ایتا - طب سنتی #اتفاق

طب سنتی

😭#اتفاق ترسناکی که برای دخترم افتاد❌👇

بعد از فوت مادربزرگم داشتیم از روستا برمیگشتیم شهرستان دخترم که ۴ سال داشت از شیشه عقب بیرون رو نگاه می کرد.نصف شب شده بود. از قبرستون که رد شدیم شوهرم گفت یه فاتحه هم واسه همه اموات بفرستیم. دخترم گفت بابا چرا ماشینو نگه‌نداشتی اخه اون آقا داشت میومد سوار ماشین بشه صبر نکردی. همسرم گفت کجا؟ گفت تو #قبرستون .همسرم گفت کسی نبود که عزیزکم. گفت بابا اون آقاعه داشت منو صدا میزد.بدنم یخ کرد از ترس برگشتم عقب که به دخترم بگم بیا بغلم دیدم دخترم از ماشین...😱😥❗️👇
https://eitaa.com/joinchat/1012663193C958c969bd6
❌افراد کم سن و سال به هیچ عنوان کلیک نکنند🚫
ورود افراد 18_ ممنوع⛔️

1.5هزار مشاهده18:51

پرسش‌ها

قوانین

داغ‌ترین‌ها

چندسکویی