#بازگشت_پاره_تن
#شهید_محمد_خدامی
#راوی_خواهر_گرامی
بعد از حدود 20 روز از تدفین گذشته بود که کوله پشتی محمد از جبهه ها رسید زمانی که کوله را گوشودند قطعه ای از گوشت قسمت ران پای شهید در لای کتابش پیدا شد که در همان لحظه در خود قبر شهید دفن کردند.
کانال حفظ آثار شهدای دستجرد
https://eitaa.com/Yad_shohada1398
#شهید_محمد_خدامی
خواهر شهید میگوید بعد از شهادت محمد شبی خواب برادر شهیدم را دیدم که بر سر تربت پاکش عده ای ایستاده و نظاره گر بودند من اصرار کردم که خاک ها را کنار بزنید تا برادرم را ببینم چرا که در معراج نیز فرصت نشد که خوب برادرم را ببینم ولی آن افراد گفتند که محمد داخل قبرش نیست من به آنان اعتراض کردم و با اعتراض من قبر گشوده شدو من ته قبر را دیدم و چیزی نبود و گفتند که همان ساعتی که پیکر پاکش ور قبر آرام گرفت بدن پاکش به آسمان ها برده شد.
محمد آنچان به مسئله حلال و حرام و حق الناس حساس بود که خواهر شهید گوید زمانی که فرزندم کودک بود مقداری انار را با خود به منزل آورده بود محمد پرسید که این انارها از کجاست زمانی که متوجه شد از کنار باغ همسایه جمع شده است سریعا انارها را جمع کرد و به صاحب آنها تحویل داد.
محمد علی رغم این که سن کمی داشت ولی بر خواندن نماز شب حساس بود و نماز شب او فوت نمیشد.
پدر محمد بعد از شهادت فرزندش مچ پای چپش بسیار درد میکرد او را نزد تمام پزشکان بردند ولی فایده ای نداشت .
شبی خواب فرزندش را دید و محمد پای پدر را نوازش داد و مقداری نبات را نیز بر بالین پدر گذاشته به پدر گفته بود که مقداری از نبات را بخور و بقیه را در سماور بریز تا مهمانان از آن بخورند .
پدرمحمد میگوید از خواب که بلند شدم آن نبات ها را دیدم و طبق سفارش محمد مقداری از آن را خوردم و ما بقی را در سماور ریختم و همه از آن خوردند و از آن به بعد پای پدر نیز خوب شد.
کانال حفظ آثار شهدای دستجرد
https://eitaa.com/Yad_shohada1398
#شهید_محمد_خدامی
محمد که ندای فراخوان امام خمینی(ره) را شنیده بود عاشق اعزام به جبهه شده بود.
محمد تصمیم خود را گرفته بود و کسی و چیزی جلودار او نبود. و زمانی که مادر ممانعت از رفتن کردند محمد خواب خود را برملا کرد که من شب گذشته جایگاهم را دیده ام و حضرت اباعبدالله علیه السلام فرموده اند که این جایگاهت است اگر نیامدی از آن دیگری خواهد شد. همرزم شهید می گوید ما در تاریخ 28 دی ماه 1364 تا تاریخ 28 بهمن 1364 به مدت یکماه آموزش امدادگری را پشت سر گذاشتیم و عازم منطقه پنجوین مریوان شدیم. محمد در جبهه نیز به رزمندگان درس میداد. حدود ساعت 11 صبح بود که هواپیمای عراق منطقه را بمباران کرد و دیدم بر اثر اصابت راکت، محمد از ناحیه راست گردن و دستش مجروح شد و حدود یک ربع بعد آسمانی شد.
محمد در ساعت 11 صبح روز 5 فروردین 1365 آسمانی شد ولی پیکر پاکش 8 روز بعد یعنی در روز 13 فروردین ماه همان سال به محل سکونتش بازگشت و در گلستان شهدای بهشت محمد آن روستا در کنار دیگر شهدای آن روستا آرام گرفت.
کانال حفظ آثار شهدای دستجرد
https://eitaa.com/Yad_shohada1398
#یا_صاحب_الزمان_علیه_السلام
دیر یا زود ولی می رسد از راه آخر
یک نفر مثل علی می رسد از راه آخر...
#فقط_حیدر_امیرالمومنین_است
#شهید_علی_هاشمپور
#شهید_محمد_خدامی
#شهید_ابوالقاسم_احمدی
کانال حفظ آثار شهدای دستجرد
https://eitaa.com/Yad_shohada1398