#شاد_وخندان
#راوی_جانباز_گرامی
#حسین_احمدی_دستجردی
شب قبل شهادت عبدالحمید ما باهم بودیم . عبدالحمید خیلی خوش اخلاق بود همیشه می خندید و خنده بر لب داشت. آن شب هم کلی باهم گفتیم و خندیدیم و با خنده و شادی و دلخوش از هم جدا شدیم که برویم در سنگر هایمان استراحت کنیم که برای نماز صبح خواب نمانیم. عبدالحمید آن روز آخرین نماز صبح خود را خواند و پس از نماز صبح خمپاره ای به سنگرشان اصابت کرد و عبدالحمید را راهی بزم آسمانیان کرد و به خیل عظیم شهدا پیوست.
#خواب_صادقه
همان روزی که عبدالحمید شهید شد و شب به من خبر شهادتش را دادند من خیلی ناراحت بودم بطوری که همان شب خواب عبدالحمید را دیدم و می دانستم که شهید شدند به او گفتم: شماها رفتید و من و تنها گذاشتید خب اگر می شود من هم می خواهم بیایم ؛ گفت: هنوز وقت زیاداست ؛ وقت بسیار زیاد است ؛ فقط اگر خدا بخواهد که بیایی می شود.
کانال حفظ آثار شهدای دستجرد
https://eitaa.com/Yad_shohada1398