eitaa logo
🎀 کانال یا امیرالمؤمنین علیه السلام 🎀
969 دنبال‌کننده
3.7هزار عکس
2.3هزار ویدیو
21 فایل
💞گلچینی از احادیث ، داستانها، ﻓﻀﺎﺋﻞ و قضاوتهای حضرت امیرالمؤمنین و معصومین علیهم السلام به همراه مطالب بصیرت افزا « تبادل نداریم » کپی آزاد به عشق ائمه معصومین علیهم السلام
مشاهده در ایتا
دانلود
♻ داستان به زبانی ساده / نوشته ی علی اصغر رضوانی 🌷 پيامبر با خانه خدا وداع مي‌كند سال دهم هجرت است و . بيابان حجاز شاهد جمعيت انبوهي است كه همه، با يك شعار به سوي يك هدف گام بر مي‌دارند. امسال، منظره‌ي حج، شور و هيجان ديگري دارد و مسلمانان با اشتياق و شتاب، منزل‌هاي بين راه را، پشت‌سر مي‌گذارند و خود را به مكه مي‌رسانند. طنين پر تپش لبيك ‌ لبيك، از بيابان مكه به گوش مي‌رسد، قافله‌ها يكي پس از ديگري به شهر نزديك مي‌شوند و حاجيان با لباس ، يك‌رنگ ، يك‌نواخت ، غبارآلود و اشك‌ريزان، خود را به حرم امن پروردگار مي‌رسانند و به گرد خانه‌اي كه به دست قهرمان توحيد، ابراهيم خليل بنا شده است طواف مي‌كنند. ✅ فريد وجدي، حاجيان سال دهم هجرت را مي‌نويسد [1] ✅ ولي تا هم گفته شده است [2]. پيامبر اسلام نگاه مي‌كند ، مسجدالحرام از اجتماع مسلمانان موج مي‌زند و همه به حكم «انما المؤمنون اخوة» برادروار و فرشته صفت مشغول نيايشند. پيامبر خوشحال است كه توانسته چنين قدم بزرگي بردارد و به بهترين وجه رسالت خود را بگزارد. ولي هاله‌يي از و ، گاه و بيگاه چهره‌ي پيغمبر اكرم‌ صلي الله عليه وآله را فرا مي‌گيرد و شادي را در كامش ناگوار مي‌سازد. او مي‌ترسد پس از مرگ، اين اجتماع از هم بگسلد و روح برادري و وحدت از ميانشان رخت بربندد و دوباره به قهقرا برگردند. ⬅️ پيامبر اسلام خوب مي‌داند كه امت اسلام، به راهبري امام عادل و عالم نياز شديد دارد و در غير اين صورت زحمات گرانبها و چندين ساله‌ي او به هدر خواهد رفت. ✅ به همين جهت، آن حضرت در مسافرت‌ها و جنگها كه از مدينه بيرون مي‌رفت هر چند هم مدت كوتاه بود، زمام امور را به دست‌شخصي‌امين و با كفايت مي‌سپرد و مردم مدينه را بدون نمي‌گذاشت [3]. بنابراين چگونه مي‌توان تصور كرد كه پيامبر دلسوز و مهربان ما، زمام امور امت عظيم اسلامي را پس از درگذشت خود، به دست سپرده باشد.❗ و باز خوب مي‌داند كه اين مقام، شايسته‌ي كيست و لباس خلافت، به قامت‌رسا و لايق چه انساني بريده و دوخته شده است. ↙ او همان است كه در حضور عده‌ي زيادي از بزرگان قريش و بستگان پيامبر كه به خاطر دعوت به اسلام، گرد آمده بودند، به آن حضرت منصوب گرديد [4]. ↙ او مردي پاك و خداپرست بود و لحظه‌يي به خدا نياورده و به بت نكرده است. ↙ او در راه پيشرفت دين مبين اسلام، سربازي است، كانون علمش از سرچشمه‌ي دانش‌رسول خداست، دادرسيش، عالي‌ترين به شمار مي‌آيد [5]. او ديده و شناخته شده است، او علي، فرزند است. فريضه‌ي حج به رسيد و مردم به سوي شهرهاي خود حركت مي‌كردند كه ناگهان صدای ..... ⬅️ ادامه دارد .....
