پیڪر پسرشونُ ڪھ اوردند
چیزۍ جز دو سـھ کیلو استخون نبود !
پدر سرش رو بالا گرفت و گفت :
حـٰاج خانوم غصـھ نخوریا !💔
دقیقا وزن همون روزیـھ ڪھ خُدا
بھمون هدیـھ دادِش...
#شهدا
🔰 #شهدا
🔻شهید سید مرتضی آوینی:
خدايا، تو را شكر ميكنم كه مرا در كوه غم گداختی و در دريای درد آبديده كردي و در برابر حوادث روزگار روئينتن نمودی تا سختترين مشكلات حيات و خطرناکترين ضربههای تاريخ را عارفانه و عاشقانه تحمل كنم.
#ماه_رمضان
9.11M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎬 #استوری | #شهدا
🔻ای که مرا خوانده ای راه نشانم بده...
سخت تر از شهادت با خنجر داعش
و شهادت با گلوله های اجنبی
شهادت با لگد های هم وطنته ... :)
#شهید_آرمان_علی_وردی
#برای_ایران
#شهدا
شهیدی که از بی کسی برای آب نامه می نوشت...💔
#شهیدیوسفقربانی
منطقه شهادت:شلمچه(کربلای ۵)
#برای_ایران
#شهدا
«علی معتقد بود،نفرت داشتن نسبت به کسی، مانع شهادت است ؛بارزترین خصوصیت اخلاقیش،عفو وبخشش بود بی دلیل وبی منت»
سید علی زنجانی
#برای_ایران
#شهدا
1.73M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 زیباترین عمامه بوسی
🔹زیباترین عمامه بوسی مربوط به جبهههای مقاومت و زمانی است که سردار سلیمانی عمامهی شهید مدافع حرم شیخ مصطفی خلیلی بلوطکی را میبوسد.😭
#شهدا
#برای_ایران
#لبیک_یا_خامنه_ای
صادق آهنگران تو یه تیکه از شعرش میخونه،
شمعِ شبهای دوعیجی میشدیم؛
میدونید این مصرع یعنی چی؟!
عراق تو منطقه دوعیجی بمبِ فسفری مینداخت.
فسفر وقتی با اکسیژن هوا ترکیب بشه
شعلهور میشه، رزمنده ها که زیر این بمب
ها گیر میکردن، فسفر به تنشون میچسبید،
و با هیچ وسیله ای دیگه خاموش نمیشد و اونا
میسوختن و میسوختن و میسوختن...
و صبح، باد خاکستر هاشون رو میبرد...
به خدا قسم که ما خیلی مدیونیم!
چه خون هایی ریخته شد تا ماها شاید
بیدار بشیم، تا شاید بیایم پایِ کار..
#شهدا #هفته_دفاع_مقدس
🌷شهید احمد علی نیری
من چهار سال از ایشان کوچک تر بودم، اما شخصیت ایشان بسیار در من تاثیر گذاشته بود. توجه او به نماز اول وقت و مناجات عاشقانه او در تمام نوجوان هایی که اطراف او بودند تاثیر گذاشته بود. البته اینها همه از تاثیرات استادی مانند حاج اقا حق شناس بودایشان برای ما داستان ها و روایت های بسیاری در فضیلت نماز اول وقت و با حضور قلب می گفت.
✅ دیده بودیم که بارها آیت الله حق شناس ایشان را صدا می زد و آهسته و به طور خصوصی او را نصیحت می کرد.
ندیده بودم که احمد آقا کسی را در جمع نصیحت کند. به جای این کار کاغذ های کوچکی بر می داشت و معایب اخلاقی ما را داخل آن می نوشت. بعد آن را به طور مخفیانه به شاگرد هایش تحویل می داد.
یک بار وقتی احمد اقا شروع به نماز خواندن کرد رفتم و در کنارش مشغول نماز شدم، دقایقی بعد از این کار خودم پشیمان شدم!
احمد اقا بعد از اینکه نماز را شروع کرد به شدت منقلب شد. بدنش میلرزید. گویی یک بندهی حقیر در مقابل یک سلطان با عظمت قرار گرفته.
در روایات ما نماز را معراج مومن معرفی کرده اند. اعتقاد قلبی من و همه شاگردان احمد اقا این بود که تمام نمازهایش مخصوصا در سال های اخر نشان از معراج داشت! یعنی هرنماز احمدآقا یک پله او را به خدا نزدیک تر می کرد.
البته او خیلی کتوم بود، یعنی از حالات درونی خود حرفی نمیزد.
📙برگرفته از کتاب عارفانه.
#شهدا
#احمدعلی_نیری