🔴 می‌دانید چرا #دولت قادر به #کنترل و #مهار قیمت #ارز و #سکه نیست؟
▪️ قسمت اول🔻
چون اصلاً قرار نیست آنها را #کنترل و #مهار کند!
«#ناکارآمد» است؟
بله، امّا این موضوع ربطی به #کارآمدی ندارد!
#قیمت_سکه به 4.5 میلیون و #قیمت_دلار به 12 هزار رسیده، چون شما در #مرحله_چهارم «#شوک_درمانی» قرار دارید.
رشته توئیت زیر را بخوانید:
1-کتاب «نائومی کلاین» با نام «دکترین شوک» یک دهه قبل تمامی مراحلی که امروز درحال تجربه‌ی آن هستیم را به ترتیب و نوبت تشریح کرده است.
مکانیزم عمل «شوک درمانی اقتصادی»، درست شبیه مکانیسم عمل «شوک درمانی روانی» ست: ایجاد یک ضربه مهیب به قربانی، خالی کردن ذهن او و سپس در اختیارگرفتن کنترلش.
2- شوک درمانی روانی، طرح دکتر «ایوون کامرون» بود که از طریق وارد کردن «شوک الکتریکی»، به گفته خودش «موجب می‌شود ذهن به لوح های پاک و نانوشته تبدیل شود که بتوان روی آن نوشت».
جمله‌ای که جرج اورول در کتاب «1984» اینگونه نوشت: «اونقدر فشارتون میدیم تا خوب تخلیه شید. بعد خودمون پرتون می کنیم».
3- شوک درمانی اقتصادی، الگویی مشابه شوک درمانی روانی دارد: بهره‌برداری از «فرصت» یک «فاجعه» (جنگ، زلزله، سقوط بازار، تحریم اقتصادی و ...) برای «افزایش قیمتها» و «کاهش تعهدات دولت به شهروندان» و سپس بهره‌گیری از استیصال قربانی برای انطباق‌پذیر کردن او با «شرایط جدید».
4- مکانیزم عمل «شوک درمانی» چه در عرصه «روان‌درمانی»، چه در «اقتصاد سیاسی»، به زبان ساده‌تر این است:
وقتی مشت اول را زدی و قربانی گیج شد، از گیجی استفاده کن و مشت دوم را محکمتر بزن.
5- نخستین مورد از «شوک درمانی اقتصادی» در شیلی به وقوع پیوست. جایی که «میلتون فریدمن»، استاد دانشگاه شیکاگو به همراه جمعی از دانش آموختگانش، پس از کودتای پینوشه در سال 1973 به کاخ ریاست جمهوری شیلی نقل مکان کردند و به سمت «مشاور اقتصادی پینوشه» منصوب شد.
6- او به پینوشه توصیه کرد: «دولت جدید حدوداً 3 تا 6 ماه وقت دارد و اگر از فرصت استفاده نکند و دست به اقدام نزند، دیگر فرصت مشابهی نخواهد یافت».
منظور از تغییرات این بود: کاهش مالیات، آزادسازی تجارت، خصوصی‌سازی آب، برق و تلفن، قطع بیمه‌های اجتماعی، آزادسازی قیمت سوخت، برداشتن تمامی سوبسیدها.
7- شیلی پس از کودتا، توسط فریدمن لقب «آزمایشگاه» گرفت. بعدها دولت تاچر با سرکوب اتحادیه‌های کارگری و شکستن «اعتصابات» نسخه فریدمن را اجراء کرد. عراق پس از اشغال، نیو اورلئان پس از طوفان کاترینا، روسیه پس از فروپاشی، آرژانتین دوران «ژنرال ها» و لهستان پس از اشغال نمونه‌های دیگرند.
8- نتیجه «شوک درمانی» فریدمن در «آزمایشگاه شیلی» این بود: 30سال رکود تورمی، زندگی بیش از 40 درصد جامعه زیر «خط فقر»، تشکیل طبقه نوکیسه ابرسرمایه‌دار (با آقازاده‌ها و خانم‌زاده‌های ریچکیدز) که به خود لقب «کارآفرین» داده‌اند و همه نیز «خیریه» دارند!
9- ما تا کنون سه مرحله از «شوک درمانی» را تجربه کرده‌ایم:
مرحله اول: دهه 70 و استفاده از گیجی جامعه پس از جنگ و تصویب قانون خصوصی سازی.
