فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♻️ تقی زاده های امروز
♻️ رساندن آذوقه به خانواده و ترجیح دادن آنان به یاری امام ، او را از فیض شهادت و سعادت ابدی محرومکرد.
#طرماح ، برادر حجر بن عدی و از نوادگان حاتم طائی بود. او از چهرههای مشهور دوران صدر اسلام و شخصیتی نامی و بزرگوار، شجاع ، سخنور و شاعر و از شیعیان و یاران امیرالمؤمنین(ع) به شمار میرفت و در جنگهای آن حضرت حاضر بود.
وی بعضا از سوی امام علی(ع) به مأموریتهای مخفیانه میرفت. در آستانه جنگ صفین بین معاویه و حضرت علی(ع) نامههایی رد و بدل میشد. قاصد یکی از این نامهها طرِماح بود که به شام رفت و با معاویه گفتگو کرد. طرماح در دیدار با معاویه با حالتی بسیار شجاعانه، معاویه را در دربار خودش تحقیر کرد و سپس اینگونه گفت: سلام بر تو ای پادشاه !. و در جواب معاویه که پرسید چرا من را امیرالمؤمنین نخواندی؟ گفت: مؤمنین ما هستیم، چه کسی تو را بر ما امارت داده که تو را امیر بخوانم؟
معاویه از او درباره یاران امام سؤال کرد و طِرماح پاسخ داد:«زمانی که آنان را ترک کردم علی(ع) در میانشان مانند ماه شب چهارده، در بین ستارگان بود، او اگر فرمان دهد، اطاعتش میکنند و اگر نهی و منعشان کند، دوری میجویند.»
وی در مناظره با معاویه چنان با زیبایى و ظرافت و فصاحت و بلاغت سخن گفت كه معاویه پس از رفتن طرماح به اطرافیانش گفت: اگر من همه دارائى و اموال دنيايى خودم را به يكى از شما مى دادم، نمى توانستيد يك صدم آنچه را كه اين اعرابى طرمّاح از رسالت امامش انجام وظيفه كرد را انجام دهيد. به خدا قسم كه دنيا بر من تنگ شد..
👌 سالها گذشت و طرماح شجاع و سخنور، در آستانه قیام امام حسین(ع) از کوفه مخفیانه خارج شد تا به امام بپیوندد.
او در میــــانه ی راه کربلا ، در منزلگاه «عذیب الهجانات»، با سه سوار همراهش به امام حسین علیه السلام پیوستند و بعد از آن که دانست عزم امام(ع) برای جهاد و شهادت، جدی است، از امام حسین(ع) اجازه گرفت تا به سرعت، نزد خانواده ی خود برود و ضمن تأمین آذوقه ی آنها ، فورا با یاران قبیله اش به کربلا بازگردد. امام(ع) نیز اجازه داده و به او فرمودند : زود برگرد...
طرماح بنا به قول و وعده ای که داده بود با سرعت به سمت قبیله اش رفت و پس از رسيدن به موطن خود (اجاء) بلافاصله براي پيوستن به امام حسين (ع) به سوي ایشان بازگشت، اما هنگامي که به نزدیکی کربلا رسيد به وی اطلاع دادند اباعبداللَّه الحسين(ع) و يارانش همگی به شهادت رسیده و اهل بيت او به اسارت برده شده اند.
وي با دنیایی از حزن و اندوه ناچار به ديار خود بازگشت و ديگر نتوانست از امام زمانش حضرت سيدالشهدا عليه السلام حمايت نمايد.
🔰 طرماح مرد بزرگ و شیعه ی راستینی بود و نسبت به امامش نیز معرفت خوبی داشت و خیرخواه صادقی برای آن حضرت بود تا آنجا که چند بار مورد دعای امام حسین(ع) واقع شد، امّا رساندن #آذوقه به خانواده و ترجیح دادن آنان به یاری امام ، او را از فیض شهادت و سعادت ابدی محرومکرد.
#عبرتهای_عاشورا
🔴سوال:
بسمه تعالي
♦️جامعه محترم مدرسين حوزه علميه قم
سلام عليكم
مرجعيت شيعه خورشيد پر فروغي است كه در قرون متمادي همواره پشتيبان اسلام و خط راستين اهل بيت(عليهم السلام) بوده است. اين مسئوليت خطير همواره شايستهي مرداني بوده است كه واجد شرائط شرعي مذكور در روايات ائمه اطهار (عليهم السلام) باشند نظر به اهميت اين موضوع و با توجه به پرسشهاي مكرّر هموطنان دربارهي مرجعيت آقاي حاج شيخ يوسف صانعي خواهشمند است آن جامعه محترم كه همواره مرجع تشخيص اين موضوع بوده نظر خود را دربارهي مرجعيت ايشان اعلام فرمايند.
♦️با سپاس جمعي از استادان و فضلاي حوزه هاي علميه
🔴پاسخ:
بسم الله الرحمن الرحیم
♦️با توجه به پرسشهاي مكرّر مؤمنان، جامعه مدرسين حوزهي علميه قم براساس تحقيقات به عمل آمده در يك سال گذشته و پس از جلسات متعدد به اين نتيجه رسيده است كه ايشان فاقد ملاكهاي لازم براي تصدّي مرجعيت ميباشد.(1103/12710)
جامعه مدرسین حوزه علمیه قم
1388/10/12
🎀 کانال یا امیرالمؤمنین علیه السلام 🎀
🔴سوال: بسمه تعالي ♦️جامعه محترم مدرسين حوزه علميه قم سلام عليكم مرجعيت شيعه خورشيد پر فروغي است كه
🔴 "یوسف صانعی" درگذشت
♦️صانعی که روز گذشته بر اثر زمین خوردگی و مصدومیت شدید ناشی از آن در بیمارستان فرقانی قم بستری شده بود، صبح امروز فوت کرد.
