#سیره_شهدا | #شهید_قاسم_سلیمانی🌷
◾بعد از عزاداری سفره را انداختند، یکی از خادمین، نانها را روی سفره می انداخت..
✨ #حاج_قاسم رفت و آهسته به او گفت: این سفره، نان و میهمان، حرمت دارند؛ اگر نمیتوانی خم شوی و نانها را روی سفره بگذاری، کار را به دیگری واگذار کن!
#حاج_قاسم | #شهدا
🔹@tarikheshahadat
🔰 #سیره_شهدا | #نگاه_به_نامحرم
💭به خواهرش گفته بود: بین خودم و نامحرم خط قرمز کشیدم...🚫
⚘یک بار هم که ابراهیم با همسرش کنار خیابان ایستاده بود ، به طور ناخودآگاه زن بدحجابی را میبیند، ⚘همسرش می گوید: دیدم صورت ابراهیم سرخ شده!
⚘با حالت عجیبی گفت :خدایا تو خودت شاهد باش که ما حاضر نیستیم چنین صحنه های خلاف شرعی را توی این مملکت ببینیم.
⚘مبادا به خاطر این جور آدما به ما هم غضب کنی و بلاهای خودت رو سرمون نازل کنی!...💔
📚 ساکنان ملک اعظم/ص ۲۲ | خاطره ایی از زندگی سردار #شهید_ابراهیم_امیرعباسی
🔹@tarikheshahadat
#سیره_شهدا | #حق_الناس
#شهید حاج حسین خرازی
✨🕊به شناسایی رفته بود. وقتی برگشت، نقشهٔ عملیات را پهن کرد نقطه ای را نشان داد و گفت :
✨🌾اگر من شهید شدم، اینجا از روی چند خوشه گندم رد شدم.
به صاحبش بگویید راضی باشد.
🔹@tarikheshahadat