می‌خوایم برای این دو هفته باقی‌مانده از شهریور، یک باشگاه تمرین توی کانال راه بندازیم... و بعد دو هفته به هم بازخورد بدیم... یک چیزی شبیه همین دویدن روی تردمیل!! البته با پا نه، با دست 😅 خب منظورم باشگاه تمرین ورزشی نیست! https://eitaa.com/Writingskills

(توی پرانتز) البته که با ورزش در تمام دوره‌های زندگی خیلی موافقم... نمی‌دونم می‌دونید یا نه؟! من کارشناس تربیت بدنی هستم و سال‌ها مربی ورزشی بودم و دو سالی هم که از بهترین روزهای عمرم بود، معلم ورزش دبستان بودم😍 برای همین همیشه ورزش رو خیلی توصیه می‌کنم.👌

بله کاملا درسته... پیشنهاد ویژه یک چالش برای نوشتنه! تصمیم داریم روزهای زوج توی کانال چالش نوشتن داشته باشیم تا بتونیم نوشتن رو تبدیل به یک عادت روزانه کنیم. حالا چطوری؟! با انجام تمرین امروز، یاد می‌گیرید چطوری... خیلی ساده ست. https://eitaa.com/Writingskills

بسم الله الرحمن الرحیم...🍀 روال باشگاه نوشتن روزانه مون، کلمه‌نویسی هست. اینطور که هر روز زوج یک کلمه در کانال قرار داده میشه و شما خودتون رو موظف می‌کنید که ۱۵۰ تا ۲۰۰ کلمه، درباره‌ی اون بنویسید. فقط مهم نوشتن هست. پس اینکه چی بنویسید یا در چه قالبی باشه مهم نیست. داستان، دلنوشته، شعر، گزارش خبری، انشا، متن توصیفی و.... مهم اینه که درباره‌ی اون کلمه بنویسید. بریم برای اولین کلمه امروز: «درختان جنگلی» #باشگاه_نوشتن #جلسه_اول #چالش https://eitaa.com/Writingskills

حاضری؟! بزن بریم 💪

خب چه خبر؟! سهم چالش امروز رو نوشتین؟! بعضی از اعضا که نوشتن و برای من فرستادن، منم خوندم و لذت بردم... البته منم نوشتم 😊 منتها، یک جای جدید که بعداً بهتون معرفی میکنم...

⛱ترفندهای شروع داستان 🎯یک حرکت آنی ایجاد کنید! «قانونی اساسیِ اول در مورد خط‌های آغازین این است که آنها باید عناصر منحصربه‌فردی که داستان‌تان را می‌سازد، دربر بگیرند. خط‌های ابتدایی باید یک صدای مشخص، یک نقطه نظر، یک طرح ابتدایی و اشاراتی به شخصیت‌پردازی‌ها داشته باشند. در پایان پاراگراف اول ما باید بتوانیم فضا و کشمکش‌ها را بشناسیم. مگر این‌که دلیل خاصی وجود داشته باشد که به واسطه‌ی آن این اطلاعات را دریغ کنیم. برطرف ساختن این نیازها نباید منجر به سنگین شدن یا ایجاد پیچیدگی در جملات ابتدایی شود. به عنوان مثال به جمله‌ی ابتدایی فلانری اکانر در کتابِ «آدم خوب کم پیدا می‌شود» اشاره می‌کنیم: «مادربزرگ هرگز نمی‌خواست به فلوریدا برود». در این‌جا یک صدای مشخص داریم، چیزی غیرصمیمی یا حتی کنایه‌آمیز که اشاره‌ای به مادربزرگ است که لحنی قطعی دارد. ما یک طرح کلی را می‌توانیم ببینیم که همان امتناع از سفرکردن است. و شخصیت‌سازی را نیز در آن می‌توانیم حس کنیم که یک زنِ سالخورده‌ی لجوج یا مصمم است. اگرچه نمی‌توانیم محیط را به طور دقیق تجسم کنیم، ولی به نسبت در ۶ کلمه اطلاعات زیادی به دست آورده‌ایم. این آغاز به ما جهت می‌دهد و این را مدیون حرکت و پویایی‌اش است. 🖇بلافاصله ما با تعدادی سؤالِ بالقوه مواجه می‌شویم. سؤالاتی مانند: چرا مادربزرگ نمی‌خواست به فلوریدا برود؟ به‌جای فلوریدا به کجا می‌خواست برود؟ همراه چه کسی قرار بود به فلوریدا برود؟ شروع موفق، تعدادی سؤال (نه تعداد نامحدودی از سؤالات) ایجاد می‌کند. به عبارتی آن حرکت آنی را به وجود می‌آورد.» #اموزش https://eitaa.com/Writingskills

آدم خوب، سخت گیر میاد اثر فلانری اوکانر https://eitaa.com/Writingskills

داستان قشنگ و جذابیه یک جای داستان بطور ناگهانی، دلهره و اضطراب رو ایجاد می‌کنه که بنظر من، نقطه عطف داستانه و نویسنده موفق بوده👌 البته به شروعش بیشتر دقت کنید.