مرحله دوم: دهه 80 و قطع سوبسید و برنامه‌های حمایتی با نام «طرح تحول اقتصادی» و «هدفمندی».
مرحله سوم: شوک قیمتی 93 و افزایش 3 برابری تمام کالاها و خدمات.
10- شیوه‌ی عمل شوک درمانی مرحله چهارم:
الف- افزایش 3 برابر قیمتها
ب- ایجاد شرایط ذهنی جامعه با کمک رسانه‌ها برای افزایش بیشتر
ج- وحشت در جامعه
د- ایجاد نمایش «تلاش برای مهار قیمت»
ه- ایجاد احساس رضایت از بیشتر نشدن قیمت‌های پیشبینی شده در رسانه‌ها
و- افزایش بیشتر قیمتها
ز- تثبیت 3 برابر قیمتها
11- دعوای رسانه‌ای «ناکارآمدی» نباید ما را گول بزند. دولت می‌تواند با بازگرداندن وجوهی که بشکل «وام» به آقازاده‌ها داده، بازگرداندن دلارهای خارج شده توسط وابستگان و بستگان، بازپسگیری دارایی «خصوصی/غارت شده» و ده‌ها برنامه دیگر، قیمتها راکنترل کند اما نمیکند، چون این مرحله چهارم «شوک درمانی»ست.
12- مقدمات «تغییر رفتار» با چشم‌انداز دستیابی به اقتصاد بازار آزاد (مثلاً اقتصاد پویا) مستلزم این شوک قیمتی‌ست. ما بزودی بعد از پایان رجزخوانی به بازار جهانی خواهیم پیوست و قیمتها باید بر اساس وزن‌مان در بازارجهانی «واقعی» شود: سقوط پول ملی به معنای ارزان شدن نیروی کار و ابزار تولید است.
13- برای آنکه انگیزه‌ی حکومت در چینش دردناک این مقدمات «پیوستن» به بازار جهانی از طریق وارد کردن «شوک قیمتی» را بهتر درک کنید، زمزمه‌ی عضویت در معاهده پالرمو (FATF)، زمزمه‌ی اقتصاد بدون نفت (توریسم) و اجرای طرح کارورزی را مد نظر داشته باشید.
___
👈 بازتاب برخی‌از مهم‌ترین‌های جاری در کانال واکاوی ↙️
🆔🔎 @vakavi
🔴 می‌دانید چرا #دولت قادر به #کنترل و #مهار قیمت #ارز و #سکه نیست؟
▪️ قسمت دوم🔻
14- بر اساس FATF، ایران با نشان دادن «اولین سیگنال نورمالیزاسیون» آماده‌ی مذاکره برای پیوستن به «بازار جهانی» می‌شود و سپس با توجه به سقوط شدید ارزش پول ملی، «کارگر ارزان» یکی از «محصولات»ش در بازار جهانی خواهد بود که بعد از اجرای «اصلاحات نمایشی-بن سلمانی»، می‌تواند با آن «نمایش رونق»
15- دولت طرح کارورزی را با ادعای «اشتغالزایی» راه انداخت، امّا عملاً شغلی ایجاد نشد، بلکه برای «بازار جهانی» یک ارزیابی صورت گرفت که در ایران میتوان «نیروی کار» را بدون بیمه و با حقوق روزانه زیر 1 دلار (و حتی زیر 50 سنت) استثمار کرد. میلیون‌ها نفر در این طرح «بردگی» بطور داوطلبانه ثبت نام کردند.
16- تبدیل شدن نیروی کار به «کالا»ی قابل عرضه در بازار جهانی را با یک مثال بسنجیم: فرض کنیم شرکت سامسونگ یا فیات و... بگوید می‌آیم در کویر لوت خط تولید میزنم و به هر داوطلب که بتواند با 400 هزار تومان و بدون بیمه کار کند، شغل میدهم. فکر می‌کنید چند صد هزار نفر داوطلب میشوند؟ بیشمار!
17- مقدمات فقط به شوک قیمتی، زمزمه‌ی تصویب معاهده‌ی پالرمو و طرح کارورزی محدود نیست. دولت در کنار این موارد، می‌کوشد «اقتصاد بدون نفت» (توریسم) را که یک «رویا» برای ایرانیان است «کمی بیش از یک نمایش» به راه اندازد. «توریسم» اما «آزادی اجتماعی» لازم دارد.
