📜 #متن
استاد محمدحسین #رجبی_دوانی
ویژه ماه #محرم
#پاسخ_به_شبهات
🚦آیا #امام_حسین علیه السلام دختری به نام #رقیه داشته اند؟
📍برخی به کلی داشتن دختری به نام رقیه را برای #امام_حسین علیه السلام نفی کردند.
📍برخی معتقدند امام حسین علیه السلام فقط دو دختر داشته به نامهای #فاطمه و #سکینه. لذا از نظر آنها داستان حضرت #رقیه بی مبنا است.
📍 اما من خدمت شما عرض کنم اگرچه #شیخ_مفید تعداد دختران امام حسین علیه السلام را دو تن به نامهای فاطمه و سکینه نامیده است، ولی این تنها نقل ما نیست بلکه ما نقل های دیگری هم داریم که تعداد دختران امام را بیش از دوتن ذکر کرده است.
📍مثل کتاب #مطالب_السَّئوول #ابن_طلحه_شافعی که نَسَب شناس است و تخصصی این کاررا کرده و حال اینکه #شیخ_مفید نسب شناس نیست.
📍 همینطور در #مناقب #ابن_شهرآشوب مازندرانی، تعداد دختران امام حسین علیهالسلام را سه یا چهار دختر ذکر کرده اند.
📍این منابع از نظر اعتبار یکسان هستند و نمیتوانیم بگوییم فقط نقل شیخ مفید برای ما ملاک است، پس احتمال اینکه امام حسین علیه السلام دختر دیگری غیر از این دوتن داشته باشد از نداشتن آن بیشتر هم هست.
📍 اما راجع به خرابه شام که عده ای سوال کردهاند که چرا در منابع اولیه چنین نقلی نیامده است، اتفاقاً در کتاب #کامل_بهایی #عمادالدین_طبری شیعی متعلق به قرن هفتم آمده است.
📍پاسخ بنده به این نکته این است که اولاً صاحب کتاب کامل بهایی از طرف علمای بزرگ شیعه توثیق شده است.
📍ثانیا او معاصر #سید_بن_طاووس صاحب #لهوف است. سیدبنطاووس هم در لهوف مطالبی دارد که مورخان و مقتل نویسان پیش از او چنین نقلی را نیاوردهاند.
📍حالا چرا ما از سیدابن طاووس به قول معروف چشم بسته می پذیریم چیزهایی را که دیگران نقل نکرده اند و اختصاصی اوست، اما از عمادالدین طبری که معاصر سیدابن طاووس است و از سلامتش هم شک نداریم وقتی مطلبی را با ذکر سند معرفی و مطرح کرده است، نپذیریم.
#عمادالدین_طبری میگوید داستان خرابه شام و شهادت حضرت رقیه علیهاالسلام در کتاب #حاویه از #قاسم_بن_محمد_مامونی که پیرامون زشتیهای #بنی_امیه و کارهای خلاف آنها نوشته شده بوده گرد آوری کرده است.
📍 به قول معروف حاج عباس قمی میگوید: آثار و کتاب ها و منابعی در دست ایشان بوده است که دیگران از آن بهره نبرده بودند. پس می توان این داستان را پذیرفت مضافاً براینکه اگر مرقد حضرت #رقیه درجای دیگری غیراز #شام واقع بود میتوانستیم تردیدی بکنیم که گروهی چنین چیزی را ساخته باشند.
📍اما در #شام که پایگاه #بنی_امیه، دشمنان قسم خورده اهل بیت علیهالسلام بودند، چطور میتوانند چیزی برای قرن ها آنجا بدرخشد و جلوه کند و بزرگانی از علمای برجسته ای به زیارت آنجا بروند و نذرها بکنند و خواستههایی داشته باشند که اجابت بشود.
🔸حال آیا میتوانیم بگوییم چنین جایگاهی واقعیت ندارد و امام حسین علیه السلام چنین دختری نداشته است؟
📲 @rajabidavani
♻️ پنجم #ربیع_الاول شهادت حضرت #سكينه سلام الله علیها تسلیت باد .
حضرت سكينه سلام الله عليها دختر امام #حسين عليه السلام 56 سال پس از واقعه #كربلا، در شب پنجم ربيع الاول سال 117 هجری در #مدينه وفات كرد.
