•| مَلْجَأ |•
شیعه ی مرتضی علی 'ع عمر هدر نمی دهد
شیعه ی مرتضی علی'ع . . . .
* ادامهش با شما
https://harfeto.timefriend.net/16793376580744
وظیفهی امروز دانشجوی مطلوب، «ایجاد تحوّل در خود و جهان» است ...
حرکتتان را مبنایی و با نگاه به افقهای بلند تنظیم کنید
- امام خامنهای -
•
.
جمهوری اسلامی ایران و نظم جدید جهانی
به قلم: میثم قلیپور؛ نویسنده و پژوهشگر حوزه انقلاباسلامی
منبع: ماهنامه تخصصی گرای انقلاب
•
.
22 بهمن 1401؛ چهل و چهارمین سال پیروزی انقلاب اسلامی ایران است. انقلابی که در ذهن هیچ اندیشمند، نظریه پرداز، تحلیلگر و دستگاههای امنیتی و اطلاعاتی نمی گنجید. تحلیلگران سازمان سیا در آبانماه سال ۱۳۵۷ در گزارشی کاملاً سری دربارۀ آیندۀ شرایط سیاسی ایران به دولت وقت ایالات متحده گفتند: «انتظار میرود که شاه تا ده سال آینده فعالانه در قدرت باقی باشد». کارتر رئیسجمهور وقت آمریکا بهحدی به قدرت شاه و کشور و آرامش آن مطمئن بود که در جملهای خطاب به شاه، ایران را «جزیرهی ثبات» نامید. اندیشمندانی چون تدا اسکاچپول اذعان داشتند که «انقلاب ایران موردی از انقلاب اجتماعی بود که غیرقابل انتظار و حیرتانگیز برای کلیهی تئوریپردازان انقلاب بود.» و یا میشل فوکو (فیلسوف و جامعهشناس فرانسوی) ضمن سفر به ایران، به این نتیجه میرسد که این انقلاب پدیدهای نو و منحصربهفرد است. مهمترین دستاورد این انقلاب را باید خود «وقوع انقلاب اسلامی» دانست. در تاریخ معاصر سه موج بزرگ بیداری اسلامی در تعیین و تبیین سرنوشت سیاسی جوامع اسلامی در نظام مدرن حاکم بر جهان، تأثیری عمیق و گسترده برجای گذاشتند؛
•
.
موج اول بیداری اسلامی در برابر پدیده غرب در قرن نوزدهم میلادی شکل گرفت. در این موج، کشورهای اسلامی شاهد قیام های گسترده مردمی برای کسب استقلال و آزادی از سلطه استعمار انگلیس و دیگر کشورهای استعمارگر اروپایی بودند. اما پایان موج اول با ظهور ناسیونالیزم و پان عربیسم همراه گردید. هرچند رهبران و پیشگامان موج اول بیداری اسلامی آغازگر بیداری و تحرک در جوامع اسلامی بودند اما نتوانستند بیداری اسلامی را در آن زمان حساس که مقارن با افول امپراتوری عثمانی و گسترش استعمار غربی بود به درستی تئوریزه کنند و اهدافشان را در یک نظام سیاسی و اجتماعی سازگار با شرایط عصر مدرن و ظهور دولتها نهادینه کنند ایده¬هایی نظیر پان اسلامیزم، پان عربیسم، جریانهای سلفی رشید رضا و بعد اخوان المسلمین همه و همه واکنشهای کمتر سازمان یافته و تا حدودی منفعلانه در برابر استعمار و تهاجم سیاسی و فرهنگی غرب بودند و هیچکدام نتوانستند یک ساختار مشخص و عملی سیاسی و اجتماعی را برای ملتهای مسلمان طراحی و پیاده کنند.
•
.
موج دوم بیداری اسلامی؛ با پیروزی انقلاب اسلامی ایران به رهبری امام خمینی آغاز شد. انقلاب اسلامی ایران که به تاسیس یک نظام اسلامی منجر شد مدل جدیدی از نظام سیاسی را در جهان اسلام با شعار نه شرقی نه غربی در دوران نظام دو قطبی عرضه کرد. رهبران موج دوم بیداری اسلامی هم شناخت دقیقنری از استعمار و استثمار و هم برنامههای علمی و عملی برای ایجاد یک نظام سیاسی مستقل مبتنی بر احکام اسلامی داشتند. جهان غرب از همان روزهای آغازین اهمیت انقلاب اسلامی ایران را به عنوان الگویی که میتوانست به موج گستردهای از انقلابها و نهضتها در کشورهای اسلامی منجر شود دقیقاً درک کرده بود و برای جلوگیری از گسترش آن وارد عمل شد. سیاست غرب برای تضعیف جمهوری اسلامی و برای جلوگیری از الگوبرداری از آن شامل دو تز اساسی بود؛ اول درگیر کردن ایران با مشکلات داخلی و منطقهای از راه تشویق حکومت بعث عراق به حمله به ایران، دوم برجسته¬سازی شکاف شیعی سنی در منطقه و دامن زدن به پروژه ایران هراسی. به رغم تمامی تلاشها تأثیرات انقلاب اسلامی ایران تا مرزهای اروپا (سوریه، لبنان، فلسطین و نیز تا شمال آفریقا و کشورهای مغرب) رسید.