18- جانشین کردن «صنعت توریسم» به جای «صنعت نفت» مستلزم انجام یکسری «اصلاحات نمایشی-بن‌سلمانی» است که بهترین زمان برای اجرای آنها در لحظۀ «شوک اقتصادی» و «گیجی» جامعه است.
19- «چهارشنبه‌های سفید»، ایجاد جو خبری برای آزادی ورود زنان به استادیوم، جو خبری دست دادن فلان داور با داور زن، جو خبری به آغوش کشیدن بازیکن تیم کرواسی توسط رئیس جمهور زن این کشور، شرکت زنان بدون حجاب در المپیاد دانشگاه بهشتی و... زمینه‌چینی برای اجرای این «اصلاحات بن‌سلمانی»ست.
20- همین حالا اگر بگویند دلاری که میرود 20 هزارشود، 8 هزار و حجاب دربرخی جاها اختیاری و شغل 400 هزاری در کویر فراهم و خواسته‌های «جامعه جهانی» درباره امنیت اسرائیل داده شده، بخش‌هایی از جامعه (چه طبقه‌ی متوسط که خواهان آزادی اجتماعی و اعتبار پاسپورت است، چه طبقه فرودست که نان میخواهد) آرام میشوند.
21- تصویری که در بالا داده شد را در پرتو این نکته ببینید: «شوک درمانی» یعنی زدن ضربه دوّم به کسی که گیج ضربه اوّل است و بعد «پر کردن لوح سفید»ش با مواد و مصالح دلخواه. از این حیث حکومت ما را به مرگ گرفته تا به تب راضی شویم و وقتی در وحشت مرگ به سر میبریم، تب را به شکل «درمان» ببینیم.
22- مسیر حرکت کنونی، چنین مسیری‌ست. مرحله‌ی «شوک» به اوج رسیده و مرحله «اصلاحات پس از شوک» عنقریب فرا میرسد. آنگاه خواهید دید چرا بارها گفته شد «رژیم‌چنج همان برجام2 ست» و چرا خواستیم منابع مالی رسانه‌های نوظهور که به افکار عمومی جهت می‌دهند را بدانیم و چرا به «فعّالان» گفتیم «کارمندان»!
23- این مسیر مملو از ابهام و امّا و اگر است. هزاران حادثه و رخداد پیشبینی نشده می‌تواند کل بازی را عوض کند. فساد، بی‌کلاه ماندن سر برخی در «سفره‌ی بازار جهانی» و خیلی چیزهای دیگر ممکن است این مسیر را کُند و یا تغییر دهد.
نادر فتوره‌چی
___
👈 بازتاب برخی‌از مهم‌ترین‌های جاری در کانال واکاوی ↙️
🆔🔎 @vakavi
هدایت شده از جمهوریت 🇮🇷
⛔️ اهمیت حفظ جنازهٔ برجام
➖ #نگاهی_دیگر
دوست بسیار عزیزی نوشت:
"خب مثلاً طَرَف، طبق وظیفه‌اش رفته زحمت کشیده، #مذاکره کرده، و بابتش علاوه بر اصلِ #حقوق، #حق_مأموریت و #حق_جلسه [و برخی دیگر از حق‌هایی که اطلاع دقیقی از آنها نداریم] گرفته؛ خب بسشه دیگه! #پاداش_سکه دیگه چه صیغه‌ایه؟!"
.
می‌گویم:
در این‌باره حق با این دوست عزیز و بسیاری دیگر از مردم عزیز کشورمان است که هضم چنین مسائلی برای‌شان دشوار است و اهدای این حجم از #پاداش را در قبال #انجام_وظیفه برنمی‌تابند..