قلائد النحور: ج ربيع الاول، ص 26
قيض العلام: ص 206
مستدرك سفينة البحار: ج 4، ص 67 مستدكات علم رجال الحديث: ج 8، ص 580
رياحين الشريعة: ج 3، ص 280
مادر ايشان حضرت #رباب سلام الله عليها است كه با هم در واقعه كربلا حضور داشتند، و همراه با اسرا به كوفه و شام رفتند.
در صبح روز رحلتش محمد بن عبدالله (نفس زكيه) چهار صد دينار عطر و عود خريد و پيرامون تابوت آن حضرت در مجمرهها سوزانيد.
خالد بن عبدالملك حاكم مدينه كه در نظر داشت با به تعويق انداختن تشييع جنازه بر اثر گرمي هوا به بدن مطهر جسارت شود، گفت: «صبر كنيد من براي نماز خواندن بر جنازه ميآيم»، ولي نيامد.
لذا جنازه مبارك آن حضرت تا شب دفن نشد.
پس از آن حضرت #سجاد عليه السلام و به قولي يحيي بن حسن عليه السلام و به قولي محمد بن عبدالله نفس زكيه بر جنازه آن حضرت نماز خواندند و آن حضرت را با احترام به خاك سپردند.
فيض العلام: ص 205 - 206
رياحين الشريعة: ج 3، ص 280 - 282
@Valayat61
♻️ رؤیای حضرت #سکینه علیها السلام
🌷 حضرت سکینه علیها السلام می گوید :
در یکی از شب ها که در شام بودم ، #خوابی دیدم طولانی.
در آخر آن خواب ، زنی را مشاهده کردم که دست بر سر نهاده و نالان است.
پرسیدم : این بانو کیست؟ گفتند : #فاطمه دختر محمّد رسول خدا و مادرِ پدر تو است ! گفتم : به خدا ، نزد او می روم و از آنچه با ما کردند ، به وی شکایت می کنم.
پس نزد او رفته ، مقابلش ایستادم و گریستم و گفتم: مادرجان! #حقّ ما را #منکر شدند ، جمع ما را از هم #جدا کردند و #حُرمت ما را #نگه_نداشتند! مادرجان! به خدا ، پدرم حسین را کشتند!
پس آن بانو به من فرمود:
سکینه جان! دیگر سخن مگو که دلم را سخت لرزاندی و قلبم را پاره کردی! این #پیراهن_پدر_تو است ، آن را نگه داشته ام تا زمانی که #خدا را #ملاقات کنم !
📗 ریاحین الشّریعه، ج 3، ص 280 - 278
📘 نفس المهموم، ص 217.
@Valayat61
⚫️تنها حاجت دختر امام حسین⚫️
✅یکی از اصحاب رسول الله به نام "سهلبنسعد" نقل میکند:
وارد شام شدم و دیدم مردم جشن با شکوهی گرفتهاند.
پرسیدم:
((امروز که عید نیست! چرا چنین جشنی گرفتهاید؟))
پاسخ دادند:
((سر حسین ، فرزند رسولالله را از کوفه به شام هدیه میآورند.))
گفتم:
((شگفتا ! سر فرزند رسول الله را میآورند و شادمانی میکنید!؟))
یک کاروان از دروازه ساعات دمشق وارد شد. سری که شباهت بسیاری به رسولالله داشت را بر نیزه دیدم. پشت سر نیزهدار نیز اهلبیت حسین، بر شتران عریان نشسته بودند.
نزدیک کاروان رفتم و از یکی از بانوان پرسیدم:
((نام تو چیست؟))
پاسخ داد:
( #سکینه ، دختر حسین)
گفتم :
((من از یاران جدّت؛ رسولخدا تو هستم. هر حاجتی داری بگو انجام دهم.))
دخت حسین فرمود :
((فقط به کسی که سر پدرم را بر نیزه دارد بگو کمی جلوتر برود تا مردم مشغول دیدن سر او شوند و ما را نبینند! ما #محارم رسولالله هستیم.))
نزد سربازی که سر حسین را بر نیزه داشت رفتم و گفتم:
((به تو چهارصد درهم می دهم ، فقط کمی جلوتر از اهلبیت حسین حرکت کن.))
نیزه دار هم قبول کرد و جلوتر رفت.
