🌹🌹 #عبرتهای_عاشورا، از نگاه مقام معظم رهبری
💢 باید بفهمیم چه بلایی بر سر آن جامعه آمد که حسینبنعلی (علیهالسّلام)، آقازادهی اوّلِ دنیای اسلام و پسر خلیفهی مسلمین، در همان شهری که پدر بزرگوارش بر مسند خلافت مینشست، سر بریدهاش گردانده شد و آب از آب تکان نخورد!
💢 قرآن جواب ما را داده است. میفرماید:
🕋«فخلف من بعدهم خلف اضاعوا الصّلاة واتبعوا الشهوات فسوف یلقون غیّا»
✅ آن گاه، پس از آنان جانشینانى به جاى ماندند که نماز را تباه ساخته و از هوسها پیروى کردند و به زودى [سزاى ] گمراهى [خود] را خواهند دید.
📚قران کریم، سوره مریم، آیه 59
💢 دو عامل اصلی این گمراهی:
1⃣◀️ یکی #دور_شدن از ذکر خدا و #معنویت که مظهر آن #نماز است. و کنار گذاشتن محاسبات خدایی از زندگی.
2⃣◀️ دوم «واتّبعوا الشهوات»؛ دنبال #شهوترانیها و هوسها رفتن و در یک جمله: #دنیا_طلبی. اینها را اصل دانستن و آرمانها را فراموش کردن. این، درد اساسی وبزرگ است.
💢 ما هم ممکن است به این درد دچار شویم. اگر در جامعهی اسلامی، آرمانخواهی ضعیف شود؛ هر کس به فکر این باشد که کلاهش را از معرکه در ببرد، اگر مصالح خود را بر مصالح جامعه ترجیح دهیم، معلوم است که به این درد دچار خواهیم شد.
♻️ رساندن آذوقه به خانواده و ترجیح دادن آنان به یاری امام ، او را از فیض شهادت و سعادت ابدی محرومکرد.
#طرماح ، برادر حجر بن عدی و از نوادگان حاتم طائی بود. او از چهرههای مشهور دوران صدر اسلام و شخصیتی نامی و بزرگوار، شجاع ، سخنور و شاعر و از شیعیان و یاران امیرالمؤمنین(ع) به شمار میرفت و در جنگهای آن حضرت حاضر بود.
وی بعضا از سوی امام علی(ع) به مأموریتهای مخفیانه میرفت. در آستانه جنگ صفین بین معاویه و حضرت علی(ع) نامههایی رد و بدل میشد. قاصد یکی از این نامهها طرِماح بود که به شام رفت و با معاویه گفتگو کرد. طرماح در دیدار با معاویه با حالتی بسیار شجاعانه، معاویه را در دربار خودش تحقیر کرد و سپس اینگونه گفت: سلام بر تو ای پادشاه !. و در جواب معاویه که پرسید چرا من را امیرالمؤمنین نخواندی؟ گفت: مؤمنین ما هستیم، چه کسی تو را بر ما امارت داده که تو را امیر بخوانم؟
معاویه از او درباره یاران امام سؤال کرد و طِرماح پاسخ داد:«زمانی که آنان را ترک کردم علی(ع) در میانشان مانند ماه شب چهارده، در بین ستارگان بود، او اگر فرمان دهد، اطاعتش میکنند و اگر نهی و منعشان کند، دوری میجویند.»
وی در مناظره با معاویه چنان با زیبایى و ظرافت و فصاحت و بلاغت سخن گفت كه معاویه پس از رفتن طرماح به اطرافیانش گفت: اگر من همه دارائى و اموال دنيايى خودم را به يكى از شما مى دادم، نمى توانستيد يك صدم آنچه را كه اين اعرابى طرمّاح از رسالت امامش انجام وظيفه كرد را انجام دهيد. به خدا قسم كه دنيا بر من تنگ شد..
👌 سالها گذشت و طرماح شجاع و سخنور، در آستانه قیام امام حسین(ع) از کوفه مخفیانه خارج شد تا به امام بپیوندد.
او در میــــانه ی راه کربلا ، در منزلگاه «عذیب الهجانات»، با سه سوار همراهش به امام حسین علیه السلام پیوستند و بعد از آن که دانست عزم امام(ع) برای جهاد و شهادت، جدی است، از امام حسین(ع) اجازه گرفت تا به سرعت، نزد خانواده ی خود برود و ضمن تأمین آذوقه ی آنها ، فورا با یاران قبیله اش به کربلا بازگردد. امام(ع) نیز اجازه داده و به او فرمودند : زود برگرد...
طرماح بنا به قول و وعده ای که داده بود با سرعت به سمت قبیله اش رفت و پس از رسيدن به موطن خود (اجاء) بلافاصله براي پيوستن به امام حسين (ع) به سوي ایشان بازگشت، اما هنگامي که به نزدیکی کربلا رسيد به وی اطلاع دادند اباعبداللَّه الحسين(ع) و يارانش همگی به شهادت رسیده و اهل بيت او به اسارت برده شده اند.
وي با دنیایی از حزن و اندوه ناچار به ديار خود بازگشت و ديگر نتوانست از امام زمانش حضرت سيدالشهدا عليه السلام حمايت نمايد.
🔰 طرماح مرد بزرگ و شیعه ی راستینی بود و نسبت به امامش نیز معرفت خوبی داشت و خیرخواه صادقی برای آن حضرت بود تا آنجا که چند بار مورد دعای امام حسین(ع) واقع شد، امّا رساندن #آذوقه به خانواده و ترجیح دادن آنان به یاری امام ، او را از فیض شهادت و سعادت ابدی محرومکرد.
