هدایت شده از انتفاضه فلسطین، محسن فایضی
#دلنوشته
پ.ن : مبهم است؛ چون فکر پریشون نویسنده
🔻دنیا پر است از آیات
آیات همان مصداق هاست، مصداق از خدا و سنت هایش
اما صدای خدا، همان صداهای خدا از لحظه لحظه زندگی، اما تنها شاید چون برخی شون کمی ملموس ترند، کمی بلند تر، کمی قابل درک تر، به آنها آیات گویند
آیات اصل تلنگر است، اصل بیداری است، همان وجدان است، همان شرافت است، همانطور درد است
برخی از این صداها در روزها بلندتر است به آن ها میگویند یوم الله
برخی در افراد پر رنگ تر است می گویند جناب آیت الله..
برخی چون اهل شمال غزه است میشود شرف الله...
یا جنب و جوش آن جوان گوشه خانه اش در حاشیه تهران در این روزهاست است می گویند غیرت الله...
گاهی قرار است یادمان بماند میشود صلاة آیات الله...
و گاهی جرات و جسارت برخی آیات خدا رو بلند تر فریاد میزنند و به آن می گویند جهاد الله....
یا شاید تفکرش آیاتی است از آیات الله، به آن می گویند روح الله
و اما گاهی یک ملت آیات را معنا میکنند، امت الله ...
و شاید تمدنی مصداق صداهای خداست، می گویند ولایت الله...
✳️✳️و یا صدایی که انگار همه آیات در آن جمع است؛ انگار هیچ کدام از آیات کافی نبود، باید همان خطابه شود تا برخی بشنوند ، به آن صدا می گویند ابوعبیده.....
این روزها تمام میشوند و کاش تمام شوند....
ولی دل بشریت تنگ میشود برای آیات، برای آیاتی که از دیدن هم ملموس تر بود، از صداهایی که چشم عقل جای تکذیب ندارد، صوتی که به قلب مینشیند، از صوتی که از نفس نفس های حبس شده می آمد، از لب های حسبی الله و نعم الوکیل از نظاره های به آسمان یا لبخند مادر لبنانی بر روی تخت.... و آیات الله لدیکم....
الله از آیات الله، از صوت الله، از روح الله....
خدا به نظرت کافی نیست؟ رسوا و عیان سازی آیات در بقیه الله.... آیات زنده اند...
تمام آیات آمده اند که تا همه به فنا الله برسند، می گویند شهید...
شهید ترجمه کامل آیات الله است، از روز، مکان، جسم، شرف، غیرت، جهاد، تفکر، لبخند، حرص و جوش، وجدان و..... آنکه از زیبا ترین خودش گذشت تا جامعه مسیر سعادت برود، چه سعادتی....
۲۵ آبان ۱۴۰۲؛ روز ۴۱ طوفان الاقصی
@Thirdintifada
#دلنوشته
و اما رفح....
همه چیز در دوگانگی و تلخی عجیبی است....
🔴از آنچه میتوان صدها دلنوشته نوشت یا سکوت کرد
🔴از اینکه به کمپین 35 میلیونی نگریست و از فرصت حداقلی کنش گری خیلی هایی که تاکنون نبودند گفت یا از تلخی "این کنش آرام کن بی فایده" نوشت
🔴از سکوت ترس کودکان خاموش شد یا از حماسه اذان صبح ش نوشت
🔴از موج بیداری تا پرچم فلسطین در پارلمان های اروپا گفت و خوش بود هنوز وجدان ها و بیداری ها به پیش می رود یا گفت داستان همان داستان قبلی است؛ هیچ چیز فرقی نکرده است؛ مثل نوشته های نیکی هیلی روی بمب ها
✳️همه اینها درست است؛ همه عین حقیقت تلخ و به شفافیت واقعیت عریان اند
عریانی از زبان کثیف ترین حقیقت ها؛ نتانیاهو: اشتباه غم انگیز در رفح....
🔴بعد 235 روز هنوز حرفی برای گفتن هست؟ همان سکوت بهتر نیست؟ البته هر خسته ای راهی برای فرار پیدا خواهد کرد...جز ملتی که تصمیم گرفته تنهای تنها بایستد....
