eitaa logo
حفظ آثار شهدای دستجرد
585 دنبال‌کننده
18.3هزار عکس
4.1هزار ویدیو
40 فایل
این کانال برای حفظ آثار و روایات و اطلاع رسانی از مراسمات و برنامه های فرهنگی شهدای دستجرد جرقویه اصفهان ایجاد گردید خادم کانال شهدا @Aalmas_shohada لینک پیج حفظ آثارشهدای دستجرد در روبینو https://rubika.ir/almas1397f
مشاهده در ایتا
دانلود
هرچند دل از تو در بند بلاست شادیم که دین و هستی ما کی این شب تیره را خواهی کرد بی روی تو هر شب، یلداست اللهم عجل لولیک الفرج 🤲 کانال حفظ آثار شهدای دستجرد https://eitaa.com/Yad_shohada1398
شب یلدا کجایی؟؟ زیر کرسی کنار بخاری در یک رستوران باکلاس.. هر جا هستی قدر امنیتت را بدان !!! یلدا مبارک 🍉 کانال حفظ آثار شهدای دستجرد https://eitaa.com/Yad_shohada1398
49.9M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌹🍃 🍃 گزارش تصویری رزمایش همدلی شب یلدا حوزه مقاومت بسیج شرکت‌ خطوط لوله‌ و مخابرات‌ نفت‌ ایران 🍃 🌹🍃 ارسال: خادم الشهداء جانباز حسین حیدری کانال حفظ آثار شهدای دستجرد https://eitaa.com/Yad_shohada1398
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
رادیو سرو سرخ مصاحبه با خانم دستجردی همسر جانباز حسین هاشمپور چهارشنبه ۳۰ آذر ۱۴۰۱ کانال حفظ آثار شهدای دستجرد https://eitaa.com/Yad_shohada1398
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
رادیو سرو سرخ مصاحبه با خواهر شهید مدافع حرم محمد کامران چهارشنبه ۳۰ آذر ۱۴۰۱ کانال حفظ آثار شهدای دستجرد https://eitaa.com/Yad_shohada1398
🌻🌻 داشتم به وحید نگاه میکردم. دلم خیلی براش تنگ شده بود.یازده ماه بود که از کار جدید وحید میگذشت.تو این یازده ماه،وحید رو اونقدر کم دیده بودم که دلم برای تماشا کردنش هم خیلی تنگ شده بود. فرداش وحید گفت: _آماده بشین بریم بیرون. همه آماده شدیم.رفت خونه آقاجون.به من گفت: _تو ماشین باش،الان میام. بچه ها رو برد تو خونه.بعد اومد.ناراحت بود و حرفی نمیزد.رفت امامزاده.یه جایی،تو صحن امامزاده نشستیم.گفت: _زهرا،از ازدواج با من پشیمونی؟ گفتم: _نه. -تمام مدتی که دنبالت میگشتم،اون موقعی که اومدم خاستگاریت،اون مدتی که منتظرت بودم همیشه دلم میخواست کنار من خوشبخت باشی.هیچ وقت دلم نمیخواست اذیتت کنم، آزارت بدم دم یا تنهات بذارم ولی عملا همه ی این کارها رو کردم. چند وقته هرچی فکر میکنم، میبینم روزهای تنهایی و نگرانی تو خیلی بیشتر از روزهای باهم بودنمون بوده. زهرا من اگه یک درصد هم احتمال میدادم زندگیت با من اینجوری میشه هیچ وقت بهت پیشنهاد ازدواج نمیدادم. -وحید،من خیلی دوست دارم..من از زندگیم راضیم.کنار شما خوشبختم.. اگه به گذشته برگردیم بازهم باهات ازدواج میکنم. -کارم خیلی سخت شده ولی اصلا تمرکز ندارم.همش فکرم پیش تو و بچه هاست.چند بار بخاطر حواس پرتی نزدیک بود،جان نیرو هام رو به خطر بندازم. خیلی تو فشارم.