تاملی در تاریخ اسلام
5⃣شجاعت #حضرت_زینب_سلام_الله_علیها :👇 ✅در طول تاریخ همواره شجاعت حضرت زینب(س) مثال زدنی بود. حضرت ز
6⃣عفت و حجاب #حضرت_زینب_سلام_الله_علیها :👇
✅یکی از مهمترین مسائل و نکاتی که حضرت زینب(س) در حیات خویش بر آن تأکید داشته اند، حفظ ارزشهایی مانند عفاف و حجاب بوده است.
👤مرحوم علامه مامقانی درباره حجاب حضرت زینب(س) می نویسد :
📋《هِیَ فِی الْحِجابِ و الْلِفّافِ مَزیدَةٌ لَمْ یَر شَخْصَها احَدٌ مِنَ الرِّجالِ فی زَمانِ اَبیها وَ اَخَوَیهَا الاّ یَومَ طَّفِّ》
♦️او در پوشیدگی و حجاب، چنان بود که کسی از مردان در زمان پدر و برادرانش او را ندید، جز در واقعه کربلا.(۱)
👤در نقلی یحیى بن سلیم مازنی می گوید :
من در مدینه مدّت زیادی همسایه حضرت علی(ع) بودم و منزل ما نزدیک خانه ای بود که حضرت زینب(س) در آن ساکن بود.
📋《فَلَا وَاللهِ مَا رَأَیتُ لَهَا شَخصَاً وَلَا سَمعِتُ لَهَا صَوتَاً》
♦️به خدا قسم در این مدت، نه من زینب را (بیرون) دیدم، و نه صدایش را (از داخل خانه) شنیدم!
و هر وقت زینب کبری(س) می خواست به زیارت قبر شریف جدش رسول خدا(ص) مشرّف شود، شبانه از منزل خارج می شد در حالی که امام حسن مجتبی(ع) در طرف راست او و امام حسین(ع) در طرف چپ او و امیرالمؤمنین(ع) در جلو او حرکت می کردند.
و هنگامی که حضرت زینب(س) به قبر شریف رسول خدا(ص) نزدیک می شد حضرت علی(ع) جلوتر می رفت و نور چراغ های حرم رسول خدا(ص) را کم می کرد.
یک مرتبه امام حسن(ع) علت این کار را از آن حضرت(ع) سؤال نمود ، حضرت علی(ع) در جواب فرمود :
📋《أخشِى أَن یَنظُرَ أَحَدُ إلى شَخصِ أُختَکَ زَینَبَ(س)》
♦️می ترسم کسی به قد و قامت خواهرت زینب کبری نَظر کند!(۲)
هر چند در مورد صحت این فوق جای بحث و تردید است، اما به هر حال، گذشته از ضعف سند و منبع، پذیرش محتوای آن مخالف آموزههای دینی نیست؛ چرا که حیا و عفت و غیرتمندی هرچند تا این اندازه واجب و لازم نیست، اما ممکن است در شرایط خاصی مطلوب و پسندیده باشد.
در مقاتل آمده است که؛
وقتی کاروان اسرای کربلا وارد کاخ یزید شد، مجلسی رسمی متشکل از بزرگان شام و نمایندگان ادیان در کاخ تشکیل شد.
و در این هنگام، به دستور یزید، اسراء را وارد مجلس کردند در حالی که چشم ها، همه به اسراء می نگریستند.
در این حین حضرت زینب(س) خطاب به یزید لعین فرمود :
📋《یَابنَ الطُلَقَاء! اَ مِنَ العَدلِ يَابن الطُّلقاءِ تَخديرُكَ حَرائِرِك وَ اماءَكَ وَسُوقُك بَناتِ رَسُولِ اللهِ(ص) سَبايَا؟
قَد هَتكْتَ سُتورَهَنَّ وَ ابْدَيْتَ وُجُوهَهُنَّ تَحْدُو بِهِنَّ الأعْداءُ مِن بَلَدٍ الى بَلَدٍ وَ يَسْتَشرِفْهُنَّ اهْلُ المناهِلِ وَالمعاقِلِ وَ يَتَصَفَّحُ وُجوهَهُنَّ القريبُ والبعيد!》
♦️آيا اين از عدالت است كه همسران و كنيزانِ خودت را در پشت پردهها قرار دادهاى، ولى دختران رسول خدا(ص) را به عنوان اسير، روانه كردهاى، پردههاى حرمت آنان را دريده، چهرههايشان را آشكار ساخته و زير سلطه دشمنان از شهرى به شهرى مي گردانى، آنگونه كه مردم شهرها و آبادىها و قلعهها و بيابانها به آنان مي نگرند و دور و نزديك، چهره آنان را تماشا می كنند؟(۳)
📚منبع :
۱)تنقيح المقال مامقانی، ج۳، ص۷۹
۲)عوالم العلوم عبدالله بحرانی، ج۱۱، ص۹۵۵
۳)بحارالانوار مجلسی، ج۴۵، ص۱۳۴
@TarikhEslam
📜توسل عالم اهل تسنن به ساحت نورانی #حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
✅یکی از ویژگی های حضرت زینب(سلام الله علیها) گرهگشایی از آحاد مردم حتی از غیر شیعیان است و این خصلت بر سایر مذاهب مخفی نمانده است.
