شهید مسلم خیزاب سال 1359 دیده به جهان گشود و 26 مهر 1394 در سوریه در نبرد با تروریستهای داعش به شهادت رسید؛ پس از شهادتش بود که برخی از زوایای زندگی او و آرزوی شهادتش بر مردم آشکار شد و جزء آن دسته از شهدایی شد که بسیاری از مردم به سمت شناخت او گرایش پیدا کردند.
ورود شهید خیزاب به سپاه؛ «من یک بال را از سپاه گرفتم»
اعظم رنجبر همسر شهید مسلم خیزاب با اشاره به علاقه همسرش به سپاه گفت: بعد از گذراندن دوران دبیرستان یکی از دوستان آقا مسلم سر مزار شهید خرازی به ایشان پیشنهاد میدهد که من میخواهم برای عضویت در سپاه اقدام کنم و شما هم اگر دفترچه میخواهید بگیرید و درنهایت با هماهنگی یکدیگر دفترچه میگیرند. سپس شهید خیزاب به تهران منتقل میشوند و 4 سال دوره دانشگاهشان را در تهران سپری میکنند.
وی افزود: سپس بلافاصله بعد از اتمام دوران دانشگاهشان در 23 سالگی به خواستگاری من آمدند و ازدواج کردیم، بعد از به دنیا آمدن محمدمهدی هم در مقطع فوق لیسانس که در کشور نفر اول شدند مجدداً از دانشگاه امام حسین(ع) تهران فارغ التحصیل شده و به نوعی در این مسیر بزرگ میشوند.
همسر شهید خیزاب افزود: ایشان در روز خواستگاری به من گفتند: «من یک بال را از سپاه گرفتم و منتظر یک بال دیگرم برای پرواز» و من فکر میکنم قرار گرفتنشان در این مسیر هم به خاطر فعالیتشان در بسیج و سپاه باشد.
کانال حفظ آثار شهدای دستجرد
https://eitaa.com/Yad_shohada1398
14.8M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
سخنان فرزند #شهیدمسلم_خیزاب 🌷درششمین سالگرد پدرشان در گلستان شهدای اصفهان🌷
#راهشان_پر_رهرو🌷
کانال حفظ آثار شهدای دستجرد
https://eitaa.com/Yad_shohada1398
✍علاقه شدید شهید مسلم خیزاب به رهبر معظم انقلاب اسلامی:
شهید علاقه ی زیادی به رهبر داشتند وقبل از شهادتشان به من سفارش کرده بودند اگر من شهید شدم واز شما پرسیدند چه چيزی میخواهید بگویید 《 دیدار حضرت آقا》
🍃ایشان بارها تاکید کرده بودند اگر در مسیر سپاه نبودم نمی توانستم به چنین درکی برسم ......
کانال حفظ آثار شهدای دستجرد
https://eitaa.com/Yad_shohada1398
علی رحیمی دستجردی آزادهای که بر مزار خودش فاتحه خواند
ازادهای که بر مزار خودش فاتحه خواند
آزاده علي رحيمي، در حالي كه نوجوان بود به سختي خودش را به جبهههاي جنگ رساند. او پس از حضور در چندين عمليات در شبي كه نبرد سختي براي بازپسگيري فاو از سوي عراقيها صورت گرفت، ابتدا از ناحيه پا مجروح شد و سپس به اسارت درآمد اما بعد از آزادي در حالي كه 40درصد جانبازي داشت، متوجه شد نامش در ليست شهدا ثبت شده و يادماني در گلزار شهداي روستايشان برايش بنا شده است. متن زير روايتهايي از حضور رحيمي در جبهه، اسارت و آزادي است كه پيشرو داريد.
کانال حفظ آثار شهدای دستجرد
https://eitaa.com/Yad_shohada1398
حفظ آثار شهدای دستجرد
علی رحیمی دستجردی آزادهای که بر مزار خودش فاتحه خواند ازادهای که بر مزار خودش فاتحه خواند آزاده
يك: رزمنده نوجوان
17 ساله بودم كه مثل خيلي از نوجوانها و جوانهاي آن دوران به تأسي از امام شهيدان راهي ميدان نبرد شدم. البته سن من با آنچه در شناسنامهام درج شده بود چند سالي تفاوت داشت. هنگام تولد، پدرم شناسنامهام را چند سال بزرگتر گرفته بود، تا به باوري كه آن روزها رواج داشت زودتر مرد شوم،بنابراين نسبت به جثهاي كه داشتم سنم خيلي كمتر از شناسنامهام نشان ميداد و به راحتي قبول نميكردند كه به جبهه بروم.
در سالهاي 65 و 66 در دو مرحله براي آموزش خودم را به پادگان امام حسين(علیه السلام) اصفهان رساندم. بعد از پايان دوره به خاطر جثه كوچكي كه داشتم، خانوادهام مانع از اعزام من به جبهه شدند. التماسهايم هم فايده نداشت تا اينكه توانستم راهكاري براي رفتن به جبهه پيدا كنم. به خانوادهام گفتم اگر براي اعزام رضايت دهند دوره حضورم در جبهه را ميشود به حساب دوران سربازيام حساب كرد. با اين ترفند رضايتشان را كسب كردم. مرداد ماه 66 بود كه از طرف لشكر امام حسين(علیه السلام) به جبهه اعزام شدم و دو دوره توانستم در چند عمليات از جمله كربلاي 10 حضور داشته باشم.
دو: اسارت
شامگاه 28 فروردين سال 67 در پاتكي كه براي بازپسگيري فاو انجام شد حضور داشتم. آن شب به دو ستون در حال پيشروي بوديم كه ناگهان نورافكن عراقيها از دو سمت روشن شد. دشمن دستمان را خوانده و عمليات لو رفته بود. ما به ناگاه از دو طرف هدف تيربارهاي دشمن قرار گرفتيم و قيچي شديم. فرمانده گروهانمان محبوبي نام داشت كه آن شب شهيد شد. او مدام فرياد ميزد هر كس توانش را دارد به عقب برگردد اما ما در حال پيشروي بوديم. صداي انفجار و پرتاب گلوله و خمپاره فضا را پر كرده بود كه ناگهان فريادم به آسمان بلند شد. هنوز هم گاهي طنين آن فرياد را در گوشم ميشنوم. گلولهاي كشكك زانويم را شكافته و درد وحشتناكي وجودم را فرا گرفته بود. خون به شدت از جراحت پايم فوران ميكرد.
در حالي كه آتش بيامان بر سرمان ميباريد، دو رزمنده خودشان را به من رساندند و بعد از بستن جراحتم با دستمال، زير بغلهايم را گرفتند و به عقب بردند. مسير تا رسيدن به محل امن خيلي طولاني بود. خونريزي شديد باعث شده بود خودم را رها كنم. همين موضوع باعث سنگيني بيشترم شده و خستگي دو رزمنده را براي انتقال من بيشتر ميكرد. از طرف ديگر عراقيها در تعقيبمان بودند. دست به دامان دو رزمنده شدم و التماس كردم من را رها كنند و جانشان را نجات دهند. نميخواستم آنها اسير عراقيها شوند يا خطري ديگر تهديدشان كند. التماسهايم را كه ديدند كنار خاكريزي من را رها كردند و در تاريكي شب ناپديد شدند. من تكيه به خاكريزي داده بودم. آتش باري بيامان از دو طرف ادامه داشت. هواپيماهايمان مواضع دشمن را بمباران ميكردند با اين حال عراقيها با توان بيشتري قدم به قدم خودشان را به ما نزديكتر ميكردند تا اينكه چند سرباز عراقي را بالاي سرم ديدم.
کانال حفظ آثار شهدای دستجرد
https://eitaa.com/Yad_shohada1398
(زیارتنامه امام حسن مجتبی علیه السلام)
بسم الله الرحمن الرحیم💐
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَا بْنَ رَسُولِ رَبِّ الْعالَمینَ
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَا بْنَ اَمیرِ الْمُؤْمِنینَ
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَا بْنَ فاطِمَهَ الزَّهْراَّءِ
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا حَبیبَ اللّهِ
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا صِفْوَهَ اللّهِ
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَمینَ اللّهِ
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا حُجَّهَ اللّهِ
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا نُورَ اللّهِ
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا صِراطَ اللّهِ
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا بَیانَ حُکْمِ اللّهِ
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا ناصِرَ دینِ اللّهِ
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا السَّیِدُ الزَّکِىُّ
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا الْبَرُّ الْوَفِىُّ
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا الْقاَّئِمُ الاْمینُ
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا الْعالِمُ بِالتَّأویلِ
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا الْهادِى الْمَهْدِىُّ
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا الطّاهِرُ الزَّکِىُّ
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا التَّقِِیُّ النَّقِىُّ
السَّلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا الْحَقُّ الْحَقیقُ
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا الشَّهیدُ الصِّدّیقُ
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَبا مُحَمَّدٍ الْحَسَنَ بْنَ عَلِی وَ رَحْمَهُ اللّهِ وَ بَرَکاتُهُ
#شبتون_حسنی💐
کانال حفظ آثار شهدای دستجرد
https://eitaa.com/Yad_shohada1398
ziyarat-imamhassan-arabic.mp3
692.1K
زیارتنامه صوتی 🎧
امام حسن مجتبی "علیه السلام"
کانال حفظ آثار شهدای دستجرد
https://eitaa.com/Yad_shohada1398
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🥺اشک های شیربچه یمنی به دلیل جاماندن از نماز جماعت ❤️❤️
📌 اینکه میگن در آخرالزمان چشم تون به یمن باشه ، بی خود نمیگن
🤔کدوم ماها بلدیم اینجوری بچه تربیت کنیم ؟؟
کانال حفظ آثار شهدای دستجرد
https://eitaa.com/Yad_shohada1398
🕊زیارتنامه ی شهدا🕊
🌹🌱🌹🌱اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَولِیاءَ اللهِ وَ اَحِبّائَهُ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَصفِیَآءَ اللهِ وَ اَوِدّآئَهُ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی مُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ الوَلِیِّ النّاصِحِ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی عَبدِ اللهِ ، بِاَبی اَنتُم وَ اُمّی طِبتُم ، وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم ، وَفُزتُم فَوزًا عَظیمًا ،فَیا لَیتَنی کُنتُ مَعَکُم فَاَفُوزَمَعَکُم🌹🌱🌹🌱
🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊
#شادی_روح_شهدا_صلوات
اللّهُمَّ_عَجِّلْ_لَوِلیِڪَ_اَلْفَرَجْ
#صبحتون_معطربه_عطرشهدا
#التماس_دعا
کانال حفظ آثار شهدای دستجرد
https://eitaa.com/Yad_shohada1398