eitaa logo
ایتا توییت
81.3هزار دنبال‌کننده
24هزار عکس
13.7هزار ویدیو
5 فایل
ایتا توییت بستر سیاست، گفتمان و طنز آزاد می‌باشد. ارسال توییت➺‌ @Ersal_twite تبلیغات 👇 eitaa.com/joinchat/2697724134Cafc06d8165
مشاهده در ایتا
دانلود
۱) توی حرم امام حسین نشسته بودیم، خیلی شلوغ بود و جای سوزن انداختن نبود. یه جوان قوی‌هیکل ایرانی یکم اون طرف تر نشسته بود هیکلش اندازه دوتا آدم عادی بود جوری هم لش کرده بود که تقریباً جای چهار نفرو گرفته بود یه پسر جوان لاغر اندام عراقی اومد کنار جوان ایرانی و بهش گفت یکم جمع‌تر ‏۲) بشین تا من نماز بخونم. پسر ایرانیه با حالت لجبازی پاهاشو بیشتر باز کرد. پسر عراقی که اون لحظه کاری نمی‌تونست بکنه، با زبان عربی شروع به اعتراض کرد و راه افتاد بره که ایرانیه با دست‌های کلفتش مچ پای پسر عراقی رو گرفت، کشیدش عقب، یقه‌شو گرفت، آوردش پایین و با حالتی که هیچ غلطی ‏۳) نمی‌تونی بکنی به پسره نگاه کرد و بعد از چند ثانیه یقشو ول کرد و اون هم رفت. اما چند دقیقه بعد دیدیم پسر عراقی تو شلوغی داره برمی‌گرده... گفتیم یاحسین، الانه که دعوا بشه توی حرم... اومد بالای سر قُل‌چماق ایرانی، یه نگاهی کرد و خودشو انداخت رو زمین و با اصرار می‌خواست پاهاشو ‏۴) ببوسه... شروع کرد به عذرخواهی کردن:« شما زائرید، مهمانید، ببخشید، من غلط کردم و...» قیافه بهت‌زده پسر ایرانیه دیدن داشت که یهو شروع کرد به گریه کردن... مرد گنده جوری گریه می‌کرد که انگار می‌خوای بچه کوچیک رو از مادرش جدا کنی... شروع کردیم به دلداری دادن که حالا اشکال نداره و ‏... تو همون حال گریه گفت:«حاج آقا به‌خّدا من یاغی نیستم، شیطون گولم زد» گاهی یک رفتار کریمانه حتی می‌تونه مسیر زندگی یک آدم رو تغییر بده. اون عراقی می‌تونست بره چندتا قُل‌چماق بیاره و پدر طرفو در بیاره اما با این رفتار کریمانه طرفش رو نابود کرد و دوباره ساخت ‎ 🗣سیدسعید شاه‌مرادی ➺ @Twitter_eita [عضویت]