◀️شبهه #شماره_1340
⛔️ شبهه: ⛔️
@Wiki_Shobhe
طریقه خواندن نماز در اسلام اولین بار چطور بود؟ و اوقات نماز را چه کسانی معیّن میکردند؟
#دینی #اعتقادی
✅◀️ پاسخ شبهه: ▶️✅
@Wiki_Shobhe
در مورد اولین نماز و نیز چگونگی تفکیک نمازها و وقت آنها، گزارشهای گوناگونی وجود دارد. به هر حال مسلّم است که در ابتدای ظهور اسلام که مسلمانان هنوز در مکه بودند، خداوند نمازهای یومیه را بر آنان واجب کرد، اما در مورد چگونگی تفکیک نمازها، برخی گزارشهای موجود را به استحضار میرسانیم:
1. اولین نمازی که پیامبر گرامی اسلام(ص) خواند، نماز ظهر بود.[1] در آن زمان، همه نمازها دو رکعتی بودند؛ یعنی همه نمازها مثل نماز صبح خوانده میشد. این روال همچنان ادامه داشت تا اینکه پیامبر(ص) به مدینه هجرت کرد و مسلمانان نیز به این شهر کوچ کردند. وقتی که اسلام به قدرت رسید و جهاد بر مسلمانان واجب شد؛ از سوی خداوند هفت رکعت به نمازهای یومیه اضافه شد؛ دو رکعت به نماز ظهر، دو رکعت به نماز عصر، دو رکعت به نماز عشاء و یک رکعت به نماز مغرب. اما نماز صبح، به دلیل آنکه در آن لحظات فرشتگان روز نازل شده و فرشتگان شب، به آسمان برمیگردند، و هر دو گروه از فرشتگان در نماز صبح با پیامبر خدا شرکت میکردند، و به جهت کم بودن وقت، چیزی به آن اضافه نشد.[2]
2. نقلهای دیگری نیز در اینباره وجود دارد؛ مانند اینکه در روایتی آمده است؛ پیامبر خدا(ص) دستور نمازهای واجب را در معراج با خود آورد. هنگامی که امام حسن(ع) و امام حسین(ع) به دنیا آمدند، به شکرانه این نعمت، هفت رکعت به نمازها اضافه کرد.[3]
3. در روایتی دیگر آمده است؛ هنگام نماز مغرب، خبر ولادت حضرت فاطمه(س) به پیامبر(ص) رسید، ایشان به شکرانه این نعمت، یک رکعت به نماز مغرب اضافه کرد. بعدها نیز به خاطر ولادت امام حسن(ع) دو رکعت و به خاطر ولادت امام حسین(ع) دو رکعت دیگر به نمازها اضافه کرد.[4]
4. اوقات نماز هم از همان زمانی که دستور خواندن نماز صادر شد، تعیین گردید. امام صادق(ع) فرمود: «جبرئیل به پیامبر(ص) دستور خواندن همه نمازهای یومیه را داد و برای همه آنها دو نوع وقت[5] تعیین کرد، غیر از نماز مغرب».[6]
[1]. شیخ صدوق، معانی الاخبار، ص 332، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ اول، 1403ق.
[2]. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج 8، ص 339، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، 1407ق
[3]. همان، ج 3، ص 487؛ ر. ک به سوال: "چانه زدن پیامبر(ص) در پیشگاه خداوند در مورد تعداد رکعت نماز، آیا چنین حدیثی صحیح است؟"
[4]. شیخ صدوق، علل الشرائع، ج 2، ص 324، قم، کتاب فروشی داوری، چاپ اول، 1385ش.
[5]. «یا مقصود اول وقت و آخر وقت و یا مقصود وقت فضیلت و وقت مشترک میباشد».
[6]. شیخ طوسی، محمد بن حسن، الاستبصار فیما اختلف من الأخبار، ج 1، ص 245، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ اول، 1390ق.
Telegram.me/mobahesegroup
بازنشراز
🇮🇷 کانال ویکی شبهه 🇮🇷
🌐«کانال جامع شبهات و شایعات فضای مجازی»🌐
https://telegram.me/joinchat/BWGstz9LDGhlEtwQ6sumxg
◀️شبهه #شماره_1341
⛔️ سوال: ⛔️
@Wiki_Shobhe
چراحق طلاق زنان همانند مردان نيست و چرا حقوق آنان در طلاق ناديده گرفته شده است ؟ تبعيض هايي كه دين در حقوق زنان ايجاد كرده است ناشي از بافت سنتي جامعه آن زمان عربستان بوده و اين خود نشانگر غير الهي بودن دين اسلام يا تحريف مباني دين با عقل و درك بشري و محدود محمد است
#دینی
✅◀️ پاسخ شبهه: ▶️✅
@Wiki_Shobhe
1⃣دليل اينكه حق طلاق به مرد داده شده، اين است كه زندگى جمعى نياز به مدير دارد. اسلام نيز كسى را كه كمتر در مقابل عواطف و احساسات، تحت تأثير قرار مى گيرد و از نظر مديريت جمعى قوى تر است، به عنوان مسئول اداره زندگى مشترك معرفى و هزينه اداره اين زندگى را بر او واجب كرده است. تصميم گيرى در مورد انحلال آن را نيز در مرحله نخست به او سپرده است. مسئله طلاق و جدايى به چند صورت قابل تصور است:
1. حق طلاق منحصراً در دست مرد باشد.
2. حق طلاق منحصراً در دست زن باشد.
3. زن و مرد هر يك به طور استقلالى و در عرض يكديگر، اين حق را دارا باشند.
4. اين حق به دست هر دو به صورت اشتراكى (با توافق طرفين) باشد.
5. حق طلاقى وجود نداشته باشد.
6. حق طلاق در ابتدا به دست مرد باشد؛ ولى براى زن نيز در موارد لزوم سازوكارهاى مناسبى مشخص شده باشد.
فرض نخست براى زن بن بست آفرين است و در مواردى كه نياز جدى به طلاق دارد، از اين مسئله محروم مى شود.
فرض دوم با توجه به احساسات شديد و هيجانى خانم ها، علاوه بر اينكه آمار طلاق را در موارد غيرضرورى بالا مى برد (زيرا از نظر آمار غالباً خانم ها تقاضاى طلاق را دارند)، باعث كاهش ازدواج و سستى كانون خانواده مى شود، چرا كه موجب سلب اعتماد مرد از زن شده و محبت زن را در دل مرد كاهش مى دهد.
فرض سوم، آمار طلاق را بالا خواهد بُرد و اين مسئله در بعضى از كشورهاى غربى تجربه شده است.
فرض چهارم نيز معقول نيست و منافات با حكمت جعل قانون طلاق دارد؛ زيرا ممكن است يك نفر خواستار طلاق و ديگرى طالب عدم آن باشد و در اين صورت سدى در برابر آن ايجاد مى شود. البته طلاق براساس توافق در اسلام پذيرفته شده است، اما آنچه مشكل آفرين است، انحصار تحقق طلاق براساس توافق است.
فرض پنجم صحيح نيست؛ چرا كه گاهى جدايى و گسستن اين رابطه، به صلاح طرفين است.
در نتيجه بهترين فرض صورت ششم است؛ زيرا از طرفى جلوى گسترش بى رويه طلاق را مى گيرد و از طرف ديگر مانع ضايع شدن حقوق خانم ها مى گردد. از جمله سازوكارهاى پيش بينى شده در اين روش، طلاق وكالتى، طلاق قضايى و طلاق توافقى است. بنابراين چنين نيست كه راه به كلى براى زن بسته باشد
.ر.ك:پرسش ها و پاسخ ها دفتر هفتم، ص 327 و سيد على، كمالى، قرآن و مقام زن، ص 174-171.
✅@shobhe
بازنشراز
🇮🇷 کانال ویکی شبهه 🇮🇷
🌐«کانال جامع شبهات و شایعات فضای مجازی»🌐
https://telegram.me/joinchat/BWGstz9LDGhlEtwQ6sumxg
◀️شبهه #شماره_1342
⛔️ شبهه: ⛔️
@Wiki_Shobhe
آیا بیان و انتشار جمله «کُلّنا عَباسُک یا زینب (س)» #شرک است؟
#اعتقادی
✅◀️ پاسخ شبهه: ▶️✅
@Wiki_Shobhe
✳️پیش از آنکه بدانیم آیا این جمله ، آن جمله و جملات دیگر "شرک" هست یا نیست ؛ باید دقت کنیم که نوع نگاه ما به مقوله هایی چون «توحید ، کفر ، شرک ، نفاق و ...» ، مبتنی بر تعاریف ، چهارچوبها ، جوّسازی و فرهنگ «وهابیت انگلیسی» نباشد . این جمله نباشد ، یک جملهی دیگر ؛ جملات که تمامی ندارند ؛ پس باید معنای «توحید و شرک» را دانست . وهابیت انگلیسی (مانند سعودی و داعش امروز) ، ابتدا با سلاح "توحید و شرک" به میدان آمد ، تمامی مسلمانان شیعه و سنی را "مشرک" خواند و هر چه را خوشش نیامد "شرک" خواند و بدین بهانه ، جان و مال و نوامیس مسلمین را بر خود حلال کرد.
🔸از آن پس ، واژه ی "شرک" ، ابزار دست مشرکین وهابی قرار گرفت و خلاف باورها ، ایده ها ، خواستها ، سیاستها و منافع خود را "شرک" خواندند!
🔸اگر دقت کنید ، به ویژه در چند سال اخیر ، نگاه و فرهنگ منحط وهابیت انگلیسی ، به اذهان عمومی ما (به ویژه در فضای مجازی) القا میشود ، البته بدون بردن نام وهابیت . چرا که میدانند مردم ما خوب آنها را میشناسند و تنفر دارند.
♦️شرک :
1⃣شرک یعنی "شریک" گرفتن برای خداوند سبحان در خالقیت ، مالکیت ، ربوبیت و هر گونه عبادتی ؛ بنابراین اقسام بسیاری نیز دارد ؛ و اگر بخواهیم در یک دسته بندی کلی ، از «ترین»هایش بگوییم ، میتوانیم به موارد ذیل اشاره نماییم:
2⃣سنتی ترین و ساده ترین "شرک" ، بت پرستی است که در گذشته رواج داشت و امروزه نیز به ویژه در شرق آسیا (هندوستان ، چین ، ژاپن ، مالزی ، فیلیپین و ...) رواج دارد و تبلیغ نیز میشود.
3⃣حاکمترین شرک ، قایل شدن "ربوبیت = صاحب اختیاری و تربیت امور" ، برای صاحبان قدرتهای استکباری میباشد که در گذشته برای فراعنه قایل بودند و امروزه برای آمریکا و انگلیس.
4⃣پیچیده ترین و نامحسوس ترین شرک نیز اطاعت ، پیروی و بندگی هوای نفس میباشد که اگر کسی با آن مبارزه کرد و از آن خلاص شد ، مبتلا به شرک های دیگر و حتی معاصی نیز نمیگردد.
♦️توحید و شرک نظری و عملی :
انسان متشکل از دو بُعد نظری و عملی میباشد ، پس همانطور که توحید نظری و عملی وجود دارد ، شرک نظری و علمی نیز وجود دارد.
1⃣توحید نظری این است که آدمی در شناخت و باورهای خود (به تعبیری جهانبینی) ، معتقد به وجود خدا و معاد و بالتبع نبوت و قرآن و ... باشد ؛ اما توحید عملی ، این است که انسان در عرصه ی عمل نیز به جز خداوند سبحان را هدف نگیرد ، جز «قربة الی الله» را قصد ننماید و بالتبع اگر کاری میکند ، در چارچوب اوامر و نواهی او (شرع مقدس) باشد.
2⃣شرک نظری این است که آدمی در شناخت و باورهای خود (به تعبیری جهان بینی) ، برای خداوند متعال ، در وحدانیت ، خالقیت، ربوبیت و ... شریک قائل گردد. مثلاً برای او جسمیت قایل شود ؛ برای او فرزند قائل شود ؛ بت های زنده و مرده را در خالقیت و ربوبیت شریک بداند ؛ قدرت و مالکیت را بین او و خدایان دورغین و خیالی خود تقسیم کند و ... ؛ اما شرک عملی ، این است که انسان در کارهایش اهدافی جز او را منظور دارد (مثل نماز ریایی) ، بنده و مطیع رب النوع های کاذب ، ادعایی و خیالی گردد و ...
♦️گناه :
بنابراین ، به فرض این که فعلی، گناه باشد ، دلیل بر آن نیست که "شرک" نیز باشد [البته بحث ما از شرک خفی و ... نیست]. گناه ممکن است از غفلت ، نادانی ، فشار نفس و ... رخ دهد . اگر هر گناهی به مثابه ی "شرک" بود ، هر کسی با اولین گناه ، از جرگهی موحدین و مؤمنین خارج میشد و گناهش نیز با «استغفار = طلب بخشش و پوشش» و «توبه = بازگشت از گناه به سوی خدا» بخشوده نمیشد ؛ و بازگشتش منوط به دوباره "اسلام" آوردن و اظهار قلبی و زبانی شهادتین میگردید.