📚ترجمه مقتل خوارزمی ، صفحه ۲۶۰
#امام_حسین
🌱 @saqaleyn
هدایت شده از امام شناسی
🏴 به مناسبت سالروز وفات #سکینه بنت الحسین (ع) 🏴
▪️سکینه همسر عبدالله اکبر، فرزند امام حسن و پسر عموی اوست که در روز عاشورا همراه امام حسین علیه السلام به شهادت رسید.
▪️رباب همسر گرانقدر امام حسین علیه السلام، مادر عبدالله (علی اصغر) و سکینه و از زنان شایسته و نامدار تاریخ اسلام است. رباب که از بهترین زنان عصر خویش بود، نزد امام حسین علیه السلام منزلتی عظیم داشت و شدّت علاقه امام به وی، به قدری بود که حضرت فرمود:
▫️«من خانه ای را که سکینه و رباب در آن ساکنند، دوست دارم. علاقه مند به ایشان هستم و مال خود را برایشان خرج می کنم.» (1)
▪️سکینه از چشمه زلال دانش و معرفت امام حسین علیه السلام جرعه ها نوشید و به درجه ای از ایمان و باور دینی رسید که امام در توصیفش می فرماید:
▫️غالب (اوقات) بر سکینه چنین است که با تمام وجود محو جمال ازلی است. ایّامش غرق در عبادت و راز و نیاز با پروردگار سپری می گردد. (2)
▪️مطمئنّاً اگر امام بردباری او را محک نزده بود و به درجه ایمانش واقف نبود، او را همراه خویش به سفری پرحادثه نمی برد تا مبادا از آن حوادث دهشت بار روحش متزلزل شده و دینش دستخوش دگرگونی گردد. سکینه به مرتبه ای از یقین و رضای الهی رسیده بود که کشته شدن پدر و برادرها و عموها را دید، اما لب به شکایت نگشود و آن مصائب را لطف الهی دانست.
زمانی که دشمن، او و دیگر زنان را به قتلگاه برد تا از کنار کشتگان عبور دهد، او ناگهان بر پیکر خونین پدر افتاد و او را به آغوش گرفت و طوری گریست که دوست و دشمن گریان شدند.
💭سکینه می گوید:
▫️وقتی پیکر پدرم را در آغوش گرفتم، از حلقوم بریده اش این ندا را شنیدم که می گفت:
💧شیعیان من! هر زمان که آب گوارایی نوشیدید، مرا به یاد آورید و اگر سرگذشت غریب و شهیدی را شنیدید، بر من بگریید! (3)
💭همچنین در مجلس یزید خطاب به او گفت:
▪️ای یزید! از کشتن پدرم خوشحال نباش! او مطیع خدا و رسول بود و دعوت حق را اجابت کرد و به سعادتِ شهادت نائل آمد! ولی روزی خواهد آمد که تو را بازخواست می کنند، خود را برای پاسخگویی آماده کن! ولی تو چگونه می توانی پاسخ دهی؟(4)
▪️وقتی سکینه علیها السلام به مدینه رسید، همراه زنان بنی هاشم جامه سیاه پوشید و مجلس عزا برپا نمود و با نقل حادثه خونین کربلا از نهضت جاودانی امام حسین علیه السلام دفاع کرد. مجالس وعظ و سخنرانی او موجب بیداری وجدان های به خواب رفته و شناخت راه سعادت برای انسان های مشتاقِ هدایت شد. دختر امام حسین علیه السلام همراه مادرش رباب، عمّه ها و دیگر بانوان، مورد توجّه مردم مدینه بود. مشکلات مردم به دست آنها حل می گردید و خوشه چینی از خرمن سبز تعالیم حسینی و مکتب رهایی بخش اسلام به وسیله آنها برای مردم محقّق می شد.
🕯سرانجام حضرت سکینه علیه السلام در پنجم ربیع الاوّل 117 هـ.ق دنیا را وداع گفت و روح مطهّرش در بهشت برین سکنا گزید.
▪️آرامگاه آن بانوی گرامی در قبرستان بقیع (مدینه) است؛ وی هنگام انجام عمره، در مکّه رحلت کرده است. و گروهی نیز بر این باورند که: آرامگاه او در مقبره باب الصّغیر (دمشق) می باشد، که هم اکنون زیارتگاه شیعیان می باشد...(5)
📚1- محدّثات شیعه / دکتر غروی نایینی / ص 210
📚2- اسعاف الراغبین / در حاشیه نورالابصار / ص 202
📚3- مصباح / کفعمی / ص 376
📚4- منتخب / طریحی / ص 457
📚5- ریاحین الشریعه / ج 3 / ص 280 و 281
#ما_ملت_امام_حسينيم
♻️ شجاعت قابل تحسین حضرت سکینه(س)
⬇️ مورّخ شهیر، غیاث الدّین میرخواند در کتاب حبیب السّیر می گوید:
«حضرت #سکینه دختر امام حسین علیه السلام را به خاطر #جمال ظاهری و #کمال باطنی و حسن #خلق ، #عقیلة_القریش گفته اند. »
دختر امام حسین علیه السلام از #شجاعتی قابل تحسین برخوردار بود. وی در برابر ظالمان سکوت نمی کرد و به انجام تکالیف الهی همّت می گمارد. او از هیاهوی تبلیغاتی هراسی به دل راه نمی داد و با صلابت فاطمی دشمن را خوار و رسوا می نمود، با دلیل و منطق سخن می گفت و حقّانیّت خویش را به اثبات می رساند.
⬅️ روزهای #جمعه ، خالد بن عبدالملک ، بر #بالای_منبر می رفت و به #بدگویی از #علی علیه السلام می پرداخت؛ این خبر به حضرت سکینه علیها السلام رسید، وی همراه خدمتگزارانش نزد خالد می آمد و در مقابلش ایستاده و او را #سبّ و #لعن می کرد.
نگهبانان خالد #جرأت آزار رساندن به سکینه را #نداشتند؛ اما همراهانش را اذیّت کرده و آسیب می رساندند. در مجلسی که مروان، امیرمؤمنان علیه السلام را #سب نمود، با #شهامت ، #او و #اجدادش را لعنت کرد.
دختر عثمان که در جلسه حاضر بود، رو به سکینه کرد و گفت: من دختر شهیدم!
سکینه علیها السلام #سکوت کرد و آنگاه که #مؤذّن صدا به #اذان بلند کرد و به عبارت: « اشهد انّ #محمّداً_رسول_الله » رسید ، خطاب به دختر عثمان فرمود :
🎀 این ، #پدر_من است یا پدر تو؟
دختر عثمان #شرمسار گشت و گفت: «لافخر علیکم ابداً؛
من دیگر #هرگز به شما #فخر نخواهم کرد.»(۱)
👌 عظمت مقام و فصاحت و بلاغت کلام حضرت سکینه ، به کسی اجازه گستاخی و توهین نمی داد و همگان را سرجای خود می نشاند. همان طوری که سخن گفتن عمّه اش #زینب علیها السلام بر دهان #کوفیانِ_بی_غیرت و #بی_وفا مهر سکوت زد و آنان را به حیرت واداشت.
📗 (۱) تراجم سیّدات بنت النّبوّه ، ص ۱۵۷.
#وفات_حضرت_سکینه (سلام الله علیها)
💖 اللهم صل علی امیرالمؤمنین علی ابن ابی طالب علیه السلام 💖
@Valayat61
📌 ماجرای نبش قبر #حضرت_رقیه سلام الله علیها
✍️ ملا محمدهاشم خراسانی(ره) حکایت نبش قبر #حضرت_رقیه سلام الله علیها توسط ایشان به منظور ترمیم قبر و رفع آبگرفتگی مضجع شریف حضرت رقیه سلام الله علیها در سال ۱۲۸۰ هجری، را نقل میکند:
💠 جناب آقا سیّد ابراهیم دمشقی که نَسَبش به سیّد مرتضی علمالهدی منتهی میشد و سنّ شريفش بيش از 90 سال بود، سه دختر داشت و اولاد پسر نداشت. شبي دختر بزرگ ايشان حضرت رقيّه دختر #امام_حسين عليهالسلام را در خواب ديد كه فرمودند: «به پدرت بگو: به والي بگويد: ميان لحد و جسد من آب افتاده، و بدن من در اذّيت است، بيايد قبر و لحد مرا تعمير كند.»
💠 دختر به سيّد عرض كرد، ولي سيّد از ترس #اهل_سنت، به خواب اعتنا ننمود. شب دوّم دختر وسطي سيّد همين خواب را ديد و به پدر گفت، ترتيب اثري نداد. شب سوّم دختر كوچك سيّد همين خواب را ديد و به پدر گفت، باز ترتيب اثري نداد. شب چهارم خود سيّد حضرت رقيّه را در خواب ديد كه به طريق عتاب فرمودند: چرا والي را خبردار نكردي؟!
