eitaa logo
حفظ آثار شهدای دستجرد
573 دنبال‌کننده
16.9هزار عکس
3.7هزار ویدیو
36 فایل
این کانال برای حفظ آثار و روایات و اطلاع رسانی از مراسمات و برنامه های فرهنگی شهدای دستجرد جرقویه اصفهان ایجاد گردید خادم کانال شهدا @Aalmas_shohada لینک پیج حفظ آثارشهدای دستجرد در روبینو https://rubika.ir/almas1397f
مشاهده در ایتا
دانلود
مجید در اکثر اعزامهایی که به جبهه داشت با علی آقا همسرم باهم بودند. علی آقا تعریف می کند: مجید قبل از شهادتش موهایش را با تیغ تراشیده بود. و شب آخر همه ی بچه ها وصیتنامه نوشتند و همدیگر را در آغوش گرفتند و از همدیگر حلالیت می طلبیدند و می خواستند که برای هم دعا کنند که در خط مقدم به شهادت برسند و هر کس توفیق شهادت نصیبش شد بقیه را شفاعت کند. زمانی که آماده می شدیم به عملیات برویم مجید کلی نارنجک به کمرش بست و با وجود سنگینی نارنجکها چند کیلومتر در بیابانها پیاده روی کردیم تا به تنگه چزابه رسیدیم و شرایطمان طوری بود که حتی برای نماز خواندن هم نمی ایستادیم همان طور که پیاده روی می کردیم سریع روی خاک دست می زدیم و تیمم می کردیم و نمازمان را هم در حین راه رفتن می خواندیم. عملیات چزابه بسیار نفسگیر و سخت بود و بخاطر خستگی زیاد و گرد و خاکی که بر روی چهره های بچه ها نشسته بود دیگر همدیگر را نمی شناختیم. مجید چون در مرحله اول عملیات به شهادت رسید پیکر پاکش را سریع به عقب منتقل کردند ولی وقتی شهید علی فصیحی در طی پیش روی مجروح شد یک گوشه ای وسط راه روی زمین کنار بقیه مجروحین نشست و چون دشمن در حال پیش روی بود نیروهای خودی عقب نشینی کردند و کسی نتوانست جسم مجروح علی و بقیه ی مجروحین را با خود به عقب برگرداند و دشمن بالای سر علی و تعداد دیگری از مجروحین رسید و با تیر خلاص آنان را به شهادت رساندند برای همین پیکر مطهر شهید علی فصیحی سه ماه بعد به اصفهان باز گشت. کانال حفظ آثار شهدای دستجرد https://eitaa.com/Yad_shohada1398
مجید در اکثر اعزامهایی که به جبهه داشت با علی آقا همسرم باهم بودند. علی آقا تعریف می کند: مجید قبل از شهادتش موهایش را با تیغ تراشیده بود. و شب آخر همه ی بچه ها وصیتنامه نوشتند و همدیگر را در آغوش گرفتند و از همدیگر حلالیت می طلبیدند و می خواستند که برای هم دعا کنند که در خط مقدم به شهادت برسند و هر کس توفیق شهادت نصیبش شد بقیه را شفاعت کند. زمانی که آماده می شدیم به عملیات برویم مجید کلی نارنجک به کمرش بست و با وجود سنگینی نارنجکها چند کیلومتر در بیابانها پیاده روی کردیم تا به تنگه چزابه رسیدیم و شرایطمان طوری بود که حتی برای نماز خواندن هم نمی ایستادیم همان طور که پیاده روی می کردیم سریع روی خاک دست می زدیم و تیمم می کردیم و نمازمان را هم در حین راه رفتن می خواندیم. عملیات چزابه بسیار نفسگیر و سخت بود و بخاطر خستگی زیاد و گرد و خاکی که بر روی چهره های بچه ها نشسته بود دیگر همدیگر را نمی شناختیم. مجید چون در مرحله اول عملیات به شهادت رسید پیکر پاکش را سریع به عقب منتقل کردند ولی وقتی شهید علی فصیحی در طی پیش روی مجروح شد یک گوشه ای وسط راه روی زمین کنار بقیه مجروحین نشست و چون دشمن در حال پیش روی بود نیروهای خودی عقب نشینی کردند و کسی نتوانست جسم مجروح علی و بقیه ی مجروحین را با خود به عقب برگرداند و دشمن بالای سر علی و تعداد دیگری از مجروحین رسید و با تیر خلاص آنان را به شهادت رساندند برای همین پیکر مطهر شهید علی فصیحی سه ماه بعد به اصفهان باز گشت. کانال حفظ آثار شهدای دستجرد https://eitaa.com/Yad_shohada1398