eitaa logo
ویکی شبهه ( پاسخ به شبهات و شایعات فضای مجازی)
19.8هزار دنبال‌کننده
4.7هزار عکس
3هزار ویدیو
14 فایل
. ❌ تبادل و تبلیغ نداریم❌ 📲ارسال شبهات و شایعات👇 https://eitaa.com/joinchat/2097479691C55df9079c9 📲کانال ✅ ویکےشبهہ ✅ در تلگرام: https://telegram.me/Wiki_Shobhe . .
مشاهده در ایتا
دانلود
خداوند می‌فرماید مؤمنین کسانی هستند که چون می‌دانند و باور کرده‌اند که از کجا آمده و به کجا می‌روند؟ و نیز می‌دانند و باور کرده‌اند که هیچ چیز به خودش استقلالی ندارد و همه مخلوق و بنده‌ی او هستند، نه وقت اصابت یک امتیاز از خود بی‌خود شده و طغیان می‌کنند و نه وقت اصابت یک حادثه ناگوار و از دست دادن یک نعمت، امید و اهداف خود را فراموش می‌کنند و زود با بیان نگرش خود به حقایق عالم هستی (جهان‌بینی) تصریح می‌کنند که ما «نه از هستیم و نه به سوی آن می‌رویم» که با آمدن یا رفتنش خود و خدای خود را فراموش کرده و بلغزیم. بلکه ما از خدائیم و بازگشتمان به سوی اوست. به آیه‌ی ذیل توجه شود که هم واژه‌ »بلا» در آن استعمال شده و هم «مصیبت» و به خوبی تشریح شده است: «وَ لَنَبْلُوَنَّكُمْ بِشَيْءٍ مِّنَ الْخَوفْ وَالْجُوعِ وَنَقْصٍ مِّنَ الأَمَوَالِ وَالأنفُسِ وَالثَّمَرَاتِ وَبَشِّرِ الصَّابِرِينَ * إِذَا أَصَابَتْهُم مُّصِيبَةٌ قَالُواْ إِنَّا لِلّهِ وَإِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعونَ» (البقره، 155 و 156) ترجمه: و قطعاً شما را به چيزى از [قبيل] ترس و گرسنگى و كاهشى در اموال و جان‌ها و محصولات مى ‏آزماييم و مژده ده شكيبايان را * [همان] كسانى كه چون مصيبتى به آنان برسد مى‏گويند ما از آن خدا هستيم و به سوى او باز مى‏گرديم. د – تفاوت امتحان، فتنه، بلا و مصیبت: امتحان، فتنه و بلا، همه آزمایش هستند، اما در مراتب و چگونگی‌های متفاوت. به عنوان مثال: معمولاً عمل و عکس العمل انسان در خصوص هر موضوعی «امتحان» است. حتی در مواجه با یک لیوان آب نوشیدنی انسان امتحان می‌شود که چگونه برخورد می‌کند و آیا احکام الهی را در چگونگی مالکیت، سلامت، حق‌الناس، اسراف، رعایت محتاج و ... رعایت می‌کند یا خیر؟ ممکن است موضوع امتحان سخت‌تر باشد. یعنی توجه داشتن به خدا و اطاعت اوامر و نواهی او در این مورد به راحتی نوشیدن یک لیوان آب یا ... نباشد، بلکه تصمیم‌گیری و عمل سخت است. مثل شرکت در جنگ و جهاد با مال و جان. در این گونه موارد اغلب به امتحان «بلا» اطلاق می‌گردد. ممکن است موضوع امتحان به وضوح و آشکاری خوردن و آشامیدن، نماز و روزه، یا جنگ و جهاد نباشد، بلکه کم یا زیاد، پیچیده باشد، دقت بخواهد، شناخت مستلزم بصیرت، ثبات مستلزم ایمان راسخ و عمل مستلزم عزمی استوار باشد که معمولاً به آن «فتنه» گفته می‌شود. چه فتنه نعمتی مانند همسر و اولاد باشند، چه نقمتی مانند دشمنی‌های پیچیده و پنهان. پس فتنه هم بالذاته و حتماً «بد» نیست. ه – از خدا بد صادر نمی‌شود: خداوند متعال هستی محض، کمال محض و خیر محض است، پس هیچ گاه از او «شرّ و بد» صادر نمی‌گردد. بدیهی‌ها همه از سنخ نیستی هستند، نبود علم، نبود حِلم، نبود حکمت، نبود رأفت و رحمت و ...، موجب بروز بدی‌های هستند که خداوند متعال از این نقص‌ها منزه (سبحان) است. لذا چه در آیات قرآنی و چه در احادیث و روایات و چه به حکم عقل بیان و استدلال شده است که هر امتحان، بلا، فتنه و مصیبی که برای شما عواقب سوئی داشت، از خودتان است. پس نباید مثل انسان‌های جاهل گمان نمود که هر چه کار خوب کردیم و به نتایج مثبتی رسیدیم، همه هنر خودمان بوده و هر چه ناگوار بود، لابد خدا کرده و خدا این طور خواسته است. لذا فرمود: بازتاب عمل‌تان به خودتان بر می‌گردد. هر آن چه خوب بود برای خود شماست و هر آن چه بد کردید، خدا برخی را می‌بخشد و گاه بازتاب پاره‌ای از گناهان را به شکل مصیبت‌های ناگوار را می‌چشاند تا به عواقبش پی‌ببرید و برگردید و البته برخی نیز برای آخرت می‌ماند: «وَمَا أَصَابَكُم مِّن مُّصِيبَةٍ فَبِمَا كَسَبَتْ أَيْدِيكُمْ وَيَعْفُو عَن كَثِيرٍ» (الشوری، 30) ترجمه: و هر [گونه] مصيبتى به شما برسد به سبب دستاورد خود شماست و [خدا] از بسيارى درمى‏ گذرد. «ظَهَرَ الْفَسَادُ فِي الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ بِمَا كَسَبَتْ أَيْدِي النَّاسِ لِيُذِيقَهُم بَعْضَ الَّذِي عَمِلُوا لَعَلَّهُمْ يَرْجِعُونَ» ترجمه: فساد در خشكى و دريا به سبب آنچه دست‌هاى مردم فراهم آوردند نمودار شده است تا [سزاى] بعضى از آنچه را كه كرده‏اند به آنان بچشاند باشد كه بازگردند. پس از خدا «بد» صادر نمی‌گردد. یزید به حضرت زینب (ع) گفت: دیدی خدا با برادرانت چه کرد؟ یعنی فعل بد را به خدا نسبت داد؟ ایشان هم در پاسخ فرمودند: «ما رأیتُ الاّ جَمیلاً چیزی جز زیبایی ندیدم». یعنی آن چه خدا کرد، همه لطف، عشق، زیبایی و تجلی بود و آن چه تو کردی همه سیاهی، ظلم و هلاکت بود. - این که بر اساس احادیث و روایات گفته‌اند: «هر که در این بزم مقرب‌تر است، جام بلا بیشترش می‌دهند»، قاعده‌ی روشنی است. یعنی هر که بخواهد رشد کند، باید بیشتر زحمت بکشد و دنیا نیز بهشت نیست که ارتقا بدون تحمل سختی به دست آید و هر کس بخواهد به کلاس بالاتری رود، باید خود را برای قبولی در امتحان کلاس و مرتبه فعلی آماده‌تر کند ویکی شبهه @wiki_shobhe
