eitaa logo
حفظ آثار شهدای دستجرد
591 دنبال‌کننده
19.2هزار عکس
4.4هزار ویدیو
40 فایل
این کانال برای حفظ آثار و روایات و اطلاع رسانی از مراسمات و برنامه های فرهنگی شهدای دستجرد جرقویه اصفهان ایجاد گردید خادم کانال شهدا @Aalmas_shohada لینک پیج حفظ آثارشهدای دستجرد در روبینو https://rubika.ir/almas1397f
مشاهده در ایتا
دانلود
┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄ 🔶 نهج البلاغه حکمت ۴ ( ) ❇️ امیرالمومنین علیه السلام در اولین نکته می فرمایند: ✨الْعَجْزُ آفَةٌ 💠 عجز و ناتوانى است ✍عجز مفهوم وسیعى دارد که هرگونه ناتوانى 👈 علمى 👈 جسمى 👈 اقتصادى 👈 و فکرى را شامل مى شود و به یقین اینها بزرگ ترین آفات زندگى انسان است.👇 انسان عاجز ، ذلیل و خوار و عقب مانده و شکست خورده و بى ارزش و بى مقدار است به همین دلیل اسلام مى گوید:👇 بکوشید و را از خود دور سازید و با قدرت و قوت به اهداف مالى و معنوى خود برسید. ❇️ البته گاه مى شود که عجز و ناتوانى بدون اختیار دامان انسان را مى گیرد ، ولى غالباً چنین نیست ، بلکه 👇 نتیجه کوتاهى ها و بى برنامگى هاست. ━━━💠🍃🌸🍃💠━━━━ کانال حفظ آثار شهدای دستجرد https://eitaa.com/Yad_shohada1398
5.35M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
فرازی زیبا از آقای اکبر نژاد👌👌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
لحظاتی با قرآن جلسه هفتگی قرآن مشهد منزل شهید منا حاج محسن حاجی حسنی کاگر 🌷 تقدیم به روح پاک شهدا 🌹 فرازی زیبا از آقای احمد آبادی 👌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
آن روزهای دشوار راوی: جانباز حسین حیدری پنج ماهی که در کردستان بودیم هیچ کس از ما خبر نداشت چون هیچ وسیله ی ارتباطی وجود نداشت. سال ۵۹ بسیار وضعیت کردستان نابسامان بود و کومله ها خیلی بی رحم بودند و اگر کسی را در کوچه و خیابان می گرفتند سر می بریدند.‌ بعد از پنج ماه پدر شهیدعبدالحمید حیدری به ملاقات ما آمد با سختی زیادی توانسته بود ما را پیدا کند. بعد از سلام علیک گفت چرا یک خبری از خودتان به ما ندادید که همه دلنگران شدیم و خانوادهایتان همه از این وضعیت شاکی هستند. گفتم: شما که آمدید و دارید وضعیت ما را می بینید که چقدر اینجا امنیت نیست و هیچ وسیله ای نیست که بتوانیم به شما اطلاع بدهیم. پس از پنج ماه فرماندهان به ما اجازه دادند به مرخصی برویم تا با والدین و بستگانمان دیداری تازه کنیم. کانال حفظ آثار شهدای دستجرد https://eitaa.com/Yad_shohada1398
فرمان امام راوی: جانباز حسین حیدری آن روزها قرار بود عملیات فتح المبین انجام شود بنابراین ما هم گروه اعزام به جبهه جنوب را تشکیل دادیم .من بودم،شهید مجید رستمی، شهید علی فصیحی، حسنعلی هاشمپور، رضا طیبی حسن آبادی،  حسین صادقی حسن آبادی و چند نفر دیگر که راهی اهواز شدیم. از آنجا به پادگان دوکوهه که مقر بچه های لشکر امام حسین اصفهان بود رفتیم. قبل از عملیات فتح المبین عملیات طریق القدس و قبل از آن  عملیات فرمانده کل قوا خمینی ای روح خدا انجام شد که منطقه دارخوئین آزاد شد. ما داشتیم آماده می شدیم برویم عملیات فتح المبین را انجام دهیم که عراقیها تصمیم گرفته بودند بیایند و بستان را بگیرند. ما در پادگان دوکوهه بودیم که اعلام کردند عراقیها می خواهند از راه چزابه بیایند بستان را بگیرند. این ماموریت را