eitaa logo
~چَنـد قـَدَمـ👣تآ وِصـآلــّ🍃
1.7هزار دنبال‌کننده
3.5هزار عکس
1.5هزار ویدیو
33 فایل
دیـٰانت منهـٰاے سیـٰاست🍃 نتیجہ‌اش مےشود کربلـٰا💔؛ نہ‌ ظهور!💚 شروط‌"تبادل‌،کپی..."🤗↶ https://eitaa.com/sh_Vesal180 "شنوای حرفاتون هستیم"😉↶ https://daigo.ir/secret/1491814313 هشتگ‌ها😇↶ https://eitaa.com/3121542/16574 .
مشاهده در ایتا
دانلود
: 💠چرا انقلاب کردیم؟💠 آمدند، برای اینکه مردم در امور دین و دنیا از آنان اطاعت کنند. و هم براین اساس به وجود آمد. " کتاب ولایت و حکومت، صفحه۲۵۶ " ┄┄┅┅┅❅🍃🌺🍃❅┅┅┅┄┄ 👥به صراط بپیوندید 🆔@seraat313
❇️گذر ایام❇️ پسری بودم که در و پای منبر ها بزرگ شده بودم. در خانواده ای مذهبی رشد کردم و در پایگاه بسیج یکی از مساجد شهر فعالیت داشتم. در دوران مدرسه و در سال های پایانی دفاع مقدس، شب و روز ما حضور در مسجد بود. سال های آخر دوران دفاع مقدس، با اصرار و التماس و دعا و ناله به درگاه خداوند، سر انجام توانستم برای مدت کوتاهی حضور در جمع رزمندگان اسلام و فضای معنوی جبهه را تجربه کنم. راستی، من در آن زمان در یکی از شهرستان های کوچک استان اصفهان زندگی میکردم. دوران جبهه و جهاد برای من خیلی زود تمام شد و حسرت بر دلم ماند. اما از آن روز، تمام تلاش خودم را برای کسب معنویت انجام میدادم. میدانستم که شهدا، قبل از ، در موفق بودند، لذا در تمام همت من این بود که گناه نکنم. وقتی به مسجد میرفتم، سرم پایین بود که یک وقت نگاهم با نامحرم برخورد نداشته باشد. یک شب با خدا خلوت کردم و خیلی گریه کردم. در همان حال و هوای هفده سالگی از خدا خواستم تا من آلوده به این دنیا و زشتی ها و گناهان نشوم. بعد با التماس از خدا خواستم که مرگم را زودتر برساند. گفتم: من نمیخواهم باطن الوده داشته باشم. من میترسیدم به مبتلا شوم و عاقبت خود را تباه کنم. لذا به حضرت عزرائیل التماس میکردم که زودتر به سراغم بیاید! چند روز بعد با دوستان مسجدی پیگیری کردیم تا یک کاروان مشهد برای اهالی محل و خانواده شهدا راه اندازی کنیم.با سختی فراوان، کارهای این سفر را انجام دادم و قرار شد، قبل از ظهر پنجشنبه، کاروان ما حرکت کند. روز چهار شنبه، با خستگی زیاد از مسجد به خانه امدم. قبل از خواب، دوباره به یاد حضرت عزرائیل افتادم و شروع به دعا برای نزدیکی کردم. البته آن زمان سن من کم بود و فکر میکردم کار خوبی میکنم. نمیدانستم که اهل بیت ما هیچگاه چنین دعایی نکرده اند. آنها دنیا را پلی برای رسیدن به مقام عالیه آخرت میدانستند. خسته بودم و سریع خوابم برد. نیمه های شب بیدار شدم و نماز شبم را خواندم و خوابیدم. بلافاصله دیدم جوانی بسیار زیبا بالای سرم ایستاده. از هیبت و زیبایی او از جا بلند شدم. با ادب سلام کردم. ایشان فرمودند: با من چه کار داری؟ چرا اینقدر طلب مرگ میکنی؟ هنوز نوبت شما نرسیده. فهمیدم ایشان است. ترسیده بودم. اما با خودم گفتم: اگر ایشان اینقدر زیبا و دوست داشتنی است، پس چرا مردم از او میترسند؟! میخواستند بروند که با التماس جلو رفتم و خواهش کردم که مرا ببرند. التماس های من بی فایده بود. با اشاره حضرت عزرائیل برگشتم به سر جایم و گویی محکم به زمین خوردم! در همان عالم خواب ساعتم را نگاه کردم. راس ساعت ۱۲ ظهر بود. هوا هم روشن بود. موقع زمین خوردن سمت چپ بدن من به شدت درد گرفت. در همان لحظات از خواب پریدم. نیمه شب بود. میخواستم بلند شوم اما نیمه چپ بدن من شدیدا درد میکرد!! خواب از چشمانم رفت. این چه رویایی بود؟ واقعا من حضرت عزرائیل را دیدم!؟ ایشان چقدر زیبا بود!؟ روز بعد از صبح دنبال کارهای مشهد بودم. همه سوار اتوبوس بودند که متوجه شدم رفقای من، حکم سفر را از سپاه شهرستان نگرفته اند. در مسیر برگشت، سر یک چهار راه، راننده پیکان توجه به چراغ قرمز جلو امد و ... ادامه دارد برگرفته از کتاب سه دقیقه در قیامت ┄┄┅┅┅❅🍃🌺🍃❅┅┅┅┄┄ 👥به صراط بپیوندید 🆔@seraat313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 👌 رهبرانقلاب: سال گذشته در همين ماه رمضان كسانی از دوستان ما بودند، اما امسال نيستند. ⏳بسا تیر و دی‌ماه و اردیبهشت‌ بیاید که ما خاک باشیم و خشت... 🚨قدر این را بدانیم؛ میپرسید چگونه؟ پاسخ رهبر انقلاب را ببینید👆 ┄┄┅┅┅❅🍃🌺🍃❅┅┅┅┄┄ 👥به صراط بپیوندید 🆔@seraat313
🌺 چهل حدیث آخر الزّمان 🌺 ۱- در آخرالزمان، ثروتمند شدن به وسیله ی غصب و تجاوز است. حضرت محمد(ص) ۲- در آخرالزمان، به مؤمنان واقعی ابله و بی عقل میگویند. امام صادق(ع) ۳- در آخرالزمان، ریا فراوان میشود. حضرت محمد(ص) ۴- در آخرالزمان، از اسلام فقط نام آن باقی میماند. حضرت محمد(ص) ۵- در آخرالزمان، حق کاملا پوشیده میشود. حضرت علی(ع) ۶- در آخرالزمان، اسراف میکنند؛ حتی در آب وضو و غسل. حضرت محمد(ص) ۷- در آخرالزمان، شب ها دیر می خوابند و نماز صبح قضا میشود. حضرت محمد(ص) ۸- در آخرالزمان، مؤذّنان به مظلومان پناهنده می شوند. حضرت محمد(ص) ۹- در آخرالزمان، قبله ی مردان زنانشان خواهند بود. حضرت محمد(ص) ۱۰-در آخرالزمان، مردم از علما میگریزند. حضرت محمد(ص) ۱۱-در آخرالزمان، مؤمن پست و فاسق عزیز می شود. امام حسن عسکری(ع) ۱۲-در آخرالزمان، زنان بد حجاب و عریان می شوند. حضرت علی(ع) ۱۳-در آخرالزمان، علما را با لباس زیبا می شناسند. حضرت محمّد(ص) ۱۴-در آخرالزمان، اسلام چون ظرف واژگون شده میماند. حضرت علی(ع) 🌷 سلامتی و تعجیل در فرج حضرت آقا صاحب العصر و الزمان امام مهدی موعود(عج) و بر حضرت محمد و آل محمد(ص) صلوات 🌷 🌺 اللّهُمَّ صَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ وَ اَهْلِکْ اعْدائَهُم اجمعین 🌺 ┄┄┅┅┅❅🍃🌺🍃❅┅┅┅┄┄ 👥به صراط بپیوندید 🆔@seraat313
🌷 با توجه به رشد تکنولوژی، امام زمان (عج) با چه وسیله‌ای (اسب یا...) ظهور می‌کند؟ 🌺 در زمان قدیم، از اسب برای وسیلۀ حمل و نقل استفاده می‌شد و امروزه در شهرها و مراکز بزرگ، دیگر این کاربرد را ندارد، اما در زمان حاضر هم به عنوان نماد استفاده می‌شود؛ مثلاً در حال حاضر پلیس انگلستان از اسب در شهر استفاده می‌کند. این بدان معنا نیست که در این کشور اروپایی پیشرفت وجود ندارد، بلکه در کنار ماشین‌های مدرن، پلیس از اسب نیز استفاده می‌کنند و منافاتی بین این دو نمی‌بینند. در زمان ظهور نیز اسب داشتن امام، منافاتی با وجود ابزار دیگر نخواهد داشت و به این معنا نیست که حضرت همیشه از اسب استفاده می‌کند، بلکه می‌تواند در مراسم و مواقع خاصی از آن استفاده نماید؛ زیرا در روایات، تعابیری وجود دارد که می‌تواند اشاره به وسایل فوق‌ پیشرفته باشد؛ مانند این‌که در روایت آمده حضرت سوار بر ابر می‌شوند و تاکنون چنین چیزی اتفاق نیفتاده است. به‌طور خلاصه در زمان ظهور، حضرت از وسایل نقلیۀ روز و در عین حال اسب نیز استفاده خواهند کرد و این‌دو با هم منافاتی ندارد؛ چنان‌که در عصر حاضر نیز شاهد آن هستیم. البته این احتمال نیز وجود دارد که منظور این روایات از اسب، همان وسایل نقلیه باشد و چون در زمان امامان معصوم «عليهم‌السلام» که این احادیث بیان شده است، مردم از اسب برای حمل و نقل استفاده می‌کردند و برای آن‌ها وسایل پیشرفتۀ امروزی قابل فهم نبوده، امامان معصوم «عليهم‌السلام» نیز طبق فرهنگ و فهم مردم زمان خود سخن گفته‌اند. 📕 بحارالانوار، ج52، ص321، ┄┄┅┅┅❅🍃🌺🍃❅┅┅┅┄┄ 👥به صراط بپیوندید 🆔@seraat313
