#خاطرات_شهدا
🌹 کمر درد شدیدی داشت.
بعد از فیزیوتراپی و درمان، رفت بیتالزهرا. میهمانها که میآمدند، مدت زیادی سر پا میایستاد.
جلوی پای میهمانها تمام قد میایستاد و به همه خوش آمد میگفت.😊
گفتم: با وضعیتی که شما دارید، صلاح نیست اینقدر سر پا بایستید و جلوی هر کسی که وارد میشود، از روی صندلی بلند شوید...
گفت: همه کسانی که میآیند اینجا، میهمان مادر هستند. 😍❤️
مگر میشود برای میهمان مادر از جایم بلند نشوم؟!🍀
یک پسربچهی چهار ساله وارد شد؛
جلوی پای او هم بلند شد، ایستاد و خوش آمد گفت.😳
گفتم: حاج آقا، این بچه که متوجه احترام شما نمیشود.
ایستادن جلوی او که ضرورت ندارد.
گفت: اگر این بچه احترام من را ببیند، همیشه به اینجا میآید و روضهخوان مادرم خواهد شد.😭😭
🌸 شادی روح شهدا صلوات 🌸
کانال حفظ آثار شهدای دستجرد
https://eitaa.com/Yad_shohada1398
#خاطرات_شهدا
🔮 نماز شب در بیمارستان
📌زمستان سال 1388 بود ؛ شهید مجیری بخاطر انجام یک عمل جراحی، یک ساعتی را در اتاق عمل بی هوش بود.😔
چند ساعتی بیشتر نبود که او را به بخش منتقل کرده بودیم؛من آن شب در بیمارستان همراه او بودم.
یک ساعتی مانده بود به اذان صبح که مرا بیدار کرد و گفت:
کمکم کن من وضو بگیرم!!!
من تعجب زده که هنوز اذان صبح نشده، رفتم سنگ تیمم را بیاورم؛😳😳
اما شهید مجیری که قسمتی از صورتش پانسمان شده بود ، اسرار بر این داشت که باید وضوی جبیره ای گرفته شود،نه تیمم!!!
💥خلاصه آن شب هم ، روی تخت بیمارستان ،حاج عبدالرضا از نماز شب و مناجات با خداوند دست بر نداشت💥
✳️✳️✳️✳️✳️✳️✳️✳️✳️✳️✳️
(خاطره نقل از حجت الاسلام رضاییان،باجناق شهید مدافع حرم عبدالرضا مجیری)
کانال حفظ آثار شهدای دستجرد
https://eitaa.com/Yad_shohada1398
بسم رب الشهدا و الصدیقین
🌷#مـعـرفـی_شــهــدا
شهید محسن درودی
نام پدر: الله قلی
تحصیلات: طلبه سطح سه
مسئولیت: عقیدتی سیاسی لشکر10
سیدالشهداء علیه السلام
تاریخ تولد: 1346/5/30
تاریخ شهادت: 1366/10/25
محل تولد: تهران
محل شهادت: ماووت عراق
مزار : بهشت زهرا سلام الله علیها تهران - قطعه 29 ردیف 4 شماره 7
🌷 #خــاطـــرات_شـــهـدا
چشماش مجروح شد، منتقلش کردند تهران
بعد از معاینه دکتر پرسید: مجرای اشک چشمم
سالمه؟، می تونم دوباره با این چشم گریه کنم؟
دکتر: برای چی این سوال رو می پرسی؟
گفت: چشمی که برای امام حسین گریه نکنه
به درد من نمی خوره ...💔
با یه عده طـــلبه آمدند قم.
همه شهــــید شدند الا محــــسن.
خواب امام حسیــــــن'علیه سلام' رو دیده بود.
آقــــــا بهش گفته بود: "کارهات رو بکن این بـــار دیگه بار آخــــره "
یه ســـــربند داده بود به یکےاز رفقاش،
گفته بود شهید که شدم ببندیدش به ســـــینه ام. آخه از آقا خواســـتم بےســــر شهید شم.
با چند تا از فرماندهان رفته بود توی دیدگـــــاه.
گلوله 120خورده بود وسطـــــــشون جنـــــازه اش که اومد،ســـــر نداشت. سربند رو بستیم به سیـــنه اش..
روی سربند نوشته بود ؛ "أنا زائر الحســــــین علیه سلام ....💔😭
🌼شـادی روح پــاک هــمـه شهیدان
و شهید طلبه محسن درودی صـلوات🌼
کانال حفظ آثار شهدای دستجرد
https://eitaa.com/Yad_shohada1398
7.27M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📌 اوس عبدالحسین فرمانده دلاور موتور گازی سوار از نوع تخم مرغی
🔹️ عمو موتور گازیتو اینجا نبند! فرمانده تیپ داره میاد!
◇ یه انیمیشن زیبا از شهیدی که بهش
میگفتن اوس عبدالحسین
#خاطرات_شهدا
#اوس_عبدالحسین
کانال حفظ آثار شهدای دستجرد
https://eitaa.com/Yad_shohada1398
#خاطرات_شهدا
🔮 هر شب صد آیه
علاقه زیادی به قرآن داشت و هرشب در منزل ۱۰۰آیه قرآن را میخواندند😊😊
وپس از نماز عشا سوره واقعه را تلاوت می کرندوپس ازنماز صبح زیارت عاشورا و سوره حشررا می خواندند.
همچنین پس از هر نماز؛آیت الکرسی؛تسبیحات حضرت زهرا ؛سه مرتبه سوره توحید؛صلوات و ایات دو و سه سوره طلاق راحتما تلاوت می کردند.تاکید ویژه ای به نماز شب داشتند و اگر نماز شبشان قضا می شد می گفتند:شاید در روزگناهی مرتکب شده ام که برای نماز شب بیدار نشدم😔😔
شهید مدافع حرم 🕊🌹
#مسلم_خیزاب
کانال حفظ آثار شهدای دستجرد
https://eitaa.com/Yad_shohada1398
#خاطرات_شهدا
🔮 زیارت عاشورا
همیشه توی ماشین و سجاده اش یه زیارت عاشورا 🌺 داشت.
دوران مجردی هرهفته درکنار قبور شهدا زیارت عاشورا میخواند.
برای حاجت روایی چهله زیارت عاشورا برمیداشت و هدیه میکرد به حضرت زهرا (س)...
و حاجت روا هم میشد.😍😍
کار هر روزش بود ؛
بعد از نماز باید زیارت عاشورا میخوند.
حتی اگه خسته بود.
حتی اگه حال نداشت و یا خوابش میومد .
شده بود تند میخوند ولی میخوند..😊
تاکید داشت باید با صدای بلند توی خونه خونده بشه و علی اکبرمون رو توی بغلش میگذاشت و میگفت باید اخت پیدا کنه با دعا و زیارت..❤️
و واقعا زندگی و مرگش مصداق این فراز زیارت عاشورا بود:" اللَّهُمَّ اجْعَلْ مَحْياىَ مَحْيا مُحَمّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ مَماتى مَماتَ محمّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ"..
تازه فهمیدم داستان سلام هاش به آقا امام حسین (ع)
چی بود..😭
🌹 شهید_مدافع_حرم_علیرضا_نوری
نقل_از_همسر_شهید
کانال حفظ آثار شهدای دستجرد
https://eitaa.com/Yad_shohada1398
#خاطرات_شهدا
#شهیدانه
#سردار_شهید
#حاج_حسین_خرازی
براے سرڪشے به قسمت انبار رفتہ بود ...
رئیس انبار ڪہ او را نمےشناخت ،
بہ او گفتہ بود ، با ایستادن و نگاه ڪردن ڪارے از پیش نمےرود .
او هم دست به ڪار شده بود و حسابـے ڪمڪـ ڪرده بود .
بعد از ظهر رئیس انبار از اطرافیان او پرسیده بود : ڪہ سرباز ڪدام دستہ است ؟ تا با فرمانده اش صحبت ڪند و او را به انبار منتقل ڪند .
و او #حاج_حسین_خرازی فرمانده لشڪر امام حسین (علیه السلام ) بود ...
#مردان_بی_ادعا
شادی روح #امام_راحل و #شهدا
#صلوات
کانال حفظ آثار شهدای دستجرد
https://eitaa.com/Yad_shohada1398
#خاطرات_شهدا
دو نفر ما خادم حرم حضرت معصومه(سلاماللهعلیها) بودیم. دفعه آخر که برای خداحافظی رفتیم حرم،
وقتی برمیگشتیم،
گفت دفعات قبلی خودم کار را خراب کردم عزیز!
گفتم :چرا؟
گفت:چون همیشه موقع خداحافظی میگفتم یا حضرت معصومه(سلاماللهعلیها) من را دو ماهی قرض بده تا برای حضرت زینب(سلاماللهعلیها) نوکری کنم.
ولی اینبار از حضرت خواستم من را ببخشد به حضرت زینب(سلاماللهعلیها).
من هم خندیدیم و گفتم:
"خب چه فرقی کرد"
گفت: اینها دریای کرم هستند
چیزی را که ببخشند دیگر پس نمیگیرند.
✍راوی: همسر شهید
#شهید_مصطفی_نبی_لو🌷
کانال حفظ آثار شهدای دستجرد
https://eitaa.com/Yad_shohada1398
#خاطرات_شهدا
🔮 عنایت حضرت زهرا سلام الله علیها به آزادگان
در بین اسرا، “سید محمد” نامی بود اهل مشهد. ایشان خیلی به امام خمینی (ره) ارادت داشت و به هیچ وجه کوتاه نمی آمد.
عراقی او را به اتاق مرگ بردند و بعد از شکنجه های زیاد، در زندان انفرادی قرارش دادند؛ بدون اینکه آب و غذایش بدهند.😔😔
سه روز بعد که در اتاق را باز کردند سید محمد خندان و شادمان از اتاق بیرون آمد و با خوشحالی گفت: «در این سه روز مادرم زهرا برایم آب و غذا می آورد و هم اکنون از دست مبارک ایشان آب نوشیدم».😍😍
عراقی ها بعد از شنیدن این مطلب خیلی عصبانی شدند. سید محمد را دوباره به اتاق مرگ بردند و آن قدر شکنجه اش کردند تا به شهادت رسید.😭😭😭
🌹 شادی روح شهدا صلوات
کانال حفظ آثار شهدای دستجرد
https://eitaa.com/Yad_shohada1398
#خاطرات_شهدا
🔮 کرامت شهید
🌹 برای فرزند دار شدن کاملا ناامید بودم و دل مرده وقتی متوجه شدم شهید مدافع حرم آورده اند آمدم بر سر مزار شهید حمید سیاهکالی مرادی و خیلی گریه کردم😭😭
و قسمش دادم و گفتم نذر میکنم بستنی بدهم در مزارتان و برایتان زیارت عاشورا بخوانم
آن شب خواب دیدم شهید و همسرش به من هدیه ایی دادندخداوند به من بعد از دیدن خواب فرزندی به من عطا کرد و ما را غرق در خوشحالی کرد فرزندی سالم و زیبا😍😍
من هنوز مرید این شهید عزیز هستم و خاک پای خانواده محترمشان بعد از تولد فرزندم نذرم را در مزار این شهید ادا کردم.🙏🙏
🌸 شهید مدافع حرم حمید سیاهکالی
کانال حفظ آثار شهدای دستجرد
https://eitaa.com/Yad_shohada1398
📌وصیت شهید"حسین دباغ"به پدر و مادر:اگر روزی به زیارت سیدالشهدا(ع) رفتید، نایبالشهدا باشید
🔸این بخش از وصیتنامه شهید حسین دباغ، از عمیقترین پیامهای عاشقانه شهداست؛ پیوندی که دلهای عاشق را از سنگرهای جبهه تا صحن کربلا به هم متصل میکند.
🔹شهید با زبانی ساده، اما آمیخته با عشق و دلدادگی، از پدر و مادرش میخواهد:اگر روزی راه کربلا باز شد و به زیارت سیدالشهدا(ع) رفتید، سلام او و دیگر شهیدان را به محضر حضرت برسانید.
▪️در این کلمات، هم حسرتی جانسوز نهفته است و هم امیدی جاودان؛ حسرت نرسیدن به زیارت دنیوی، و امید دیدار در بهشت حسین(ع).
▫️زائر کربلایی اربعین؛ وقتی پس از روزها پیادهروی و دلسپاری به کربلا میرسی، فقط از طرف خودت سلام نده؛ نایبالشهدا باش و سلام آنان را که جانشان را فدای باز شدن راه کربلا کردند، به ارباب برسان.
#شهید_حسین_دباغ
#خاطرات_شهدا
#دفاع_مقدس
#نایبالشهدا
#کربلا
کانال حفظ آثار شهدای دستجرد
https://eitaa.com/Yad_shohada1398
📌راهی که "شهید بصیر" دید،امروز زائران اربعین میروند
🔸دختر شهید حاج سردار حسین بصیر، فرمانده لشکر ۲۵ کربلای مازندران روایت میکند: پدرم، مردی بود که شوق کربلا در رگهایش میجوشید.
🔹همیشه میگفت: «وقتی راه کربلا باز شود، اولین زائران باید پدر و مادرها، همسران و فرزندان شهدا باشند. خودم میخواهم پشت فرمان اتوبوسشان بنشینم و آنها را تا حرم ارباب ببرم.»
▪️آن روزها، هنوز گرد و غبار جنگ بر دلها نشسته بود و پدر، هم آرزوی زیارت کربلا را در دل داشت و هم رؤیای آزادسازی بیتالمقدس را.
▫️باور داشت که این جاده، روزی با خون شهیدان باز خواهد شد و مردم آزاده، بیهراس از دشمن، به سوی حسین(ع) خواهند رفت.
□امروز، سالها پس از پرکشیدنش، پدرم در جوار ارباب بیکفن، به زائران اربعین مینگرد؛ زائرانی که از دورترین شهرها، با دلهای آتشگرفته و پای پیاده، خاک مسیر را میبوسند.
●هر گامی که برمیدارید، گویی جای پای شهیدی را دنبال میکنید که نتوانست این راه را تا پایان برود. شما «نایبالشهید» هستید؛ امانتدار آرزویی که در دل پدرم و هزاران شهید دیگر شعله میکشید.
🔻پس وقتی به گنبد طلایی میرسید، سلامشان را برسانید؛ سلام رزمندگانی که جاده کربلا را با خون خود هموار کردند تا امروز شما، بیهیچ مانع، میهمان آقاجان باشید.
🖋راوی: دختر شهید حاج حسین بصیر
#اربعین
#نایبالشهید
#خاطرات_شهدا
#شهید_حاجحسین_بصیر
کانال حفظ آثار شهدای دستجرد
https://eitaa.com/Yad_shohada1398