♦️نصرت و تعاون :
آیا هر گونه «نصرت ؛ حمایت و یاری» و نیز هر گونه «تعاون ؛ همکاری و مدد یکدیگر»، شرک است ؟! اگر چنین باشد که باید هرگونه فعالیت های اجتماعی ، اعم از سیاسی ، آموزشی ، فرهنگی ، اقتصادی و ... را تعطیل کنند و هر کس خودش برود در جنگلی به تنهایی زندگی کند ! آیا خداوند علیم ، در قرآن مجید ، بارها به «نصرت و تعاون» ، امر و توصیه ی مؤکد ننموده است ؟! بنابراین ، اگر "نصرت و تعاون"، در راه خدا و به امر خدا باشد، یک تکلیف است، پس عبادت است و اگر در راه غیر خدا باشد ، گاهی شرک ، گاهی ظلم و گناه نابخشودنی نیز میباشد . مانند به یاری شتافتن وهابیت ، برای اربابان کافر و مستکبر (آمریکا ، انگلیس ، اسرائیل و کلاً فراماسون و صهیونیسم بین الملل) ؛ و نیز هر کسی که با فکر ، اندیشه ، قلم ، قدم، مال و یا هر امکان و اقدام خود، به هر مقداری ، به کمک آنها میشتابد . (المائدة، 2)
♦️یا زینب ، کُلّنا عَباسُک (سلام الله علیهما) :
« یا زینب ، کُلّنا عَباسُک » ، یعنی : ای زینب (سلام الله علیکِ) ، ما همه عباسی برای رای تو هستیم . پس نه تنها هیچ ربطی به "شرک" ندارد ، بلکه حتی گناه هم نیست ؛ و اتفاقاً جمله ی خوبی است در ابراز معرفت ، محبت ، مودت و نیز حضور در میدان.
♦️نکته :
همیشه بصیر باشیم ، عمق و پشت پرده را ببینیم . هیچ گاه گمان نکنید که در اینگونه شائبه ها ، واقعاً مشکل آنها در یک «جمله» یا حتی یک «عمل» باشد ، بلکه اهداف اعتقادی، اساسی و البته سیاسی دیگری را تعقیب میکنند . شعارهای مبتنی بر شعوری چون : «ندای هل من ناصرٍ حسینی ؛ لبیک یا خمینی» ؛ «ما همه سرباز توییم ، گوش به فرمان توییم» ؛ «ما اهل کوفه نیستیم ، علی تنها بماند» ؛ «یا ایها المسلون ، اتحدوا اتحدوا» و ...، آنها را آزار داده و میدهد ؛ میخواهند این پیوستگی ، اتحاد ، شعار ، شعور ، حضور در صحنه ، اعلام مواضع و آمادگی ... و بالاخره خروجی های عملی این شعارها نباشد ، بین مسلمانان از گذشته تا حال ، پیوستن به خاندان رسالت ، شفقت ، «أَشِدَّاءُ عَلَى الْكُفَّارِ رُحَمَاءُ بَيْنَهُمْ» ، وحدت ، تجمیع قوا ، تأسی و پیروی از مواضع و سنت روشن پیامبر اکرم (ص) و اهل بیت (ع) ، و بالاخره همکاری و تعاون ، به ویژه در مبارزه با کفر ، شرک ، ظلم و استکبار جهانی نباشد ؛ لذا مرتب میگویند : «این جمله شرک است ، آن کار شرک است و ...»!
🔸میخواهند تئوری را تغییر دهند ، تا مواضع و عملکردها نیز تغییر یابد.
@Suspicion
بازنشراز
🇮🇷 کانال ویکی شبهه 🇮🇷
🌐«کانال جامع شبهات و شایعات فضای مجازی»🌐
https://telegram.me/joinchat/BWGstz9LDGhlEtwQ6sumxg
◀️شبهه #شماره_1343
⛔️ شبهه: ⛔️
@Wiki_Shobhe
متن سخنرانی آقای سید علی خامنه ای رهبر ایران در تاریخ چهارم آبانماه 1395 و پاسخ ما به ایشان
خب حالا ی نفرم پیدا میشود از سر اشتباه و ندانم کاری بجای مرقد امام رضا و مرقد امام بزرگوار و مرقد حضرت معصومه و مراسم معنوی تخت جمشید را زنده میکند خب تخت جمشید یک اثر معماریست ،اثر معماری را انسان تحسین میکند و چون متعلق به ماست و مال ایرانی هاست به آن افتخار هم میکند اما این غیر از اینست که مردم دلها و جان ها و ذهن ها را متوجه یک نقطه ای بکنیم که از معنویت خبری نیست نشانه طاغوتی گریست در همان ساختمانها که امروز بعد از گذشت یکی دو هزار سال ویرانه است یک روزی در همین روز نوروز به مناسبت همین روز نوروز خدا میداند که چقدر بیگناه در مقابل تخت طاغوتگری زمان به قتل میرسیدند و چقدر دلها ناکام میشدند این افتخاری ندارد(خلاصه شده)
#سیاسی #تاریخی
✅◀️ پاسخ شبهه: ▶️✅
@Wiki_Shobhe
🌹نظریات مقام معظم رهبری درباره کوروش و هخامنشیان و باستان گرایی
👇👇👇👇👇👇
آیت الله خامنه ای رهبر انقلاب اسلامی در بیانات و دیدار های مردمی ، هرگاه که بحث باستان گرایی ، افتخار به تاریخ باستان ، سلسله های قبل از اسلام ، کوروش و ... پیش آمده صریحا نظرات خود را در این مورد بیان نموده اند. به تعدادی از رهنمودها اشاره می گردد:
—-------------------
۱۳۶۵/۱۰/۱۹
خطبههای نماز جمعه تهران
و لذا در تاریخ هم وقتی شما نگاه کنید ، میبینید حکما و دانشمندان و انبیا و اهل معرفت علیرغم ضعفهای ظاهریشان و نداشتن قدرت بر اسکندرها و #کوروشها و بقیهی سلاطین و جهانگیران عالم ، ⚡️ پیروز شدند؛ در زمان خود پیروز نشدند ، اما در تاریخ پیروز شدند. از سلاطین و جهانگیران عالم جز نامی ، آن هم همراه با طعن و لعن انسانهای هوشیار چیزی در تاریخ نمانده ، اما بشر آنجا که زندگی میکند ، آنجا که میفهمد ، آنجا که دانش دارد ، آنجا که ایدههای شریف را مطرح میکند ، آنجا که خصوصیات نیک انسانی از او سر میزند ، در حقیقت دنبالهرو پیغمبران و حکیمان و عارفان و همان کسانی است که فکرشان را بر تاریخ و بر بشریت عرضه کردند و پایش ایستادند و مبارزه کردند؛ اگرچه خودشان رفتند ، اما فکرشان ماند و تیرشان به هدف نشست. این تفاوت اساسی بین آزادی در فرهنگ غربی رایج امروز دنیا و آزادی در فرهنگ اسلامی که ما راجع به آن بحث میکنیم و شقوق آن را بیان خواهیم کرد .
http://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=21488
—----------------------------
۱۳۸۳/۰۴/۱۹
بیانات در دیدار جمعی از مسئولان و نخبگان استان همدان
البته من افتخار نمیکنم که اینجا پایتخت مادها یا پایتخت تابستانیِ هخامنشیها بوده. تواریخی هم که آقای استاندار شرح مفصلی از آنها گفتند ، همهاش محل بحث است؛ چیزهای مسلّمی نیست. معلوم نیست دولت ماد در آن وقت تنها دولت متمرکز ایران بوده؛ اینها بین دانشمندان و متخصصانِ این کار محل اختلاف است. در همان دورهی ماد ، به گمان زیاد ما چندین حکومت مقتدر در سرتاسر ایران داشتیم. البته #فرنگیها اصرار داشتند هخامنشیها را بالا بیاورند و مطرح کنند و کوروش و داریوش را اولِ تاریخ بدانند؛ حتّی مادها را هم از خاطر بردهاند.👌 کار مستشرقان اروپایی در این زمینه خیلی صادقانه نبوده ، لیکن حفاریها و شناختها و نشانههای گوناگون تمدنی به ما نشان میدهد که در سرتاسر ایرانِ کنونی ما تمدنهای بسیار قدیمی - که بعضی شاید از تمدن مصر هم قدیمیتر باشد - وجود دارد؛✔️ تمدنهای شش هزار ساله ، هفت هزار ساله؛ از جمله در همدان است ، از جمله در سیستان است ، از جمله در مناطق دیگری از این کشور است. بنابراین نمیشود قاطع گفت اینجا تنها دولت متمرکز یا اولین دولت متمرکز وجود داشته؛ اینها حدسیات است .
http://farsi.khamenei.irخ/speech-content?id=3245
—----------------------------
۱۳۷۸/۰۱/۰۱
بیانات در دیدار زائرین و مجاورین حرم مطهر رضوی
شما ببینید در ایّام تحویل ، مردم چه مکانهایی اجتماع میکنند! دیشب در اطراف آستان قدس رضوی ، با اینکه نیمه شب بود ، جای سوزن انداختن نبود! تا بستِ شیخ بهایی و تمام این اطراف ، مردم برای توجّه ، روی زمین نشسته بودند ! یعنی عید نوروز ، همراه با معنویت. یا دیشب - نیمه شب - هزاران انسان علاقهمند ، از خواب و خانه و زندگی و محیط خانواده بیرون آمدند و به مرقد امام بزرگوار رفتند. یعنی جنبه معنوی. خوب؛ حالا یک نفر هم پیدا میشود که از سرِ اشتباه و ندانمکاری ، به جای مرقد امام رضا و مرقد امام بزرگوار و مرقد حضرت معصومه و مراسم معنوی ، تخت جمشید را زنده میکند! 💥البته تخت جمشید ، یک اثر معماری است؛ انسان ، اثر #معماری را تحسین میکند و چون. به ما و مال ایرانیهاست ، به آن افتخار هم میکند؛ اما این غیر از آن است که ما دلها و ذهنها و جانهای مردم را متوجّه به نقطهای کنیم که در آن خبری از #معنویت نیست ، بلکه نشانه #طاغوتیگری است! در همان ساختمانها که امروز بعد از گذشت یکی دو هزار سال ، ویران است ، زمانی به مناسبت همین روز نوروز ، خدا میداند که چقدر بیگناه ، در مقابل تخت طاغوتهای زمان به قتل میرسیدند و چقدر دلها ناکام میشدند! این افتخاری ندارد .✅
نشر این پیام صدقه ی جاریه است
😳😱😳😱😳😱😳😱😳😱
برای اطلاع از جدیدترین شایعات و شبهات مطرح شده از سوی معاندین و پاسخگویی به آنها به کانال (قرارگاه پاسخ به شایعات و شبهات) بپیوندید.
@GhararGahShayeat
بازنشراز
🇮🇷 کانال ویکی شبهه 🇮🇷
🌐«کانال جامع شبهات و شایعات فضای مجازی»🌐
https://telegram.me/joinchat/BWGstz9LDGhlEtwQ6sumxg
◀️شبهه #شماره_1344
⛔️ شبهه: ⛔️
@Wiki_Shobhe
ویژه مسلمانان نادان ایرانی
سورﻩابراهیم_آیه۴
«وَ مَا اَرْسَلْنَا مِن رَّسُول اِلاَّ بِلِسَانِ قَوْمِهِ»
معنی: (ما هیچ پیامبرى را، جز به زبان قومش نفرستادیم)
ای مسلمانان ایرانی...
آیا محمد هم زبان شما بود؟
با این حساب محمد پیامبر شما نیست و باید زرتشت پیامبر ایرانیان باشد.
این هم سند از داخل خود قرآن
#دینی
✅◀️ پاسخ شبهه: ▶️✅
@Wiki_Shobhe
الف – آیه مبارکه به شرح ذیل است:
«وَ ما أَرْسَلْنا مِنْ رَسُولٍ إِلاَّ بِلِسانِ قَوْمِهِ لِيُبَيِّنَ لَهُمْ فَيُضِلُّ اللَّهُ مَنْ يَشاءُ وَ يَهْدي مَنْ يَشاءُ وَ هُوَ الْعَزيزُ الْحَكيمُ» (ابراهیم - 4)
ترجمه: هيچ پيغمبرى را جز به زبان مردمش نفرستاديم، تا (احكام را) براى آنان بيان كند، و خدا هر كه را بخواهد گمراه، و هر كه را بخواهد هدايت مىنمايد، و او عزيز و حكيم است.
معنا و مفهوم آیه این است که هیچ یک از پیامبران را از آسمان نفرستادیم. بلکه از میان مردم و اقوام برانگیختیم و با هیچ یک نیز به زبان جن، یا ملک، یا موجود ناشناخته یا زبان خارجی و ... سخن نگفتیم، بلکه به همان زبان خودش و قومش که از میان آنان برانگیخته شده است سخن گفتیم. حال کجای این آیه نشان میدهد که محدودهی رسالت هر نبی فقط همان محدودهای است که با آن زبان سخن میگویند؟ به راستی وقتی حضرت موسی (ع) از مصر به فلسطین و بیتالمقدس و از آنجا به دیار دیگر سفر نمود، زبان همهی آنها یک چیز بود، یا گروهی ابری، گروهی عربی و گروهی به زبانهای دیگر تکلم میکردند؟
ب – اگر میخواهند در اثبات ضرورت زرتشتیگری ایرانیان به امر الله، رسول الله (ص) و قرآن کریم استناد کنند، پس باید ابتدا به آنها ایمان آورند. یعنی اول اسلام آورند. و سپس به آیاتش استناد کنند. حال کدام دینی امر میکند که لطفاً از این دین خارج شوید؟!
