◀️شبهه #شماره_2428
⛔️ شبهه: ⛔️
@Wiki_Shobhe
همه ما بارها از خود پرسیده ایم که این جمله عربی(یا مقلب القلوب والابصار یا مدبر اللیل و نهار... ) که تا امروز سر سفره های هفت سین میشنویم چه پیوندی با نوروز پارسی دارد. نوروز یک جشن پرپیشینه و کاملا پارسی است و به هیچ وجه به تازی ها و زبان آنها مربوط نمی شود. اصلا شایسته نیست که ما ایرانیان این آیین پارسی را با ( ادعیه تازی) آنچنان که تا امروز مرسوم بوده جشن بگیریم. ما با خدای خود به پارسی سخن میگوییم (خدایی که جز زبان تازی نداند خدای ما پارسی ها نیست)
من بجای آن جملات تازی امسال این نیایش پارسی را سر سفره هفت سین میخوانم
گشت گرداگرد مهر تابناک ایران زمین
روز نو آمد و شد شادی برون زندر کمین
ای تو یزدان ای تو گرداننده مهر و سپهر
برترینش کن برایم این زمان و این زمین
لطفا اخرین خواننده نباشین با درود فراوان
#اعتقادی
✅◀️ پاسخ شبهه: ▶️✅
@Wiki_Shobhe
🔶 متاسفانه برخی با پیامهای نژادپرستانه، ژست روشنفکری میگیرند، حال آنکه نژادپرستی، نوعی عقیده جاهلی است. گوهر وجودی همه انسانها برابرست، نه جنسیت، نه قومیت، نه نژاد، نه رنگ پوست، نه قومیت و ... باعث برتری نیست.
لذا اینکه در متن مذکور به وضوح شاهد تاختن به نژاد و زبان عرب هستیم، نشانگر جاهلیت نویسنده است.
🔶 ملت ایران عمدتا مسلمان اند و توجه آنها به زبان عربی، بدلیل دلبستگی آنها به اسلام بعنوان کاملترین و عقلانی ترین دین است، ضمن آنکه، بیش از 50 درصد زبان فارسی، شامل لغات عربی است و در واقع ما بدون لغات عربی، قادر به صحبت به زبان فارسی نخواهیم بود.☺️
🔶 خداوند متعال، خالق همه موجودات است و در نیایش با او، نوع زبان تفاوتی ندارد. 👌بجز در نماز و برخی عبادات خاص که آن هم بدلایلی چون وحدت کلمه همه مسلمین است.
🔶 نیایش لحظه تحویل سال، امری مطلوب و پسندیده است، که لزومی هم بر خواندن دعای خاص یا به زبان خاص نیست.
🔶 اما دعای معروف لحظه تحویل سال، شامل 👈حمد و ثنای پروردگار،👈 یاد گذران روز و شب و 👈درخواست تغییر حال جسمی و روحی به بهترین حال است و کاملا متناسب با موقعیت "تحویل سال" و لذا از مطلوب ترین و بهترین دعاهاست. ❤️
اما هر کس میتواند با زبان خود، حرف دل و خواسته اش را از پروردگارش طلب کند.
🔻برای مثال:👇
🔹دعای تحویل سال نو به زبان عربی:👇
✨ یا مقلب القلوب و الابصار
✨ یا مدبر اللیل و النهار
✨ یا محول الحول و الاحوال
✨ حول حالنا الی احسن الحال
🔹دعای تحویل سال نو به زبان فارسی (معمولی و محاوره ای):
✨ ای دگرگون کننده ی قلب ها و چشم هـــــا
✨ ای گرداننده و تنظیم کننده ی روزها و شبها
✨ ای تغییر دهنده ی حال انسان و طبیعـــــت
✨ حال ما را به بهترین حال دگرگون فرمــــــــــا
🔹دعای تحویل سال نو به زبان پارسی سره (بدون واژه عربی)!:
✨ ای دگرگون گر دل هـــــا و دیده هـــا
✨ ای گرداننده ی چرخ روزان و شبـــان
✨ ای بهبودبخش روزگار مردمان و زمین
✨ کامم را به بهروزی و بختیاری بگردان
@roshangarii
بازنشراز
🇮🇷 کانال ویکی شبهه 🇮🇷
🌐«کانال جامع شبهات و شایعات فضای مجازی»🌐
کانال 🇮🇷 شبهه🇮🇷 در ایتا:
https://eitaa.com/Wiki_Shobhe
🇮🇷 کانال ویکی شبهه درتلگرام🇮🇷
https://telegram.me/joinchat/BWGstz9LDGhlEtwQ6sumxg
◀️شبهه #شماره_2428
⛔️ شبهه: ⛔️
@Wiki_Shobhe
همه ما بارها از خود پرسیده ایم که این جمله عربی(یا مقلب القلوب والابصار یا مدبر اللیل و نهار... ) که تا امروز سر سفره های هفت سین میشنویم چه پیوندی با نوروز پارسی دارد. نوروز یک جشن پرپیشینه و کاملا پارسی است و به هیچ وجه به تازی ها و زبان آنها مربوط نمی شود. اصلا شایسته نیست که ما ایرانیان این آیین پارسی را با ( ادعیه تازی) آنچنان که تا امروز مرسوم بوده جشن بگیریم. ما با خدای خود به پارسی سخن میگوییم (خدایی که جز زبان تازی نداند خدای ما پارسی ها نیست)
من بجای آن جملات تازی امسال این نیایش پارسی را سر سفره هفت سین میخوانم
گشت گرداگرد مهر تابناک ایران زمین
روز نو آمد و شد شادی برون زندر کمین
ای تو یزدان ای تو گرداننده مهر و سپهر
برترینش کن برایم این زمان و این زمین
لطفا اخرین خواننده نباشین با درود فراوان
#اعتقادی
✅◀️پاسخ دوم شبهه: ▶️✅
@Wiki_Shobhe
1️⃣نویسنده با تفکیک خدای پارسی و خدای تازی ، رسما شرک خود را اعلام و وحدانیت خداوند واحد را انکار نموده است تا به خیال خود از این رهگذر دین و ملیت ایرانیان را (که ۲ مقوله کاملا مجزاست) در تقابل قرار دهد .
2️⃣ می توان با هر زبانی با خدا سخن گفت و راز و نیاز كرد و در قرائت ادعیه هیچ ضرورتی بر عربی خواندن آنها نیست . قرائت عربی بركات و نورانیت خود را دارد اما در مواردی خواندن ترجمه و درك مفاهیم بسیار با ارزش تر است .
http://www.pasokhgoo.ir/node/81441
3️⃣با وجود اینکه تمام انسانها و اقوام مختلف فرزند یک پدر و مادر واحد هستند و به نوعی خواهران و برادران یکدیگر محسوب می شوند ، چگونه یک قوم بر دیگری به لحاظ نسب شرافت دارد ؟!
4️⃣اسلام دینی جهانی است و همه مسلمانان را در یک جبهه و صف واحد می داند. تشکیل چنین جمعیتى بدون زبان واحدى که همه با هم تفاهم کنند، امکانپذیر نیست .
خصوصا که به اعتراف همه زبان شناسان ، زبان عربی قوی ترین و کامل ترین زبانهاست .
http://www.islamquest.net/fa/archive/question/fa423
5️⃣از مهمترین دلایل خواندن این دعا در نوروز در عین اختصار آن ، غنای زیاد و شامل شدن تمام خواسته های ما از خداوند در این لحظات است . اما شعر پیشنهادی متن شبهه که صرفا جهت تقابل با دعای اصلی طراحی شده ، نسبت به آن نقصان در مفهوم دارد که می توان به تفسیر آن رجوع کرد
منبع: شایعات👆👆
🔹تلنگر عمار110:👇👇
دوست عزیز اصراری بر خواندن یا نخواندن ذکر تحویل سال نیست. چون نه واجب و نه مستحب و نه سند روایی بسیار محکم دارد.
هدف این است که افق دید را وسیع تر کنیم . واقعا طراحان این مباحث دغدغه ادبیات پارسی دارند؟ انصافا....؟ آیا واقعا برخی از همین مدعیان با کاربرد لغات لاتین پز روشنفکری نمی دهند؟ آیا دین مرز و قومیت و نژاد و ... می شناسد؟ آیا پیامبرو قران ما عرب و عربی نبود؟
اگر اختلافی با فلان کشور عربی داریم نبایست سطح مباحث را به این موارد تنزل داریم ..
سلطانزاده بشرویه
@ammar110
بازنشراز
🇮🇷 کانال ویکی شبهه 🇮🇷
🌐«کانال جامع شبهات و شایعات فضای مجازی»🌐
کانال 🇮🇷 شبهه🇮🇷 در ایتا:
https://eitaa.com/Wiki_Shobhe
🇮🇷 کانال ویکی شبهه درتلگرام🇮🇷
https://telegram.me/joinchat/BWGstz9LDGhlEtwQ6sumxg
◀️شبهه #شماره_2429
⛔️ شبهه: ⛔️
@Wiki_Shobhe
آداب شلوار پوشیدن !!!!
واقعا عجب خدایی داریم ک واسه ایستاده شلوار پوشیدن ما را به دردی مبتلا خواهد کرد ک درمان نداشته باشد !!!!
#اعتقادی #احادیث
✅◀️ پاسخ شبهه: ▶️✅
@Wiki_Shobhe
دليل اينكه ايستاده شانه كردن يا ايستاده شلوار پوشيدن موجب فقر مي شود، چيست؟
قبل از اينكه به بيان حكمت كراهت ايستاده شانه كردن يا شلوارپوشيدن بپردازيم ذكردو نكته ضروري است.
1. فلسفه همه احكام و جزئيات آنها به طور تفصيلى روشن نيست و آگاهى از آن دانشى فراتر از تنگناهاى معارف عادى بشرى مىطلبد. ليكن به طور اجمال، روشن است كه همه احكام الهى تابع مصالح و مفاسد واقعى در متعلق آنهاست. بنابراين در صورتى كه فلسفه حكمى را بالخصوص ندانيم، بنا بر قاعده كلى فوق بايد از آن پيروى كنيم؛ زيرا در آن يقين به وجود مصلحتى هست، هر چند بر ما ناشناخته باشد.
2. در يافتن فلسفه احكام، نبايد هميشه به دنبال علوم تجربى رفت و دليلى مادى و فيزيولوژيك برايش جست و جو نمود. اين فرايند كه همواره در پى يافتن مصلحت يا مفسدهاى طبى يا فيزيكي وشيميايي... باشيم، برخاسته از نگرشى مادى گرايانه است؛ در حالى كه سازوكار حاكم بربسيارى از احكام، بر اساس مصالح معنوى و يا رابطه علي و معلولي فرامادي است كه در حوزه هيچ يك از علوم بشرى قابل تحقيق نيست و آنها با متد تجربى خود، قادر به دادن حكمى - نفيا يا اثباتا - پيرامون آن نيستند و اگر نظرى هم بدهند، بسيار سطحى است؛ زيرا چه بسا مسأله حكمتى برتر و بالاتر داشته باشد. به عبارت ديگر در بسياري از احكام يافتن حكمت و يا علت يك حكم صرفا مبتني بر علل و عوامل مادي نيست و ثانيا تنها كساني كه به تمام ابعاد هستي علم دارند مي توانند تمام حكمت هاي احكام الهي را تبيين نمايند. از اين رو مطمئن ترين راه براي رسيدن به حكمت احكام رجوع به ايمه معصومين عليهم السلام است كه بر همه علوم مادي و معنوي احاطه دارند و در درجه دوم مي توان از يافته هاي علم تجربي نيز براي يافتن بعضي حكمت هاي مادي مدد جست.
حكمت استحباب شانه كردن و پوشيدن شلوار به صورت نشسته
براساس روايات ضعف قلبي، پريشاني روحي و فقر سه نتيجه ايستاده شانه كردن است. در حديثي در تفسير آيه كريمه« خذوا زينتكم عند كل مسجد» آمده است: شانه كردن پيش از هر نمازي زينت است و در حديث ديگر واردشده است: نزد هر نماز واجب و مستحب شانه كردن مستحب است و در حديث ديگر است كه فرمود كسي كه اراده شانه كردن را داشته باشد شانه را به دست راست بگيرد در حالتي كه نشسته است سر را شانه كند و در حال ايستاده شانه نكن كه باعث ضعف دل مي شود. و از حضرت امام صادق(ع) روايت شده كه هر كه ايستاده شانه كند صاحب قرض مي شود و از اميرالمؤمنين (ع) روايت شده كه ايستاده شانه كردن باعث فقر و پريشاني مي شود.
برخي يافته هاي علم طب را مي توان تنها به عنوان مويدي احتمالي بر اين موارد ذكر كرد. به عنوان مثال: در زمان شانه كردن مو بيشترين امكان براي وارد نمودن صدمه به ريشه مو و نتیجتاً ريزش و تاسي وجود دارد.
ممكن است نشسته شانه كردن باعث بهبود جريان خون و حمايت هورموني پياز مو شود و از اين صدمات جلوگيري نمايد. ريزش مو و تاسي باعث از بين رفتن زيبايي ظاهري مي شود و در نحوه نگرش خويشتن و ديگران تاثير مي گذارد كه اين امر ممكن است به نوعي كهتري و پريشاني در خويشتن تبديل و موجب تغيير تعاملات اجتماعي نسبت به ديگران شود كه هر دو اين موارد مي تواند به كمتر شدن بازده اقتصادي فرد منجر گردد و در نتيجه فقر را درپي داشته باشد.
شبيه همين حكمت طبي در مورد نشسته پوشيدن لباس ذكر شده است. پوشيدن لباس به صورت نشسته سبب وارد شدن فشار كمتري بر ستون فقرات مي گردد.
منبع: پرسمان دانشجویی
🇮🇷 کانال ویکی شبهه 🇮🇷
🌐«کانال جامع شبهات و شایعات فضای مجازی»🌐
کانال 🇮🇷 شبهه🇮🇷 در ایتا:
https://eitaa.com/Wiki_Shobhe
🇮🇷 کانال ویکی شبهه درتلگرام🇮🇷
https://telegram.me/joinchat/BWGstz9LDGhlEtwQ6sumxg
◀️شبهه #شماره_2431
⛔️ شبهه: ⛔️
@Wiki_Shobhe
خاورمیانه منطقه ی پیغمبرخیز و بدبختی خیز گوئی آفتاب تیز مغزها را تکان داده است
ﻣﻦ متوجه نمیشم ﻧﻮﺡ ﺍﯾﻨﺠﺎ ، ﻣﻮﺳﯽ ﺍﯾﻨﺠﺎ ، ﻋﯿﺴﯽ ﺍﯾﻨﺠﺎ ، ﻣﺤﻤﺪ اﯾﻨﺠﺎ ، ﯾﻮﺳﻒ ، ﯾﻮﻧﺲ ﻟﻮﻁ ، ﺍﺳﺤﺎﻕ ، ﺍﺑﺮﺍﻫﯿﻢ ﻭ . . . همه ﺍﯾﻨﺠﺎ
یعنی یک ﻧﻔﺮ ﻧﺒﻮﺩ ﮐﻪ ﺗﻮی ﮐﺎﻧﺎﺩﺍ ﯾﺎ ﺑﻠﮋﯾﮏ ﯾﺎ مثلأ ﻧﯿﻮﺯﯾﻠﻨﺪ ﻧﯿﺎﺯ ﺑﻪ ﻫﺪﺍیتﺩﺍﺷﺘﻪ
ﺑﺎشد124000ﭘﯿﺎﻣﺒﺮ ﻫﻤﺸﻮﻥ ﺩﺭ ﺧﺎﻭﺭﻣﯿﺎﻧﻪ ﺑﻮﺩﻥ و طبق گفته کتب های آسمانی 7000سال از خلقت انسان میگذرد1400سال هم هست که آخرین پیامبر مبعوث شده میماند 5600سال واگر 5600سال باقیمانده را 12ماه سال وبعد در30روزهر ماه ضرب کنیم
5600
× 12
=67200
67200
×30
=2016000
2016000
÷124000
=16.2580645
حدودا هر 17روز یک پیامبر!!!!!!!!!!؟
ﺷﺎﯾﺪ به همین دلیل هستش ﮐﻪ ﻣﺎ ﻣﺮﺩﻡ ﺧﺎﻭﺭﻣﯿﺎﻧﻪﺭﺍﻩ ﺧﻮﺷﺒﺨﺘﯽ ﺭﻭ ﭘﯿﺪﺍﮐﺮﺩﯾﻢ ﻭ ﺩﺭ ﺁﺭﺍﻣﺶ ﻭ ﺧﻮشبختی ﺩﺍﺭﯾﻢ ﺯﻧﺪگی ﻣﯿﮑﻨﯿﻢ ﻭ ﻣﺮﺩﻡ ﻏﺮﺏ ﻭﺧﺎﻭﺭ ﺩﻭﺭ ﺍﯾﻨﻘﺪﺭ ﺑﺪﺑﺨﺖ ﻭ ﻋﻘﺐ ﺍﻓﺘﺎﺩﻩ هستند
كمى به عمق كلام كارل پوپر توجه كنيم
آنکس که بهشتِ زندگی را برایت جهنم کرده،مجبور است متقاعدت کند
«بهشت جای دیگری است»
#اعتقادی
✅◀️ پاسخ شبهه: ▶️✅
@Wiki_Shobhe
🍀 اول: بنا بر آیات قران همه امتها و ملتها پیامبرانی داشته اند:
وَإِن مِّنْ أُمَّةٍ إِلَّا خلَا فِيهَا نَذِيرٌ (فاطر - 24 ) در هر امتي نذير و هشدار دهنده اي وجود دارد.
