eitaa logo
مهـــارت‌های نویسنــدگی
560 دنبال‌کننده
690 عکس
162 ویدیو
8 فایل
🌱اینجا یک دانشکده‌ است. دانشکده‌ی مهارت‌های جادویی. جادویی از جنس نوشتن! اینجا شما یاد می‌گیرید که چطور با کلمات داستانی سحرآمیز بنویسید. «ویژه دختران نوجوان» 🌱ادمین:
مشاهده در ایتا
دانلود
می‌نویسم برای نوشتن در ذهنم تداعی میشود که نوشتن مگر نوشتن میخواهد؟ در جواب باید بگویم هر دردی دوایی دارد و هر مریض طبیبی . درد من گفتنی نیست ولی دوایش نوشتن است دوایش دست به قلم شدن است. شاید فکر کنی دیوانه‌ام خب درست فکر می‌کنی ، مردم طبیبشان معشوقه‌شان است من قلمم‌ . طبیعیست که فکر کنی من مجنونم ایرادی به تو نیست ایراد به من است که معشوقه‌ای ندارم . نه ، حالا که فکر می‌کنم خیلی هم ایرادی نیست چرا باید بد باشد؟ مگر حتما باید کسی با من باشد ؟ مگر خودم نمیتوانم از پس زندگیم بر بیایم ؟ راستش را بخواهی انگار نه . اگر می‌توانستم که به قلم و کاغذ پناه نمی‌آوردم . خدا مارا جفت آفریده خوب نیست در تقدیر خدا خدشه‌ای وارد کنیم اصلا در حدش نیستیم. میروم تا جفتی پیدا کنم . آه آنقدر عجله دارم جفت کفشم را هم پیدا نمیکنم ولی میگردم مگر دست کفش است که پیدا نشود پیدات میکنم خوب نیست جفت کفشی مانع رسیدن من به جفتم شود. ای بخشکی شانس ، نه ، ظاهراً قصدی برای پیدا شدن ندارد . تاسم جفت شش نیامد ولش کن میروم تا در تنهایی بمیرم . تشویش را حس میکنی؟ نمیدانم چه میخواهم اول می‌گویم جفتم قلم است بعد میروم تا جفتی پیدا کنم سپس مشکلی به کوچکی جفت کفشی من را منصرف میکند . در تمام سالیانی که از خدا عمر گرفته‌ام انقدر کژی و سستی ندیدم . معتقد بودم که سست تر از خانه عنکبوت نیست تا به خودم رسیدم . من همیشه صف شکنم ، همیشه اولین نفر با سر میروم در امور شر ، راه را ‌می‌گشایم تا بقیه راحت بتوانند بیایند . فکر کنم باید جایی این رویه را تغییر بدهم چه وقتی بهتر از الان ؟ اما چه کنم که غریزه‌ام نمی گذارد ، اینطور دوست دارد. دوست دارد خودش امیر باشد. دلم را پایتخت حکومتش کرده و می‌تازد به جنود خیرم. می‌کشد و غارت می‌کند و می‌سوزاند و ‌می‌برد. دل که نیست شده محل جمع آوری پهن الاغ .حالا تو هی بگو می‌گذرد ، آقا جان باشد بگذرد ولی یک جایی باید این دل صاحب مرده را خالی کنم دیگر . میدانی‌، غرق در دریای ابهامم . در حال حاضر از ایکس معادله چند مجهولی هم مجهول ترم . خودم خودم را نمی‌شناسم آنوقت انتظار دارم جفتم من را بشناسد و درک کند ، زهی خیال باطل اخوی . اغوا شده‌ام. در بیابانی بی سر و ته که تا چشم کار می‌کند خاک است و گل و رس ، نه راه پس دارم نه راه پیش. باید راه‌بلدی باشد بی راه بلد که نمی‌شود ،هر چقدر بروم به مقصود نمیرسم. تو فهمیدی چه میخواهم بگویم؟ خودم که نه. فقط دارم بلغور میکنم و سر خودم را به درد می‌آورم. حتما کاغذ دارد فریاد می‌کشد که این قلم لعنتی را انقدر روی من نکش . فقط داری خزعبلات پیاده می‌کنی حداقل دو کلام حرف حساب بنویس روم بشود بگویم منم به کمالم رسیدم. حتما قلم دارد می‌گوید لطفا مغزم را آب نکن من آمده‌ام تا در راه درست جان بدهم تو نگون‌بختی من چه گناهی کردم ولمان کن آقا. حتما انگشتانم از دستم عاصی شده‌اند ، به دردشان آورده‌ام . نکند در قیامت بر علیهم شهادت دهند . آقا من غلط کردم ببخشید تکرار نمی‌شود خودم کم بدبختی ندارم تو دیگر قوز بالا قوز نشو ، لطفاً ، خواهشاً ، وجداناً ، به کی قسمت بدهم دیگر اذیتت نمی‌کنم تو ببخش فقط. حق دارند بندگان خدا .کسی با خودم اینطور کند خشتکش را می‌کشم روی سرش مگر مسخره بازیست که بیایی وقتم را بگیری و بروی . خداروشکر که من جای آنها نیستم آنوقت مگر میشد درد و دل کرد ؟ از اینها بگذریم یک چیز را خوب میدانم . میدانم که دلم از من خیلی راضیست دست مریزاد و دمت گرمی می‌گوید ، درست است که معلوم نیست چه گفتم و چه می‌خواهم بگویم و چه می‌خواهم ولی آرام شدم ، نه ؟ هدفم هم همین بود ، می‌نویسم که نوشته باشم. طبیب من نوشتن است . تو اگر دوست داری تب کنی و طبیبت معشوقه‌ات باشد به خودت مربوط است من نه دوست دارم تب کنم نه دوست دارم کسی تیمارم کند ، خودم با نوشتنم خودم را سرپا می‌کنم.