اصلا که چه؛ نوشته ای نوشتی که خیال خام متفاوت است و وایرال شود!؟ یا آنچه آشفتگی ذهن این روزهای توست به اشتراک گذاشتی؟؟
⁉️جدی اونهایی که از فردا میروند برای ثبت نام هم در جنگ این دوگانه ها هستند؛ یا مثل آب خوردن پله ها را پایین می روند؟
@Thirdintifada
انتفاضه فلسطین، محسن فایضی
#دلنوشته
و 300 روز
10 ماه، بیش تر از 43 شنبه، هر شنبه مثل 7 صبح 7 اکتبر، هر 7 روز انگار همان روز اول، هیچ هفته ای عادی نگذشت، هر هفته یک اتفاق عجبب
المعمدانی
دروغ شفا
وسام طویل
سفارت ایران
العاروری
حاج محسن
یمن و یمن و یافا
تبادل، موقت، اسرا
هدهد
ترور در قلب تهران
ضیف و ما ضیف
جبالیا
جمعه های بی پایان یمنی
المواصی
دانشگاه های آمریکا
وعده صادق
پیدا کردن ۳ اسیر
الحدیده
ترور
اسرا
اشک و بهت
خشم و سکوت
مرگ از تشنگی
ابوعبیده ها و فریادهایش
و...
و...
هزارن جنایت که چشمها خیره میشد
انگار یک هفته اش هم عادی و نرمال نگذشت؛ سرعت تحولات چنان عجیب است که 10 ماه جنگ، هنوز هیچ چیز عادی نیست انگار نمیخواهد به روتین و روزمرگی دچار شود.
❌اما انگار هیچ.... همه هیچ....تنها تئاتری برای تماشاچیانی چون من...خسته از این همه آیات واضح که تنها روحم را زخم زخم کرد از تلنگر....
انگار این خود زندگی است؛ پر از تحولات، خستگی، ناامیدی...اما آخر همه آنها انگار هیچ چیز نیست... کل دنیا همین است؛ هیچ خبری نیست....
که انگار اصلا نبوده ای....تُنسیٰ کَأنَّکَ لَمْ تَکُن....در میان این همه اتفاقات که گمان کردی بودی اما ....و ما رمیت اذ رمیت و لکن الله رمی"... همه بازی است، تو تنها جزئی از بازی بودی...
🔥تنها چون شاید فرصتی برای توست ....و انه لجهاد نصر أو استشهاد.... گمان کنی انتخاب میکنی... اما رهایی زیباتر از آنکه در قلب تهران شهید القدس ببخشی، شهید القدس را برای خودت پس بگیری...
اما همه بازی است، دنیا هیچ است، چون خود من هیچ ام و هر انسانی تنهاتر از تنها ....غریبه تر از غریبه با خودش...
🔴و طوفانی که باید سیل ترجمه میشد؛ همه را با خودت غرق میکند؛ چون طوفان عربی یعنی سیل...
شاید که دوباره کشتی نوح به ساحل برسد با هزاران غرق شده... و این منم که در حال غرق شدنم... سیل برای همین است سرعت غرق شدن را کوتاه میکند... و چه سیلی است این طوفان الاقصی...هرکس از نگاهی مینگرد... و چه سکوت زیباست
محسن فایضی
@Thirdintifada
هدایت شده از انتفاضه فلسطین، محسن فایضی
#دلنوشته
#یحیی_سنوار
❤️آنچه میشنوید صوت یحیی 3 روز قبل از 7 اکتبر است!
❗️چرا تنها شده بودی؟
کف میدان چرا؟ مگر منطق و تدبیر تو نمیرسید که امید و رویاهای یک ملتی؟ یا شاید یک امتی؟ نمیدانستی دلمان برای پیاده روی بعد طوفان ات تنگ میشود؟ درست مثل سیف القدس؟ همین برای زنده ماندنت بس نبود؟
❗️اصلا چه شد تنها شدی؟
اصلا چرا باید لحظات تنهایی ات با مدرنیته دشمن ثبت شود؟
❗️چرا طوفان بپا کردی؟ چه شد سیل همه مان را برد و تو تنها شدی؟!
❗️چرا اینقدر خونسرد و تنها بودی؟
پس از درگیری میدانستند مبارزی در خانه است؟
آنها ارزش تو را نمیدانستند، خودت هم نمیدانستی؟! اینقدر راحت بر مبل نشسته ای؟ چون مبل خانه ات پس از سیف القدس؟ آن خانه ای که تخریب شد و لبخند بر لبت بود؟ انگار همه جا خانه توست، یا هیچ جا وطنت نبود و همه جا آرام بودی...