ج – اگر به الله، رسولالله (ص) و قرآن اعتقاد و باور دارند، نمیتوانند یک آیه را قبول کنند و آیات دیگر را نادیده گرفته یا رد کنند. همان قرآنی که فرمود با هر رسولی به زبان خودش و قومش تکلم میشود، فرمود: موسی و عیسی (ع) را برای قوم بنیاسرائیل فرستادم، اما حضرت محمد (ص) را برای همه بشریت فرستادم:
« وَ ما أَرْسَلْناكَ إِلاَّ كَافَّةً لِلنَّاسِ بَشيراً وَ نَذيراً وَ لكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لا يَعْلَمُونَ» (سبأ - 68)
ترجمه: و ما تو را يا محمد (ص) نفرستاديم مگر براى همه مردم جهان، تا آنان را (به پاداش كار نيك) بشارت دهى (و از عذاب كار بد) بترسانى. ولى مردم اكثراً نمىدانند.
د – حال برگردیم به مسئله دین زرتشت و ایرانیت. اگر میخواهند بر ملیت زرتشت استناد کنند و ملیت را اولی بر دیانت بشمارند، در ایران انبیای دیگری نیز (مانند دانیال نبی و انبیایی که در تخت فولاد اصفهان مدفون هستند و ...) نیز وجود داشتند، چه ضرورتی دارد که بین این همه نبی، ایرانیها حتماً زرتشتی شوند؟
اگر میخواهند به مقولهی زبان استناد کنند، وضع بدتر میشود، چرا که زرتشت و کتابش اصلاً فارسی نبوده است. بلکه به زبان «اوستایی» مشهور است. زبان فارسی نیز از دورهی هخامنشیان و در میان قوم آریایی رواج داشت که به سنسکریت و زبان اوستایی نیز نزدیکیداشت. و ایرانی و زبان فارسی نیز از همان دوران تشکل آریاییها شکل گرفت.
زبان اوستایی نیز زبانی بود که فقط در میان قومی در شرق ایران که دقیقاً ثبت نشده در کدام منطقهی آن رایج بوده است.
ھ – بنابر این اگر زبان یک پیامبر ملاک باشد، اولاً در همان موقع نیز فقط اهالی یک منطقه از شرق ایران باستان مخاطب زرتشت بودند و به زبان اوستایی تکلم میکردند و نه همهی ایران و ایرانیها و ثانیاً بنا بر همین استناد و استدلال، تکلیف فارسی زبانان آن عصر، یا آذریزبانها، کرد زبانها، بلوچ زبانها و ... چه میشود؟ آیا باید برای آنان نیز پیامبری با زبان خودشان بیاید؟ اگر پاسخشان مثبت است، پس زرتشت متعلق به همه ایرانیها نبوده است. مگر نمیگویند که هر پیامبری مخصوص قومی است که به آن زبان سخن میگویند. لذا نه در گذشته [حتی زمان حیات شخص زرتشت] و نه در طول تاریخ و نه اکنون، زرتشت دین همهی ایرانیها نبوده و نمیتوانسته باشد و نیست.
و – به رغم تحقیقات گسترده، تاریخ پیدایش زرتشت اصلاً مشخص نیست، چه رسد به زبان او و کتابش. برخی قدمت او را حتی شش هزار سال پیش بیان کردهاند. اغلب ایران شناسان ده تا یازده قرن قبل از مسیح را بیان کردهاند. ارسطو و اودوکسوس و هرمی پوس نوشتهاند که زرتشت پنج هزار سال پیش از جنگ تروا میزیسته است. منابع دوران رواج زبان پهلوی، زایش او را سه قرن قبل از اسکندر مقدونی بیان کردهاند. در هر حال اصلاً معلوم نیست که چه زمانی و در کجا به دنیا آمده و به چه زبانی تکلم مینموده و با چه خطی مینوشته است؟
جالب است که مدعیان ضرورت زرتشتیگری ایرانیان و نیز اسلام ستیزان، به اسلام که میرسند بهانه میکنند که دین 1400 سال پیش است، زبان کتابش عربی است و ...، اما از ما میخواهند که به یک دین مربوط به شش هزار سال پیش یا بیشر، که اصلاً زبانش هم معلوم نیست برگردیم!
ز – نکتهی آخر آن که اصلاً کتاب زرتشت چیست و کدام است که دست کم مطالعه کنیم. در اذهان عمومی کتاب «اوستا» را به عنوان کتاب او معرفی میکنند، در حالی که اوستا کتاب زرتشت نیست، بلکه در طی چند قرن توسط موبدان زرتشتی نوشته است. همین موبدان در جشنی کتاب زرتشت را سوزاندند و خود کتابی به نام او دادند که منشاء پیدایش دین «مجوس» شد. دینی که ازدواج خواهر و برادر و ازدواج با محارم در آن اجباری بود. و اوستایی که الآن در اختیار است که الحمدلله با آن اوستای موبدان قرون بعد از زرتشت نیز متفاوت است.
خود زرتشتیها مدعی هستند که نام کتاب اصلی «گاتها» است. که البته آن نیز به زبان فارسی نبود. بلکه به زبان یکی از اقوام شرق ایران که معلوم نیست کجاست بوده است. اما مهمتر این است که این کتاب اصلاً وجود خارجی ندارد که کسی بخواهد به آن رجوع کند.
ح – انصافاً باید اذعان داشت که دعوت به زرتشتیگری به بهانهی ایرانی بودن، دعوت به حماقت و سوق دادن به بیدینی است. چرا که اصلاً چنین دینی وجود خارجی ندارد که کسی بخواهد به آن رجوع کند یا نکند. و اگر مردم امروز بخواهند به نظریات اشخاص عادی به نام موبدان رجوع کنند، به همان فرضیههای فرویدیسم، داروینیسم، مارکسیسم، فمینیسم ... که همه نشأت گرفته از نگاه مادیگرانهی «ماتریالیسم» هست رجوع میکنند که دست کم چهار پنج جمله مفهوم یا احیاناً چند فراز قابل تأمل داشته باشد. چرا زرتشتی شوند که نه زبانش فارسی بوده و نه اصلاً کتاب معینی دارد؟
آیا واقعاً انتظار دارند که یک انسان عاقل ایرانی، قرآن را با آن همه علوم در فلسفه، عرفان، احکام ... و متکی بر استدلالهای عقلی و وحی را رها کند و به جرم ایرانی بودن به خرافات برگردد؟! آیا این اهانت به شعور و فهم ایرانیها نیست؟
🇮🇷 کانال "ویکےشبهہ"
کانال جامع شبهات و شایعات فضاے مجازے🇮🇷
📡 کانال ✅ ویکےشبهہ ✅ در ایتا📲
https://eitaa.com/Wiki_Shobhe
کانال 🇮🇷 ویکےشبهہ 🇮🇷 در تلگرام:
https://telegram.me/joinchat/BWGstz9LDGhlEtwQ6sumxg
🇮🇷ویکی شبهه🇮🇷
@Wiki_Shobhe
🌐«کانال جامع شبهات و شایعات فضای مجازی»🌐
◀️شبهه #شماره_912
💡کلمات کلیدی : #جهنم_و_بهشت, #طاعون, #عقل, #زنده_به_گور, #عقاید
⛔️ شبهه: ⛔️
@Wiki_Shobhe
قصه ی جهنم و بهشت، طاعونی ست،
برای زنده به گور کردن عقل بشر
و عاقبتش دست و پا زدن میان عقاید پیشینیان است،
ولی این گیجی پادزهری هم دارد
به نام: انسانیت
شیما_سبحانی
✅◀️ پاسخ دوم شبهه: ▶️✅
@Wiki_Shobhe
این شبهه سعی دارد انسانیت و پایبند بودن به مسائل اخلاقی را، در مقابل دین و بالخصوص معاد ، بهشت ، جهنم و پیروی از ادیان الهی که همه میراث پیشینیان است قرار دهد . ضمنا اعتقاد به سرای آخرت ، بهشت و جهنم را، در مقابل عقل قرار داده است .
در جواب به شبهه فوق می توان گفت⬇️
1⃣دین دار واقعی حتما اخلاق مدار و به قول گفته شده در این شبهه، انسانیت دارد .
پیامبر اکرم اصلی ترین دلیل مبعوث شدن خود را، اکمال مکارم اخلاق بیان کردند
⏪(إنما بعثت لاتمم مکارم الاخلاق).
انسانیت، نه اینکه تقابل با دین ندارد بلکه،در حقیقت خود دین داری است و این حرف بیهوده ای است که القا کنیم👈« یا باید دین را انتخاب کنی و یا انسانیت و اخلاق را».
2⃣ اتفاقا عدم اعتقاد به سرای آخرت ، بهشت و جهنم و جایگاهی که انسان ها باید جوابگوی اعمال رفتار و افکار خود باشد، انسان را به خروج از اخلاق و انسانیت رهنمون می کند.
3⃣از نظر ادیان الهی و بخصوص اسلام، بعنوان کاملترین و آخرین دین، اعتقاد به معاد جزء اصول دین است و برای اثبات آن مطالب بسیار زیادی مخصوصا عقلی وجود دارد. که بعنوان مثال می توان به این آدرس مراجعه نمود.👇
http://www.islamquest.net/fa/archive/question/fa1948
💠منبع: کانال آنتی شبهه💠
https://telegram.me/joinchat/BZqYaDwEHx0EUSbvRSIJcA
باز نشر از
🇮🇷 کانال ویکی شبهه 🇮🇷
https://telegram.me/joinchat/BWGstz9LDGhlEtwQ6sumxg
◀️شبهه #شماره_1345
⛔️ شبهه: ⛔️
@Wiki_Shobhe
حکایت و داستان های آموزنده:
مشکل از اونجا شروع شد که لکه ی روی پیشونی
ارجحیت پیدا کرد به محتوای داخل پیشونی !
#دینی #سیاسی
✅◀️ پاسخ شبهه: ▶️✅
@Wiki_Shobhe
یکی از بیماری ها و آفت های یک جامعه ، تعمیم مسائل و موارد مختلف، به عموم جامعه است.
تاریخ انقلاب اسلامی، ثابت نموده است که بسیاری از شخصیت ها ، فقها ، و افرادی که هرگز تصور نمیشد که به جهت افکار و آرا غیر انقلابی و نادرست و بعبارتی به جهت آنچه "محتوی داخل پیشونی" می باشد، از گردونه انقلاب و نظام خارج گردیدند و شاید بتوان با قاطعیت ادعا نمود که، در هیچ کجای جهان ، به اندازه ای که در نظام سیاسی ایران ، افراد بر اساس عقاید و آراء مورد ارزیابی قرار می گیرند ، افراد مورد قضاوت واقع نمی شوند. البته تقید افراد به عبادات و فرائض و قیود دینی،
از مهم ترین ملاک های یک انسان مومن است، اما آنچه در اینجا مورد نظر ماست، توجه به این مساله است که در نظام سیاسی و اجتماعی ایران، امروزه آنچه مورد اهمیت واقع می گردد ، نظرات و افکار افراد می باشد و تاریخ معاصر انقلاب اسلامی ایران، گواه بر این مساله است تا جاییکه بسیاری از 👈«افرادی که همراه امام و دوشادوش ایشان به مبارزه پرداختند، بعدها حتی به جهت افکار،همچون قطب زاده اعدام و یا همچون قائم مقام وقت رهبری ، معزول گردیدند».👉
✅🍀
💠منبع: کانال آنتی شبهه💠
https://telegram.me/joinchat/BZqYaDwEHx0EUSbvRSIJcA
بازنشراز
🇮🇷 کانال ویکی شبهه 🇮🇷
🌐«کانال جامع شبهات و شایعات فضای مجازی»🌐
https://telegram.me/joinchat/BWGstz9LDGhlEtwQ6sumxg
◀️شبهه #شماره_1346
⛔️ شبهه: ⛔️
@Wiki_Shobhe
گویند در عصر سليمان نبی پرنده اى براى نوشيدن آب به سمت بركه اى پرواز كرد
،
اما چند كودک را بر سر بركه ديد، پس آنقدر انتظار كشيد تا كودكان از آن بركه متفرق شدند.
همين كه قصد فرود بسوى بركه را كرد، اينبار مردى را با محاسن بلند و آراسته ديد كه براى نوشيدن آب به آن بركه مراجعه نمود .
پرنده با خود انديشيد كه اين مردى باوقار و نيكوست و از سوى او آزارى به من مُتصور نيست.
پس نزديک شد، ولی آن مرد سنگى به سويش پرتاب كرد و چشم پرنده معيوب و نابينا شد.
شكايت نزد سليمان برد.
پیامبر آن مرد را احضار کرد، محاكمه و به قصاص محكوم نمود و دستور به كور كردن چشم داد.
آن پرنده به حكم صادره اعتراض كرد و گفت:
چشم اين مرد هيچ آزارى به من نرساند،
بلكه ريش او بود كه مرا فريب داد!
و گمان بردم كه از سوى او ايمنم
پس به عدالت نزديكتر است اگر محاسنش را بتراشيد
تا ديگران مثل من فريب ريش او را نخورند...
#سیاسی
✅◀️ پاسخ شبهه: ▶️✅
@Wiki_Shobhe
این داستان، دارای نکته ارزنده ای می باشد، که همواره مورد تاکید روایات و آموزه های اهل بیت س، می باشد.
در تاریخ اسلام،چه بسیار افرادی که با ظاهری مقدس، ضرباتی به اسلام وارد نمودند، که کفار و مشرکین وارد ننمودند و این حکایت حقیقتا چنین مساله ای را به ما یادآوری
می نماید.
نهروانیان و کسانی که امیر بیان علی ع را به شهادت رساندند، از برجسته ترین قاریان و حافظان قرآن محسوب می شوند، که بر پیشانی شان نشانه عبادات شبانه و سجده های طولانی هویدا بود.
اما آنچه برای هر انسانی ضروریست ، توجه به این مساله است که نباید هرگز فریب ظاهر افراد را، خورد و نوع رفتار افراد و قرائن موجود را باید سنجید و گرنه عقلانیتمان در حد و ابعاد عقل آن پرنده سنجیده خواهد شد.
👈✅آنچه در قضاوت انسانها باید مورد توجه قرار گیرد، داشتن یا نداشتن محاسن نیست بلکه نوع رفتار انسانها باید مورد ارزیابی قرار گیرد✅👉.
والا به چشم ظاهربینمان،به همان سرنوشتی در زندگی دچار خواهیم گردید که آن پرنده دچار شد.
✅🍀
👈 انتقال مطالب با ذکر منبع ، رعایت اخلاق و امانتداری است.
💠منبع: کانال آنتی شبهه💠
https://telegram.me/joinchat/BZqYaDwEHx0EUSbvRSIJcA
بازنشراز
🇮🇷 کانال ویکی شبهه 🇮🇷
🌐«کانال جامع شبهات و شایعات فضای مجازی»🌐
https://telegram.me/joinchat/BWGstz9LDGhlEtwQ6sumxg
◀️شبهه #شماره_1346
⛔️ شبهه: ⛔️
@Wiki_Shobhe
گویند در عصر سليمان نبی پرنده اى براى نوشيدن آب به سمت بركه اى پرواز كرد
،
اما چند كودک را بر سر بركه ديد، پس آنقدر انتظار كشيد تا كودكان از آن بركه متفرق شدند.
همين كه قصد فرود بسوى بركه را كرد، اينبار مردى را با محاسن بلند و آراسته ديد كه براى نوشيدن آب به آن بركه مراجعه نمود .
پرنده با خود انديشيد كه اين مردى باوقار و نيكوست و از سوى او آزارى به من مُتصور نيست.
پس نزديک شد، ولی آن مرد سنگى به سويش پرتاب كرد و چشم پرنده معيوب و نابينا شد.
شكايت نزد سليمان برد.
پیامبر آن مرد را احضار کرد، محاكمه و به قصاص محكوم نمود و دستور به كور كردن چشم داد.
آن پرنده به حكم صادره اعتراض كرد و گفت:
چشم اين مرد هيچ آزارى به من نرساند،
بلكه ريش او بود كه مرا فريب داد!
و گمان بردم كه از سوى او ايمنم
پس به عدالت نزديكتر است اگر محاسنش را بتراشيد
تا ديگران مثل من فريب ريش او را نخورند...
#سیاسی
✅◀️ پاسخ دوم شبهه: ▶️✅
@Wiki_Shobhe
مفهوم این داستان در واقع شکوه از افرادی است که، چهره متدینین را دارند، اما بر خلاف ظاهر نیکو و موجه خود، با سواستفاده از اعتماد مردم، رفتار خلاف دین و اخلاق دارند.
درواقع ظاهر و باطن این افراد متفاوت است. ظاهر دینداران اما باطن بی دینان را دارند. همانگونه که گفته : "پرنده با خود انديشيد كه اين مردى باوقار و نيكوست و از سوى او آزارى به من مُتصور نيست."✅🍀
دراسلام به چنین افرادی که، حرف و عمل و ظاهر و باطن آنها باهم متفاوت باشد 👈«منافق»👉 گویند.
امام جواد(ع) فرمود⬅️«در ظاهر دوست خدا و در باطن دشمن خدا نباشید».
در این روایت از «حفظِ ظاهر» نهی نشده است، بلكه كسی مورد نظر است که در باطن به این كارها اعتقاد ندارد ولی در ظاهر، ظاهرسازی میكند و خودش را متشرّع جلوه میدهد، او ادّعا میکند که خدا و قیامت سَرَم میشود، اما باطناً اینطور نیست.
لذا می بینیم از نظر ظاهر، گاهی خلاف شرع هم مرتكب میشود، چه بسا كسانی كه از نظر باطن مشكل دارند و ظاهرشان هم مثل باطنشان است، از این آدم بهتر هستند. چه بسا اگر اینها توبه كنند، بیشتر مورد مغفرت الهی قرار بگیرند، (نسبت به کسانی که ظاهرسازی میکنند و با ظاهرسازی دیگران را فریب میدهند).
http://hamshahrionline.ir/details/121654
دین خدا برای هدایت و سعادت دنیا و آخرت آمده است، نه برای این که برخی از آن سوء استفاده کنند و مردمان را برای تعدی و چپاول، فریب دهند و چنین اجازهای هم نمیدهد. پس هر کس چنین کاری کند، اصلاً دین ندارد و جزو همان بیدینان است، منتهی نفاق نیز بر کفرش اضافه شده است.
حال سؤال ما این است که
⁉️آیا سوء استفاده کننده از دین خدا و یا هر ظاهر مطلوب و معقول دیگری، چون دیندار است،چنین آدم بدی شده است؟ یا چون آدمی بد و بیدین است، از دین خدا یا هر ظاهر آراسته و مطلوب دیگری (از جمله ادعای روشنفکری، علم، حکمت، نظریه و ...) سوء استفاده میکند؟!
http://www.x-shobhe.com/view/7973.html
✅🔅مجازات باید متناسب با جرم باشد. تشریع حکم قصاص برای جلوگیری از انتقام های کور و دور از عدالت، همچنین برای جلوگیری از جرأت یافتن جنایت کاران در قتل یا ضرب و جرح شهروندان، وضع شده است.
اما اگر شاکی از حق خودش گذشت، قرآن عفو کنندگان را بسیار تشویق میکند. قرآن کریم در مسئله قصاص با آنکه آنرا حق مسلم افراد میداند، اما در عین حال عفو و بخشش را برتر از آن اعلام میدارد.🔅✅
http://www.islamquest.net/fa/archive/question/fa12805
http://www.islamquest.net/fa/archive/question/fa59852
👈 انتقال مطالب با ذکر منبع ، رعایت اخلاق و امانتداری است.
💠منبع: کانال آنتی شبهه💠
https://telegram.me/joinchat/BZqYaDwEHx0EUSbvRSIJcA
بازنشراز
🇮🇷 کانال ویکی شبهه 🇮🇷
🌐«کانال جامع شبهات و شایعات فضای مجازی»🌐
https://telegram.me/joinchat/BWGstz9LDGhlEtwQ6sumxg
◀️شبهه #شماره_1347
⛔️ شبهه: ⛔️
@Wiki_Shobhe
اگه اتفاقی که تو کلاس قرآن سعیدطوسی افتاده تو کلاس موسیقی میفتاد، مردم کفن پوش تا شکستن آخرین ساز کوتاه نمیومدن! حالا کجان انصار حزب الله؟
تا پارسال بايد قسم مي خورديم كه بخدا حج نرفتيم از امسال بايد ثابت كنيم كلاس قران هم شركت نكرديم !!!!
نگاه ﮐﻪ ﻫﺮﺯﻩ ﺑﺎﺷﺪ .... ﺣﺠﺎﺏ ﻫﻢ ﮐﻪ
ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﯽ
آﻧﻄﻮﺭ ﮐﻪ ﻣﯿﺨﻮﺍﻫﺪﺗﻮﺭﺍﺗﺼﻮﺭ ﻣﯿﮑﻨﺪ.
ﭘﺲ ﻓﮑﺮﯼ ﺑﻪ ﺣﺎﻝ ﻣﻐﺰﻫﺎﯼ ﻫﺮﺯﻩ ﻣﺎﻥ ﺑﮑﻨﯿﻢ
ﻧﻪ ﺣﺠﺎﺏ ﺯﻧﺎﻧﻤﺎﻥ
#شایعات #سیاسی
✅◀️ پاسخ شبهه: ▶️✅
@Wiki_Shobhe
❗️در این شبهه، سعید طوسی را متهم به عملی کردند که اثبات نشده و منشا این اتهام، شبکه های ضد نظام و ضددینی است که مسولان رده بالای شبکه خودشان، تجاوزکنندگان به کارمندان خود هستند و افرادی که خود در صدر متجاوزین به همکاران خود هستند،دیگران را با دروغ متهم میکنند.
yon.ir/n3Kz👈
‼️و سخنگوی قوه قضاییه اعلام کرده است که مراحل بررسی پرونده ادامه دارد و مطالب شبکه های ضددینی و ضد انقلابی شایعه است.
yon.ir/R8gj👈
❗️‼️حج،فریضه عبادی است و در این فریضه،میلیون ها انسان حاضر می شوند که از صدر اسلام انجام میگرفته و عمل شنیع دو مامور به اصل فریضه خللی وارد نمیکند.
باید دانست که ارتکاب عمل شنیع مامورین وهابی، در راستای ضربه به اسلام است، که در حادثه منا نیز ثابت شد.
‼️‼️و مطلب دیگری که طراح شبهه با هوچی گری مطرح کرده حجاب را عامل تجاوز معرفی نموده، اما در آمار های ثابت شده، تجاوز بین بی حجاب ها بیشتر است.
http://yon.ir/A6e2👈
👈 انتقال مطالب با ذکر منبع ، رعایت اخلاق و امانتداری است.
💠منبع: کانال آنتی شبهه💠
https://telegram.me/joinchat/BZqYaDwEHx0EUSbvRSIJcA
بازنشراز
🇮🇷 کانال ویکی شبهه 🇮🇷
🌐«کانال جامع شبهات و شایعات فضای مجازی»🌐
https://telegram.me/joinchat/BWGstz9LDGhlEtwQ6sumxg
◀️شبهه #شماره_1348
⛔️ شبهه: ⛔️
@Wiki_Shobhe
ﻣـﺼـﺒـﺎﺡ ﯾـﺰﺩﯼ ﻣﯽﮔﻮﯾﺪ :« ﻣﺴﺎﻟﻪ ﺑﺮﺩﮔﯽ ﻓﯽﺍﻟﺠﻤﻠﻪ ﺩﺭ ﺍﺳﻼﻡ ﭘﺬﯾﺮﻓﺘﻪ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ ﻭ ﻣﺎ ﺍﺯ ﺁﻥ ﺩﻓﺎﻉ ﻣﯽﮐﻨﯿﻢ.
🔹ســــنـــد:
« ﻣﺴﺎﻟﻪ ﺑﺮﺩﻩﺩﺍﺭﯼ ﺩﺭ ﺍﺳﻼﻡ ﻣﻌﺎﺻﺮ »
نوشته محسن كديور
ﭼﺎﭖ ﺍﻭﻝ . ﺗﻬﺮﺍﻥ : ﺗﻬﺮﺍﻥ ﮐﻮﯾﺮ، ۱۳۸۷ . ۳۴۱ ﻭ ۳۴۲ .
⚡️ ریشه های اندیشه ولایت مطلقه فقیه و تداوم برده داری در تعریف رابطه الله/ انسان
نکته اخراین دوستمون اشاره کردن به اینکه اگرخسروشدی یعنی به ریاست رسیدی خدمتگزارمردم باش برای اینکه توروانتخاب کردن تاعادل ودادگرباشی این بمعنی بردگی نیست که تواسلام اومده که توپستای قبل مفصل درموردش بحث شده
#دینی
✅◀️ پاسخ شبهه: ▶️✅
@Wiki_Shobhe
⁉️آیا اسلام موافق برداری بوده است؟
*1⃣اسلام هرگز ابداع کننده بردگی نبوده است، بلکه در حالی ظهور کرد که بردگی سراسر جهان را گرفته بود و با تار و پود جوامع بشری آمیخته بود. حتی بعد از اسلام در تمام جوامع، بردگی ادامه یافت، تا حدود یک صد سال قبل که نهضت آزادی بردگان شروع شد، چرا که به خاطر دگرگون شدن نظام زندگی بشر، مسئله بردگان به شکل قدیمی قابل قبول نبود ، اگر چه حتی امروز نیز برنامه برده داری به شیوه های دیگر مانند تجارت زنان و کودکان و.... هنوز پابرجا است.
*2⃣در آن زمان در حجاز راه های زیادی بوده که افراد از طریق آن اشخاصی را به بردگی می گرفتند که اسلام همه آن ها جز یک مورد(اسارت کفار توسط مسلمین) را ممنوع کرد👇
✅1ـ اسارت درجنگ ها👈« طبیعی است که دو طرف درگیر در جنگ از یکدیگر اسیر بگیرند. اسیران به صورت برده به خدمت گرفته می شدند».
✅2ـ خواست حاکم و سرپرست👇 «حاکم و سرپرست ستمگر افراد زیر دست را به بردگی می گرفت و در مزارع و دامداری ، به کار می گماشت. احیاناً آنان را به عنوان برده می فروخت».
✅3ـ تبعیت طفل از مادر خویش👇 «که برده و کنیز بود، اگر چه پدرش آزاد بود، ولی به جهت کنیز بودنِ مادر، طفل هم محکوم به بردگی بود».
✅4ـ فرار از👈« لشکر و امتناع از جنگیدن و خدمت سربازی».
✅5- فرار از 👈«کشوری و پناهنده شدن به دولت دیگر و خود را تسلیم آن حکومت نمودن، که این کار برای حکمرانان کشوری که بدان پناهنده شده بودند، ایجاد حق می کرد و آنان می توانستند پناهندگان را به بردگی بگیرند».
✅6ـ ارتکاب جرایمی همانند قتل، دزدی و ...👈 «جریان به بردگی گرفتن ساختگی بنیامین، برادر حضرت یوسف(ع) به جرم سرقت گویای این امر است».
✅7ـ فقری که👈« به موجب آن شخص،خودش را به دیگری بفروشد و خود را ملزم سازد برای مولایش کار کند».
✅8ـ فروختن فرزند👈«پدر حق داشت، فرزند خویش را جهت تنگدستی به عنوان برده بفروشد».
✅9ـ فروختن همسر👈«شوهر حق داشت،همسر خویش را به عنوان برده به فروش برساند».
✅10ـ آدم ربایی👈«فرد دزدیده شده،به عنوان برده فروخته می شد، مانند زید بن حارثه که ربوده و به عنوان غلام فروخته شد».
✅11ـ باختن در قمار👈«گاهی فرد قمار باز، خود را گرو قمار قرار می داد و در صورت باختن ، برده می شد».
*3⃣اسلام، بخشى بزرگ از برده دارى را رد و بخش کوچکی را امضا كرد،كه بايد بررسى كنيم. آن بخش كه⬅️❌ با كرامت انسانى ناسازگار است، رد شده است❌؛ مثل اين كه يك نفر به زور تعدادى را مى گرفت و بعد خريد و فروش مى كرد كه اين، ممنوع شده است؛ زيرا بشر آزاد است؛ چه سرخپوست باشد و چه سياهپوست؛ همگى بشرند و آزاد خلق شدهاند.
*4⃣ دستور اسلام، در خصوص برده داری این است که👈« بعد از پایان جنگ با کفار، افرادی که اسیر می شوند، به چند صورت با آنان برخورد شود»👇
❗️ از آنان فدیه گرفته شده، آزاد شوند؛-
‼️با اسیران مسلمان مبادله شوند؛
❗️‼️با انجام اموری نظیر آموختن خواندن و نوشتن به مسلمانان، آزادی خود را به دست آورند ؛
*5⃣در مواردی که این راهها به صلاح یا ممکن نبود، به جای این که آن ها را بکشند، اسیرشان کرده و برای خدمت، به کار بگمارند و بین مردم تقسیم کنند. بسیاری همین امر را نشانه تایید برده داری و همراهی اسلام، با این رفتار غلط دانسته اند، در حالی که به نظر می رسد. این قضاوت اصلا منصفانه و دقیق نیست؛ ⁉️فرض کنید دولتی کافر به جامعه اسلامی، حمله کرده و در نتیجه این نبرد، افرادی از سپاه دشمن به اسارت در آمدند؛ تکلیف این عده چیست و حکومت اسلامی چگونه باید با آن ها برخورد کند؟
*✅👆جواب از چند گزینه خارج نیست؛ _یا باید آن ها را از دم تیغ بگذراند، _یا در زندان اسیر کرده و _یا آن ها را آزاد نماید؛
اگر دقت کنیم،همه این موارد دچار مشکلات عدیده ای است؛ زندانی کردن اسرا علاوه بر همه مفاسدی که اصل زندان در پی دارد، بار مالی سنگینی را بر دولت اسلامی تحمیل می کرد. جدای آن که با نیاز مالی بسیار مسلمانان در آن مقطع زمانی و کمبودهای فراوان و حجم زیاد اسرا، این امر امکان پذیر نبود. کشتن همه اسرا هم نتایج مثبتی در پی نداشت. زیرا بسیاری از این افراد شناخت کاملی از اسلام نداشتند. چه بسا با آشنایی درست به اسلام می گرویدند. به علاوه کشتن بیش تر افراد،آثار و نتایج سوء فرهنگی و روانی در پی داشت که با فلسفه اسلام همخوانی نداشت. از طرف دیگر آزادی همه اسرا هم کاری بسیار نامعقول بود، زیرا این افراد، کسانی بودند که با اسلام و مسلمانان به جنگ برخاسته، حتی برخی از آنان را کشته بودند. یقینا آزادی آن ها همان و بازگشت به آغوش کفار و آمادگی برای شرکت در نبرد بعدی با انگیزه بیش تر همان. پس همانطور که مشاهده می کنید اسلام بهترین راه را برگزیده است.
*6⃣علاوه بر این اسلام برای آزادی بردگان اسیر شده در جنگ و نیز بردگانی که از قبل در جامعه بودند برنامه دارد👇
✅1-آزادی اسیر را یکی از کفارات قرار داده است،یعنی گناهانی ساده که ارتکاب آنها زیاد رخ می داد، مانند👈«باطل کردن روزه، شکستن نذر،عهد و قسم و... که با آزادی بردگان پاک می شد».
✅2ـ با👈« ازدواج زنی که برده است، با یک انسان آزاد و بچه دار شدن زن، فروش زن ممنوع می شود تا از سهمیه ارث فرزندش آزاد شود».
✅3ـ سهمی از👈«زکات،برای خرید برده و آزاد کردن آنان قرار داده شد، بدین ترتیب بودجه دایمی، برای این کار از بیت المال در نظر گرفته شده، و تا آزادی کامل همه بردگان ادامه یافت».
✅4ـ آزادی بردگان👈«یکی از عبادات شمرده شده و بزرگان در این زمینه،پیش قدم بوده اند، تا آن جا که گفته شده حضرت علی بن ابی طالب با دسترنج خود هزار بنده را آزاد کرد».
✅5ـ اگر یک برده متعلق به چند نفر بود👈«هر کسی سهم خودرا از برده مشترک آزاد کند، سهم شریک دیگر به طور قهری آزاد می شود».
✅6ـ هرگاه کسی👈« مالک یکی از پدر، مادر، اجداد، فرزندان، عمو، عمّه، دایی، خاله، برادر، خواهر، برادرزاده و یا خواهرزاده خود از راه ارث و... شود، آن ها فوراً آزاد می شوند».
✅7ـ در برخی موارد👈« اگر صاحب بَرده،نسبت به برده اش مجازات های سختی انجام دهد، برده خود به خود آزاد خواهد شد».
✅8-برده مى توانست👈« با کار کردن ، بهاى خود را به خریدارش پرداخته و آزاد شود».
✅9-چند عامل نیز 👈«موجب آزادى خودبه خودى بنده مى شود. مثل⬅️ اسلام آوردن در محل جنگ و...».
در نتیجه👇👇👇
این برنامه دقیق و سفارش اخلاقی اسلام، در خصوص بردگان و سیره عملی معصومان در مورد آن ها،چندی نگذشت که دیگر برده ای در جامعه اسلامی وجود نداشت، در حالی که برده داری به شدید ترین نوع آن تا قرن های اخیر در جوامع مختلف غیر اسلامی، با تمام قدرت وجود و رواج داشت؛ مجموعه این مسایل و نتیجه این نوع برخورد به خوبی نشان می دهد که اسلام منطقی ترین برخورد را با برده داری اعمال نموده است.
✅🍀
👈 انتقال مطالب با ذکر منبع ، رعایت اخلاق و امانتداری است.
💠منبع: کانال آنتی شبهه💠
https://telegram.me/joinchat/BZqYaDwEHx0EUSbvRSIJcA
بازنشراز
🇮🇷 کانال ویکی شبهه 🇮🇷
🌐«کانال جامع شبهات و شایعات فضای مجازی»🌐
https://telegram.me/joinchat/BWGstz9LDGhlEtwQ6sumxg
◀️شبهه #شماره_1349
⛔️ شبهه: ⛔️
@Wiki_Shobhe
در اینجا به شما ثابت خواهیم کرد اسلام دین بردگی است حتما بخونید
نکته اول:
معنی لغوی اسلام چیست؟
اسلام درلغت به معنی تسلیم و گردن نهادن است و در اصطلاح قران، مسلمان به معنی" تسلیم مــطــلــق" در برابر فرمان خدا و توحید کامل و خالص از هرگونه شرک پرستی است
اسلام در باب افعال به معنای انقیاد، اطاعت و امتثال امر و نهی بدون هیچ گونه اعتراض است
قران نیز به اسلام را به معنای تسلیم در برابر خدا از روی اجبار یا اختیار بکار میبرد(خلاصه شده)
#دینی
✅◀️ پاسخ شبهه: ▶️✅
@Wiki_Shobhe
1⃣ مسلمانی یعنی بندگی و اطاعت از"خدای یکتا"،که پروردگارجهان ومالک الملک حقیقی است،اما بردگی و عبدکسی بودن یعنی اطاعت ازآن دسته از"خلق خدا"،که آزادی انسان ها راسلب کرده اند.روشن است که بین این دوتفاوت های اساسی وجودداردو اسلام وبردگی به یک معنی نیستند.طبق آیات قرآن،همه ی انسان ها ازهرقشر و گروهی برابرند وتنها ملاک برتری👈«تقوا و پرهیزکاری است».⏪(حجرات:13).
2⃣ روح متعالی اسلام،بابردگی انسان هاسازگاری ندارد.اسلام دردوره ای که برده گرفتن ازملل دیگر،معمول و مرسوم بوده👇
❗️شخصیت اجتماعی و انسانی آنان رابه رسمیت شناخته وبه مهروزی وخوش رفتاری باآنان توصیه کرده،
‼️بافرهنگ سازی،زمینه رابرای لغو تدریجی برده داری آماده کرده است.
همچنانکه شهیدمطهری مینویسد⬅️ "اسلام نگفته نظام بردگی حفظ شود،بلکه درباره ی چگونگی آزادی و راههای رهایی بردگان،برنامه تنظیم کرده است."
yon.ir/np3z
3⃣ این سخن که، انسان هادربرابر خواست خداهیچ اختیاری ندارنددرست نیست وبا آیات و روایات درتعارض است.بااینکه قدرت اختیارو اراده ی انسان ها,وابسته به اراده ی خداست،اما آنهادرکارهای خوددارای اراده هستندو اختیارگزینش راه درست و پیروی ازفرامین حق تعالی یاانتخاب راه نادرست و عصیان و سرپیچی ازدستورات الهی دردست خودانسان است.
yon.ir/a69O ، yon.ir/5wg3
4⃣ وظیفه ی صاحبان دین یعنی پیامبران الهی،نه سیطره یافتن به جان ومال مردم بلکه هدایت آنان به سوی معبودو نشان دادن راه رستگاری است.ایجاد قوانین ومقررات مطابق بافطرت بشری،تعلیم و تربیت،پاسخگویی به نیازهای مادی و معنوی،رهاکردن ازقیداطاعت و بندگی دیگران واعطای آزادی واقعی به انسان هاازجمله دلایل ارسال پیامبران است،که درقالب دین و شریعت به مردم عرضه شده است.
yon.ir/UHK9 ، yon.ir/8s02
5⃣ دردیدگاه شیعه،امامان معصوم علیهم السلام،انجام وظایف نبی مکرم اسلام راکه همانا نقل،حفظ و تببین درست معارف اسلامی است،پس ازایشان برعهده دارند.برهمین اصل که ریشه درآیات قرآن دارد،کلام امام وتفسیر اوازکلام خدا،معتبر و اطاعت ازآن لازم و حق حاکمیت سیاسی و زمامداری جامعه ی اسلامی برای وی،محفوظ است.
yon.ir/TA77 ، yon.ir/49e4
6⃣ درزمان غیبت،فقیهان واجدشرایط به نیابت ازمعصومین علیهم السلام،دارای حق ولایت وسرپرستی جامعه وتنظیم اموراجتماعی هستند،چراکه مردم به کسی نیازدارندکه،رهبری امت اسلامی رابرعهده گرفته،به احکام اسلامی جامه ی عمل بپوشاند.
شبهه کرده اند که👈 «حق مشروعیت ولایت فقیه وسرپرستی حکومت اسلامی،اختیارات و آزادی عمل مردم رامحدودکرده،سبب نوعی بردگی می شود».درحالی که ⬇️
❗️سرپرستی ومدیریت ولی فقیه درجامعه ی اسلامی،نه تنهااینگونه نیست بلکه به حکم شرع و عقل ضرورت هم دارد.
‼️ولی فقیه،مشروعیت خودراطی واسطه هایی ازجانب خدادریافت می کندو آنگاه که ازسوی مردم مقبولیت و پذیرش یافت،اقدام به تشکیل حکومت اسلامی می کند.
❗️‼️اینجابین دومبحث ولایت👈 «تکوینی و تشریعی»خلط شده است. ولایت تکوینی یعنی👇
«حق پیدایش،تصرف،تغییرات وبقای همه ی موجودات که تنهامختص خداست»،
اماولایت تشریعی یعنی👇
«اختیارتدبیرامورجامعه،توسط پیامبروامامان معصوم (ع) است،که پس ازایشان این وظیفه به ولی فقیه می رسد».
yon.ir/jrQ2 ، yon.ir/9USJ
7⃣ بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی، با تاسیس نظام اسلامی جدید، بر پایه ی احکام اسلامی، به نظریه ی ولایت فقیه، جامه ی عمل پوشاند، که با همراهی و تأیید مردم همراه بود. طبق فرموده ی ایشان👈"اگر فرد لایقی که دارای این دو خصلت (علم و عدالت) باشد، به پا خاست و تشکیل حکومت داد، همان ولایتی را که حضرت رسول اکرم (ص) در امر اداره ی جامعه داشت، دارا می باشد و بر همه ی مردم لازم است که از او اطاعت کنند...".
بر همین اساس است که رهبر معظم انقلاب اسلامی، بیعت با امام راحل (ره) و زنده نگه داشتن خط انقلابی ایشان را، بیعت با پیامبر اسلام (ص) و مسبب آرامش و اطمینان دلها می دانند.
yon.ir/48dq ، yon.ir/zBKk
8⃣ اینگونه شبهات، در حالی مطرح می شود که👈 در دین مترقی اسلام، به کرامت و عزت نفس انسان اهمیت زیادی داده شده و بسیاری از حقوق فردی و اجتماعی اش لحاظ شده است، طوری که روز به روز بر تعداد پیروان و مشتاقان آن افزوده می شود. حال کافی است نگاهی به نظام برده داری نوین جهانی بیفکنیم تا تفاوت های آشکار آن را با نظام حقوقی اسلام، به دست بیاوریم. تنها در نظام استعماری و سرمایه داری نوین است که گروهی به اعتبار مقام و ثروت خود و با توسل به زور و اجبار و قانون شکنی، صاحب اختیار جان و مال مملوکان خود می باشند و ما هنوز شاهد بردگی بیش از 27 میلیون نفر، به اشکال مختلف در جهان هستیم.
http://yon.ir/D0WF
💠منبع: کانال آنتی شبهه💠
https://telegram.me/joinchat/BZqYaDwEHx0EUSbvRSIJcA
بازنشراز
🇮🇷 کانال ویکی شبهه 🇮🇷
🌐«کانال جامع شبهات و شایعات فضای مجازی»🌐
https://telegram.me/joinchat/BWGstz9LDGhlEtwQ6sumxg
◀️شبهه #شماره_1350
⛔️ شبهه: ⛔️
@Wiki_Shobhe
سوال اول: چرا حجاب بايد درايران اجباري باشد؟ حال آنكه در دين اجباري نيست؟
سوال دوم: با توجه به اينكه حد و مجازاتي براي فرد بي حجاب در دين اسلام وجود ندارد آيا اين مسئله فردي بودن حجاب رو نميرسونه؟
سوال سوم: چرا به عنوان يك مسلمان نبايد اختيار انتخاب حجاب رو نداشته باشم؟ و حال آنكه در احاديث و روايات يك مورد از برخورد (مجازات) پيامبر اسلام با فرد بي حجاب وجود ندارد؟
در پايان خواستم بگم به عنوان يك دختر مسلمان ۲۳ ساله اجبار حجاب رو مخالف اسلام يافتم و به نظرم اگر حجاب آزاد بود برخي از دختران به جاي لجبازي كردن حجاب رو به آساني ميپذيرفتن ممنون ميشم اگر بفرماييد عقايد بنده صحيح است يا نه؟
#دینی #اعتقادی
✅◀️ پاسخ شبهه: ▶️✅
@Wiki_Shobhe
آنچه كه در رابطه با عدم اجبار در دين در قرآن مطرح شده است و سخني است مطابق فطرت و عقل، عدم اجبار در اصل دين است. يعني در اين كه كسي اسلام يا هر عقيده ديگر را بپذيرد و آن را به عنوان محتواي فكري و رفتاري خود بپذيرد اجباري وجود ندارد و بلكه اجباري هم نمي تواند باشد. چرا كه دين و عقيده امري اجباري نيست. ممكن نيست كسي بدون اختيار خودش و بدون تحقيق و تفكر لازم حتي به وحدانيت خدا اعتقاد پيدا كند و اگر هم با اجبار به او بقبولانند كه خدا يكي است باز در درون خود آن را به عنوان يك مساله ثابت عقيدتي نخواهد پذيرفت. عقيده داشتن مثل دوست داشتن است كه به اجبار و تهديد نمي توان كسي را دوست داشت و نمي توان نسبت به چيزي عقيده پيدا كرد.
(البته معناي اين سخن اين نيست كه فرد حق دارد هر عقيده اي را چه حق باشد و چه باطل انتخاب كند. بلكه بايد سعي كند به حكم عقل و فطرت، راه حق را انتخاب كند و اگر با وجود شناخت حق راه باطل و دين باطل را انتخاب كرد مورد بازخواست خداي متعال قرار خواهد گرفت. بله در دنيا كسي او را مجبور به قبول حق نمي كند. اما در آخرت بايد پاسخگوي انتخاب هاي خود باشد.)
اما وقتي با اختيار و حكم عقل و فطرت دين اسلام حق شناخته شد و از طرف قلب و عقل به عنوان دين الهي و حق پذيرفته شد، ديگر بايد به لوازم اين عقيده پايبند بود. بنابراين اگر در قرآن و يا روايات پيامبر و ائمه عليهم السلام مطلبي به عنوان واجب اسلامي معرفي شد، ديگر نمي توان گفت كه من در عمل كردن يا نكردن نسبت به آن مختارم و هيچ عقابي در ترك آن براي من نبايد باشد. وقتي شخصي گفت من مسلمانم. يعني اگر خدا از طريق پيامبر و امامان دين به من گفت نماز بخوان بايد بگويم چشم، اگر گفت روزه بگير بايد بگويم چشم، اگر گفت حجاب داشته باش بايد بگويم چشم و … . چرا كه معناي مسلماني همين است. همانطور كه هر فردي كشوري را براي زندگي انتخاب كرد ديگر در مقابل قوانين آن اختيار ندارد. بلكه بايد آنها را رعايت كند.
اما در مورد معناي اجبار حجاب ، ابتدا بايد مفهوم اجبار روشن شود:
اگر منظور از اجبار در حوزه قوانين الهي باشد كه بايد گفت بدون ترديد مسئله «حجاب» يكي از اساسي ترين مسائل واجبات ديني و الهي به شمار مي رود كه مورد تاكيد و دستور شارع مقدس اسلام قرار گرفته است و به عنوان يكي از ضروريات دين به حساب مي آيد.
با رجوع به منبع وحي يعني قرآن، مي توان وجوب حجاب و الزام آن را براي زن مسلمان به روشني دريافت كرد:
«و به زنان با ايمان بگو چشمهاى خود را (از نگاه هوس آلود) فرو گيرند و دامان خويش را (از بى عفتى) حفظ كنند و زينت خود را ـ جز آن مقدار از آنان كه نمايان است ـ آشكار ننمايند و (اطراف) روسرى هاى خود را بر سينه خود افكنند (تا گردن و سينه با آن پوشانده شود)، و زينت خود را آشكار نسازند مگر براى شوهرانشان، يا پدرانشان، يا پدران شوهرانشان، يا پسرانشان، يا پسران همسرانشان، يا برادرانشان، يا پسران برادرانشان، يا پسران خواهرانشان، يا زنان هم كيششان، يا بردگانشان يا مردان سفيه وابسته (به آنها) كه تمايلى به زن ندارند يا كودكانى كه از امور جنسى مربوط به زنان آگاه نيستند و (به زنان با ايمان بگو: هنگام راه رفتن) پاهاى خود را به زمين نزنند تا زينتِ پنهانيشان دانسته شود (و صداى خلخال كه برپا دارند به گوش رسد) و اى مؤمنان همگى به سوى خدا بازگرديد، تا رستگار شويد.»
(نور/ آيه 31)
با توجه به آيه بالا و آيات مشابه در خصوص «حجاب» بايد گفت كه اين مسئله يكي از اوامر الهي است و ترك آن عقوبت پروردگار را در پي دارد اما پذيرفتن و يا نپذيرفتن آن از سوي مسلمانان مانند ساير احكام الهي امري است كه اجبار و اصرار در پذيرش آن طرد شده است. آن هنگام كه ميخواهيم «حجاب» را به عنوان امري ايماني يا عقلايي و به عنوان يك فكر و انديشه به فردي معرفي نماييم. استفاده از ابزار اجبار چه در انديشه و فكر و چه در قبول ايمان امري نادرست و بي اساس است.
بنابراين خواه حكومت «اسلامي» باشد يا نباشد، زنان مسلمان بايد حدود الهي را رعايت نمايند و اگر اهل رعايت نيز نيستند، سرپيچي خود را آشكار نكرده و نافرماني از خداوند را ترويج ننمايند. چنانچه روزه خواري علني، ترك علني نماز، شرابخواري علني و علني نمودن هر معصيت ديگر، گناه بزرگتر و مضاعفي است.
اما اگر منظور از اجبار در رعايت «حجاب» در حوزه قوانين اجتماعي باشد، دو پرسش اساسي پيش ميآيد. پرسش نخست، آن است كه آيا «حجاب» مسئله اي در حوزه حریم خصوصي است يا در حوزه حريم عمومي؟ دوم آنكه آيا در جامعه اسلامي الزام به رعايت «حجاب» بايد به صورت «قانون» وضع گردد يا خير؟
برخي بر اين باورند كه «حجاب» و چگونگي رعايت آن در محدودهي حريم خصوصي است و مي تواند آزادانه نوع پوشش خود را انتخاب كند؛ بنابراين، اين مسئله يك تكليف شخصي محض است نه يك مسئله اجتماعي و قانونگذار نمي تواند براي آن قانون وضع كند.
نگرش عميق و بيغرضانه به آيه هاي حجاب و سوره هايي كه اين آيه ها در آنجا آمده است نيز، به روشني مي نماياند كه حجاب، افزون بر اينكه تكليف شخصي بانوان مسلمان است، حق جامعه ديني نيز مي باشد.
آيت الله جوادي آملي در اين خصوص مي فرمايد: «حجاب زن تنها مربوط به خود او نيست تا بگويد من از حق خودم صرف نظر كردم، مربوط به مرد هم نيست تا مرد بگويد راضيم … حجاب زن حقي است الهي؛ حرمت و حيثيت زن به عنوان «حق الله» مطرح است…»
(آيت الله جوادي آملي، عبدالله، «زن در آيينه جمال و جلال»، قم، نشر اسراء، بيتا، ص 423)
پوشش بيروني زنان و حتي مردان در محيط اجتماعي در حيطه امنيت اجتماعي نيز تأثيرات محسوسي بر جاي مي گذارد، چه بسيار پوشش هاي نادرست و تحريك آميز كه بسياري از مخاطرات و ناهنجاري هاي اجتماعي را پديد آورده است.
روانشناسان «چشم چراني» را يك نوع انحراف رواني قلمداد مي كنند. فرد چشم چران هرگز با چند ساعت چشم چراني در روز قانع نمي شود و با ادامه اين روند به بيماري رواني ديگر به نام (vojeurisme) مبتلا خواهد شد.
پوشش هاي نادرست افراد جامعه مي تواند مفاهيم «عفت»، «حيا»، «خانواده» و… را كه در چارچوب «اخلاق اجتماعي» مي گنجد، دچار تغييرات جدّي كرده و جامعه را به سراشيبي سقوط اخلاقي بكشاند. اين نكات كه به اختصار ذكر شد نشان مي دهد كه مسئله پوشش حقي شخصي نيست كه بتوان آن را در حوزهي حريم خصوصي جاي داد. بلكه «حق الناس» است و درست رعايت نكردن آن تجاوز به حقوق ديگران محسوب مي گردد.
مسائلي در حوزهي حريم خصوصي جاي مي گيرند كه با منافع اجتماعي ارتباط نداشته و قبول يا رد آن مسئله به منافع و مضر ديگر افراد جامعه آسيب نرساند. بنابراين هر رفتاري كه به منافع ديگران خدشه وارد نمايد ميتواند مشمول مقررات اجتماعي شود.
حال با توجه به نتيجه بحث به سؤال دوم مبني بر اينكه آيا در جامعه اسلامي الزام به رعايت «حجاب» بايد به صورت «قانون» وضع گردد يا خير؟ مي توان به آساني پاسخ داد. در حقيقت قانونگذار جامعه اسلامي با توجه به نكات ذكر شده براي اثبات عمومي بودن موضوع «حجاب» و بسياري ديگر از نكاتي كه مجال طرح آن در اين نوشتار نبود، اقدام به وضع قانون براي رعايت آن در جامعه نموده است.
بر اساس قانون پذير بودن حجاب، حكومت و حاكم مي تواند از باب نهي از منكر و صيانت از اخلاق و معنويت جامعه، حجاب را الزامي كند و براي آن مجازات تعيين نمايد. بي حجابي از محرمات الهي محسوب مي گردد و طبق قاعده هر فعل حرامي كه حدي بر آن تعيين نشده باشد قابل تعزير است. و تعزير نيز با نظرِ حاكم است.
(السيد مير عبد الفتاح الحسيني المراغي، العناوين الفقهية، قم ، موسسه نشر اسلامي، 1417 هـ.ق، ج۲، ص ۶۲۷، قاعدة كل ما لم يرد فيه حد من الشرع في المعاصي، ففيه التعزير)
يعني از ديدگاه فقهي حاكم شرع مي تواند براي جلوگيري از گسترش محرمات الهي و بالخصوص بي حجابي، مجازات وضع كند.
