eitaa logo
ویکی شبهه ( پاسخ به شبهات و شایعات فضای مجازی)
16.4هزار دنبال‌کننده
4.6هزار عکس
2.9هزار ویدیو
14 فایل
. ❌ تبادل و تبلیغ نداریم❌ 📲ارسال شبهات و شایعات👇 https://eitaa.com/joinchat/2097479691C55df9079c9 📲کانال ✅ ویکےشبهہ ✅ در تلگرام: https://telegram.me/Wiki_Shobhe . .
مشاهده در ایتا
دانلود
🇮🇷ویکی شبهه🇮🇷 @Wiki_Shobhe 🌐«کانال جامع شبهات و شایعات فضای مجازی»🌐 ◀️شبهه 💡کلمات کلیدی : ⛔️ شبهه: ⛔️ آیا ایرانیان با آغوش باز اسلام را پیرفتند؟! ________________________________ زیباترین جملات را از کتاب دو قرن سکوت در این مورد انتخاب کرده ام بخوانید و لذت ببرید: نبردی که ایرانیان در این دو قرن با مهاجمان تازی کردند همه در تاریکی خشم نبود...در روشنی خرد و دانش نیز این نبرد دوام داشت....برخی از همان اول با این آیین تازه به مخالفت برخاستند...گویی قبول این دینی که تازی آورده بود اهانتی و ناسزایی در حق خویش قلمداد می کردند. از اینرو اگر در ظاهر خود را مسلمان فرا می نمودند در نهان از تازی و آیین او به شدت بیزار بودند و هر جا فرصتی دست می داد سر به شورش بر می آوردند و عربان و مسلمانان را از دم تیغ می گذرانیدند.هر روز به بهانه ای و در جایی قیام و شورشی سخت می کردند و می کوشیدند عرب را با دینی که آورده است از ایران برانند. در نهضتهای پیاپی آنها نه فقط نژاد عرب مردود بود..بلکه مسلمانی نیز مورد خشم و کینه قرار داشت و بدین گونه بیشتر شورشها رنگ دینی داشت. ایرانیانی که مسلمان شده بودند مورد خشم و کینه مردم بودندو این نفرت و کینه آنچنان بود که حتی زنهایی از ایرانیان که به عقد و زناشویی تازیان در آمده بودند ریش شوهران خود را گرفته از خانه بیرون می آوردند و بدست مردان می دادند تا آنها را بکشند! بن مایه ها: دو قرن سکوت...عبدالحسین زرینکوب ص 294-295 پس از 1400سال شجاع الدین شفا ص403 ✅◀️ پاسخ اول شبهه: ▶️✅ @Wiki_Shobhe ⬅️زرینکوب در چاپ نخست از کتاب «دو قرن سکوت» از ایران باستان مبالغه آمیز دفاع کرده که برخی زرتشتیان و باستان ستاهای افراطی را شادمان ساخته اما توجه ندارند که او شش سال بعد (سال ۱۳۳۶)✅ ضمن اصلاح نوشته ی پیشین، در مقدمه ی چاپ دوم، به بازگشت از موضع قبلی اش تصریح کرده است. وی در مقدمه (ص ۱۹ ـ ۲۰) چنین نگاشته است: ⬅️«در جایی که سخن از حقیقت جویی است چه ضرورت دارد که من بیهوده از آنچه سابق به خطا پنداشته ام دفاع کنم و عبث لحاج و عناد ناروا ورزم؟❓ از این رو، درین فرصتی که برای تجدید نظر پیش آمد، قلم برداشتم و در کتاب خویش برهرچه مشکوک و تاریک و نادرست بود، خط بطلان کشیدم. بسیاری از این موارد مشکوک و تاریک جاهایی بود که من در آن روزگار گذشته، نمی دانم از👈👈👈 خامی یا تعصب، نتوانسته بودم به عیب و گناه و شکست ایران به درست اعتراف کنم. 👈👈👈در آن روزگاران، چنان روح من از شور و حماسه لبریز بود که هرچه پاک و حق و مینوی بود از آن ایران می دانستم و هرچه را از آن ایران ـ ایران باستانی را می گویم ـ نبود، زشت و پست و نادرست می شمردم. در سالهایی که پس از نشر آن کتاب بر من گذشت و در آن مدت، دمی از کار و اندیشه و در باب همین دوره از تاریخ ایران، غافل نبودم، در این رأی ناروای من چنان که شایسته است، خللی افتاد. خطای این گمان را ـ که صاحب نظران از آن عافل نبودند ـ دریافتم و درین فرصتی که برای تجدید