#داستان_آموزنده
🌴به منصور دوانيقى خبر رسيد كه مقدارى از اموال بنى اميه نزد مردى به امانت گذارده شده است . به ربيع دستور داد او را احضار كند.
🌴ربيع مى گويد: مرد را حاضر كردم و به مجلس منصور بردم .
🌴منصور گفت : خبر اموالى كه از بنى اميه نزد شما امانت است ، به ما رسيده ، بايد تمام آنها را تسليم كنى !
🌴مرد گفت : آيا خليفه مسلمين وارث بنى اميه است ؟
🌴جواب داد: نه !
🌴پرسيد: آيا خليفه مسلمين وصى بنى اميه است .
🌴جواب داد: نه !
🌴مرد گفت : روى چه حساب ، اموال بنى اميه را از من مطالبه مى كنيد؟
🌴منصور قدرى فكر كرد و جواب داد: بنى اميه به مسلمين ستم كردند. اموال مردم را به زور گرفتند. من اينك خليفه مسلمين و وكيل مردم هستم ، نظرم اين است كه اموال مسلمين را بگيرم و در بيت المال مسلمين بگذارم .
🌴مرد گفت : بنى اميه اموال بسيارى در اختيار داشته اند كه متعلق به خودشان بوده ، لازم است خليفه مسلمين ، شاهد عادل اقامه كند اموالى كه از بنى اميه در دست من است ، از جمله اموالى است كه به زور از مردم گرفته اند.
🌴منصور قدرى فكر كرد، به ربيع گفت : راست مى گويد، سپس منصور به روى مرد خنديد و با او به گرمى توجه كرد و گفت : آيا حاجتى دارى ؟
🌴مرد جواب داد: بلى ! دو حاجت دارم . اول آن كه دستور دهيد نامه اى را كه اكنون براى خانواده ام مى نويسم فورا به آنان برسانند كه از ناراحتى و اضطراب خلاص شوند.
🌴دوم آن كه دستور فرماييد كسى را كه اين گزارش را به مقام خلافت داد احضار كنند من او را ببينم . به خدا قسم بنى اميه هيچ امانتى نزد من ندارند.
🌴موقعى كه به حضور خليفه شرفياب شدم و قضيه را دانستم به نظرم آمد كه اگر اين طور سخن بگويم زودتر خلاص خواهم شد.
منصور به ربيع گفت : گزارش دهنده را حاضر كنند.
🌴موقعى كه حاضر شد، مرد نگاهى كرد و گفت : اين غلام من است . سه هزار دينار از مال من برداشته و فرار كرده است .
🌴منصور سخت به غلام تندى كرد. غلام در كمال شرمسارى و ناراحتى سخن مولاى خود را تاءييد نمود و گفت : براى اين كه گرفتار نشوم ، او را متهم نمودم و اين نسبت دروغ را به وى دادم .
🌴منصور كه بر بدبختى و ذلت غلام رقت كرده بود، به مرد گفت : از شما مى خواهم او را ببخشى !
🌴مرد گفت : بخشيدم و سه هزار دينار ديگر به او خواهم داد.
🌴منصور از بزرگوارى او تعجب كرد و هر وقت نام او به ميان مى آمد، مى گفت : من مثل اين مرد نديدم.
🌟 قطعا راستگويى ، عزت و دروغگويى ، ذلت دنيا و آخرت است .
💫ناخوشى دروغ
فى وصية اميرالمومنين عليه السلام لولده الحسن عليه السلام و علة الكذاب اقبح علة ؛(73)
🌟از وصاياى امام على عليه السلام به فرزندش امام حسن عليه السلام اين بود كه مى فرمود: ناخوشى دروغگويى از تمام ناخوشى ها قبيح تر و ناپسندتر است .
دروغگويى امنيت اخلاقى و قضايى و اقتصادى را متزلزل مى كند.
دروغگويى مردم را نسبت به يكديگر بدبين نموده و از آنان سلب اعتماد مى نمايد.
دروغگويى
داستان های آموزنده...📖📚
⏰ @Hekaithaiekohan
#پندانه
مردی مادر پیری داشت که همیشه از دست مادرش مینالید و مادرش به دلیل کهولت سن در بینایی و شنوایی و راه رفتن ضعف داشت.
مرد که از زندگی کردن با او خسته شده بود به نزد شیخی رفت و به او گفت تا راه چارهای به او نشان دهد.
شیخ به او گفت: مادر توست و مراقبت از او وظیفه توست، او تو را بزرگ کرده و از تو مراقبت کرده. الان وظیفه توست که از او مراقبت کنی.
مرد گفت: دهها برابر زحمتی که برای بزرگ کردن من کشیده برای نگهداری او کشیدهام، هیچ منتی برای بزرگ کردن من ندارد که هرچه کرده بیشتر از آن برایش کردهام و دیگر نمیتوانم او را تحمل کنم مگر برای او پرستاری بگیرم.
شیخ بعد از شنیدن سخنان فرزند مدعی به او گفت: تفاوتی مهم بین مراقبت کردن تو و مراقبت کردن مادرت وجود دارد و آن این است که مادرت تو را برای ادامه زندگی بزرگ و مراقبت کرده و تو از او مراقبت میکنی به امید روزی که بمیرد. پس تا عمر داری هر کاری برایش کنی نمیتوانی زحمات او را جبران کنی.
قدر پدر و مادرمان را تا زنده هستند بدانیم و از آنها با حس محبت نگهداری کنیم نه با حس اجبار. راستی! اگر آنها زنده هستند همین الان فرصت خوبی است که حتی با یک تماس هم که شده جویای احوال آنها شویم.
و اگر از دنیا رفتهاند در روز پنجشنبه با خواندن فاتحه و صلوات نثار ارواح طیبه شهدا و صالحین بلاخص اموات خودمون آنها را از خودمون دلشاد کنیم.
🌸اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌸
داستان های آموزنده...📖📚
⏰ @Hekaithaiekohan👳
#داستان_آموزنده
🔆آن باش كه هستى
🌷گويند شغالى، چند پر طاوس بر خود بست و سر و روى خويش را آراست و به ميان طاوسان در آمد. طاوسها او را شناختند و با منقار خود بر او زخمها
زدند .
🌷شغال از ميان آنان گريخت و به جمع همجنسان خود بازگشت؛ اما گروه شغالان نيز او را به جمع خود راه ندادند و روى خود را از او بر مىگرداندند .
🌷شغالى نرمخوى و جهانديده، نزد شغال خودخواه و فريبكار آمد و گفت:
🌷اگر به آنچه بودى و داشتى، قناعت مىكردى، نه منقار طاوسان بر بدنت فرود مىآمد و نه نفرت همجنسان خود را بر مىانگيختى . آن باش كه هستى و خويشتن را بهتر و زيباتر و مطبوعتر از آنچه هستى، نشان مده كه به اندازه بود، بايد نمود.
📚حكايت پارسايان، رضا بابايى
داستان های آموزنده...📖📚
⏰ @Hekaithaiekohan
🌟جنازهای که کسی بالای سرش حاضر نشد؟!
🌸🍃شيخ بهائى مى گويد : از مردى مورد اطمينان شنيدم ، گنهكارى از دنيا رفت ; همسرش براى انجام مراسم تغسيل و تكفين و تدفين از مردم درخواست كمك كرد ، ولى شدت نفرت مردم نسبت به آن گنهكار به اندازه اى بود كه كسى براى انجام مراسم حاضر نشد ، به ناچار كسى را اجير كرد كه جنازه را به مصلاى شهر ببرد ، شايد اهل ايمان به انجام مراسم اقدام كنند ، ولى يك نفر براى حضور در مراسم حاضر نشد !
🌷پس جنازه را به وسيله اجير به صحرا برد تا آن را بى غسل و كفن و نماز دفن كند .نزديك آن صحرا كوهى بود كه در آن كوه زاهدى مى زيست كه همه عمر به عبادت گذرانده بود و ميان مردمى كه در آن نزديكى مى زيستند مشهور به زهد و تقوا بود . همين كه جنازه را ديد از صومعه خود به سوى جنازه رفت تا در مراسم او شركت كند ، اهل آن اطراف وقتى اين مطلب را شنيدند به سرعت خود را به آنجا رساندند تا همراه عابد در مراسم مربوط به ميت حاضر شوند .مردم سبب شركت كردن عابد را در مراسم آن گنهكار از شخص عابد پرسيدند ، گفت : در عالم رؤيا به من گفتند فردا از محل عبادت خود به فلان موضع از صحرا برو ، در آنجا جنازه اى است كه جز يك زن كسى همراه او نيست ، پس بر او نماز گذار كه او مورد آمرزش و عفو قرار گرفته است .مردم از اين واقعه تعجب كردند و در دريايى از حيرت فرو رفتند . عابد همسر ميّت را خواست و از احوالات ميت پرسيد ، همسر ميت گفت : بيشتر روزها دچار يكى از گناهان بود .
🔆عابد گفت : آيا عمل خيرى از او سراغ دارى ؟ گفت : آرى سه عمل خير از او مى ديدم :
1 ـ هر روز پس از ارتكاب گناه ، جامه هايش را عوض مى كرد و وضو مى گرفت و خاشعانه به نماز مى ايستاد .
2 ـ هيچ گاه خانه اش از يتيم خالى نبود و بيش از مقدارى كه به فرزندان خود احسان مى كرد به يتيم احسان مى نمود .
3 ـ هر ساعت از شب بيدار مى شد مى گريست و مى گفت : پروردگارا ! كدام زاويه از زواياى دوزخ را با اين گنهكار پُر خواهى كرد ؟!
📚بر گرفته از کتاب داستانهای عبرت آموز، نوشته استاد حسین انصاریان
داستانک...📖📚
📒 @Hekaithaiekohan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔻🎥نمونه ای کوچک از انرژی که در جریان زلزله آزاد میشود.
به این تکه سنگ کوچک داخل سنگ شکن نگاه کنید که چطور موقع شکستن انرژی آزاد میشود
حال تصورکنید وقتی لایه های سنگی به ابعاد دهها کیلومتر ناگهان درلحظه وقوع زلزله می شکنند چه انرژی عظیمی آزاد می شود.😵💥
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یه نمونه عکاسی حرفه ایی ببینیم👌🏻📷
🌧❄️🌧❄️🌧❄️
الحمدلله رب العالمین
بارش رحمت الهی در جای جای میهن عزیزمان شاهد هستیم
خدا را بابت این رزق آسمانی سپاسگزاریم و پیشانی شکر بر زمین فرود می آوریم.
شکرا لله
شکرا لله
شکرا لله
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥حال و هوای برفی حرم مطهر حضرت فاطمه معصومه "علیهاالسلام"😍🌨
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🛑🎥در این برف زیبا، بهار آمدنش را طلب میکنیم...
اللهم عجل لولیک الفرج
🛑🌧هشدار سطح نارنجی هواشناسی در قم
🔘اداره کل هواشناسی استان قم هشدار بارش #برف و باران و یخبندان از یکشنبه عصر ۲۳ بهمن تا صبح دوشنبه ۲۴ بهمن صادر کرد.