♦️در دی ماه ۱۳۸۸ ودرایام فتنه ۹۸ جامعه مدرسین حوزه علمیه قم اعلام کرد که شیخ یوسف صانعی شایستگی تصدی #مرجعیت ندارد.
♻️ #محمد ، #شمع_جمع_آفرینش
ماه فرو ماند از جمال محمد ، سرو نباشد به اعتدال محمد
قدر فلک را کمال و منزلتی نیست ، در نظر قدر با کمال محمد
وعدهی دیدار هر کسی به قیامت ، لیلهی اسری شب وصال محمد
آدم و نوح و خلیل و موسی و عیسی ، آمده مجموع در ظلال محمد
عرصهی گیتی مجال همت او نیست ، روز قیامت نگر مجال محمد
وآنهمه پیرایه بسته جنت فردوس ، بو که قبولش کند بلال محمد
همچو زمین خواهد آسمان که بیفتد ، تا بدهد بوسه بر نعال محمد
شمس و قمر در زمین حشر نتابند ، نور نتابد مگر جمال محمد
شاید اگر آفتاب و ماه نتابند ، پیش دو ابروی چون هلال محمد
چشم مرا تا به خواب دید جمالش ، خواب نمیگیرد از خیال محمد
🎀 سعدی اگر #عاشقی کنی و #جوانی ، #عشق_محمد_بس_است_و_آل_محمد
#من_محمد_را_دوست_دارم
☑️ کمتر از ۲ دهم درصد از کل مردم جهان را یهودی تشکیل می دهند
اما کسی جرات انکار یا حتی مورد پرسش قرار دادن #هولوکاست را ندارد
اما بیش از ۳۰ درصد جمعیت جهان را مسلمانان تشکیل می دهد
درحالیکه به راحتی به پیامبر اعظم توهین می شود
چرا؟
چون یهودیان بن سلمان ، بن زايد و سایر خائنین را ندارد .
#من_محمد_را_دوست_دارم
♻️ حقه بازی
🌷 رهبر انقلاب اسلامی:
«بهانهی آزادی بیان برای محکوم نکردن جرم بزرگ اهانت به چهرهی قدسی حضرت رسول اعظم (صلّی الله علیه و آله) که از سوی برخی سیاستمداران فرانسوی گفته شده کاملاً مردود و غلط و عوامفریبانه است.»
۹۹/۶/۱۸
♻️ رساندن جواب نامه عمر سعد ، او را از فیض شهادت و سعادت ابدی محرومکرد . قیس رفت و دیگر برنگشت .
👌 خوشا بحالِ آنها که نصیحت بپذیرند ...
حبیب ابن مظاهر می گوید : بعد از استقرار امام حسین(ع) در کربلا, من جلوی خیمه نشسته بودم، دیدم کسی دارد از جلوی دشمن میآید.
نگاه کردم، دیدم «قُرَّه ابن قیس حنظلی» است. من او را می شناختم، آدم بدی نبود. تعجب کردم که در سپاه ابن زیاد چه کار می کند؟
جلو آمد ، وقتی رسید گفت: حبیب، میخواهم با امام حسین ملاقات کنم. گفتم با امام حسین چه کار داری؟ گفت: عمر سعد مرا فرستاده، برای او پیامی دارم، می خواهم به ملاقاتش بروم. به او گفتم شمشیرت را بگذار برو. سلاحش را گذاشت و رفت. وقتی ملاقاتش با امام حسین علیه السلام تمام شد، آمد.
من او را نگه داشتم و گفتم: قره ابن قیس من که تو را می شناسم، آدم بدی نبودی، چه شد به سپاه ابن زیاد پیوستی؟ من علتش را نمی دانم اما #نصیحتی میکنم؛ حالا که آمدی #دیگر_نرو. حالا که به بهانة ملاقات با امام حسین آمدی دیگر برنگرد. بیا پیش ما بمان. من قول می دهم جدّش، رسول خدا تو را شفاعت کند و بهشت را برایت آماده کند، دیگر نرو.
قیس قدری تأمل کرد و گفت: من بروم. من پیام آور بودم، می روم پیغام امام حسین را می رسانم و برمیگردم. اما رفت و دیگر برنگشت...
بعدها قیس، که در فاجعه ی کربلا، با لشکر عمر سعد همکاری کرد، ضمن ابراز پشیمانی، بخشی از جریان عبور دادن زنان اهل بیت(ع) از کنار اجساد شهدا را گزارش کرده و گفته است:
«هر چه را فراموش کنم، گفته زینب، دختر فاطمه را فراموش نمیکنم که وقتی از کنار بدن برخاک افتاده برادرش حسین میگذشت، میگفت:
«یا محمداه، یا محمداه، صلی علیک ملائکة السماء، هذا الحسین بالعراء، مرمل بالدماء، مقطع الأعضاء، یا محمداه! و بناتک سبایا، و ذریتک مقتله، تسفی علیها الصبا»؛
«ای محمد، ای محمد، فرشتگان آسمان بر تو صلوات گویند، این حسین است در دشت افتاده، آغشته به خون، اعضاء بریده!
ای محمد، دخترانت اسیرند، ذریهات کشته شدهاند و باد بر آنها میوزد.»
این سخنان زینب دوست و دشمن را به گریه انداخت.
📗 الارشاد، ج ۲ ، ص ۸۵
#عبرتهای_عاشورا