نه به کارم میرسم،نه به زندگیم.درسته هیچ وقت گله نمیکنی، غر نمیزنی،شکایت نمیکنی.. درسته که در دیزی بازه ولی این گربه حیا سرش میشه. از حرفش خنده م گرفت. گفتم: _قبلا دو بار بهت تذکر دادم درمورد همسرمن درست صحبت کن.یه کاری نکن عصبانی بشم که کاراته بازی میکنم ها. لبخند زد ولی خیلی زود لبخندش تموم شد. -زهرا،من شرمنده م.نمیدونم باید چکار کنم. -ولی من میدونم...وحید سابق نباش. سؤالی نگاهم کرد.گفتم: _قبلا وقتی از سرکار میومدی خونه،فقط به ما فکر میکردی،وقتی میرفتی سرکار به کارت فکر میکردی.اما الان مسئولیت آدم های دیگه رو هم داری.پس مجبوری همیشه به اونا فکر کنی حتی وقتی خونه هستی...وحید،من انتظار ندارم که همیشه کنارم باشی ولی ازت میخوام از اینکه کنارت هستم ناراحت نباشی. همه ی دلخوشی من اینه که توسختی_ها کنارت باشم.من میخوام باعث آرامشت باشم نه عذاب وجدانت.من از اینکه ناراحت باشی،کار سختی داری یا زخمی میشی ناراحت نمیشم.اتفاقا وقتی تو همچین مواقعی بتونم بهت آرامش بدم احساس مفید بودن میکنم.من وقتی کنارت احساس مفید بودن کنم، خوشبختم. تمام مدت وحید به زمین نگاه میکرد ولی بادقت به حرفهای من گوش میداد. حرفهام تموم شده بود ولی وحید هنوز فکر میکرد.مدتی گذشت. -وحید منتظر بودم به من نگاه کنه.بدون اینکه به من نگاه کنه لبخند زد و گفت: _منم خیلی دوست دارم..خیلی. بعد به من نگاه کرد.هر دو مون لبخند زدیم. رفتیم ناهار جگر خوردیم؛دو تایی.بعد رفتیم دنبال بچه ها. از اون روز به بعد وحید تقریبا هر شب میومد خونه.دیر میومد ولی میومد. وقتی هم که میومد گاهی با تلفن صحبت میکرد.میگفت یکی از نیرو هام مأموریته کار واجبی براش پیش میاد، لازمه باهام مشورت کنه.حتی موقع خواب هم گوشیش دم دستش بود. یه روز تعطیل رفتیم پیک نیک. وحید داشت وسایل رو از صندوق عقب ماشین درمیاورد. منم کنار ماشین مراقب بچه ها بودم. جوانی به ما نزدیک میشد. همسرش دورتر ایستاده بود .احتمال دادم برای کمک به وحید داره میاد.وحید سرش تو صندوق عقب بود.جوان کنارش ایستاد و احترام نظامی گذاشت و بلند گفت: _سلام قربان. وحید جا خورد،خواست بلند بشه سرش محکم خورد به در صندوق عقب. من به سختی جلوی خنده مو گرفته بودم. جوان بیچاره خیلی ترسید.گفت: _جناب سرهنگ،چی شد؟ وحید سرشو از صندوق عقب آورد بیرون.خنده شو جمع کرد،خیلی جدی گفت: _رسولی دو هفته میری مرخصی تا نبینمت.فهمیدی؟ جوان که اسمش رسولی بود خیلی ترسید.گفت: _قربان ببخشید من... وحید پرید وسط حرفش و گفت: _اگه یکبار دیگه بگی قربان من میدونم و تو. من حسابی خنده م گرفت.آقای رسولی هم حسابی ترسید و نگران شد.گفت: _جناب سرهنگ میخواستم.. دوباره وحید پرید وسط حرفش و محکم گفت: _رسولی،یک ماه میری مرخصی. وحید با همکاراش طوری رفتار میکرد و از عشق به کار میگفت که برای همه شون مرخصی تنبیه بود. طفلکی آقای رسولی،....
طفلکی آقای رسولی، کلا از اینکه اومده بود جلو پشیمان شده بود. به خانمش نگاه کردم خیلی ناراحت و نگران به شوهرش نگاه میکرد.رفتم جلو و به وحید گفتم: _آقاسید،کوتاه بیاین. با اشاره همسرآقای رسولی رو نشان دادم. آقای رسولی سر به زیر به من سلام کرد. جوابشو دادم.وحید رفت جلو و بغلش کرد. آقای رسولی از تعجب داشت شاخ درمیاورد. وحید گفت: _رضاجان،وقتی منو جایی جز کار میبینی نه احترام نظامی بذار نه قربان و جناب سرهنگ بگو. بعد بالبخند نگاهش کرد و گفت: _بیچاره اون متهم هایی که تو دستگیرشون میکنی.همیشه اینجوری غافلیگرشون میکنی؟ سرم خیلی درد گرفت. آقای رسولی هم آروم خندید.وحید بهش گفت: _فقط با خانومت هستی یا خانواده هاتون هم هستن؟ آقای رسولی گفت: _فقط خانومم هست. وحید به من گفت: _تا من و رضا وسایل رو پیاده میکنیم شما برو خانم آقا رضا رو بیار. گفتم: _چشم. آقای رسولی گفت: _ما مزاحمتون نمیشیم.فقط میخواستم بهتون کمک کنم. وحید لبخند زد و گفت: _خب منم میگم کمک کن دیگه. بعد زیرانداز رو داد دست آقای رسولی. رفتم سمت خانم رسولی و بامهربانی بهش سلام کردم.لبخند زد و اومد نزدیکتر.بعد احوالپرسی رفتیم نزدیک ماشین.آقای رسولی داشت به وحید میگفت ما مزاحم نمیشیم و از اینجور حرفها. وحید هم باخنده بهش گفت: _مگه نیومدی کمک؟ خب بیا کمک کن دیگه. کمک کن آتش درست کنیم.کمک کن کباب درست کنیم،بعدشم کمک کن بخوریمش. آقای رسولی شرمنده میخندید.خانمش هم خجالت میکشید.بیست و دو سالش بود.دختر محجوب و مهربانی بود. وحید خیلی بامهربانی با آقای رسولی و خانمش رفتار میکرد. موقع خداحافظی وحید،آقای رسولی رو بغل کرد و بهش گفت: _من روی تو حساب میکنم. وقتی داشتیم برمیگشتیم خونه،وحید گفت: _همسر رضا رسولی چطور بود؟ -از چه نظر؟ -رضا رسولی میتونه بهتر از وحید موحد باشه اگه همسرش مثل زهرا روشن باشه.همسر رضا رسولی میتونه شبیه زهرا روشن باشه؟ -مگه زهرا روشن چقدر تو زندگی وحید موحد اثر داشته؟ شما قبل ازدواج با من هم خیلی موفق بودی. وحید ماشین رو نگه داشت.صدای بچه ها در اومد.وحید آروم و جدی بهشون گفت: _ساکت باشین. بچه ها هم ساکت شدن .وحید به من نگاه کرد و خیلی جدی گفت: _اگه تو نبودی من الان اینجا نبودم.الان سرهنگ موحد نبودم.من الان هرچی دارم بخاطر صبر و فداکاری و ایمان تو دارم.. خیلی از همکارهام بودن که تخصص و دانش شون از من بهتر بود ولی وقتی ازدواج کردن عملا همه ی کارهاشون رو کنار گذاشتن چون همسرانشون همراهشون نبودن.ولی تو نه تنها مانع من نشدی حتی خیلی وقتها تشویقم کردی. من هروقت که تو کارم به مشکلی برخورد میکردم با خودم میگفتم اگه الان زهرا اینجا بود چکار میکرد،منم همون کارو میکردم و موفق میشدم.زهرا،تو خیلی بیشتر از اون چیزی که خودت فکر میکنی تو کار من تأثیر داشتی.فقط حاجی میدونست مأموریت های قبل ازدواج و بعد ازدواجم چقدر باهم فرق داشت. تمام مدتی که وحید حرف میزد،من با تعجب نگاهش میکر ادامه دارد ..... ✍نویسنده : بانو مهدی یار
‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ زيارتنامه حضرت فاطمة الزهراء عليها السلام اَلسَّلامُ عَلَيْكِ يا بِنْتَ رَسُولِ اللهِ ، اَلسَّلامُ عَلَيْكِ يا بِنْتَ نَبِىِّ اللهِ ، اَلسَّلامُ عَلَيْكِ يا بِنْتَ حَبيبِ اللهِ ، اَلسَّلامُ عَلَيْكِ يا بِنْتَ خَليلِ اللهِ ، اَلسَّلامُ عَلَيْكِ يا بِنْتَ صَفىِّ اللهِ ، اَلسَّلامُ عَلَيْكِ يا بِنْتَ اَمينِ اللهِ ، اَلسَّلامُ عَلَيْكِ يا بِنْتَ خَيْرِ خَلْقِ اللهِ ، اَلسَّلامُ عَلَيْكِ يا بِنْتَ اَفْضَلِ اَنْبِياءِ اللهِ وَرُسُلِهِ وَمَلائِكَتِهِ ، اَلسَّلامُ عَلَيْكِ يا بِنْتَ خَيْرِ الْبَرِّيَةِ ، اَلسَّلامُ عَلَيْكِ يا سِيِّدَةَ نِساءِ الْعالَمينَ مِنَ الاَْوَّلينَ وَالاْخِرينَ ، اَلسَّلامُ عَلَيْكِ يا زَوْجَةَ وَلِيِّ اللهِ وَخَيْرِ الْخَلْقِ بَعْدَ رَسُولِ اللهِ ، اَلسَّلامُ عَلَيْكِ يا اُمَّ الْحَسَنِ وَالْحُسَيْنِ سَيِّدَىْ شَبابِ اَهْلِ الْجَنَّةِ ، اَلسَّلامُ عَلَيْكِ اَيَّتُهَا الصِّدّيقَةُ الشَّهيدَةُ ، اَلسَّلامُ عَلَيْكِ اَيَّتُهَا الرَّضِيَّةُ الْمَرْضِيَّةُ ، اَلسـَّلامُ عـَلَيْكِ اَيَّتـُهَا الْفاضِلـَةُ الزَّكِيـَّةُ ، اَلسـَّلامُ عـَلَيْكِ اَيَّتـُهَا الْحَوْراءُ الاِْنْسِيَّه ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌‌ ‌ ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌ کانال حفظ آثار شهدای دستجرد https://eitaa.com/Yad_shohada1398
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سلام و درود به مهربانانی که تارهای دلشان با مهر و عشق، رحمت و رفعت ، بخشش و کرامت کوک گردید و پنجشنبه ها آهنگ آمرزش مینوازد و خدای رحمان و رحیم با بارش آمرزش دلها را آرام و آسمانی ها را مهمان سخاوت خود می‌کند . صلوات امروز نذر آمرزش آسمانی ها و آرامش منتظران ظهور. *اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم.* کانال حفظ آثار شهدای دستجرد https://eitaa.com/Yad_shohada1398
کانال حفظ آثار شهدای دستجرد https://eitaa.com/Yad_shohada1398
کانال حفظ آثار شهدای دستجرد https://eitaa.com/Yad_shohada1398
