❤️چه مصرعهای زیبایی و چه پردههای باشکوهی.... به ولادت آقا نزدیک میشیم..❤️
https://eitaa.com/Writingskills
#دست_نوشته
خیلی وقت است که در انتظار روشنایی و نور خورشید هستیم که جرقه ای بزند و فرجی برساند
چند وفتی میشود که مردم در کویر دل خود مانده اند ، مانده ایم در کویری که تاریکی بر آن چنبره زده و مانع دیدگانمان شده است .
با وجود تاریکی ، کویر را کورکورانه میگردیم و هنگامی که به یکدیگر برخورد کردیم عصبانی شده و بد و بیراه به هم میگوییم
مردم همگی خسته اند در قبال این تاریکی !تاریکی که سبب گمشدنمان در این کویر بیرحم شده است .
امیدوارم در اثنای این مردم جاهلی وجود نداشته باشد که چشمانش به این تاریکی عادت کند و در هنگام طلوع خورشید ، خورشید را به عنوان منبع روشنایی قبول نکند که اگر اینگونه باشد دنیا به فنا میرود
"طلوع خورشید "
مهـــارتهای نویسنــدگی
#دست_نوشته خیلی وقت است که در انتظار روشنایی و نور خورشید هستیم که جرقه ای بزند و فرجی برساند چن
#دست_نوشته
📜ارسالی دوست خوبمون
🍀متنی ادبی با زبانی استعاری.
پس از کلمهی امیدوارم، جمله از لحاظ دستوری درست نیست یا علائم نگارشی اون جایگذاری نشده برای همین ریتم خواندن رو کند کرده.
🍀اواسط پاراگراف دوم هم که دوبار کلمه خورشید اومده بهتره یکی ش تغییر کنه و واژهی هم معنی برای اون بکار بره.
تکرار کلمه اون هم پشت سرهم جایز نیست.
به علت اینکه متن کوتاه بود، بیشتر از این نمیتونم راجع به قلم نویسنده نظر بدم.
موفق باشی 💐
«من چه سبزم امروز
و چه اندازه تنم هوشیار است
در دلِ من چیزی است، مثلِ یک بیشهی نور، مثلِ خوابِ دمِ صبح
و چنان بیتابم، که دلم میخواهد
بِدَوم تا تهِ دشت، بروم تا سرِ کوه...»
https://eitaa.com/Writingskills