eitaa logo
تاملی در تاریخ اسلام
2.1هزار دنبال‌کننده
3.5هزار عکس
206 ویدیو
344 فایل
﴾﷽﴿ 🕌امام علی(علیه السلام) خطاب به امام حسن(علیه السلام): «وَاعْرِضْ عَلَیْهِ أَخْبَارَ الْمَاضِینَ..» 📚نهج البلاغه، نامه۳۱ ✅روزی نه چندان دورِ دور، ماهم در تاریخ، ورق خواهیم خورد. @hosseinifazel نشر و کپی بدون ذکر منبع🚫 📚مقتل : @AsnadolMasaeb
مشاهده در ایتا
دانلود
🏴دو روایت درباره شهادت در منابع شیعی : 👇 @TarikhEslam
✅مرحوم شیخ مفید در مورد شهادت امام رضا(ع) در گزارشهای رسیده، دو قول را برای شهادت ایشان ذکر کرده است : 1⃣گزارش اول : انگور آغشته به زهر! 👤از محمد بن جَهْم‏ نقل شده است که؛ 📋《کَانَ الرِّضَا(ع) یُعْجِبُهُ الْعِنَبُ فَأَخَذَ لَهُ مِنْهُ شَیْئاً فَجَعَلَ فِی مَوْضِعِ أَقْمَاعِهِ الْإِبْرَ أَیَّاماً ثُمَّ نَزَعَ وَجِیءَ بِهِ إِلَیْهِ فَأَکَلَ مِنْهُ وَ هُوَ فِی عِلَّتِهِ الَّتِی ذَکَرْنَا فَقَتَلَهُ وَذَکَرَ أَنَّ ذَلِکَ مِنْ لَطِیفِ السُّمُومِ》 ♦️امام رضا(ع) به انگور علاقه مند بود. [زمانی که مأمون آهنگ قتل او را کرد] مقدارى انگور براى آن حضرت(ع) تهیه كردند و چند روز با سوزنهاى زهر آلود كه به کاری ترین زهرها آلوده شده بودند، حبه های آن را آلوده به زهر کردند. آنگاه آنها را حضور امام رضا(ع) آوردند. امام(ع) پس از تناول انگور زهر آلود رنجور شده و بدین وسیله به شهادت رسید.(۱) 2⃣گزارش دوم : آب انار مسموم! 👤عبدالله بن بشیر می گوید : 📋《أَمَرَنِي الْمَأْمُونُ أَنْ أُطَوِّلَ أَظْفَارِي عَنِ الْعَادَةِ وَ لَا أُظْهِرَ لِأَحَدٍ ذَلِكَ فَفَعَلْتُ ثُمَّ اسْتَدْعَانِي فَأَخْرَجَ إِلَيَّ شَيْئاً شِبْهَ التَّمْرِ الْهِنْدِيِّ وَ قَالَ لِي اعْجِنْ هَذَا بِيَدَيْكَ جَمِيعاً فَفَعَلْتُ ثُمَّ قَامَ وَ تَرَكَنِي فَدَخَلَ عَلَى الرِّضَا(ع)》 ♦️مأمون به من دستور داد تا ناخن هایم را بیش از حد معمول بلند كنم و در این مورد به کسی هم چیزی نگویم. من نیز چنان كردم. مامون روزی مرا خواست و چیزى شبیه به تمر هندى به من داد و گفت : این را با دو دست خود خوب بمال و ورز بده! من نیز چنان كردم. سپس برخاست و مرا تنها گذاشت و نزد امام رضا(ع) رفت. 📋《فَقَالَ لَهُ : مَا خَبَرُكَ؟ قَالَ : أَرْجُو أَنْ أَكُونَ صَالِحاً! قَالَ لَهُ : أَنَا الْيَوْمَ بِحَمْدِ اللَّهِ أَيْضاً صَالِحٌ! فَهَلْ جَاءَكَ أَحَدٌ مِنَ الْمُتَرَفِّقِينَ فِي هَذَا الْيَوْمِ؟ قَالَ : لَا! فَغَضِبَ الْمَأْمُونُ وَ صَاحَ عَلَى غِلْمَانِهِ ثُمَّ قَالَ : خُذْ مَاءَ الرُّمَّانِ السَّاعَةَ! فَإِنَّهُ مِمَّا لَا يُسْتَغْنَى عَنْهُ》 ♦️مامون گفت : حال شما چگونه است؟ حضرت(ع) فرمود : امیدوارم امروز بهتر شوم! مأمون گفت : من نیز بحمدالله امروز خوبم! سپس مامون پرسید : آیا امروز پرستاران و خدمتگزاران خدمت شما رسیده اند؟ حضرت(ع) فرمود: نه! مأمون قیافه ای خشمناك به خود گرفت و بر سر خادمان خود فریاد زد. بعد هم گفت : همین الآن آب انار را بگیر و بخور كه براى رفع این بیمارى چاره ای جز خوردن آن نیست. 📋《ثُمَّ دَعَانِي فَقَالَ : ائْتِنَا بِرُمَّانٍ فَأَتَيْتُهُ بِهِ! فَقَالَ لِي : اعْصِرْهُ بِيَدَيْكَ فَفَعَلْتُ وَ سَقَاهُ الْمَأْمُونُ الرِّضَا(ع) بِيَدِهِ! فَكَانَ ذَلِكَ سَبَبَ وَفَاتِهِ فَلَمْ يَلْبَثْ إِلَّا يَوْمَيْنِ حَتَّى مَاتَ》 ♦️در این هنگام مأمون به من گفت : براى ما انار بیاور! من هم آوردم. بعد مأمون رو کرد به من و گفت : با دست خود آن را فشار بده و آبش را بگیر. من هم این کار را کردم. مأمون آن آب انار را با دست خود به حضرت رضا(ع) خورانید و همان باعث شهادت حضرتش شد. اباصلت هروی می گوید : 📋《دَخَلْتُ عَلَی الرِّضَا(ع) وَقَدْ خَرَجَ المَأْمُونُ مِنْ عِنْدِهِ. فَقَالَ لِی : یَا أَبَا الصَّلْتِ! قَدْ فَعَلُوهَا! وَجَعَلَ یُوَحِّدُ اللهَ وَیُمَجِّدُهُ》 ♦️در این هنگام؛ وقتی مأمون از محضر امام(ع) خارج شد، من بر حضرت(ع) داخل شدم. همین که ایشان مرا دید، به من فرمود : اباصلت! بالاخره کارخودشان را کردند. اباصلت می گوید : بعد از این جمله شنیدم که حضرت(ع) شروع به حمد و ستایش الهی کرد.(۲) 👤شیخ صدوق به نقل از اباصلت هروی نقل می کند : در آن روز امام رضا(ع) قبل از اینکه نزد مامون برود، به من فرمود : 📋《يَا أَبَا الصَّلْتِ! غَداً أُدْخَلُ عَلَى هَذَا الْفَاجِرِ! فَإِنْ أَنَا خَرَجْتُ وَ أَنَا مَكْشُوفُ الرَّأْسِ فَتَكَلَّمْ أُكَلِّمْكَ وَ إِنْ أَنَا خَرَجْتُ وَ أَنَا مُغَطَّى الرَّأْسِ فَلَا تُكَلِّمْنِي》 ♦️ای اباصلت! من فردا نزد این مرد فاجر و تبهکار می روم. وقتی از نزد او خارج شدم، اگر سرم با عبایم پوشانده بودم، دیگر با من حرف نزن و بدان که مرا مسموم کرده است. اباصلت پریشان خاطر، منتظر خروج امام(ع) از نزد مامون شد. بعد از مدتی، اباصلت مشاهده کرد که؛ 📋《فَخَرَجَ مُغَطَّى الرَّأْسِ فَلَمْ أُكَلِّمْهُ حَتَّى دَخَلَ الدَّارَ فَأَمَرَ أَنْ يُغْلَقَ الْبَابُ فَغُلِقَ ثُمَّ نَامَ عَلَى فِرَاشِهِ وَ مَكَثْتُ وَاقِفاً فِي صَحْنِ الدَّارِ مَهْمُوماً مَحْزُوناً》 ♦️امام رضا(ع) از نزد مامون خارج شد، در حالی که؛ عبایش را به سر انداخته بود و به خانه رفت و به من فرمود : اباصلت! در را ببند! سپس در بستر افتاد.(۳) 📚منابع : ۱)۲)الإرشاد شیخ مفید، ج‏۲، ص۲۷۰ ۳)عيون أخبار الرضا(ع) صدوق، ج‏۲، ص۲۴۳ @TarikhEslam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📚✍📚✍📚✍📚✍📚✍📚 0️⃣0️⃣1️⃣ : 📚 کتاب «مناظرات تاریخی امام رضا(علیه السلام)» شرح مناظرات با پیروان ادیان و مذاهب و مکاتب مختلف؛ اثر آیت الله ناصر مکارم شیرازی✍📚👇 @TarikhEslam