🌹 ماجرای کمک امام زمان(عج) به فردی بت پرست 🌹 🌺 از یکى از علماى شیعه در هند به نام سیّد فرزند على نقل مى‌کند که روزى یک فرد بت پرست که جایگاه و شخصیتى در میان مردم داشت، به من گفت: «مرا به قتل متهم کرده‌اند، تلاش‌هاى فراوان من نیز در روند پرونده مؤثر نشد و قرار است حکم اعدام روز دوشنبه اجرا شود؛ اکنون از همه جا ناامید گشته، نزد شما آمده‌ام. آیا شما مى‌توانید به من کمک کنید؟» سید مى‌گوید: «با خودم فکر کردم که هر چند او بت پرست است، امّا همه خلایق از نعمت وجود امام زمان(عج) برخوردارند. این شخص نیز به برکت وجود امام زمان(عج) موجود و از رعایاى آن حضرت محسوب است; از این رو به وى گفتم: «صبح روز جمعه لباس تمیزى بر تن کن و به قبرستان مسلمانان برو و صدا بزن: «یا ابا صالح المهدى»! چرا که به اعتقاد ما چنان چه مردم در مشکلات به ایشان متوسل شوند، نتیجه مى گیرند. تو نیز به آن حضرت متوسل شو، شاید نتیجه بگیرى.» سیّد از قول شخص یاد شده مى گوید: «من این کار را انجام دادم». شخصى نزد من آمد و فرمود: «مشکل تو چیست؟» مشکلم را گفتم و عرض کردم: «سیّد فرزند على» مرا راهنمایى کرد که به شما توسل جویم. آن جناب پس از شنیدن مشکل من فرمود: «مشکل تو حل شد. نگران نباش!» عرض کردم: «اگر با وجود غیر مسلمان بودن و عدم معرفت من نسبت به شما مشکل مرا حل کردید، پس چرا گرفتارى‌هاى مسلمانان معتقد به خود را حل نمى‌کنید؟» ایشان فرمودند:« اگر مسلمانان، با این حال که تو دارى و حاجت خود را خواستى حاجت خویش را از ما بخواهند، مشکل آنان را نیز حل خواهیم کرد.» پس از این جریان شخص یاد شده روز دوشنبه در دادگاه حاضر شد و قاضى حکم تبرئه وى را صادر کرد. او گفته است: «من اصلا علت تغییر حکم را نفهمیدم و در حالى که پول فراوان و وکلاى بسیار در حل مشکل من کارساز نشد، توسل به امام شما مشکل مرا حل کرد و قاضى به یک باره از حکمش برگشت و مرا تبرئه کرد!» 📕 کتاب جواهر الکلام فی معرفه الامامه و الامام ┄┄┅┅┅❅🍃🌺🍃❅┅┅┅┄┄ 👥به صراط بپیوندید 🆔@seraat313 🌷 اَللّهُـــمَّ عَجـِّــل لِوَلیِّــکَ الفَـــرَج 🌷
🤲 دعای روز چهاردهم ماه مبارک رمضان 🌺 خدایا مرا هدف بلاها و آفات قرار مده. 【 الّلهُــمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــــ الْفَــرَج 】 ┄┅┅❅🍃🌺🍃❅┅┅┄ 👥به صراط بپیوندید 🆔@seraat313
📖 جزء چهاردهم قرآن 🔸با قسم خوردن، همدیگر را فریب ندهید. 【 الّلهُــمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــــ الْفَــرَج 】 ┄┅┅❅🍃🌺🍃❅┅┅┄ 👥به صراط بپیوندید 🆔@seraat313
💠رهایی از بلا💠 امام جعفر صادق (ع) : 🔹إِذَا أُضِيفَ الْبَلَاءُ إِلَى الْبَلَاءِ كَانَ مِنَ الْبَلَاءِ عَافِيَةٌ. 🔸چون بلا بر بلا فزاید، (نشانۀ) رهایى از بلا باشد. (تحف‌العقول، ص۳۵۷) ┄┄┅┅┅❅🍃🌺🍃❅┅┅┅┄┄ 👥به صراط بپیوندید 🆔@seraat313
❇️گذر ایام❇️ راننده پیکان بدون به چراغ قرمز جلو آمد و از سمت چپ با من برخورد کرد. آنقدر حادثه شدید بود که من پرت شدم رو کاپوت و سقف ماشین و پشت پیکان روی زمین افتادم. نیمه چپ بدنم به شدت درد می کرد. راننده پیکان پیاده شد بدنش مثل بید می لرزید. فکر کرد حتما مرده ام. یک لحظه به خودم گفتم: پس جناب عزرائیل به سراغ ما هم آمد. آنقدر تصادف شدید بود که فکر کردم الان روح از بدنم خارج میشود. به ساعت مچی روی دستم نگاه کردم. ساعت دقیقا ۱۲ ظهر بود. نیمه چپ بدنم خیلی درد میکرد! یکباره یاد خواب دیشب افتادم. با خودم گفتم: این تعبیر خواب دیشب من است. من سالم می مانم. حضرت عزرائیل گفت که . امام رضا منتظرند. باید سریع بروم. از آنجا بلند شدم. راننده پیکان گفت: شما سالمی! گفتم: بله. موتور را از آنجا بلند کردم و روشنش کردم. با اینکه خیلی درد داشتم به سمت مسجد حرکت کردم. راننده پیکان داد زد: آهای، مطمئنی سالمی؟ بعد با ماشین دنبالم آمد. او فکر میکرد هر لحظه ممکن است زمین بخورم. کاروان زائران مشهد حرکت کردند. درد آن تصادف و کوفتگی عضلات من تا دو هفته ادامه داشت. بعد از آن فهمیدم که تا در دنیا هست باید برای کار انجام دهم و دیگر حرفی از مرگ نزنم. هر زمان صلاح باشند خودشان به خواهند آمد، اما همیشه دعا میکردم که مرگ ما با باشد. در آن ایام، تلاش بسیاری کردم تا مانند برخی رفقایم، وارد تشکیلات سپاه پاسداران شوم. اعتقاد داشتم که سپاه، همان لباس است. تلاش من پس از چند سال محقق شد و پس از گذراندن دوره های آموزشی، در اوایل دهه هفتاد وارد سپاه پاسداران شدم. این را هم باید اضافه کنم که؛ من از نظر دوستان و همکارانم، یک شخصیت شوخ، ولی پرکار دارم. یعنی سعی میکنم کاری را که به من واگذار شده را درست انجام دهم، اما همه رفقا میدانند که حسابی اهل شوخی کردن و بگو و بخند و سر کار گذاشتن و... هستم. رفقا می گفتند که هیچکس از همنشینی با من خسته نمیشود. در مانور های عملیاتی و در دوره های آموزشی، همیشه صدای خنده از چادر ما به گوش میرسید. مدتی بعد، ازدواج کردم و مشغول فعالیت شدم. خلاصه اینکا روزگار ما مثل خیلی از مردم، به روز مره دچار شد و طی می شد. روز ها محل کار بودم و شب ها معمولا با خانواده. بعضی شب ها نیز در مسجد و هیئت‌ حضور داشتیم. حدود هجده سال از حضور من در میان اعضای سپاه گذشت. یک روز اعلام شد که برای یک ماموریت جنگی اماده شوید. برگرفته از کتاب سه دقیقه در قیامت ┄┄┅┅┅❅🍃🌺🍃❅┅┅┅┄┄ 👥به صراط بپیوندید 🆔@seraat313
: 💠از قطار جا نمانیم!💠 انسان می‌بیند رمضان دارد میرود؛ مثل قطاری که آخرین واگنش رسیده است و ما هم در راهی مانده‌ایم که حتی امید معجزه‌ای در آن نیست. اگر سوار نشویم، است! من یادم نمی‌رود که یک احساس عجیبی از حرکت ماشین‌ها یا قطارها از کودکی در ما بود؛ چون شنیده بودیم که اگر به قطار دیر برسیم، می‌رود، بعد هم مشکلاتی پیش می‌آید. آنقدر رفتنِ قطار رنجمان می‌داد که ما حتی از قطار پایین نمی‌آمدیم، گاهی هم که پایین می‌آمدیم خیلی فاصله نمی‌گرفتیم. گاهی هم فکر می‌کردیم که اگر قطار رفت به کجای آن بچسبیم! حال که قطار ، لحظه‌ها و روزها و شب‌هایش دارد می‌گذرد، ما اگر جا ماندیم و نرسیدیم، محرومیم و ملعونیم... 📚 بهار رویش، ص 127 ┄┄┅┅┅❅🍃🌺🍃❅┅┅┅┄┄ 👥به صراط بپیوندید https://eitaa.com/joinchat/2709913647Cce5ec22c54
🌷 غربت اسلام در آخرالزمان؟ 🌺 پیامبر (ص) فرمود: اسلام غریب ظهور کرد و در آخرالزمان نیز غریب خواهد شد. چه بسیارند مسلمانان که از اسلام جز پوسته ای وارونه بر خویش ندارند. از امام علی (ع) پرسیده شد: آن زمان چه زمانی است پاسخ گفته شد: زمانی است که پست فطرتان همه جا را پر می کنند، بزرگواران کمیاب می شوند روزگاری است که پادشاهان چون درندگان، تهیدستان طعمه آنان، راستی غارت می شود و دروغ فراوان می گردد. مردمانشان با زبان تظاهر به دوستی دارند اما در دل دشمن هستند. گناه همه جا را فرا میگیرد و علنی به گناه افتخار می کنند و اسلام را چون پوستینی واژگونه می پوشند 📕 نهج البلاغه،خطبه ۱۰۸ ┄┄┅┅┅❅🍃🌺🍃❅┅┅┅┄┄ 👥به صراط بپیوندید 🆔@seraat313