براي مطالعه بيشتر در اين رابطه مي توانيد به كتاب « مساله حجاب » نوشته شهيد مطهري مراجعه فرمائيد.
منبع :
http://www.pasokhgoo.ir/node/72813
لینک مطلب:
http://the14.ir/fa/?p=3156
بازنشراز
🇮🇷 کانال ویکی شبهه 🇮🇷
🌐«کانال جامع شبهات و شایعات فضای مجازی»🌐
https://telegram.me/joinchat/BWGstz9LDGhlEtwQ6sumxg
┈┅ ❁ـ﷽ـ❁ ┅┈
◀️شبهه #شماره_1351
⛔️ شبهه ⛔️
@Wiki_Shobhe
میگویند این نذریها و تبرک کردن به پرچم امام حسین (ع) و اهل بیت چگونه میتواند انسان را به حاجتش برساند ؟ اینها تاثیری نداره و بهتره که نذر برای فقرا باشه و میگویند خارجیها که اهل بیت (ع) ندارند، با دعا و چیزهای دیگری هم شفا میگیرند.
#شبهات_محرم
❇️ پاسخ شبهه ❇️
🆔 @Wiki_Shobhe
✅ مگر این عزاداری ها همه برای شفا گرفتن یا برآورده شدن حاجات مادی میباشد ؟ آنقدر خودشان مادی و ماده گرا هستند و هیچ مهر و محبت و عاطفه ای در وجودشان نیست که گمان میکنند لابد همگان همینطور هستند ! بسیاری هستند که بدن های سالمی دارند، اما روح و قلبشان بیمار است و نمیدانند ! حاجات مادی خود را درک میکنند، اما نیازهای اصلی و انسانی خود را فراموش کردهاند ! و ای کاش با توسل به این وسایل، شِفا میگرفتند و رفع نقص و کاستی مینمودند ! اما، صرف نظر از جوسازی های گستردهی شعاری علیه عزاداری در محرم و صفر و نمادهای آن، و آن چه هدفدار ، اما از روی بغض و کینه میگویند، لازم است برای شناخت بیشتر حقایق، به نکات ذیل توجه شود :
1⃣ نه پرچم سیاه کسی را شفا میدهد، نه نذری مشکلی از کسی حل میکند، نه شمع روشن کردن خارجیها در کلیساها، حلال مشکلات و شافی امراض میباشد، و نه حضرت مسیح (ع)، با قدرت شخصی کور را بینا میکرد، پیس را شفا میداد و حتی مرده را زنده میکرد، و نه اهل بیت (ع) مستقل و قائم به خود کاری میکنند؛ بلکه "فعال ما یشاء" خداوند متعال است و اوست که دعا را میپذیرد، نذر یا قربانی را قبول میکند، حاجات را برآورده میسازد و بیمار را شفا میدهد. (المائده، 110)
2⃣ بنابراین، هیچ امری بدون "اذن الله" انجام نمیپذیرد، از نزول ملائکه و روح در شب قدر گرفته «تَنَزَّلُ الْمَلَائِكَةُ وَالرُّوحُ فِيهَا بِإِذْنِ رَبِّهِمْ مِنْ كُلِّ أَمْرٍ »، تا روییدن نباتات از زمین «وَالْبَلَدُ الطَّيِّبُ يَخْرُجُ نَبَاتُهُ بِإِذْنِ رَبِّهِ / الأعراف، 58» ، تا حتی اطاعت از انبیا و رسولان «وَ مَا أَرْسَلْنَا مِنْ رَسُولٍ إِلَّا لِيُطَاعَ بِإِذْنِ اللَّهِ / النساء ، 64» و ...
♦️دو طرف :
وقتی روشن شد که کار « بِإِذْنِ اللَّه » انجام میپذیرد، پس دو طرف دارد، یک طرف بندگان خدا (چه مؤمن و چه کافر) هستند که حاجات و نیازهایی دارند و برای استجابت کارهایی چون دعا، توسل و ... انجام میدهند، و یک طرف هم خداوند غنی و سبحان است که نیاز و حاجت بندگانش (چه مؤمن و چه کافر) را به تناسب مقدراتشان (اندازهها) برآورده میسازد و برای حصول آن اسباب و عللی قرار داده است که از جمله : دعا، توسل، نذر و ... برای مؤمنین میباشد.
🔰دقت کنیم که اسباب های مادی نیز خارج از خَلق و مِلک خداوند متعال نمیباشند، پزشک، دارو، علم، طبیعت و آن چه در آن وجود دارد ... و بالاخره انسانی که به آنها دست یافته و برای رسیدن به حاجت و رفع نیازش به آنها متوسل میشود (وسیله قرار میدهد)، همه از خدا و مِلک خداوند و جنود و وسایل او هستند برای بندگانش و برای اهل ایمان، اضافه بر آنها، دعا، توسل به نیکان یا رفتارهای نیک (نماز ، صدقه ، صله ارحام ...) و نذر را قرار داد.
♦️خارجیها :
بسیاری از بیماری ها معالجه میشوند، بسیاری از گرفتاری ها مرتفع میگردند، اما این رذیلهی "خارجی پرستی"، درد بی درمانی است، چرا که به شاکله و شخصیت دورنی افراد بر میگردد. ذلیل را با تمامی مال دنیا نیز نمیتوان "عزیز" نمود. اما، دقت کنیم که اگر قرار بود که خداوند منّان، نیاز هیچ یک از بندگانش را برطرف نکند و حاجتش را روا نسازد، مگر به شرط عبادت، دعا، نذر، توسل و ... ، بر روی کرهی زمین، به جز مؤمنین همه ظرف مدت یک لحظه هلاک میشدند، چرا که همگان فقیر و نیازمند هستند و اعطا کننده ای جز خداوند منّان وجود ندارد . اما او ، بر اساس حکمت و مشیت و رحمتش ، هم برطرف کننده نیازها و برآورده کننده ی حاجات [حتی اگر از او نخواهند] میباشد، هم مهلت میدهد و هم بندگان خاص و عبادالرحمانش که او را میخواهند و میخوانند ، مورد لطف و مرحمت بیشتر و مدام قرار میدهد . از این رو فرمود ، برخی از من فقط دنیا را میخواهند ، پس فقط دنیا را به آنها میدهم و برخی دنیا و آخرت را میخواهند و هر دو را میدهم.
♦️نکته :
معنای "از من میخواهند" ، این نیست که الزاماً خداپرست هستند و دست به سوی خدا دراز میکنند و میگویند : «خدایا ! به من فقط دنیا را بده!» ، بلکه اشاره به همین حقیقت است که هر کجا بروند ، مُلک من است و به هر چه توسل کنند ، خلق و بنده ی من است ، منم مسبب الاسباب و قاضی الحاجات ! پس تمامی خواسته ها به من بر میگردد ، چنان که تمامی محامد به من بر میگردد (اَلْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِین).
♦️دعا ، نذر ، توسل و نیت :
👇ادامه پاسخ👇
بنابراین ، تمامی دعاها ، نذرها و توسلات ، وسیله جستن به سوی اوست و او ، دعاها ، توسلات ، نذرها و قربانی ها و تمامی عبادات رابه تناسب "خلوص نیت" میپذیرد و هیچ گاه میزان ثواب را با طول ، عرض ، حجم ، مقدار ، تعداد و کیلویی محاسبه نمینماید ، چنان که فرمود ؛ (الحج، 37)
♦️عزاداری ها :
عزاداریها و تداوم رسوم خوب در آنها که در هر مملکت ، طایفه و قومی متفاوت و متناسب با فرهنگ خودشان میباشد ، از یک سو "حفظ شعایر" است و از سوی دیگر "اطلاع رسانی و تبلیغ" ؛ و قعطا ً، هم ضرورتش بیش از سیر کردن شکم میباشد ، و هم آثارش در تداوم حیات و بقای اسلام و انسان ، به مراتب بیشتر از خیرات چند تکه لباس یا چند وعده غذا میباشد [هر چند که آن نیز ضرورت دارد] ، چرا که حیات طیبهی انسان و جامعه ، بیش از آن که به خوراک و لباس بستگی داشته باشد ، به دین ، فرهنگ ، شعور ، بصیرت و اهداف او در عاقبت اندیشی او بستگی دارد . چنانکه همگان در طول تاریخ شاهد بوده و هستند که در رویارویی حق و باطل در مقابل یکدیگر ، معمولاً از شکم سیرها ، خوش پوش ها و مرفهین بی درد خبری نیست و اگر باشد نیز در حمایت و تقویت جناح باطل میباشد. بنابراین ، دشمنان اسلام، مسلمانان و بشریت ، از این عزاداری ها به شدت میترسند و البته به آن میتازند ، حال در هجوم ، به شکلی ، با جمله ای ، با سؤالی ، با شبهه ای ، با نقدی و حتی با استهزایی ! اما این عزاداری ها ، هر سال گسترده تر و با شکوه تر انجام میپذیرد «و َلَوْ كَرِهَالْكَافِرُونَ» ؛ «و َلَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُونَ» و «و َلَوْ كَرِهَ الْمُجْرِمُونَ ؛ ولو سه گروه کافر ، مشرک و مجرم را خوش نیاید ؛
🌹حق جو و حق طلب باشیم🌹
🔍 @Sho1bahat 👥
بازنشر از
🇮🇷 کانال "ویکےشبهہ" کانال جامع شبهات و شایعات فضاے مجازے🇮🇷
📡 کانال ✅ ویکےشبهہ ✅ در ایتا📲
https://eitaa.com/Wiki_Shobhe
◀️شبهه #شماره_1352
⛔️ شبهه: ⛔️
@Wiki_Shobhe
مگر اسلام و قرآن حق نیستند و تمام آیینها به غیر از اسلام باطل نیستند پس چرا خداوند تورات و انجیل رو نازل کرد و دین یهودیت و مسیحیت را فرو فرستاد اگر اونا باطل هستن چرا خدا اونا رو فرستاد
#دینی
✅◀️ پاسخ شبهه: ▶️✅
@Wiki_Shobhe
🌀هرکدام از ادیان در زمان خود کاملترین دین بودند که براى هدایت مردم از طرف خداوند آمدند و سرانجام بر اثر تکامل اجتماعات بشرى، اسلام به وسیله خاتم پیامبران براى بشر عرضه شده است.
❗️ناسخ بودن و کامل بودن اسلام در برابر آیین های گذشته به این معنی است که بشر به مرحله ای از تکامل رسیده که می تواند قوانین جامع و ابدی را درک کند.
🔴 توضیح اینکه :
🗯دلایل جهانى و خاتم بودن آیین اسلام بخوبى این مطلب را ثابت مى کند که پس از طلوع اسلام براى تکامل مادّى و معنوى بشر و آگاهى او از وظایف الهى، راهى جز پیروى از این دین نیست.
❗️البّته هرکدام از ادیان گذشته در زمان خود، راه صحیحى براى تکامل بشر و توجّه او به خدا بوده و بشر در پرتو این ادیان به سوى تکامل روحى و معنوى پیش رفته است؛ ولى پس از ابلاغ آیین اسلام که آیین جهانى و خاتم ادیان است پیمودن راه هاى دیگر خطاست و غیر این آیین، نمى تواند انسان را به اهداف عالى تر و کامل ترى که مناسب «امّت تکامل یافته» است برساند.
🔰ولى در عین حال هرکدام از این ادیان در زمان و عصر خود کاملترین دین بودند که براى هدایت مردم از طرف خداوند آمده است.
💢براى توضیح بیشتر مى توان گفت که:
❕مجموع ادیان آسمانى بسان کلاس هاى مختلف دانشکده اى است که دانشجویى در آن به تحصیل و تکمیل خود مى پردازد؛ آنچه را که دانشجو در سال هاى نخست مى آموزد در عین این که صحیح و پا برجاست، پایه اى است براى کلاس هاى بالاتر و مطلبى را که در کلاس هاى بالاتر تحصیل مى کند، همگى مکمّل اصولى است که در سال هاى نخست آموخته است.
❌بنابر این، برنامه هر کلاسى نسبت به دانشجوى ویژه خود بهترین برنامه است و اگر وضع غیر این باشد (مثلا براى دانشجویان سال اوّل، برنامه کلاس هاى بالاتر پیاده شود) جز اتلاف وقت نتیجه اى نخواهد داشت؛ همان طور که اگر براى دانشجویان دروه عالى برنامه دوره اوّل اجرا گردد، آنان به هدفى که براى آن تربیت مى شوند نخواهند رسید.
⁉️آیا در این صورت کسى به خود اجازه مى دهد که بگوید برنامه کلاس هاى پایین ناقص است و مطالبى را که دانشجویان در آن کلاس ها مى آموزند نارسا مى باشد، یا این که باید گفت:
⚜برنامه هاى هر کلاسى نسبت به دانشجوى ویژه خود، بهترین برنامه اى است که تنظیم شده و آنچه را که دانشجویى در آن کلاس مى آموزد پایه اى براى ارتقا به کلاس هاى بالاتر است.
♻️همان طور که داورى ما نسبت به کلاس هاى یک دانشکده چنین است و برنامه هر کلاس را نسبت به محصّل مخصوص به خود ناقص و نارسا نمى دانیم، داورى ما نسبت به ادیان گذشته که براى هدایت و تکمیل جامعه انسانى تنظیم و نازل گردیده است نیز چنین مى باشد.
👌و معناى ناسخ بودن آیین اسلام نسبت به آیین هاى دیگر و کامل و جامع بودن آن در برابر آیین هاى پیشین، این نیست که آیین هاى پیشین از اصل و ریشه باطل و یا نادرست و یا ناقص و نارسا بوده اند؛ زیرا آیینى که از طرف خداوند دانا براى هدایت گروهى از بشر فرو فرستاده مى شود هرگز نمى تواند ناقص و نادرست باشد؛ بلکه هر کدام از این آیین ها در جاى خود و عصر خویش کاملا صحیح و رسا بوده و براى رسانیدن بشر آن عصر به هدفى که شایستگى آن را داشته است، کافى و رسا بوده اند.
🔷ولى براى بشر تکامل یافته، بشرى که مى تواند قلّه هاى بلندترى از کمالات مادّى و معنوى را تسخیر کند، باید فکر دیگرى کرد و راه دیگرى در اختیار او گذاشت که بتواند با پیمودن این راه، به این قلّه هاى بلند دست یابد و از کسب کمالات بلندترى که براى آنها شایستگى دارد باز نماند، به همین دلیل ادیان آسمانى یکى پس از دیگرى براى تربیت انسان در مراحل مختلف نازل شده تا به آیین اسلام که تکامل یافته ترین مذهب مى باشد رسیده است
https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
بازنشراز
🇮🇷 کانال ویکی شبهه 🇮🇷
🌐«کانال جامع شبهات و شایعات فضای مجازی»🌐
https://telegram.me/joinchat/BWGstz9LDGhlEtwQ6sumxg
◀️شبهه #شماره_1353
⛔️ سوال: ⛔️
@Wiki_Shobhe
چرا شیعیان نماز را با دست باز می خوانند؟ و اهل تسنن با دست بسته؟
#نماز #اهلسنت #دست_باز #دست_بسته
❇️ پاسخ ❇️
🆔 @wiki_shobhe
🔺گذاشتن دستها بر روی همدیگر روشی است که در دوران پیامبر (ص) وجود نداشت و آن حضرت با دستان باز نماز بجای می آوردند
و چون شیعیان در تمام زمینهها از پیامبر (ص) و ائمه ی اطهار (ع) پیروی میکنند، این گونه نماز خود را می خوانند، ولی روش بستن دست ها بدعتی است که بعد از رحلت پیامبر (ص) ایجاد شد؛ یعنی در دوران پیامبر اکرم (ص) اصلا وجود نداشت و در دوران خلیفه ی دوم شروع شد، از آن زمان به بعد این حالت باب شده و الآن هم اکثر سنی ها به روش خلیفه ی دوم عمل می کنند، ولی امامان معصوم (ع) این روش را تشبه به اهل کفر و از اعمال مجوس ها می دانند و به شیعیان فرموده اند که به روش و سنت پیامبر (ص) عمل کنند و نماز با دستان باز بخوانند.
در حدیثی ابی حمید ساعدی تمام اعمال پیامبر (ص) را به هنگام نماز از اوّل تکبیر الاحرام تا آخر سلام نماز ذکر نموده است، اما هیچ گونه عملی مثل بستن دست ها را در نماز پیامبر (ص) ذکر نکرده است، بلکه ذکر کرده که حضرت رسول (ص) بعد از تکبیر دست ها را پایین آورده است و به دو پهلو چسباندند.
این را هم می دانیم که ممکن نیست پیامبر (ص) عمل مستحبی را در طول حیاتشان ترک کرده باشند.
و هم چنین حماد بن عیسی از امام صادق (ع) خواستند تا نماز صحیح و کامل را به او آموزش بدهند و آن حضرت (ع) رو به قبله ایستاد و تمام مستحبات را به جا آورد و بعد تکبیر الاحرام گفته و قرائت را شروع کرده و ادامه دادند و نماز را همان طوری که الآن شیعیان می خوانند، خواندند و با سلام نماز را به اتمام رساندند.
در این روایت امام (ع) همان نمازی که پیامبر (ص) می خواندند را به حماد بن عیسی آموزش دادند و حالت گذاشتن دست روی دست دیگر را ذکر نکرده اند و اگر این عمل سنت بود، امام حتما آن را بیان می کردند.
📌منابع:
سنن بیهقی، ج 2، 72، 73، 101، 102؛ سنن ابی داود، ج 1، 194.
الوسائل، ج4 باب1 من ابواب افعال الصلاة ح1
🇮🇷 کانال "ویکےشبهہ" کانال جامع پاسخ به شبهات و شایعات فضاے مجازے🇮🇷
☆○═════════┅
📲 کانال ✅ ویکی شبهه ✅ در ایتا👇
🆔 https://eitaa.com/Wiki_Shobhe
📲 🇮🇷 ویکےشبهہ 🇮🇷 در تلگرام:👇
https://telegram.me/Wiki_Shobhe
📲 ویکیشبهه (2) در واتساپ👇
https://chat.whatsapp.com/EgKYUviIY0zBM4TGYpjuMe
◀️شبهه #شماره_1354
⛔️ شبهه: ⛔️
@Wiki_Shobhe
اگر از پدر و مادر یک بچه 6 ماهه بپرسید فرزند شما اصولگراست یا اصلاح طلب؟ کمونیست است یا طرفدار سرمایه داری؟ و آیا طرفدار چ حزب خاصی است؟
به شما می خندند و می گویند او فقط شش ماهش است و باید بزرگ شود و خودش تصمیم بگیرد ...
اما اگر بپرسید دین فرزند شما چیست ؟ سریعا و قاطع پاسخ می دهند و دین فرزندشان را همان دین خود معرفی می کنند!!!
"بله" اعتقادات اکثریت انسانها تحمیلی و ارثی است و بدون آنکه خود متوجه شوند از همان اولین لحظه تولدشان در آنها فرو برده میشود.
و می دانم ک مسلما به شما مسلمانان هم گفته اند بهترین و کامل ترین دین را دارید، همانند آنچه یهودیان ، مسیحیان ، هندوها ، بودائیان و... به فرزندان خود می گویند.
#دینی
✅◀️ پاسخ شبهه: ▶️✅
@Wiki_Shobhe
1. خداوند خود در قرآن پاسخ این شبهه را با یاد آوری عالم ذر و عهد انسان با خدا ، داده است !
2. ...نفسشان را به خودشان نشان دادیم و آنها به ربوبیت خدا و عبودیت خود اعتراف كردند. این كار را انجام دادیم تا در قیامت كه روز حساب است، كسى بهانه نیاورد و نگوید من در محیط غیر مذهبى تربیت شدم و سنتهاى قومى در من اثر گذاشت .
* تفسیر آیات 172 و 173 سوره اعراف
3. علی رغم اینکه ما در کجا متولد شویم ، حیطه ای است که در آن اختیاری نداریم و می تواند بر روی ما اثر داشته باشد ، اما میان اثر و اجبار تفاوت است .
4. کشش های مختلف ما را مجبور نمی کنند ، بلکه ما با دیدن کشش های مختلف به اختیار خود یکی را انتخاب می کنیم.
از همین رو همسر لوط، با گناهکاران است و همسر فرعون با مومنان محشور می شود .
5. پس موثرهای مختلف، نهایتا توسط خود ما، نهایی می شوند و طبق عهدی که با خداوند بسته ایم هر کسی در هر کشور و محیطی می تواند ، در مسیر صحیح سعادت گام بردارد.
6. همانطور که در کشورهای اسلامی افرادی نظیر داعشی ها و در اسرائیل معترضین به صهیونیسم را شاهد هستیم .
7. در مجموع موقعیت سرزمینی و جغرافیایی تعیین کننده باورهای فرد نیست . چنانکه پیوسته ، از قلب اروپا و آمریکا اخبار اسلام آوردن و شیعه شدن تعدادی را می شنویم .
منابع :
http://quran.porsemani.ir/node/2356
http://www.soalcity.ir/node/2286
http://shayeaat.ir/post/191
بازنشراز
🇮🇷 کانال ویکی شبهه 🇮🇷
🌐«کانال جامع شبهات و شایعات فضای مجازی»🌐
https://telegram.me/joinchat/BWGstz9LDGhlEtwQ6sumxg
◀️شبهه #شماره_1355
⛔️ شبهه: ⛔️
@Wiki_Shobhe
تبعیض
.هنگامی که میان فرزندان دختر و پسر در ارث تبعیض قائل میشود، در سهم دادن به دوجنسها (هرمافرودیت) ساکت است.
.
قرآن میگوید که ما از خون بسته، انسان را نر خلق میکنیم یا ماده:
.
فَجَعَلَ مِنْهُ الزَّوْجَيْنِ الذَّكَرَ وَالْأُنْثَى (قیامه/39) و از او دو جفت نر و ماده آفرید.
.
پرسش: ایا دوجنسهها انسان نیستند؟
شما که در حق دختران تبعیض قائل هستید، سهم رثشان را چگونه میدهید؟:
يُوصِيكُمُ اللَّهُ فِي أَوْلَادِكُم.ْ لِلذَّكَرِ مِثْلُ حَظِّ الْأُنْثَيَيْنِ .....(نساء/11)
.
البته کسی مانند شهید اول معتقد است که سهم الارث دوجنسهها بر اساس خروج ادرار محاسبه میشود.اما خود الله راجع ب دختر و پسر توضیحاتی داده اما چون محمد دوجنسه ایی ندیده بود پس نمیتوانست آیه ایی صادر کند..خالق جهان هم که عقلش قد نمیداده.و از غیب و نهان و آینده هم ک آگاهی نداشته.
#دینی
✅◀️ پاسخ شبهه: ▶️✅
@Wiki_Shobhe
در مورد ارث بردن دوجنسه ها به مسائل زیر توجه نمایید:
اگر كسى از ورثه ميت خنثى باشد يعنى هم عورت خاص مردان را داشته باشد و هم عورت خاص زنان را، در صورتيكه تشخيص و تعيين مرد بودن يا زن بودن او ممكن باشد و از نظر مرجحاتى كه شارع معين فرموده يكى از دو طرف احتمال رجحان يابد چنين خنثائى غير مشكل است و بر طبق همان مرجحات و معيارهاى شرعى عمل مى شود، و در غير اينصورت خنثاى مشكل است .
مرجحاتي كه شارع آنان را معتبر دانسته چند چيز است :
اول اينكه دائما و يا غالبا از يكى از آن دو مجرا بول كند بطوريكه بيرون آمدن بول از آن مجراى ديگر نادر كالمعدوم شمرده شود و اگر خروجش از آن ديگرى نادر نباشد محل اشكال است ، پس ارث خنثا مطابق تشخيص است كه از طريق بول كردن يكى از دو مجرا بدست مى آيد، اگر از عورت مردانه اش بول مى كند ارث مردان را مى برد و اگر از عورت زنانه اش ارث زنان يعنى نصف ارث مرد را مى برد.
دوم اينكه اگر از هر دو مجرا بول مى كند بايد ببينند دائما و يا حداقل غالبا از كدام مجرا زودتر بول مى آيد بطوريكه اگر يك نوبت از ديگرى زودتر خارج شد نادر كالمعدوم شمرده شود، بنابراين اگر بول او غالبا از مجراى مردانه اش زودتر بيرون مى آيد او مرد است و ميراث مردان را مى برد، و اگر از مجراى زنانه اش زودتر بيرون مى آيد او زن است و ميراث زنان را مى برد.
سوم اينكه ببينند دير قطع شدن بول از كدام مجرا است اگر در خنثائى هيچيك قبلى وجود نداشت اگر دائما يا غالبا از يكى از دو مجرا ديرتر قطع مى شود طبق همان مجرا ارث مى برد، لكن در مرجح بودن اين معيار اشكال است ، و بايد در صورت نبودن مرجح دوم بعنوان احتياط مصالحه اى با او انجام دهند.
چهارم شمردن دنده هاى خنثا است ، اگر شمارها دنده هاى سمت راستش بيشتر از دنده هاى چپش باشد او مرد است و طبق مردان يعنى دو برابر زنان ارث مى برد، و اگر هر دو طرف برابر باشد او زن است و ميراث زنان را مى برد.
اگر علامتهائى كه شروع وارد شده (يعنى مرجح اول و دوم و چهارم ) در مورد خنثائى وجود نداشت ، اگر چنانچه از نشانه هاى مخصوص زنان مانند حيض ديدن همانطور كه زنان مى بينند، و يا از نشانه هاى مخصوص مردان مانند روئيدن محاسن بر صورت در آن خنثا وجود داشته باشد بطوريكه اطمينان بياورد به حسب همان نشانه ها عمل مى شود و گرنه خنثاى مشكل است .
خنثاى مشكل همانكه هيچ يك از مرجحات منصوصه و هيچ علامتى اطمينان آورد در او نيست نصف ارث يك مرد و يك زن را مى برد (مثلا اگر به هر برادر بيست درهم و به هر خواهر ده درهم مى رسد كه مجموع آن سى است نصف آن يعنى پانزده درهم را ارث مى برد.)
http://www.askdin.com/showthread.php?t=25919
بازنشراز
🇮🇷 کانال ویکی شبهه 🇮🇷
🌐«کانال جامع شبهات و شایعات فضای مجازی»🌐
https://telegram.me/joinchat/BWGstz9LDGhlEtwQ6sumxg