#حدیث_نفس
#مناجات_با_خدا
از یاد خدا دوری و غفلت، به چه قیمت؟
من ماندهام و این همه ذلت، به چه قیمت؟
از نعمت سرمایهی خود، بهره نبردم
سرمایهی عمرم شده حسرت، به چه قیمت؟
گیرم که گناه است و نشاطش که چنین نیست
ای دل تو بگو بردنِ لذت، به چه قیمت؟
یکبار نگفتم به خودم، لحظهی غفلت
آزرده شود حضرت حجت به چه قیمت؟
از بس که نچرخیده زبانم به مناجات
شد ورد لبم تهمت و غیبت، به چه قیمت؟
غافل شدن از مرگ و قیامت هنری نیست
رسوایی در روز قیامت به چه قیمت؟
دلبستهی دنیا شدم و ماحصلم سوخت
رفت از کف من فیض شهادت، به چه قیمت؟
درماندهام از معرفت حق که مرا هم
با کوه گناه، کرده دعوت، به چه قیمت؟
مقصود، علی باشد و فردوس بهانهست
بی روی علی، دیدنِ جنت به چه قیمت؟
صد شکر که در خیل محبین حسینم
خارج شوم از بزم محبت به چه قیمت؟
در کوفه همه پشت به ارباب نمودند
حیرت زده ام که به چه قیمت؟ به چه قیمت؟
از کوچکی و پستی دنیا چه بگویم
غارت شده پیراهن حضرت به چه قیمت؟
✍ #محمدجواد_شیرازی
@YAAliyaho
سلام با حال خوش بی رحمت بخونید
#مناجات_با_خدا
#امام_حسین_ع_گودال_قتلگاه
هرچند از معایب، در من نشان زیاد است
اما همیشه لطفت، ای مهربان زیاد است
یک کوه درد دارم، شد آه و گریه کارم
چیزی به لب نگویم، سِرّ نهان زیاد است
هر بار آمدم تا با توبه بازگردم
با خُدعه گفت نفسم: حالا زمان زیاد است
این قدر پیش مردم، باآبرو نخوانم
خیلی گناه و جرمِ من بی گمان زیاد است
دستم تُهیست اما دلخوش به مرتضایم
در کیسهاش برایِ ما قرص نان زیاد است
در میزنم مکرر، رو میزنم به حیدر
دور از سرای مولا شَر و زیان زیاد است
دنبال راه عشقم، در به در حسینم
هرچند در مسیرش زخم زبان زیاد است
هر لحظه در عذابم، بی کربلا خرابم
دلتنگیام برای آن آستان زیاد است
**
آب روان زد آتش بر قلب سینهزنها
شرم نگاه ما بر آب روان زیاد است
نوع سلاح باید در حد عرف باشد
نیزه زدن برای حجم دهان، زیاد است
جای تعجبی نیست، پاشیده خون به هر سو
وقتی که کُند باشد خنجر، تکان زیاد است
مذبوحِ بالقفا را باید به پشت چرخاند
بس کن رسید زهرا، داد و فغان زیاد است
✍ #محمدجواد_شیرازی
#امام_حسن_مجتبی_ع_مدح؛ #امام_حسین_ع_مدح
ذات حقست فقط قدر و بهای حَسنین
راه قربِ به خدا چیست؟ لقای حَسنین
در حسینیه مُوحّد شدنم کامل شد
بندهام، سجده کنم رو به خدای حسنین
آبرودار شدن، ماحصل نوکری است
هست، عزت همهاش تحت لوای حسنین
فاطمه بی برو برگرد تلافی بکند
هر کسی کارِ کمی کرد برای حسنین
کیمیا میشود از خیرِ مجاور شدنش
گردِ خاکی که نشیند به سرای حسنین
اینکه در سلسلهی سینه زنان، سینه زدیم
بوده تأثیر مناجات و دعای حسنین
ذکر مادر پدرم نام حسین است و حسن
جان مادر پدرم هم به فدای حسنین
نذر کردم بروم ماه صفر، صحن نجف
تا کنم طوف علی بهر رضای حسنین
اربعین پای پیاده، حرم ثارالله
کاش دستم برسد تذکرههای حسنین
دل من لک زده تا زائر شش گوشه شود
دست خالی من و لطف و عطای حسنین
بارها گفت نبی این دو پسر جان منند
این همه ظلم نبودهست سزای حسنین
هر دو آقای مرا تشنه به مقتل بردند
کاش امسال بمیرم به عزای حسنین
✍ #محمدجواد_شیرازی