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🇮🇷 🎥 روزمان را با آغاز کنیم/ ترتیل صفحه ۴۴۶ قرآن کریم ( آیات ۱ تا ۲۴ سوره مبارکه صافات )  🍃🌹🍃 🌺 پیامبر (ص) می‌فرمایند: «اَشرافُ اُمَّتی حَمَلةُ القُرآنِ» شریفان امت من حاملان قرآنند. (خصال صدوق ۱/۷)خبرگزاری فارس- گروه قرآن و فعالیت‌های دینی: پیامبر (ص) می‌فرمایند: «اَشرافُ اُمَّتی حَمَلةُ القُرآنِ» شریفان امت من حاملان قرآنند. (خصال صدوق ۱/۷) 🎙 استاد پرهیزگار کانال حفظ آثار شهدای دستجرد https://eitaa.com/Yad_shohada1398
006 - 133 (4) آیه133انعام بخش چهارم 18-09-1401 شب5فاطمیه.mp3
32.71M
💚 💚 💚 💚 💚 🤍 🤍  ☫  🤍 🤍 ❤️ ❤️ ❤️ ❤️ ❤️ 366 مین صوت جمعه شب 15 جمادی الاولی 1444 آیه 133 سوره مبارکه قسمت چهارم پروردگار شب پنجم اول --------- تفسیر جامع وبروز قرآن کریم کانال حفظ آثار شهدای دستجرد https://eitaa.com/Yad_shohada1398
🔰 | صلوات و درود الهی بر خانواده شهدا 🔺️ مرور آیه مورد اشاره در بیانات حضرت آیت الله خامنه‎‌ای در دیدار خانواده‌های شهدای شاهچراغ ۱۴۰۱/۹/۲۹ کانال حفظ آثار شهدای دستجرد https://eitaa.com/Yad_shohada1398
✍هر پنجشنبه یادی از رفتگان با قرائت فاتحه 💞بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ ☘اَلسَّلامُ عَلی اَهْلِ لا إِلهَ إلاَّ اللهُ ☘مِنْ أَهْلِ لا إِلهَ إِلاّ اللهُ ☘یا أَهْلِ لا إِلهَ إِلاّ اللهُ ☘بِحَقِّ لا إِلهَ إِلاّ اللهُ ☘کَیْفَ وَجَدْتُمْ قَوْلَ لا إِلهَ إِلاّ اللهُ ☘مِنْ لا إِلهَ إِلاّ اللهُ ☘یا لا إِلهَ إِلاّ اللهُ ☘بِحَقِّ لا إِلهَ إِلاّ اللهُ ☘اِغْفِرْ لِمَنْ قالَ لا إِلهَ إِلاّ اللهُ ☘وَحْشُرْنا فی زُمْرَهِ مَنْ قالَ لا إِلهَ إِلاّ اللهُ ☘مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللهِ ☘عَلِیٌّ وَلِیٌّ الله 💝رسول خدا(ص) فرمودند : هرکه این دعا را بخواند حق تعالی ثواب پنجاه سال عبادت به او عطا فرماید و گناهان پنجاه سال او را و پدر و مادرش را بیامرزد. 📚(بحار الانوار جلد 102) 💭🍂💭🍂💭🍂💭 🌹 اَللّهُمَّ اغفِر لِلمُومِنینَ وَ المُومِنَاتِ وَ المُسلِمینَ وَ المُسلِمَاتِ اَلاَحیَاءِ مِنهُم وَ الاَموَاتِ ، تَابِع بَینَنَا وَ بَینَهُم بِالخَیراتِ اِنَّکَ مُجیبُ الدَعَوَاتِ اِنَّکَ غافِرَ الذَنبِ وَ الخَطیئَاتِ وَ اِنَّکَ عَلَی کُلِّ شَیءٍ قَدیرٌ بِحُرمَةِ الفَاتِحةِ مَعَ الصَّلَوَاتِ ❄🌺 التماس دعا 🌺❄ 🌿🌺🌿🌺🌿🌿🌺🌿 کانال حفظ آثار شهدای دستجرد https://eitaa.com/Yad_shohada1398
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دیدار خانواده معظم شهدا از مادر گرانقدر شهید محمد مهدی دباغی در شب یلدا🌷 شبکه یک سیما مراسم دیدار سه شنبه ۲۹ آذر ۱۴۰۱ کاری از گروه فرهنگی حفظ آثار شهدای دستجرد و گروه زینبیون کانال حفظ آثار شهدای دستجرد https://eitaa.com/Yad_shohada1398