❗️آن لحظه بر مبل به چه فکر میکردی؟
چرا باید لحظات پایانی ات ثبت شود؟ مگر کسی از لحظات شیخ احمد در نماز صبحش خبر داشت؟ یا از حال هنیه درازکشیده بر تختی که مال خودش نبود خبر داشت؟ یا جملات سید آستین را بالا میزد را کسی خبر داشت؟ یا حاج قاسم به کجا خیره بود؟
چرا؟ چرا؟
❗️بگو چه کرده بودی؟
انتخاب خودت بود یا محک رفیق با تو در لحظه وصال؟
بس نبود؟ 4 سال انفرادی؟ 23 سال حبس و تنها 2 بار ملاقاتی؟ اصلا همان موقع چجور به ذهنت میرسید به بازجویت بگویی همه چیز بازی است؟ من آزاد میشوم و تو را اسیر میگیرم؟
❗️کاش تکنولوژی ذهن ها را میخواند!
میفهمیدیم که آن لحظه سوره ای میخواندی؟ یا بخش پایانی رمانت مرور میکردی؟ یا.... یا هیچ! سکوت برایت لذت بخش بود و پهپاد تنها مزاحم سکوتت بود و خود راندی، دوست داشتی لحظه مرگ تنها باشی...
❗️یحیی بودی؟
یا تو هم آمده بودی نشانمان دهی اگر گفتی " بگذار کربلا تکرار شود" دنیا زیبا امتحان میکند؟
یحیی، فریب کافی است! از روزی به دنیا امدی همه را فریب دادی!
🔴اما میفهمم همه این ها را،همه مان هم میفهمیم!
🔥 برای این است که نشانمان دهی همه چیز بازی است...حتی وسط طوفان، حتی تنهایی، حتی ترکیبی از بازوی سیم بسته و مچ قطع شده و مبل صورتی...حتی در نزدیکی روز تولدت...
همه چیز بازی است!
✳️همه مان از ترورت ناراحتیم. میدانی چرا؟
از اینکه پرده ها فاش میکنی و جنگ درون شروع میشود...زیر میز بازی روزمره مان میزنی....
این جنگ را شروع نکنی هیچ کس کاری به تو نداشت...
❗️ دنیا اینقدر روی دور تندش میرود، یا ما غرق بازی و شلوغی ایم؟
اصلا دوست دارم بخوابم و سال ها بگذرد....آنگاه فیلم دنیا را بنگرم، پایانش چیست؟! کجا چنین شتابان!! اگر بازی است، چرا اینقدر سخت میکنی این بازی را...
غروب 29 مهر 1403
مصادف 20 اکتبر 2024
محسن
@Thirdintifada
هدایت شده از انتفاضه فلسطین، محسن فایضی
#دلنوشته
#یحیی_سنوار
❤️آنچه میشنوید صوت یحیی 3 روز قبل از 7 اکتبر است!
❗️چرا تنها شده بودی؟
کف میدان چرا؟ مگر منطق و تدبیر تو نمیرسید که امید و رویاهای یک ملتی؟ یا شاید یک امتی؟ نمیدانستی دلمان برای پیاده روی بعد طوفان ات تنگ میشود؟ درست مثل سیف القدس؟ همین برای زنده ماندنت بس نبود؟
❗️اصلا چه شد تنها شدی؟
اصلا چرا باید لحظات تنهایی ات با مدرنیته دشمن ثبت شود؟
❗️چرا طوفان بپا کردی؟ چه شد سیل همه مان را برد و تو تنها شدی؟!
❗️چرا اینقدر خونسرد و تنها بودی؟
پس از درگیری میدانستند مبارزی در خانه است؟
آنها ارزش تو را نمیدانستند، خودت هم نمیدانستی؟! اینقدر راحت بر مبل نشسته ای؟ چون مبل خانه ات پس از سیف القدس؟ آن خانه ای که تخریب شد و لبخند بر لبت بود؟ انگار همه جا خانه توست، یا هیچ جا وطنت نبود و همه جا آرام بودی...