🇮🇷ویکی شبهه🇮🇷 @Wiki_Shobhe 🌐«کانال جامع شبهات و شایعات فضای مجازی»🌐 ◀️شبهه 💡کلمات کلیدی : ⛔️ شبهه: ⛔️ @Wiki_Shobhe. خداوند به شما در باره فرزندانتان سفارش مى كند, سهم پسر چون سهم دو دختر است. و اگر [همه ورثه] دختر [و] از دو تن بيشتر باشند سهم آنان دو سوم ماترك است و اگر [دخترى كه ارث مى برد] يكى باشد نيمى از ميراث از آن اوست و براى هر يك از پدر و مادر وى [=متوفى] يك ششم از ماترك [مقرر شده] است , اين در صورتى است كه [متوفى] فرزندى داشته باشد ولى اگر فرزندى نداشته باشد و [تنها] پدر و مادرش از او ارث برند براى مادرش يك سوم است [و بقيه را پدر مى برد] و اگر او برادرانى داشته باشد مادرش يك ششم مى برد [البته همه اينها] پس از انجام وصيتى است كه او بدان سفارش كرده يا د ينى [كه بايد استثنا شود] شما نمى دانيد پدران و فرزندانتان كدام يك براى شما سودمندترند [اين] فرضى است از جانب خدا زيرا خداوند داناى حكيم است (۱۱) تمام ریاضی دانان و دنیا را جمع کنید اگر توانستند طبق فرمول قرآن را تقسیم کنند.!!!!! بنا به این آیه اگر مردی بمیرد وهمسرو پدر و مادر و دو دختر داشته باشد سهم ارث آنان به این قرار خواهد بود: 8/1 /1 /1 /2 اگر نسبتهای زیر را جمع کنید متوجهُ اشتباه این علم خواهید شد 8/1+6/1+6/1+3/2=3/7 ملاحظه می فرمایید که کسر بزرگتر از واحد شد . جالب اینجاست که در پایان آیه می‌‌گوید: زيرا خداوند داناى حكيم است ✅◀️ پاسخ شبهه: ▶️✅ @Wiki_Shobhe 🍀چگونگی تقسیم ارث در اسلام ( تفسیر آیات ۱۱ و ۱۲ سوره ی نساء ) ☘تفسیر آیه ی ۱۱ : 1⃣ارثی که به فرزندان می رسد : یُوصِیکمُُ اللَّهُ فىِ أَوْلَادِکُمْ 🔶اگر میت دارای فرزندان پسر و دختر است : ◀️لِلذَّکَرِ مِثْلُ حَظِّ الْأُنثَیَینْ ( پسر دو برابر دختر ) 🔶اگر میت دارای دو دختر یا بیشتر از دو دختر است : ◀️فَإِن کُنَّ نِسَاءً فَوْقَ اثْنَتَینِْ فَلَهُنَّ ثُلُثَا مَا تَرَکَ ( سهمشان دو ثلث است ) 🔶 اگر میت فقط یک دختر دارد : ◀️وَ إِن کاَنَتْ وَاحِدَةً فَلَهَا النِّصْفُ  ( سهمش نصف اموال میت است ) ✅نکته ۱ : بیشتر بودن ارث مرد نسبت به زن در برخی فروض تضییع حق زن نیست چرا که در سیستم خانواده در اسلام هزینه های زندگی بر عهده ی مرد است و اگر ارث بیشتری می گیرد از طرف دیگر مهریه و نفقه بدهکار است. در واقع از نظر اسلام ، زن فقط در سود شریک است و در ضرر شریک نیست بر خلاف مرد. ✅نکته ۲ : قابل توجه اینکه از نظر جملهبندى و طرز بیان ، ارث دختران اصل قرار داده شده و ارث پسران به صورت فرع و با مقایسه به آن تعیین گردیده، زیرا مىگوید: ” پسران دو برابر سهم دختران میبرند” در حالى که مى توانست بگوید : ” للانثى نصف الذکر- براى زن نصف مرد است” ولى این چنین نگفت. و این یک نوع تاکید روى ارث بردن دختران و مبارزه با سنتهاى جاهلى است که آنها را به کلى محروم مىکردند. به عبارت دیگر ارث زن را اصل در تشریع قرار داده و ارث مرد را به طفیل آن ذکر کرده تا مردم براى فهمیدن اینکه ارث مرد چه مقدار است محتاج باشند به اینکه ارث زن را بدست آورند. 2⃣ارثی که به  پدر و مادر می رسد : 🔶اگر میت فرزند دارد : ◀️وَ لِأَبَوَیْهِ لِکلُِّ وَاحِدٍ مِّنهُْمَا السُّدُسُ مِمَّا تَرَکَ إِن کاَنَ لَهُ وَلَدٌ ( سهم هریک از پدر و مادر یک ششم است ) 🔶اگر میت فرزند ندارد ، ◀️این حالت خودش دو صورت دارد : ◀️الف) میت دارای چند برادر است و به عبارت دیگر پدر میت چند فرزند پسر دارد : فَإِن کاَنَ لَهُ إِخْوَةٌ فَلِأُمِّهِ السُّدُسُ ( سهم مادر یک ششم است ) ◀️ب) میت دارای چند برادر نیست : فَإِن لَّمْ یَکُن لَّهُ وَلَدٌ وَ وَرِثَهُ أَبَوَاهُ فَلِأُمِّهِ الثُّلُثُ ( سهم مادر یک سوم است ) ❎تذکر ۱ : تقسیم ارثی که در بالا گفته شد همه بعد از انجام وصیت و دَیْنی است که بر عهده ی میت است.( مِن بَعْدِ وَصِیَّةٍ یُوصىِ بهَِا أَوْ دَیْنٍ ) ❎تذکر ۲ : قانون ارث بر اساس مصالح واقعى بشر استوار شده، و تشخیص این مصالح به دست خداست، زیرا انسان آنچه را مربوط به خیر و صلاح اوست در همه جا نمىتواند تشخیص دهد، ممکن است بعضى گمان کنند پدران و مادران بیشتر به نیازمندىهاى او پاسخ مىگویند، و بنا بر این باید در ارث بر فرزندان مقدم باشند، و ممکن است جمعى عکس این را فکر کنند و اگر قانون ارث بدست مردم مىبود هزار گونه هرج و مرج و نزاع و اختلاف در آن واقع میشد، اما خدا که حقایق امور را آن چنان که هست مىداند قانون ارث را بر نظام ثابتى که خیر بشر در آن است قرار داده.( ءَابَاؤُکُمْ وَ أَبْنَاؤُکُمْ لَا تَدْرُونَ أَیُّهُمْ أَقْرَبُ لَکمُْ نَفْعًا ) مثلا میتی که پدر و مادر دارد معلوم است که خیلی عمر نکرده است .⬇️⬇️
و ممکن است پدر و مادرش از سهم الارثِ خود دیون شرعی او را بپردازند و یتیمانش را سرپرستی کنند و یا برای او خیرات و مبرات بدهند که بیشتر به نفع میت باشد. پس کسی نگوید که در چنین فرضی بهتر است همه ی ارث به بچه ها برسد و کسی نمی تواند اشکال کند که رسیدن ارثِ چنین شخصی به پدر و مادرش اشتباه است. ❎تذکر ۳ : قانون ارث قانونى است که از طرف خدا فرض و واجب شده و او دانا و حکیم است و احکامى که صادر مى کند از روى علم و حکمت است.( فَرِیضَةً مِنَ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ کانَ عَلِیماً حَکِیما ) ☘تفسیر آیه ی ۱۲ : 🚻ارث همسران از یکدیگر 1⃣ ارثی که از زن به مرد می رسد : الف)اگر زن فرزند ندارد : وَ لَکُمْ نِصْفُ مَا تَرَکَ أَزْوَاجُکُمْ إِن لَّمْ یَکُن لَّهُنَّ وَلَدٌ ( نصف مالش به شوهر می رسد ) ب)اگر زن فرزند دارد : فَإِن کَانَ لَهُنَّ وَلَدٌ فَلَکُمُ الرُّبُعُ مِمَّا تَرَکْنَ ( یک چهارم مالش به شوهر می رسد ) ❎تذکر : البته ارث زن بعد از انجام وصیت او و پرداخت دیونی که دارد تقسیم می شود که این نشان دهنده ی این است که زن از نظر اسلام حق وصیت و معامله دارد بر خلاف گروهی که زن را سفیه می دانستند یا به او حق تصرف نمی دادند.( مِن بَعْدِ وَصِیَّةٍ یُوصِینَ بِهَا أَوْ دَیْنٍ ) 2⃣ارثی که از مرد به زن می رسد : الف)اگر مرد فرزند ندارد : وَ لَهُنَّ الرُّبُعُ مِمَّا تَرَکْتُمْ إِن لَّمْ یَکُن لَّکُمْ وَلَدٌ ( یک چهارم مالش به همسر می رسد ) ب) اگر مرد فرزند دارد : فَإِن کَانَ لَکُمْ وَلَدٌ فَلَهُنَّ الثُّمُنُ مِمَّا تَرَکْتُم ( یک هشتم مالش به همسر می رسد ) ❎تذکر ۱ : در اینجا نیز ارث مرد بعد از انجام وصیت او و پرداخت دیونی که دارد تقسیم می شود.