مناظرات تاریخی امام رضا(علیه السلام).pdf
حجم: 761.1K
📚✍📚✍📚✍📚✍📚 کتاب «مناظرات تاریخی امام رضا(ع)» @TarikhEslam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📅یکم ماه ربیع الاول سال سیزدهم بعثت، واقعه «لیلة المبیت» در «مکه معظمه»!👇 @TarikhEslam
✅در سال سیزدهم بعثت، وقتی قریش بر آزار و تحت فشار قرار دادن مسلمانان و مجبور ساختن آنان بر دست برداشتن از آیین اسلام و دلسرد کردن آن‌ها از یاری رسول اکرم(ص) پرداختند، حضرت(ص) به یاران خود فرمان هجرت به مدینه را داد، و یاران او نیز در چند مرحله به صورت دسته‌های کوچک و پنهانی و دور از چشم قریش رهسپار مدینه شدند. ♻️مراحل نقشه ترور رسول اکرم(ص) : 1⃣تجمع مشرکان در دارالندوه:👇 قریش از هجرت رسول اکرم(ص) هراس داشت و برای جلوگیری از آن در دارالندوه جمع شدند، تا در این‌باره تصمیم بگیرند. طبق درخواست یکی از آنان تصمیم گرفتند، از هر قبیله جوانی دلیر انتخاب شود و شبانه بر او حمله کنند و دسته جمعی او را در خانه اش بکشند؛ زیرا در این صورت، خون او در میان همه قبایل پراکنده می‌شود و بنی هاشم نمی توانند با همه طوائف قریش بجنگند و ناچار به گرفتن دیه می‌شوند و ما هم دیه اش را می پردازیم. 2⃣نزول آیه و آگاهی رسول اکرم(ص):👇 به دنبال تصمیم قریش بر قتل حضرت(ص)، جبرئیل نازل شد و او را از نقشه مشرکان آگاه ساخت و دستور خداوند را ابلاغ کرد. 📋《وَإِذْ يَمْكُرُ بِكَ الَّذِينَ كَفَرُواْ لِيُثْبِتُوكَ أَوْ يَقْتُلُوكَ أَوْ يُخْرِجُوكَ وَيَمْكُرُونَ وَيَمْكُرُ اللّهُ وَاللّهُ خَيْرُ الْمَاكِرِينَ》 ♦️به یاد آور، هنگامی که کافران از در نیرنگ وارد شده و تصمیم گرفتند، که تو را زندانی کنند و یا بکشند و یا تبعید نمایند، آنان مکر می ورزند، خدا نیز مکر آنان را خنثی می‌سازد خداوند از همه چاره جویاتر است.(۱) پس رسول اکرم(ص) تصمیم گرفت قبل از آمدن مشرکان، خانه خود را به طرف یثرب ترک کند. 3⃣ماجرای لیله المبیت:👇 رسول اکرم(ص) در شب اول ماه ربیع‌الاول، به امام علی(ع) فرمود : 📋《إِنَّهُ تَعَالَى أَمَرَنِي أَنْ آمُرَكَ بِالْمَبِيتِ عَلَى ضِجَاعِي لِتُخْفِيَ بِمَبِيتِكَ عَلَيْهِمْ أَثَرِي! فَمَا أَنْتَ قَائِلٌ؟》 ♦️همانا خداوند به من امر فرموده است که در بستر من بخوابی تا آنان از محل اختفای من اطلاعی پیدا نکنند. نظر تو چیست؟ علی(ع) گفت : در این صورت شما سالم می‌مانید؟ رسول اکرم(ص) فرمود : آری! امام علی(ع) تبسمی کرد و سجدهٔ شکر به‌جای آورد، وقتی که سر از سجده برداشت عرض کرد : آنچه را که مأمور شده‌ای انجام ده که چشم، گوش و قلبم فدای تو باد! به هر چه می‌خواهی فرمانم بده که همانند دستیار شما هستم، همان‌گونه که مقصود شماست در آن وارد می شوم و موفقیتم تنها از ناحیه خداست. سپس حضرت رسول اکرم(ص)، علی(ع) را در آغوش گرفت و هر دو گریه کردند و از هم جدا شدند.(۲) 4⃣محاصره خانه توسط مشرکان:👇 مشرکان از ابتدای شب، خانه رسول اکرم(ص) را محاصره کردند و قرار بود حمله در نیمه شب صورت گیرد، اما ابولهب گفت : در این وقت، زنان و فرزندان در داخل خانه هستند و بعدها عرب در باره ما می گویند حرمت فرزندان عموی خویش را شکستند. از طرفی نیز علی(ع) درهای خانه را بست و پرده‌ها را کشید، آنان با سنگ بر علی(ع) که در بستر خوابیده بود، می‌زدند تا مطمئن شوند کسی در بستر خوابیده است، البته شک نداشتند که وی رسول خداست. و صبح که با شمشیرهای برهنه به خانه هجوم بردند، وقتی علی(ع) را در بستر رسول اکرم(ص) مشاهده کردند، گفتند : محمد کجاست؟ علی(ع) فرمود : مگر او را به من سپرده بودید که از من می‌خواهید؟ کاری کردید که او ناچار شد خانه را ترک کند!(۳) 5⃣نزول آیه ی شراء نفس:👇 چنانچه مفسیرین شیعه و بسیاری از علمای اهل تسنن می گویند، آیه 📋《وَ مِنَ النَّاسِ مَن یشْرِی نَفْسَهُ ابْتِغَاءَ مَرْضَاتِ اللَّهِ وَاللَّهُ رَءُوفٌ بِالْعِبَاد》 ♦️بعضی از مردم، جان خود را در برابر خشنودی‌های خدا می‌فروشند و خدا نسبت به بندگان رؤوف است.(۴) در شان امام علی(ع) در ماجرای لیلة المبیت نازل شده است. 👤غزالی آورده است : در شبی که امیرالمومنین(ع) به جای پیامبر(ص) خوابید به جبرییل و میکاییل خطاب رسید که من بین شما دو نفر برادری قرار دادم و عُمر یکی از شما را بیش از دیگری قرار دادم. کدامیک از شما ایثار می کند که عُمر طولانی از آن دیگری باشد؟ هر دو عُمر طولانی را اختیار کردند. خطاب آمد : به زمین نگاه کنید و ببینید که چگونه علی(ع)حیات خود را به برادرش پیامبر(ص) ایثار نموده و به جای او خوابیده و جان خود را فدای جان او نموده است. به زمین بروید و او را از دشمنان حفظ کنید. آنان آمدند و جبریل بالای سر امیرالمومنین(ع) و میکاییل سمت پاهای آن حضرت(ص) نشست و ندا کرد : 📋《بَخٍّ بَخٍّ مِنْ مِثْلِكَ یابْنَ اَبِی طَالِبِِ(ع)》 ♦️خداوند در جمع ملائکه به تو مباهات فرمود. اینجا بود که آیه شریفه《وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ یَشْری نَفْسَهُ ابْتِغاءَ مَرْضاتِ الله..》نازل شد.(۵)(۶) 📚منابع : ۱)سوره انفال، آیه۳۰ ۲)بحار الانوار مجلسی، ج۱۹، ص۶۰ ۳)بحار الانوار مجلسی، ج۱۹، ص۹۲ ۴)سوره بقره، آیه۲۰۷ ۵)احیاء العلوم غزالی، ج۳، ص۳۹ ۶)اعلام الوری طبرسی، ص۱۴۵ @TarikhEslam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📜فضیلتی که تحملش بر معاویه سخت بود!👇 @TarikhEslam