❗️آن لحظه بر مبل به چه فکر میکردی؟
چرا باید لحظات پایانی ات ثبت شود؟ مگر کسی از لحظات شیخ احمد در نماز صبحش خبر داشت؟ یا از حال هنیه درازکشیده بر تختی که مال خودش نبود خبر داشت؟ یا جملات سید آستین را بالا میزد را کسی خبر داشت؟ یا حاج قاسم به کجا خیره بود؟
چرا؟ چرا؟
❗️بگو چه کرده بودی؟
انتخاب خودت بود یا محک رفیق با تو در لحظه وصال؟
بس نبود؟ 4 سال انفرادی؟ 23 سال حبس و تنها 2 بار ملاقاتی؟ اصلا همان موقع چجور به ذهنت میرسید به بازجویت بگویی همه چیز بازی است؟ من آزاد میشوم و تو را اسیر میگیرم؟
❗️کاش تکنولوژی ذهن ها را میخواند!
میفهمیدیم که آن لحظه سوره ای میخواندی؟ یا بخش پایانی رمانت مرور میکردی؟ یا.... یا هیچ! سکوت برایت لذت بخش بود و پهپاد تنها مزاحم سکوتت بود و خود راندی، دوست داشتی لحظه مرگ تنها باشی...
❗️یحیی بودی؟
یا تو هم آمده بودی نشانمان دهی اگر گفتی " بگذار کربلا تکرار شود" دنیا زیبا امتحان میکند؟
یحیی، فریب کافی است! از روزی به دنیا امدی همه را فریب دادی!
🔴اما میفهمم همه این ها را،همه مان هم میفهمیم!
🔥 برای این است که نشانمان دهی همه چیز بازی است...حتی وسط طوفان، حتی تنهایی، حتی ترکیبی از بازوی سیم بسته و مچ قطع شده و مبل صورتی...حتی در نزدیکی روز تولدت...
همه چیز بازی است!
✳️همه مان از ترورت ناراحتیم. میدانی چرا؟
از اینکه پرده ها فاش میکنی و جنگ درون شروع میشود...زیر میز بازی روزمره مان میزنی....
این جنگ را شروع نکنی هیچ کس کاری به تو نداشت...
❗️ دنیا اینقدر روی دور تندش میرود، یا ما غرق بازی و شلوغی ایم؟
اصلا دوست دارم بخوابم و سال ها بگذرد....آنگاه فیلم دنیا را بنگرم، پایانش چیست؟! کجا چنین شتابان!! اگر بازی است، چرا اینقدر سخت میکنی این بازی را...
غروب 29 مهر 1403
مصادف 20 اکتبر 2024
محسن
@Thirdintifada
هدایت شده از انتفاضه فلسطین، محسن فایضی
#دلنوشته
#یحیی_سنوار
❤️آنچه میشنوید صوت یحیی 3 روز قبل از 7 اکتبر است!
❗️چرا تنها شده بودی؟
کف میدان چرا؟ مگر منطق و تدبیر تو نمیرسید که امید و رویاهای یک ملتی؟ یا شاید یک امتی؟ نمیدانستی دلمان برای پیاده روی بعد طوفان ات تنگ میشود؟ درست مثل سیف القدس؟ همین برای زنده ماندنت بس نبود؟
❗️اصلا چه شد تنها شدی؟
اصلا چرا باید لحظات تنهایی ات با مدرنیته دشمن ثبت شود؟
❗️چرا طوفان بپا کردی؟ چه شد سیل همه مان را برد و تو تنها شدی؟!
❗️چرا اینقدر خونسرد و تنها بودی؟
پس از درگیری میدانستند مبارزی در خانه است؟
آنها ارزش تو را نمیدانستند، خودت هم نمیدانستی؟! اینقدر راحت بر مبل نشسته ای؟ چون مبل خانه ات پس از سیف القدس؟ آن خانه ای که تخریب شد و لبخند بر لبت بود؟ انگار همه جا خانه توست، یا هیچ جا وطنت نبود و همه جا آرام بودی...