📜ارسالی دوست خوب‌مون 🍀 در رابطه با کل متن نویسنده محترم، حرفی ندارم. بنظرم خوب نوشته شده و ایراد خاصی نمی‌بینم ولی.... 🍀یک حرف دارم فقط و از انتهای متن هم شروع می‌کنم. آخرین جمله رو ببینید! تمام موضوع متن در جمله‌ی پایانی اون هست. این یک مهارت هست که نویسنده بتونه کل متن رو در جمله پایانی جمع‌بندی کنه اما... درصد بسیاری از متن یکپارچگی موضوعی خودش رو از دست داده... اگر بعنوان مثال، تیتر متن این باشه: «درددل های یک دیوانه» نویسنده هر قدر مطالب رو پراکنده از زبان شخصیت بیان کنه، درسته.(هرچند که خود همین هم از یک نظمی تبعیت می‌کنه) اما اینجا تکلیف مشخص نیست. آیا پراکنده گویی های ذهن یک دیوانه است؟ یا درباره یک مسئله کاملا منطقی و علمی به نام نوشتار درمانی صحبت می‌کنه؟؟ پس این خیلی مهمه که ما در نوشته مون به مخاطب برسونیم هدف‌مون چیه👌 🍀درکل دفعه قبل هم گفتم ایشون خیلی خوب می‌نویسند و فقط با تکرار و استمرار باید سبک مختص خودشون رو پیدا کنند مطمئنا اون طور که از متن برمیاد بسیار بهتر از این می‌تونه باشه. موفق باشید 💐
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍀یکی از بخش‌های ویرایش متن، مربوط به زیبایی ظاهــری اون هست که خیلی به روان و راحت‌تر خوندن کمک می‌کنه. 👈مثلا اون قسمت‌هایی که متن یک ریتم مشخص داره یا چند جمله پشت سرهم آهنگین میشه، سعی کنید جدا بنویسید. مثلا اگر بخوایم متن این دوست‌مون رو طبق این گفته جدا کنیم، اینطور میشه👇 نیاز به استراحت ای طولانی دارم به رهایی در جنگلی بکر و کشف نشده با درختان سر به فلک کشیده که خزه های جنگلی اطراف آن را حدود احاطه کردند نیاز به رهایی در نت های پیانو کهنه نیاز به تنهایی و سکوت نیاز به گریختن از انسان های غیر انسانی البته این👆 جملات قدری اگر کوتاه تر بشن زیبایی اون بیشتره
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌱خرداد و امتحانات نهایی... گرمای هو☀️ صدای کولر آبی 🧊 و سکوت... هراز گاهی صدای ورق خوردن برگه‌های امتحان یا بوق یک ماشین از پشت پنجره. و منی که حسااااابی خوابم گرفته...🥱 https://eitaa.com/Writingskills
1.37M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
سلام... روز آفتابی تون بخیر. آخ که چقدر دل هوای آب‌تنی داره😍 https://eitaa.com/Writingskills
🌴چگونه نویسنده رمان شویم؟‌ ✅مدل ذهنی رمان‌نویس»الیزابت گیلبرت که نویسنده‌ای موفق و جهانی است نگاهش را در مورد شغل نوشتن این‌گونه توصیف می‌کند: «من همیشه احساس کرده‌ام اینکه از خلاقیتتان انتظار داشته باشید که به‌طور منظم به شما چک دستمزد بدهد، خیلی بی‌رحمانه است. من تمام مدتی که در حال تمرین نویسندگی بوده‌ام، شغل داشتم. حتی بعدازاینکه کتابم چاپ شد شغلم را رها نکردم چون نمی‌خواستم مسئولیت هزینه‌های زندگی را به دوش نویسندگی بگذارم. چون می‌خواستم خلاقیتم را امن و آزاد نگه‌ دارم. من همیشه به‌سختی کار کرده‌ام تا خلاقیتم امن و آزاد بازی کند. این کار باعث شد من حامی خودم باشم.» 🍋همۀ نویسنده‌ها باید حامی خودشان باشند تا خلاقیتشان مجالی برای بروز پیدا کند. 🥑به‌عنوان یک رمان‌نویس باید قبل از هر چیز به خودتان اعتماد داشته باشید. ایمان داشته باشید که خلاقیت لازم برای نوشتن را دارید. 🍓باید اراده‌ای قوی داشته باشید تا از عهدۀ روزهایی که هیچ‌چیزی در ذهنتان وجود ندارد و به‌اصطلاح دچار خشک‌طبعی شده‌اید رهایی پیدا کنید. 🌽دارا بودن ارادۀ قوی به شما کمک می‌کند تا از عهدۀ ناملایمات این کار برآیید و بتوانید خلوت خوبی برای نوشتن ایجاد کنید. ✨اگر به خودتان ایمان نداشته باشید وقتی با سختی نوشتن مواجه می‌شوید ممکن است جا بزنید و برای همیشه از خیر نوشتن بگذرید. 🍉به‌عنوان یک رمان‌نویس لازم است استقلال فکری داشته باشید. شما اصول و قواعد نوشتن را یاد می‌گیرید تا آن فکر منحصربه‌فردی را که در ذهنتان هست به بهترین شکل روی کاغذ بیاورید.»
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا