«به دنبال سکه کل اتاقم را زیر و رو میکنم، چه کسی میتوانست باور کند همین چند سال پیش همه در کیف پول هایشان حداقل چند عددی سکه یافت میشد چقدر زمان گذشته بود... حتی همین حالا که من در حال نوشتن هستم و خودم را برای سال تحویل آماده میکنم او در همه چیز دخیل است.
زمان چیزی غیر منتظره و شگفت انگیز است میتواند تو را با خود همراه کند یا تو را درون سیاه چاله ای گیر بیندازد اما این بار انگار زمان برایم متوقف شده بود تمام اعضای خانواده که به دنبال چیدن سفره ی هفت سین بودند سر جاهایشان بی حرکت شده بودند و ساعت در دقیقه ی اخر سکوت کرد!
شاید او هم از ورود به سالی جدید میترسید یا شاید هم هراس از "تحول" کلمه ی مناسب تری باشد.
به هر حال هر چه که بود هر دو به خوبی میدانستیم که باید دست از این سکون برداریم من باید در این ثانیه های آخر سکه ها را برمیداشتم و در ظرف سنتی میان سفره میگذاشتم و او هم باید سالی جدید را فریاد میکشید.»
✍ مهرانا کاتب
#تحویل_سال
#عید_نوروز
#جوانه_جریان
https://eitaa.com/Writingskills
عیدتون مبارک باشه
امیدوارم امسال براتون پر از برکت های نوشتنی و خوندنی باشه.
قلم تون سبز 🍀
https://eitaa.com/Writingskills
هدایت شده از نویسندگان جریان
☘ای نائب منجی بشریت...
میشود این بار که آمدی، پرچمت را سر دست بگیری تا زیر سایه آن غرور و افتخار ا تجربه کنیم؟
میشود که عَلَم برداری و عباسوار بگردی دور حرم و همرزم بخواهی؟!
تا پروانهوار دورت بگردیم و سپاهت بشویم، مرزها را درنوردیم، دل دشمن را بشکافیم و خود را به سرزمین موعود برسانیم...
برسیم به آن لحظه آفرینش هستی. برسیم به زمان، در آن مکان وعده داده شده...»
«اللهم عجل لولیک فرج »
✍ انصاری زاده
@jaryaniha
هدایت شده از رونویسی از بهار
سلام بر شما!
در آن زمان که از تفاوت واژهٔ «تکرار» و «استقامت» گفتی...
سلام تمام نویسندگان بر شما باد🥰✨
۱ فروردین ۱۴۰۲ | مشهد
🆔 runevisiazbahar