♻️ گواهی و اقرار حجر الاسود به امامت علیه السلام ⬇️ شیخ بزرگوار کلینی و دیگران از علمای شیعه از امام باقر علیه السلام نقل می کنند ؛ «پس از کشته شدن امام حسين ، محمد حنفيه از امام علي بن الحسين خواست تا در خلوت با او صحبت کند، آنگاه که به خدمت امام رسيد عرض کرد: فرزند برادرم، مي‌داني که پيامبر خدا وصيت و امامت را بعد از خود به اميرمؤمنان داد و سپس به امام حسن و بعد از او به امام حسين واگذار کرد و پدر شما به شهادت رسيد، و براي جانشينی بعد از خودش وصيتي نکرد و مي‌داني که من، عموي شما و با پدرت با يک ريشه‌ام و زاده می‌باشم. 👌من با اين سن و سبقتي که بر شما دارم، از شما که جوانيد به امامت سزاوارترم پس با من در مسأله و امامت کشمکش و درگیری نداشته باش.» ❕امام علی بن الحسين در پاسخ عمويش، محمد حنفيه، با لحني ملايم و دلسوزانه فرمود: «اي عمو از خدا بترس و چيزي را که حقّت نيست مخواه، من تو را موعظه مي‌کنم که مبادا از نادانان باشي، اي عمو همانا پدرم قبل از آنکه عازم عراق شود به من در اين باره وصيت کرد و ساعتي قبل از شهادتش نيز با من تجديد عهد نمود، و اين سلاح رسول خدا است که پيش من است، متعرّض اين امر مشو که مي‌ترسم عمرت کوتاه و حالت دگرگون شود. همانا خداي عزّوجل، امر وصيت و امامت را در نسل حسين مقرّر داشته است.» ❕آنگاه امام براي اينکه مطالب را به شکل عيني براي عمويش اثبات کند فرمود: «اگر مي‌خواهي اين مطلب را بفهمي، بيا نزد «حجرالاسود» رويم و از او داوري بخواهيم و مطالب را از آن بپرسيم.» 🌷 (ع) مي‌فرمايد: «اين گفتگو ميان آن دو در مکه بود تا اين که به رسيدند. علي ابن الحسين به محمد حنفيه فرمود: اول تو به درگاه خدا دعا کن و از خدا بخواه تا حجرالاسود را به صدا درآورد و مطلب را از او بپرس. محمد ، با زاري و دعا به پيشگاه خدا از حجرالاسود خواست که مطلب را بيان کند. ولي حجر پاسخي نداد. علي‌بن الحسين فرمود: اي عمو .اگر تو وصی و امام بودی جوابت را مي‌داد.» 👌محمد گفت: پسر برادر، اينک تو کن و از خدا بخواه. ❕«علي بن الحسين به آنچه خواست دعا کرد، سپس فرمود: « ایاي حجر، از تو مي‌خواهم به آن خدايي که ميثاق پيامبران و اوصياء و همه مردم را در تو قرار داده است، وصی و امام بعد از حسين را به ما خبر ده؟! حجر، چنان بلرزه درآمد که نزديک بود از جای خود کنده شود، سپس خداي عزوجل او را به سخن آورد و به زبان عربي فصيح گفت: 🎀 بار خدايا ، همانا و امامت، بعد از حسين ابن علي به علي بن الحسين بن علي بن ابيطالب، پسر فاطمه دختر رسول خدا رسيده است. 🌸 پس محمد حنفيه از سخن خود برگشت و پيرو علی ابن الحسين گرديد.» 📚 منابع ؛ 📗 اصول کافی ، باب ما یفصل به بین دعوی المحق والمبطل، حدیث ۵، ص ۳۴۸ - ج ۱. 📘 دلائل الامامه ص ۲۰۷ 📕 مناقب آل ابی طالب ج ۴ ، ص ۱۴۷ 📙 الاحتجاج ج ۲ ، ص ۳۱۶ 📒 بحارالانوار ج ۴۶ ، ص ۱۱۲ ⚠️👌شیخ عباس می نویسد ؛ « محمد حنفیه با این عمل می خواست که شبهات و اوهام مستضعفین برطرف شود ، او می خواست که بر آنهایی که او را امام می دانستند و و امام سجاد را نشان دهد تا بدانند او امام است و محمد حنفیه در امر امامت و او از آن است که این توهم در مورد او برود » 📗 منتهی الامال، ج ۲ ، ص ۱۱۳۸ 💖 اللهم صل علی امیرالمؤمنین علی ابن ابی طالب علیه السلام 💖 @Valayat61