به عنوان نمونه، «مؤمن بن حسن شبلنجی شافعی» از مشاهیر و علمای اهل تسنن(متوفی سال ۱۳۰۸ ه.قمری)، از قول «شیخ عبد الرحمن بن حسن بن عمر الاجهوری» فقیه مالکی مصری(متوفی سال ۱۱۹۸ ه.قمری) چنین مینویسد :
در کتاب شیخ عبدالرحمن اجهوری که نامش «مشارق الانوار فی آل البیت الاخیار» است خواندم که [نوشته بود] :
«در سال هزار و صد و هفتاد برایم گرفتاری شدیدی از گرفتاری های زمانه حاصل شده بود، به مقام سیده زینب(س) که مذکور است توجه کردم و این قصیده را سرودم، و به برکت آن قصیده سختی از من برداشته شد و آن قصیده این است؛
«آلِ طَاهَا لَكُمْ عَلَینَا الْوِلاءُ
لا سِواكُمْ بِمَا لَكُمْ آلآءُ
مَدحُکُم فِی الکِتابِ جَاءَ مُبِیناً
اَنباتُ عَنهُ مِلَّةٌ سَمحَاءُ و..»
یعنی؛
ای آل طه، برای شما بر ما، ولایت است..الی آخر»(۱)
📚منبع :
۱)نور ألأبصار فی مَناقب آل بَیت ألنّبیّ ألمخْتار(ص) شبلنجی، صص۳۸۲_۳۸۳
@TarikhEslam
28M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎙اجرای ابتهال «یا شقیقه السبطین» توسط امام المبتهلین مرحوم «شیخ محمد سید النقشبندی»(متوفی سال ۱۳۵۵ ه.شمسی) سرآمد عصر طلایی موسیقی آئینی مصر، در وصف #حضرت_زینب_سلام_الله_علیها در مسجد سیده زینب(سلام الله علیها) در شهر قاهره
@TarikhEslam
📚✍📚✍📚✍📚✍📚✍📚
4️⃣2️⃣1️⃣ #معرفی_کتاب :📚
کتاب «موسوعة زینب الکبری(س) بنت أمیرالمؤمنین علي بن أبي طالب(ع)» یکی از مفصلترین آثار معاصر درباره حضرت زینب(سلام الله علیها) درباب شرح زندگانی حضرت زینب(سلام الله علیها) و بیان رسالت حضرت(س) در کربلا و دوران اسارت؛ اثر سید علی عاشور✍📚👇
#حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
@TarikhEslam
4_5888672102965316742.pdf
6.71M
📚✍📚✍📚✍📚✍📚
«موسوعة زینب الکبری(س)»1️⃣
@TarikhEslam
4_5888672102965316741.pdf
7.13M
📚✍📚✍📚✍📚✍📚
«موسوعة زینب الکبری(س)»2️⃣
@TarikhEslam
4_5888672102965316740.pdf
7.34M
📚✍📚✍📚✍📚✍📚
«موسوعة زینب الکبری(س)»3️⃣
@TarikhEslam
4_5888672102965316739.pdf
6.39M
📚✍📚✍📚✍📚✍📚
«موسوعة زینب الکبری(س)»4️⃣
@TarikhEslam
4_5888672102965316743.pdf
8.13M
📚✍📚✍📚✍📚✍📚
«موسوعة زینب الکبری(س)»5️⃣
@TarikhEslam
4_5888672102965316738.pdf
7.36M
📚✍📚✍📚✍📚✍📚
«موسوعة زینب الکبری(س)»6️⃣
@TarikhEslam
4_5888672102965316746.pdf
6.86M
📚✍📚✍📚✍📚✍📚
«موسوعة زینب الکبری(س)»7️⃣
@TarikhEslam
4_5888672102965316747.pdf
6.75M
📚✍📚✍📚✍📚✍📚
«موسوعة زینب الکبری(س)»8️⃣
@TarikhEslam
4_5888672102965316748.pdf
5.68M
📚✍📚✍📚✍📚✍📚
«موسوعة زینب الکبری(س)»9️⃣
@TarikhEslam
4_5888672102965316749.pdf
5.83M
📚✍📚✍📚✍📚✍📚
«موسوعة زینب الکبری(س)»🔟
@TarikhEslam
✅بعد از غصب فدک توسط غاصبان، و ماجرای دردناک هجوم به خانه حضرت فاطمه(س)، حضرت(س) با تمام جراحات و صدمات وارده، وارد مسجد پیامبر(ص) شد و برای مهاجر و انصار خطبه خواند.