برای بچه های لشکر امام حسین علیه السلام گذاشتند که به چزابه برویم و آنجا جلوی پیش روی دشمن را بگیریم. ما دو گردان شدیم که من در گردان یا زهرا بودم. ما را با قطار باری به اهواز بردند و از اهواز هم به سوسنگرد و شب هم ما را در یک مدرسه اسکان دادند. آن شب شهید مصطفی ردانی پور که فرمانده ما در آن عملیات بود صحبت کرد و بعد آقای هاشمی رفسنجانی آمد برای بچه ها سخنرانی کرد و گفت: من از تهران به اینجا آمدم و امام خمینی فرمودند که هر طوری است باید بستان حفظ شود نباید بگذارید عراقیها وارد بستان شوند. کانال حفظ آثار شهدای دستجرد https://eitaa.com/Yad_shohada1398
آن عملیات سخت راوی: جانباز حسین حیدری عراقیها می خواستند از سمت العماره وارد تنگه چزابه بشوند و آنجا دور بزنند بیایند پل سابله و رودخانه سابله را رد کنند و بستان را تصاحب کنند.زمانی که ما دو گردان شدیم و رفتیم از ورود نیروهای عراقی به تنگه چزایه جلوگیری کنیم هنوز کارت و  پلاک و امکانات نداشتیم. حتی نارنجک ها را با یک تکه کش به خودمان بستیم و بعضی از بچه ها اسلحه هم نداشتند. شهید ردانی پور می گفت: اصلا نگران نباشید وقتی به سنگر عراقی ها رسیدید آنجا پر از اسلحه است و می توانید بردارید. ما را از سوسنگرد به بستان آوردند و از آنجا به پل سابله بردند و بعد از پل سابله یک مزرعه ای بود که ما ۹ شب به آنجا رسیدیم. ساعت دوازده نیمه شب بود که با صدای یک انفجار از خواب پریدیم و دیدیم دو برادر که از اصفهان همراه ما بودند با انفجار نارنجک به شهادت رسیدند. ما جیب نارنجک نداشتیم و نارنجک ها را با کش به خودمان بسته بودیم که ضامن یکی از  نارنجک ها به بوته های خار گیر کرده بود و زمانی که یکی از آن دو برادر در خواب غلت خورده بود ضامن یکی از نارنجک ها از جای خودش خارج شده بود و باعث انفجار شده بود.. نزدیک اذان صبح به خط شدیم. در مسیر اذان صبح شد و شهید ردانی پور در گوش نفر اول گفته بود به نفر بعدی تا اخر صف بگویید نماز را در مسیر حرکت بدون توقف بخوانید. ماهم نیت کردیم و در حال راه رفتن نماز صبح را خواندیم.  ما نماز در حال راه رفتن را هم آنجا تجربه کردیم. ما از قبل اذان صبح که حرکت کردیم دو ساعت بعدبه منطقه مورد نظر رسیدیم و حدود یازده کیلومتر پیاده روی کردیم تا به اولین سنگر کمین عراقی هارسیدیم. آنجا با عراقی ها درگیر شدیم. زمانی که به منطقه عملیاتی رسیدیم من و شهیدان مجید رستمی و شهید علی فصیحی باهم بودیم. در اولین سنگر درگیری جنگ تن به تن بود چون رفتن به ارتفاعات تپه ها که ماسه های رملی بود خیلی سخت بود. ساعت حدود ده صبح بود که ما اولین شهید رسمی دستجرد را تقدیم اسلام کردیم. شهید مجید رستمی به شهادت رسید. عراقی ها پیشانی مجید را از دور با تیر مستقیم هدف قرار دادند و او به شهادت رسید. کانال حفظ آثار شهدای دستجرد https://eitaa.com/Yad_shohada1398
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 | امروز؛ شعرخوانی عربی رهبر انقلاب درباره فلسطین کانال حفظ آثار شهدای دستجرد https://eitaa.com/Yad_shohada1398
همیشه ‌به ‌نیروها ‌و رزمنده‌ها ‌می‌گفت‌؛ قبل ‌از خواب ‌زمزمه ‌کنیم: خدایا گناهانی ‌را که ‌مرا از امام ‌حسین محروم ‌میکند، ببخش! 🌷شادی روح پاک همه شهیدان صلوات ‍‍‌ل‌لولی‍ک‌الفرج کانال حفظ آثار شهدای دستجرد https://eitaa.com/Yad_shohada1398