💠 سيّد بيدار شد، صبح نزد والي شام رفت و خوابش را گفت. والی به علماء و صلحاء شام از #شیعه و سنّی امر کرد که غسل کنند و لباسهای پاکیزه بپوشند، به دست هر کس قفل ورودی حرم مطهّر باز شد، همان کس برود و قبر مقدّس او را نبش کند، پیکر را بیرون آورد تا قبر را تعمیر کنند.
💠 صلحاء و بزرگان از شیعه و سنّی در کمال آداب غسل کردند و لباس پاکیزه پوشیدند، قفل به دست هیچ کس باز نشد مگر به دست خود مرحوم سیّد، و چون میان حرم آمدند کلنگ هیچ کدام بر زمین اثر نکرد، مگر به دست سیّد ابراهیم.
💠 حرم را قُرق کردند و لحد را شکافتند. دیدند بدن نازنین حضرت رقیه سلامالله علیها، میان لحد و کفن صحیح و سالم است اما آب زیادی میان لحد جمع شده است.
💠 سیّدابراهیم در قبر رفت، همین که خشت بالای سر را برداشت دیدند ،سیّد افتاد. زیر بغلش را گرفتند،
هی میگفت: «ای وای بر من.. وای بر من..
به ما گفته بودند #یزید لعنةالله علیه، زن غسّاله و کفن فرستاده ولی اکنون فهمیدم دروغ بوده، چون دختر با پیراهن خودش دفن شده. من بدن را منتقل نمیکنم، میترسم بدن را منتقل کنم و دیگر به عنوان "رقیّه بنت الحسین" شناخته نشود و من نتوانم جواب بدهم.
💠 سیّد بدن شریف را از میان لحد بیرون آورد و بر روی زانوی خود نهاد و سه روز بدین گونه بالای زانو خود نگه داشت و گریه میکرد تا اینکه قبر را تعمیر کردند.
💠 وقت #نماز که می شد سیّد بدن حضرت را بالای جایی پاکیزه میگذاشت. پس از فراغ از نماز برمیداشت و بر زانو مینهاد، تا اینکه از تعمیر قبر و لحد فارغ شدند، سید بدن را دفن کرد.
💠 و از معجزه آن حضرت این که سیّد در این سه روز احتیاج به غذا و آب و تجدید وضو پیدا نکرد و چون خواست بدن را دفن کند #دعا کرد که خداوند پسری به او عطا فرماید.
💠 دعای سیّد به اجابت رسید و در سن پیری خداوند پسری به او لطف فرمود که نام او را "سیّد مصطفی" گذاشت.
💠 آنگاه والی واقعه را به سلطان عبدالحمید عثمانی نوشت؛ او هم تولیت زینبیّه و مرقد شریف حضرت رقیّه و امّ کلثوم و #سکینه سلام الله علیهن را به سید ابراهیم واگذار کرد.
💠 این قضیه در سال ۱۲۴۲ هجری شمسی رخ داده و در کتاب «معالی» هم این قضیّه مجملاً نقل شده و در آخر اضافه کرده است:
💠 «فَنزلَ فی قبرها و وَضع علیها ثوباً لفَّها فیه و أخْرجها، فإذا هی بنتٌ صغیرةٌ دُونَ البُلوغِ و کانَ متْنُها مجروحةً مِنْ کثرةِ الضَّرب»
« آن سیّد جلیل وارد قبر شد و پارچه ای بر او پیچید و او را خارج نمود، دختر کوچکی بود که هنوز به سن بلوغ نرسیده، و پشت شریفش از زیادی ضربات مجروح بود.»
💠 پس از درگذشت سیّد ابراهیم، تولیت آن مشاهد مشرفه به پسرش سیّد مصطفی و بعد از او به فرزندش سیّد عبّاس رسید.فرزندان سیّد ابراهیم دمشقی معروف و مشهور به "مستجاب الدعوه" هستند.
📚 اسرار الشهادة، صفحه ٤٠٦.
📚 منتخب التواریخ، صفحه ۳۸۸.
📚 مقتل جامع مقرم، جلد ۲، صفحه ۲۰۸.
📚 تراجم اعلام النساء، جلد ۲، صفحه ۱۰۳.