وَلَقَدْ بَعَثْنَا فِي كُلِّ أُمَّةٍ رَّسُولًا أَنِ اعْبُدُواْ اللّهَ وَاجْتَنِبُواْ الطَّاغُوتَ فَمِنْهُم مَّنْ هَدَى اللّهُ وَمِنْهُم مَّنْ حَقَّتْ عَلَيْهِ الضَّلالَةُ؛ (نحل - 36) در هر امتي پيامبري فرستاديم (تا به مردم بگويند) که خدا را بپرستيد و از بت اجتناب کنيد .
🍀 دوم. تعداد 124 هزار پیامبر در قرآن نیامده، بلکه در برخی احادیث ذکر شده. در قرآن، تعداد دقیق پیامبران ذکر نشده و از میان انبیای الهی تنها نام ۲۵ نفر ذکر شده. اگرچه آیات قرآن دال بر اینست که تعداد پیامبران الهی زیاد بوده است. در قرآن تصريح شده است که بسياري از پيامبران بوده اند که نامي از ايشان در اين قرآن به ميان نيامده است: وَرُسُلاً قَدْ قَصَصْنَاهُمْ عَلَيْكَ مِنْ قَبْلُ وَرُسُلاً لَمْ نَقْصُصْهُمْ عَلَيْكَ وَكَلَّمَ اللَّهُ مُوسَى تَكْلِيماً َ(نساء -164)
🍀 سوم: پيامبران اولوالعزم و صاحب شريعت و کتاب آسماني، از شرق ميانه برخاستند
توضیح: مورخان بزرگ جهان تصريح ميکنند که مشرق زمين (مخصوصاً شرق ميانه) گهواره 👌تمدن انساني است و منطقه اي که به نام هلال خصيب است. تمدن مصر باستان که قديمي ترين تمدّن شناخته شده جهان است، تمدّن بابل در عراق، تمدن يمن در جنوب حجاز، همچنين تمدّن ايران و شامات، همه نمونه تمدنهاي معروف بشري هستند... قدمت تمدن انساني در اين مناطق به هفت هزار سال يا بيش تر باز ميگردد. (پيام قرآن ، ج7، ص 368 ، ناصر مکارم شيرازي ، قم ،مدرسه الامام علي بن ابيطالب (ع) ،1375 ،چاپ سوم)
نکته مهم:
✔️رابطه نزديکي ميان تمدن انساني و ظهور پيامبران بزرگ است، زيرا انسانهاي متمدن نياز بيش تري به آيينهاي الهي دارند، تا هم قوانين حقوقي و اجتماعي را تضمين کرده، جلو تعديات و مفاسد را بگيرد، و هم فطرت الهي آنها را شکوفا سازد.
بنابراین نياز بشر امروز مخصوصاً کشورهايي که از تمدن و صنعت سهم بيش تري دارند، به مذهب، بيش تر است. بعيد نيست چنين ادعا شود که هبوط حضرت آدم(ع) و ثقل جمعيت بشري در منطقه خاوري بوده ، انسانها از اين منطقه به ديگر مناطق کوچ کرده اند که اگر چنين باشد ميگوييم: بين ثقل جمعيت و تمدن و بعثت پيامبران ارتباط منطقي برقرار است.👌
پيامبران مهم از مناطق معتدل ظهور نموده اند، زيرا در مناطق معتدل به دليل ظهور دانشها و صنعت، بيشتر زمينه کمال انسانها فراهم ميشود و بيش تر آماده پذيرش پيامبران هستند. (منشور جاويد ج10، ص100- 105؛پيام قرآن، ج7 ،ص368 -389 )
http://yon.ir/jesI8
🇮🇷 کانال "ویکےشبهہ" کانال جامع پاسخ به شبهات و شایعات فضاے مجازے🇮🇷
☆○═════════┅
📲 کانال ✅ ویکی شبهه ✅ در ایتا👇
🆔 https://eitaa.com/Wiki_Shobhe
📲 🇮🇷 ویکےشبهہ 🇮🇷 در تلگرام:👇
https://telegram.me/Wiki_Shobhe
◀️شبهه #شماره_2434
⛔️ سوال: ⛔️
@Wiki_Shobhe
چرا در قرآن داستان تخريب حضرت ابراهيم به بت هاي بت پرستان ذکر و ستوده شده است در حالي که اين کار توهين به مقدسات ساير اديان به شمار مي آيد؟ مي دانيم در يکي از آيات قرآن آمده است به خدايان ساير اديان اهانت نکنيد تا مبادا آنها از روي اجبار به خداي شما توهين کنند. از طرفي مبارزه با يک عقيده خرافي کار شايسته اي است اما توهين به هر شخص و عقيده اي به هر صورت هرگز!
#اعتقادی #قرآنی
✅◀️ پاسخ : ▶️✅
@Wiki_Shobhe
🔹1ـ اینکه خدا می فرماید به بتهای مشرکان توهین نکنید تا آنها به خدا توهین نکنند، به این معنا نیست که با ترویج بت پرستی مبارزه نکنید؛ بلکه مقصود این است که این مبارزه را طوری انجام دهید که ضرری متوجّه اسلام نشود، یا کمترین ضرر متوجّه اسلام و مسلمین شود. چگونه این حکم می تواند به معنی نفی مبارزه با ترویج بت پرستی باشد، در حالی که این حکم در هنگام جنگ با بت پرستان نازل گشته است؟ در آن جنگ، مشرکان بت هبل را با خودشان به جنگ آورده بودند، و مسلمین، بت هبل را ناسزا می گفتند؛ و سفهای آنها نیز به خدا ناسزا می گفتند؛ در حالی که مشرکان مکّه، خودشان به خدا هم اعتقاد داشتند؛ و بتها را نمایندگان خدا می دانستند. لذا خداوند متعال نهی نمود از ناسزا گویی به بتهای آنها؛ ولی نهی نکرد از مبارزه با آنها.
🔹2ـ اگر یک کافر بر ضدّ خداپرستی دست به استدلال بزند، ما کار او را توهین تلقّی نمی کنیم. حضرت ابراهیم(ع) نیز هیچ اهانتی نکرد؛ بلکه فقط بر ضدّ بت پرستی استدلال نمود؛ لکن استدلالی عینی. او مدام می گفت: بتها خدا نیستند؛ چون قدرتی ندارند. امّا مردم، گوششان به این حرفها بدهکار نبود. لذا آن حضرت، همین استدلال را به صورت عینی به آنها نشان دادند. ایشان بتها را شکست و تبر را بر دوش بت بزرگ نهاد؛ آنگاه چنین استدلال نمود. از دو حال خارج نیست؛ یا بتها قدرت دارند یا ندارند. اگر قدرت دارند، پس بپذیرید که بت بزرگ باقی بتها را نابود کرده است؛ چرا که تبر به دست اوست. اگر می گویید او بتها را تخریب نکرده و من این کار را کرده ام، پس بپذیرید که آنها هیچ قدرتی ندارند و یک بشر مثل من، از آنها قدرتمندتر است؛ تا آنجا که می تواند آنها را تخریب کند.
🔹3ـ توهین به یک عقیده با انتقاد و ردّ یک عقیده تفاوت دارد. ما حقّ توهین به عقائد مردم را نداریم؛ چون اصل توهین نمودن، چه با جا و چه بی جا، کار زشتی است؛ امّا حقّ انتقاد از عقائد آنها و ردّ عقائدشان را داریم. کما اینکه اگر یک غیر مسلمان هم وارد مناظره با ما شود و بخواهد از اسلام انتقاد کند یا بر ضدّ آن استدلال نماید، ما او را تحمّل می کنیم؛ و استدلالی پاسخ می دهیم. امّا اگر اقدام به توطئه یا تبلیغ علیه اسلام بکند، روشن است که با او مقابله می کنیم. چرا که این کار، نوعی مبارزه و جنگ است؛ و وسط دعوا ، حلوا خیرات نمی کنند. ما هم وقتی با آنها استدلالی سخن می گوییم، انتظار داریم که آنها هم با ما استدلالی برخورد کنند؛ امّا اگر دیدیم قدرتهای حاکم بر جامعه ی کفر و شرک نمی گذارند حرف حقّ به گوش مردم برسد، راه مبارزه با قدرت حاکم را در پیش می گیریم تا راه ورود حقّ به گوش مردم را باز کنیم؛ و البته انتظار هم نداریم که در این مبارزه، اصحاب قدرت ساکت بنشینند. لذا تبعات این راه را هم می پذیریم. چرا که این قاعده ی مبارزه است.
🔹4ـ آزادی عقیده یا آزادی تبلیغ عقیده؟!
در جهان امروز مغالطه ی بزرگی در حال اجراست؛ که اکثر مخاطبین جهانی متوجّه آن نبوده و به راحتی در دام آن می افتند. آن مغالطه این است که عدّه ای شعار آزادی عقیده می دهند ولی منظورشان آزادی تبلیغ عقیده است نه آزادی عقیده.
بلی هر کسی آزاد است که هر عقیده ای را داشته باشد؛ امّا هر کسی آزاد نیست که هر عقیده ای را تبلیغ کند.
منبع: سایت بهترین سخن ها
🇮🇷 کانال ویکی شبهه 🇮🇷
🌐«کانال جامع شبهات و شایعات فضای مجازی»🌐
کانال 🇮🇷 شبهه🇮🇷 در ایتا:
https://eitaa.com/Wiki_Shobhe
🇮🇷 کانال ویکی شبهه درتلگرام🇮🇷
https://telegram.me/joinchat/BWGstz9LDGhlEtwQ6sumxg
◀️شبهه #شماره_2437
⛔️ شبهه: ⛔️
اینشتین شیعه
آیا می دانید که 《اینشتین 》که یهودیان او را مایه ی فخر و مباهات خودشان میدانند توسط آیت الله بروجردی قدس سره به آیین تشیع مشرف شده بود
در مورد مرگ مشکوک اینشتین و مرگ مشکوک همه شخصیتهایی که با اینشتین در نگارش آخرین کتابش همکاری کردند چه میدانید
آخرین کتاب اینشتین ، نگارشات اینشتین با مرجع عالیقدر تشیع ( آیت الله بروجردی ) بوده
چرا باید این کتاب حدود نیم قرن مخفی مانده و 《صندوق امانات سری انگلیس》به بهانه پرهیز از ایجاد《یک رولوشن ( انقلاب خطرناک مذهبی) 》 اجازه تکثیر این اثر علمی – مذهبی را تحت هیچ شرایطی به ما نمیدهد
ﺳﺮﺁﻏﺎﺯ ﻣﺘﻦ ﮐﺘﺎﺏ ﺍﯾﻨﺸﺘﯿﻦ ﺧﻄﺎﺏ ﺑﻪ ﺁﯾﺖ ﺍﻟﻠﻪ ﺑﺮﻭﺟﺮﺩﯼ ﺍﯾﻦ ﻋﺒﺎﺭﺕ ﺁﻟﻤﺎﻧﯽ ﺍﺳﺖ :
Herzliche Gru``&e von Einstei
ﻫﺮﺗﺴﻠﯿﺶ ﮔﺮﻭﺷﺲ ﻓﻦ ﺁﯾﻨﺸﺘﺎﯾﻦ
ﺑﺎ ﺻﻤﯿﻤﺎﻧﻪ ﺗﺮﯾﻦ ﺳﻼﻡﻫﺎ ﺍﺯ ﺍﯾﻨﺸﺘﯿﻦ ﻣﺤﻀﺮ ﺷﺮﯾﻒ پیشوﺍﯼ ﺟﻬﺎﻥ ﺍﺳﻼﻡ
ﺟﻨﺎﺏ ﺳﯿﺪ ﺣﺴﯿﻦ ﺑﺮﻭﺟﺮﺩﯼ پس ﺍﺯ 40 ﻣﮑﺎﺗﺒﻪ ﮐﻪ ﺑﺎ ﺟﻨﺎﺑﻌﺎﻟﯽ ﺑﻌﻤﻞ ﺁﻭﺭﺩﻡ ، ﺍﮐﻨﻮﻥ ﺩﯾﻦ ﻣﺒﯿﻦ ﺍﺳﻼﻡ ﻭ ﺁﺋﯿﻦ ﺗﺸﯿﻊ 12 ﺍﻣﺎﻣﯽ ﺭﺍ پذیرﻓﺘﻪ ﺍﻡ ، ﮐﻪ ﺍﮔﺮ ﻫﻤﻪ ﺩﻧﯿﺎ ﺑﺨﻮﺍﻫﻨﺪ ﻣﻦ ﺭﺍ ﺍز این اعتقاد پاکیزه پشیمان ﺳﺎﺯﻧﺪ ﻧﺨﻮﺍﻫﻨﺪ ﺗﻮﺍﻧﺴﺖ ﺣﺘﯽ ﻣﻦ ﺭﺍ ﺍﻧﺪﮐﯽ ﺩﭼﺎﺭ ﺗﺮﺩﯾﺪ ﺳﺎﺯﻧﺪ ❗️ ﺍﮐﻨﻮﻥ ﮐﻪ ﻣﺮﺽ پیری ﻣﺮﺍ ﺍﺯﮐﺎﺭ ﺍﻧﺪﺍﺧﺘﻪ ﻭ ﺳﺴﺖ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﺳﺖ ﻣﺎﻩ ﻣﺮﺗﺲ
( ﻣﺎﺭﺱ) ﺍﺯ ﺳﺎﻝ 1954 ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﻣﻦ ﻣﻘﯿﻢ ﺁﻣﺮﯾﮑﺎ ﻭ ﺩﻭﺭ ﺍﺯ ﻭﻃﻦ ﻫﺴﺘﻢ .
توضیحی کوتاه در مورد این کتاب :
آلبرت اینشتین در رساله پایانی عمر خود با عنوان
(دی ارکلرونگ یعنی بیانیه) ، که در سال 1954 - 1333ش ) آن را در آمریکا و به آلمانی نوشته است اسلام را بر تمامی ادیان جهان ترجیح میدهد و آن را کاملترین و معقول ترین دین میداند.
این رساله در حقیقت همان نامه نگاری محرمانه اینشتین با آیت الله العظمی بروجردی (فوت 1340 ش - 1961 م) است که توسط مترجمین برگزیده ی شاه ایران و
به صورت محرمانه صورت پذیرفته ...
اینشتین در این رساله (نظریه نسبیت) خود را با آیاتی از قرآن کریم و احادیثی از نهج البلاغه و بیش از همه بحارالانوار علامه مجلسی که از عربی به انگلیسی و ... توسط حمیدرضا پهلوی ترجمه و تحت نظر آیت الله بروجردی شرح میشده تطبیق داده و نوشته که هیچ جا در هیچ مذهبی چنین احادیث پر مغزی یافت نمیشود و تنها این مذهب شیعه است که احادیث پیشوایان آن (نظریه پیچیده نسبیت) را ارائه داده ولی اکثر دانشمندان نفهمیده اند.
از آن جمله حدیثی است که علامه مجلسی
در مورد معراج جسمانی رسول اکرم (ص) نقل میکند که : هنگام برخاستن از زمین دامن یا پای مبارک پیامبر به ظرف آبی میخورد و آن ظرف واژگون میشود. اما بعد از این که پیامبر اکرم (ص) از معراج جسمانی باز میگردند مشاهده میکنند که پس از گذشت این همه زمان هنوز آب آن ظرف در حال ریختن روی زمین است اینشتین این حدیث را از گرانبهاترین بیانات علمی پیشوایان شیعه در زمینه ( انبساط و نسبیت زمان) دانسته و شرح فیزیکی مفصلی بر آن مینویسد
همچنین اینشتین در
این کتاب (معاد جمسانی) را از راه فیزیکی اثبات میکند (علاوه بر قانون سوم نیوتون = عمل و عکس العمل ) او فرمول ریاضی (معاد جسمانی ) را عکس فرمول معروف (نسبیت ماده و انرژی) میداند :E=M.C2»M=E:C2
یعنی اگر حتی بدن ما تبدیل به انرژی شده باشد دوباره عینا به ماده تبدیل شده و زنده خواهد شد.
اینشتین در این کتاب همواره از آیت الله بروجردی با احترام و بارها به لفظ (بروجردی بزرگ) یاد کرده و از شادروان پروفسور حسابی نیز بارها با لفظ (حسابی عزیز ) یاد کرده است ...
مرگهای مشکوک پس از رساله اینشتین
1- مرگ مشکوک
علی رضا پهلوی مترجم و رابط اینشتین در نگارش کتاب آخرش (کشته شده براثر سقوط هواپیما در سال نگارش این کتاب 1954 میلادی )
2- مرگ مشکوک آلبرت اینشتین پس از نگارش این کتاب و اعلام مشرف شدن به تشیع در سال 1955 میلادی )
3- مرگ مشکوک الکساندر فلمینگ همکار اصلی اینشتین در نگارش کتاب ، در همان سال مرگ اینشتین ( سال 1955 میلادی )
4- فوت آیت الله بروجردی ( سال 1961 میلادی )
5- مرگ مشکوک نیلز بوهر شیمیدان و فیزیکدان دانمارکی و همکار اینشتین در نگارش کتاب ( 1962 میلادی )
6- ترور زنجیره ای خاندان جان اف کندی ریاست جمهوری آمریکا در سال ( 1963 میلادی )
که در این کتاب چندین بار از کندی سخن گفته شده و از هفت سال قبل رییس جمهوری کندی توسط اینشتین پیشگویی شده بود ..7- مرگ مشکوک
دو فرزند دیگر علی رضا پهلوی به نامهای بهزاد و نازک ( در سال 1992 میلادی )
8- مرگ مشکوک حمیدرضا پهلوی مترجم و رابط این کتاب که نیلز بوهر او را به اینشتین معرفی کرده بود در همان سال مرگ فرزندان علی رضا پهلوی ( مرگ در سال 1992 میلادی )
عاملین جنایات : صهیونیست و آمریکا و انگلیس
#شایعات #اعتقادی
✅◀️ پاسخ شبهه: ▶️✅
1. شایعه شیعه شدن انیشتین چند سال قبل دامن زده شد و با دلایل مختلفی تکذیب شد ؛ با شیوع مجدد آن ، از زوایای جدیدی به بررسی رد این مطلب می پردازیم
◀️شبهه #شماره_2438
⛔️ سوال: ⛔️
@Wiki_Shobhe
چرا تمامي پيامبران و امامان عرب هستند و در مناطق عرب نشين بودند؟
#اعتقادی #مذهبی
✅◀️ پاسخ : ▶️✅
@Wiki_Shobhe
🔰 اولاً، اگر پيامبران از هر منطقه و مكاني ظهور مي كردند يا بر انگيخته و انتخاب مي شدند، اين سوال مطرح مي شد كه چرا از جايي ديگر برگزيده نشدند؟
🔰 ثانياً، كارهاي خداوند بر مبناي حكمت و مصحلت انجام مي گيرد و حساب شده است، مقام والاي رسالت و امامت لياقت و شايستگي مي طلبد و هر كسي ظرفيت چنين كاري را ندارد. خداوند در عصر نبي گرامي اسلام(ص) لايق تر و مناسب تر از ايشان را در رسالت نديدند و او را برگزيدند.