❗️آن لحظه بر مبل به چه فکر میکردی؟
چرا باید لحظات پایانی ات ثبت شود؟ مگر کسی از لحظات شیخ احمد در نماز صبحش خبر داشت؟ یا از حال هنیه درازکشیده بر تختی که مال خودش نبود خبر داشت؟ یا جملات سید آستین را بالا میزد را کسی خبر داشت؟ یا حاج قاسم به کجا خیره بود؟
چرا؟ چرا؟
❗️بگو چه کرده بودی؟
انتخاب خودت بود یا محک رفیق با تو در لحظه وصال؟
بس نبود؟ 4 سال انفرادی؟ 23 سال حبس و تنها 2 بار ملاقاتی؟ اصلا همان موقع چجور به ذهنت میرسید به بازجویت بگویی همه چیز بازی است؟ من آزاد میشوم و تو را اسیر میگیرم؟
❗️کاش تکنولوژی ذهن ها را میخواند!
میفهمیدیم که آن لحظه سوره ای میخواندی؟ یا بخش پایانی رمانت مرور میکردی؟ یا.... یا هیچ! سکوت برایت لذت بخش بود و پهپاد تنها مزاحم سکوتت بود و خود راندی، دوست داشتی لحظه مرگ تنها باشی...
❗️یحیی بودی؟
یا تو هم آمده بودی نشانمان دهی اگر گفتی " بگذار کربلا تکرار شود" دنیا زیبا امتحان میکند؟
یحیی، فریب کافی است! از روزی به دنیا امدی همه را فریب دادی!
🔴اما میفهمم همه این ها را،همه مان هم میفهمیم!
🔥 برای این است که نشانمان دهی همه چیز بازی است...حتی وسط طوفان، حتی تنهایی، حتی ترکیبی از بازوی سیم بسته و مچ قطع شده و مبل صورتی...حتی در نزدیکی روز تولدت...
همه چیز بازی است!
✳️همه مان از ترورت ناراحتیم. میدانی چرا؟
از اینکه پرده ها فاش میکنی و جنگ درون شروع میشود...زیر میز بازی روزمره مان میزنی....
این جنگ را شروع نکنی هیچ کس کاری به تو نداشت...
❗️ دنیا اینقدر روی دور تندش میرود، یا ما غرق بازی و شلوغی ایم؟
اصلا دوست دارم بخوابم و سال ها بگذرد....آنگاه فیلم دنیا را بنگرم، پایانش چیست؟! کجا چنین شتابان!! اگر بازی است، چرا اینقدر سخت میکنی این بازی را...
غروب 29 مهر 1403
مصادف 20 اکتبر 2024
محسن
@Thirdintifada
هدایت شده از انتفاضه فلسطین، محسن فایضی
#دلنوشته
#یحیی_سنوار
❤️آنچه میشنوید صوت یحیی 3 روز قبل از 7 اکتبر است!
❗️چرا تنها شده بودی؟
کف میدان چرا؟ مگر منطق و تدبیر تو نمیرسید که امید و رویاهای یک ملتی؟ یا شاید یک امتی؟ نمیدانستی دلمان برای پیاده روی بعد طوفان ات تنگ میشود؟ درست مثل سیف القدس؟ همین برای زنده ماندنت بس نبود؟
❗️اصلا چه شد تنها شدی؟
اصلا چرا باید لحظات تنهایی ات با مدرنیته دشمن ثبت شود؟
❗️چرا طوفان بپا کردی؟ چه شد سیل همه مان را برد و تو تنها شدی؟!
❗️چرا اینقدر خونسرد و تنها بودی؟
پس از درگیری میدانستند مبارزی در خانه است؟
آنها ارزش تو را نمیدانستند، خودت هم نمیدانستی؟! اینقدر راحت بر مبل نشسته ای؟ چون مبل خانه ات پس از سیف القدس؟ آن خانه ای که تخریب شد و لبخند بر لبت بود؟ انگار همه جا خانه توست، یا هیچ جا وطنت نبود و همه جا آرام بودی...
❗️آن لحظه بر مبل به چه فکر میکردی؟
چرا باید لحظات پایانی ات ثبت شود؟ مگر کسی از لحظات شیخ احمد در نماز صبحش خبر داشت؟ یا از حال هنیه درازکشیده بر تختی که مال خودش نبود خبر داشت؟ یا جملات سید آستین را بالا میزد را کسی خبر داشت؟ یا حاج قاسم به کجا خیره بود؟
چرا؟ چرا؟
❗️بگو چه کرده بودی؟
انتخاب خودت بود یا محک رفیق با تو در لحظه وصال؟
بس نبود؟ 4 سال انفرادی؟ 23 سال حبس و تنها 2 بار ملاقاتی؟ اصلا همان موقع چجور به ذهنت میرسید به بازجویت بگویی همه چیز بازی است؟ من آزاد میشوم و تو را اسیر میگیرم؟
❗️کاش تکنولوژی ذهن ها را میخواند!