اما اهدای این حجم بسیار زیاد سکه (۷۵۰ عدد) به‌عنوان پاداش برای #انجام_وظیفه صرفاً برای چند نفر که به‌قول دوست‌مان، علاوه بر اصلِ حقوق، حقّ مأموریت و حقّ جلسه و... دریافت می‌کنند، چه توجیهی می‌تواند داشته باشد؟
دریافت خودم را عرض می‌کنم [و البته بسیار بعید است که راقم این سطور، در چنین برداشتی جزو اولین نفرات بوده باشد؛ اما بر این باور است که تکرار برخی برداشت‌ها و توجه‌دادن بیشتر نسبت به آنها، می‌تواند در جهت تنویر و یا توسعه افکار در تحلیل مسائل، راهگشا باشد]:
#هدف_اصلی_دولت در اهدای آن ۷۵۰ #سکه به #تیم_مذاکرات_برجام [به تعبیر خودشان: فاتحان فتح‌الفتوح برجام]، در آن مراسم کذایی را، تلاش دولت برای هرچه‌بیش‌تر #بزک_کردن_برجام و #شانتاژ_سیاسی برای تودهٔ #مردم و #مسئولین تلقّی می‌کنم..
❓حال سؤال این‌است که با وجود این‌همه #عهدشکنی طرف‌های مذاکره در برجام و #خروج_آمریکا از آن، ماندن دولت در برجام، چه سودی دارد؟
🔹از آن‌جا که دولت جناب #آقای_روحانی، هویت اساسی خودش را از ابتدا «حلال مشکلات کشور از طریق دیپلماسی» معرفی کرده بود که قادر است با ترتیب‌دادن مذاکرات، عمدتاً با آمریکا و اروپا در جهت رفع تحریم‌ها، اقدامات بسیار مؤثری را، مخصوصاً در حوزهٔ اقتصادی رقم بزند، لذا می‌بینیم که پذیرش واقعیتِ #تقریباً_هیچ برجام، برای‌شان دشوار می‌نماید و نمی‌توانند از این #برجام_بی_فرجام، دل بکنند و به‌جهت حفظ حیات این #هویت_خیالی، حفظ #جنازه_برجام برای‌شان ضروری است و حاضر نیستند از #جنازه_برجام دست بکشند!
وقتی جناب آقای روحانی و دولت محترم، #ساده_انگارانه دل‌خوش کرده بودند به محصولاتی که برای برجام برمی‌شمردند و حلّ همهٔ انواع مشکلات کشور، حتی تأمین #آب_خوردن کشور را هم به برجام، بند کرده بودند، و برجام را همان‌طور که همگان مشاهده کردند و به‌خاطر دارند، در جامعه آن‌چنان #بزک کرده بودند، (تا جایی‌که اکثریتِ جامعه، اعم از مردم و مسئولین، نسبت به وقوع آن #آثار_ادعایی از قِبَل برجام، تقریباً یقین حاصل کرده بودند و عمده‌شان از مدافعان پروپاقرص برجام شده بودند و البته هنوز هم بعضاً هستند!) بنابراین طبیعی است که نتوانند از برجامی که با هویت و کارکرد اصلی دولت، از ابتدا (و با آن هجم عظیم تبلیغات مستمر و بی‌وقفه رسانه‌ای تمام‌قدّ دولتی‌ها و رسانه‌های متبوع‌شان + ممنوعیت دستوری انتقاد از آن در صداوسیما تا مدت‌ها) گره زده شده بود، دل بکنند؛ چراکه تصور می‌کنند از دست‌دادن این #جنازه، آخرین‌تیر (تیر خلاص) خواهد بود بر #هویت و پیکره دولت؛ دولتی که مهم‌ترین و بلکه عمدهٔ هنر خودش را از ابتدا #هنر_دیپلماسی معرفی کرده و مبتنی بر همین هنر، از ابتدا و همواره وعده‌های شیرینِ متعدد و متنوعی داده..
ظاهراً با خروج از برجام (دست‌کشیدن از جنازهٔ برجام) توسط دولت آقای روحانی، گویی دیگر هنری که بتوانند آن‌را سَر دست بگیرند و بتوانند روی آن هنر، #مانور_سیاسی دهند و توان‌مندی خودشان را در آن حوزه، به رُخ #اهل_سیاست و #مردم بکشند، ندارند!
#لجاجت_سیاسی
#لجاجت_ویرانگر
⬆️ این برداشت، اگر غلط نباشد، حداقل، یعنی: تقدیم منافع سیاسی حزبی و جریانی، بر منفعت عامهٔ مردم و کشور..
🗣
✍ سَيِّدعَلي‌حُسَيني
🗓 ۹۷/۱۱/۲۷
🆔 @jomhooriyat