ایشان در قالب سه حجاب وارد مسجد شدند و در انظار عموم قرار گرفتند.
🔹۱)حجاب ظاهری ايشان با استفاده از خمار و جلباب!
که در منابع آمده است :
📋《لاثَتْ خِمَارَها عَلَی رَأْسِهَا وَ اشْتَمَلَتْ بِجِلْبَابِهَا》
♦️حضرت زهرا(س) خمار را به سر کردند و آن پوشش سراسری را هم طوری بر سر افكندند كه محيط بر تمام بدن ايشان بود.
(خمار : روسری ای كه روی گردن و سينه را کاملا می پوشاند.)
(جلباب : نوعی پوشش سراسری بوده كه روی لباس ها می پوشيده اند. شايد چيزی شبيه عبای امروز يا پيراهن بلند عربی باشد.)
🔹۲)حجاب پيكره ی ظاهری حضرت(س) به وسیله جماعت زنان!
📋《وَ أَقْبَلَتْ فِي لُمَّةٍ مِنْ حَفَدَتِهَا وَ نِسَاءٍ مِنْ قَوْمِهَا [تَطَأُ ذُيُولَهَا]》
♦️حضرت زهرا(س) در میان گروهی كه به اصطلاح هم سن يا هماهنگ يا از ياران و اعوان و خويشاوندان ايشان بودند حركت می كردند، [در حاليكه چادرش به زمين كشيده میشد.]
🔹۳)حجاب به واسطه پرده ای که میان زنان و مردان نصب شد.
📋《فَنِيطَتْ دُونَهَا مُلاَءَةٌ》
♦️سپس ميان حضرت(س) و مردم پرده ای نصب شد.(۱)
در روایت دیگر این چنین نقل شده است که؛
📋《مَا تَخْرِمُ مِشْيَتُهَا مِشْيَةَ رَسُولِ اَللَّهِ(ص) حَتَّى دَخَلَتْ عَلَى أَبِي بَكْرٍ وَ هُوَ فِي حَشْدٍ مِنَ اَلْمُهَاجِرِينَ وَ اَلْأَنْصَارِ وَ غَيْرِهِمْ فَنِيطَتْ دُونَهَا مُلاَءَةٌ فَجَلَسَتْ》
♦️حضرت فاطمه(س) در حالی که راه رفتن او همانند راه رفتن رسول اکرم(ص) بود، بر ابوبكر كه در ميان عدهاى از مهاجرين و انصار و غير آنان نشسته بود وارد شد، در اين هنگام بين حضرت(س) و ديگران پرده اى آويختند، و حضرت(س) نشست.