🌷 پرچم حضرت مهدی هنگام ظهور 🌺 در روایات فراوانی ذکر شده که پرچم حضرت مهدی علیه السلام هنگام ظهور، همان پرچم پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله است. امام صادق علیه السلام فرمود: «مَعَهُ رَایَةُ رَسُول اللّه صلی الله علیه و آله.» آن‌گاه حضرت در پاسخ شخصی که پرسید: آیا نزد او است یا اینکه برای او آورده می‌شود؟ فرمود: «بلکه جبرئیل آن را خواهد آورد.» بعد از آن ایشان فرمود: «با آن پرچم بر هیچ [قوم ستمگری] نمی‌گذرد، مگر آنکه خداوند آنها را هلاک می‌سازد.» 📚 (الغیبة، ص 309، ح 4؛ و کمال‌الدین و تمام النعمة، ج 2، ص 672، ح 23.) شبیه همین روایت از امام سجاد علیه السلام نیز نقل شده است. 📕 (بحارالانوار، ج 51، ص 135، ح 3.) اهمیت این امر به قدری زیاد است که در غیبت نعمانی بابی تدوین شده با این عنوان که پرچم پیامبر بعد از جنگ جمل، باز نخواهد شد؛ مگر به دست قائم علیه السلام. 📕 (الغیبة، ص 307.) امام صادق علیه السلام درباره آن پرچم به ابو بصیر فرمود: «یا اَبا محمد! ما هِیَ وَاللَّهِ قُطْنٌ وَ لا کَتانٌ وَ لا قَزٌّ وَ لا حَریرٌ. قُلْتُ: فَمِنْ اَیِّ شَیْ‌ءٍ هِیَ؟ قالَ: مِن وَرَقِ الجَنّةِ نَشَرَها رَسُولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله یَومَ بَدرٍ ثُمَّ لَفَّها وَ دَفَعَها اِلَی عَلیّ علیه السلام فَلَمْ تَزَلْ عِنْدَ عَلیٍّ حَتَّی اِذا کانَ یَوْمَ البَصْرَةِ نَشَرَها اَمیرُالمُؤمِنینَ فَفَتَحَ اللَّهُ عَلَیهِ ثُمَّ لَفَّها وَ هِیَ عِندَنا هُناکَ لا یَنْشُرُها اَحَدٌ حَتَّی یَقُومَ القائِمُ فَاِذا هُوَ قامَ نَشَرَها …» 📕 (همان، ح 2.) «ای ابا محمد! به خدا قسم آن پرچم نه از پنبه است و نه از کتان و نه از ابریشم و نه از حریر. عرض کردم: پس از چه چیزی است؟ فرمود: از ورق (برگ) بهشتی است. رسول خدا صلی الله علیه و آله در روز بدر آن را برافراشت و بعد آن را در هم پیچید و به علی علیه السلام داد. پس همچنان نزد علی علیه السلام بود تا هنگامی که روز بصره فرا رسید، آن را برافراشت. پس خداوند پیروزی را نصیب او ساخت. سپس آن حضرت آن را در هم پیچید و آن اینجا نزد ما است. هیچ کس آن را نخواهد گشود تا آنگاه که قائم علیه السلام قیام کند و چون او قیام نمود، آن را برخواهد افراشت.» و از علی علیه السلام روایت شده، آنگاه که حضرت مهدی علیه السلام پرچم خویش را به اهتزاز در آورد بین مشرق و مغرب برای او روشن خواهد شد. «اِذا هَزَّ رایَتَهُ اَضاءَ لَها ما بَیْنَ المَشْرِقِ وَ المَغْرِبِ» 📕 (کمال‌الدین و تمام النعمة، ج 2، ص 653، ح 17.) ┄┄┅┅┅❅🍃🌺🍃❅┅┅┅┄┄ 👥به صراط بپیوندید 🆔https://eitaa.com/joinchat/2709913647Cce5ec22c54
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌷 ۵ نشانه حتمی ظهور 🌷 🌺 زلزله حرستا () پل بین علائم عمومی و علائم حتمی ظهور و خروج سفیانی در سوریه ┄┄┅┅┅❅🍃🌺🍃❅┅┅┅┄┄ 👥به صراط بپیوندید 🆔https://eitaa.com/joinchat/2709913647Cce5ec22c54
اونکه تو کشتی احساس یه نفر سکان داره.mp3
5.72M
(ع) 【 الّلهُــمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــــ الْفَــرَج 】 ┄┅┅┅❅🍃🌺🍃❅┅┅┅┄ 👥به صراط بپیوندید https://eitaa.com/joinchat/2709913647Cce5ec22c54
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷 به زودی انتشار فایل های صوتی جلسات شرح و توضیح کتاب آن سوی مرگ توسط حجت الاسلام امینی خواه به زودی در کانال صراط بسیار بسیار بسیار شگفت انگیز و مستند ┄┄┅┅┅❅🍃🌺🍃❅┅┅┅┄┄ 👥به صراط بپیوندید https://eitaa.com/joinchat/2709913647Cce5ec22c54
❇️اون دنیا چی میخوای جواب امام زمانت رو بدی؟ ❇️به نظرت میتونی به راحتی از پل بگذری؟ ❇️به عشق ❤️ حاج قاسم ❤️ بیا تو کانال؛مطمئن باش مطالبش خیلی به دردت میخوره!!! مطالب کانال:👇🏻👇🏻👇🏻 ┄┄┅┅┅❅🍃🌺🍃❅┅┅┅┄┄ 👥به صراط بپیوندید https://eitaa.com/joinchat/2709913647Cce5ec22c54
🤲 دعای روز پانزدهم ماه مبارک رمضان 【 الّلهُــمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــــ الْفَــرَج 】 ┄┅┅❅🍃🌺🍃❅┅┅┄ 👥به صراط بپیوندید https://eitaa.com/joinchat/2709913647Cce5ec22c54