( مِن بَعْدِ وَصِیَّةٍ تُوصُونَ بِهَا أَوْ دَیْنٍ ) ❎تذکر ۲ : بحثی مطرح است که آیا زن از تمام دارایی شوهر حتی زمین و اموال غیر منقول ارث می برد یا اینکه فقط از اموال منقول ارث می برد؟ اگرچه نظر مشهور فقهاء شیعه این است که زن از زمین ارث نمی برد ولی دیدگاه استاد عابدینی این است که زن از همه ی اموال شوهر حتی زمین ارث می برد. برای توضیح بیشتر در این زمینه می توانید به مقاله ی ایشان با نام ( ارث زن از تمامی دارایی شوهر ) مراجعه کنید که در مجله ی فقه اسلامی ، شماره ی ۱۵ و ۱۶ به چاپ رسیده است. ❓سوال ۱ : چرا در آیات ارث ، مرد مورد خطاب قرار می گیرد و زن به صورت غایب فرض شده است؟ آیا این ، نشان دهنده ی پایین بودن درجه ی زن نیست؟ 🔅جواب : ۱- اسلام به خاطر اهمیتی که برای حیای زن قائل است حتی در کلماتی که استفاده می کند نیز سعی دارد زن را در حالتی قرار دهد که حُجب و حیای او به کاملترین وجه حفظ شود و به همین خاطر در این آیات مرد را مورد خطاب قرار داده است. ۲- علاوه بر این ، اسلام مسئولیت های اجتماعی را بر دوش مرد گذاشته است و چون تقسیم ارث یک مسئولیت اجتماعی است طبیعتا مرد در آن مورد خطاب است چون اوست که وظیفه ی تقسیم ارث را بر عهده دارد و زن جز دریافت ارث کار دیگری ندارد. ۳- همچنین از اول سوره تا کنون خطابها مذکر بوده ، نظیر تمامی خطابهای قانونی و بر خلاف روش گذشته عمل کردن نیازمند توجیه است. ❓سوال ۲ : زن که یک عمر با مرد زندگی می کند و برای او زحمت های زیادی می کشد چرا در صورتی که مرد ، فرزند داشته باشد فقط یک هشتم مال او را به ارث می برد؟ آیا این ، ظلم در حق زن نیست؟ آیا چنین تقسیمی ، مجوزی برای فرزندان نیست که مادرشان را پس از فوت پدر از خانه بیرون کنند؟ 🔅جواب : اولا باید گفته شود که زن ، مهریه نیز دارد و اگر مهریه ی او داده نشده است باید قبل از تقسیم ارث از اصل اموال میت کم شود و به خصوص امروزه با مهریه هایی که تعیین می شود عملا بسیاری از اموال شوهر به همسرش می رسد. ( از این نکته غافل نشویم که مهریه های سنگین موجب تعطیلی قانون ارث می شود و از دیدگاه استاد عابدینی ، مهریه نباید به مقداری باشد که موجب تعطیلی قانون ارث شود. ) ثانیا یادمان نرود که نفقه ی زن در طول زندگی بر عهده ی شوهر بوده است. ثالثا اصل این است که زن ، شوهر می کند و از طرف شوهرش به مهریه و نفقه و مسکن دست پیدا می کند. با توجه به مجموع این نکات می توان گفت تقسیم ارثی که در اسلام گفته شده موجب ظلم در حق زن نیست. ✅نکته ۱ : در برخی فروض ، ترکه ی میت از مقدار سهامی که در قرآن گفته شده است کمتر است و در واقع طبق سهامی که قرآن معرفی کرده ، پول ، کم می آید. 🔸مثال : اگر ورثه، پدر و مادر و چند دختر و شوهر بوده باشند، ارث هریک از پدر و مادر ، یک ششم و ارث چند دختر ، دو سوم مال است و ارث شوهر، یک چهارم مال است که مجموع آنها ،پانزده دوازدهم مىشود یعنى سه دوازدهم از مجموع مال بیشتر مىگردد. در اینجا این بحث پیش می آید که آیا سه دوازدهم باید به طور عادلانه و به نسبت سهام از همه ورثه کم شود؟ و یا اینکه از افراد معینی کم گردد ؟⬇️⬇️
در میان دانشمندان اهل تسنن این است که باید از همه کم شورا فقها” عول” مىنامند و در مثال فوق مىگویند : سه دوازدهمِ کم آمده باید از همه ، به نسبت سهام آنها کم شود. ⬅️ولى به عقیده” فقهاى شیعه” همیشه کمبود به افراد خاصى متوجه مىشود و در مثال فوق، کمبود را فقط به دختران مىزنند و مىگویند: همانطور که در حدیث وارد شده” ممکن نیست خداوندى که حساب همه چیز، حتى ریگهاى بیابان را دارد، سهام ارث را طورى قرار دهد که کسرى داشته باشد” حتما خداوند در این گونه موارد، قانونى وضع کرده که با توجه به آن قانون، کمبودى متصور نیست و آن قانون، این است که در میان وارثان، بعضى در قرآن سهم ثابتى از نظر” حداقل” و” حداکثر” براى آنها ذکر شده، مانند سهم شوهر و زن و پدر و مادر ولى بعضى دیگر چنین نیستند، مانند” دختران تنها” و” تک دختر”، از این مىفهمیم که همیشه کمبود و کسرى باید به آنها بخورد که حد اقل و حد اکثر سهم آنها، مشخص نشده یعنى در نوسان است، لذا در مثال فوق، کمبودى متوجه شوهر و پدر و مادر نمىشود و تنها سهم دختران کم می شود. ✅نکته ۲: در برخی فروض ، ترکه ی میت از مقدار سهامی که در قرآن گفته شده است بیشتر است و در واقع طبق سهامی که قرآن معرفی کرده ، پول ، زیاد می آید. 🔸مثال : اگر مردى از دنیا برود و تنها یک دختر و مادر از او باقى بماند، مىدانیم که سهم مادر در این صورت یک ششم و دختر ، نصف (سه ششم) مال مىباشد که مجموع آنها چهار ششم مىشود، یعنى دو ششم اضافه مىماند. ⬅️در اینجا فقهاى اهل تسنن مىگویند: این اضافى را باید به” عصبه” (بر وزن کسبه) یعنى مردان طبقه بعد داد و این را اصطلاحا” تعصیب” مىنامند، ⬅️ولى فقهاى شیعه معتقدند که همه آن را باید در میان همان طبقه به نسبت سهامشان تقسیم کرد زیرا با وجود طبقه قبل، نوبت به طبقه بعد نمىرسد به علاوه دادن مقدار اضافى به مردان طبقه بعد، شبیه قوانین دوران جاهلیت است که زنان را بدون دلیل از ارث محروم مىساختند. 