تو از راهی دور
از دامان کوچه پس کوچه های کاهگلی
از تن خسته ی جاده های پر پیچ و تاب
با عطر یاس
و هزار قُمری خفته
در مردمک سیاه چشمانت می آیی
چه با شکوه ست لحظه ی نزول تو
همچون قامت رنگین کمان
در آغوش باران...❗️
می بینمت ، یادم می افتد
که چه #شعرهای نخوانده
چه حرفهای ناگفته
چه شبهای بی سپیده
چه روزهای بی غروب
چقدر مانده برای با تو بودن
و به تماشا نشستنت
تو خواب کدام درخت باغچه ای؟
که این گونه به فصل آمدنت
سبز می رقصند...
من تو را
همچون رویای مخمل پروانه در پیله
دوست دارم...