eitaa logo
ستاد مبارزه با آمیگدال
274 دنبال‌کننده
121 عکس
178 ویدیو
2 فایل
سلام دوست من اینجا جنبه فان داره و میخوایم تابستون خوش بگذرونیم با چیزای ترسناک ، اگه محتوای جالبی پیدا کردید ، بفرستید . خوش باشید دوزتان🌝 اتاق اسرار تابستان - قطار ترس های پشمی - اردوگاه مخوف
مشاهده در ایتا
دانلود
ستاد مبارزه با آمیگدال
معمای شماره ۱ زنی دوستش را به صرف شام بـه خانه ی خود دعوت می‌کند. او برای شام کباب و پوره ی سیب زمینی درست می کند. برای دسر، زن یک سیب را دو نیم می کند، یک نصفه‌ی آن را به همراه مقداری خامه‌ی شیرین بـه دوستش می‌دهد و بقیه‌ی خامه در ظرف دیگری باقی می‌ماند. میزبان نصفه‌ی خودش از همان سیب را می خورد. دوست زن بر اثر مسمومیت می میرد، اما زنِ میزبان علیرغم این کـه از همان سیب خورده بود، زنده می‌ماند. چـه اتفاقی افتاده اسـت؟
توماس‌رید و خانواده اش یک شب در سال 1969 در امتداد جاده ای روستایی رانندگی می کردند.بالای سر آنها، دیسکی به اندازه یک زمین فوتبال ظاهر می شود.آنها در نور غرق شده اند و احساس می کنند که در حال معلق شدن هستند.به غیر از چند فلش، چیزهای خیلی کمی به یاد می آورند.توماس در پشت ملک خود بیدار می شود، دخترش در سواحل یک دریاچه محلی.ممکن است فکر کنید این یک حادثه ساختگی برای جلب توجه است. اما نه.بیش از 40 نفر دیگر گزارش دادند که همان کشتی فضایی را در آن شب دیده اند.این مردم به هیچ وجه با هم ارتباط نداشتند، اما وقتی داستان‌هایشان را ارائه می‌دادند، همه جزئیاتشان با هم مطابقت داشت🪨🦦
ستاد مبارزه با آمیگدال
تصویر بالا؛ عکس زنی به نام "ترزا نور" است. ترزا معتقد بود که دخترش جادوگر است؛ و از جادوگری، برای پیر شدن و زشتی او استفاده میکند. ترزا به دلیل همین افکار، سال ها دخترش را شکنجه و آزار و اذیت میکرد. این کار تا جایی ادامه یافت که سرانجام روزی دخترش را زنده زنده سوزاند!
مامان همیشه به من گوشزد میکرد که به زیر زمین خانه  نرم. ولی من دوست داشتم ببینم چه چیزی باعث این همه سر و صدا می شد ، میدونین .. یجورایی شبیه ناله های یه توله سگ بود   دوس داشتم اون توله سگ و ببینم ؛ یک روز کنجکاویم باعث شد وارد زیر زمین شم که مامان همون لحظه دست منو گرفت و سرم فریاد کشید . اون هیچوقت سر من داد نمی کشید.. شروع کردم به گریه کردن .. ؛  گفت دیگه  به زیر زمین نرم و بعد از اون گردنبند خیلی خوشگلی که یجورایی شبیه قلاده بود به من هدیه داد.. احساس خیلی بهتری داشتم .. به همین خاطر دیگه ازش نپرسیدم که چرا اون پسر بچه صدای توله سگ  میداد . یا چرا  دست و پا نداشت ! یا چرا گردنبندی مثل من داشت
افسانه تیاناک تیاناک طبق افسانه‌های فیلیپینی، به شکل یک کودک ظاهر می‌شود. او اغلب به شکل یک نوزاد تازه ‌متولدشده درمی‌آید و در مکان‌هایی مانند جنگل‌ها گریه سر می‌دهد تا توجه مسافران از همه‌جا بی‌خبر را به خود جلب کند. وقتی قربانی، بچه را برمی‌دارد، تیاناک به شکل واقعی خود درمی‌آید و به او حمله می‌کند. تیاناک، علاوه بر زخمی کردن قربانیانش، علاقه دارد مسافران را گمراه کند و کودکان را بدزدد. عدّه‌ای می‌گویند تیاناک، روح کودکی است که مادرش پیش از تولد او مرده است. این نوزاد در خاک متولد شده و به همین دلیل به این شکل درآمده است.
ستاد مبارزه با آمیگدال
اسم این دختربچه۱۱ ساله "مری بل" هستش که سال 1968، "مارتین براون" 4 ساله رو خفه کرد و جنازش رو قایم کرد. هیچکس شک نمیکرد پشت صورت این عروسک کوچولوی موخرمایی، یه قاتل ترسناک پنهان شده باشه پس دوماه بعد، یه پسر 3 ساله بنام "برایان هاو" رو دزدید و تموم موهاشو کند، روی ران پاش بریدگی های عمیقی ایجاد کرد و بخش هایی از پوست الت تناسلیش رو کند و با قیچی حرف M رو روی شکمش حک کرد‌، و بعد بدن نیمه جونش رو توی خرابه ای اطراف نیوسکل انگلیس رها کرد‌ برایان بر اثر درد و خونریزی تو خرابه مرد و جسدش رو زمانی پیدا کردن که علف های هرز دور دستوپاش پیچیده بودن.
ستاد مبارزه با آمیگدال
بندتو سوپینو در سال 1980 در ایتالیا متولد شد وی هنگامی که ۱۰ سال سن داشت و در سالن انتظار مطب دندانپزشکی در حال مطالعه یک مجله کمیک بود احساس کرد که دستش در حال سوختن است و مجله به طور خود بخود آتش گرفته است این اولین تجربه او در مواجهه با این توانایی خارق العاده بود. اطرافیان او به مرور متوجه شدند که او می تواند با لمس اشیا و یا حتی خیره شدن به آنها باعث اشتعالشان شود حتی یک بار که خواب بود، پیراهنش به طور خود به خودی شروع به شعله ور شدن کرد و باعث آسیب رسیدن به وی شد گفته می شود که او توانایی ایجاد اختلال در امواج الکترومغناطیس را نیز داشته، و یک بار که در کارگاه نجاری پدرش حاضر بوده باعث شده که دستگاه ها از کار بیفتند پزشکان با مطالعه بدن او، اعلام کردند که چیز غیرعادی وجود ندارد و او سالم است. پدر ویچنزو فاجیلولو که یکی از اسقف های واتیکان است با ملاقات این پسر، گفت که او تحت تاثیر جن و ارواح خبیث نیست و البته مورد او جزو موارد معجزه نیز محسوب نمی شود یک دکتر فراروانشناس به نام دمیتریو کروچه ادعا کرد که می تواند به بندتو راه کنترل این توانایی را آموزش دهد و تا حدی نیز در این کار موفق بود. استیفن کینگ، نویسنده معروف آمریکایی نیز رمانی با نام آتش افروز دارد که در سال ۱۹۸۰ تالیف شده و فیلمی نیز بر اساس آن ساخته شده است در این رمان، دختر کوچکی وجود دارد که هنگام عصبانیت باعث آتش گرفتن اشیای اطراف خود می شود.
ستاد مبارزه با آمیگدال
"الیزابت باتوری" الیزابت در قرن شانزدهم برای حفظ جوانی خود بیش از 600 دختر باکره را کشت، در خونشان حمام کرد و آن را نوشید! او را ترسناکترین زن تاریخ میدانند.
در هندوراس، یک خانم ۱۶ ساله کف در دهانش ایجاد شد و خانواده‌‌اش سریع او را به بیمارستان رساندند اما دیر شده بود و پزشکان در بیمارستان، مرگ وی را تایید کردند. یک روز پس از تشییع جنازه و خاکسپاری او، شوهرش به کنار قبر او رفت و در کمال تعجب صدای کوبیدن و فریاد از درون تابوت شنید. وقتی اعضای خانواده سعی کردند او را نجات دهند، خیلی دیر شده بود. او برای بار دوم مرد و مجبور شدند تابوت را دوباره دفن کنند.
در "تايوان" نوزادان مرده "٧٠ دلار" ارزش دارن؛ مادرانی كه نوزادان خودشون رو از دست ميدن ميتونن اونا رو به قيمت "٧٠ دلار" به بعضی از رستوران ها بفروشن؛ اين نوزادان در سوپ استفاده ميشن و قيمتشون "١٣٠ دلاره". احشام داخلی بدن نوزاد خالی شده و داخل آب جوش گذاشته ميشن تا آب پز بشن. سپس با مواد ديگر قاطی و با سبزيجات سرو ميشن!