نظر در کتاب سابق دست آمد ⏪لازم دیدم که آن گمان خطای تعصب آمیز را جبران کنم.» و حال در مورد اسلام آوردن ایرانیان ✅ اسلام تا حد بسیاری جامعه و فرهنگ ایران ‌زمین را دستخوش تغییراتی کرد و از طرفی ایرانیان نیز در راه اقدامات بسیاری انجام دادند که ماحصل این تغییرات و اقدامات را می‌توان «خدمات متقابل اسلام و ایران» نامید. درباره اسلام آوردن ایرانیان، همواره راه بحث و گفتگو باز بوده و هست. هرچه در این مسیر پیش‌تر می‌رویم، درهایی نوتر و شگرف‌تر به روی خردمندان گشوده می‌گردد. ⭕️👈 از آن جمله می‌توان به سخنان « مرحوم عبدالحسین زرینکوب » اشاره کرد که درباره‌ی مسلمان شدنِ ایرانیان نکاتی بس قابل توجه بیان داشت: 👈 «بسیاری از ایرانیان از همان آغاز کار، دین مسلمانی را با شور و شوق پذیره شدند. دین تازه‌ای را که عربان آورده بودند، از آیین دیرین نیاکان خویش می‌یافتند و ثنویت مبهم و تاریک زرتشتی را در برابر توحید محض و بی‌شایبه‌ی اسلام، شرک و کفر می‌شناختند». ⭕️👈 ایشان در ادامه می‌افزایند که بخشی از ایرانیان نیز حاضر به پذیرش اسلام نشدند. برخی در این سرزمین ماندند و برخی نیز به هندوستان مهاجرت کردند. عبدالحسین زرینکوب، دو قرن سکوت، تهران: انتشارات سخن، ۱۳۹۲. ص ۲۶۹ و ص ۲۴۳ 💟 کانال نقد اتئیسم و اسلام ستیزان 🌿 @NaghdeAtheist بازنشر از: 🇮🇷 کانال ویکی شبهه 🇮🇷 @Wiki_Shobhe
🇮🇷ویکی شبهه🇮🇷 @Wiki_Shobhe 🌐«کانال جامع شبهات و شایعات فضای مجازی»🌐 ◀️شبهه 💡کلمات کلیدی : ⛔️ شبهه: ⛔️ آیا ایرانیان با آغوش باز اسلام را پیرفتند؟! ____________________________ زیباترین جملات را از کتاب دو قرن سکوت در این مورد انتخاب کرده ام بخوانید و لذت ببرید: نبردی که ایرانیان در این دو قرن با مهاجمان تازی کردند همه در تاریکی خشم نبود...در روشنی خرد و دانش نیز این نبرد دوام داشت....برخی از همان اول با این آیین تازه به مخالفت برخاستند...گویی قبول این دینی که تازی آورده بود اهانتی و ناسزایی در حق خویش قلمداد می کردند. از اینرو اگر در ظاهر خود را مسلمان فرا می نمودند در نهان از تازی و آیین او به شدت بیزار بودند و هر جا فرصتی دست می داد سر به شورش بر می آوردند و عربان و مسلمانان را از دم تیغ می گذرانیدند.هر روز به بهانه ای و در جایی قیام و شورشی سخت می کردند و می کوشیدند عرب را با دینی که آورده است از ایران برانند. در نهضتهای پیاپی آنها نه فقط نژاد عرب مردود بود..بلکه مسلمانی نیز مورد خشم و کینه قرار داشت و بدین گونه بیشتر شورشها رنگ دینی داشت. ایرانیانی که مسلمان شده بودند مورد خشم و کینه مردم بودندو این نفرت و کینه آنچنان بود که حتی زنهایی از ایرانیان که به عقد و زناشویی تازیان در آمده بودند ریش شوهران خود را گرفته از خانه بیرون می آوردند و بدست مردان می دادند تا آنها را بکشند! بن مایه ها: دو قرن سکوت...عبدالحسین زرینکوب ص 294-295 پس از 1400سال شجاع الدین شفا ص403 ✅◀️ پاسخ دوم شبهه: ▶️✅ 💎 آیا کتاب "دو قرن سکوت" معتبر است؟ 💎پاسخ: خیر این کتاب، کتابی غیرمعتبر و پر از تاریخی است که مرحوم دكتر عبدالحسين زرين كوب، بر اساس ديدگاه باستانگرائي و برتري ايران قبل از اسلام تاليف کرده و از نظر تاريخي، ايراداتي اساسي دارد . ❎ زرین کوب در مقدمه چاپ هاي بعدي كتاب گوشزد نموده است و خود اعتراف مي كند كه با توجه به تعصب و خامی و شور این کتاب را نوشته و در بسياري از مسائل مغرضانه قلم زده است. ✅ دکتر زرین کوب، برای جبران اشتباهات کتاب دو قرن سکوت، کتاب دیگری با نام 📙«كارنامه اسلام» را در سال 1342 نوشت. (موضوعی که متاسفانه در تبلیغات سانسور می شود و از کتاب وی، به عنوان منبعی برای ادعای دروغین جنایات اعراب (مسلمانان!) در ایران، بهره برداری میکنند.) ✍دكتر زرين‌كوب در مقدمه این کتاب مي‌نويسد: «در آن روزگاران، چنان روح من از شور و حماسه لبريز بود كه هر چه پاك و حق و مينوي بود از آن مي‌دانستم و هر چه را از آن ايران– ايران را مي‌گويم- نبود زشت و پست و نادرست مي‌شمردم. ... در اين فرصتي كه براي تجديد نظر در كتاب سابق بدست آمد لازم ديدم كه آن گمان خطاي آميز را جبران كنم.»🙏 ✍استاد در کتاب "خدمات متقابل اسلام و ايران" انتقادات جدي و تندي را نسبت به کتاب دو قرن سکوت دارد و در آغاز اين كتاب از نوشته استاد مطهري نيز ياد شده است. ایشان می نویسد: «عكسالعمل ايرانيان در برابر اسلام فوقالعاده نجيبانه و سپاسگزارانه بوده و از يك نوع توافق طبيعي ميان روح اسلامي و كالبد ايراني حكايت ميكند . اسلام براي ايران و ايراني در حكم غذاي مطبوعي بوده كه به حلق گرسنهاي فرو رود . يا آب گوارايي كه به كام تشنهاي ر يخته شود ..... 👌مظالمي كه آل و پيروان عربشان از امويان ديدند از مظالمي كه بر ايرانيان در آن دوره وارد شد بسي بيشتر و جانگدازتر بوده است...✅ عجبا ! ميگويند ( در طي اين دو قرن زبان ايراني خاموشي گزيده بود و ايراني سخن خويش جز بر زبان شمشير نميگفت ) من حقيقتا معني اين سخن را نميفهمم ! آيا زبان علمي زبان نيست ؟ ! آيا زبان ادبي زبان نيست ؟ آيا شاهكار ادبي سيبويه كه در فن خود همطراز المجسطي بطلميوس و منطق ارسطو در فن خودشان ، به شمار ميرود جز در اين دو قرن آفريده شده است ؟ ! آيا ادب الكاتب ابن قتيبه كه آن نيز در فن خود يك شاهكار است محصول اين دو قرن نيست ؟ ! آيا شاهكار ادبي آفريدن مربوط به زبان نيست ؟...» ( جهت آگاهي و مطالعه بيشتر ر.ك :خدمات متقابل اسلام و ايران ، صص 668-677 ) اطلاعات بیشتر در این لینک: http://porseman.org/q/show.aspx?id=99458 🔎 @GhararGahShayeat بازنشر از: 🇮🇷 کانال ویکی شبهه 🇮🇷 @Wiki_Shobhe
Wiki_Shobhe: 🇮🇷ویکی شبهه🇮🇷 @Wiki_Shobhe 🌐«کانال جامع شبهات و شایعات فضای مجازی»🌐 ◀️شبهه 💡کلمات کلیدی : ، ، ، ⛔️ شبهه: ⛔️ @Wiki_Shobhe اعراب چه کردندباایران....؟؟ در سال ۶۳۶ میلادی اعراب مسلمان به ایران حمله کردند عبدالحسین زرین کوب در کتاب دو قرن سکوت می نویسد: فاتحان، گریختکان را پی گرفتند؛ کشتار بیشمار و تاراج گیری باندازه ای بود که تنها سیصد هزار زن و دختر به بند کشیده شدند.شست هزار تن از آنان به همراه نهصد بار شتری زر و سیم بابت خمس به دارالخلافه فرستاده شدند و در بازارهای برده فروشی اسلامی به فروش رسیدند ؛ با زنان در بند به نوبت همخوابه شدند و فرزندان پدر ناشناخته ی بسیار بر جای نهادند پس از تسلط اعراب در حمله به سیستان؛ مردم مقاومت بسیار و اعراب مسلمان خشونت بسیار کردند بطوریکه ربیع ابن زیاد ( سردار عرب ) برای ارعاب مردم و کاستن از شور مقاومت آنان دستور داد تا صدری بساختند از آن کشتگان ( یعنی اجساد کشته شدگان جنگ را روی هم انباشتند ) و هم از آن کشتگان تکیه گاهها ساختند؛ و ربیع ابن زیاد بر شد و بر آن نشست و قرار شد که هر سال از سیستان هزار هزار ( یک میلیون ) درهم به امیر المومنین دهند با هزار غلام بچه و کنیز ( کتاب تاریخ سیستان صفحه۳۷، ۸۰ – کتاب تاریخ کامل جلد1 صفحه ۳۰۷) در حمله اعراب به ری مردم شهر پایداری و مقاومت بسیار کردند ؛ بطوریکه مغیره ( سردار عرب ) در این جنگ چشمش را از دست داد . مردم جنگیدند و پایمردی کردند… و چندان از آنها کشته شدند که کشتگان را با نی شماره کردند و غنیمتی که خدا از ری نصیب مسلمانان کرد همانند غنائم مدائن بود ( کتاب تاریخ طبری؛ جلد پنجم صفحه ۱۹۷۵) در حمله به شاپور نیز مردم پایداری و مقاومت بسیار کردند بگونه ای که عبیدا ( سردار عرب ) بسختی مجروح شد آنچنانکه بهنگام مرگ وصیت کرد تا به خونخواهی او؛ مردم شاپور را قتل عام کنند؛ سپاهیان عرب نیز چنان کردند و بسیاری از مردم شهر را بکشتند (کتاب فارسنامه ابن بلخی؛ صفحه 116 کتاب تاریخ طبری؛ جلد پنجم صفحه 2011) در حمله به الیس؛ جنگی سخت بین سپاهیان عرب و ایران در کنار رودی که بسبب همین جنگ بعد ها به « رود خون » معروف گردید در گرفت. در برابر مقاومت و پایداری سرسختانه ی ایرانیان؛ خالد ابن ولید نذر کرد که اگر بر ایرانیان پیروز گردید « چندان از آنها بکشم که خون هاشان را در رودشان روان کنم » و چون پارسیان مغلوب شدند؛ بدستور خالد « گروه گروه از آنها را که به اسارت گرفته بودند؛ می آوردند و در رود گردن می زدند » مغیره گوید که « بر رود؛ آسیاب ها بود و سه روز پیاپی با آب خون آلود؛ قوت سپاه را که هیجده هزار کس یا بیشتر بودند؛ آرد کردند … کشتگان ( پارسیان ) در الیس هفتاد هزار تن بود. ( کتاب تاریخ طبری؛ جلد چهارم؛ صفحه ۱۴۹۱ کتاب تاریخ ده هزار ساله ایران؛ جلد دوم برگ 123) در شوشتر؛ مردم وقتی از تهاجم قریب الوقوع اعراب با خبر شدند ؛ خارهای سه پهلوی آهنین بسیار ساختند و در صحرا پاشیدند. چون قشون اسلام به آن حوالی رسیدند ؛ خارها به دست و پای ایشان بنشست ؛ و مدتی در آنجا توقف کردند. پس از تصرف شوشتر ؛ لشکر اعراب در شهر به قتل و غارت پرداختند و آنانی را که از پذیرفتن اسلام خود داری کرده بودند گردن زدند. (کتاب الفتوح صفحه ۲۲۳ – کتاب تذکره شوشتر؛ صفحه۱۶ ) در چالوس رویان؛ عبدالله ابن حازم مامور خلیفه ی اسلام به بهانه (دادرسی ) و رسیدگی به شکایات مردم؛ دستور داد تا آنان را در مکان های متعددی جمع کردند و سپس مردم را یک یک به حضور طلبیدند و مخفیانه گردن زدند بطوریکه در پایان آنروز هیچ کس زنده نماند … و دیه ی چالوس را آنچنان خراب کردند که تا سالها آباد نشد و املاک مردم را بزور می بردند. (کتاب تاریخ طبرستان صفحه ۱۸۳ – کتاب تاریخ رویان؛ صفحه ۶۹ ) در حمله به سرخس؛ اعراب مسلمان «همه ی مردم شهر را بجز یک صد نفر ؛ کشتند (کتاب تاریخ کامل؛ جلد سوم؛ صفحه 208و 303) ✅◀️ پاسخ شبهه: ▶️✅ 1⃣ حمله ی نظامی اعراب مسلمان به ایران و دیگر سرزمین ها به ویژه در زمان خلیفه ی دوم، علل مختلفی داشت اما تبلیغ و نشر اسلام از این طریق با روح برادری و برابری اسلام ناسازگار و غیر قابل پذیرش است. آنچه که مسلم است تسلط مسلمانان بر ایران سبب آشنایی تدریجی ایرانیان با اسلام و پذیرش آن به عنوان دین جدید بود. 2⃣ رفتار وحشیانه و نسنجیده ی برخی فاتحان با مردم مناطق فتح شده، نباید به پای اسلام نوشته شود. در دین اسلام توصیه اکید به رفتار مناسب با مردم مغلوب و اسیران جنگی شده است.