روشن است كه وقتي حضرت از سرزمين عربستان باشد، قرآن هم در همان سرزمين بايد نازل شود و فرزندانش هم بايد از همان جا انتخاب شوند؛ چنان كه بيش تر انبيا از فلسطين و مصر و نينوا ... برگزيده شدند، زيرا شايسته تر از آن ها در آن عصر كسي نبود.
وقتي نگاه به گذشته و زمان بعثت مي كنيم، متوجه مي شويم كه شرايط ظهور اسلام و بقاي آن در شبه جزيره عربستان، از بسياري جهات، بهتر از شرايط سرزمين هاي ديگر بوده است. ويژگي و شرايط به قرار است:
1⃣ در شبه جزيرة عربي به خصوص سرزمين حجاز حكومت مقتدر مركزي وجود نداشت. اين امر اگر چه باعث يك سري نابساماني هاي اجتماعي مي شد، ليكن در مسير موفقيت انقلابي كه پيامبر(ص) به راه انداخت؛ مؤثر بود. خلاء حكومتي يكي از زمينه هاي موفّقيّت در نهضت ها و قيام ها است. اگر حكومت مقتدري همانند حكومت هاي ايران و روم وجود داشت، صداهاي مخالفان توسط حكومت خاموش مي شد و مجالي براي پيامبر(ص) باقي نمي ماند تا مردم را به راه راست، ارشاد نمايد.
2⃣ برقراري نظام قبيلگي و پايبندي افراد به حمايت هاي گسترده از افراد قبيله؛ اين امر سبب مي شد كه اگر فردي همانند پيامبر اسلام(ص) بر خلاف نظام حاكم آن ديار (كه نظام حكومتي اشرافي يا آريستوكراسي بود) بخواهد اقدامي صورت دهد، افراد قبيله در مجموع از او حمايت مي كردند. حمايت چشمگير سبب مي شد چندان گزندي به وي نرسد، همان گونه كه در دورة مكه به رغم آن همه مبارزه هاي رسول گرامي اسلام بر ضد شرك و بت پرستي، نتوانستند پيامبر را بكشند، يا آسيبي بدو برسانند و او را شكنجه دهند. حال اگر پيامبر(ص) در بين مردم ايران مبعوث مي شد، به جهت اين كه ايراني ها همانند عرب ها تعصبات قومي و قبيلگي نداشتند، در برابر فشار ها و هجوم حكومت استكباري، سپر دفاعي قوي نمي داشت و زود شكست مي خورد.
3⃣ وجود قانون ماه هاي حرام؛ در محيط عربستان و سرزمين حجاز در چهار ماه از سال، يعني ماه هاي حرام (ذي القعده، ذي الحجه، محرم و رجب) جنگ و خون ريزي ممنوع بود. جنگ در ماه هاي حرام را گناهي بزرگ و نابخشودني (فجار) مي دانستند. چنين قانوني آن هم با آن گسترة حمايتي و پشتوانة فرهنگي، فرصت خوبي براي رساندن پيام پيامبر(ص) به گوش ديگران پديد آورد كه اين زمينه و بستر در جاي ديگر نبود.
4⃣ وجود كعبه و سنت حج و زيارت خانة خدا كه از زمان حضرت ابراهيم خليل به يادگار مانده بود. اين امر موجب شد كه مكه مركز رفت و آمدها و تبادل امور تجارتي و فرهنگي گردد. پيامبر از اين فرصت استفاده كند تا پيامش را به گوش اقوام و ملل جهان برساند.
5⃣ مكه و حرم؛ در ميان اعراب از قديم قانون حرم و حرمت كعبه و اطراف آن وجود داشت. اين امر موجب شد پيامبر(ص) تا حدودي از شر دشمنانش آسوده باشد.
6ـ قانون امان؛ عرب هاي جاهلي به رغم همة ضعف هاي اخلاقي، برخي از خصلت هاي پسنديده و مترقي ميان آنان رواج داشت كه از آن جمله قانون امان و پناهندگي بود.
طبق اين قانون اگر كسي (حتي دشمن) در پناه فرد يا قبيله اي قرار مي گرفت، در امان بود و با تمامي وجود از او دفاع مي كردند. در تاريخ آمده است كه پيامبر اسلام(ص) در شرايط سخت و بحراني از اين قانون استفاده نمود و از كشته شدن رهايي يافت.
همچنين مي توان گفت كه سرزمين حجاز يك موقعيت تمدني منحصر به فرد داشت، چون در مركز دايره اي قرار داشت كه از هر سو تمدن هاي گذشتة بشري آن را احاطه كرده بودند. در جنوب آن تمدن يمن، در شمال تمدن روم و فنيقيه، در شرق و شمال شرقي تمدن ايران، كلده و آشور و در غرب تمدن مصر باستان وجود داشتند. طبيعي است كه چنين موقعيتي بستر خوبي براي رشد و گسترش اسلام گردد و خداوند حكيم و عليم پيامبر اسلام را در مركز اين دايره برانگيزد تا راه هدايت بشري آسان گردد.
اين نكته را نيز اضافه كنيم كه با توجه به شرايط سرزمين عربستان و مردمي كه در جاهليت زندگي مي كردند، از نظر روابط اجتماعي، از نظر رعايت حقوق انسان ها، و نوع دين و آييني كه داشتند (بت پرستي)، نيز بعضي سنت ها و آداب زشت مانند زنده به گور كردن دختران و ... از ساير ملت هاي همجوار، پست تر و پايين تر بودند.
◀️شبهه #شماره_2439
⛔️ سوال: ⛔️
@Wiki_Shobhe
با سلام خدمت شما مدتیست فکرم این شده که جرا باید برای اعراب این همه مایه بگذاریم؟ اعرابی که همین الان ما را قبول ندارند. سریال مختارنامه را با علاقه دنبال میکردم اما الان با خود میگویم چرا باید برای یک اسطوره عرب ما سریال سازی کنیم؟ بعدا این سلسله سوالاتم دنباله دار شد: چرا رسول گرامی اسلام و امامان عربند؟ آیا در کیفیت رحمتشان بین من و یک عرب تفاوتی نیست؟ آیا ما یک ایرانی نداریم که به او متوسل شویم؟ بجز سلمان فارسی؟ چون رسول الله فرمودند سلمان منا اهل البیت
آیا اصلا میتوان به سلمان متوسل شد؟
وقتی میرفتم قم با ارادت به حضرت معصومه س متوسل میشدم اما الان میگویم چرا باید به یک بانوی عرب متوسل شد؟ بعدا به خود میگویم خدا صلاح دیده که این انسانهای بزرگوار عرب باشند . و فرقی بین تو و یک حاجتمند عرب نزد امامان و حضرت معصومه س نیست.
دوست دارم جوابتان طوری باشد که من مثل گذشته به امامان و امامزاذگان ارادت داشته باشم و بحث عرب و عجم برایم مطرح نباشد. جوابتان خیلی برایم حیاتیست.
#اعتقادی
✅◀️ پاسخ : ▶️✅
@Wiki_Shobhe
✅ متاسفانه به نظر می رسد شما تحت تأثیر سخنان کسانی که گرفتار یک نوع نژاد گرایی و نگاه قومی و قبیله ای هستند قرار گرفته اید و از اصول مبنایی نگاه عقلانی و انسان مدارانه ناخواسته فاصله گرفته اید؛
🔺به نظر می رسد حتی اگر خود شما نگاهی مجدد به این نوع تعابیر که "چرا باید برای اعراب این همه مایه بگذاریم؟" داشته باشید نادرستی مبنای آن را می پذیرید که ریشه در نگاه نژادی خاص دارد که در این تفکر فرد تنها خود و نژاد خود را مستحق مقام انسانیت و مراتب کمال و جایگاه های اجتماعی و یا تکریم و احترام می داند، هرچند می دانیم شما خود گرفتار چنین تفکر نادرستی نیستید.
🔹این که عرب های امروز چه نگاهی به ما دارند هرچه که باشد از دو حال خارج نیست، یا نگاه متعالی و انسانی و حتی از روی تقدیر و تحسین دارند - که اتفاقا بسیاری عرب ها در سراسر دنیا چنین نگاهی به ما ایرانیان دارند - که جا دارد ما هم نگاهی متقابل و انسانی و در خور فرهنگ ایرانی به آن ها داشته باشیم و یا نگاهی نژاد گرایانه و تحقیر آمیز به ما دارند که نفس زشتی همین رفتار می طلبد که ما نگاه درست و انسانی را به آن ها بیاموزیم و این رفتار نادرست را تکرار نکنیم و الا تفاوتی بین ما و آن ها نخواهد بود.
🔸این که چرا پیامبر و امامان عرب هستند به این حقیقت بر می گردد که مجموعه علل و عوامل سنت هدایت عمومی خداوند برای بشریت اقتضا می کرد که آخرین پیامبر در منطقه حجاز که منطقه ای عرب نشین است ظهور پیدا کند. همان گونه که این سنت می طلبید در چند هزار سال قبل پیامبری در منطقه فارس زبان یعنی ایران به نام زرتشت ظهور پیدا کند یا پیامبران گوناگون در مناطق عالم که به زبان های عبری یا سریانی و ... تکلم می کردند ظهور پیدا کنند .
🔹از آنجا که قاعده و مبنای تاثیر نتیجه بخشی بعثت هر پیامبری می طلبید که خداوند برای همان قوم و منطقه فردی از بین خودشان و به زبان خودشان را مبعوث نماید چنان که در قرآن تصریح شده :
« وَ ما أَرْسَلْنا مِنْ رَسُولٍ إِلاَّ بِلِسانِ قَوْمِهِ لِيُبَيِّنَ لَهُم(1) ما هيچ پيامبرى را، جز به زبان قومش، نفرستاديم تا (حقايق را) براى آنها آشكار سازد » لازم بود که پیامبر منطقه عرب نشین نیز عرب باشد و به همین دلیل پیامبر جهانی که در آخرین مرحله ارسال نبوت مبعوث شد منطبق با همان منطقه بعثت عرب زبان بود و امامان بعد از او نیز همچنین بودند.
🔹اما این هیچ ربطی به نگاه عمیق و دقیق انسانی اسلام به ارزش و اعتبار هر انسان بر اساس عملکرد و ایمان و رفتار او ندارد ، چنان که خود بزرگان دین اسلام بارها و بارها به این حقیقت تاکید کرده اند و تصریح نموده اند که در نزد خداوند نژاد و قوم و قبیله و تیره و مانند آن ارزش و اعتبار نیست و مهم ایمان و تقوا و ارزش های والای انسانی در وجود هر انسان است.
چنان که امام سجاد در جواب کسی که به حسب و نسب آن حضرت اشاره کرده بود فرمودند: « این حرف ها را رها کن ... خَلَقَ اللَّهُ الْجَنَّةَ لِمَنْ أَطَاعَهُ وَ أَحْسَنَ وَ لَوْ كَانَ عَبْداً حَبَشِيّاً- وَ خَلَقَ النَّارَ لِمَنْ عَصَاهُ وَ لَوْ كَانَ وَلَداً قُرَشِيّا ؛ خداوند بهشت را آفريده براى بنده مطيع و نيكوكار گر چه غلامى سياه باشد و جهنم را آفريده براى هر كه معصيت كند گرچه از اولاد قريش (اشراف زاده ) باشد » (2)
🔸جالب آن است که از گذشته های دور تا کنون ایرانیان و مردم عجم دارای همین نگاه انسانی و بی تعصب بودند و همواره در جستجوی حقیقت گام برمی داشتند نه تعصبات کور کورانه نژادی که اعراب جاهلی داشتند و به همین جهت در قرآن خطاب به اعراب گفته شده :وَ لَوْ نَزَّلْنَاهُ عَلىَ بَعْضِ الْأَعْجَمِينَ * فَقَرَأَهُ عَلَيْهِم مَّا كَانُواْ بِهِ مُؤْمِنِين (3)
◀️شبهه #شماره_2441
⛔️ سوال: ⛔️
@Wiki_Shobhe
❌مقدس یعنی چه؟ به چه کسی یا چیزی مقدس میگویند؟
مثلاً میگویند لباس روحانی مقدس است، یا بسیج مقدس است، یا این اعتراضی که در اهانت به مقدسات میشود و ...؟
#اعتقادی
✅◀️ پاسخ : ▶️✅
@Wiki_Shobhe
🔰 مقدس به موجودی میگویند که قابل «ستایش و سپاس» باشد و بدیهی است موجودی قابل ستایش و سپاس انسان است که از یک سو از هر عیب، ناتوانی و نقصی بری باشد [تا قابل ستایش باشد] و از سوی دیگر همه مواهب و نعمتهایی که به انسانی میرسد از جانب او باشد [تا قابل سپاس باشد].
💢 موجودی که از هر عیب، نقص، کمی و کاستی بری باشد و هیچ گونه نیستی و ضعف به او راه نیابد و در واقع منزه «سبحان» باشد، حتماً هستی و کمال محض است. و موجودی که همه مواهب و نعمات از او باشد، حتماً خالق، رازق، جواد، کریم و رب (مربی و تربیت کننده امور) است.
✴️ لذا با این تعریف معلوم میشود که «مقدس» همان ذات مقدس باری تعالی، الله جل جلاله میباشد و به همین جهت یکی از اسمایی (نشانه هایی) که برای خود تعیین و بیان نموده تا خلقش بهتر او را بشناسند، «مقدس» است:
♻️«هُوَ اللَّهُ الَّذِي لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ الْمَلِكُ الْقُدُّوسُ السَّلَامُ الْمُؤْمِنُ الْمُهَيْمِنُ الْعَزِيزُ الْجَبَّارُ الْمُتَكَبِّرُ سُبْحَانَ اللَّهِ عَمَّا يُشْرِكُونَ» (الحشر، 23)
ترجمه: اوست خدايى كه جز او معبودى نيست همان فرمانرواى پاك سلامت [بخش و] مؤمن [به حقيقت حقه خود كه] نگهبان عزيز جبار [و] متكبر [است] پاك استخدا از آنچه [با او] شريك مىگردانند.
♨️ شاید عدهای در توجیه کفرشان مدعی شوند که ما اصلاً خدایی را قبول نداریم و مثلاً مادهگرا (ماتریالیسم) هستیم، لذا او فقط برای شما مقدس است؛ و در نتیجه تحت لوای «آزادی بیان» اهانت به مقدس یا مقدسات دیگران را برخود جایز بشمارند. اما واقعیت این است که هیچ کس بدون خدا (إله) نیست، چون خداوند متعال مخلوقاتش را «مألوه – پرستندهی اله» آفریده است، لذا اگر کسی إله حقیقی را نیافت، به إلههای دیگر رجوع کرده و بنده او میشود. خواه إلههای کاذب بیرونی مانند مجسمه یا طاغوت زمان باشند و خواه إلههای درونی مانند هوای نفس.
♻️«أَرَأَيْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلَهَهُ هَوَاهُ أَفَأَنتَ تَكُونُ عَلَيْهِ وَكِيلً»(الفرقان، 43)
ترجمه: آيا آن كس كه هواى [نفس] خود را معبود خويش گرفته است ديدى آيا [مىتوانى] ضامن او باشى؟
❇️ از این رو همه جنگهای دنیا نیز همیشه بر سر این بوده که کی إله و رب باشد و مقدس شمرده شود؟ نه این یک عده إله و مقدسی داشته باشند و عدهای نداشته باشند و با هم درگیر شوند. چنان چه در روزگاران قدیم فرعون میگفت: من الهی جز خود برای شما نمیشناسم و من رب اعلای شما هستم و امروزه نیز امریکا میگوید: من ابر قدرت هستم. من مقدس هستم! هر کس با ما بود که با ماست و هر که نبود تروریست است و میتوان او را کشت.
💠 پس، وقتی مشخص شد که چه چیزی یا چه کسی «مقدس» است، هر چه را او نشانه خاص خود بخواند، یا امر او باشد، یا برای او باشد نیز مقدس است. به عنوان مثال: وقتی فهمیدیم که مقدس فقط الله جل جلاله میباشد، فعل او، کلام او، نشانههای او، اسمای او، انبیای او و هر چه او مقدس بخواند نیز مقدس میشود. حتی اعمالی که برای او توسط یک فرد انجام شود نیز مقدس میگردد و او را لایق جنت و جوار آن سبوحِ قدوس مینماید، چرا که این عمل و نیت، وصل به مقدس میشود. منتهی هر موجودی به اندازهی وسعت وجودی خودش تجلی تقدس الهی خواهد بود.
مثلاً انسان به طور کلی مقدس است. چون خلق خدای مقدس و نیز بالقوه خلیفةالله است. اما اگر ارتباطش با الله جل جلاله قطع شد، کافر شد و حتی به جنگ با خدا و دین خدا پرداخت، دیگر قداستش هم از بین میرود. – قطره تا با دریاست، دریاست – ور نه قطره، قطره و دریا دریاست.
🔺پس اگر گفته شد لباس روحانی مقدس است، چون شبیه لباس پیامبر خدا (ص) و نمادی از عالِم به علوم دین الهی است. و اگر گفته شد بسیج مقدس است، چون هدفش «الله جل جلاله» است. و گرنه سپاه یا لشکری بیش نیست که مانندش در جبهه مقابل نیز وجود دارد.
🔷چنان چه بیان شد، هر آن چه او مقدس بخواند و هر آن چه برای او باشد نیز مقدس میشود. همان گونه که در کلام الهی و آیات وحی در قرآن کریم که خودش به خاطر کلامالله بودن مقدس است، از مقدسات دیگری نیز نام برده شده است.
◀️شبهه #شماره_2447
⛔️ شبهه: ⛔️
@Wiki_Shobhe
❌ چطور ممکنه شخصی کودک به امامت برسد در حالی که 8 سال بیشتر ندارد در حالی که حضرت ابراهیم بعد از سالها پیامبری و عبادت در ا اخر عمرشان به مقام امامت رسیدند و....
#اعتقادی #امام_جواد
❇️ پاسخ ❇️
🆔 @wiki_shobhe
💢 خداوند درباره ی حضرت یحیی (ع) می فرماید :
♻️(و اتَیناهُ الْحُکْمَ صَبْیاً )(مریم،۱۲) ؛
ما به یحیی در کودکی فرمان نبوت دادیم.
و درباره حضرت یوسف و موسی (ع) میفرماید:
♻️( و لّما بَلَغَ اَشُدَّهُ)(یوسف،۲۲) ؛
هنگامی که او به حد رشد رسید.
✅ همانگونه که ممکن است خداوند ، علم و حکمت را در سن ۴۰ سالگی به شخصی عنایت کند ، ممکن است همان حکمت را در دوران کودکی نیز عطا نماید.
🔺توضیح بیشتر:
امامت کودکی پنج ساله اگر چه در ابتدا عجیب و ناممکن مینماید ؛ اما با توجه به دلایل زیر نه تنها ناممکن نیست بلکه کاملا پذیرفته شده و عقلانی است:
1⃣ امامت عهد الهی است و مقامی است که خداوند به هرکس که حکمتش اقتضا کند، اعطا میکند
2⃣ مقام امامت، موهبتی از جانب خداست و آموختنی و اکتسابی نیست که نوع بشر در بدست آوردن آن نقشی داشته باشد.
3⃣ وجود نمونه هایی که در کودکی مقام والایی مثل نبوت و امامت را به خوبی بر عهده داشته اند مانند: حضرت عیسی و یحیی (ع) که در کودکی ، نبی خدا بوده اند و امام جواد و امام هادی (ع) که در طفولیت عهده دار منصب الهی بوده اند این مسئله را برای ما قابل باور می سازد.
4⃣ حکمت بالغه ی الهی در تمامی امور و ازجمله در اعطای مقام امامت که فرمود :
♻️( الله اعلم حیث یجعل رسالته_انعام،۱۲۴ ) ؛ خدا بهتر میداند رسالتش را در کجا قرار دهد.
5⃣ قدرت لایزال الهی در دادن شرایط امامت به کودکی پنج ساله.
🇮🇷 کانال "ویکےشبهہ" کانال جامع شبهات و شایعات فضاے مجازے🇮🇷
☆○═════════┅
📲 کانال ✅ ویکی شبهه ✅ در ایتا👇
🆔 https://eitaa.com/Wiki_Shobhe
📲کانال 🇮🇷 ویکےشبهہ 🇮🇷 در تلگرام:👇
https://telegram.me/Wiki_Shobhe
◀️شبهه #شماره_2449
⛔️ شبهه: ⛔️
@Wiki_Shobhe
مردی از دیوانه ای پرسید؛
اسم اعظم خدا را می دانی؟
دیوانه گفت:
نام اعظم خدا "نان" است،
اما این را جایی نمی توان گفت!
مرد گفت؛نادان شرم کن،
چگونه نام اعظم خدا نان است؟
دیوانه گفت؛
در مدتی که قحطی نیشابور،
چهل شبانه روز طول کشید،
من همه جا می گشتم،
دیگر نه هیچ جایی صدای اذان شنیدم
و نه درب هیچ مسجدی را باز دیدم،
از آنجا بود که دانستم نام "اعظم خدا"
و بنیاد دین و مایه اتحاد مردم نان است!
عطارنیشابوری
#اعتقادی
✅◀️ پاسخ شبهه: ▶️✅
@Wiki_Shobhe
1️⃣انسان دارای نیازهای گوناگونی هست که نسبت به هم اولویت دارند.این مطلب را انسان با توجه به درون خود میتواند بفهمد.در ادبیات دینی هم به آن اشاراتی شده است.مثلا در روایتی هست که :لا معاد لمن لا معاش له (کسی که نانش تامین نشده باشد از او توجه به دین و آخرت را توقع نداشته باش).یا در فرمایشات امام حسین ع میخوانیم که:...و الدین لعق علی السنتهم فاذا محصوا بالبلاء قل الدیانون (دین لقلقه زبانشان است و هرگاه با بلایای شدید امتحان میشوند معلوم میشود که دیندار چقدر کم است).
2️⃣همین مطلب را در روانشناسی هم گفته اند مثلا دانشمندی به نام مازلو جدول نیازهای انسان را بر اساس اولویت بندی تهیه کرده که نیاز مادی از اولویتهای اول انسان محسوب میشود.
3️⃣و بر همین اساس به مدیران جوامع توصیه میشود که از زیربنایی ترین فعالیتهایی که باید داشته باشند رفع نیاز اقتصادی افراد جامعه هست تا پس از اینکه افراد به آرامش نسبی از لحاظ معاش رسیدند به فکر معنویت و تامین آخرت بیفتند.
4️⃣لذا حرفی که نقل کردید با این بیان کاملادرسته. ولی باید به این نکته هم توجه کرد که حرف فوق مخصوص عموم مردم هست ولی همیشه در عرصه اجتماع و علوم انسانی_ اجتماعی افرادی پیدا میشن که از یک الگوی دیگر تبعیت میکنن.اینان بخاطر فهم بالا و ظرفیت بیشتر اولویتهایشان با عموم فرق میکند.
5️⃣در دین( آن هم دین کاملی مثل اسلام) هر دو گروه مورد توجه بوده اند و برای هر دو گروه برنامه پیش بینی شده است.برنامه گروه عموم برای آنها درسته و برنامه گروه خواص هم برای خودشان.
👈منتهی گاه دین شناسان و گاه دین باوران بر مطلب مسلط نیستند و خود یا دیگران را دچار تردید در آورده های متعالی دین میکنند.
@zdeshobehat
بازنشراز
🇮🇷 کانال ویکی شبهه 🇮🇷
🌐«کانال جامع شبهات و شایعات فضای مجازی»🌐
کانال 🇮🇷 شبهه🇮🇷 در ایتا:
https://eitaa.com/Wiki_Shobhe
🇮🇷 کانال ویکی شبهه درتلگرام🇮🇷
https://telegram.me/joinchat/BWGstz9LDGhlEtwQ6sumxg
◀️شبهه #شماره_2450
⛔️ سوال: ⛔️
@Wiki_Shobhe
عذاب و سوزانیدن کافران و گنهکاران چگونه و تا کی خواهد بود؟ آیا سوزاندن انسان ها در آتش جهنم، كاری منطقی و عادلانه است است؟
#اعتقادی #دینی #جهنم
✅◀️ پاسخ : ▶️✅
@Wiki_Shobhe
در این زمینه چند مطلب عرض می شود:
💢 مطلب اول: نظام حسابرسی بر اساس آثار تکوینی
🔸🔸خداوند نظام حسابرسی و پاداش و جزای اعمال را بر اساس آثار تکوینی اعمال قرار داده است. لذا این مجازات های الهی و پاداش و جزا، بر اساس کوچک و بزرگ بودن آن فعل انجام شده نیست بلکه بر اساس آثار تکوینی عمل است.
به همین خاطر قرار دادن مجازاتی بزرگ و ابدی برای یک کار کوچک، مجازاتی ناعادلانه نیست، زیرا معیار پاداش و جزا، تکوین و آثار تکوینی عمل است، نه کمیت و مقدار آن عمل.
🔸لازم به ذکر است که اصل وجود جهنم و بهشت، برای مجازات گنهگار و پاداش نیکوکار، عین عدالت است؛ و نبود آن، بی عدالتی است.
👈در ضمن، خداوند هرگز قبل از اتمام حجت و بيان دستوراتش كسى را مؤاخذه و مجازات نمى كند، بلكه ابتدا به بيان دستورهایش مى پردازد، اگر مردم اطاعت نکردند و به فسق و مخالفت برخاستند و همه را زير پا گذاشتند، فرمان عذاب در باره آن ها تحقق مى پذيرد و به دنبال آن هلاكت است:
♻️ «وَ ما كُنَّا مُعَذِّبينَ حَتَّى نَبْعَثَ رَسُولاً»(1)
💢 مطلب دوم: همه انسان ها زمینه و فرصت هدایت دارند
خداوند زمینه هدایت را برای همه انسان ها مهیا فرموده. فطرت الهی و قوه عاقله، هر کدام می توانند هدایتگر انسان باشند.
خداوند از همان ابتدای آفرینش و خلقت انسان، در نهاد او فطرتی پاک و سالم قرار داده است:
♻️«فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتي فَطَرَ النَّاسَ عَلَيْها»(2)؛
🔹🔹 از طرفی عقل به عنوان رسول باطن، و پیامبران الهی به عنوان رسول ظاهر، در همه حال انسان را به سوی هدایت راهنمایی می کنند. بنابر این، زمینه هدایت برای همه انسان ها فراهم بوده و هست.
هر کس مطابق با فطرت انسانی عمل کرده باشد، اگر حجت بر او تمام نبوده است، مأجور است.
حجت تمام نبودن یعنی این که اگر حقیقت اسلام برای او بیان می شد حتما می پذیرفت. چنین شخصی اگر در این دنیا بر اساس فطرت انسانی عمل کرده باشد، پس از مرگ و وقتی حقایق بر او آشکار می شود، می پذیرد و وارد بهشت می شود.
🔹کافران علاوه بر این که از عقل تبعیت نکرده بلکه از روی تعصب و دنیاطلبی بر باورهای غلط و باطل خود پافشاری می کردند:
♻️ «وَ إِذا قيلَ لَهُمُ اتَّبِعُوا ما أَنْزَلَ اللَّهُ قالُوا بَلْ نَتَّبِعُ ما أَلْفَيْنا عَلَيْهِ آباءَنا أَ وَ لَوْ كانَ آباؤُهُمْ لا يَعْقِلُونَ شَيْئاً وَ لا يَهْتَدُونَ»؛ و هنگامى كه به آنها گفته شود: «از آنچه خدا نازل كرده است، پيروى كنيد!» مى گويند: «نه، ما از آنچه پدران خود را بر آن يافتيم، پيروى مى نماييم.» آيا اگر پدران آنها، چيزى نمى فهميدند و هدايت نيافتند (باز از آنها پيروى خواهند كرد)؟(3)
✔️ لذا کسانی که از روی عناد و لجاجت، و نیز بر اساس دنیاطلبی و پیروی از هوای نفس، رسولان الهی را انکار کرده و با غوطه ور شدن در منجلاب گناه و فساد، فطرت الهی و عقل سلیم و راهنماگر خود را سرکوب و نابود کرده باشند، دل و قلب خود را وارونه و دگرگون کرده، به گونه ای که زمینه و قابلیت هدایت را در خود از بین برده و دیگر اصلا قابل هدایت شدن نیستند؛ یعنی هزاران پیامبر و کتاب آسمانی هم برای آن ها فرستاده شود، ایمان نمی آورند، زیرا قصد ایمان آوردن ندارند.
🔺ممکن است گفته شود، به تصریح قرآن، کافران هم به خالق بودن خداوند معترفند:
♻️ «وَ لَئِنْ سَأَلْتَهُمْ مَنْ خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ لَيَقُولُنَّ خَلَقَهُنَّ الْعَزيزُ الْعَليمُ»؛ هر گاه از آنان بپرسى: «چه كسى آسمانها و زمين را آفريده است؟» مسلّماً مى گويند: «خداوند قادر و دانا آنها را آفريده است».(4)
ولی در پاسخ باید گفت اين آيه اشاره است به اين كه كفار نيز مانند همه انسان ها مفطور بر توحيد، و به آن معترفند(اعتراف ناخودآگاه). این اعتراف بر اساس آن فطرت الهی و پاکی است که در وجود هر انسانی نهاده شده است. ولی کافران، این فطرت پاک را بر اثر گناه و نافرمانی، پوشانده و از آن استفاده ای نکردند:
♻️«وَ جَحَدُوا بِها وَ اسْتَيْقَنَتْها أَنْفُسُهُمْ ظُلْماً وَ عُلُوًّا فَانْظُرْ كَيْفَ كانَ عاقِبَةُ الْمُفْسِدين»؛ و آن را از روى ظلم و سركشى انكار كردند، در حالى كه در دل به آن يقين داشتند! پس بنگر سرانجام تبهكاران (و مفسدان) چگونه بود!(5)
◀️شبهه #شماره_2451
⛔️ سوال: ⛔️
@Wiki_Shobhe
❌خداوند عالم از مجازات بندگان چه سودی می برد یا به طور کلی او چه نیازی به مجازات بندگانش دارد و اگر آن ها را مجازات نکند چه مشکلی پیش می آید؟
#اعتقادی #مجازات
✅◀️ پاسخ : ▶️✅
@Wiki_Shobhe
💢 یک سلسله از اعمال و رفتار هائی که از یک انسان سر می زند، آثار مطلوبی در روح او خواهد داشت و عامل لذت و سرور او خواهد شد. و بر عکس یک سلسله از اعمال هم، عامل تخریب و تباهی روح و زجر و فشارهای روحی خواهد شد، اعم از این که انسان از قبل به آثار اعمال خودش علم پیدا کند، یا نه.
یعنی خواص حاکم بر روح او با میل و انتخاب او تعیین نمی شود. بلکه روح انسان خواص اصلی معینی را دارا می باشد.
اعمالی که در روح انسان آثار تخریبی دارد و در عرف آموزش های دینی از آن ها به «سیئات» و «خطیئات» و «ذنوب» و … و در مجموع گناهان تعبیر می شود، دارای آثار مستمری می باشند و این آثار در روح انسان باقی خواهد ماند و بعد از انتقال انسان از عالم دنیا به عالم آخرت یعنی بعد از رحلت انسان آثار و نتایج اعمال رشد کرده، و شدیدتر شده و روح انسان را احاطه خواهد کرد.
🔸🔸از این عذاب ها و زجرهای روحی انسان در عرف آموزش های دینی به مجازات های خداوند تعبیر می شود. انسانی که در عالم دنیا دچار فساد روحی شده و با این حال از دنیا رفته در جایگاهی قرار خواهد گرفت که از آن به «جهنم» تعبیر می شود. زندگی در جهنم بسیار دردناک و زجر آور خواهد بود.
🔹🔹زندگی در جهنم نتیجه ی طبیعی و حقیقی بعضی از اعمال انسان ها می باشد. و خداوند عالمیان در اصل به این نوع زندگی و عذاب های دردناک آن در مورد بندگانش راضی نیست، اما تأثیرات اعمال در روح انسان ها در نظام خلقت اجتناب ناپذیر است، یعنی روح فاسد شده ی انسان جز عذاب کشیدن و سوختن در آتش جهنم نصیب دیگری نخواهد داشت. مگر این که تا حیات دنیوی او باقی است، ضایعات وارد شده در روح او برطرف شود و آن روح از آثار اعمال مخرّب پاکسازی شود، یعنی در اثر توبه و اعمال صالح، انسان در مسیر دیگری قرار بگیرد که خداوند آن روح را دوست دارد، به طوری که می فرماید:
♻️« إِنَّ ﭐللَّهَ يُحِبُّ ﭐلتَّوَّابِينَ وَيُحِبُّ ﭐلْمُتَطَهِّرِينَ» (البقره آیه ۲۲۲) یعنی خداوند توبه کنندگان را دوست دارد و همچنین کسانی را که در جهت پاکی سیر می کنند و جویای آن هستند دوست می دارد. و همچنین می فرماید:
♻️« فَمَن تَابَ مِن بَعْدِ ظُلْمِهِ وَأَصْلَحَ فَإِنَّ ﭐللَّهَ يَتُوبُ عَلَيْهِ إِنَّ ﭐللَّهَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ » (المائده آیه ۳۹) یعنی کسی که بعد از ظلمش توبه کند و به اصلاح بپردازد، خداوند- با رحمت خود- سوی او باز می گردد، که خداوند بسیار آمرزنده و مهربان است.
❇️ در جهت مقابل هم موضوع مشابه این است، یعنی اعمال مطلوب روح انسانی و متناسب با آن که در عرف آموزش های دینی از آن ها به «حسنات» و «صالحات» تعبیر شده است، آثار مطلوب و لذت بخشی برای انسان خواهد داشت و این آثار مستمراً در وجود انسان برقرار خواهد بود و آن ها به صورت نعمت های بهشتی در خواهد آمد.
حال بعد از این توضیحات می گوئیم حقیقت پاداش ها و مجازات های خداوند، همان آثار و نتایج اعمال انسان است که به او بر می گردد. و چون قوانین حاکم بر عالم و آثار و خواص اشیاء از طرف خداوند تعیین و برقرار شده است، از این جهت به آن ها پاداش و مجازات خداوند گفته می شود و پاداش دادن و مجازات کردن خداوند به معنای متداول و متعارف نیست و معنای دیگری دارد که به آن اشاره شد.
🔺با این وصف خداوند هیچ نیازی به مجازات بندگانش ندارد اما جریان قوانین حاکم بر عالم و موجودات اجتناب ناپذیر است. خداوند عالمیان آفریده های خود را دوست دارد و محبت او نسبت به بندگانش فوق حدّ تصور و محاسبه انسان ها است، اما او برای برقراری نظام عالم و زندگی انسان ها قوانینی را وضع کرده است. این قوانین از علم و حکمت و رحمت و عدل و فضل او نشأت گرفته است و لازمه زندگی انسان در دنیا و آماده شدن او برای ورود به بهشت، برقراری همین نظام زندگی است.
🔻خداوند عالم این نظام زندگی برای انسان ها را خودش ایجاد کرده است و آن را بر هم نمی زند، چون جهت مقابل عدل و فضل، ظلم است و خداوند ظلم نمی کند.
منبع: موسسه فرهنگی حکمت طریف
(گزیده ای از پاسخ سایت)
🇮🇷 کانال ویکی شبهه 🇮🇷
🌐«کانال جامع شبهات و شایعات فضای مجازی»🌐
کانال 🇮🇷 ویکی شبهه🇮🇷 در ایتا:
https://eitaa.com/Wiki_Shobhe
🇮🇷 کانال ویکی شبهه درتلگرام🇮🇷
https://telegram.me/joinchat/BWGstz9LDGhlEtwQ6sumxg
◀️شبهه #شماره_2455
⛔️ سوال: ⛔️
@Wiki_Shobhe
شخص وهابی پرسیده است اگر قرآن را امیرالمومنین صلواه الله علیه جمع آوری کرده بود پس چرا در زمان خلافت خود آن را نشان نداد...
#اعتقادی #مذهبی #قرآن
✅◀️ پاسخ : ▶️✅
@Wiki_Shobhe
❗️نخست باید توجه کنید که قرانی که حضرت امیر بعد از پیامبر جمع اوری کرد،قران به ترتیب شأن نزول بود،به این گونه که از نظر نظم وچینش ایات وسوره ها به گونه ای بود که امام انها را براساس نزول قران تنظیم کرد ،درحالیکه در قرانی که در زمان پیامبر جمع اوری شد واکنون در دست ماست،چنین مطلبی لحاظ نشده بود
❗️ودیگر انکه مصحف حضرت علی،حاوی تفسیر وتأویل ایات وتبیین شأن وسبب نزول ومشخص کردن ایات ناسخ از منسوخ،عام از خاص،مطلق از مقید و........بوده است،درحالیکه این امور در قران کنونی که در زمان پیامبر جمع اوری شد،لحاظ نشده بود،در واقع این امورناظر به تفسیر وعلوم قران بود نه خود قران،لذا در قرانی که در زمان پیامبر گرداوری شد این امور لحاظ نشده بود والا قران کنونی در دست مسلمین همان قرانی است که در زمان پیامبر جمع اوری شده و هیچ گونه تغییر ودگرگونی در ان رخ نداده است
❗️حضرت قران را پس از رحلت پیامبر جمع اوری کرده اما مردم عصرش از پذیرش ان سرباز زدند
📚الکافی ج1 ص228
❗️جهت اگاهی بیشتر رجوع کنید به کتاب نزاهت قران از تحریف ایت الله جوادی املی،ص165به بعد
❓اما چرا همین مصحف جمعآوری شده را در زمان حکومت خود ارائه ندادند؟
👌باید توجه داشت که صرف به حکومت رسیدن دلیل بر مساعد بودن همهی شرایط برای طرح یا اجرای یک موضوع نمیباشد. به ویژه با توجه به این که حکومت آن حضرت پس از گذشت 25 سال که برای رسوخ دادن افکار یا برداشتهای غلط یا متداول نمودن سنتهای غلط و افراطها و تفریطها کافی بود، به استقرار رسید و فرصت بسیاری لازم داشت تا اذهان عمومی به نقطهی اول برگردد و پذیرای حقایق اسلام ناب محمدی (ص) باشد و حال آن که حکومت ایشان بیش از 5/4 سال به طول نیانجامید. لذا امکان عدم پذیرش، مقابله، تحریف، نابودی و ...، بسیار زیاد بود.
❗️چطور میتوان انتظار داشت مردمی که ظرف کمتر از یک ساعت از رحلت پیامبر اکرم پیمان خود در غدیر را که بیش از سه ماه از آن نگذشته بود شکستند و علی را خانه نشین کردند، اکنون پس از گذشت 25 سال قرآن او را بپذیرند؟ چنان چه شاهدیم وقتی ایشان مصحف جمعآوری شده را به مسجد آورد و خلیفه نپذیرفت، کسی هم شاکی و معترض نگردید!
❗️شاهد بر این سخن روایتی است که در مورد نماز تراویح که از بدعت های خلیفه دوم بوده است نقل شده که امام صادق فرمود:
« هنگامی که امیر مومنان ( به خلافت رسیدند) و به کوفه امدند به حسن دستور دادند که در بین مردم اعلام کند که ادای نماز نافله ( تراویح) در ماه رمضان به جماعت ممنوع است مردم وقتی این سخن را شنیدند فریاد بر اوردند « وا عمراه،واعمراه» ( علی می خواهد سنت عمر را از بین ببرند)
📚وسایل الشیعه ج8 ص 46 ح10063
❗️در روایت دیگر امده که حضرت فرمود :
« ترسیدم به خاطر نهی من ازنماز تراویح در لشگرگاه سر به شورش نهند»
📚همان مدرک ،ح 10065
@Rahnamye_Behesht
بازنشراز
🇮🇷 کانال ویکی شبهه 🇮🇷
🌐«کانال جامع شبهات و شایعات فضای مجازی»🌐
کانال 🇮🇷 ویکی شبهه🇮🇷 در ایتا:
https://eitaa.com/Wiki_Shobhe
🇮🇷 کانال ویکی شبهه درتلگرام🇮🇷
https://telegram.me/joinchat/BWGstz9LDGhlEtwQ6
◀️شبهه #شماره_2458
⛔️ سوال: ⛔️
@Wiki_Shobhe
چرا خدایی که هم عقل را آفریده و هم قدرت اختیار مشخصی را و هم محیط مشخصی را برای زندگی وی از قبل مشخص کرده است و خود از همان ابتدا از سرنوشت وی که خودش با چنین آفریده هایی تعیین نموده است آگاه بوده است بهشت و جهنم را قرار داده است؟
#اعتقادی #بهشت_و_جهنم #قضا_و_قدر #اختیار
✅◀️ پاسخ : ▶️✅
@Wiki_Shobhe
💢این سوال شما برمی گردد به اینکه نقش اراده انسان با توجه به قضا و قدر الهی چیست؟آیا با وجود قضا و قدر انسان از خویش اراده دارد یا خیر؟
✔️اگر برای انسان اراده ثابت شود آنگاه مسئول اعمالی که انجام می دهد میباشد و لذا بهشت و جهنم هم معنا می یابد البته خداوند در حساب و کتاب آخرت تمام شرایط را لحاظ میکندتلقی صحیح از قضا و قدر و فهم دقیق آن می تواند در حل اشکالات مربوط به آن راه گشا باشد.
🔶قضا یعنی حتمیت حادثه ای که البته این حتمیت از ناحیه علل و اسباب اوست
و قدر یعنی کسب حدود و مشخصات و خصوصیات که آن هم از ناحیه علل و اسباب آن حادثه می باشد
🔸و قضا و قدر الهی در واقع عبارت است از انبعاث و سرچشمه گرفتن همه علل و اسباب از اراده و مشیت و علم حق که علت العلل است یعنی هرعاملی که درجهان خودنمایی میکند،تجلی علم و اراده حق و مظهر خواست خداوند و آلت اجرای قضاو قدر اوست.
🔷البته این امکان وجود دارد که قضا و قدر حتمی نباشدیعنی عاملی که خود از مظاهر قضا و قدر الهی و حلقه ای از حلقه های علیت است،عامل تغییر و تبدیل سرنوشتی شود که آن راهم قضا و قدر الهی اقتضاء کرده باشد.
🔹مثلا کسی به بیماری خاصی مبتلا است و سرنوشت او همان است(و البته این هم از علت خاصی ناشی میشود)اگر همراه پرهیز مناسب داروی مناسب مصرف نماید،این پرهیز و استفاده از دارو علت دیگری است و سرنوشت دیگری را به همراه دارد و موجب ازبین رفتن بیماری میشود یعنی سرنوشت قبلی بیمار را تغییر میدهد و این به موجب قضاو قدر است و اگرهم دارو را نخورد و رنجور شود و یا دوای زیانبخشی را بخورد و بمیرد،باز به اقتضای قضا و قدر است؛و بالاخره هرچه بکند نوعی سرنوشت و قضا و قدر است و نمیتواند از حوزه قضا و قدر بیرون باشد و سرش اینست که قضا و قدر عاملی در عرض سایر عوامل جهان نیست بلکه مبدا و منشاء و سرچشمه همه عامل های جهان است،هرعاملی که بجنبد و اثری از خود بروز دهد،مظهری از مظاهر قضا و قدر است و تحت قوانین آفرینش.
🔺و به همین دلیل برای هر حادثه ای،هر اندازه علل و اسباب مختلف و جریان های مختلف وجود داشته باشد،قضا و قدرهای گوناگونی هم متصور است و آن جریانی که واقع میشود و صورت میگیرد به قضا و قدر الهی است و آن جریانی که متوقف میشود به قضا و قدر الهی است.
🔻علاوه براین،در بین سلسله حوادثی که درجهان به وقوع میپیوندند،باید حساب جداگانه ای برای اعمال و افعال انسان بازکرد زیرااعمال و افعال انسان از آن سلسله حوادثی است که سرنوشت آن به هزاران علل بستگی دارد که ازآن جمله اراده و اختیار انسان است و لذا آنچه انسان با اراده و اختیار خود بر میگزیند و انجام میدهد،مشمول قضا و قدر الهی است.[1]اگر چه خداوند از ازل می دانسته که چه کسی معصیت میکند اما این نه بدان معناست که انسان در انجام معصیت مجبور باشد چون متعلق علم الهی صدور معلولات از علل خاص خود آنهاست و در نظام عینی خارجی، علت ها متفاوتند گاهی علتها طبیعی اند و گاهی شعوری یعنی دربعضی از علتها،اراده و اختیار جزءالعلة است مثل آنچه را که انسان انجام میدهد و اگر علم ازلی خداوند تعلق گرفته است به افعال و اعمال انسان به این معناست که او از ازل میداند که چه کسی به موجب اختیار و آزادی خود اطاعت میکند و چه کسی معصیت.
▪️بله انسان در داشتن اختیار مجبور است یعنی نمی تواند مختار نباشد.به عبارت خلاصه خداوند از ازل،همه افعال و احوال ما را میداند؛خداوند می داند که ما با اراده و اختیار خود،چه کارهایی را انجام میدهیم و با اراده و اختیار خود چه رفتارهایی را ترک میکنیم؛تمام اسبابی که منتهی به فعل ما میشوند را خداوند مجموعاً میداند.
🔲این طور نیست که خدا فقط بداند که آقای الف در روز شنبه مثلاً آبمیوه میخورد؛بلکه خدا میداند که چرا آب میوه می خورد و پول آن را از کجا تهیه کرده است،چه انگیزه ای دارد،این کار را با اختیار خودش یا با اکراه دیگری انجام میدهدو...
♨️یعنی خداوند مجموعه علل و عوامل پدید آمدن یک فعل را می داند و اختیار و اراده آدمی در این مجموعه قرار گرفته است ، بنابر این با این قید که خداوند می داند من با اختیار خودم فلان کار را انجام می دهم وقتی خواستم آن فعل را انجام دهم طبق علم خداوند آن فعل همراه با اختیار من خواهد بود[2].
[1] برای توضیح بیشتر رجوع شود به: انسان و سرنوشت ، شهید مطهری ص52-130
[2]- بحار الانوار ج 90 ص294 باب 16 روایت23
منبع: پایگاه حوزه
کانال 🇮🇷 ویکی شبهه🇮🇷 در ایتا:
https://eitaa.com/Wiki_Shobhe
◀️شبهه #شماره_2459
⛔️ سوال: ⛔️
@Wiki_Shobhe
خداوند میدونه چه کسی از ما وارد بهشت میشه یاچه کسی وارد جهنم میشه
بااین حال چرا گفته شده که کار نیک انجام بدیم...
#اعتقادی #بهشت_و_جهنم
✅◀️ پاسخ : ▶️✅
@Wiki_Shobhe
✅ همواره این سؤال از طرف بعضی اشخاص مطرح بوده که اگر خداوند به اعمال خلاف بندگانش علم ندارد که این نقص در علم خداست که چنین چیزی ممکن نیست و اگر خداوند به اعمال خلاف بندگانش عالم است که آن مخلوق نمی تواند از این علم تخلف نمایید زیرا اگر طغیان و عصیان نکند منجر به این می شود که در علم خدا مبنی بر طغیان گر بودن آن موجود، خدشه و تناقض ایجاد شود؛ پس آن موجود، مجبور است همواره در سرکشی به سر ببرد و نمی تواند طوری دیگر رفتار کند. پس این انسان گناهکار مستحق عقوبت نخواهد بود.
🔸اما در پاسخ باید گفت این حرف مغالطه ای بیش نیست زیرا در این سؤال و اشکال یکی از اجزاء علت که همان "اختیار بندگان" است نادیده گرفته شده است.
🔹برای روشن شدن مطلب در قالب چند نکته، به ارتباط «علم خدا» با «اختیار یا اجبار بندگان» می پردازیم.
1️⃣ علم خداوند به سرنوشت و چگونگی تعاملات و رفتارهای موجودات، موجب جبر آنها بر خطاکاری نمی شود. مثلا: اگر شما با استفاده از موقعیتی همانند ساختمان یا مکانی مرتفع، شاهد رانندگی دوستتان باشید و ببینید که با این طرز رانندگی، حتما سقوط می کند و نسبت به عاقبت ناخوشایند رفتار خارج از ضابطه و عقلانیت او، علم و آگاهی کامل داشته باشید، و پس از دقایقی هم وی به اثر طبیعی کار خود برسد، آیا شما مقصرید؟ آیا شما باعث سقوطش به دره شده اید؟ آیا علم شما به سرنوشت «انتخاب نادرست وی در شیوه رانندگی» او را مجبور به سقوط کرده؟ آیا دولت ها و مهندسین راه و سازندگان اتومبیل که یقیناً می دانند، بسیاری از تصادفات به خاطر سوارکاری، اتومبیل رانی و استفاده نادرست و نابجا از اتومبیل و جاده است، عامل جبری سوانح جاده ای اند؟
2️⃣ در حقیقت نقش علم خداوند این است که می داند چه کسی از اسباب و زمینه های هدایت بهره گرفته و چه کسی به آن پشت پا می زند! و آن عذاب، بازتاب کردار اختیاری مردم در استفاده نکردن از اسباب هدایت است. همانند معلمی ورزیده که روز آغاز درس، عوامل موفقیت تحصیلی را می گوید و نیک می داند که چه کسانی، حرف گوش می کنند و چه کسانی سر به هوا هستند. طبیعتاً نمره ها و جوایز خوب برای اهلش است و نمرات منفی و دردسرهای آن برای کسی است که با کردار خود، همین عاقبت را طلب می کرده است! پس همان گونه که آگاهی معلم، از کردار دانش آموزان پرده برمی دارد و به هیچ وجه موجب اجبار آنها بر تنبلی نمی شود، علم خداوند نیز موجب اجبار بندگان بر گناه نمی شود.
در حقیقت"خدا به طاعت و معصیت بندگان علم دارد و این علم کاشف و تابع آن کردار بندگان است".
3️⃣ خداى بزرگ که خالق و مالک همه موجودات است اراده کرده است که انسان در کارهاى اختیاری اش با اراده خود منشاء اثر باشد؛ یعنى اگر براى تحقق یک حادثه مثلاً پنج شرط و علت نیازمند باشد، یکى از آن علتها اختیار و اراده انسان است، بر فرض براى روشن شدن یک چراغ باید تمام وسایل لازم، سالم و مهیا باشد از جمله: کلید، سیم، لامپ، کنتور برق، اتصال سیم به کارخانه و منبع تولید برق و جریان برق در سیمها. حال یکى از علتهاى روشن شدن چراغ، فشار دادن کلید برق است که در این مثال در کارهاى اختیارى ما وقتى همه شروط مهیا است، زدن کلید همان اختیار ماست و خداوند خواسته است که انسان با اختیار خودش کلید برق حادثهاى را نزند. ولی خداوند می داند که اراده این انسان به چه چیز تعلق می گیرد انجام یا عدم انجام را؟ اما این علم هیچ منافاتی با اختیار بندگان ندارد.
علاوه بر اینکه خدا برای هدایت انسان پیامبر درونی (عقل سالم و فطری) و پیامبر بیرونی (انبیاء و ائمه (ع) و کتاب و علمای ربانی) را تدارک دیده است. با این حال مقصر کیست؟ آنکه صدها چراغ دارد و بیراهه می رود؟ یا آنکه از عاقبت کار چنین افرادی آگاه است؟
بنا بر این زندگی در این دنیا زندگی در مدرسه اراده است و سعادت و شقاوت هر کس بدست خود اوست. و اوست که باید حرکت کند و از خدا طلب هدایت و توفیق بیشتر نماید. و از این جهت مسؤولیت گناه انسان متوجه خود اوست و باید پاسخ گو باشد.
