4.68M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
پشت کاجستان، برف.
برف، یک دسته کلاغ.
جاده یعنی غربت.
باد، آواز، مسافر، و کمی میل به خواب.
شاخ پیچک و رسیدن، و حیاط.
من، و دلتنگ، و این شیشه خیس.
مینویسم و فضا.
مینویسم، و دو دیوار، و چندین گنجشک.
یک نفر دلتنگ است.
یک نفر می بافد.
یک نفر می شمرد.
یک نفر میخواند.
زندگی یعنی: یک سار پرید.
از چه دلتنگ شدي؟
دلخوشی ها کم نیست: مثلاً این خورشید،
کودک پس فردا،
کفتر ان هفته.
یک نفر دیشب مرد..
و هنوز، نان گندم خوب است.
و هنوز، آب می ریزد پایین ؛
اسب ها مینوشند.
قطره ها در جریان،
برف بر دوش سکوت
و زمان روی ستون فقرات گل یاس..»
“سهراب سپهری“
https://eitaa.com/Writingskills
سلام؛
روزهای سرد زمستونی تون بخیر🌨
بعد از حدود دو ماه و نیم غیبت متوالی...
بالاخره برگشتم.😌
ممنون که هنوز هم هستید...
راستی دلم براتون تنگ شده بود 🥰
تعدادی از شما دوستان گل و دوست داشتنی من، توی این مدت جویای احوالم بودید و برام متن میفرستادید که همین ارتباط کوچیک کلی حال خوب و انرژی به من میداد. ممنونم که همراهم بودید.🙏😍
راستی، نوجوون های عزیزم، خستهی امتحانا نباشید.💪
بعد از یک ماه تلاش و سخت پای درس و کتاب بودن، این روزهای تعطیلی و استراحت، حسابی بهتون میچسبه...🥳🎉🎊
انشاءالله که با نمرات خوب هم پشت سر گذاشته باشید.🤲
خووووووب موافقید بریم یک گپ و گفت باهم داشته باشیم؟!
من حرف های زیادی دارم، اما دوست دارم شما بیشتر بگید تا این ارتباط فعالتر باشه...
پس بیاید اینجا و هرچی دوست دارید، برام بنویسید... 😍📝
مهـــارتهای نویسنــدگی
https://harfeto.timefriend.net/17063614800264
بی صبرانه منتظرم... 🤩
🤲اللّٰهُمَّ لَکَ سَجَدْتُ، وَبِکَ آمَنْتُ، فَارْحَمْ ذُلِّی وَفاقَتِی وَاجْتِهادِی وَتَضَرُّعِی وَمَسْکَنَتِی وَفَقْرِی إِلَیْکَ یَا رَبِّ.🍀
خدایا! برای تو سجده کردم و به تو ایمان آوردم، پس رحمت آور بر خواریام و تنگدستیام و کوششم و زاریام و درماندگیام و نیازم به سویت ای پروردگار من.
بکوش که دیدههایت اشکریزان باشد، هرچند به اندازه سر سوزن که این خود نشانه برآورده شدن دعاست.»
دعا و مناجات تون قبول باشه..🤲
«اللهم عجل لولیک الفرج»
https://eitaa.com/Writingskills
5.73M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
اینجا مشهد..
نیمهشب شنبه..
نزول رحمت الهی..
الهی شکر 🤲
https://eitaa.com/Writingskills
#اندر_احوالات_این_غیبت_دو_ماهه..
🌱امسال بازهم توفیق این رو داشتم که با گل دخترهای عزیز نهمی در دبیرستان #رضوان مشهد همراه باشم.
سال به نیمه رسید و افتادیم تو سرازیری پایان... همیشه به اینجا که میرسیم، چقدر زود تموم میشه... کاش که دیر نباشه!!
روزهای خاطرهانگیز و شیرینی رو در کلاس انشانگارش و نویسندگی میگذرونیم...
امیدوارم که بتونم یک خاطره و حس خوب از این کلاس به یادگار بذارم...
#یادداشتهای_یک_معلم
https://eitaa.com/Writingskills
با هشتک یادداشت های یک معلم و مربی همراه باشید..
راستی دور جدید چالش های نویسندگی مون از دو سه روز دیگه شروع میشه، منتظر باشید.
بروزرسانی محتوای کانال و پست های آموزشی رو هم براتون میذارم.
فعلا....👋