سپس؛
📋《أَنَّتْ أَنَّةً أَجْهَشَ اَلْقَوْمُ لَهَا بِالْبُكَاءِ فَارْتَجَّ اَلْمَجْلِسُ ثُمَّ أَمْهَلَتْ هُنَيْئَةً حَتَّى سَكَنَتْ فَوْرَتُهُمْ》
♦️آنگاه ناله هاى جانسوز از دل برآورد كه همه مردم به گريه افتادند و مجلس و مسجد به سختى به جنبش درآمد، سپس لحظه ای سکوت کرد تا همهمه مردم خاموش شد.(۲)
در نقل دیگر آمده است :
📋《فَارْتَجَّ الْمَجْلِسُ، ثُمَّ أَمْهَلَتْ هُنَیئَةً حَتَّى إِذَا سَکنَ نَشِیجُ الْقَوْمِ وَ هَدَأَتْ فَوْرَتُهُمْ، افْتَتَحَتِ الْکلَامَ بِحَمْدِ اللَّهِ وَ الثَّنَاءِ عَلَیهِ وَ الصَّلَاةِ عَلَى رَسُولِ اللَّهِ(ص) فَعَادَ الْقَوْمُ فِی بُکائِهِمْ فَلَمَّا أَمْسَکوا عَادَتْ فِی کلَامِهَا》
♦️گویی مجلس از شدت فریاد و گریه حضار می لرزید و حاضران به گریه افتادند.
سپس حضرت(س) لحظه ای سکوت کرد تا مجلس از جنب و جوش خود باز ایستاد.
در این هنگام، حضرت(س) کلام خود را با سپاس و ستایش از خداوند و درود بر رسول اکرم(ص) آغاز نمود.
بار دیگر نالهها از سوی مردم به اوج خود رسید و وقتی آنان از ناله دست کشیدند، حضرت(س) دوباره شروع به سخن کردند و فرمودند :
📋《أَیهَا النَّاسُ! اعْلَمُوا أَنِّی فَاطِمَةُ(س) وَ أَبِی مُحَمَّد(ص) أَقُولُ عَوْداً وَ بَدْءاً، وَ لَا أَقُولُ مَا أَقُولُ غَلَطاً، وَ لَا أَفْعَلُ مَا أَفْعَلُ شَطَطاً، لَقَدْ جاءَکمْ رَسُولٌ مِنْ أَنْفُسِکمْ عَزِیزٌ عَلَیهِ ما عَنِتُّمْ حَرِیصٌ عَلَیکمْ بِالْمُؤْمِنِینَ رَؤُفٌ رَحِیمٌ》
♦️اى مردم! بدانید من فاطمه ام، و پدرم محمّد(ص) است که صلوات و درود خداوند بر او و خاندانش باد.
آنچه که در آغاز گفتهام، در پایان هم از آن سخن خواهم راند و در گفتارم ناصحیح نگویم و در کردارم راه خطا پی نگیرم.
«همانا پیامبرى از میان شما به سوى شما آمد که رنج و محنت شما او را گران آمد، سخت به شما دل بسته است و براى مؤمنین مهربان و غمخوار است».
📋《فَإِنْ تَعْزُوهُ وَ تَعْرِفُوهُ تَجِدُوهُ أَبِی دُونَ آبَائِکمْ، وَ أَخَا ابْنِ عَمِّی دُونَ رِجَالِکمْ، وَ لَنِعْمَ الْمَعْزِی إِلَیهِ فَبَلَّغَ الرِّسَالَةَ، صَادِعاً بِالنِّذَارَةِ، مَائِلًا عَنْ مَدْرَجَةِ الْمُشْرِکینَ، ضَارِباً ثَبَجَهُمْ، آخِذاً بِأَکظَامِهِمْ، دَاعِیاً إِلَى سَبِیلِ رَبِّهِ بِالْحِکمَةِ وَ الْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ، یکسِرُ الْأَصْنَامَ، وَ ینْکثُ الْهَامَ، حَتَّى انْهَزَمَ الْجَمْعُ وَ وَلَّوُا الدُّبُرَ، حَتَّى تَفَرَّى اللَّیلُ عَنْ صُبْحِهِ، وَ أَسْفَرَ الْحَقُّ عَنْ مَحْضِهِ، وَ نَطَقَ زَعِیمُ الدِّینِ، وَ خَرِسَتْ شَقَاشِقُ الشَّیاطِینِ، وَ طَاحَ وَشِیظُ النِّفَاقِ، وَ انْحَلَّتْ عُقَدُ الْکفْرِ وَ الشِّقَاقِ، وَ فُهْتُمْ بِکلِمَةِ الْإِخْلَاصِ فِی نَفَرٍ مِنَ الْبِیضِ الْخِمَاصِ》
@TarikhEslam
ادامه مطالب :👇
چه پر افتخار است این نسب که درود خداوند او و خاندانش را شامل باد.
او رسالت خود را به مردم ابلاغ و آنان را از عذاب خداوندى بر حذر داشت.
از روش مشرکان روى گرداند و گردنهایشان را به ضرب تازیانه توحید کوفت و حلقومشان را به سختى فشرد.
او مردم را با دلیل و برهان و اندرز سودمند به راه خداوند رهنمون بود و شوکت بت و بت پرستان را در هم شکست تا جمع آنها از هم گسیخت و ظلمت شب تار زدوده شد و صبح ایمان دمید و نقاب از چهره حقیقت به یک سو فکند. زبان پیشواى دین به گفتار باز شد و عربده جویی هاى شیاطین به خاموشى گرایید و افسر و تاج نفاق بر زمین فرو افتاد و گرههاى کفر و اختلاف گشوده شد و شما به همراه گروهى از سپید رویان پاک نهاد (پارسایان آبرومندى که از شدت خویشتندارى و گرسنگى روزه سپید روى و رنگ پریده بودند) گویاى کلمه اخلاص (لا اله الّا اللَّه) شدید.
📋《وَ کنْتُمْ عَلى شَفَا حُفْرَةٍ مِنَ النَّارِ، مُذْقَةَ الشَّارِبِ، وَ نُهْزَةَ الطَّامِعِ، وَ قَبْسَةَ الْعَجْلَانِ، وَ مَوْطِئَ الْأَقْدَامِ، تَشْرَبُونَ الطَّرْقَ، وَ تَقْتَاتُونَ الْوَرَقَ، أَذِلَّةً خَاسِئِینَ، تَخافُونَ أَنْ یتَخَطَّفَکمُ النَّاسُ مِنْ حَوْلِکمْ》
♦️و حال آنکه بر لب پرتگاه گودال جهنّم بودید و به خاطر ضعف و ناتوانى شما، هر کس از راه مىرسید، مىتوانست شما را نابود کند، همچون جرعهاى براى تشنه و لقمهاى براى خورنده و شکار هر درنده و لگدکوب هر رونده و پایمال هر رهگذرى مىشدید.
از آب گندیده و ناگوار مىنوشیدید و از پوست جانور و مردار سدّ جوع مىکردید و پست و ناچیز بودید و از هجوم همسایه و همجوار در هراس بودید.
📋《فَأَنْقَذَکمُ اللَّهُ تَبَارَک وَ تَعَالَى بِأَبِی بِمُحَمَّدٍ(ص) بَعْدَ اللَّتَیا وَ الَّتِی، وَ بَعْدَ أَنْ مُنِی بِبُهَمِ الرِّجَالِ، وَ ذُؤْبَانِ الْعَرَبِ، وَ مَرَدَةِ أَهْلِ الْکتَابِ》
♦️در چنین حالى خداوند تبارک و تعالى محمّد(ص) پیام آور خود را به سوى شما گسیل داشت.
او پس از آن همه رنجها که دید و سختىها که کشید، شما را از ذلت و خوارى رهایى بخشید. رزم آوران ماجراجو، سرکشان درّندهخو، جهودان دین به دنیا فروش و ترسایان دور از حق از هر سو به او تاختند و با او به مخالفت برخاستند.
📋《کلَّما أَوْقَدُوا ناراً لِلْحَرْبِ أَطْفَأَهَا اللَّهُ، أَوْ نَجَمَ قَرْنٌ لِلشَّیطَانِ، وَ فَغَرَتْ فَاغِرَةٌ مِنَ الْمُشْرِکینَ، قَذَفَ أَخَاهُ فِی لَهَوَاتِهَا، فَلَا ینْکفِئُ حَتَّى یطَأَ صِمَاخَهَا بِأَخْمَصِهِ، وَ یخْمِدَ لَهَبَهَا بِسَیفِهِ، مَکدُوداً دؤوبا فِی ذَاتِ اللَّهِ، وَ مُجْتَهِداً فِی أَمْرِ اللَّهِ، قَرِیباً مِنْ رَسُولِ اللَّهِ، سَیدَ أَوْلِیاءِ اللَّهِ، مُشَمِّراً نَاصِحاً، مُجِدّاً کادِحاً، لَا تَأْخُذُهُ فِی اللَّهِ لَوْمَةُ لَائِمٍ، وَ أَنْتُمْ فِی رَفَاهِیةٍ مِنَ الْعَیشِ، وَادِعُونَ فَاکهُونَ آمِنُونَ، تَتَرَبَّصُونَ بِنَا الدَّوَائِرَ، وَ تَتَوَکفُونَ الْأَخْبَارَ، وَ تَنْکصُونَ عِنْدَ النِّزَالِ، وَ تَفِرُّونَ مِنَ الْقِتَالِ》
♦️هنگامی که هر زمان آتش اخگر به هیزم و هیمه فتنه افکندند، خداوند آن را خاموش ساخت و هر گاه شاخ شیطان نمایان مىگشت و یا مشرکى دهان به یاوه گویى مىگشود، او برادرش على(ع) را در کام آن مىافکند.