منبع: سایت اسلام کوئست
🇮🇷 کانال "ویکےشبهہ" کانال جامع شبهات و شایعات فضاے مجازے🇮🇷
📡 کانال ✅ ویکےشبهہ ✅ در ایتا📲
https://eitaa.com/Wiki_Shobhe
کانال 🇮🇷 ویکےشبهہ 🇮🇷 در تلگرام:
https://telegram.me/joinchat/BWGstz9LDGhlEtwQ6sumxg
◀️شبهه #شماره_2460
⛔️ سوال: ⛔️
@Wiki_Shobhe
آیا اختیار انسان در این دنیا محدود است؟
#اعتقادی
✅◀️ پاسخ : ▶️✅
@Wiki_Shobhe
✅ اختیار انسان محدود نیست، انسان هرگونه که بخواهد رفتار نماید به لحاظ تکوین آزاد است، چه این که انسان با عمل خود آینده و آخرت خود را به لحاظ بهشتی یا جهنمی بودن بر می گزیند. و چون انسان اختیار دارد، وجود عقوبت و جهنم لازم و ضروری است. یعنی مجازات و پاداش بر عمل اختیاری معنا دارد، نه برای عمل جبری. انسانی که اختیار نداشته باشد، مسئول اعمال خود نیست و جزا و پاداش معنا ندارد.
🔷 در حقیقت اگر اختیاری نبود، وجود بهشت و جهنم عین ظلم بود، چون فرد بدون اراده واختیار خود به کاری واداشته می شد. آن گاه در قیامت بابت همان کار مجازات شده به جهنم می رفت که این عین بی عدالتی است؛ اما از آن جا که خداوند به انسان اراده واختیار در تعیین مسیر زندگی خویش را عطا فرموده، مسیر درست و حق را از باطل ونادرست به وسیله عقل وهدایت های انبیا روشن ساخته، لازم است نتیجه و هدفی برای این طی طریق اختیاری معین کرده، مقصد وجایگاهی متناسب با مسیری که افراد در زندگی خویش پیموده اند قرار دهد.
🔶 بدیهی است که در این مسیر عده ای به راه حق وحقیقت با همه سختی ها ودشواری های احتمالی اش می پیمایند و به بهشت منتهی می گردند ولی عده ای این زحمت را تحمل نکرده، مسیر باطل را بر می گزینند. عدالت خداوند اقتضا می کند با این دسته متفاوت از گروه اول برخورد کند. جهنم جایگاه این گروه خواهد بود.
🔺اصولا عقل حکم می کند که برای پاداش دادن به صالحان و نیکوکاران و مجازات مجرمان و ظالمان به دلایل مختلفی دادگاه ها و مراکز دنیوی کافی و جامع نیست. حکمت و عدل الهی اقتضا دارد که دادگاهی جامع و به دور از نواقص و کاستی های دنیوی وجود داشته باشد تا به افراد نیکوکار و متقی، پاداش و افراد ستمکار در آن جا مجازات شوند. بهشت وجهنم تجلی نتیجه این محاسبه عدل الهی در قیامتند.
🔻البته در نگاهی دقیق تر بهشت و دوزخ، تجسم اعمال نیک و بد انسان ها است. انسان و هر موجودی که دارای اختیار است، به طور طبیعی دارای اعمال و صفات و نیک و بد خواهد شد. این عالم ظرفیت تجسم یافتن این اعمال را ندارد ؛ یعنی صورت واقعی اعمال نیک و بد در این عالم نمایان نمی شود. این جا عالم ماده است و حجاب مادی روی تمام اعمال انسان ها کشیده است. زشتی واقعی و باطنی اعمال بد و پاکی و نورانیت اعمال نیک در این عالم هویدا نمی شود ؛ پس نیاز به عالم دیگری است که صورت های واقعی اعمال نمایان شود که آن عالم آخرت است. تجسم واقعی اعمال نیک و بد، بهشت و دوزخ است.
🔥برای جهنم فلسفه های وجودی دیگری نیز می توان ذکر کرد مانند عامل بازدارندگی بودن موثر آن از وقوع انسان ها در مسیر نادرست و طی کردن راه باطل.
به علاوه عامل تطهیر بودن برای مومنان آلوده به برخی گناهان و گرفتار پاره ای از لغزش ها و یا سایر موارد که لزوم جهنم را معقول وشفاف می نمایاند.
♨️البته ممکن است گفته شود که صرف وجود جهنم ممکن است عامل مجبور شدن انسان ها در انتخاب مسیر درست باشد اما این گونه نیست؛ در واقع وجود انسان های گنهکار و مومنانی که گرفتار انواع معاصی اند، بهترین دلیل بر عدم جبر و اکراه انسان ها در مسیر انتخاب های زندگی است ؛
اما حتی ساده ترین قوانین دنیایی هم از طریق مجریان ومقننین با راهکارهای تشویقی یا تهدیدی برای عملی تر و اجرایی تر گشتن همراه می شود تا انتخاب مسیر درست توسط افراد به درستی صورت بپذیرد.
❇️ نباید فراموش کرد که خداوند در مسیر انتخاب باطل و گرایش به انحرافات هم عوامل متعدد مانند تمایلات نفسانی ووساوس شیطانی و... را قرار داده، انسان به طور طبیعی به سمت این مسایل گرایش پیدا می کند. پس لازم بود در مقابل، برای انتخاب راه درست وتبعیت از حکم عقل وفطرت هم عوامل مشوق و هشدار دهنده ای مانند بهشت وجهنم را قرار دهد تا انسان ها در انتخاب مسیر حق چندان بی انگیزه و میل نباشند.
@pasokhgoo1
بازنشراز
🇮🇷 کانال ویکی شبهه 🇮🇷
🌐«کانال جامع شبهات و شایعات فضای مجازی»🌐
کانال 🇮🇷 ویکی شبهه 🇮🇷 در ایتا:
https://eitaa.com/Wiki_Shobhe
◀️شبهه #شماره_2467
⛔️ سوال: ⛔️
@Wiki_Shobhe
آیا صحت دارد که مسجد محدثین بابل به دستور امام زمان (عج) ساخته شده و جمکران ثانی لقب گرفته است؟
#اعتقادی #مذهبی
✅◀️ پاسخ : ▶️✅
@Wiki_Shobhe
🔷ابتدا مقدمه ای درباره شکل گیری این مسجد از زبان متولیان آنجا ذکر می شود ؛ آنگاه دیدگاههای مخالفان نقل می گردد.
🔹1. بر اساس آنچه متولیان مسجد می گویند: مسجد محدثین در سال 1136 هجری قمری در محدوده مرکزی شهر بابل به دستور مستقیم حضرت ولی عصر (عج) بنا شده است! در نیمه اول قرن 12 هجری حدود 290 سال پیش این مسجد به امر خاص حضرت مهدی (عج) به عالم جلیل القدر دوره صفویه، مرحوم محمد نصیر بار فروشی معروف به "ملا نصیرا" بنا شده است. بر اساس تحقیقات حاصله و شواهد موجود، وی از نوادر روزگار و دارای فضایل و کرامات بسیاری بوده است که در بیداری خدمت امام زمان(عج) تشرف یافته و آن حضرت به ایشان امر فرمود تا در این مکان مسجدی بنا کند و نام آن را "محدِّثین" (راویان حدیث ) بگذارد.
( پایگاه اطلاع رسانی مسجد مقدس محدثین)
🔸در پایگاه اطلاع رسانی مسجد محدثین ، اطلاعاتی ارائه شده که بسیاری از آنها تاکنون در جایی ارائه نشده است، زندگینامه آیت الله شیخ کبیر و زندگینامه علامه ملا نصیرا و نیز کراماتی که درباره مسجد مقدس محدثین نقل و ثبت شده، از جمله اطلاعاتی است که برای اولین بار می توان در اینترنت به آنها دست یافت.
✔️بر اساس بعضی از نوشته ها : طبق اسناد مکتوب و اقوال و افواه مردم محل بانی این مسجد "ملا نصیرا بار فروش" است که قبر او در جوار این مسجد اکنون باقی و موجود و محل زیارت عوام و خواص مردم است. آنچه بر تشرف ملانصیرا به محضر مبارک امام زمان (ع) دلالت می کند اسناد و خصوصا کتیبه ای است که بر بالای محراب مسجد به زبان عربی نوشته شده است: لقد امر الشمس الخفی خاتم المعصومین ببناء هذا وسماه بمسجد المحدثین - یعنی محققا امر فرمود خورشید پنهان ، آخرین معصوم (حضرت مهدی عج الله ) به بنا و ساختمان اینجا و آن را مسجد محدثین (روایت کنندگان حدیث ) نامید...
🔹 یکی از وجوه تمایز این مسجد علاوه بر انتساب آن به حضرت ولی عصر (ع) این است که تنها مسجدی است طبق تحقیقات ما امام زمان (ع) برای آن نام در نظر گرفته اند که همین نام یعنی محدثین خود سرشار از معارف و معاریف است .گویی حضرت از پس پرده غیب ، مردم را به وجود "محدثین" در جامعه اسلامی تذکر می دهند.
( سید مرتضی میر سراجی ،هفته نامه شهروند ،موضوع مسجد مقدس محدثین )
🔹دلیل بر انتساب این مسجد به ولی عصر(عج الله) ، علاوه بر وجود چنین کتیبه ای ، این عبارت می باشد:
👈انی بنیته بامر صاحب الزمان (علیه السلام) و اقیم الجمعه فیه بنیه الوجوب بفتواه علیه السلام- یعنی این مسجد را به دستور حضرت مهدی (ع) بنا کردم و در آن نماز جمعه را به نیت واجب به فتوا و دستور ایشان برپا می کنم. این عبارت به ظاهر از بانی مسجد یعنی ملا نصیرا می باشد که محقق فوق از آقا بزرگ تهرانی نقل می کند.
🔺محقق در آخر یادآورمی شود که "به هر روی با توجه به مخطوطات (نسخ خطی) ،مطبوعات ،کتیبه عربی فوق محراب ،سیره علمای بزرگ و توجه آنها به این مسجد چون شیخ کبیر مازندرانی استاد اجازه آیت الله مرعشی و خود ایشان و اقوالی که در افواه مردم از قدیم بوده؛ انتساب این مسجد مقدس و ناشناخته از دیر باز به حضرت ولی عصر(ع) استفاده می شود.
( پایگاه اطلاع رسانی مسجد مقدس محدثین)
🔶2.مخالفین و ادله آنها
🔸1. رفتار مسئولین اجرایی کشور در برخورد با این قضیه ، نشانه این است که آنان با احتیاط با این مسجد برخورد می کنند و نمی توانند بر رسمی بودن آن اذعان کنند. امام جماعت مسجد محدثین در مصاحبه اش گفته که ((ما در طرح جامع که برای گسترش هر چه بیشتر دور تا دور مسجد داشته ایم از استاندار دعوت داشتیم و از ایشان کمک نیز خواستیم.کار مارا تحسین کردند اما کمک مادی نکردند.!
🔹رئیس جمهور پیشین(دکتر احمدی نژاد)که به شهر آمدند قرار بود به اینجا هم بیایند.اما گویا برنامه ایشان تغییر کرد و نیامد. ما با رئیس دفتر ایشان تماس گرفتیم و درخواست کردیم که بیایند. با این حال نیامدند !!! ولی درخواست های ما را مورد بررسی قرار دادند... امام جماعت مسجد محدثین همچنین به نامه رئیس دفتر رئیس جمهوری در خصوص این مسجد نیز اشاره کرده است. در این نامه که خطاب به استاندار نوشته شده که این مسجد را در نظر داشته باشید و به خواسته های آن ها اهمیت دهید و کوتاهی نکنید. استاندار نیز نامه را به فرماندار داده است، اما فرماندار آن نامه را بایگانی کرد ه و چند بار هم که مراجعه کرده گفته اند نامه را گم کرده ایم !!! ))
کمک مالی و مادی نکردن ادارات و سازمانهای دولتی و مخصوصا استاندار و تغییر برنامه سفر رئیس جمهور در بازدید و زیارت آنجا و سرنوشت نامه و... همه جای تأمل دارد.
┈┅ ❁ـ﷽ـ❁ ┅┈
◀️شبهه #شماره_2467
⛔️ سوال ⛔️
@Wiki_Shobhe
حضرت سيدالشهداء (سلام الله عليه) فرمودند چون مني با چون يزيد بيعت نميكند. با توجه به اين مطلب چرا حضرت زينالعابدين امام سجاد (سلام الله عليه) در واقعه حره با يزيد ملعون بيعت نمود؟
#اعتقادی #مذهبی
❇️ پاسخ ❇️
🆔 @Wiki_Shobhe
✔️امام سجاد هرگز با یزید بیعت نکردند👇
❇️ شهر مدينه پس از هجرت رسول اكرم (ص) از مكه به سوى آن و قرار گرفتن آن به عنوان حكومت اسلامى از حيثيت و اعتبارى خـاص بـرخـوردار گـرديـد. بـه نـحوى كه از لحاظ علمى و فرهنگى و مذهبى به عنوان پايگاه و خاستگاه اسلام محسوب مى شد .
🔶 گروهى از اصحاب بزرگ پيامبر(ص ) از مهاجران و انصار در آن جا مىزيستند. پس از آن نيز تابعين و فرزندان آنان محل سكونت خود را مدينه قرار داده بودند.
🔸پس از واقـعـه جـانـگـداز كـربلا, زمانى كه خبر آن به مدينه رسيد مقدم حاكم تازه برمردم شهر مدينه مبارك نيفتاد. عثمان (والي شهر مدينه )به گمان خويش خواست كفايتي نشان دهد و بزرگان مدينه را از خود و يزيد خشنود و حوزه حكومت را آرام سازد. گروهى از بزرگان شهر را به عنوان نـمايندگان مدينه به مركز خلافت (شام ) گسيل داد.
نمايندگان پس از ديدارى كه با يزيد داشتند، در گزارشى كه به مردم مدينه دادند گفتند : از نزد كسى مـى آيـيـم كه دين ندارد , از ارتكاب هيچ معصيتى ابا ندارد سگ باز و طنبور نواز است, شب را با مـردان پـسـت و كنيزكان به عياشى مى گذراند, آگاه باشيد كه ما وى را از خلافت اسلامى خلع كرديم .(1)
🔷 آنگاه عده زيادى با عبداللّه بن حنظله ( كه رياست گروه نمايندگان را به عهده داشت ) بيعت كردند تا با حكومت يزيد مبارزه كنند . هنگامى كه خبر اين شورش به دمشق رسيد، يزيد را سـخت خشمگين ساخت،, به همين جهت براى سركوبى آن عبيداللّه بن زياد را در نظر گرفت كه وى ايـن مـامـوريـت را نـپذيرفت. (2)
🔹 به ناچار يزيد, مسلم بن عقبه را به اين كار گماشت. شرح اقدامات و جنايت هاى فجيعى كه مسلم بن عقبه بر سر مردم و شهر مدينه آورد، محتاج بحثى مـسـتـقـل اسـت. او پـس از سـركـوب شـورش مـردم مدينه، باقيمانده مردم شهر را ميان دو امر مـخـيـرسـاخـت : گـروهـى شرط اول را نپذيرفتند و كشته شدند.
🔺 طبرى راجع به سرنوشت امام چهارم در اين واقعه نوشته :چون يزيد, مسلم بن عقبه را به مدينه گسيل داشت, به او چنين سفارش كرد كه على بن الحسين (ع) در كار شورشيان دخالتى نداشته است. دست از وى بـاز دار و بـا او بـه نـيكى رفتار نما . چون على بن الحسين (ع) به نـزد مسلم رفت به حضرت گفت : اهلا و مرحبا و سپس وى را بر مسند و جايگاه خويش نشاند و گـفـت : پـليدكاران ( مردم مدينه ) نگذاشتند به كار تو رسيدگى كنم، اميرالمومنين يزيد سفارش تو را به من كرده است. سپس دستور داد چارپاى او را زين كرده و او را با احترام به خانه اش روانه نمود. (3)
مولف كشف الغمه نيز آورده : مسلم بن عقبه على بن الحسين را حرمت نهاد و مـركـبـش را مـهـيا كرد و گفت : تو را ترسانيديم ؟ على بن الحسين او را سپاس گفت و چون از خـانه اش بيرون رفت، گفت : اين مرد علاوه بر خويشاوندى كه با رسول خدا (ص) دارد, صاحب خـيـرى است كه شرى در وى نيست. (4) تنها در يكى از نقل هاى طبرى (5) و در تاريخ يعقوبى به آمـادگـى امـام چـهارم براى بيعت با يزيد اشاره نموده است. (6)
👈با توجه به قراين ذيل قطعا بايد اين نقل را مجعول و سـاخـتگى دانست و به همان نقل پيشين اعتماد نمود.
🔻از آن جا كه حضرت پايان كار شورشيان را مى ديد و آن را قيامى شيعى و با انگيزه هاى راستينى كه مورد نظر ائمه (ع ) بود نمى ديد, از اول خـود را كنار كشيد . با آنان همداستان نشد، بنابراين مسلم بن عقبه هم ماموريت آزار رسانى وى را نداشت. دستور بيعت گرفتن از او را هم از طرف يزيد نداشته، بلكه دستور خوش رفتارى با او را از سوى يزيد داشته است.
⭕️ از سوى ديگر , پس از شهادت امام حسين (ع) و اعتراض ها و رسـوايى كه به دنبال آن پيش آمد، يزيد مايل نبود دستش دوباره به خون فرزند رسول خدا (ص ) آغشته شود.
مسعودى مىنويسد : مسلم بن عقبه از مردم مدينه بيعت گرفت. هر كه نپذيرفت او را كشت مگر , على بن الحسين (ع ) را . (7)
منبع: مرکز ملی پاسخگویی به سئوالات دینی
پي نوشت ها:
1.طبرى ،ج 7 ،ص 402ـ 403.
2.همان، ص 408.
3.همان، ص 421.
