ضبطخانۀ وَلیعصر .
سید ُالغریب . .
- غریبِطوس -.mp3
3.46M
+ ننوش از آن جام.. ننوش پدرجان ؛
که داغ ِبزرگی را بر قلبمان خواهی گذاشت !
ننوش که اشکهایمان را جاری خواهی ساخت و شانههایمان را لرزان خواهیکرد . .
–— شهادت ِهشتمیننور از شمس ِآلعلی (ع) .
- به قلم ِآیه ، نوا و تنظیم ِرستاء .
˼ کاری از رادیو وَلیعصر ˹
ضبطخانۀ وَلیعصر .
+ ننوش از آن جام.. ننوش پدرجان ؛ که داغ ِبزرگی را بر قلبمان خواهی گذاشت ! ننوش که اشکهایمان را جا
میهمان ِعزای قلبتان . .
شما هم در نشر سهیم باشید🖤.
هدایت شده از ضبطخانۀ وَلیعصر .
- رَبیعالأول - .mp3
2.64M
ربیع که آمد ، سرخ میپوشم تا رنگ خون ِرقصان علیاصغر را در بین ابرها از یاد نبرم . اصلاً ربیع با این جشنها و خندهها آمد ، تا رضایت ِحسین و خانوادهاش را از دو ماه عزاداریهایمان بفهمیم .
- به قلم قرةالعین و نوای ِزینب .
و به تنظیم ِرَستاء .
˼ کاری از رادیو وَلیعصر ˹
جمعه سیاه .mp3
2.17M
+ میشنوی ؟ گلولهای جان ِانسان را در خود غرق کرد و سبزی ِگل هارا به خواب برد ..
گیسوان ِطلایی ِخورشید را قطع کرد ؛
چلچلهیِ شیرین ِعروسی ِپرستوها را خاموش کرد و خون ِقرمز را بر دیوارهای ِکشور ، روان کرد !
–— سالروز ِقیام ِ۱۷ شهریورماه و کشتار ِجمعیاز مردم🖤 ،
به دست ِماموران ِظالم ِپهلوی .
با قلم ِچشمنواز ِمهرنوش ،
نوای ِجاننشین ِمحمد ؛
و تنظیمِ باسلیقهی حوراء .
˼ کاری از رادیو وَلیعصر ˹
ضبطخانۀ وَلیعصر .
+ میشنوی ؟ گلولهای جان ِانسان را در خود غرق کرد و سبزی ِگل هارا به خواب برد .. گیسوان ِطلایی ِخور
بیست و یکمین وبآوای ِضبطخونهی ولیعصر . .
و مثل ِهمیشه ؛ سهم ِشما ، انتشار ِهنر 🖤.
- یادگارِکربلا -.mp3
10.31M
+ امروز راوی ِعاشورا ، بار ِدگر هنگام مرگ میبیند آنچه که گذشت در کربلا .
آنکه لقب گرفت سکینه ، امروز جسم ِبیجانش در تابوت است !
قاتلش خاطرات قتلگه و کربلاست ..
لبخند دارد برلب ؛ زیرا که قرار است سیمای ِپدر را پس از چندین سال ببیند .
—– سالروز ِوفات ِسکینهخاتون (س) ،
نازدانهی اباعبدالله الحسین (ع) 🖤.
با قلم ِشیوای ِعطیه ،
نوا و تنظیم ِدلانگیز ِرستاء .
˼ کاری از رادیو وَلیعصر ˹
ضبطخانۀ وَلیعصر .
+ امروز راوی ِعاشورا ، بار ِدگر هنگام مرگ میبیند آنچه که گذشت در کربلا . آنکه لقب گرفت سکینه ، ام
برای هر وبآوا [ پادکست ] ، زحمات ِفراوان کشیده میشه . .
با انتشار ِکار ، خودتون رو در کار ِاهلبیت (ع) شریک کنید🏴 .
ضبطخانۀ وَلیعصر .
وَ درد به استخوانِمان رسیده ؛ اما هنوز خودمان را نباختهایم و روزگار را زندگی میکنیم . هنوز آنقدر م
جهان استوار نمیماند ؛
مگر با سری خمیده ..
بر روی ِشانهی ِکسی که دوستش داریم .
همهچیز او بود .
شب و روز..
بادی که لای ِبرگها میخواند !
پرندهی ِصبح ،
آخرین ستارهی ِآسمان .
حالا خالی مانده ایم ؛
خالی ، بسیار خالی .
InShot_۲۰۲۴۰۹۱۵_۰۶۴۷۱۰۷۲۱.mp3
8.77M
+ درست در همان ثانیه ای که باران شروع به گرفتن میکند ، دنیا به خود میآید . و آسمان بیش از پیش میدرخشد. .
و به جرعت زمین و زمان سوگند میخورند که به چشم ِخود ، به وجود آمدن ِعشقی از جنس و بوی ِدیگری که هنگام بوسهی ِگرم رسول ِخدا بر دست ِبلورین ِبانویش شکل گرفت را دیدند و تمام ِآدمیان ، تقلید کنندهی ِناشیای از آن عشق هستند !
–— سالروز ِازدواج رحمةللعالمین ، با عفیفهبانوی ِجهان .
با نوای ِبهشتی ِریحانه ؛
قلم ِروحنواز ِقرةالعین ..
و تنظیم ِباشکوه ِعقیق .
˼ کاری از رادیو وَلیعصر ˹
ضبطخانۀ وَلیعصر .
+ درست در همان ثانیه ای که باران شروع به گرفتن میکند ، دنیا به خود میآید . و آسمان بیش از پیش مید
با انتشار ِبیست ُسومینوبآوای ِضبطخانه ،
شما هم شریک باشید 🤍 . .