ستاد مبارزه با آمیگدال
بازی ترسناک آلیس 🔴• موارد مورد نیاز : _ خانه خالی به عنوان فضای بازی _ حمامی مجهز به وان _ اتاق _ آینه _ لیوان _ کاغذ _ شمع _ کبریت _ قلم قرمز _ یک جفت کفش شصتی _ زمان سنج 🎞• روش انجام : - شب شروع کنین ، وارد فضای بازی بشین(خانه) و با قلم قرمز در یک طرف کاغذ بنویسین "Alice" و اسم خودتون رو در طرف دیگه‌ی کاغذ بنویسین. -کاغذ رو کنار در بزارین تا فضای بازی شما رو به بیرون متصل کنه (در خروجی از خانه) - وارد حمام بشین ، وان رو پر از آب کنین آینه و لیوان رو داخل حمام ببرین و کنار وان قرار بدین - به اتاق انتخابی برین و شمع و کبریت رو اونجا بزارین - در تمام فضای بازی گشت بزنین و همه‌ی چراغ ها رو خاموش کنین - حالا کفش هاتون رو بپوشین (زمان سنج و قلم همراهتون باشه) و از فضای بازی خارج شین ، از همون دری استفاده کنین که فضا رو به بیرون متصل کرد. - با زمان سنج مشخص کنین تا ساعت 12:00 اونجا بمونین - حالا برگردین داخل ، کفشاتونو در بیارین و مرتب کنار هم بزارین. بعد کاغذ رو روی کفش ها قرار بدین (فرقی نداره کدوم طرف) و بلند بگین : Alice, I welcome you وارد حمام بشین ، کنار وان بشینین ، نفس عمیق بکشین و حالا اونو حبس کنین و سرتونو زیر آب ببرین - گوش بدین ، اگه چیزی نشنیدین اون نیومده ، پس سرتونو از آب بیارین بیرون و کاغذ رو پاره کنین و بریزین دور. کفشاتونو هم بپوشین ، بازی تموم شد. - اگه صدایی شنیدین یعنی اون اومده. بلافاصله سرتونو از آب بیرون بیارین. - لیوان رو از آب وان پر کنین و کنار آینه بزارین ، با قلم قرمز یه X بزرگ روی آینه بکشین و بلند بگین : Alice wants me to run away Alice wants me to hide Alice wants me to play her - حالا لیوان آب رو بخورین و حمام رو ترک کنین. - به اتاقی برین که شمع و کبریت رو گذاشتین. اونا رو بردارین و با صدای بلند بگین : Alice, I'm playing your game now - دوباره از اتاق خارج شین. از اینجا به بعد تا پایان بازی وارد اتاق و حمام نشین درها رو ببندین و حتی نیم نگاه نندازین. - شروع کنین به حرکت متوقف نشین وگرنه اون پیداتون میکنه ، حالا باید به دنبال کاغذی بگردین که روی کفش گذاشتین.اصلا آسون نیست حتی اگه فضای بازیتون کم باشه. شما باید کاغذ رو پیدا کنین و اون سعی میکنه شمادرو متوقف کنه - به محض پیدا کردن کاغذ بلند بگین : Alice she is here to hide و بعد کاغذ رو پاره کنین و خرده های کاغذ رو پرت کنین. خارج از فضای بازی(بیرون) کفشاتونو بپوشین. - حالا در تمام فضای بازی گشت بزنین و چراغا رو روشن کنین(در حمام و اتاق رو هم باز کنین) - چراغ هاذرو روشن کنین ، وان رو خالی کنین و از روی آینه X رو پاک کنین و پایان. 📌• هشدار : _ در فضای بازی(خانه) شخص دیگه‌ای یا حیوان نباید حضور داشته باشه _ هر نوع دستگاهی که از خودش نور یا صدا تولید میکنه رو خاموش کنین _ اگه حین بازی در تاریکی چیزی دیدین سریع متوقف شین شمع رو روشن کنین و بگین : Alice she is here to hide چشماتونو ببندین و تا 10 بشمارین ، حالا چشماتونو باز کنین شمع رو خاموش کنین و به بازی ادامه بدین _ اگه حین بازی صدایی شنیدین متوقف شین ، چراغا رو روشن کنین(جز اتاق و حمام) کاغذ رو پیدا کنین ، پاره کنین و دور بریزی، حالا از خانه خارج شین و تا طلوع خورشید برنگردین _ تا اتمام بازی خوابتون نبره _ اگه نتونین کاغذ رو پیدا کنید متاسفم فقط میتونین بخوابین :) _ آلیس تنها موجودی نیست که در طول بازی باهاش رو به رو میشین _ هیچ تضمینی برای آسیب نرسوندن بهتون و یا دوباره برنگشتن اون به بازی وجود نداره