امام على(ع) هم در مقابل تا آن زمان که بر مغز و سر مخالفان نمىکوبید و بینى آنها را به خاک مذلّت نمىمالید، ترک امر نمىنمود.
او در راه خداوند کوشا، به رسول خدا نزدیک، و مهتر اولیاى نصیحتگر، تلاشگر و کوشنده بود، و شما در آن هنگام در آسایش مىزیستید و از امنیت برخوردار بودید.
مترصّد تغییر جهت چرخ گردون علیه ما و گوش به زنگ اخبار بودید. به هنگام کارزار عقب گرد مىکردید و در میدان نبرد فرار را بر قرار ترجیح مىدادید تا الی آخر(۳)
وقتی حضرت فاطمه(س) بعد از ایراد خطبه به منزل بازگشت، وقتی مظلومیت امامش یعنی امیرالمومنین(ع) را دیدند، برای اینکه کارهای پلید غاصبان حکومت را مجسم کنند و بفهمانند که اینها چه ستمهایی روا داشتهاند، و شرح جنایات آنها در تاریخ بماند، در خطاب به امام علی(ع) فرمود :
📋《یَا ابْنَ أَبِی طَالِبٍ(ع)! عَلَیْکَ السَّلَامُ!
اِشْتَمَلْتَ شَمْلَةَ الْجَنِینِ، وَ قَعَدْتَ حُجْرَةَ الظَّنِینِ!》
♦️ای پسر ابوطالب(ع)! سلام بر تو!
همچون کودکی که در شکم مادر جمع شده و زانو در بغل گرفته، کنج خانه نشستهای! و همانند آدمهای ظنین و متهم به گوشهای نشستهای!
📋《اِفْتَرَسْتَ الذِّئابَ وَ افْتَرَشْتَ التُّرَابَ》
♦️روزی گرگ ها را میدریدی و امروز خاک را فرش خود قرار دادهای و گوشهای نشستهای!
📋《لَیْتَنِی مِتُّ قَبْلَ هَنِیئَتِی》
♦️اى کاش قبل از این که به این حالت ذلّتِ ظاهرى بیفتم، مُرده بودم.(۴)
📚منابع :
۱)بحارالانوار مجلسی، ج۲۹، ص۲۳۶
۲)الطرائف سید بن طاووس، ج۱، ص۲۶۳
۳)شرح الأخبار قاضی نعمان، ج۳، ص۳۴
۴)الاحتجاج طبرسی، ج۱، ص۱۰۷
@TarikhEslam
✅حال حضرت فاطمه(س) روز به روز رو به وخامت بود.
زنان نیز سخنان حضرت زهرا(س) را در بین مدینه بازگو کردند و همگان به نارضایتی فاطمه(س) از ابوبکر و عمر پی بردند و در صدد نکوهش عمر و ابوبکر بر آمدند.
خلیفه وقت، ابوبکر، به همراه عمر بن خطاب وضعیت را به ضرر خود دیدند و به این ترتیب قصد عیادت از ایشان را کردند که با این کار حداقل حضرت(س) را راضی نگه دارند و خود را بی تقصیر جلوه دهند و اینکه دلجویی ظاهری انجام داده باشند و مسئله غصب خلافت و هجوم را معمولی جلوه دهند و تنفّر مردم را نسبت به خودشان کم کنند و هم به حکومت خود رنگ مشرعیت بدهند.
اما در اولین درخواست با بی توجّهی حضرت زهرا(س) رو به رو شدند.
وقتی کار به اینجا کشید و فهمیدند که حضرت(س) آنان را به حضور نمی طلبد، از امام علی(ع) خواستند تا وساطت کند.