4.كشف الغمه ،ج 2 ،ص 89.
5.همان،ج 4 ،ص 419.
6.تاريخ يعقوبى ،ج 2 ،ص 223.
7.مروج الذهب ،ج 2 ،ص 96
؛زندگانى على بن الحسين (ع)،سيد جعفر شهيدى
🇮🇷 کانال "ویکےشبهہ" کانال جامع شبهات و شایعات فضاے مجازے🇮🇷
🆔 @wiki_shobhe
☆○═════════┅
📡 کانال ✅ ویکےشبهہ ✅ در ایتا📲
https://eitaa.com/Wiki_Shobhe
کانال 🇮🇷 ویکےشبهہ 🇮🇷 در تلگرام:📲
https://telegram.me/Wiki_Shobhe
◀️شبهه #شماره_2471
⛔️ سوال: ⛔️
@Wiki_Shobhe
کانال ضد دین با استناد به ایات سوره انعام ( 86) و کهف ( 23 و 24) عصمت پیامبر اسلام رارد کرده ومیگویند امامان شیعه نیز مصون از اشتباه نبوده اند و ممکن است شیطان بر آنها مسلط شود.
لطفا عصمت اهل بیت علیهم السلام راثابت نموده و ادعای این کانال رارد و پاسخی دندان شکن دهید؟
#مذهبی #اعتقادی #قرآنی
✅◀️ پاسخ : ▶️✅
@Wiki_Shobhe
👌خداوند در سوره انعام آیه 68 می فرماید:
« هر وقت کسانی را که آیات ما را استهزاء می کنند مشاهده نمایی از آنها روی بگردان تا به سخن دیگری بپردازند و اگر شیطان از یاد تو ببرد به محض توجه پیدا کردن با این جمعیت ستمگر منشین»
👌ودر آیات 23 و 24 کهف می فرماید:
« هرگز نگو من فردا کاری را انجام می دهم مگر اینکه(بگویی) خدا بخواهد و هرگاه فراموش کردی ( جبران نما ) و پرودگارت را بخاطر بیاور و بگو امیدوارم که پرودگارم مرا به راهی روشنتر از این هدایت کند»
❗️از این آیات استفاده می شود که ممکن است سهو و نسیان و فراموش بر پیامبر چیره شود و پیامبر در این امور دارای عصمت نیست، اما به هیچ عنوان این اشکال وارد نمی شود زیرا ؛
1️⃣اگر پیامبران و امامان در موضوعات و امورات عادی زندگی دچار سهو و نسیان و فراموشی شوند طبیعی است که اعتماد مردم نسبت به سخنان آنان سلب می شود زیرا در هر سخن و رفتار آنان احتمال سهو و نسیان می باشد .بنابراین مردم با سخنان آنان هدایت نمی شوند و غرض از ارسال آنان که هدایت مردم بود لغو می شود و چنین چیزی نیز بر خداوند حکیم محال است .
🔶لذا باید انان از تمامی سهو ها و نسیان ها معصوم و مصون باشد تا نقض غرض و عدم هدایت مردم لازم نیاید.
2️⃣ امیرالمومنین علی علیه السلام در وصف هدایتگران الهی فرمود:
«آنان معصوم هستند از تمام گناهان صغیره و کبیره و در جواب دادن خطا نمی کنند و هیچ گاه دچار سهو و نسیان نمی شوند»
📚بحار الانوار ج25 ص351
🔶پیامبر گرامی فرمود:
«سهو و نسیان برای شما است و ما گرفتار سهو و نسیان نمی شویم»
📚بحار الانوار ج17 ص111
❗️در روایات فراوانی آمده است که هدایتگران الهی همواره از طرف خداوند و فرشتگان و روح القدس تایید و یاری می شوند و چنین افرادی هیچ گاه دچار سهو و خطا نمی شوند
📚بحار الانوار ج25 ص47 باب3
3️⃣اما پاسخ از آیات مورد استناد ؛
🔴آیه اول :
👌در این آیه اگر چه روی سخن با پیامبر است اما در حقیقت منظور پیروان او هستند که اگر گرفتار فراموشی شدند و در جلسات آمیخته به گناه کفار شرکت کردند به محض اینکه متوجه شوند باید از آنجا برخیزند و بیرون رود .
❗️نظیر این بحث در گفتگوهای روزانه ما و در ادبیات زبانهای مختلف دیده می شود که انسان روی سخن را به کسی می داند اما هدفش این است که دیگران بشنوند .
👌« به در می گوید دیوار بشنوند» یا عرب به این ضرب المثل می گوید « ایاک اعنی و اسمعی یا جاره »( مخاطبم تویی ولی همسایه تو بشنو)
👌شاهد این سخن آن است که در آیه 23 اسراء خداوند پیامبر را مخاطب قرار می دهد و می فرماید:
« پرودگارت فرمان داده است که جز او را نپرستید و به پدر و مادر نیکی کنید . هرگاه یکی از آن دو یا هر دو نزد تو به پیری رسیدند کمترین اهانتی به آنها روا مدار و گفتار بزرگوارانه به آنها بگو»
❗️در این آیه پیامبر را مخاطب قرار داده است در حالی که می دانیم پیامبر سالیان دراز قبل از نبوت پدر و مادر خود را از دست داده بود .بنابراین این گونه دستورات به صورت خطاب به پیامبر و تفهیم امت است و از قبیل همان ضرب المثل معروف « ایاک اعنی و اسمعی یا جاره» که یکی از فنون بلاغی می باشد بیان شده است .
📚پیام قرآن ج7 ص158
🔴آیه دوم:
👌در این آیه نیز می خوانیم که خداوند به پیامبر می گوید هنگامی که خدا را فراموش کردی و بعد متذکر شدی یاد او کن. اما باید توجه کرد:
❗️در این آیه نیز روی سخن با پیامبر است اما مقصود توده مردم هستند و طبق ضرب المثل « روی سخنم با تو است ای کسی که نزد من هستی اما همسایه تو بشنو» بیان شده است و منافاتی با عصمت پیامبر ندارد.
📚تفسیر نمونه ج12 ص390
yon.ir/t7E0
@Alghaddeer
🌹حق جو و حق طلب باشیم🌹
بازنشراز
🇮🇷 کانال ویکی شبهه 🇮🇷
🌐«کانال جامع شبهات و شایعات فضای مجازی»🌐
کانال 🇮🇷 ویکی شبهه🇮🇷 در ایتا:
https://eitaa.com/Wiki_Shobhe
کانال 🇮🇷 ویکی شبهه🇮🇷 در تلگرام:
https://telegram.me/joinchat/BWGstz9LDGhlEtwQ6sumxg
◀️شبهه #شماره_2472
⛔️ سوال: ⛔️
@Wiki_Shobhe
چرا در قرآن انبیاء از خداوند طلب بخشش میکنند؟
پیامبران جزء بندگان مخلص بودند و شیطان به وجودشان راه نداشتہ. پس طبعاً گناه نمیکردند.
ولی در قرآن داریم (سوره فتح) که خداوند به پیامبر میفرماید واستغفر لذنبک..
یا قضیه حضرت موسی بعد یاری کردن اون بنی اسرائیلی.
#مذهبی #اعتقادی #قرآنی #پیامبران
✅◀️ پاسخ : ▶️✅
@Wiki_Shobhe
❇️ ممکن است استغفار آنها به خاطر گناه امت باشد و آنها به خاطر مردم از خدا طلب بخشش کنند و در حقیقت، به این وسیله خود را در درگاه خداوند ضامن مردم قرار داده، آنها را شفاعت کنند.
☑️ چرا که خداوند آنها را برای امت مایه رحمت قرار داده است و نیز آنها را شفیع مردم قرار داده تا به هنگام توسل از مردم دستگیری کنند.
همان گونه که خدا به پیامبرش دستور میدهد تا به خاطر گناهان مردم استغفار کند. خدا در قرآن میفرماید:
🍀«فَبِمَا رَحْمَةٍ مِّنَ اللّهِ لِنتَ لَهُمْ وَلَوْ کُنتَ فَظًّا غَلِیظَ الْقَلْبِ لاَنفَضُّواْ مِنْ حَوْلِکَ فَاعْفُ عَنْهُمْ وَاسْتَغْفِرْ لَهُمْ وَشَاوِرْهُمْ فِی الأَمْرِ فَإِذَا عَزَمْتَ فَتَوَکَّلْ عَلَی اللّهِ إِنَّ اللّهَ یُحِبُّ الْمُتَوَکِّلِینَ» (2)
؛ پس به [برکتِ] رحمت الهی، با آنان نرمخو [و پُر مِهر] شدی، و اگر تندخو و سختدل بودی قطعاً از پیرامون تو پراکنده میشدند. پس، از آنان درگذر و به رایشان آمرزش بخواه، و در کار [ها] با آنان مشورت کن، و چون تصمیم گرفتی بر خدا توکل کن، زیرا خداوند توکل کنندگان را دوست میدارد.
و یا میفرماید:
🍀«وَمَا أَرْسَلْنَا مِن رَّسُولٍ إِلاَّ لِیُطَاعَ بِإِذْنِ اللّهِ وَلَوْ أَنَّهُمْ إِذ ظَّلَمُواْ أَنفُسَهُمْ جَآؤُوکَ فَاسْتَغْفَرُواْ اللّهَ وَاسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُواْ اللّهَ تَوَّابًا رَّحِیمًا» (3)
؛ و ما هیچ پیامبری را نفرستادیم مگر آنکه به توفیق الهی از او اطاعت کنند.
و اگر آنان وقتی به خود ستم کرده بودند، پیش تو میآمدند و از خدا آمرزش میخواستند و پیامبر [نیز] برای آنان طلب آمرزش میکرد، قطعاً خدا را توبهپذیرِ مهربان مییافتند.
🛑2-و ممکن است به دلیل اوج نزدیکی به ساحت مقدس پروردگار، از حسنات خویش استغفار کنند. چرا که «حسنات الابرار سیئات المقربین»
و کارهای نیک خود را شایسته مقام ربوبی پروردگار ندانند و این در حالی است که از آنها گناه و یا مکروه و یا ترک اولایی نیز صادر نشده است. البته برای افرادی مثل ما درک چنین حالات و مقاماتی غیر ممکن است و در نتیجه کیفیت استغفار از این کارهای نیک نیز پوشیده است.
🔵 3- دیگر آنکه پیامبر و امامان دارای دو نوع ثروت هستند. سرمایه اولیه که خداوند آن را به آنها عطا کرده و هنگامی که به دنیا میآیند آن را به همراه دارند از قبیل علم، عصمت و . . و سرمایه اکتسابی که بر حسب اختیار خویش در این دنیا کسب میکنند. در نتیجه مقامات آنان بالاتر میرود. بنابراین دائما در حال ترقی و بالا رفتن هستند. عبارت «و تقبل شفاعته فی امته و ارفع درجته » که در رسالههای عملیه موجود است و مستحب است که در دنبال تشهد خوانده شود همین مطلب را بیان میکند. در صلوات عصر جمعه که در مفاتیح الجنان نقل شده است، میخوانیم:«اللهم... وارفع درجته و اضئ نوره و بیض وجهه و اعطه الفضل و الفضیله والمنزله و الوسیله و الدرجه الرفیعه و ابعثه مقاما محمودا»
🔘که ترفیع درجه و بالا رفتن مقامات پیامبر را بیان میکند. حال، پیامبر و ائمه در اثر این بالارفتن و شدت خضوع بیشتر در برابر پروردگار، از اعمال انجام داده در اوقاتی که در مقامات پایینتر بودند استغفار میکنند و این در حالی است که از آنها گناه، مکروه و حتی ترک اولایی نیز صادر نشده است، بلکه کارها و اعمال گذشته خویش را شایسته مقام پروردگار نمیبینند.
🔴4- و نیز ممکن است در اثر مراوده و برخورد با مردم در مسائل مختلف، آن توجه خاص به معبود یگانه را که در هنگام عبادت و نماز دارند نداشته باشند. که بر حسب فرموده پیامبر که: «و انه لیغان علی قلبی وانی لاسغفر بالنهار سبعین مره » ؛ یعنی تاریکیهایی درونم را فرا میگیرد و من برای رهاشدن از آنها هر روز هفتاد بار استغفار میکنم
✅ این مسئله حجابی را بر روی قلب آنها قرار دهد که برای برطرف شدن آن و نزدیکی بیشتر به خداوند از آن استغفار میکنند. البته باید توجه داشت که آنان در برخورد با مردم و گفتگو با آنها، هرگز کار غیر خدایی و کاری که آنها را از خدا دور کند ( معصیت)، چه سهوا و چه عمدا انجام نمیدهند. بلکه تمام کارهای آنها برای نزدیکی به ساحت ربوبی است. اما ممکن است توجه خاص به آن ذات یگانه را، که مثلا باید در نماز شب داشته باشند، در آن لحظات نداشته باشند، که به این خاطر استغفار میکنند و این مسئله نیز در قلمرو درک و عقل ما نمیگنجد.
◀️شبهه #شماره_2477
⛔️ شبهه: ⛔️
@Wiki_Shobhe
علامه مجلسى در جلد ٤٣ از كتاب خود، بحار الأنوار روايت كرده:
حضرت علی از فرط گرسنگى و نداشتن چيزى براى خوردن در خانه, به سوى شخص يهودى رفته و از وى طلب جو ميكند.
آن شخص یهودی برای ضمانت از وى چيزى بعنوان گرو ميخواهد.
امام علی نيز لباس زیر (زير دامنى ، همانطور كه مجلسى در توضيح كلمه الملاءة اورده) حضرت فاطمه را كه از جنس صوف يا همان پشم بود را بعنوان گرو به شخص يهودى ميدهد...
خلاصه: یهودی آن لباس را به خانه میبرد.... نیمه شب نوری از آن ساطع می شود... یهودی دچار شگفتی می شود ... وی به تعداد هشتاد نفر از فامیل هایش مسلمان می شوند..(خلاصه شده)
#اعتقادی #مذهبی
✅◀️ پاسخ شبهه: ▶️✅
@Wiki_Shobhe
❇️ انسان نماهای روانپریش جنسی فاقد وجدان و احساس و شعور، که همچون انگل فقط خور و خواب و غریزه دارند، مثل همیشه با تحریف معنای کلمه و مفهوم روایت در صدد ایجاد شرایط اهانت به معصوم هستند.
1️⃣ اولین دروغ: این عبارت👇را کافر دروغگو خودش به ترجمه اضافه نمود.
(...از فرط گرسنگى و نداشتن چيزى براى خوردن در خانه...)
دو خط اول روایت :
🍁رُوِيَ أَنَّ عَلِیّاً اسْتَقْرَضَ مِنْ یَهُودِيٍّ شَعِیراً فَاسْتَرْهَنَهُ شَیْئاً فَدَفَعَ إِلَیْهِ مُلاءَةَ فَاطِمَۀَ رَهْناً وَ کَانَتْ مِنَ الصُّوفِ....
ترجمه صحیح: روایت شده که علی مقداری جو از یهودی قرض کرد، یهودی گفت باید چیزی را نزد من به عنوان رهن بگذاری علی نیز چادر فاطمه که از جنس پشم بود را نزد او نهاد ...
2️⃣ دومین دروغ: کلمه الملاءة به معنای 👈 چادر است. نه لباس زیر! در لینک زیر ترجمه را ببینید ⬇️
https://goo.gl/OppfPW
🔹واژه مُلاءَةَ چندین معنا دارد اما هرگز و در هیچ لغت نامه ای به معنای لباس زیر نیست.
✳️ ترجمه واژه مُلاءَةَ: چادر ، روپوش، چادر شب، روتختی، جمع ملاء
📚 منبع: فرهنگ العجم الوسیط، جلد دوم، ترجمه محمد بندر ریگی، ص ١٨٨٧، انتشارات اسلامی
این کتاب ⬆️ را میتوانید در لینک زیر دانلود و مشاهده فرمایید⬇️
https://telegram.me/Antikafaar/865
همچنین واژه مُلاءَةَ به معنای 👈 ملحفه
📚منبع: الصحاح - تاج اللغة و صحاح العربية؛ ج ١، ص: ٧٣
🔸در کتاب معجم المعانی در توضیح مُلاَءَة آمده است:
المُلاَءَةُ : ثَوْبٌ مِنْ قِطْعَةٍ وَاحِدَةٍ ذُو شَقَّيْنِ مُتَضَامِنَيْنِ أكبر من الجلباب مُلاَءَة المرأة
ترجمه: لباس یک تکه از دوطرف به هم چسبیده شده، بزرگتر از جلباب (چادر سرتاسری) که زن خودش را مي پوشاند .
https://goo.gl/40tv1f
در قاموس عربي - فارسي نیز به معنای: جامه اى كه از دو تكه بهم دوخته باشند. دامن ⬇️
https://goo.gl/JANnvG
🔶 توضیح بیشتر:
علامه مجلسی پس از روایت، در شرح واژه الملاءة می گوید: بيان: الملاءة بالضم والمد⬅️ الازار و الريطة ⬇️ یعنی ملاءة به معنای ازار و ريطة است:
http://lib.eshia.ir/11008/43/30
📚 لغتنامه دهخدا:
🔹ترجمه واژه ریطه: چادر و هر جامه ٔ نرم که زنان بر سر اندازند. ببینید👇
https://goo.gl/9VNBFa
🔸ترجمه واژه ازار: 👈 چادر ببینید ⬇️
https://goo.gl/IGsuHp
🔹ترجمه إزار در قاموس عربي - فارسي ⬅️ ملافه
https://goo.gl/pSs0Kf
✳️ قابل توجه وهابی ها 🐴
اگر کلمه الملاءة به معنای لباس زیر است (که نیست👌)، پس آیا خلیفه سوم عثمان با شورت در خيابان راه مي رفته است!؟؟ ⬇️
... فَقَالَ: إِنَّ النَّاسَ قَدِ اجْتَمَعُوا فِی الْمَسْجِدِ وَفَزِعُوا، فَانْطَلَقْنَا فَإِذَا النَّاسُ مُجْتَمِعُونَ عَلَى نَفَرٍ فِی وَسَطِ الْمَسْجِدِ، وَفِیهِمْ عَلِیٌّ، وَالزُّبَیْرُ، وَطَلْحَةُ، وَسَعْدُ بْنُ أَبِی وَقَّاصٍ، فَإِنَّا لَکَذَلِکَ إِذْ جَاءَ عُثْمَانُ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُ، عَلَیْهِ 👈 ملَاءَةٌ صَفْرَاءُ،👉 قدْ قَنَّعَ بِهَا رَأْسَهُ ...