📖 جزء پانزدهم قرآن 🔸وجود مرفهین بی‌درد در جامعه، زمینه‌ساز قهر الهی است. 【 الّلهُــمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــــ الْفَــرَج 】 ┄┅┅❅🍃🌺🍃❅┅┅┄ 👥به صراط بپیوندید https://eitaa.com/joinchat/2709913647Cce5ec22c54
شور__طوفان حسن جان.mp3
8.7M
(ع) 【 الّلهُــمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــــ الْفَــرَج 】 ┄┅┅❅🍃🌺🍃❅┅┅┄ 👥به صراط بپیوندید https://eitaa.com/joinchat/2709913647Cce5ec22c54
💠استجابت دعا💠 امام حسن مجتبی (ع) : 🔹مَنْ قَرَءَ الْقُرْآنَ کانَتْ لَهُ دَعْوَةٌ مُجابَةٌ، إمّا مُعَجَّلةٌ وَإمّا مُؤجَلَّةٌ. 🔸کسي که قرآن را - با دقّت - قرائت نمايد، در پايان آن - اگر مصلحت باشد - دعايش سريع مستجاب خواهد شد - و اگر مصلحت نباشد - در آينده مستجاب مي گردد.  (دعوات راوندی ص۲۴) ┄┄┅┅┅❅🍃🌺🍃❅┅┅┅┄┄ 👥به صراط بپیوندید https://eitaa.com/joinchat/2709913647Cce5ec22c54
❇️مجروح عملیات❇️ یک روز اعلام شد که برای یک ماموریت جنگی آماده شوید. حس خیلی خوبی داشتم و آرزوی شهادت مانند رفقایم داشتم. اما با خودم میگفتم ما کجا و شهادت کجا... آن روحیات جوانی و و شهادت در وجود ما کمرنگ شده... در همان عملیات چشمانم به واسطه گردوخاک عفونت کرد. حدود ۳ سال با روزگار گذراندم بارها به دکتر رفتم ولی فایده نداشت. تا اینکه یک روز صبح احساس کردم انگار چشم چپ من از حدقه بیرون زده است! درست بود! چشم من از مکان خودش خارج شده بود و درد بسیار شدیدی داشتم. همان روز به بیمارستان مراجعه کردم و التماس کردم که مرا عمل کنید دیگر قابل تحمل نیست. تیم پزشکی اعلام کرد: غده نسبتاً بزرگ در پشت چشم چپ ایجاد شده که فشار این غده باعث بیرون آمدن چشم گردیده. و به علت چسبیدگی این غده به مغز کار جداسازی آن بسیار سخت است... پزشکان عمل را بالای ۶۰ درصد می‌دانستند اما با اصرار من قرار شد که که عمل انجام بگیرد. با همه دوستان و آشنایان و با همسرم که باردار بود و سختی های بسیار کشیده بود از همه طلبیدم و راهی بیمارستان شدم. حس خاصی داشتم احساس می کردم که دیگر از اتاق عمل برنمیگردم. تیم پزشکی کارش را شروع کرد و من در همان اول کار بیهوش شدم. عمل طولانی شد و برداشتن غده با مشکل مواجه شد.. پزشکان نهایت تلاش خود را می کردند و در آخرین مراحل عمل بود که یکباره همه چیز عوض شد.... احساس کردم که کار را به خوبی انجام دادند. چون دیگر مشکلی نداشتم، و شدم.چقدر حس زیبایی بود، درد از تمام بدنم جدا شد. احساس راحتی کردم و گفتم خدایا شکر عمل خوبی بود. با اینکه کلی دستگاه به سر و صورتم بسته بود اما روی تخت جراحی بلند شدم و نشستم. برای یک لحظه زمانی که نوزاد و در آغوش مادر بودم را دیدم. از لحظه های کودکی تا لحظه‌ای که وارد بیمارستان شدم همه آن خاطرات برای لحظاتی با همه جزئیات در مقابل من قرار گرفت... چقدر حس و حال شیرینی داشتم در یک لحظه را می‌دیدم. در همین حال و هوا بودم که جوانی بسیار زیبا با لباس و در سمت راست خودم دیدم. بسیار زیبا بود. او را دوست داشتم می خواستم بلند شوم و او را در آغوش بگیرم. با خودم گفتم چقدر زیباست چقدر آشناست.او را کجا دیدم؟! سمت چپم را نگاه کردم.عمو و پسر عمه ام، آقاجان و پدربزرگم ایستاده بودند.. عمویم مدتی قبل از دنیا رفته بود. پسر عمه ام از شهدای دوران بود. از اینکه بعد از سال ها آن ها را می دیدم بسیار خوشحال شدم. نا گهان یادم آمد جوان سمت راست را... حدود ۲۰ الی ۲۵ سال پیش... شب قبل از از سفر مشهد...عالم خواب...حضرت عزراییل! با لبخندی به من گفت:برویم. با تعجب گفتم کجا؟ دوباره نگاهی به اطراف انداختم. دکتر ماسک روی صورتش را درآورد و گفت: مریض از دست رفت دیگر فایده ندارد. خیلی عجیب بود که دکتر جراح پشت به من قرار داشت اما من می توانستم صورتش را ببینم! می فهمیدم که در فکرش چه می‌گذرد و افکار افرادی که داخل اتاق بودند را هم می‌فهمیدم. از پشت در بسته لحظه ای نگاهم به بیرون از اتاق عمل افتاد. برادرم با یک تسبیح در دست نشسته بود و ذکر می گفت.حتی ذهن او را می توانستم بخوانم او میگفت: خدا کند که برادرم برگردد.. دو فرزند کوچک دارد و سومی هم در راه است. اگر اتفاقی برایش بیفتد با بچه هایش چه کنیم... یعنی بیشتر ناراحت خودش بود که با بچه‌های من چه کند!! کمی آن طرف در یک نفر در مورد من با خدا حرف میزد. بود که روی تخت خوابیده بود برایم دعا می کرد قبل از اینکه وارد اتاق عمل بشوم با او خداحافظی کرده و گفته بودم که شاید برنگردم. این جانباز خالصانه می گفت:خدایا من را ببر اما اورا شفا بده. زن و بچه دارد اما من نه.. ناگهان حضرت عزراییل بهم گفت:دیگر برویم... ادامه دارد برگرفته از کتاب سه دقیقه در قیامت ┄┄┅┅┅❅🍃🌺🍃❅┅┅┅┄┄ 👥به صراط بپیوندید https://eitaa.com/joinchat/2709913647Cce5ec22c54
🌹 مواریث انبیا 🌹 🌺 حضرت مهدی علیه السلام هنگام ظهور، بسیاری از میراث‌های پیامبران گذشته را به همراه خواهد داشت. درباره اینکه این امور دقیقاً به چه منظور نزد حضرت جمع شده، سخن صریحی وجود ندارد؛ ولی با توجه به اینکه نقش حضرت مهدی علیه السلام، همان نقش همه انبیا و اولیا است و آن حضرت آرزوی تمام انبیا را تحقق خواهد بخشید، می‌توان نتیجه گرفت که تمامی ابزار آنان در اختیار آن حضرت قرار خواهد گرفت. دیگر اینکه آن حضرت وظیفه دارد تا تمامی پیروان تمامی ادیان را به دین مقبول الهی (اسلام) دعوت کند و این مواریث نشانه‌هایی از حقانیت آن حضرت است. از این رو همان‌گونه که در روایات از زنده ماندن حضرت مسیح علیه السلام، به عنوان هدایت مسیحیان و ارجاع ایشان به پیروی از حضرت مهدی علیه السلام یاد شده، می‌توان میراث‌های دیگر پیامبران علیهم السلام را به عنوان وسیله‌ای برای اتمام حجّت بر آنان دانست. برخی از آنچه در روایات مورد اشاره قرار گرفته - که هنگام ظهور همراه حضرت مهدی علیه السلام خواهد بود عبارت است از: 1. پیراهن رسول گرامی اسلام (ص)، یعقوب بن شعیب از امام صادق علیه السلام روایت کرده که آن حضرت فرمود: «آیا پیراهن قائم را که با [بر تن داشتن] آن قیام می‌کند، نشانت ندهم؟ عرض کردم: چرا، گوید: سپس جعبه‌ای را خواست و آن را گشود و از آن پیراهن کرباسی را بیرون آورد. آن را باز کرد که ناگهان دیدم در آستین چپ آن آثار خون مشاهده می‌شود. سپس فرمود: این پیراهن پیامبر گرامی خداوند است، در روزی که دندان‌های پیشین آن حضرت ضربه دید. آن خون را بوسیدم و بر صورت خویش نهادم. سپس امام صادق علیه السلام آن را در هم پیچید و برداشت.» 📕 (الغیبة، ص 350، ج 42.) 2. عمامه پیامبر صلی الله علیه و آله به نام سحاب. 📕 (الکافی، ج 8، ص 224، ح 285.) 3. زره رسول خدا صلی الله علیه و آله. (همان.) 4. سلاح حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله. 📚 (الغیبة، ص 349، ح 40؛ الکافی، ج 8، ص 224، ح 285.) 5. پرچم پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله. 📕 (الغیبة، 343، ح 28 و 435، ح 1.) 6. سنگ حضرت موسی علیه السلام. (الکافی، ج 1، ص 231، ح 3.) 7. عصای حضرت موسی علیه السلام. 📚 (الکافی، ج 1، ص 231، ح 1؛ الغیبة، ص 238، ح 28، کمال‌الدین، ج 2، ص 376، ح 7.) امام صادق علیه السلام فرمود: «عصای موسی علیه السلام چوب آسی از یک نهال بهشتی بود. هنگامی که رو به سوی مدین نمود، جبرئیل آن را برایش آورد و آن عصا همراه با تابوت آدم، در دریاچه طبریه (در شمال فلسطین) است و هرگز آن دو نمی‌پوسند و تغییر نمی‌یابند تا اینکه حضرت قائم علیه السلام هنگامی که قیام می‌کند، آن دو را بیرون می‌آورد.» 8. انگشتری سلیمان علیه السلام. 📚 (الغیبة ص 343، ح 27؛ الکافی، ج 1، ص 231، ح 1.) 9. طشتی که حضرت موسی در آن قربانی می‌کرد. 📕 (الکافی، ج 1، ص 232، ح 1.) امام علی علیه السلام فرمود: رسول خدا صلی الله علیه و آله فرموده است: «المَهْدِیُّ مِنْ وُلْدِی، تَکُونُ لَهُ غَیْبَةٌ وَ حَیْرَةٌ تَضِلُّ فِیها الاُمَمُ، یَأتِی بِذَخِیرَةِ الاَنبِیاءِ علیهم السلام فَیَمْلَؤُها عَدْلاً وَ قِسْطاً کَما مُلِئَتْ جَوْراً وَ ظُلْماً» 📕 (کمال‌الدین، ص 287، ح 5.) (فرزندم مهدی یک غیبت و حیرتی دارد که گمراه شوند امت‌ها [در آن]. او با ذخیره پیغمبران آید و زمین را پر از عدل و داد کند؛ چنانکه پر از جور و ظلم شده باشد.» همانگونه که اشاره شد شاید یکی از حکمت‌های این میراث دارای این است که پیروان تمامی ادیان، با دیدن میراث پیامبر خود به حضرت مهدی علیه السلام ایمان آورند و شاید دلیل دیگر این باشد که اهداف حضرت مهدی علیه السلام و قیام ایشان در بر گیرنده تمامی اهداف پیامبران بزرگ است. از این رو در آن هنگامه عظیم، حضرتش با در اختیار گرفتن میراث آن پیامبران بزرگ، به هدف خود که در واقع هدف جمیع انبیا بوده است تحقق می‌بخشد. ┄┄┅┅┅❅🍃🌺🍃❅┅┅┅┄┄ 👥به صراط بپیوندید https://eitaa.com/joinchat/2709913647Cce5ec22c54
🌹 داستان تشرف علامه حلی به محضر امام زمان علیه السلام 🌹 🌺 بین علما علامه حلی رحمه الله خیلی فوق العاده بوده است روزی با مرکب ، از نجف به کربلا میرفت در راه آقایی با ایشان همراه شدند و مسأله ای را مطرح و علامه هم شروع به صحبت کردند. علامه دید این آقا از نظر علمی خیلی پر است؛ با اینکه خود ایشان علامه، و در بین علمای شیعه، نمونه است. علامه حلی نیز مسائلی را طرح میکند و بعد از آن، فروعی را مطرح میسازد و آقا مفصل جواب میدهند؛ در حالی که علامه سوارند و این آقا هم پیاده در رکاب علامه حلی می آیند. مسألهای طرح شد و بین علامه و این آقا اختلاف شد. علامه گفت که نظر ما این است. آقایی هم که پیاده بودند فرمودند: «خیر ، این حکم، اشتباه است.» علامه گفت : «مدرک شما چیست؟» آقا فرمودند : «مدرک من فلان روایت در فلان کتاب است و شما هم این کتاب را دارید، صفحه فلان ، سطر فلان این روایت آنجاست، برو نگاه کن، حکم الهی این است.» این را که میگوید علامه حلی یک مقدار شک میکند که این آقا که این اندازه قدرت علمی دارد نکند امام زمان علیه السلام باشد. علامه میگوید : «آقا یک مسأله ای میخواهم از شما بپرسم.» آن آقا میگویند : «بفرمایید.» عرض میکند : «آقا در زمان غیبت میشود خدمت امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف رسید؟» علامه در حالی این سؤال را میکند که تازیانه از دستش می افتد. آقا خم میشوند و تازیانه را برمیدارند و در دست علامه میگذارند و میفرمایند : «چطور نمیشود در زمان غیبت خدمت امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف رسید ؛ در حالی که الآن دستش در دست شماست.» تا علامه متوجه میشود خودش را از روی مرکب ، روی پاهای آقا می اندازد و از شرمندگی و خجالت غش میکند؛ چون که این مدت ، سواره و آقا در رکاب وی بوده اند بعد مردم جمع میشوند و آقا را به هوش می آورند 📚 (کمال الدین، صدوق، قم، دارالکتب الاسلامیه، 1395ق، ج 2، ص 61.) ┄┄┅┅┅❅🍃🌺🍃❅┅┅┅┄┄ 👥به صراط بپیوندید https://eitaa.com/joinchat/2709913647Cce5ec22c54