💥 شرح ماجرای دوات و قلم 1⃣ بنابر منابع تاریخی و روایی، هنگامی‌که پیامبر اسلام (ص) در آخرین روزهای حیات خود در بستر بیماری بود، قلم و دواتی خواست تا سفارشی بنویسد که مانع گمراهی مسلمانان پس از خود شود. 2⃣ این خواسته، با مخالفت یکی از حاضران مواجه شد و وصیت پیامبر (ص) ناگفته ماند. یکی از حاضران گفت: «پیامبر هذیان می‌گوید و کتاب خدا ما را بس است»!! سپس میان اصحاب افتاد. پیامبر (ص) نیز با مشاهدهٔ اختلاف اصحاب از آنان خواست از نزد او بروند. 3⃣ بیشتر منابع شخص مخالفت‌کننده با پیامبر (ص) را، معرفی کرده‌اند، اما برخی منابع نام وی را سانسور کرده‌اند. 4⃣ بنابر نظر علمای شیعه، پیامبر (ص) می‌خواست با حدیث دوات بر امام علی (ع) پس از خود تأکید کند. اما برخی از حاضران به این امر پی بردند و مانع آن شدند. 5⃣ خود خلیفهٔ دوم نیز در گفت‌وگویی که میان او و ابن‌عباس نقل شده، تصریح می‌کند که: پیامبر (ص) در بیماری‌اش می‌خواسته نام علی (ع) را برای پس از خویش به زبان بیاورد ولی من از روی دل‌سوزی نسبت به اسلام و حفظ آن، مانع شدم!!! 6⃣ بر اساس نقل ابن‌عباس که در آمده است این واقعه در روز پنج‌شنبه رخ داده است و به همین مناسبت آن را رزیهٔ یوم الخمیس یا می‌خوانند. ✅ اندیشکده مطالعات یهود: 🇮🇷👉 @jscenter
🌟عجایب امیرالمؤمنین🌟 ✨هنگامی که امیرالمومنین علیه السلام در کعبه تولد یافت، کنان بر زمین فرود آمد سپس سر شریف خود را بلند کرد و اذان و اقامه گفت؛ سپس شهادت به یکتایی خدا و رسالت محمد صلی الله علیه و آله و و خود داد؛ آنگاه به رسول خدا اشاره کرد و گفت: ای رسول خدا اجازه می‌دهی بخوانم؟ 🕊فرمود بخوان. شروع کرد به خواندن که بر آدم نازل شده آنها را به گونه‌ای قرائت کرد که اگر شیث حضور می‌داشت اقرار می‌کرد که ✨علی علیه السلام به آنها داناتر است✨ پس کتاب‌های آسمانی حضرت نوح و ابراهیم و تورات موسی و انجیل عیسی را خواند سپس این آیه شریفه را تلاوت نمود 💫قد افلح المؤمنون💫 به راستی که اهل ایمان رستگارند، پیغمبر اکرم به او فرمود 🌟بلی رستگارند زیرا تو امام و پیشوای آنها هستی🌟 سپس او را خطاب کرد به آنچه انبیا و اوصیا را به آن خطاب کنند سپس ساکت شد. آنگاه رسول خدا به او فرمود: به طفولیت خود برگرد پس او از اظهار عجایب خودداری کرد 📚القطره،ج۱،ص۲۳۲،۲۳۳ ‌🕊🕊🕊🌸🌸🌸🕊🕊🕊 🌟به عشق امیرالمؤمنین پست ها رو نشر بدین 👇👇👇👇 @maktabmortezaali مکتب مرتضی علی (صلوات الله علیه)