زمزمه سوزناک حضرت آقا «ای صبا، ای پیک دورافتادگان...» در لحظه‌لحظه و هر قدم این سفر در گوش جانم زنگ می‌زد و بغضی داغ را به گلویم می‌ریخت... نائب‌الزیاره‌ات بودم آقا جان... شما هم شفیعم باش در پیشگاه جد اطهرت، که همانندش مقتدر و مظلومی... 🌐 https://eitaa.com/mir_mohammad

💠💠💠💠💠💠💠💠 السـلام ای زائران حضرت شمس‌الشـموس السـلام ای خـادمـان درگـه سـلطان تـوس صـبح و شـب با صـور اسـرافیـلی نقـاره‌ها می‌شوند اینجا ملائک پای‌بوس و خاک‌بـوس نغـمـه بـخـوان از دل و جــان تا بگیـرد لهـجـه‌ی خورشـید لحـن خـادمان طاق نصـرت بسـته چـون رنگیـن‌کمـان هـفـت آسـمـان بـر ســر در ایـن آسـتـان می‌شــود بال ملائـک خـادمان را سـایـبـان می‌درخشـد چـون سـتـاره گِـرد خورشـیـد ولـا کـفشـدار و خـادم و فـراش و دربـان رضـا نـغـمـه بـخـوان از دل و جــان تـا بـگیـرد لهـجـه‌ی خورشـید لحـن خـادمان 🌐 https://eitaa.com/mir_mohammad

🇮🇷 این خاک گهربار که ایران شده نامش شیری است که در بین دو دریاست کنامش خورشید برون آمده هر صبح ز مشرق از برج اسد داده به اخلاص سلامش مهتاب نشسته سر هر گنبد این خاک مانند کبوتر که نشسته‌ست به بامش با فارس درخشنده شده نام خلیجش از نی‌شکر فارس شکرگون شده جامش از مرز فرا رفته به پیغمبری شعر با سعدی و با مولوی از عشق پیامش شوقی ازلی دارم بر خاک عزیزش عشقی ابدی در دل دارم به دوامش پیش ستم زورگران سینه سپر کرد بنگر که از این همّت دنیا شده رامش از شرق مشرّف بشو ای باد صبا تا یک بار سلامم برسانی به امامش دکتر آنا برزینا از اوکراین (شعرخوانی در محضر رهبر حکیم انقلاب؛ رمضان 1393) 🌐 https://eitaa.com/mir_mohammad

🍂🍁🍂🍁🍂🍁 دیروز بهار مهمان مشهد ما بود و امروز پاییزی که چند روزی غیبت داشت، هول هولکی حمله کرده تا شاید به پیشواز برف زمستانی زودرس برود. توی نانوایی، منتظر آماده شدن نان نشسته‌ام و شوق پیاده‌روی روی برگ‌ها و خش‌خش آشنایش را در گام‌های تند‌تند مردم تماشا می‌کنم... الان به ذهنم رسید که پایکوبی روی برگ‌های پاییزی، هرچند لذت‌بخش و دل‌انگیز هست، ولی زحمت رفتگران عزیز را برای نظافت چندبرابر می‌کند... خودمان در حیاط درخت توت داریم و واقعا می‌بینم که جمع‌آوری برگهای خشک خردشده چقدر زحمت دارد. هوای هم را داشته باشیم❤️ 🌐 https://eitaa.com/mir_mohammad

چه بلایی سر مردان سرزمین من اومده که از «تاراج» و «کانی‌مانگا» و «حمله به اچ3» و «عقاب‌ها» و... رسیدن به «وااااای آمپول!!!»؟؟؟ مررررداااان سرزمین من!!!! 🌐 https://eitaa.com/mir_mohammad

💠 سید بزرگوار و دریادل، زباله‌ها را به دستش گرفته و مسافتی طولانی عصازنان می‌آورد و داخل گاری زباله شهرداری می‌ریزد که همین مقدار هم باری به دوش برادران رفتگرمان نیندازد... ❤️ «ژن خوب» حضرت رحمة العالمین، چه گرم و پررنگ در رگ و جان سلاله‌اش جاری است... که فرمود: «ملعون من ألقي كَلَّه علي الناس...» 🌐 https://eitaa.com/mir_mohammad

❤️ این کلیپ را که دیدم، این روایت از امیر بیان علیه‌السلام برایم تداعی شد: فَاتَّقُوا اللَّهَ عِبَادَ اللَّهِ وَ فِرُّوا إِلَى اللَّهِ مِنَ اللَّه ... 💌 شما هم با دل تماشایش کنید و با دل برایم بنویسید: @MirMohammad 🌐 https://eitaa.com/mir_mohammad

+ سلام پیرمرد جِوون‌دل! حالت خوبَه؟! - علیک سِلام آقاجان! چه حالی... چه خوبی... هرکی از کنارُم رد مِشَه یَک قُلُمبه‌ای بارُم مُکُنَه... یکی مِگه چه خِبَرِتَه سر پیری و معرکه‌گیری! یکی مِگه زنگوله پای تابوت آوردی؟! + فِدِی سرِت عموجان! چِکار به حرف مردم دِری؟! اصلاً هم خوب کاری کِردی! نشنیدی مِگن: پیری آن نیست که بر سر بزند موی سپید هر جوانی که به دل عشق ندارد پیر است... پس‌نوشت: اگه گفتید کجاست؟! 🌐 https://eitaa.com/mir_mohammad

شهرداری مشهد لطف کرده و به یادبود ایام انقلاب افاضه فرموده: روزهای سختی که کنار هم بودیم. دل هم را خالی نمی‌کردیم. من و تو، ما #مردم ثابت می‌کنیم که: هنوز هم در روزهای سختی کنار هم هستیم و هرگز دل هم را خالی نخواهیم کرد... 🌐 https://eitaa.com/mir_mohammad

آخر منبر چند کلمه‌ای ذکر مصیبت حضرت مادر گفت و از منبر پایین آمد، وقتی برای دست‌بوسی جلو رفتم، بغضش شکست و‌ گفت اصلاً حالم خوب نیست... به اتاق نگهبانی مدرسه بردیمش... جهت قبله را پرسید و آرام دراز کشید و عبا را روی صورتش کشید... انگار آماده پرواز است و منتظر دیدار... حیرت‌زده، پریشان، آسیمه و نگران، به اورژانس زنگ زدیم و... الحمدلله بخیر گذشت! چقدر خوب است آدم این‌طور هر لحظه برای رفتن آماده باشد... 🌐 https://eitaa.com/mir_mohammad

اصلا همه چی برای دولت!!! 🌐 https://eitaa.com/mir_mohammad

بخشندگی، دل بزرگ می‌خواهد، نه ثروت فراوان... فدای همّت بلندت برادر! 🌐 https://eitaa.com/mir_mohammad