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 نام آرمان روز به روز بلندتر خواهد شد 🔹دیدار یلدایی رییس‌جمهور با خانواده طلبه شهید آرمان علی‌وردی کانال حفظ آثار شهدای دستجرد https://eitaa.com/Yad_shohada1398
🔴اسامی و محل شهادت شهدای امنیت و ترور مهر و آبان ماه 1401 : 1. شهید طلبه آرمان علی وردی 2. شهید حسین تقی پور 3. شهید فرید کرم پور حسنوند 4. شهید امیر کمندی 5. شهید سلمان امیراحمدی 6. شهید پوریا احمدی 7. شهید مهدی لطفی : 8. شهید حسین اجاقی زنوز : 9. شهید محمدحسین سروری راد 10. : 11. شهید اسماعیل چراغی 12. شهید محسن حمیدی 13. شهید محمدحسین کریمی : 14. شهید_محمد_عباسی 15. شهید_محسن_رضایی 16. شهید مرتضی_غلامیان 17. شهید سید حمیدرضا هاشمی 18. شهید محمدامین آب در شکر 19. شهید علی بیک وارازی 20. شهید محمدامین عارفی 21. شهید سعید برهانزهی ریگی 22.شهید مهدی ملاشاهی زارع 23. شهید سجاد شهرکی 24. شهید_جواد_کیخا_جهانتیغی 25. شهید رضا رضوانی 26. شهید امیرحسین نیکپور 27. شهید رسول حسینی محمد آبادی 28. ناصر براهویی : 29. شهید رضا شریعتی 30. شهید کیان پیرفلک 31. شهید_اشرف نیکبخت 32. شهید آبتین رحمانی 33. شهید علی مولایی 34. سپهر_مقصودی 35.میلاد سعیدیان جو : 36. شهید روح_الله عجمیان 37. شهیدعلی اصغر بیگلو : 38. شهید حسین زینالزاده 39. شهید دانیال رضازاده 40. شهید محمدرسول دوست محمدی 41. شهید حسن براتی 42. شهید مسلم جاویدی مهر : شهید علی نظری : 44. شهید مجتبی امیری دوماری : 45. شهیده زهرا اسماعیلی 46. شهید علیرضا سرایداران 47. شهید آرشام سرایداران 48. شهید مجتبی ندیمی 49. شهید حسنعلی پورعیسی 50. شهید بهادر آزادی شیری 51. شهید سیدفریدالدین معصومی 52. شهید علی اصغر لری گویینی 53. شهید نوجوان محمدرضا کشاورز 54. شهید محمدولی کیاسی 55. شهید احساس مرادی 56. شهید هوشنگ خوب 57. شهید امید خوب 58. شهید رضا زارع مویدی 59. شهید طلبه محمد زارع مویدی 60. شهید امیررضا اولادی 61. شهید هادی عرفانی نیا 62. شهید نورالدین جنگجو : 63. شهید علی فاضلی 64. شهید هادی چاکسری 65. شهید محمد فلاح : 66. شهید رحیم سحابی 67. شهید مهدی اثنی عشری 68. شهید رضا الماسی 69. شهید سید عباس فاطمیه : 70. شهید غلامرضا بامدی 71. شهید حسین یوسفی 72. شهید رضا آذربار 73. شهید داوود عبداللهی : 74. شهید طلبه مهدی زاهدلویی : 75. شهید عباس خالقی : 76. شهید_مجید_یوسفی 77. شهید حمید پورنوروز 78. شهید حمزه علی نژاد : 79. شهید رضا خانیچگنی 80. شهید وجیه الله آذرنگ : 81. شهید نادر بیرامی 82. شهید سرهنگ تورج اردلان شادی روح مطهرشان 🌷 کانال حفظ آثار شهدای دستجرد https://eitaa.com/Yad_shohada1398
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا