَلنَّائِرَةَ وَ جَمَعَ اَلْكَلِمَةَ وَ أَصْلَحَ أَمْرَ اَلْأُمَّةِ!
هَذَا حُسَيْنٌ قَدْ أَعْطَانِي عَهْداً أَنْ يَرْجِعَ إِلَى اَلْمَكَانِ اَلَّذِي أَتَى مِنْهُ أَوْ أَنْ يَسِيرَ إِلَى ثَغْرٍ مِنَ اَلثُّغُورِ فَيَكُونَ رَجُلاً مِنَ اَلْمُسْلِمِينَ لَهُ مَا لَهُمْ وَ عَلَيْهِ مَا عَلَيْهِمْ أَوْ أَنْ يَأْتِيَ أَمِيرَ اَلْمُؤْمِنِينَ يَزِيدَ فَيَضَعَ يَدَهُ فِي يَدِهِ فَيَرَى فِيمَا بَيْنَهُ وَ بَيْنَهُ رَأْيَهُ وَ فِي هَذَا لَكُمْ رِضًى وَ لِلْأُمَّةٍ صَلاَحٌ》
♦️اما بعد همانا خداوند آتش را خاموش ساخت و پريشانى را برطرف نموده كار اين امت را اصلاح كرد، و حسين(ع) با من پيمان بست كه از همان جا كه آمده به همانجا بازگردد، يا به يكى از سر حدات رود و مانند يك تن از مسلمانان باشد.(و كارى به كار كسى نداشته باشد)!
در هر چه به سود مسلمانان است شريك آنان و در زيان آنان نيز همانند ايشان باشد، يا به نزد يزيد برود و دست در دست او گذارد و هر چه خود دانند انجام دهند، و در اين پيمان خوشنودى تو و اصلاح كار امت است.(۱)
📚منبع :
۱)الارشاد شیخ مفید، ج۲، ص۸۷
@TarikhEslam
3⃣5⃣عبیدالله بن زیاد جواب نامه عمر بن سعد را می نویسد!👇
#روز_شمار_عاشورا
#وقایع_ماه_محرم_الحرام
@TarikhEslam
✅هنگامی که عبیدالله نامه عمر بن سعد را خواند، با تعجب گفت :
📋《هَذَا كِتَابُ نَاصِحٍ مُشْفِقٍ عَلَى قَوْمِهِ》
♦️اين نامۀ خيرخواهى دلسوز بر مردم است!
شمر بن ذى الجوشن لعین كه در مجلس حضور داست، برخاست و گفت :
📋《أَ تَقْبَلُ هَذَا مِنْهُ وَ قَدْ نَزَلَ بِأَرْضِكَ وَ إِلَى جَنْبِكَ وَ اَللَّهِ لَئِنْ رَحَلَ مِنْ بِلاَدِكَ وَ لَمْ يَضَعْ يَدَهُ فِي يَدِكَ لَيَكُونَنَّ أَوْلَى بِالْقُوَّةِ وَ لَتَكُونَنَّ أَوْلَى بِالضَّعْفِ وَ اَلْعَجْزِ فَلاَ تُعْطِهِ هَذِهِ اَلْمَنْزِلَةَ فَإِنَّهَا مِنَ اَلْوَهْنِ وَ لَكِنْ لِيَنْزِلْ عَلَى حُكْمِكَ هُوَ وَ أَصْحَابُهُ فَإِنْ عَاقَبْتَ فَأَنْتَ أَوْلَى بِالْعُقُوبَةِ وَ إِنْ عَفَوْتَ كَانَ ذَلِكَ لَكَ》
♦️آيا اين سخن را از حسين(ع) مىپذيرى، اكنون كه به سرزمين تو آمده و پهلوى توست؟
به خدا اگر از اين سرزمين بسلامت برود و دست در دست تو نگذارد هر آينۀ نيرومندتر گردد و تو ناتوانتر خواهى شد.
پس اين پيشنهادهاى او را مپذير زيرا اين كار نشانۀ سستى است، ولى از او بپذير كه خود و پيروانش به حكم تو گردن نهند، آنگاه اگر تو آنان را كيفر كنى تو بدان سزاوارتر خواهى بود، و اگر از ايشان درگذرى و عفو كنى آنهم بدست تو است!
ابن زیاد گفت :
📋《نِعْمَ مَا رَأَيْتَ اَلرَّأْيُ رَأْيُكَ اُخْرُجْ بِهَذَا اَلْكِتَابِ إِلَى عُمَرَ بْنِ سَعْدٍ فَلْيَعْرِضْ عَلَى اَلْحُسَيْنِ وَ أَصْحَابِهِ اَلنُّزُولَ عَلَى حُكْمِي فَإِنْ فَعَلُوا فَلْيَبْعَثْ بِهِمْ إِلَيَّ سِلْماً وَ إِنْ هُمْ أَبَوْا فَلْيُقَاتِلْهُمْ فَإِنْ فَعَلَ فَاسْمَعْ لَهُ وَ أَطِعْ وَ إِنْ أَبَى أَنْ يُقَاتِلَهُمْ فَأَنْتَ أَمِيرُ اَلْجَيْشِ وَ اِضْرِبْ عُنُقَهُ وَ اِبْعَثْ إِلَيَّ بِرَأْسِهِ》
♦️خوب پيشنهادى كردى و تدبير همين است كه تو گفتى.
اين نامه كه مىنويسم به نزد عمر بن سعد ببر كه بايد بر حسين و پيروانش پيشنهاد كند كه تن به حكم من دهند.
پس اگر بدان تن دادند آنان را زنده به نزد من فرستد، و اگر سرباز زدند بايد با ايشان بجنگد.
اگر عمر بن سعد اين كار را انجام دهد تو فرمانبردار او باش و از دستورش پيروى كن و اگر جنگ را نپذيرفت تو امير و فرمانده لشكر باش و گردن عمر بن سعد را بزن و سر او را براى من بفرست و سپس نامه ای به عمر بن سعد نوشت.
عبیدالله نوشت :
📋《أَنِّي لَمْ أَبْعَثْكَ إِلَى اَلْحُسَيْنِ لِتَكُفَّ عَنْهُ وَ لاَ لِتُطَاوِلَهُ وَ لاَ لِتُمَنِّيهِ اَلسَّلاَمَةَ وَ اَلْبَقَاءَ وَ لاَ لِتَعْتَذِرَ لَهُ وَ لاَ لِتَكُونَ لَهُ عِنْدِي شَافِعاً اُنْظُرْ فَإِنْ نَزَلَ حُسَيْنٌ وَ أَصْحَابُهُ عَلَى حُكْمِي وَ اِسْتَسْلَمُوا فَابْعَثْ بِهِمْ إِلَيَّ سِلْماً وَ إِنْ أَبَوْا فَازْحَفْ إِلَيْهِمْ حَتَّى تَقْتُلَهُمْ وَ تُمَثِّلَ بِهِمْ فَإِنَّهُمْ لِذَلِكَ مُسْتَحِقُّونَ وَ إِنْ قُتِلَ اَلْحُسَيْنُ فَأَوْطِئِ اَلْخَيْلَ صَدْرَهُ وَ ظَهْرَهُ فَإِنَّهُ عَاتٍ ظَلُومٌ وَ لَيْسَ أَرَى أَنَّ هَذَا يَضُرُّ بَعْدَ اَلْمَوْتِ شَيْئاً وَ لَكِنْ عَلَيَّ قَوْلٌ قَدْ قُلْتُهُ لَوْ قَتَلْتُهُ لَفَعَلْتُ هَذَا بِهِ فَإِنْ أَنْتَ مَضَيْتَ لِأَمْرِنَا فِيهِ جَزَيْنَاكَ جَزَاءَ اَلسَّامِعِ اَلْمُطِيعِ وَ إِنْ أَبَيْتَ فَاعْتَزِلْ عَمَلَنَا وَ جُنْدَنَا وَ خَلِّ بَيْنَ شِمْرِ بْنِ ذِي اَلْجَوْشَنِ وَ بَيْنَ اَلْعَسْكَرِ فَإِنَّا قَدْ أَمَرْنَاهُ بِأَمْرِنَا وَ اَلسَّلاَمُ》
♦️من تو را به نزد حسين(ع) نفرستادهام كه خود را از جنگ با او باز دارى و با او به مسامحه رفتار كنى و نه براى اينكه آرزوى سلامت و زندگى براى او داشته باشى، يا عذر براى او بتراشى و در بارۀ او پيش من وساطت كنى.
بنگر ببين اگر حسين و همراهانش بدان چه من در بارۀ ايشان حكم كنم تن دهند و تسليم آن گردند، ايشان را به نزد من بفرست، و اگر نپذيرند بر آنان هجوم آور تا ايشان را بكشى و مثله كنى چون سزاوار آن هستند.
وقتی حسين كشته شد اسب بر سينه و پشت او بتازان زيرا كه او سركش و ستمكار است و نه پندارم كه اين كار پس از مردن زيانى رساند.
ولى چون من با خود گفتهام كه اگر او را كشتم چنين كارى با او بكنم، پس اگر تو به اين دستور رفتار كردى پاداش مردى فرمانبردار و پيرو به تو دهيم و اگر آن را نپذيرى دست از كار ما و لشكر ما بكش و لشكر را با شمر واگذار زيرا ما او را امير بر كار خود كرديم و السلام.(۱)
📚منبع :
۱)الارشاد شیخ مفید، ج۲، ص۸۸
@TarikhEslam
📋سخنی چند؛ در باب فضائل و مناقب #حضرت_عباس_علیه_السلام :👇
@TarikhEslam
1⃣ویژگی های جسمانی #حضرت_عباس_علیه_السلام :👇
✅حضرت عباس(ع) دارای زیبایی ویژه ای بود و چهره دلربایش، هر بیننده ای را به تحسین وا می داشت.
سیمایی خوش و مقبول که همچون ماه تمام، در میان هاشمیان می درخشید و از همین رو او را «ماه بنی هاشم» می نامیدند.
جدّ او، عبد مناف را «ماه مکه» و عبدالله پدر پیامبر اکرم(ص) را «ماه حرم» می خواندند.(۱)
گذشته از آن، در بین بسیاری از گزارش های تاریخی در راستای ویژگی های جسمی حضرت عباس(ع) آمده است :
📋《کَانَ العَبَّاسُ(ع) رَجُلاً وَسِیمَاً جَسِیمَاً جَمِیلَاً وَ یَرْکَبُ الفَرَسَ المُطَّهَمَ وَ رِجْلاهُ تَخُطَّانِ فِی الأرِض》
♦️حضرت عباس(ع) مردی زیبا، تنومند و آراسته بود که هر گاه بر اسب تناوری سوار می شد، پاهای او به زمین می رسید.(۲)
📚منابع:
۱)مقاتل الطالبیین ابوالفرج اصفهانی، ص۹۰
۲)بحارالأنوار مجلسی، ج۴۵، ص۳۹
@TarikhEslam
تاملی در تاریخ اسلام
1⃣ویژگی های جسمانی #حضرت_عباس_علیه_السلام :👇 ✅حضرت عباس(ع) دارای زیبایی ویژه ای بود و چهره دلربایش،
2⃣علمیّت #حضرت_عباس_علیه_السلام :👇
✅حضرت عباس(ع) در عرصه دانایی و معرفت، شخصیت برجسته ای بود.
او وجودی سرشار از درک پاک و عمیقی است، که از منشأ علم الهی حضرت علی(ع) سرچشمه گرفته و جریان یافته بود.
در باره دانش ایشان گفته شده است که :
📋《وَ قَدْ کَانَ مِن فُقَهاءِ أَوْلادِ الاَئِمَّه》
♦️حضرت عباس(ع)، از جمله فرزندان دانشمند امامان(ع) است.(۱)
در روایتی، یکی از پیشوایان معصوم شخصیت علمی و جایگاه معرفتی او را این گونه ترسیم می فرماید :
📋《اِنَّ العَبَّاسَ بنِ عَلِیّ(ع) زُقَّ العِلمَ زَقَّاً》
♦️به درستی که عباس بن علی(ع)، دانش را از سرچشمه نوشیده است، نوشیدنی!(۲)
📚منابع :
۱)معالی السبطین مازندرانی، ج۱، ص۴۳۷
۲)تنقیح المقال مامقانی، ج۲، ص۱۲۸
@TarikhEslam
تاملی در تاریخ اسلام
2⃣علمیّت #حضرت_عباس_علیه_السلام :👇 ✅حضرت عباس(ع) در عرصه دانایی و معرفت، شخصیت برجسته ای بود. او وج
3⃣عبودیّت #حضرت_عباس_علیه_السلام :👇
✅امام صادق(ع) در باره عبودیت حضرت عباس(ع) می فرماید :
📋《كَانَ عَمُّنَا العَبّاسُ بنُ عَلی(ع) عَبدَ صَالِحِِ وَ صُلبَ الإِيمَانِ》
♦️عموى ما، عبّاس(ع)، عبد صالح وداراى ايمانى راسخ بود.(۱)
در روایتی دیگر در مورد عبودیت حضرت عباس(ع) نقل شده است که؛
📋《کَانَ العَبَّاسُ(ع) فِی العِبَادَة و کِثرَةِ الصَلَوةِ وَ السُّجُودِ بِمَرتَبَةِِ عَظیمَةِِ》
♦️حضرت عباس(ع) در عبادت و بسیاریّ نماز و سجده، مقام و مرتبۀ بزرگی داشت.(۲)
حضرت عباس(ع) پرستش گر راستین آفریدگار خویش بود و نشانه های عبادت در سیمای معصوم او آشکار بود.
اثر سجده های طولانی بر پیشانی اش نقش بسته بود، تا آن جا که قاتل او می گوید :
📋《يُبْصَرُ بَيْنَ عَيْنَيْهِ أَثَرُ السُّجُودِ》
♦️در پیشانی او اثر سجده می درخشید.(۳)
📚منابع :
۱)عمده الطالب ابن عنبه، ص۳۴۹
۲)خصائص العباسیه کلباسی، ص۱۰۷
۳)ثواب الاعمال شیخ صدوق، ص۲۱۹
@TarikhEslam
تاملی در تاریخ اسلام
3⃣عبودیّت #حضرت_عباس_علیه_السلام :👇 ✅امام صادق(ع) در باره عبودیت حضرت عباس(ع) می فرماید : 📋《كَانَ ع
4⃣ادب #حضرت_عباس_علیه_السلام :👇
✅یکی از ارزش های والای انسانی و اسلامی، رعایت ادب و فروتنی نسبت به افرادی است که در مقایسه با انسان، دارای برتری باشند.
امیر المؤمنین(ع) به این ارزش والا، بسیار سفارش می کرد و می فرمود :
📋《لا مِیراثَ کَالأَدَبِ》
♦️هیچ میراثی گرانبهاتر از ادب نیست.(۱)
آن بزرگوار، همواره پاسداری از این میراث گرانبها و ارزشمند را به فرزندان خویش وصیت می کرد.
حضرت عباس(ع) که پرورش یافته این مکتب درخشان است، سفارش های پدر بزرگوار خود را به بهترین صورت عملی کرد و تا آن جا پیش رفت که نام او در دیباچه دفتر ادب و فروتنی نقش شد.
هم اکنون نام گرامی او در بین عامه مردم یادآور این ارزش گران قدر اسلامی است.
در تاریخ، نمونه های گویایی از این ویژگی ایشان به چشم می خورد.
او هرگز بدون اجازه در محضر امام حسین(ع) نمی نشست و پس از اجازه گرفتن نیز بسیار فروتنانه به صورت دو زانو در گوشه ای می نشست.
او در طول زندگی خود، همواره دو برادر بزرگترش یعنی امام حسن(ع) و امام حسین(ع) را امام خود میدانست و در مقابل آنها مطیع و فرمانبردار بود.
آن بزرگوار در طول عمر خود هرگز برادرانش را به اسم یا کنیه، یا با خطاب «برادرم!» صدا نمی زد، بلکه با تعبیرهایی مؤدبانه مانند «فرزند پیامبر خدا(ص)!»، «مولای من!» و «سرور من!»، جایگاه بلند ایشان را پاس می داشت و مانند دیگر دوستداران، بدون در نظر گرفتن برادری خویش، آنان را مورد خطاب قرار می داد.(۲)(۳)
📚منابع :
۱)نهج البلاغه، حکمت ۱۱۳
۲)بطل العلقمی مظفر، ج۲، ص۴۴۳
۳)العباس(ع) بغدادی، ص۷۱-۷۳
@TarikhEslam
تاملی در تاریخ اسلام
4⃣ادب #حضرت_عباس_علیه_السلام :👇 ✅یکی از ارزش های والای انسانی و اسلامی، رعایت ادب و فروتنی نسبت به
5⃣بصیرت #حضرت_عباس_علیه_السلام :👇
✅امام صادق(عليه السلام) درباره بصیرت حضرت عباس(ع) می فرماید :
📋《كَانَ عَمُّنَا العَبّاسُ بنُ عَلِي(ع) نَافِذَ البَصِيرَة..》
♦️عموى ما، عبّاس بن علی(ع)، داراى بينشى ژرف و راسخ بود.(۱)
بصیرت حضرت عباس(ع) در ماجرای ردّ امان نامه دشمن نمود بیشتری پیدا کرد.
نقل شده است که؛
در روز نهم محرم سال ۶۰ هجری، شمر بن ذی الجوشن به همراه امان نامه از طرف عبیدالله بن زیاد به سوی اردوگاه امام حسین(ع) به راه افتاد.
وقتی شمر به اردوگاه امام(ع) رسید، و از آنجایی که ام البنین از قبیله بنى كلاب بود، و شمر نیز به همین قبیله انتساب پیدا مى كرد، بدین جهت، در نزدیكى خیمه گاه امام حسین(ع) با صداى بلند فریاد زد :
📋《أَیْنَ بَنُو أُخْتِی؟!!》
♦️خواهر زادگان من کجایند؟
ولی آن بزرگواران جواب ندادند.
امام حسین(ع) كه منظور شمر را دانسته بود، به برادران خود فرمود :
📋《اَجِیبُوهُ وَاِن کَانَ فَاسِقَاً》
♦️پاسخ شمر را بدهید اگر چه او فاسق است!
آنان گفتند : چه می گویی شمر؟
شمر گفت :
📋《يا بَني اختي!
أنتُم آمِنونَ! فَلا تَقتُلوا أنفُسَكُم مَعَ أخيكُمُ الحُسَينِ(ع)! وَالزَموا طاعَةَ أميرِ المُؤمِنينَ يَزيدَ بنِ مُعاوِيَةَ》
♦️ای خواهر زادگان من!
شما در امانید! و خود را با برادرتان حسین(ع)، به کشتن ندهید و ملتزم قید طاعت امیرالمؤمنین یزید باشید.
حضرت عباس(ع) كه كانون وفادارى و معدن غیرت بود، بر او بانگ زد :
📋《تَبَّت یَداکَ وَلَعَنَ ما جِئتَ بِهِ مِن اَمانِکَ! یا عَدُوَّاللهِ! اَتَامُرُنا اَن َنترُکَ اَخانا وَسَیَّدَنا الحُسَینَ بنَ فاطِمَةَ(س) و نَدخُلَ فی طاعَةِ الُّلعَناءِ وَاولادِ اللُّعناءِ؟》
♦️بریده باد دست هاى تو و لعنت خدا بر تو و امان نامه ات!
اى دشمن خدا، ما را دستور مى دهى كه از یاری برادر و مولایمان حسین(ع) دست برداریم و سر در طاعت ملعونان و فرزندان ناپاك آنان درآوریم؟(۲)
و به نقل شیخ مفید، حضرت عباس(ع) خطاب به شمر لعین فرمود :
📋《لَعَنَكَ الَلهُ وَ لَعَنَ اَمَانَكَ!
اَ تُومِنُنَا وَابنُ رَسُولِ اللهِ(ص) لَا اَمَانَ لَه؟!!》
♦️آیا ما را امان مى دهى ولى براى فرزند رسول خدا(ص) امانى نیست؟
شمر از پاسخ دندان شكن فرزندان ام البنین، خشمناك شد و به خیمه گاه خویش برگشت.(۳)
📚منابع :
۱)عمدة الطّالب ابن عنبه، ص۳۵۶
۲)اللهوف سید بن طاووس، ص۸۸
۳)الارشاد شیخ مفید، ج۲، ص۸۹
@TarikhEslam