eitaa logo
حفظ آثار شهدای دستجرد
567 دنبال‌کننده
24.3هزار عکس
5.7هزار ویدیو
47 فایل
این کانال برای حفظ آثار و روایات و اطلاع رسانی از مراسمات و برنامه های فرهنگی شهدای دستجرد جرقویه اصفهان ایجاد گردید خادم کانال شهدا @Aalmas_shohada لینک پیج حفظ آثارشهدای دستجرد در روبینو https://rubika.ir/almas1397f
مشاهده در ایتا
دانلود
آخرین دیدار یادم است آخرین شبی که علی در خانه بود، شب جمعه بود. او بعد از این که نمازش را خواند از پدرش خواست با هم دعای کمیل بخوانند. آن‌ها کنار هم نشستند و با هم دعای کمیل خواندند. پدرش از علی پرسید می‌خواهی بروی و برنگردی؟! علی هم جواب داد معلوم نیست برگردم. بعد از آن وقتی علی به جبهه رفت، به نیابت سلامتی علی و همرزمانش هفته‌ای یک بار نانوایی می‌کردم و نان‌ها را به جبهه اهدا می‌کردم. چطور شد که علی به جبهه رفت آن‌هم در نوجوانی؟ علی وقتی تصمیم به رفتن گرفت، ۱۵ سال داشت. چون سنش کم بود برای اعزام به جبهه قبولش نمی‌کردند. خیلی تلاش کرد که ثبت نامش کنند. مثلاً کفش پاشنه بلند می‌پوشید که قدش بلند شود، ولی فایده نداشت. از عشق جبهه رفتن شناسنامه یکی از بچه‌های روستا را که دو سال از خودش بزرگ‌تر بود با اصرار فراوان گرفت و به پادگان رفت تا ثبت نامش کنند. ما هم خبر نداشتیم. مدت‌ها بعد همان دوستش آمده بود سر مزار علی. خودش را معرفی کرد و گفت علی با شناسنامه او به جبهه رفت و شهید شد. روی سنگ مزارش هم نوشتند که ۱۷ سال سن دارد در حالی که علی تازه ۱۵ سالش شده بود که به شهادت رسید. بعد از شهادتش پیش خودم گفتم شاید حد تکلیف بوده و نماز و روزه قضا داشته باشد. رفتم و از عموی بزرگوارش حاج‌شیخ مصطفی که از اساتید اخلاق حوزه اصفهان است سؤال کردم چه باید بکنم؟ حاج‌آقا پاسخ داد علی هنوز به حد تکلیف نرسیده بود که شهید شد. او پاک پاک است، ولی چون تاریخ تولد دوستش در پرونده‌اش ثبت شده است دو سال سنش بیشتر از سن خودش است. حفظ آثار شهدای دستجرد @Yad_shohada1398