میفهمیدیم که آن لحظه سوره ای میخواندی؟ یا بخش پایانی رمانت مرور میکردی؟ یا.... یا هیچ! سکوت برایت لذت بخش بود و پهپاد تنها مزاحم سکوتت بود و خود راندی، دوست داشتی لحظه مرگ تنها باشی...
❗️یحیی بودی؟
یا تو هم آمده بودی نشانمان دهی اگر گفتی " بگذار کربلا تکرار شود" دنیا زیبا امتحان میکند؟
یحیی، فریب کافی است! از روزی به دنیا امدی همه را فریب دادی!
🔴اما میفهمم همه این ها را،همه مان هم میفهمیم!
🔥 برای این است که نشانمان دهی همه چیز بازی است...حتی وسط طوفان، حتی تنهایی، حتی ترکیبی از بازوی سیم بسته و مچ قطع شده و مبل صورتی...حتی در نزدیکی روز تولدت...
همه چیز بازی است!
✳️همه مان از ترورت ناراحتیم. میدانی چرا؟
از اینکه پرده ها فاش میکنی و جنگ درون شروع میشود...زیر میز بازی روزمره مان میزنی....
این جنگ را شروع نکنی هیچ کس کاری به تو نداشت...
❗️ دنیا اینقدر روی دور تندش میرود، یا ما غرق بازی و شلوغی ایم؟
اصلا دوست دارم بخوابم و سال ها بگذرد....آنگاه فیلم دنیا را بنگرم، پایانش چیست؟! کجا چنین شتابان!! اگر بازی است، چرا اینقدر سخت میکنی این بازی را...
غروب 29 مهر 1403
مصادف 20 اکتبر 2024
محسن
@Thirdintifada
#دلنوشته
ریفال، جبران، رسلان، سیدین، ایف، یحیی....
🔴ساعات پایانی کشیک است. این روزها دوباره بیمارستان ناصر پر از بیمار و مجروح است، فرقی هم میان بخش تو یعنی کودکان و دیگر بخش ها نیست....
پرکارتر هم شده ای چون پس از ازادی الکساندر تعدادی کالا و دارو برای بخش از راه رسیده....
❤️کم کم داری آماده میشوی تا به خانه برگردی. 10 قد و نیم قد و همسرت منتظرند!
از دور یکی صدایت میزند! صدای حمدی است، همسرت!
✳️ برمیگردی. مردی از روی برانکارد صدایت میزند! با چهره ای تمام خونی! یک دستش در حال قطع شدن!
برانکاردش به سرعت عبور میکند. پشت سرش صورت بیهوش "آدم" را میبینی. بزرگترین پسرت و 13 ساله است.
همکارت میگوید هنوز زنده اند، نگران نباش!
❗️"علی" برادر حمدی همسرت هم پشت سرشان از راه میرسد. به چشم هایت زل میزند.
میگویی کسی پیش بچه ها هست؟
علی بدون آنکه چیزی بگوید سری تکان می دهد و برمیگردد.
🔥ساعتی بعد دوباره او را توی راهرو میبینی. لباس های خاکی و چشم های خاموشش تردید به جانت می اندازد:
قبل از آنکه سوال کنی خودش میگوید:
_بیا زیرزمین....
_ همه را آوردی؟
_همه رو نه! فکر کنم دو تا هنوز باقی است....
پ.ن:
همه اسامی واقعی است...
در حمله به خانه آلا النجار پزشک بیمارستان ناصر خان یونس 9 فرزندش شهید، آدم فرزند بزرگ و حمدی پدر خانه مجروح شدند.
@Thirdintifada
هدایت شده از انتفاضه فلسطین، محسن فایضی
#دلنوشته
ریفال، جبران، رسلان، سیدین، ایف، یحیی....
🔴ساعات پایانی کشیک است. این روزها دوباره بیمارستان ناصر پر از بیمار و مجروح است، فرقی هم میان بخش تو یعنی کودکان و دیگر بخش ها نیست....
پرکارتر هم شده ای چون پس از ازادی الکساندر تعدادی کالا و دارو برای بخش از راه رسیده....
❤️کم کم داری آماده میشوی تا به خانه برگردی. 10 قد و نیم قد و همسرت منتظرند!
از دور یکی صدایت میزند! صدای حمدی است، همسرت!
✳️ برمیگردی. مردی از روی برانکارد صدایت میزند! با چهره ای تمام خونی! یک دستش در حال قطع شدن!
برانکاردش به سرعت عبور میکند. پشت سرش صورت بیهوش "آدم" را میبینی. بزرگترین پسرت و 13 ساله است.
همکارت میگوید هنوز زنده اند، نگران نباش!
❗️"علی" برادر حمدی همسرت هم پشت سرشان از راه میرسد. به چشم هایت زل میزند.
میگویی کسی پیش بچه ها هست؟
علی بدون آنکه چیزی بگوید سری تکان می دهد و برمیگردد.
🔥ساعتی بعد دوباره او را توی راهرو میبینی. لباس های خاکی و چشم های خاموشش تردید به جانت می اندازد:
قبل از آنکه سوال کنی خودش میگوید:
_بیا زیرزمین....
_ همه را آوردی؟
_همه رو نه! فکر کنم دو تا هنوز باقی است....
پ.ن:
همه اسامی واقعی است...
در حمله به خانه آلا النجار پزشک بیمارستان ناصر خان یونس 9 فرزندش شهید، آدم فرزند بزرگ و حمدی پدر خانه مجروح شدند.
@Thirdintifada
هدایت شده از انتفاضه فلسطین، محسن فایضی
#دلنوشته
ریفال، جبران، رسلان، سیدین، ایف، یحیی....
🔴ساعات پایانی کشیک است. این روزها دوباره بیمارستان ناصر پر از بیمار و مجروح است، فرقی هم میان بخش تو یعنی کودکان و دیگر بخش ها نیست....
پرکارتر هم شده ای چون پس از ازادی الکساندر تعدادی کالا و دارو برای بخش از راه رسیده....
❤️کم کم داری آماده میشوی تا به خانه برگردی. 10 قد و نیم قد و همسرت منتظرند!
از دور یکی صدایت میزند! صدای حمدی است، همسرت!
✳️ برمیگردی. مردی از روی برانکارد صدایت میزند! با چهره ای تمام خونی! یک دستش در حال قطع شدن!
برانکاردش به سرعت عبور میکند. پشت سرش صورت بیهوش "آدم" را میبینی. بزرگترین پسرت و 13 ساله است.
همکارت میگوید هنوز زنده اند، نگران نباش!
❗️"علی" برادر حمدی همسرت هم پشت سرشان از راه میرسد. به چشم هایت زل میزند.
میگویی کسی پیش بچه ها هست؟
علی بدون آنکه چیزی بگوید سری تکان می دهد و برمیگردد.
🔥ساعتی بعد دوباره او را توی راهرو میبینی. لباس های خاکی و چشم های خاموشش تردید به جانت می اندازد:
قبل از آنکه سوال کنی خودش میگوید:
_بیا زیرزمین....
_ همه را آوردی؟
_همه رو نه! فکر کنم دو تا هنوز باقی است....
پ.ن:
همه اسامی واقعی است...
در حمله به خانه آلا النجار پزشک بیمارستان ناصر خان یونس 9 فرزندش شهید، آدم فرزند بزرگ و حمدی پدر خانه مجروح شدند.
@Thirdintifada
انتفاضه فلسطین، محسن فایضی
#دلنوشته
"در بعضی لحظات با خودم کلنجار میرم. باید دلیل و هدف بزرگتر و والاتری وجود داشته باشه، ولی من نمیتونم ببینمش."
این جمله کلوپ هست. همان آدم عادی. سرمربی قبلی لیورپول. با خودش کلنجار رفته چرا یکی باید درست همان ایامی که قهرمان پریمیرلیگ شده، با پرتقال قهرمان لیگ اروپا شده، چند روزی هم از ازدواجش گذشته، تازه ۲۸ سالت باشه، بمیره! مرگ!
✳️ این احساس کلافگی بعد طوفان برام آشناست...وسط این لیست شلوغ اتفاقات و ترورها از ۷ اکتبر ۳ بار ویژه تجربه اش کردم...۳ بار واقعا از کلافگی اشک ریختم. اصلا فقط برای سه اتفاق فقط اشک ریختم و ناراحت شدم...دوستانی که منو میشناسند ميدونند کلا واکنش هام به اتفاقات همین قدر بی احساسی است...
اما آن ۳ اتفاق ۳ ترور بود
❤️هنیه ای که دوستش داشتم
🔴صفی الدینی که برایم آینده لبنان نگران کننده شد
🔥و #حاج_رمضان گمنامی که شوک بود و باورنکردنی....
خدا... میخوای به ما بگویی همه دنیا بازی است....بازیچه آنچه به آن دل میبندید...به آنچه برایش به خودتون فخر میفروشید...
از چه شکوه کنم؟
🔴 از ۵۵ هزاررررر کشته دیگر در غزه! از دویدن یک انسان دنبال یک کیسه آرد! از لیست ترورها... تا لبخندی بزنی و بگو آرام باش! تازه نشانت میدهم!
و من سرم را بچرخانم و از اتفاقات کوچک روزمره زندگی ام غر بزنم و بگویم خسته شدم؟!
نه! حرفم را پس میگیرم. خسته نشده ام.
نه ای خدا، باور کن نه ادعایی داریم و نه اصلا ادعایی میکنیم که میتوانیم....ما هیچیم از این دنیای تو....
موجی که میرود و به این فکر میکنم قطعا به آن نمیرسم....زندگی برای بازی و امتحان است...و میدانم راهی برای ترک بازی نیست...پس خودت ظرفیت این بازی را بده.....
❤️شب هشتم محرم الجهاد...
✳️محسن فلسطین
@Thirdintifada
هدایت شده از انتفاضه فلسطین، محسن فایضی
#دلنوشته
"در بعضی لحظات با خودم کلنجار میرم. باید دلیل و هدف بزرگتر و والاتری وجود داشته باشه، ولی من نمیتونم ببینمش."
این جمله کلوپ هست. همان آدم عادی. سرمربی قبلی لیورپول. با خودش کلنجار رفته چرا یکی باید درست همان ایامی که قهرمان پریمیرلیگ شده، با پرتقال قهرمان لیگ اروپا شده، چند روزی هم از ازدواجش گذشته، تازه ۲۸ سالت باشه، بمیره! مرگ!
✳️ این احساس کلافگی بعد طوفان برام آشناست...وسط این لیست شلوغ اتفاقات و ترورها از ۷ اکتبر ۳ بار ویژه تجربه اش کردم...۳ بار واقعا از کلافگی اشک ریختم. اصلا فقط برای سه اتفاق فقط اشک ریختم و ناراحت شدم...دوستانی که منو میشناسند ميدونند کلا واکنش هام به اتفاقات همین قدر بی احساسی است...
اما آن ۳ اتفاق ۳ ترور بود
❤️هنیه ای که دوستش داشتم
🔴صفی الدینی که برایم آینده لبنان نگران کننده شد
🔥و #حاج_رمضان گمنامی که شوک بود و باورنکردنی....
خدا... میخوای به ما بگویی همه دنیا بازی است....بازیچه آنچه به آن دل میبندید...به آنچه برایش به خودتون فخر میفروشید...
از چه شکوه کنم؟
🔴 از ۵۵ هزاررررر کشته دیگر در غزه! از دویدن یک انسان دنبال یک کیسه آرد! از لیست ترورها... تا لبخندی بزنی و بگو آرام باش! تازه نشانت میدهم!
و من سرم را بچرخانم و از اتفاقات کوچک روزمره زندگی ام غر بزنم و بگویم خسته شدم؟!
نه! حرفم را پس میگیرم. خسته نشده ام.
نه ای خدا، باور کن نه ادعایی داریم و نه اصلا ادعایی میکنیم که میتوانیم....ما هیچیم از این دنیای تو....
موجی که میرود و به این فکر میکنم قطعا به آن نمیرسم....زندگی برای بازی و امتحان است...و میدانم راهی برای ترک بازی نیست...پس خودت ظرفیت این بازی را بده.....
❤️شب هشتم محرم الجهاد...
✳️محسن فلسطین
@Thirdintifada