•
.
موج سوم بیداری اسلامی، جنبشهای اجتماعی در غرب آسیا بود که از تونس شروع گردید و به مصر، لیبی و سایر کشورهای منطقه سرایت کرد که به سرانجام خاصی نرسید و همگی یا به بیراهه رفتند و یا در همان نطفه خفه شدند و در برخی از کشورها نظیر سوریه و عراق نیز مدل قلابی بیداری اسلامی با ظهور داعش به نمایش گذاشته شد که به خوبی توسط ادامه دهندگان موج دوم و با همکاری نیروهای مقاومت در منطقه شجره آنها خشکید.
•
.
حال پس از گذشت چهل و چهار سال از موج دوم بیداری اسلامی که منجر به تشکیل حکومت با تمام کاستیها و منفعتها گردید؛ شاهد تحولات عظیمی در جهان هستیم. اکنون به وضوح شاهدیم که معادلات قدرت در جهان نسبت به چند دهه گذشته بسیار تغییر یافته است. آمریکا و شرکایش در عرصه بینالملل، گام به گام در مسیر منزوی شدن پیش میروند و جمهوری اسلامی ایران، به عنوان کشوری که در منطقه «قلب» جهان {هارت لند} قرار گرفته است، روز به روز بر دامنه قدرت و اثرگذاری خود میافزاید. قدرتهای بزرگی چون چین و روسیه، ایران را به عنوان یک عامل تعیینکننده در مناسبات منطقه و جهان پذیرفتهاند و صلاح خود را در ارتباط و هم افزایی با آن میبینند. تا جایی که یکی از تحلیلگران روسی چندسال پیش، جمهوری اسلامی را «رهبر منطقه با پتانسیل تاثیر فرامنطقهای» معرفی کرده بود.
•
.
از طرفی کشورهای کوچک آسیا، آفریقا و حتی آمریکای لاتین، با الهام گرفتن از ایران، شهامت چالش با نظام سلطه را یافتهاند و علی رغم تمام تلاشهای ایالات متحده، شاهدیم که دولتهایی با مواضع ضدآمریکایی در این کشورها روی کار میآیند. در این میان، روسیه که قرار بود در حصاری آهنین توسط ناتو محدود شود، به یکی از پایگاههای استراتژیک غرب، یعنی اوکراین حمله کرده و خواستار تغییر معادلات موجود است. مارک میلی، رئیسستاد مشترک ارتش آمریکا در دیدار با نظامیان اذعان کرده که «اگر وضعیت جنگ اوکراین به همین منوال ادامه یابد، نظم جهانی که در 78 سال گذشته ایجاد کردهایم، فرو میپاشد.» این گفتار، به خوبی حکایت از اهمیت نبرد اوکراین و تبعات آن دارد. جنگ اکراین و روسیه به اذعان بسیاری از اندیشمندان و تحلیلگران، دنیای جدیدی را به ارمغان خواهد آورد و جهان شاهد یک پیچ تاریخی است. حال سؤال اساسی نقش حکومت برآمده از موج دوم بیداری اسلامی در این نظم جدید جهانی و چگونگی حضور سخت افزاری و نرم افزاری در این نظم جدید بهمنظور تأمین منافع و امنیت کشور و به حاشیه نرفتن است؟!
•
.
در این بین، وظیفه دانشجویان و دانشگاهیان رصد کننده تحولات جهانی در کوتاهمدت، شناسایی جبههبندیها و صفآراییهای موجود و در میان مدت آمادگی برای نقشآفرینی در تحولات جهانی به سود جبهه حق است. حال میتوان علت دست و پا زدن دشمنان جمهوری اسلامی برای زنده نگاه داشتن آشوبها و التهابات ساختگی در کشور و تمرکز آنها بر فضای دانشگاهی و نخبگانی را فهمید. آنها که خوب میدانند در تحولات نظم جهانی، ایران یک عنصر مهم و نقشآفرین است، در تلاشاند نخبگان این سرزمین را که به تعبیر رهبری، در خط مقدم این عرصه قرار دارند، سرگرم حوادث روزگذر و توهمات ساختگی کنند تا ازاندیشه ورزی و کنشگری پیرامون جایگاه آینده ایران در نظم نوین، جلوگیری کنند. این آخرین تلاش مذبوحانه غرب برای ممانعت از ظهور ایران قوی است که صدالبته با هوشیاری مردم و نخبگان متعهد، به جایی نخواهد رسید.