3⃣ارثی که از کلاله به خواهرش می رسد : تعریف کلاله :👈 کلاله عنوانى است براى شخصى که از دنیا رفته در حالى که نه پدر و مادرى دارد و نه فرزند. شاید انتخاب این عنوان براى او به خاطر این است که او کَلِّ بر دیگران است و مایه ى سختى آنهاست. ⏪و اما ارثی که از کلاله به خواهران و برادرانش می رسد دو صورت دارد : الف) 👈یا برادران و خواهران مادری میت هستند که خود شامل دو فرض می شود : ◀️۱- خواهران و برادران او یک یا دو نفر هستند : فَلِکلُِّ وَاحِدٍ مِّنْهُمَا السُّدُسُ ( برای هر کدام یک ششم ) ◀️۲- خواهران و برادران او سه نفر یا بیشتر هستند : فَإِن کَانُواْ أَکْثَرَ مِن ذَالِکَ فَهُمْ شُرَکَاءُ فىِ الثُّلُثِ ( همگی یک سوم ) ب) 👈یا خواهران و برادران ابوینی هستند که این صورت نیز دارای چند فرض است : ◀️۱- اگر فقط یک خواهر باشد : إِنِ امْرُؤٌاْ هَلَکَ لَیْسَ لَهُ وَلَدٌ وَ لَهُ أُخْتٌ فَلَهَا نِصْفُ مَا تَرَکَ ( سهم او نصف اموال کلاله است ) ◀️  ۲- اگر فقط یک برادر باشد : وَ هُوَ یَرِثُهَا إِن لَّمْ یَکُن لهََّا وَلَدٌ ( سهم او تمامی اموال کلاله است ) ◀️۳- اگر دو خواهر باشند : فَإِن کاَنَتَا اثْنَتَینِْ فَلَهُمَا الثُّلُثَانِ ممَِّا تَرَکَ ( سهم آنها ، دو سوم اموال کلاله است ) ◀️ ۴- اگر هم برادر داشته باشد و هم خواهر : وَ إِن کاَنُواْ إِخْوَةً رِّجَالًا وَ نِسَاءً فَلِلذَّکَرِ مِثْلُ حَظِّ الْأُنثَیَینِْ ( سهم هر مرد دو برابر سهم هر زن است ) ❓سوال : آیه ی ۱۲ سوره ی نساء و آیه ی ۱۷۶ سوره ی نساء هر دو ارث کلاله را مطرح کرده و در ظاهر با هم تنافی دارند. حال طبق توضیحاتی که در بالا داده شد آیه ی ۱۲ سوره ی نساء مربوط به خواهران و برادران مادریِ کلاله دانسته شد و آیه ی ۱۷۶ مربوط به خواهران و برادران ابوینی کلاله. ⁉️ آیا شاهدی بر این مطلب وجود دارد؟ 🔅جواب : شاهد بر این مطلب این است که معمولا کسانى که بالواسطه با شخص متوفى مربوط مىشوند، مقدار ارثشان به اندازه همان واسطه است، یعنى برادران و خواهران مادرى به اندازه سهم مادر مىبرند که یک سوم است، و برادران و خواهران پدر و مادرى، سهم ارث پدر را میبرند که بقیه ی مال است و چون آیه ۱۲ در باره ارث برادران و خواهران روى یک سوم دور میزند و آیه ۱۷۶ روى تمامی مال باقیمانده ، روشن میشود که آیه ۱۲ در باره آن دسته از برادران و خواهران است که تنها از طریق مادر با متوفى مربوطند، ولى آیه ۱۷۶ در باره برادران و خواهرانى است که از طریق پدر و مادر مربوط مىشوند. به علاوه روایاتى که از ائمه اهل بیت ع در این زمینه وارد شده نیز این حقیقت را اثبات میکند. ❎تذکر : در نبود برادران و خواهران ابوینی ، برادران و خواهران ابی جای آنان می نشینند. yon.ir/imTR کانال ویکی شبهه @Wiki_Shobhe
شبهه ⛔️ شبهه: ⛔️ با سلام اگر کسی رو میشناسین که به دچارمیباشدودرتامین خود مشکل داردلطف کنید ایشان را به همراه مدارک پزشکی و فاکتور خرید دارو به من معرفی کنید۰....33524201 دکتر مهدی سلیمان زاده.....31532968 دکتر عبدالله احتشام .....2313829 دکتر شریفی.....23042364 دکتر امير بهاري پوروفسوربهروزعلی پور09136....68لطفا بامن تماس بگیریددکتر مجید پورمند0918......439 لطفا این پیام را در گروههای دیگر هم نشر دهید شاید همین الان کسی به خاطر مضیقه مالی با مرگ دست وپنجه نرم میکند.تشکر دوستان عزیز بیمارستان واقع در تهران بزرگراه همت نرسیده به ازادگان دست راست روبروی دریاچه چیتگر یکی از پرفسورهای معروف دنیا جهت ویزیت بیماران سرطانی به صورت رایگان خدمات ارایه میدهند در صورتی که بیمار سرطانی میشناسید ممنون میشوم اطلاع رسانی کنید پروفسورفیروزان تلفن بيمارستان ٤٧٢٤١٠٠٠ ده دقیقه بزارین تو پستاتون شاید مشکل یه بنده خدایی حل شد.....این یه متن آنسان دوستانه هست هر جا می تونید پخش کنید ✅◀️ پاسخ شبهه: ▶️✅ ⛔️ شایعه: ⛔️ اگر کسی رو میشناسین که به سرطان دچار میباشدودرتامین هزینه دارویی خود مشکل داردلطف کنید ایشان را به همراه مدارک پزشکی و فاکتور خرید دارو به من معرفی کنید۰....33524201 دکتر مهدی سلیمان زاده.....31532968 دکتر عبدالله احتشام .....2313829 دکتر شریفی.....23042364 پورمند0918......439 لطفا این پیام را در گروههای دیگر هم نشر دهید بیمارستان تریتا واقع در تهران بزرگراه همت نرسیده به ازادگان دست راست روبروی دریاچه چیتگر یکی از پرفسورهای معروف دنیا جهت ویزیت بیماران سرطانی به صورت رایگان خدمات ارایه میدهندپروفسور فیروزان تلفن بيمارستان ٤٧٢٤١٠٠٠(خلاصه شده) ✅ *پاسخ شایعه:*✅ 1⃣ *این موضوع مربوط به سال 1393 یعنی شش سال پیش بوده است* 2️⃣ این شایعه به شکلی که منتشر شده صحت ندارد و شامل همه بیماران سرطانی نبوده است . 2⃣. یک مرجع آگاه در بیمارستان اعلام کرد : این ویزیت فقط در روز خاص و تعیین شده انجام شده ومربوط به یک همایش بوده وفقط ۵۰تا۶۰ نفر مورد معاینه قرار گرفته‌اند http://goo.gl/p0tzyP 🌹حق جو و حق طلب باشیم🌹 🇮🇷 کانال "ویکےشبهہ" کانال جامع شبهات و شایعات فضاے مجازے🇮🇷 📡 کانال ✅ ویکےشبهہ ✅ در ایتا📲 https://eitaa.com/Wiki_Shobhe کانال 🇮🇷 ویکےشبهہ 🇮🇷 در تلگرام: https://telegram.me/joinchat/BWGstz9LDGhlEtwQ6sumxg
🇮🇷ویکی شبهه🇮🇷 @Wiki_Shobhe 🌐«کانال جامع شبهات و شایعات فضای مجازی»🌐 ◀️شبهه 💡کلمات کلیدی : , , , ⛔️ شبهه: ⛔️ در برخی منابع تاریخی آمده است وقتی ابن ملجم را برای قصاص آوردند؛ عبدالله بن جعفر و عده ای دیگر، دست و پاهای او را بریده و زبانش را قطع کردند و او را به آتش کشیدند. ✅◀️ پاسخ شبهه: ▶️✅ 🔹مرحوم مجلسی در کتاب بحارالانوار، از کتاب ارشاد حدیث مفصلی نقل می کند که در انتهای آن چنین آمده است: «زمانی که ابن ملجم بر حضرت علی (ع) وارد شد، حضرت به او نگاهی کرد و فرمودند: نفس در برابر نفس؛ پس اگر من از بین شما رفتم، او را بکشید همانطور که مرا کشت، و اگر زنده ماندم خودم رای خود را بر او جاری خواهم کرد. ... مردم به خدمت (ع) رسیدند و گفتند: چه دستوری می دهی در مورد دشمن خداوند؟ به تحقیق او امتی را کشته است و ملتی را فاسد کرده. امیرامومنین به آنها فرمودند: اگر من زنده ماندم، رای خود را بر او پیاده خواهم کرد، و اگر از بین شما رفتم، پس همان کنید که با قاتل پیامبر می کردید. او را بکشید، سپس به آتش بکشید... بعد از مراسم دفن و برگشت امام حسن (ع)، امام دستور قطع گردن او را داد و پس از کشته شدنش، ام هیثم دختر اسود نخعی جسد او را برداشت و به آتش کشید ...» 