پس، از أمیرالمومنین(ع) درخواست ملاقات و عیادت ایشان را کردند، حضرت علی(ع) تقاضای آن دو را به فاطمه(س) ارائه کردند و ایشان در جواب فرمودند :
📋《البَیتُ بَیتُکَ وَ الحُرَّةُ اَمَتُکَ، اِفعَل ما تَشَاءُ!》
♦️خانه متعلق به شماست و من هم به منزله كنيز و خدمتگزار در خانه شما هستم و هر طور که صلاح می دانید عمل کنید.(۱)
پس بدین ترتیب حضرت(س) پذیرفت.
سپس ابوبکر و عمر داخل شدند.
حضرت زهرا(س) تا آنان را دید، روی به دیوار و پشت به آنان کرد.
گفتند : آمده ایم که رضای شما را حاصل کنیم!
حضرت(س) فرمود :
من با شما حرف نمی زنم، مگر که قول بدهید که آنچه را که می گویم، اگر راست است، به راستی آن شهادت بدهید.
آنان نیز قبول کردند.
📋حضرت(س) خطاب به آن دو فرمود:
《أَرَأَیتُكُما إِنْ حَدَّثْتُكُما عَنْ رَسُولِ اللهِ(ص)!
تَعْرِفانِهِ وَ تَفْعَلانِ بِهِ؟
قالا : نَعَمْ.
فَقالَتْ : نَشَدْتُكُمَا اللّهُ أَلَمْ تَسْمَعا رَسُولَ الله(ص) یقُولُ :
(رِضَی فاطِمَةَ مِنْ رِضاىَ، وَ سَخَطُ فاطِمَةَ مِنْ سَخَطى، فَمَنْ أَحَبَّ فاطِمَةَ إِبْنَتى فَقَدْ أَحَبَّنى، وَ مَنْ أَرْضى فاطِمَةَ فَقَدْ أَرْضانى، وَ مَنْ أَسْخَطَ فاطِمَةَ فَقَدْ أَسْخَطَنى)؟
قالا : نَعَمْ! سَمِعْناهُ مِنْ رَسُولِ اللّهِ(ص)! فَقالَتْ : فَإِنّى أُشْهِدُ اللّهَ وَ مَلائِكَتَهُ أَنَّكُما أَسْخَطْتُمانى وَ ما أَرْضَیتُمانى وَ لَئِنْ لَقیتُ النَّبِىَّ لاََشْكُوَنَّكُما إِلَیهِ!》
♦️آیا اگر حدیثى را از پیامبر خدا(ص) نقل كنم به آن عمل خواهید كرد؟
گفتند : آرى.
فرمودند: شما را به خدا آیا نشنیده اید كه پیامبر(ص) فرموده اند :
«خشنودى فاطمه(س) خشنودى من، و خشم فاطمه(س) خشم من است، هر كه دخترم فاطمه(س) را دوست بدارد، مرا دوست داشته، و هر كه فاطمه(س) را خشنود سازد، مرا خشنود ساخته، و هر كه فاطمه(س) را خشمگین نماید، مرا خشمگین نموده است»؟
گفتند : آرى، چنین حدیثى را از پیامبر خدا(ص) شنیده ایم.
حضرت(س) فرمود :
من هم خدا و فرشتگان را گواه مى گیرم كه شما دو نفر مرا خشمگین نمودید و خشنودم نساختید، و چون پیامبر(ص) را ملاقات نمایم، حتماً از شما به او شكایت خواهم نمود.
در این هنگام، ابوبکر پیش آمد و گفت :
ای فاطمه(س)! پناه می برم به خدا از اینکه مورد خشم پیامبر اکرم(ص) و تو باشم و بعد شروع کرد به گریستن!
در این هنگام حضرت فاطمه(ع) مرتب خطاب به ابوبکر می فرمود :
📋《وَاللهِ لَاَدعُوَنَّ اللهَ عَلَیكَ عِندَ كُلِّ صَلَوةِِ اُصَلَّیَهَا》
♦️به خدا قسم! من در هر نمازى كه مى خوانم، تو را نفرین مى كنم.(۲)
آنان پس از شنیدن این سخنِ حضرت(س)، منزل را ترک کردند.
📚منابع:
۱)بحارالانوار مجلسی، ج۴۳، ص۱۹۸
۲)بحارالأنوار مجلسی، ج۲۹، ص۶۲۷/
ﺍﻻﻣﺎﻣﻪ ﻭ ﺍﻟﺴﻴﺎﺳﻪ دینوری، ﺝ۱، ﺹ۲۰
@TarikhEslam