صدای دعای سحر پخش میشد تو خونه. صدای وضوگرفتنش از شیر کنار حوض میومد. صدای انداختن دونه های تسبیحش قشنگ بود. صدای گریه های پنهانِ وقت سحرش دل میلرزوند.
باید براى شکسـتن امواج و طوفانها و فتنهها و جلوگیرى از سیل آفتها به سلاح پولادین صبر و ایمان مسلح شویم.
دلم برای از افطار تا سحر حرف زدن و از دلتنگی کربلا گفتن تو ناشناس یکی از کانالای مذهبی سال ۹۸ تنگ شده !
... چون وظیفه یک دوست آن است که
از هر جهت مواظب دوستش باشد ، لذا
من هم با همه بی لیاقتی خود چند نکته
را متذکر می گردم و آن اینکه برادر، ماه
رمضان ، ماه قرآن است و شادابی دلهای
بیدار با طراوت قرآن ، بلکه مهم تر از آن
حیات ما قرآن است و با او بودن . . پس
هیچ وقت ، زندگی بدون قرآن را ، قبول
مکن ودر پناهقرآن زشتیها را از خودمان
دور کنیم و با توسل و تمسک به قرآن
خوبیها را در خود پرورش دهیم و بارور
کنیم.
برادرم ؛ خیلی از برادران در موقعیت سنی
شما ، ارتباط خوبی با قرآن و کتاب های
خود سازی داشته اند و خوب از خودشان
مواظبت میکردند اما همینکه چندصباحی
از عمرشان گذشت بی حال شدند و حال
عبادت و مناجات و مطالعه کتب اسلامی
را از دست دادند.لذا مواظبت کن از حالات
خودت تا دچار این کسالتروحی نشوی که
ان شاء الله هیچ وقت نخواهی شد و این
تذکرات به خودت قسم ، به خودم هست
نه به تو . به هر حال از شما خیلی التماس
دعا دارم.
؛
شهید مهدی خوش سیرت