eitaa logo
ستاد مبارزه با آمیگدال
272 دنبال‌کننده
121 عکس
178 ویدیو
2 فایل
سلام دوست من اینجا جنبه فان داره و میخوایم تابستون خوش بگذرونیم با چیزای ترسناک ، اگه محتوای جالبی پیدا کردید ، بفرستید . خوش باشید دوزتان🌝 اتاق اسرار تابستان - قطار ترس های پشمی - اردوگاه مخوف
مشاهده در ایتا
دانلود
ساعت سه شب از بیمارستان به خونه میرفتم. تو آسانسور یکی از بیمارا با من همراه شد. اون رو میشناختم بیمار اتاق 205 بود. پیرمردی لاغر و اخمو با لباس بیمارستان توی آسانسور کنار من ایستاده بود _آقای پارکر این موقع شب باید توی تختتون باشید با سکوت عجیبی به روبه رو خیره شده بود اسانسور ایستاد دیدم که آقای پارکر وارد دسشویی شد ازونجا رد شدم از یک پرستار پرسیدم _بیمار اتاق 205 چرا این موقع شب توی سالن راه میره؟ با جوابی که پرستار داد من شوکه شدم :منطورتون چیه؟اون بیمار امروز صبح از دنیا رفت!
مردی با همسرش درگیر شد  و به طور تصادفی او را کشت.  او در حالی که پسرش خواب بود جسد را  به سمت جنگل در پشت حیاط خلوت حمل کرده و او را رها کرد... حالا تنها فکر مرد ترس از سوال های پسرش بود ... می ترسید پسرش بپرسد مادرش کجاست ؟؟؟ اما در کمال تعجب پسر هیچ سوالی اما او نپرسید... سه هفته گذشت و پسرش حتی یک کلمه هم حرف نزد. یک شب پس از صرف شام، پسرش به او خیره شده بود.  با تردید از او پرسید: پسرم، می‌خواهی چیزی بگویی؟  بالاخره پسرش با چهره ای عجیب صحبت کرد.  "بابا، چرا هر روز مامان را پشت سرت  حمل میکنی؟"
ستاد مبارزه با آمیگدال
• شعر جهنم تومینو یک شعر نفرین شده است • جهنم تومینو شعری ژاپنی است که بر اساس افسانه ها اگر این شعر
بچه ها بیاید امشب همه شعر تومینو رو بخونیم و هروقت خوندیم اگه مثلا این چیزا که این میگه رو شنیدیم و حس کردیم و اینا بیاید بگید دور هم خوش باشیم یکم😞
داداچ،از پشت گوشی اگه یه اتفاقی واسم افتاد تو مثلا میخوای چیکار کنی؟‼️‼️
باشه بابا.. پایم. کی باشه؟
سه که نه ولی دو و نیم😀
لایو بذاریم؟