مردم در مسجد بر گرد شخصی جمع شده بودند و علی (ع) و زبیر و طلحه و سعد ابن ابی وقاص و ما نیز بودیم که عثمان بن عفان آمد در حالی که بر وی 👈 شورتي زردرنگ !! (مُلَاءَةٌ صَفْرَاءُ) که از دوتکه به هم دوخته شده بود و سرش را با آن پوشانده بود وارد شد و گفت: آیا علی اینجاست ؟ آیا طلحه اینجاست ؟
📚منبع: سنن نسائي ج ١٠ ص ٢۶۶ ح ٣١٣١ - طبق نرم افزار مكتبه شامله
3️⃣ این روایت فاقد سند است، و از این لحاظ اعتبار و قابلیت استناد ندارد، هر چند از لحاظ محتوایی نیز هیچ مشکلی ندارد، و صحبت از کرامت آنهاست. چنان که نور لباس آنها سبب هدایت غیر مسلمان شد.
🌹حق جو و حق طلب باشیم🌹
@Antikafaar
بازنشراز
🇮🇷 کانال "ویکےشبهہ" کانال جامع شبهات و شایعات فضاے مجازے🇮🇷
📡 کانال ✅ ویکےشبهہ ✅ در ایتا📲
https://eitaa.com/Wiki_Shobhe
◀️شبهه #شماره_2478
⛔️ شبهه: ⛔️
@Wiki_Shobhe
هیچ دین و مذهبی و هیچ دعایی گرسنه ایی را سیر، مریضی را درمان، در راه مانده ایی را مکان و اسیری را ازاد نمیکند، ولی انسانیت در کمال مهربانی این کارها را انجام میدهد. انسان بودن,خود به تنهایی یک دین خاص است که پیروان چندانی ندارد.
#دینی #اعتقادی #انسانیت
✅◀️ پاسخ شبهه: ▶️✅
@Wiki_Shobhe
☑️ پاسخ اجمالی:
❇️ در جواب به این شبهه باید بدانیم که انسان، انسانیت خود را از کجا آورده. اگر بگویم عقل که این عقل ناقص است و فقط کلیات را درک میکند. اگر بگوییم تجربه که تجربه هم ناقص و خطا بردار است. پس نیاز به منبعی دارد که متصل به موجود کامل است و آن هم همان دین هستش که از طریق وحی آمده که نه نقصی دارد و نه خطا بردار است و این دین است که با توصیه به دعا خواندن و فضایل اخلاق. مثل : انفاق ، ایثار و... باعث دستگیری از فقراء و سیر کردن گرسنه گان و درمانده ای را مکان و اسیری را آزاد می کند.
☑️ پاسخ تفصیلی :
1️⃣ انسانیت و اخلاق نیک از ضروریات زندگی بشر است. و بدون آن زندگی زجر آور و چه بسا بدون آن غیر ممکن بشود و بی اخلاقی ها شیرازه اجتماع را از بین ببرد. از این رو هیچ کس نمی تواند ضرورت آن را نفی کند و حتی کسانی که با دین سرستیز دارند، آن را لازم می شمارند. و شعار انسانیت سر می دهند.
2️⃣ باید توجه کنیم که دینداری، با اخلاق نیک تقابل ندارد. بلکه دین دار واقعی حتما دارای اخلاق نیک یا به تعبیری انسانیت است. و متون دینی به اندازه ای در این باره فراوان هستند، که همگان از آن باخبر هستند و از باب نمونه فقط چند مورد آن را ذکر می کنیم:
🔸الف. پیامبر خدا صلی الله علیه وآله: نخستین چیزی كه روز قیامت در ترازوی اعمال بنده گذاشته می شود، حُسن خلق اوست.
🔹ب. امام صادق علیه السلام:خوش خویى گناه را ذوب میكند ، همچنان كه آفتاب یخ را.
بنابراین هیچ اشکالی وجود ندارد که کسی دین دار و دارای حسن خلق باشد. یعنی انسانیت با دین داری، تقابلی ندارد که بخواهیم فقط یکی را انتخاب کنیم.
3️⃣ انسانیت و متخلق شدن به اخلاق نیک، درجاتی دارد که عالی ترین مراتب آن فقط در دین محقق می شود. از همین رو پیامبر (ص) تکمیل مکارم اخلاق را غرض بعثت خویش شمرده اند. بنابراین غیر ممکن است، بدون دین، اخلاق در حد عالی محقق شود.
4️⃣ در صورت عدم ایمان به جهان آخرت و نتایج اعمال، نیک خلقی و حسن اخلاق، ضامن اجرایی چندانی نخواهد داشت. و جایگزین هایی که سعی کرده اند برای معاد بسازند، کارآیی چندانی ندارد. شهید مطهری یکی از این جایگزین ها و اشکال آن را این گونه بیان می کند: « اخلاق معنایش این است كه من اینقدر بفهمم كه نفع من در نفع دیگران است. من باید اینقدر شعور داشته باشم كه در جامعه، نفع من در نفع همه انسانهاى دیگر است. مثال میزند كه اگر من گاو همسایه ام را بدزدم، همسایه هم می آید گاو مرا میدزدد. پس بهتر این است كه من گاو او را ندزدم تا او هم گاو مرا ندزدد. این منطق براى منى كه با همسایه، هم زور هستم یا كم زورتر از او هستم درست است. ولى اگر من در سطحى باشم كه از هزار احتمال، نهصد و نود و نه احتمال این است كه همسایه هیچ زورى ندارد درست نیست.» به هر حال جامعه غرب و تمدن جدید آن که کینه شدیدی از کلیسا داشت، به دلیل بی بدیل بودن آن، مجوز بقای حداقلی به کلیسا داده است. و غربیان فهمیده اند که هیچ چیز نمی تواند جای دین را پر کند.
5️⃣ به فرض که بدون دین بتوانیم بهترین اخلاق ها را محقق کنیم. اما رفع این نیاز به معنای رفع تمام نیازهای ضروری ما نیست. اخلاق حسنه ای که فقط برای سامان دادن نظامات اجتماع دنیایی باشد، برای زندگی پس از مرگ ما کارآیی ای ندارد. و معقول نیست بشری که برای زندگی ۷۰ ساله خود تفکر و برنامه ریزی می کند، برای زندگی ابدی خود اقدامی نکند. و به دین پشت کند.
6️⃣ کسی که واقعا دارای اخلاق نیک است و خود را در شعار دادن متوقف نکرده است، حتما دین دار است. چون از ضروریات اخلاق تشکر در مقابل احسان دیگران است. چگونه کسی می تواند مدعی اخلاق نیک باشد، اما بر روی تمام احسان های الهی چشم ببندد و به شکر نعمت بخش روی نیاورد؟ به هر حال نباید فراموش کنیم هیچ کس بدکاری خود را با شعار بدکاری انجام نمیدهند. بلکه سعی میکنند، توجیهاتی برای عمل خود بسازند و آن را معقول نشان دهند.
مثلا کسی که به جای تلاش و کوشش و بهره بردن از دسترنج خود به دزدی می پردازد، به نیاز خود و ظلم عده ای توسل می جوید تا دزدی خویش را عملی ناگزیر یا حق جلوه دهد. بنابراین روشن است که چرا عده ای بی دینی خود را با شعار انسانیت رنگ و لعاب می زنند.
🌹حق جو و حق طلب باشیم🌹
منبع:
@agahanehbmerem
بازنشراز
🇮🇷 کانال "ویکےشبهہ" کانال جامع شبهات و شایعات فضاے مجازے🇮🇷
📡 کانال ✅ ویکےشبهہ ✅ در ایتا📲
https://eitaa.com/Wiki_Shobhe
◀️شبهه #شماره_2525
⛔️ سوال: ⛔️
@Wiki_Shobhe
چرا DNA انسان و شامپانزه به هم شبیه است؟ این شباهت نشان دهنده ی چیست؟ اگر DNA انسان و شامپانزه به هم شبیه است پس دلیل وجود تفاوت های بسیار زیاد جسمی و ذهنی بین آنها چیست؟
#اعتقادی #علمی
✅◀️ پاسخ : ▶️✅
@Wiki_Shobhe
⏪ دکتر (Georgia Purdom) متخصص ژنتیک مولکولی و پروفسور زیست شناسی و عضو جامعه ی زیست شناسی سلولی آمریکا و همچنین عضو جامعه ی میکروب شناسی آمریکا در پاسخ به این سوال گفت:
✍️ بسیاری از افراد بی اطلاع هستند که اين درصد شباهت DNA بین انسان و شامپانزه، مربوط به مناطقي از DNA است كه به ساخت پروتئين منجر ميشوند. واضح است که اگر یک پروتئین در یک ارگانیسم(مثلا انسان) عملکرد خاصی را ایفا کند، همان پروتئین باید همان عملکرد را در بقیه ارگانیسم ها( مثل شامپانزه) نیز انجام دهد.
✅ این موضوع میتواند نشان دهنده ی وجود یک طراح هوشمند مشترک بین انسان و شامپانزه باشد ( دلیل شباهت DNA بین انسان و شامپانزه میتواند این باشد که هر دو گونه توسط یه خالق یکسان طراحی شده اند).
✍️همچنین بسیاری از توالی DNA عملکردی ناشناخته دارند و قبلا تا حد زيادی فاقد اهميت در نظر گرفته میشدند و به عنوان DNA به درد نخور( junk DNA ) نامیده میشدند با این حال، شواهد به دست آمده نشان میدهند که این DNA به اصطلاح به درد نخور نقش بسیار مهمی را ایفا می کنند و درون این "DNA " تفاوت زیادی بین انسان و شمپانزه است.
🌹علاوه بر این تفاوت های جالب دیگر بین ژنوم انسان و شمپانزه وجود داره که اغلب گزارش نشده است، مثلا اندازه ی DNA شمپانزه 12 درصد بزرگتر از آنچه که در انسان است میباشد. همچنین شامپانزه ها 23 کروموزوم و انسان ها تنها 22کروموزوم دارند(به جز کروموزومهای جنسی برای هر دو گونه) و....
📝بنابراین، دلیل تفاوت های جسمی و ذهنی بین انسان و شامپانزه با توجه به تفاوت در هدف و عملکرد این به اصطلاح DNA به درد نخور قابل جستجوست.
✅ فهم و درك اين موضوع ما را نسبت به پيچيدگي هاي خالق و خلقت DNA آگاه تر ميكند.
🌹حقجو و حقطلب باشیم🌹
📚منبع:
https://answersingenesis.org/genetics/dna-similarities/if-human-and-chimp-dna-are-so-similar-why-differences/
کانال نقد الحاد و آتئیسم
🇮🇷 کانال "ویکےشبهہ" کانال جامع شبهات و شایعات فضاے مجازے🇮🇷
📡 کانال ✅ ویکےشبهہ ✅ در ایتا📲
https://eitaa.com/Wiki_Shobhe
کانال 🇮🇷 ویکےشبهہ 🇮🇷 در تلگرام:
https://telegram.me/joinchat/BWGstz9LDGhlEtwQ6sumxg
◀️شبهه #شماره_2527
⛔️ سوال: ⛔️
@Wiki_Shobhe
سلام ميخواستم بدونم پيامبر در نمازش از مهر استفاده ميکردن يا نه؟
اگر نه پس اگر ما شيعيان در جايي که مطمئن باشيم نجس نيست مثلا مسجد ميتوانيم از مهر استفاده نکنيم؟
#اعتقادی
❇️ پاسخ: ❇️
@Wiki_Shobhe
✅ بر اساس ادله ای که از پیامبر(ص) و بزرگان دین به ما رسیده، باید #سجده بر خاک و سنگ و شن و ماسه و دیگر چیزهایی که معدنی، خوراکی و پوشاکی نباشد، انجام گیرد.[۱]
شیعه و سنی اتفاق دارند كه رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم بر زمین سجده میكرده است.
💠 از پیامبر(ص) نقل شده است:«فاذا سجدت فمکّن جبهتک من الارض؛[۲] هنگامی که سجده میکنی، پیشانیت را بر زمین قرار ده».
💠 در روایت دیگر فرمود:«جعل لی الارض مسجداً و طهوراً»[۳] یا در تعبیر دیگر فرمود:«جعلت لی الارض طهوراً و مسجداً؛[۴] زمین برای من محل سجده و موجب طهارت (تیمم) قرار داده شده است».
💠 و نیز از ابو وائل نقل شده است كه میگفت :پیامبر اسلام صلی الله علیه وآله را دیدم كه وقتی سجده میكرد، پیشانی و بینیاش را بر زمین مینهاد.»[۵]
و صحابه رسول خدا(صلی الله علیه و آله ) نیز به تبعیت از آن حضرت، جز بر زمین بر چیز دیگری سجده نمیكردند:
«وعن أبی عبیدة أن ابن مسعود كان لا یصلی أو لا یسجد إلا على الأرض. رواه الطبرانی فی الكبیر؛[۶] ابن مسعود نماز نمیخواند و سجده نمیكرد ؛ مگر بر زمین ... طبرانی این روایت را در الكبیر نقل كرده است».
🔶 حتی نقل شده است كه برخی از صحابه؛ از جمله مسروق بن الأجدع، چیزی شبیه مهر امروزی با خود حمل میكرد و در زمان مسافرت با كشتی بر آن سجده می كرد. محمد بن سعد در الطبقات الكبری مینویسد:
💠«حدثنا محمد قال كان مسروق إذا خرج یخرج بلبنة یسجد علیها فی السفینة: مسروق، هر وقت كه به مسافرتی میرفت، مقداری از خاك با خود بر میداشت تا در كشتی بر آن سجده كند»[۷]
💠«هشام بن حکم از امام صادق (ع) پرسید: بر چه چیزهایی سجده جائز است؟حضرت فرمود:سجده جائز نیست مگر بر زمین یا بر آنچه که از زمین بروید مگر خوردنیها و پوشیدنیها.
هشام پرسید علت آن چیست؟حضرت فرمود: چون سجده برای خضوع و خشوع در برابر خدا است، پس سزاوار نیست که بر خوردنیها و پوشیدنیها که مورد علاقه و توجه اهل دنیا است، سجده شود».[۸]
♻️در كتاب الفقه علی المذاهب الاربعه آمده است: سجده بر هر چیز جایز است حتی دستار دور سر، به شرطی كه پاك باشد، اما پیروان ابوحنیفه سجده بر دستار را در صورت ناچاری مكروه دانسته اند، ولی امامیه می گوید سجده جایز نیست مگر روی زمین یا آن چه زمین آن را رویاینده و از آن چه خوردنی و پوشیدنی و معدنی است نباشد.[۹]
✳️ برخی از فرقه های اهل سنت (وهابیت) چون دیده اند شیعیان به خاطر ثواب بیشتر به مهر سجده میكنند(خصوصاً كه مهر تربت كربلا باشد) از آن جا كه این عمل برخلاف فقه آنان است، موجب حساسیت شده و این تهمت هم پیدا گشته كه سجده بر مهر، پرستیدن آن است، با این كه آنها میدانند سجده بر تربت، پرستش آن نیست و شیعه اصرار ندارد حتماً سجده بر خاك باشد، بلكه اگر سنگ و چوب و گیاه باشد، سجده بر آن را جایز میداند.[۱۰]
🔷 تذكر این نكته لازم است مُهر همان خاك است كه برای تسهیل و نظافت بر آن سجده میكنند.
از آن جا كه گاه پیدا كردن زمین پاك و آماده برای سجده مشكل است؛ از این رو مهری از خاك یا سنگ یا چوب ساخته میشود، تا همیشه در دسترس انسان باشد.
پی نوشتها:
[۱]. توضیح المسائل مراجع، ج ۱، مسئله ۱۰۷۶.
[۲]. وسائل الشیعه، ج ۴، ص ۶۸۴، روایت ۱۸.
[۳]. بحارالأنوار، ج ۱۶، ص ۳۱۶.
[۴]. بحارالأنوار، ج ۱۶، ص ۳۰۸.
[۵]. أحكام القرآن، الجصاص، ج ۳ ، ص ۳۶، و مسند احمد، ج ۴، ص ۳۱۵، ۳۱۷.
[۶]. مجمع الزوائد، الهیثمی، ج ۲، ص ۵۷.
[۷]. الطبقات الكبرى، محمد بن سعد، ج ۶، ص ۷۹ .
[۸]. سید رضا حسینی نسب، شیعه پاسخ میدهد، ص ۱۰۸.
[۹]. فقه تطبیقی، ص ۹۴.
[۱۰]. محمد حسین ابراهیمی با كاروان حج، ص ۵۷.
🌹حقجو و حقطلب باشیم🌹
@pasokhgoo6
بازنشراز
🇮🇷 کانال "ویکےشبهہ" کانال جامع شبهات و شایعات فضاے مجازے🇮🇷
📡 کانال ✅ ویکےشبهہ ✅ در ایتا📲
https://eitaa.com/Wiki_Shobhe
کانال 🇮🇷 ویکےشبهہ 🇮🇷 در تلگرام:
https://telegram.me/joinchat/BWGstz9LDGhlEtwQ6sumxg