🔸لازم به ذکر است که در این روایت، امام حسن علیه السلام او را با یک ضربه قصاص نمود و بعد حکم محارب را برای او اجرا نمود.(حکم محارب، اعدام و به آتش کشیده شدن است) 🔸حضرت در نامه ای به امام حسن و حسین (ع) آورده اند: « بدانید که نباید به قصاص خون من جز قاتلم کشته شود . بنگرید اگر من از این ضربت که او زده است کشته شوم شما نیز یک ضربت بر او زنید . اعضایش را مبرید (مثله نکنید) ، که من از رسول الله ( صلی الله علیه و آله ) شنیدم که فرمود : بپرهیزید از مثله کردن حتی اگر سگ هار باشد » 🔻آیا عبدالله بن جعفر به ابن ملجم تعدی کرد؟ 🔹حقیقت امر این است که علی بن حسین مسعودی در کتاب مروج الذهب و معادن الجوهر خود این نقل را آورده است وی سنی شافعی است که در نقلش هیچ سندی را ذکر نکرده و با وجود اختلاف 260 ساله او با واقعه نمی توان نقل او را پذیرفت. 🔻و اما نقل ابن سعد در طبقات کبری دچار اشکالاتی است 1. تمام راویان این حدیث عامی بوده و اکثر آنان عدالت ندارند؛ از جمله عمرو بن الاصم که غالی بوده است. 2. روایت نقل شده مخالف روایات صحیح السندی است که در منابع شیعه وجود دارد. 3. روایت با اصل مهم رجعت در تشیع و اسلام مخالفت دارد، در ابتدای روایت، به راحتی و به نقل از امام حسن (ع) رجعت تکذیب می شود. 🌐 @shobhe_net بازنشر از: 🇮🇷 کانال ویکی شبهه 🇮🇷 @Wiki_Shobhe
🇮🇷ویکی شبهه🇮🇷 @Wiki_Shobhe 🌐«کانال جامع شبهات و شایعات فضای مجازی»🌐 ◀️شبهه 💡کلمات کلیدی : , , , ⛔️ شبهه: ⛔️ @Wiki_Shobhe در برخی منابع تاریخی آمده است وقتی ابن ملجم را برای قصاص آوردند؛ عبدالله بن جعفر و عده ای دیگر، دست و پاهای او را بریده و زبانش را قطع کردند و او را به آتش کشیدند. ✅◀️ پاسخ شبهه: ▶️✅ @Wiki_Shobhe ابن ملجم مرادی، قاتل علیه السلام به وسیله امام حسن علیه السلام قصاص شد. در مورد چگونگی انجام این قصاص نقل‌هایی وجود دارد. معروف‌ترین آن، وصیت امام علی علیه السلام به فرزندش است: «اى فرزندان عبدالمطلّب! مبادا پس از من دست به خون مسلمانان فرو برید [و دست به کشتار بزنید] و بگویید، امیر مؤمنان کشته شد، بدانید که فقط قاتلم باید قصاص شود. هرگاه من از این ضربت او از دنیا رفتم تنها او را یک ضربت بزنید». امام در این سخن و سخنان دیگری که نقل شده است؛ اشاره به نوع کشتن قاتل خود که با یک ضربه باشد، کرده است. به نظر می‌رسد؛ نقل فوق که تقریبا متواتر است، با سیره امام حسن علیه السلام نزدیک‌تر باشد. با این وجود؛ در برخی منابع تاریخی؛ مثله کردن و یا سوزاندن ابن ملجم نیز نقل شده است که پذیرش آنها به دلایل مختلفی - مانند توصیه امیرالمؤمنین علیه السلام در مورد شیوه قصاص - بسیار دشوار خواهد بود. پاسخ تفصیلی امام علی علیه السلام در ماه مبارک رمضان، با ضربه شمشیر ابن ملجم مرادی به شهادت رسید.[۱] قانون قطعی اسلام، این حق را برای بازماندگان حضرتشان به رسمیت می‌شناسد که ابن ملجم را قصاص کنند، و آنان هم این کار را انجام دادند. اما در مورد چگونگی قصاص و کشتن ابن ملجم، نقل‌هایی وجود دارد که در ذیل به بررسی آنها می‌پردازیم. دستور امام علی علیه السلام به قصاص ابن ملجم نقل معروف و مشهوری از امام علی علیه السلام وجود دارد که خطاب به وارثان خود به صورت عام و امام حسن علیه السلام به صورت خاص، چنین وصیت می‌کند: ۱. «اى فرزندان عبدالمطلّب! مبادا پس از من دست به خون مسلمانان فرو برید [و دست به کشتار بزنید] و بگویید، امیر مؤمنان کشته شد، بدانید که فقط قاتلم باید قصاص شود. مراقب باشید؛ هرگاه من از این ضربت او از دنیا رفتم تنها او را یک ضربت بزنید». این گفتار، علاوه بر نهج البلاغه،[۲] در منابع دیگر شیعه[۳] و اهل سنت[۴] نیز نقل شده است، و به نوعی از کثرت نقل و شهرت برخوردار است. بخش ابتدایی این سخن در جلوگیری از اشتباهی است که عبیدالله فرزند خلیفه دوم انجام داد و در قصاص کشته شدن پدر، اقوام و دوستان قاتل را نیز کشت.[۵] امام علی علیه السلام با این گفتار تلاش می‌کند از بروز چنین عملی در میان فرزندان خود جلوگیری نماید. امام در ادامه سخن خود، نوع کشتن قاتل خویش را نیز معین کرده که باید تنها با یک ضربه باشد. ۲. در تعبیر دیگری از امام علی علیه السلام چنین نقل شده است: «زمانی که من مُردَم؛ به همان شیوه‌ای که قاتل مرا کشت، او را بکش».[۶] ۳. پس از شهادت امام علی علیه السلام ، امام حسن علیه السلام ابن ملجم را طلبید. او از امام درخواست کرد تا او را رها کند تا به جبران آن، معاویه را نیز به قتل برساند، اما امام شمشیر را به طرفش بلند کرد، ابن ملجم دستش را سپر کرد، و انگشت کوچک دست او، قطع شد. امام حسن علیه السلام ضربه دیگرى بر سرش زد و او را کشت.[۷] به نظر می‌رسد این نقل‌ها با سیره ائمه بزرگوار نزدیک‌تر است، به خصوص که از امام علی علیه السلام در مورد قاتلش چنین نقل شده است: «این اسیر را زندانی کنید. به او غذا و آب بدهید و با او خوش‌رفتار باشید».[۸] نقل‌های وارده درباره مثله کردن و آتش زدن ابن ملجم با وجود روایات و گفتارهای تاریخی فوق و شهرت برخی از آنها، نقل‌های دیگری نیز وجود دارد که جای تأمل دارند؛ از جمله: ۱. پس از شهادت امام علی علیه السلام ؛ حسن بن علی علیه السلام به سوی عبدالرحمن بن ملجم رفت، او را از زندان خارج کرد تا قصاص نماید. در این هنگام مردم جمع شدند، بدن او را به نفت آغشته کردند، و گفتند او را آتش بزنیم. عبدالله بن جعفر، حسین بن علی علیه السلام و محمد بن حنفیه گفتند اجازه دهید تا دل خود را از او خنک کنیم؛ عبدالله بن جعفر دست و پاهایش را قطع کرد، او شکوه نکرد؛ میخ داغ به چشمان او کشید، باز گلایه نکرد و گفت: تو چشمان مرا به سرب سرمه می‌کنی. پس از آن سوره: «اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّکَ الَّذِى خَلَقَ * خَلَقَ الْانسَانَ مِنْ عَلَقٍ» را تا آخر خواند.
چشمانش پُر از اشک شد. دستور دادند زبان او را قطع کنند؛ او ضجّه زد، به او گفتند: ای دشمن خدا! وقتی دست و پایت را می‌بریدیم ناله‌ای نکردی، اکنون چه شده است که ضجه می‌زنی؟ گفت: من اهل ناله کردن نیستم. الآن ناله می‌کنم؛ زیرا دوست ندارم در دنیا باشم و نتوانم ذکر خدا بگویم؛ سرانجام زبانش را بریدند و او را درون نمدی پیچیده و سوزاندند.[۹] شبیه این نقل در برخی منابع دیگر نیز آمده است.[۱۰] ۲. امام علی علیه السلام فرمود: «اگر زنده ماندم نظر خود را درباره وى(ابن ‌ملجم) اجرا خواهم کرد و اگر از دنیا رفتم با او مانند قاتل پیامبران رفتار کنید، ابتدا او را بکشید و سپس در آتش بیندازیدش تا بسوزد».[۱۱] ۳. در برخی از منابع شیعه چنین نقل شده است: «امام حسن علیه السلام نشست و دستور داد ابن ملجم را بیاورند، پس او را آوردند. امام به او فرمود: اى دشمن خدا! امیرمؤمنان را کشتى و تباهى را در دین بزرگ کردى؟ پس دستور داد گردنش را زدند. ام‌هَیثَم دختر أسوَد نَخَعى خواست که جسدش را به وی دهند، و کار سوزاندنش را به او واگذارند، جنازه را تحویل او دادند و ام‌هیثم جسدش را به وسیله آتش سوزاند».[۱۲] ۴. در نقلی شبیه نقل فوق؛ برخی منابع تاریخی اهل سنت نیز چنین گفته‌اند: پس از شهادت امام علی علیه السلام ، امام حسن علیه السلام ابن ملجم را احضار کرد. او به امام حسن علیه السلام گفت: آیا مایلی یک کار براى تو انجام دهم که به خدا سوگند من هرچه با خدا عهد کردم، انجام می‌دهم. من در مکه سوگند یاد کردم که على و معاویه را بکشم یا این‌که در راه این قصد، جان خود را فدا کنم. اگر می‌خواهی مرا آزاد کن که با خدا عهد می‌کنم در هر صورت؛ او را بکشم و یا نکشم اما زنده بمانم، مجدد نزد تو بر گردم و دست به دست تو بگذارم تا مرا بکشی. امام حسن علیه السلام فرمود: «رهایت نمی‌کنم مگر آن‌که آتش دوزخ را به چشم خود ببینى. پس ابن ملجم را کشت. مردم هم او را در بوریا پیچیده در آتش انداختند و سوزاندند».[۱۳] بررسی روایات بخش دوم و مقایسه آنها با روایات بخش اول را می‌توان در ذیل نکاتی چنین بیان کرد: الف. روایات مثله‌کردن و سوزاندن، مخالف روایات دسته اول هستند که منابع بسیاری بدان اشاره کرده و از شهرت بیشتری نیز برخوردارند. ب. مُثله کردن؛ علاوه بر آن‌که خلاف آموزه‌های اسلامی است، در این مورد خاص نیز حضرت علی علیه السلام به صراحت، از مثله کردن قاتلش نهی کرده و چنین فرموده‌ است: «از پیامبر اسلام صلی الله علیه وآله شنیدم که می‌فرمود: از مثله کردن دورى کنید هر چند درباره سگ گاز گیرنده باشد».[۱۴] ج. البته از برخی روایات - مانند روایت سوم و چهارم - برداشت می‌شود که گروهی از مردم - بدون آن‌که دستوری از امام حسن علیه السلام در این زمینه وجود داشته باشد - در حرکتی خودجوش و به دلیل شدت غضبی که از قاتل امام علی علیه السلام داشتند، جنازه او را سوزاندند که در این صورت، نمی‌توان انجام چنین رفتاری را به امام نسبت داد. در فرض هم که با توجه به غلبه احساسات مردمی عبدالله بن جعفرتعدی درقصاص کرده باشد چون غیر معصوم هست لزومی به دفاع از ایشان نیست و قطعا اهل بیت پیامبر با چنین عملی مخالفن منابع: [۱]. ابن عبدالبر، یوسف بن عبدالله، الاستیعاب فی معرفة الأصحاب، تحقیق، بجاوی، علی محمد، ج ۳، ص ۱۱۲۵، بیروت، دارالجیل، چاپ اول، ۱۴۱۲ق. [۲]. شریف الرضی، محمد بن حسین، نهج البلاغة، محقق، صبحی صالح، ص ۴۲۲، قم، هجرت، چاپ اول، ۱۴۱۴ق. [۳]. مانند: اربلی، علی بن عیسی، کشف الغمة فی معرفة الأئمة، محقق، رسولی محلاتی، هاشم، ج ۱، ص ۴۳۳، تبریز، نشر بنی‌هاشمی، چاپ اول، ۱۳۸۱ق. [۴]. مانند: ابن اثیر جزری، علی بن محمد، الکامل فی التاریخ، ج ۳، ص ۳۹۱، بیروت، دار صادر، ۱۳۸۵ق؛ طبری، محمد بن جریر، تاریخ الامم و الملوک(تاریخ طبری)، تحقیق، ابراهیم، محمد أبو الفضل، ج ۵، ص ۱۴۸، بیروت، دارالتراث، چاپ دوم، ۱۳۸۷ق. [۵]. ر.ک: ۳۲۰۲۹؛ قبر ابو لؤلؤ. [۶]. شیخ مفید، الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، ج ۱، ص ۲۱، قم، کنگره شیخ مفید، چاپ اول، ۱۴۱۳ق؛ ابن شهر آشوب مازندرانی، مناقب آل أبی‌طالب علیه السلام ، ج ۳، ص ۳۱۲، قم، علامه، چاپ اول، ۱۳۷۹ق. [۷]. خزاز رازی، علی بن محمد، کفایة الاثر فی النصّ علی الأئمة الإثنی عشر، محقق، مصحح، حسینی کوهکمری، عبداللطیف، ص ۱۶۲، قم، بیدار، ۱۴۰۱ق. [۸]. حمیری، عبدالله بن جعفر، قرب الإسناد، ص ۱۴۳، قم، مؤسسه آل البیت علیه السلام ، چاپ اول، ۱۴۱۳ق؛ مغربی، قاضی نعمان، شرح الاخبار فی فضائل الأئمة الأطهار علیه السلام ، ج ۲، ص ۴۳۱، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ اول، ۱۴۰۹ق. [۹]. ابن اثیر جزری، علی بن محمد، اسد الغابة فی معرفة الصحابة، ج ۳، ص ۶۱۸، بیروت، دارالفکر، ۱۴۰۹ق؛ ابن سعد کاتب واقدی، محمد بن سعد، الطبقات الکبری، ج ۳، ص ۲۸، بیروت، دارالکتب العلمیة، چاپ دوم، ۱۴۱۸ق.
[۱۰]. ر.ک: ابن قتیبه دینوری، عبدالله بن مسلم، الامامة و السیاسة، تحقیق، شیری، علی، ج ۱، ص ۱۸۱، بیروت، دارالأضواء، چاپ اول، ۱۴۱۰ق. [۱۱]. فتال نیشابوری، محمد بن احمد، روضة الواعظین و بصیرة المتعظین، ج ۱، ص ۱۳۴، قم، انتشارات رضی، چاپ اول، ۱۳۷۵ش؛ طبرسی، فضل بن حسن، اعلام الوری بأعلام الهدی، ص ۲۰۱، تهران، دارالکتب الاسلامیة، چاپ سوم، ۱۳۹۰ق. [۱۲]. الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، ج ۱، ص ۲۲. [۱۳]. ابن کثیر دمشقی، اسماعیل بن عمر، البدایة و النهایة، ج ۷، ص ۳۳۰، بیروت، دارالفکر، ۱۴۰۷ق؛ ابن خلدون، عبدالرحمن بن محمد، دیوان المبتدأ و الخبر فی تاریخ العرب و البربر و من عاصرهم من ذوی الشأن الأکبر(تاریخ ابن خلدون)، تحقیق: خلیل شحادة، ج ۲، ص ۶۴۷، بیروت، دارالفکر، چاپ دوم، ۱۴۰۸ق. [۱۴]. نهج البلاغة، ص ۴۲۲؛ تاریخ الطبری، ج ۵، ص ۱۴۸. 🇮🇷 کانال ویکی شبهه 🇮🇷 @Wiki_Shobhe
🇮🇷ویکی شبهه🇮🇷 @Wiki_Shobhe 🌐«کانال جامع شبهات و شایعات فضای مجازی»🌐 ◀️شبهه 💡کلمات کلیدی : (ع), , , ⛔️ شبهه: ⛔️ @Wiki_Shobhe "اسرار علی (ع) در یکی از معروفترین دانشگاه های جانور شناسی در هند تحقیقی صورت گرفت مبنی بر نحوه جفت گیری و تولید مثل طاووس . یک جفت طاووس را در قفس بزرگی قرار دادن و یک نگهبان نیز گذاشتند تا لحظه جفت گیری را ثبت کند . روزها گذشت و یک روز طاووس ماده تخم گذاشته بود . همگان در تعجب بودند . نگهبانان که به صورت شیفت بوده اند گفتند محاله : چون ما جفت گیری مشاهده نکردیم . مسئولین و دانشجویان تصمیم گرفتن که با دوربینهای پیشرفته این دو طاووس را کنترل کنند . شصت و یک روز گذشت ... هیچ جفت گیری مشاهده نشد ... ولی باز هم طاووس ماده تخم گذاشت . همه با تعجب به دنبال جواب این معما. طاووس هر شصت و یک روز میتواند یک تا سه تخم بگذارد .خبر پیچید ... تیم تحقیقاتی جانور شناسان از سراسر دنیا رفتند هند . همه اذعان داشتند که تا حالا جفتگیری طاووس را ندیده اند . تحقیقات پیچیده تر شد ولی بی فایده بود . بعد از یک سال جوانی از دانشجویان که اهل بلژیک بوده به تیم تحقیق میگوید . جواب معما در نهج البلاغه علی ابن ابی طالب نوشته شده . من اون کتاب را مطالعه کردم و این مطلب را اونجا دیدم در خطبه ای به نام طاووس . تحقیقات شروع شد و نهج البلاغه را اوردند . خطبه طاووس چنین نوشته شده : شگفتا از خلقت طاووس که با اراده خدا باردار میگردد بدین گونه که طاووس ماده پرهای خود را باز میکند و طاووس نر از عظمت الهی اشک از چشمانش جاری شده . طاووس ماده نزدیک نر میگردد و یک قطره از اشک او میخورد و باردار میگردد . تیم تحقیقات فیلمهارو لحظه به لحظه چک میکنند و این واقعیت را میپذیرند . .....یا علی(خطبه 165) " ✅◀️ پاسخ شبهه: ▶️✅ @Wiki_Shobhe 1. در متن شبهه به صورت ناشیانه ای کلام امام علی (ع) تحریف شده است ! 2. متن اصلی در نهج البلاغه : [...] چون خروس می پرد، و چون حیوان نر مست شهوت با جفت خویش می آمیزد، ... اگر كسی خیال كند. (باردار شدن طاووس به وسیله قطرات اشكی است كه در اطراف چشم نر حلقه زده و طاووس ماده آن را می نوشد آنگاه بدون آمیزش با همین اشكها تخمگذاری می كند) افسانه بی اساس است [...] "خطبه ۱۶۵ نهج البلاغه" 3. نه تنها به انجام جفتگیری اشاره شده ، بلکه حالات طاووس نر نیز به دقت تشریح شده است. 4. در این خطبه افسانه بارداری طاووس ماده با نوشیدن اشک چشم طاووس نر ، رد شده است . اما توضیح اصلی ایشان حذف و بخشی که امام علی (ع) به عنوان افسانه معرفی کرده اند را پاسخ امام نمایانده اند ! http://yon.ir/taavoos 5. بر خلاف ادعای شبهه با جستجوی واژه "فیلم جفت گیری طاووس" به فارسی و انگلیسی چندین مورد کلیپ در دسترس است! 6. این متنها با ظاهر بزرگداشت اما در باطن با هدف در تعارض قرار دادن شخصیت ائمه(ع) با عقل و علم تهیه می شوند . فضائل و مناقب ایشان چنان است که با این موارد خدشه دار نمی شود . www.hawzah.net/fa/Magazine/View/4693/4699/36925 حق جو وحق طلب باشیم لینک مطلب جهت انتشار: http://shayeaat.ir/post/340 🇮🇷 کانال ویکی شبهه 🇮🇷 @Wiki_Shobhe
🇮🇷ویکی شبهه🇮🇷 @Wiki_Shobhe 🌐«کانال جامع شبهات و شایعات فضای مجازی»🌐 ◀️شبهه 💡کلمات کلیدی : , , ⛔️ شبهه: ⛔️ " آیت الله علامه سید ابوالفضل برقعی!!!! مادر همه بدبختی های ما جهل مردم و غالبا سعی کردن رؤسا و زمامداران که مردم رو جاهل نگه دارن که مردم بیدار نشن سواری بدن محله کورا باشه که اگر گفت من خوشگلم کورا قبول کنن اما اگر چشمشون باز باشه ببینن که خوشگل نیست رسوا میشه تو محله کورا میشه هرکسی بگه من خوشگلم نمیفهمند کورا اما اگر کور نشد بینا شد دیگه هرکسی نمیتوانه ادعای خوشگلی بکنه الان مملکت ما همینحوره سابقا هم همینطور بود یک مشت کر و کور آی اسلام اسلام اسلام چیچیه نمیدونن هیچکدوم نمیدونن اسلام چیه رییس دانشگاش نمیدونه رییس دانشگاه الهیات اومده یه روز اینجا گفت آقا من رییس دانشگاه الهیاتم گفتم خیلی خب اصول دین چندتاس بهش برخورد اصول دین همه میدونن گفتم خب بگو گفت پنج تا گفتم خب مدرکش چیه رفت تو فکر خدا گفته پنج تا نه همچین آیه ای نداریم پیغمبر گفته پنج تا اصول دین همچین حدیثی نداریم موند توش معلوم شد رییس دانشگاه الهیات اصول دینش رو نمیدانه قم برو قم پیش آیت الله العظمی هر آیت اللهی که قبول داری بگو آقا اصول دین چندتان میگه پنج تا بگو آقا مدرک شما خدا گفته کجا پیغمبر گفته کجا نمیدونه متن کامل در http://shayeaat.ir/post/601 ✅◀️ پاسخ شبهه: ▶️✅ 1⃣ اطّلاعات "سید ابوالفضل برقعی" از اسلام، بسیار سطحی بود و هیچگاه به مرجعیّت نرسید! افراطیون جهت سوء استفاده، او را "آیه الله العظمی" می خواندند! 2⃣ وی در جوانی در دفاع از عقايد شيعه کتابهایی نوشت اما اواخر عمر نوعی گرایش وهّابی گری پیدا کرد و کتابی چون "امامت" او نشان از بیگانگی اش با علم کلام و فلسفه دارد! http://yon.ir/Tot1 🔎 @GhararGahShayeat 3⃣ توسل به اولياى الهى، به معناى واسطه (و سبب) قرار دادن آن انسانهاى مقرب درگاه الهى و طلب دعاى خير آنان در حق متوسّلان است که در قرآن نمونه های متعدد از این گونه توسلات نقل شده است! 4⃣ خداوند در آیه ۳۵ سوره مائده انسان را به گزینش وسیله برای تقرب به درگاهش امر میکند و بنابر تعدادی از روایات، ائمه(ع) مراد از وسیله در این آیه دانسته شده اند. http://yon.ir/J6aP 5⃣ در آیه ۵ سوره منافقون خداوند عدم توسل به انسان های برگزیده ای چون پیامبر (ص) را نشانه استکبار و خودبزرگ بینی منافقین می داند! http://yon.ir/3QCm 6⃣ ولادت امام زمان(عج)، امامت و منجی بشریت بودن ایشان بنابر دلایل عقلی و نقلی متعدد، حتی به استناد منابع اهل تسنن قطعی و مسلم است! http://yon.ir/xgC6 7⃣ اصول ۳ گانه توحید، معاد و نبوت، در همه ادیان الهی مشترک بوده و در سوره حمد نیز آمده است! علمای شیعه بر اساس آیات و روایات دو اصل عدل و امامت را در کنار این سه اصل دانسته اند. http://yon.ir/bCIu http://yon.ir/rt1p 8⃣ بعنوان نمونه از حدیث ثقلین با موضوع ناقص ماندن دین بدون استمرار نبوت با امامت، "اصل امامت" و با توجه به طرح بحث جبر و اختیار و شبهه گروه اشاعره در اهل سنت در عدالت خداوند، "اصل عدل" در کنار اصول دین شیعیان دانسته شده است. http://yon.ir/5Rpk http://yon.ir/1qkf 🔎 @GhararGahShayeat 9⃣ آیت الله سید محمد هادی میلانی که توسط آقای برقعی مورد اهانت قرار گرفته، از مراجع پیشرو و عامل تقویت مراکز دینی داخل و خارج از کشور بود! تقوا و طهارت روح این مرجع حتی سبب مسلمان شدن جراح اروپایی ایشان ، پرفسور برلون گردید. http://yon.ir/CfZi http://yon.ir/mx3Z منبع:سایت شایعات نشر این پیام صدقه جاریه است. 📚 📖 📚 📖 📚 📖 📚 📖 نشر مطلب با ذکر منبع بلامانع و نشانه پایبندی به اخلاق اسلامی است 👈قرارگاه پاسخ به شبهات و شایعات👉 بازنشر از: 🇮🇷 کانال ویکی شبهه 🇮🇷 @Wiki_Shobhe
🇮🇷ویکی شبهه🇮🇷 @Wiki_Shobhe 🌐«کانال جامع شبهات و شایعات فضای مجازی»🌐 ◀️شبهه 💡کلمات کلیدی : , , ⛔️ شبهه: ⛔️ @Wiki_Shobhe نامه پوران ناظمی دختر راننده اتوبوسی که باعث کشته شدن سربازان شده بود برای مردی که قربانی گناه دیگران شد اگر پدرمن بودی ؟؟ همه جا صحبت از این است که تو باعث کشته شدن سربازان وطن شده ای میگویند سرعتت بالا بوده میگویند وقتی اعتراض کردند پرخاش کردی میگویند ومیگویند ومیگویند ...نفرین میکنند فحش میدهند ولعنتت میکنند هیچکس از اینکه کجایی ودر چه حالی سراغی نمیگیرد همه نفرین ولعنت بر تو فرستادند اما هیچکس نپرسید چرا یکمرد 70ساله باید در این سن کار کند ؟؟چرا در حالی که بیشتر همسالانت در پارکها نرمش میکنند تو باید چنین شغل سختی را انتخاب کنی کسی نمیپرسد تو چه مشکلاتی داشتی که هم تو وهم ما قبول کردیم ..نه قبول نه !!مجبور شدیم اجازه بدهیم هنوزهم در سفر باشی تمام کودکی هایم بی تو گذشت. همیشه تو درجاده بودی ومن در کابوسهای شبانه ام تصادف میدیدم. بریدن فرمان، نگرفتن ترمز، دره و واژگونی. در رویاهایم اما میدیدم که برگشته ای از مدرسه میرسم وتو در هال بیحال وخسته در خوابی ...رویا وکابوسهایم باهمه فرق میکرد .. چرا کسی نمیپرسد چرا فریاد کشیدی چرا کسی نمیفهمد مردی در سن تو که شرافتش ،جوانمردی اش ونیازش هنوز در جاده ها سرگردانش کرده اهل خشونت نیست .سرعت شاید، میدانم تو اهل سرعت بودی همیشه مجبور بودی سریع باشی روزها زود میگذشت اگر سرعت نداشتی اجاره خانه وقسط وهزینه درمان مادر.و جهاز خواهرم از تو جلو میزدند ...باید سریع میرفتی تا شاید یکساعت زودتر برسی به دردهایت ...پدر چرا هیچکس به ما تسلیت نگفت ...چرا کسی نگفت این درد وعذاب بیش از تاب وطاقت تو هست..مگر میشود بیادت بیاید و آتش نگیری مگر میشود ؟؟؟بابا همیشه رویایم بود وقتی به خانه میرسم در هال بیحال وخسته خوابیده باشی اما دیشب رویایم فرق میکرد در رویا دیدم تو هم مرده ای و اطرافت را همان سربازانی که همه تورا مسبب مرگشان میدانند گرفته اند تو سرت را باشرمندگی پایین انداخته بودی اما انها دستت را میگیرند میبوسند و میگویند پدر جان چرا تو ؟؟چرا تو شرمنده ای ؟؟تو فقط بدنبال لقمه ای بودی که از دهانت گرفتند ،همانهایی که در 70سالگی بی هیچ بیمه وبازنشستگی رهایت کردند تا وقتی لازم بود گناه خطاهایشان را بر گرده ی تو افکنند ...پدر دستت را میبوسم همان دستی که شاید خطاکار باشد اما گناهکار نیست همان دستهایی که تمام عمر در حسرت دستان من و خواهرم بود .. تا بحال شنیده ای فرزندی برای پدرش آرزوی مرگ بکند ؟؟پدر جبران تمام فداکاریهایت پدرانه هایت خطاهایت و راستی هایت آرزوی مرگت است .. بمیر پدر بمیر تا عذاب این آتش را در دنیایی دیگر دستان مهربان وپسرانه ی همان سربازان خاموش کند . سخت است ...میفهمید سخت است!!! پدرم را لعنت نکنید .. پدرم هم یک قربانی است ... قربانی ظلم وبیعدالتی !!! پدر را لعنت نکنید پوران ناظمی ✅◀️ پاسخ شبهه: ▶️✅ @Wiki_Shobhe سرهنگ کسری سیروسی در گفت‌وگو با خبرنگار ایلنا درباره علت حادثه واژگونی اتوبوس حامل سربازان در نی‌ریز گفت: طبق بررسی‌ها وقوع این سانحه 50 درصد به علت تقصیر راننده بوده که به علت عدم توانایی در کنترل وسیله‌نقلیه ناشی از تخطی از سرعت‌مطمئنه موجب بروز حادثه شده است. رییس پلیس‌راه شمال استان‌فارس افزود: 25 درصد تقصیر در سانحه واژگونی اتوبوس به راهداری شهرستان به دلیل عدم نکات ایمنی محل و نصب گارد ریل بوده مناسب بوده و 25 درصد شرکت مسافربری مربوطه به دلیل عدم نظارت و کنترل لازم در شرایط مطلوب اتوبوس قبل از اعزام(کنترل مدیر فنی و سایر دلایل علت تصادف)مقصر شناخته شده است. http://yon.ir/fXZj 🇮🇷 کانال ویکی شبهه 🇮🇷 @Wiki_Shobhe