#عبرتهای_عاشورا
♻️ رساندن جواب نامه عمر سعد ، او را از فیض شهادت و سعادت ابدی محرومکرد . قیس رفت و دیگر برنگشت .
👌 خوشا بحالِ آنها که نصیحت بپذیرند ...
حبیب ابن مظاهر می گوید : بعد از استقرار امام حسین(ع) در کربلا, من جلوی خیمه نشسته بودم، دیدم کسی دارد از جلوی دشمن میآید.
نگاه کردم، دیدم «قُرَّه ابن قیس حنظلی» است. من او را می شناختم، آدم بدی نبود. تعجب کردم که در سپاه ابن زیاد چه کار می کند؟
جلو آمد ، وقتی رسید گفت: حبیب، میخواهم با امام حسین ملاقات کنم. گفتم با امام حسین چه کار داری؟ گفت: عمر سعد مرا فرستاده، برای او پیامی دارم، می خواهم به ملاقاتش بروم. به او گفتم شمشیرت را بگذار برو. سلاحش را گذاشت و رفت. وقتی ملاقاتش با امام حسین علیه السلام تمام شد، آمد.
من او را نگه داشتم و گفتم: قره ابن قیس من که تو را می شناسم، آدم بدی نبودی، چه شد به سپاه ابن زیاد پیوستی؟ من علتش را نمی دانم اما #نصیحتی میکنم؛ حالا که آمدی #دیگر_نرو. حالا که به بهانة ملاقات با امام حسین آمدی دیگر برنگرد. بیا پیش ما بمان. من قول می دهم جدّش، رسول خدا تو را شفاعت کند و بهشت را برایت آماده کند، دیگر نرو.
قیس قدری تأمل کرد و گفت: من بروم. من پیام آور بودم، می روم پیغام امام حسین را می رسانم و برمیگردم. اما رفت و دیگر برنگشت...
بعدها قیس، که در فاجعه ی کربلا، با لشکر عمر سعد همکاری کرد، ضمن ابراز پشیمانی، بخشی از جریان عبور دادن زنان اهل بیت(ع) از کنار اجساد شهدا را گزارش کرده و گفته است:
«هر چه را فراموش کنم، گفته زینب، دختر فاطمه را فراموش نمیکنم که وقتی از کنار بدن برخاک افتاده برادرش حسین میگذشت، میگفت:
«یا محمداه، یا محمداه، صلی علیک ملائکة السماء، هذا الحسین بالعراء، مرمل بالدماء، مقطع الأعضاء، یا محمداه! و بناتک سبایا، و ذریتک مقتله، تسفی علیها الصبا»؛
«ای محمد، ای محمد، فرشتگان آسمان بر تو صلوات گویند، این حسین است در دشت افتاده، آغشته به خون، اعضاء بریده!
ای محمد، دخترانت اسیرند، ذریهات کشته شدهاند و باد بر آنها میوزد.»
این سخنان زینب دوست و دشمن را به گریه انداخت.
📗 الارشاد، ج ۲ ، ص ۸۵
#عبرتهای_عاشورا
♻️ بعد از واقعه عاشورا حدوداً سه مرتبه ۳ گروه به ندای هل من ناصرٍ امام حسین علیهالسلام پاسخ دادند.
*ولی دیر شده بود*
1⃣ گروه اوّل #توابیّن بودند ؛
همونهایی که روز عاشورا و قبل از اون سکوت کردند ، همگی قیام کردند تقریباً همه کشته شدند.
۵۰۰۰ نفر «ولی دیر شده بود.»*
2⃣ گروه دوّم #مردم_مدینه بودند .
بعد از عاشورا قیام کردند همگی کشته شدند حدود ۱۰۰۰۰ نفر یزیدگفت : لشکری که به مدینه حمله کنه ۳ روز جان و مال و ناموس مردم مدینه برايش حلاله.
آوردهاند اهلبیت امام سجاد(ع) رو در این زمان از مدینه خارج کردند [در یک صحرا] ، تا در مدینه شاهد جنگ نباشند.
*«امّا دیر شده بود.»*
3⃣ گروه سوّم #مختار بود که بعد از جنگهای فراوان و کشته شدن حدود ۱۵۰۰۰ نفر شکست خورد و حدود ۷۰۰۰ نفر هم از اسرا گردن زده شدند. مجموعاً حدود ۲۲۰۰۰ نفر کشته شد ،
*«امّا دیر شده بود.»*
مردمی که در مدینه هنگام خروج امام حسین (ع) ، همراهیش نکردند و مردمی که هنگام ورود امام حسین علیه السلام به کوفه کمکش نکردند ، همه بعدها به کمک امام رفتند
_*«ولی دیر شده بود.»*_
امام سجاد هم استقبال خاصّی از این حرکتها نمیکردند.
*«چون دیر شده بود.»*
حدود ۳۵۰۰۰ نفر کشته شدند .
_*«امّا دیر شده بود.»*_
خیلی فرق هست بین اون ۷۲ نفری که به موقع به یاری امامشون رفتند
با این ۳۵۰۰۰ نفری که بعد از کشته شدن امام قیام کردند.
👌 ما باید خیلی مراقب باشیم تا از امام خودمون عقب نیفتیم.
_*☝🏼الْمُتَقَدِّمُ لَهُمْ مارِقٌ، وَالْمُتَاَخِّرُ عَنْهُمْ زاهِقٌ وَاللّازِمُ لَهُمْ لاحِقٌ*
هر که بر ایشان تقدم جوید از دین بیرون رفته و کسى که از ایشان عقب ماند به نابودى گراید.
#عبرتهای_عاشورا